۲۲٬۱۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معنای لغوی == | == معنای لغوی == | ||
شیعه در لغت پیروان و یاوران یک شخص است و جمع آن «شِیَع» و «اشیاع» است و گفته میشود: از او پیروی کرد همچنان که گفته میشود: با او موالات و همبستگى نمود<ref>. لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸، واژه «تشیّع».</ref>.<br>ابن فارس گفته است: شیعه دو معنای ریشهای دارد، یکی بر یاری دلالت دارد و دیگری بر پخش و گسترش. اینکه میگویند فلانی وقتی بیرون رفت، دیگری او را مشایعت کرد، از معنای اوّل است<ref>مقاییس اللغه، ج۳، ص۲۳۵، واژه «شیع»</ref>.<br>شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق میشود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر؛ ابن منظور در لسان العرب میگوید: «الشیعه القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعه<ref> | شیعه در لغت پیروان و یاوران یک شخص است و جمع آن «شِیَع» و «اشیاع» است و گفته میشود: از او پیروی کرد همچنان که گفته میشود: با او موالات و همبستگى نمود<ref>. لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸، واژه «تشیّع».</ref>.<br>ابن فارس گفته است: شیعه دو معنای ریشهای دارد، یکی بر یاری دلالت دارد و دیگری بر پخش و گسترش. اینکه میگویند فلانی وقتی بیرون رفت، دیگری او را مشایعت کرد، از معنای اوّل است<ref>مقاییس اللغه، ج۳، ص۲۳۵، واژه «شیع»</ref>.<br>شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق میشود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر؛ ابن منظور در لسان العرب میگوید: «الشیعه القوم الذین تجتمعوا علی امر، و کل قوم اجتمعوا علی أمر فهم شیعه<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۸، ص ۱۸۸. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج ۱۷، ص۱۴۷.</ref>. | ||
== معنای اصطلاحی == | == معنای اصطلاحی == |