نفس زکیه

از ویکی‌وحدت
نفس زکیه
نفس زکیه

نفس زکیّه شخصیتی آخرالزمانی؛ در فرجام‌شناسی شیعی است. طبق روایات شیعه از آخرالزمان وی جوانی از خاندان محمد (صل الله علیه وآله وسلم) و از نسل حسین (علیه‌السلام) است که نام اصلی او محمد بن حسن می‌باشد. از نفس زکیه به عنوان وزیر مهدی (علیه‌السلام) هم یاد شده است[۱] بر اساس روایات وی پیش از ظهور مهدی میان رکن و مقام ابراهیم در مسجدالحرام کشته می‌شود. گفته‌شده که بین کشته‌شدن او و قیام مهدی بیش از چهارده یا پانزده شب فاصله نخواهد بود.

قتل نفس زکیه

نفس زکیه مانند سفیانی دوتاست. یکی در پشت کوفه با ۷۰ تن از یارانش کشته می‌شود. و دیگری که جزو یکی از ۵ نشانه‌ی حتمی ظهور امام دوازدهم شیعیان است، هنگام دعوت مردم دنیا به مهدی موعود بین رکن و مقام در مسجدالحرام کشته می‌شود. امام شیعیان پس از کشته شدن او خروج یا ظهور می‌کند. نفس زکیه از فرزندان پیامبر مسلمانان محمد بن عبدالله است. و عده‌ای نام او را محمد و یا محمد بن حسن می‌دانند. قتل نَفسِ زَکیّه به معنای کشته شدن نفس پاک، یکی از نشانه‌های ظهور مهدی در روایات شیعیان است. در برخی روایات به حتمی بودن آن تصریح شده است.

قتل نفس زکیه
قتل نفس زکیه

قطعی بودن این نشانه

در حدیثی از امام صادق این حادثه در کنار چهار نشانه دیگر(صیحه آسمانی، خروج سفیانی، خروج یمانی، خسف بیداء) به عنوان علائم حتمی منجی بیان شده است: مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِی لَا بُدَّ أَنْ یکونَ قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خُرُوجُ السُّفْیانِی وَ خَسْفٌ بِالْبَیدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکیةِ وَ الْمُنَادِی مِنَ السَّمَاءِ؛ از نشانه‌های حتمی که ناگزیر پیش از قیام قائم (علیه‌السلام) خواهد بود، خروج سفیانی و فرورفتن در سرزمین بیداء و کشته شدن نفس زکیه و منادی از آسمان است[۲].

زمان این حادثه

در اعتقادات شیعه پس از ظهور امام مهدی (علیه‌السلام) وی فردی از یارانش را نزد اهل مکه می‌فرستد تا آنها را به پذیرش قیامش دعوت کند. وقتی او شروع به صحبت می‌کند مردم مکه بر او هجوم آورده و او را سر می‌برند: یقول القائم لاصحابه یا قوم ان اهل مکة لایریدوننی ولکنی مرسل الهیم لاحتج علیهم بما ینبغی لمثلی ان یحتج علیهم فیدعو رجلا من اصحابه فیقول له امض الی اهل مکة فقل یا اهل مکة انا رسول فلان الیکم و هو یقول لکم انا اهل بیت الرحمة و معدن الرسالة و الخلافة ... فاذا تکلم الفتی بهذا الکلام اتوا الیه فذبحوه بین الرکن و المقام و هی النفس الزکیة[۳]. کشته شدن نفس زکیه پس از ظهور و ۱۵ روز قبل از قیام امام مهدی خواهد بود. شیخ صدوق با ذکر سند از امام صادق نقل کرده است: بین قیام قائم آل محمد و کشته شدن نفس زکیه تنها پانزده شب فاصله خواهد بود. لَیسَ بَینَ قِیامِ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَینَ قَتْلِ النَّفْسِ الزَّکیةِ إِلَّا خَمْسَ عَشْرَةَ لَیلَةً[۴]. در حدیثی از امام باقر، مکان این قتل در مسجد‌الحرام دانسته شده است: وَ قُتِلَ غُلَامٌ مِنَ آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه وآله بَینَ الرُّکنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّکیةُ…؛ و جوانی از آل محمّد که نامش محمّد بن حسن یا نفس زکیه است بین رکن و مقام کشته شود[۵].

قتل نَفسِ زَکیّه از نشانه‌های ظهور امام مهدی (عجل‌الله) است که به کشته‌شدن فردی از یاران امام مهدی (عجل‌الله) در کنار کعبه اشاره دارد. بنا بر روایات نفس زکیه از نسل امام حسین(ع) است و قبل از قیام امام زمان (عجل‌الله) در مسجدالحرام کشته می‌شود. در برخی روایات، از قتل نفس زکیه در شمار علائم حتمی ظهور یاد شده است. ملاصالح مازندرانی شارح الکافی احتمال داده که سید حسنی و نفس زکیه یکی باشند.

شخصیت

«نفس زَکیّه» (انسان پاک) شخصی است که در روایات، انسانی صالح و باتقوا معرفی[۶] و قتل او از نشانه‌های ظهور دانسته شده است[۷] بر پایه روایات، او از نسل امام حسین(ع)[۸] و نامش محمد بن حسن است[۹]. نفس زکیه از یاران امام مهدی (عجل‌الله) است که او را برای هدایت مردم مکه می‌فرستد. امام مهدی خطاب به یارانش می‌گوید: اهل مکه مرا نمی‌خواهند، اما من کسی را به سوی آنها می‌فرستم تا حجت بر آنان تمام شود. هنگامی که نفس زکیه خود را معرفی می‌کند که نماینده حضرت مهدی است، مردم بر او هجوم آورده و بین رکن و مقام سرش را سر می‌برند[۱۰].

نشانه حتمی ظهور

امام صادق(ع) می‌فرماید: «قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیَمَانِیُّ وَ السُّفْیَانِیُّ وَ الصَّیْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِیَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیْدَاءِ؛ پیش از قیام قائم، پنج نشانه خواهد بود که همگی از علائم حتمی ظهور است: یمانی، سفیانی، صیحه آسمانی، کشتن نفس زکیه و فرو رفتن زمین در بَیداء.»[۱۱] بنا بر روایتی از امام صادق(ع)، قتل نفس زکیه در کنار صیحه آسمانی، خروج سفیانی، خروج یمانی و خسف بیداء) یکی از نشانه‌های حتمی ظهور است[۱۲]. در کمال‌الدین از امام صادق(ع) روایت شده است که بین قیام قائم آل محمّد و کشتن نفس زکیه پانزده شب فاصله خواهد بود. در حدیثی از امام باقر(ع)، مکان قتل او در مسجدالحرام بین رکن و مقام ابراهیم خواهد بود [۱۳] ملاصالح مازندرانی شارح کتاب الکافی در شرح حدیثی از علائم ظهور احتمال داده که نفس زکیه همان سید حسنی است که او هم یکی از علائم ظهور دانسته می‌شود م[۱۴] دلیل این سخن، روایتی است که از قتل حسنی به دست مردم مکه و فرستادن سرش برای سفیانی در آستانه ظهور امام مهدی خبر می‌دهد.

تطبیقات تاریخی

به‌گزارش منابع تاریخی، برخی از طرف‌داران محمد بن عبدالله محض (درگذشت سال ۱۴۵ق) معتقد بودند که او نفس زکیه است. پس از شهادت یحیی بن زید، با او که ملقب به نفس زکیه شده بود، به عنوان مهدی بیعت شد. او در سال ۱۴۵ق برضد منصور عباسی قیام کرد و در منطقه اَحجار الزیت در نزدیکی مدینه، کشته شد[۱۵]. در برخی روایات هم از قتل دو نفس زکیه یاد شده که یکی در مکه و دیگری به همراه هفتاد تن در پشت کوفه (نجف) روی می‌دهد[۱۶]. کورانی در کتاب عصرالظهور احتمال داده که سید محمدباقر صدر (شهادت ۱۳۵۹ش) نفس زکیه‌ای است که بنا بر روایات پشت کوفه به شهادت می‌رسد[۱۷].

قیام نفس زکیه

قیام محمد نفس زکیه در سال ۱۴۵ هجری (۷۶۲–۷۶۳ میلادی) علیه منصور دوانیقی خلیفه عباسی رخ داد و در همان سال نیز سرکوب شد و محمد فرزند عبدالله بن حسن مثنی ملقب به نفس زکیه کشته شد.

این قیام توسط بنوحسن از خاندان علی(ع) شکل گرفت. محمد در مدینه و برادرش ابراهیم در بصره بپاخاستند. محمد تنها دو هفته پس از قیام توسط منصور سرکوب و کشته شد. ابراهیم هم سه ماه پس از آن در باخمرا شکست خورد و کشته شد. سرکوب این قیام به تثبیت موقعیت عباسیان کمک کرد.

در اواخر خلافت امویان، بنی هاشم از جمله ابراهیم بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس، منصور دوانیقی، صالح بن علی، عبدالله بن حسن مثنی، پسران او محمد و ابراهیم و نیز محمد بن عبدالله بن عمرو بن عثمان برای تعیین رهبری به منظور قیام علیه بنی‌امیه گرد آمدند. عبدالله بن حسن مثنی، فرزندش محمد ملقب به نفس زکیه را که به تقوا شهره بود پیش انداخت و از حاضران خواست تا به‌عنوان مهدی با وی بیعت کنند. حاضران از جمله بنی عباس شامل منصور دوانیقی نیز بااو بیعت کردند. امام جعفر بن محمد صادق با این کار مخالفت کرد و گفت وی مهدی نیست. به نوشته بلاذری و برخی دیگر امام صادق پیش‌گویی کرد که خلافت به بنی‌عباس می‌رسد و بنا‌بر برخی روایات گفت که منصور دو پسر عبدالله بن حسن را خواهد کشت. اما عبدالله نپذیرفت و گفت که جعفر به خاطر حسادت بر فرزند وی چنین می‌گوید. در زمان خلافت مروان دوم، وقتی که داعیان عباسی در خراسان بزرگ برای ابراهیم امام از مردم بیعت گرفتند، بنی عباس از علویان جدا شدند[۱۸].

محمد به کثرت زهد و عبادت و فقه و دانایی معروف بود. او نامزد جمعی از بنی‌هاشم برای خلافت پس از امویان بود ولی با پیشی‌گرفتن بنی‌عباس به چنین مقامی نرسید. اما با آغاز حکومت عباسیان، حمایت عمومی در میان مردم و حتی دانشمندان و اهل حدیث برای او به وجود آمد[۱۹]. محمد در سال ۱۴۵ هـ. ق خروج کرد و با دویست و پنجاه نفر وارد مدینه شد و مردم به فتوای مالک بن انس با وی بیعت کردند. منصور او را ابتدا دعوت به صلح کرد، اما محمد نپذیرفت و با عده‌ای کمی از یارانش که هنوز بر بیعت خود پایدار بودند به نبرد سپاه خلیفه رفت شکست خورد و مقتول گردید.

پانویس

  1. تفسیر العیاشی: ج ۱ ص ۱۶۴؛ بحار الانوار: ج ۵۲، ص ۲۲۳؛ البرهان فی فسیر القرآن: ج ۱، ص ۳۵۰.
  2. الغیبة نعمانی، ص ۲۶۴.
  3. بحار الأنوار، ج ۵۲؛ ص ۳۰۷.
  4. کمال الدین و اتمام النعمه، ج ۲، ص ۶۴۹.
  5. کمال الدین، ج ۱، ص ۳۳۱.
  6. محمدی‌ری شهری، دانشنانه امام مهدی، ۱۳۹۳ ش، ج ۷، ص ۴۳۸.
  7. نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ ق، ص ۲۶۴.
  8. عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ ق، ج ۱، ص۶۵.
  9. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ ق، ج ۱، ص ۳۳۱، ح ۱۶.
  10. علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲، ص ۳۰۷.
  11. صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ ق، ج ۲، ص ۶۵۰، ح ۷.
  12. نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ ق، ص ۲۶۴، ح ۲۶؛ شیخ صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ ق، ج ۲، ص ۶۴۹، ح ۱.
  13. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ ق، ج ۱، ص ۳۳۱، ح ۱۶.
  14. ازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۰ ق، ج ‏۱۲، ص ۴۱۴.
  15. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل‏ الطالبیین، دارالمعرفه، ص ۲۰۷.
  16. علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ ق، ج ۵۲، ص ۲۷۳.
  17. کورانی، عصرالظهور، ۱۴۰۸ ق، ص ۱۲۶.
  18. سایت حوزه
  19. جعفریان، رسول (۱۳۸۷). تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری تهران، ج 1، ص۷۰.

منابع

  1. الکورانی العاملی، الشیخ علی؛ معجم أحادیث الإمام المهدی (ع)، قم، مؤسسه المعارف الإسلامیه، ۱۴۱۱ ق.
  2. کمال الدین و تمام النعمه، محمد بن علی الصدوق، اول، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۲ ق.
  3. بحار الانوار، علامه مجلسی، مؤسسة الوفاء، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.
  4. کتاب الغیبه، محمد بن ابراهیم النعمانی، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، [بی تا].
  5. تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود العیاشی، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة [بی تا].
  6. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، ‌ دار المعرفة، [بی تا].
  7. سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، چاپ دوم، ۱۳۸۸ ش.
  8. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ ق.
  9. علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.
  10. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تصحیح رسولی محلاّتی، تهران، المطبعة العلمیة الاسلامیة، ۱۳۹۰ ق.
  11. کورانی، علی، عصر الظهور، مرکز النشر مکتب الاعلام الاسلامی، الطبعة الاولی، ۱۴۰۸ ق.
  12. مازندرانی، ملامحمدصالح بن احمد، شرح الکافی الاصول و الروضه، تصحیح ابوالحسن شعرانی، تهران، المکتبة الاسلامیة، ۱۳۸۲ ق.
  13. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی(عجل الله)، قم، دار‌الحدیث، ۱۳۹۳ ش.
  14. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، ۱۳۹۷ ق.