confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
شيخيه معتقدند که معاد جسمانى وجود ندارد و بعد از انحلال جسم، عنصرى كه باقى مى ماند جسم لطيفى است كه به اصطلاح ايشان، جسم هورقليايى است. | شيخيه معتقدند که معاد جسمانى وجود ندارد و بعد از انحلال جسم، عنصرى كه باقى مى ماند جسم لطيفى است كه به اصطلاح ايشان، جسم هورقليايى است. | ||
هورقليا كه ظاهرا كلمه سريانى است، همان قالب مثالى مى باشد كه اصطلاحات فلسفى شيخ احمد احسايى است. | هورقليا كه ظاهرا كلمه سريانى است، همان قالب مثالى مى باشد كه اصطلاحات فلسفى شيخ احمد احسايى است. | ||
همچنین معتقد ند که آدم دارای دو جسم است، يكى مركب از عناصر زمانى كه به منزله اعراض جسم حقيقى است و آن مانند جامه اى است كه انسان آن را مى پوشد و از تن بيرون مى آورد و آن چه پس از مرگ مى پوسد و از ميان مى رود همين جسم است. ديگر سرشتى است كه آدمى از آن آفريده شده و زمانى نيست و از عالم هورقليا است و در گور او باقى خواهد ماند و آن چه آدمى در روز رستاخيز به هيأت آن زنده خواهد شد همين جسم مثالى است و ثواب و عقاب اخروى مربوط به همين جسم مى باشد. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق | همچنین معتقد ند که آدم دارای دو جسم است، يكى مركب از عناصر زمانى كه به منزله اعراض جسم حقيقى است و آن مانند جامه اى است كه انسان آن را مى پوشد و از تن بيرون مى آورد و آن چه پس از مرگ مى پوسد و از ميان مى رود همين جسم است. ديگر سرشتى است كه آدمى از آن آفريده شده و زمانى نيست و از عالم هورقليا است و در گور او باقى خواهد ماند و آن چه آدمى در روز رستاخيز به هيأت آن زنده خواهد شد همين جسم مثالى است و ثواب و عقاب اخروى مربوط به همين جسم مى باشد. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 268</ref> | ||
==مروجان مکتب شیخیه== | ==مروجان مکتب شیخیه== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
'''محمد خان قاجار''' | '''محمد خان قاجار''' | ||
پس از حاج محمد کریم خان قاجار، فرزندش حاج محمد خان قاجار (1263- 1324 ه) رئيس فرقه شيخيه كرمان شد. او را از علماى بزرگ آن طايفه شمرده اند و تعداد كتاب و رساله هایی که او نگاشته است، به دويست و پنجاه جلد مى رسد. | پس از حاج محمد کریم خان قاجار، فرزندش حاج محمد خان قاجار (1263- 1324 ه) رئيس فرقه شيخيه كرمان شد. او را از علماى بزرگ آن طايفه شمرده اند و تعداد كتاب و رساله هایی که او نگاشته است، به دويست و پنجاه جلد مى رسد.شيخيه گروهى از شيعه «اماميه» و از پيروان شيخ احمد احسايى از علماى بزرگ شيعه در قرن سيزدهم هستند.پیروان این فرقه مجموعا از مردم بصره، حله، کربلا، قطیف، بحرین و بعضی از شهرهای ایران بودند.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 268</ref> | ||
==اعتقادات فرقه شیخیه== | |||
شيخيه اصول دين را منحصر در چهار اصل: توحيد، نبوت، امامت و ركن رابع مىد انند. به عقيده ايشان ركن چهارم دين شناختن شيعه كامل است كه همان مبلّغ و ناطق اوّل باشد و او واسطه در بين شيعيان و امام غايب است و احكام را بلا واسطه از امام مى گيرد و به ديگران مى رساند. | |||
ولى مشايخ شيخيه با غير اهل اين طايفه مى گويند: مقصود از ركن رابع تولّى و تبرّى است يعنى دوست داشتن ائمه معصومين (ع) و دورى جستن از دشمنان ايشان است. درباره معاد و عدل می گويند که اعتقاد به اين دو اصل لغو و غير محتاج اليه است، چون اعتقاد به خدا و رسول، ضرورتا مستلزم اعتقاد به قرآن و ما فى الكتاب و از جمله عدل و معاد است. عدل يكى از صفات ثبوتى خداوند است، اگر ما آن را بپذيريم چرا ساير صفات «ثبوتيه» از قبيل علم، قدرت، حكمت و غيره را به عنوان اصول دين نپذیریم.اصل ركن رابع را حاج محمد كريم خان كرمانى بنا نهاده است و شيخيه آذربايجان به اين اصل اعتقاد ندارند بدان جهت شيخيه كرمان را كه پيرو حاج محمد كريم خان هستند «ركنيه» نيز خوانند. | |||
شيخيه معتقدند که معاد جسمانى وجود ندارد و بعد از انحلال جسم، عنصرى كه باقى مى ماند جسم لطيفى است كه به اصطلاح ايشان، جسم هورقليايى است. | |||
هورقليا كه ظاهرا كلمه سريانى است، همان قالب مثالى مى باشد كه اصطلاحات فلسفى شيخ احمد احسايى است. | |||
همچنین معتقد ند که آدم دارای دو جسم است، يكى مركب از عناصر زمانى كه به منزله اعراض جسم حقيقى است و آن مانند جامه اى است كه انسان آن را مى پوشد و از تن بيرون مى آورد و آن چه پس از مرگ مى پوسد و از ميان مى رود همين جسم است. ديگر سرشتى است كه آدمى از آن آفريده شده و زمانى نيست و از عالم هورقليا است و در گور او باقى خواهد ماند و آن چه آدمى در روز رستاخيز به هيأت آن زنده خواهد شد همين جسم مثالى است و ثواب و عقاب اخروى مربوط به همين جسم مى باشد. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 269</ref> | |||
==تقسیم بندی شیخیه== | ==تقسیم بندی شیخیه== | ||
خط ۶۰: | خط ۶۷: | ||
'''شیخیه احقاقیه''' | '''شیخیه احقاقیه''' | ||
طايفه ديگر از شيخيه، «احقاقيه» هستند كه پيرو آخوند ملا باقر اسكوئى مى باشند. وى از فضلاى شيخيه در كربلا بود و پسران سيد كاظم رشتى نزد او درس مى خواندند و پس از درگذشت سيد دعوى جانشينى او را كرد و چون كتابى به نام «احقاق الحق و ابطال الباطل» در ردّ حاج محمد كريم خان كرمانى نوشت، از اين جهت فرزندان او نام خانوادگى خود را احقاقى گرفتند. اين طايفه غالبا در آذربايجان و كربلا و كويت زندگى مى كنند و پيشواى ايشان اكنون آقا شيخ رسول احقاقى است. | طايفه ديگر از شيخيه، «احقاقيه» هستند كه پيرو آخوند ملا باقر اسكوئى مى باشند. وى از فضلاى شيخيه در كربلا بود و پسران سيد كاظم رشتى نزد او درس مى خواندند و پس از درگذشت سيد دعوى جانشينى او را كرد و چون كتابى به نام «احقاق الحق و ابطال الباطل» در ردّ حاج محمد كريم خان كرمانى نوشت، از اين جهت فرزندان او نام خانوادگى خود را احقاقى گرفتند. اين طايفه غالبا در آذربايجان و كربلا و كويت زندگى مى كنند و پيشواى ايشان اكنون آقا شيخ رسول احقاقى است.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 269</ref> | ||