پرش به محتوا

حسن بن یوسف حلی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
| نام‌های دیگر = آیت‌الله، جمال الدین، علامه
| نام‌های دیگر = آیت‌الله، جمال الدین، علامه
| سال تولد = ۶۴۸ قمری
| سال تولد = ۶۴۸ قمری
| تاریخ تولد = ۲۹ رمضان
| تاریخ تولد = ۲۹ [[رمضان]]
| محل تولد = عراق حله
| محل تولد = [[عراق]]، حله
| سال درگذشت = ۷۲۶ قمری
| سال درگذشت = ۷۲۶ قمری
| تاریخ درگذشت = ۲۱ محرم
| تاریخ درگذشت = ۲۱ [[ماه محرم الحرام|محرم]]
| محل درگذشت = عراق، نجف، حرم امیرالمومنین (علیه السلام)
| محل درگذشت = عراق، [[نجف]]، حرم [[امیرالمومنین علی (ع)|امیرالمومنین (علیه السلام)]]
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |سید بن طاووس |خواجه نصیرالدین طوسی |ابن میثم بحرانی }}
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |[[سید بن طاووس]] |[[خواجه نصیرالدین طوسی]] |ابن میثم بحرانی }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |قطب الدین رازی |فخرالمحققین }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |قطب الدین رازی |فخرالمحققین }}
| دین = اسلام
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = شیعه
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |کشف المراد، نهج الحق و کشف الصدق |باب حادی عشر |خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال |الجوهر النضید }}
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |کشف المراد |نهج الحق و کشف الصدق |باب حادی عشر |خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال |الجوهر النضید }}
| فعالیت‌ها = مناظره با علمای فرقه‌های مختلف، موجب گرایش سلطان محمد خدا بنده به تشیع، ترویج مذهب شیعه در ایران
| فعالیت‌ها = مناظره با علمای فرقه‌های مختلف، موجب گرایش سلطان محمد خدا بنده به تشیع، ترویج مذهب شیعه در ایران
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی''' (۷۲۶-۶۴۸ ق) معروف به <big>علامه حلی</big>، از مشهورترین علمای [[شیعه]]، مجتهد شیعه، [[فقیه]] و اصولی عرب اهل [[عراق]]<ref>ر. ک:مقاله عراق</ref> قرن هفتم و هشتم قمری و پدر فخرالمحققین حلی بود. وی صاحب آثار مهمی در فقه، اصول، کلام، منطق، فلسفه، رجال و غیره است. علامه حلی در فقه شاگرد دائی خود محقق حلی و در فلسفه و منطق شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بود. ایشان دارای شخصیت معنوی جلیل‌القدری بود و ریاست و مرجعیت شیعه در قرن هفتم هجری به او منتهی شد. علامه حلی پیوسته به نشر معارف و فرهنگ تشیع ‌پرداخت و موجب گرایش سلطان محمد خدابنده به مذهب حق شیعه گردید.
'''حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی''' (۷۲۶-۶۴۸ ق) معروف به <big>علامه حلی</big>، از مشهورترین علمای [[شیعه]]، مجتهد شیعه، [[فقیه]] و اصولی عرب اهل [[عراق]] قرن هفتم و هشتم قمری و پدر فخرالمحققین حلی بود. وی صاحب آثار مهمی در [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[کلام]]، منطق، فلسفه، [[رجال]] و غیره است. علامه حلی در فقه شاگرد دائی خود محقق حلی و در فلسفه و منطق شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بود. ایشان دارای شخصیت معنوی جلیل‌القدری بود و ریاست و مرجعیت شیعه در قرن هفتم هجری به او منتهی شد. علامه حلی پیوسته به نشر معارف و فرهنگ تشیع ‌پرداخت و موجب گرایش سلطان محمد خدابنده به مذهب حق شیعه گردید.


== محل تولد و ولادت علامه حلی ==
== محل تولد و ولادت علامه حلی ==
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:


== هدف علامه حلی در تدوین فقه مقارن ==
== هدف علامه حلی در تدوین فقه مقارن ==
در بررسی آثار مرحوم علامه می‌توان به این نتیجه رسید که احتمالا او در پی آن بود که دیدگاه‌ها وفتواهای [[اهل تسنن]] را نقد کرده واثبات کند که نتیجه طبیعی مقدمات پذیرفته شده نزد خودشان، چیزی است جز آنچه آنان فتوا داده‌اند، نه این که هدفش اثبات دیدگاه‌های خودش باشد.
در بررسی آثار مرحوم علامه می‌توان به این نتیجه رسید که احتمالا او در پی آن بود که دیدگاه‌ها وفتواهای [[اهل‌تسنن]] را نقد کرده واثبات کند که نتیجه طبیعی مقدمات پذیرفته شده نزد خودشان، چیزی است جز آنچه آنان فتوا داده‌اند، نه این که هدفش اثبات دیدگاه‌های خودش باشد.


گواه سخن ما در برخی موارد از کتاب تذکرة الفقهاء، شیوه استدلال وبررسی اوست. گرچه برخی موارد یاد شده در همین نوشته نیز گواه سخن ماست.
گواه سخن ما در برخی موارد از کتاب تذکرة الفقهاء، شیوه استدلال وبررسی اوست. گرچه برخی موارد یاد شده در همین نوشته نیز گواه سخن ماست.


الف - او در آغاز روایات اهل تسنن را می‌آورد واگر روایتی از اهل بیت (علیه السلام) باشد با این تعبیر، پس از آنها می‌آورد: «ومن طریق الخاصة...».<ref>تذکرة الفقهاء، ج 4/8، 9، 22، 62، 114</ref>
الف - او در آغاز روایات اهل تسنن را می‌آورد واگر روایتی از اهل‌بیت (علیه السلام) باشد با این تعبیر، پس از آنها می‌آورد: «ومن طریق الخاصة...».<ref>تذکرة الفقهاء، ج 4/8، 9، 22، 62، 114</ref>


ب - برخی از استدلالها به خطا به بیشتر می‌ماند تا برهان، برای نمونه در مساله جایز بودن طولانی کردن قرائت نماز برای فرصت یافتن ماموم در رسیدن به صفهای جماعت، به روایتی استدلال می‌کند که نه در بحار یافت می‌شود ونه وسائل ونه مستدرک، بلکه تنها در کتاب‌های اهل تسنن چون صحیحین و.... موجود است. با همین مضمون روایتهایی در وسائل <ref>باب 69 از صلاة الجماعة به نقل از من لایحضره الفقیه، تهذیب</ref> است که علامه اشاره‌ای بدانها نمی‌کند. مضمون روایت عامی آن است که پیامبر (ص) نمازش را برای گریه کودکی کوتاه کرد. از این روایت برای جواز طولانی کردن قرائت برای شخص بزرگسال، بهره جسته ومی‌گوید که طولانی کردن قرائت مستحب نیست.
ب - برخی از استدلال‌ها به خطا به بیشتر می‌ماند تا برهان، برای نمونه در مساله جایز بودن طولانی کردن قرائت نماز برای فرصت یافتن ماموم در رسیدن به صف‌های جماعت، به روایتی استدلال می‌کند که نه در بحار یافت می‌شود ونه وسائل ونه مستدرک، بلکه تنها در کتاب‌های اهل تسنن چون صحیحین و.... موجود است. با همین مضمون روایتهایی در وسائل <ref>باب 69 از صلاة الجماعة به نقل از من لایحضره الفقیه، تهذیب</ref> است که علامه اشاره‌ای بدانها نمی‌کند. مضمون روایت عامی آن است که پیامبر (ص) نمازش را برای گریه کودکی کوتاه کرد. از این روایت برای جواز طولانی کردن قرائت برای شخص بزرگسال، بهره جسته ومی‌گوید که طولانی کردن قرائت مستحب نیست.


درباره چنین استدلالی چند پرسش می‌توان مطرح کرد:  
درباره چنین استدلالی چند پرسش می‌توان مطرح کرد:  
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:
شیخ عباس قمی در فوائد الرضویة از سخن مجلسی اول در شرح من لایحضره الفقیه چنین برداشت کرده که فخرالمحققین در حله درگذشته و جنازه‌ اش را به نجف اشرف حمل کرده‌ اند و بعید نیست که قبرش نزدیک پدرش علامه حلی باشد.<ref>«فوائد الرضویة فی احوال علماء المذهب الجعفریة»، ص۴۸۸، مرکزی، ۱۳۲۶، تهران</ref>  
شیخ عباس قمی در فوائد الرضویة از سخن مجلسی اول در شرح من لایحضره الفقیه چنین برداشت کرده که فخرالمحققین در حله درگذشته و جنازه‌ اش را به نجف اشرف حمل کرده‌ اند و بعید نیست که قبرش نزدیک پدرش علامه حلی باشد.<ref>«فوائد الرضویة فی احوال علماء المذهب الجعفریة»، ص۴۸۸، مرکزی، ۱۳۲۶، تهران</ref>  


مجلسی اول چنین نوشته است: «... و علامه و پسرش را در نجف اشرف بعد از نقل مدفون ساختند». (یعنی پس از اینکه اجسادشان را به [[نجف]]<ref>ر. ک:مقاله نجف</ref> بردند در آنجا به خاک سپردند).<ref>لوامع صاحبقرانی، ج۲، ص۵۳۱</ref>
مجلسی اول چنین نوشته است: «... و علامه و پسرش را در نجف اشرف بعد از نقل مدفون ساختند». (یعنی پس از اینکه اجسادشان را به [[نجف]] بردند در آنجا به خاک سپردند).<ref>لوامع صاحبقرانی، ج۲، ص۵۳۱</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش