۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo"> | <div class="wikiInfo"> | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۸: | ||
====سادات طباطباي در آذربايجان:==== | ====سادات طباطباي در آذربايجان:==== | ||
====تبريز از جمله مناطق آذربايجان است که برخی سادات طباطبایی به آن مهاجرت کردند که زمان دقیق آن مشخص نیست. از طوایف سادات آل طباطبا در این شهر و آذربایجان می توان به موارد زیر اشاره کرد:==== | |||
-.طایفه میرعبدالغفار یا وهابیه: میرعبدالغفار طباطبائی جد گروهی از سادات طباطبائی تبریز، در هنگام یورش مغولها به زواره و به نقل دیگر در روزگار امیرتیمور گورکانی این دیار را به قصد اقامت در تبریز ترک نمود و در این شهر توقف اختیار کرد. میرعبدالغفار طباطبائی در دستگاه سلسله آققویونلو به سمت قضاوت مشغول بود و مقام شیخ الاسلامی نیز در تبریز به نامبرده اختصاص داشت. میرعبدالوهاب فرزند میرعبدالغفار جد سادات طباطبائی تبریز است . | -.طایفه میرعبدالغفار یا وهابیه: میرعبدالغفار طباطبائی جد گروهی از سادات طباطبائی تبریز، در هنگام یورش مغولها به زواره و به نقل دیگر در روزگار امیرتیمور گورکانی این دیار را به قصد اقامت در تبریز ترک نمود و در این شهر توقف اختیار کرد. میرعبدالغفار طباطبائی در دستگاه سلسله آققویونلو به سمت قضاوت مشغول بود و مقام شیخ الاسلامی نیز در تبریز به نامبرده اختصاص داشت. میرعبدالوهاب فرزند میرعبدالغفار جد سادات طباطبائی تبریز است . | ||
-. طایفه میرشاهمیر: میرعلیاکبر از احفاد میرعبدالوهاب، مردی عالم، مقتدر و صاحب تألیفاتی بوده است. از جمله تألیفاتش: رسالهای در تعیین قبله شرعی، حاشیه بر شرح شمسیه، حاشیهای بر حاشیه ملاعبدالله یزدی میباشد. | -. طایفه میرشاهمیر: میرعلیاکبر از احفاد میرعبدالوهاب، مردی عالم، مقتدر و صاحب تألیفاتی بوده است. از جمله تألیفاتش: رسالهای در تعیین قبله شرعی، حاشیه بر شرح شمسیه، حاشیهای بر حاشیه ملاعبدالله یزدی میباشد. | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۴: | ||
====سادات طاباطبايي در گیلان و مازندران:==== | ====سادات طاباطبايي در گیلان و مازندران:==== | ||
====دسته ای از سادات طباطبایی به ایران مهاجرت کردند و در مناطق مختلفی از این سرزمین ساکن شدند. طبرستان ودیلم (مازندران وگیلان) از آن جمله اند که تعدادی از آنان که لقب «کيا» داشتند، در آن سرزمین رحل اقامت افکندند. اینان نقش مذهبي، سياسي و اجتماعي مهمي در این خطفه ایفا کردند. "خرم کيا" از آن جمله است که مزارش در لاهيجان است. وی در 674ق به قتل رسيده و نامش بر کتيبهاي که در 1105ق.، نوشته شده آمده است. اين دسته از سادات که ملقب به "کیا" هستند غیر از سادات حسيني هستند که به مدت طولانی از 769 تا 1000ق بر بخش عمدهاي از گيلان و قسمتی ازمازندران حکمرانی داشتند. <ref>رابينو، فرمانروايان گيلان، 131 به نقل از دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج ،2 ص 56.</ref>هنگامي که حکومت طباطبايي در صعده یمن پاگرفت، سادات طباطبایی ایران و دیگر سادات بهويژه به لحاظ سياسي و عقيدتي جانب آنان را گرفتند و حتي از دادن کمکهاي نظامي نيز دريغ نکردند. ==== | |||
در مناطق شمالی ایران امام زادگانی از سادات طباطبایی مدفون هستند که برخی از آنها عبارتند از: | در مناطق شمالی ایران امام زادگانی از سادات طباطبایی مدفون هستند که برخی از آنها عبارتند از: | ||
-.سيد يحيى :نسب این امام زاده شریف از این قرار است: يحيى بن حسن الاتج بن محمّد المرتضى لدين الله بن يحيى الهادى بن حسين بن قاسم الرسى بن ابراهيم طباطبا بن اسماعيل الديباج بن ابراهيم الغمر بن حسن المثنى بن امام حسن (عليه السلام). | -.سيد يحيى :نسب این امام زاده شریف از این قرار است: يحيى بن حسن الاتج بن محمّد المرتضى لدين الله بن يحيى الهادى بن حسين بن قاسم الرسى بن ابراهيم طباطبا بن اسماعيل الديباج بن ابراهيم الغمر بن حسن المثنى بن امام حسن (عليه السلام). | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۲: | ||
به نظر مى رسد كه شخصيّت مدفون در بقعه سيّد محمود بن محمّد بن مسلم بن محمّد بن قاسم بن اسماعيل بن احمد الناصر بن يحيى الهادى بن حسين بن قاسم الرُسى بن ابراهيم طباطبا بن اسماعيل الديباج بن ابراهيم الغمر الحسن المثنى بن امام حسن(عليه السلام) باشد. زيرا جمعى از فرزندان عموى وى در سارى، آمل و خوزستان سكونت داشته اند كه مى تواند مؤيّدى بر سكونت سيد محمّد در سارى باشد. براين اساس، نسب شريف وى با دوازده واسطه به امام دوّم شيعيان منتهى مى شود. وفات وى بايد در دهه اوّل قرن ششم هجرى بين سال هاى 505 تا 510 هـ . ق باشد. او فرزندى به نام سيّدعلى داشته كه وى نيز دو فرزند به نام محمود و حسن داشته است. سيّد محمود در قلعه سرسفلى پايين نكا مدفون است. <ref>مناهل الضرب: 359، المشجّر الكشاف 2: 13، تحفة الازهار 1: 279، التذكره: 67، الدرّة الذهبيّه 2: 386..</ref> <ref> | به نظر مى رسد كه شخصيّت مدفون در بقعه سيّد محمود بن محمّد بن مسلم بن محمّد بن قاسم بن اسماعيل بن احمد الناصر بن يحيى الهادى بن حسين بن قاسم الرُسى بن ابراهيم طباطبا بن اسماعيل الديباج بن ابراهيم الغمر الحسن المثنى بن امام حسن(عليه السلام) باشد. زيرا جمعى از فرزندان عموى وى در سارى، آمل و خوزستان سكونت داشته اند كه مى تواند مؤيّدى بر سكونت سيد محمّد در سارى باشد. براين اساس، نسب شريف وى با دوازده واسطه به امام دوّم شيعيان منتهى مى شود. وفات وى بايد در دهه اوّل قرن ششم هجرى بين سال هاى 505 تا 510 هـ . ق باشد. او فرزندى به نام سيّدعلى داشته كه وى نيز دو فرزند به نام محمود و حسن داشته است. سيّد محمود در قلعه سرسفلى پايين نكا مدفون است. <ref>مناهل الضرب: 359، المشجّر الكشاف 2: 13، تحفة الازهار 1: 279، التذكره: 67، الدرّة الذهبيّه 2: 386..</ref> <ref> | ||
قابل ذکر است که در منطقه جيل و د يلم، قیامهای بسیاری از سوى سادات حسنى و حسينى بر ضد دستگاه خلافت عباسی انجام شد كه نخستين آنان يحيى بن عبدالله الحسن بن الأمام الحسن عليه السّلام است که در خلافت هارون الرشید(حک :170_193ق) صورت گرفت. | قابل ذکر است که در منطقه جيل و د يلم، قیامهای بسیاری از سوى سادات حسنى و حسينى بر ضد دستگاه خلافت عباسی انجام شد كه نخستين آنان يحيى بن عبدالله الحسن بن الأمام الحسن عليه السّلام است که در خلافت هارون الرشید(حک :170_193ق) صورت گرفت. | ||
يكى ديگر از ساداتى كه در اين منطقه قيام نموده أبو هاشم ( أبو الحسن) على بن أبى عبدالله محمّد و ميان كلاه، بن على بن سليمان بن القاسم الريسى بن ابراهيم طباطبا بن اسماعيل ديباج بن ابراهيم الغمربن الحسن المثنى بن الامام الحسن عليه السّلام.» او در قرن پنجم در زمان مؤيد بالله ابى الحسين هارونى در گيلان قيام نمود.» بنابراين وى با نه واسطه به امام حسن مجتبى عليه السّلام سلسله نسب مى رساند و نام او على و مكنى به ابوهاشم، و به جهت قيام جاودانه خود به امامزاده هاشم شهرت يافته است. متأسفانه در منابع موجود، ذكرى از تاريخ تولّد و وفات يا شهادت او به ميان نيامده، اما با برخى از قراين مى توان دريافت كه او در ثلث آخر قرن چهارم در طبرستان بدنيا آمده و در نيمه نخست قرن پنجم در گيلان قيام و به شهادت رسيّده باشد، زيرا همچنان كه از قول ابن طباطبا اشاره شد او در زمان ابوالحسين هاروى قيام نمود و او نيز در همين سالى كه اشاره شد تولد و وفات نموده است.<ref>بدايع الأنساب: 62. تاريخ انقلاب: 235 ـ 236، منتقلة الطالبيّه: 235، لباب الأنساب 1: 186. . <ref> | يكى ديگر از ساداتى كه در اين منطقه قيام نموده أبو هاشم ( أبو الحسن) على بن أبى عبدالله محمّد و ميان كلاه، بن على بن سليمان بن القاسم الريسى بن ابراهيم طباطبا بن اسماعيل ديباج بن ابراهيم الغمربن الحسن المثنى بن الامام الحسن عليه السّلام.» او در قرن پنجم در زمان مؤيد بالله ابى الحسين هارونى در گيلان قيام نمود.» بنابراين وى با نه واسطه به امام حسن مجتبى عليه السّلام سلسله نسب مى رساند و نام او على و مكنى به ابوهاشم، و به جهت قيام جاودانه خود به امامزاده هاشم شهرت يافته است. متأسفانه در منابع موجود، ذكرى از تاريخ تولّد و وفات يا شهادت او به ميان نيامده، اما با برخى از قراين مى توان دريافت كه او در ثلث آخر قرن چهارم در طبرستان بدنيا آمده و در نيمه نخست قرن پنجم در گيلان قيام و به شهادت رسيّده باشد، زيرا همچنان كه از قول ابن طباطبا اشاره شد او در زمان ابوالحسين هاروى قيام نمود و او نيز در همين سالى كه اشاره شد تولد و وفات نموده است.<nowiki><ref>بدايع الأنساب: 62. تاريخ انقلاب: 235 ـ 236، منتقلة الطالبيّه: 235، لباب الأنساب 1: 186. . <ref></nowiki> | ||
-. سلطان جلال الدین: طبق گفته سيّد احمد كياء گيلانى یکی از نوادگان امام حسن(ع) در نيمه نخست قرن دهم هجرى مى زيسته و در گیان مدفون است. نسب وی چنین است: سيّد سلطان جلال الدّين بن سيّد شمس الدّين محمّد بن سيّد كمال الدّين بن زين الدّين اميرعلى بن سيّد صدر الدّين بن سيّد فخرالدّين بن سيّد همايون بن سيّد عماد الدّين محمود بن سيّد جلال الدّين شاهى بن سيّد تاج الدّين حسن بن سيّد شهاب الدّين على بن سيّد عماد الدّين بن سيّد ابوالمجد عباد بن على بن حمزة بن طاهر بن على بن محمّد بن احمد بن محمّد بن احمد بن ابراهيم طباطبا بن اسماعيل بن ابراهيم الغمر ابن حسن المثنى بن امام حسن(عليه السلام) . | -. سلطان جلال الدین: طبق گفته سيّد احمد كياء گيلانى یکی از نوادگان امام حسن(ع) در نيمه نخست قرن دهم هجرى مى زيسته و در گیان مدفون است. نسب وی چنین است: سيّد سلطان جلال الدّين بن سيّد شمس الدّين محمّد بن سيّد كمال الدّين بن زين الدّين اميرعلى بن سيّد صدر الدّين بن سيّد فخرالدّين بن سيّد همايون بن سيّد عماد الدّين محمود بن سيّد جلال الدّين شاهى بن سيّد تاج الدّين حسن بن سيّد شهاب الدّين على بن سيّد عماد الدّين بن سيّد ابوالمجد عباد بن على بن حمزة بن طاهر بن على بن محمّد بن احمد بن محمّد بن احمد بن ابراهيم طباطبا بن اسماعيل بن ابراهيم الغمر ابن حسن المثنى بن امام حسن(عليه السلام) . | ||
====سادات طباطبايي در فارس:==== | ====سادات طباطبايي در فارس:==== | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۱: | ||
عضدالدوله ديلمى از اين ازدواج بسيار خرسند بود و نزد ملكوك و پادشاهان افتخار مى كرد و مى گفت: و قد التحم نسل رسول الله بنسلى، نسل رسول خدا(صلى الله عليه وآله) با نسل من در آميخته است. | عضدالدوله ديلمى از اين ازدواج بسيار خرسند بود و نزد ملكوك و پادشاهان افتخار مى كرد و مى گفت: و قد التحم نسل رسول الله بنسلى، نسل رسول خدا(صلى الله عليه وآله) با نسل من در آميخته است. | ||
بنابراين عضدالدوله ديلمى با اين ازدواج كه دختر و خواهر خود را به يكى از بارزترين شخصيّت هاى حسنى در عصر خود داد، بيشتر سادات را به خود معطوف نمود و به آنان نيكى و احترام مى نمود. آل قاورد نيز با اين عمل، بلكه فراتر از آن، دخترى به زيد و هشت دختر ديگر را به فرزندان وی دادند تا در اين شرافت از شاهان ديلمى و آل بويه سبقت گيرند. | بنابراين عضدالدوله ديلمى با اين ازدواج كه دختر و خواهر خود را به يكى از بارزترين شخصيّت هاى حسنى در عصر خود داد، بيشتر سادات را به خود معطوف نمود و به آنان نيكى و احترام مى نمود. آل قاورد نيز با اين عمل، بلكه فراتر از آن، دخترى به زيد و هشت دختر ديگر را به فرزندان وی دادند تا در اين شرافت از شاهان ديلمى و آل بويه سبقت گيرند. | ||
سادات انجویه درشیراز از نسل زید الاسود هستند که در میان ایشان چهره های درخشان علمی و فقهی ظهور یافتند. . <ref>الفصول الفخریه، ص 130.</ref> | سادات انجویه درشیراز از نسل زید الاسود هستند که در میان ایشان چهره های درخشان علمی و فقهی ظهور یافتند. . <nowiki><ref>الفصول الفخریه، ص 130.</nowiki></ref> | ||
زید داراي چهار فرزند به اسامي ابراهيم، علي، محمد ابوجعفر و حسين ابو عبدالله بودوفات وي پس از سال 335 ه .ق اتفاق افتاده و در حرم علي بن حمزه (ع) در شيراز دفن شده است . پس از مرگ او، فرزند ارشدش، حسين ابوعبدالله نقابت و سرپرستي سادات شيراز و موقوفات آنجا را به عهده گرفت و صاحب دو فرزند شد كه يكي از آنان ابوالحسن زيد نام داشت كه به جهت مهاجرت و سكونت به سيراف، به عز الدين سيرافي مشهور شد. از نوادگان عز الدين سيرافي مي توان به سيد حسين بن اسحاق بن جعفر بن حسن بن زيد ابي الحسين السيرافي الحسني ياد نمود كه به جهت تقوا و حسن شهرتش به شاه حسين معرف بود وي در سال 550 ه.ق در سيراف وفات يافت و در شهر كنوني بنك به خاك سپرده شد. از سيد حسين سه فرزند به اسامي اسحاق، زين العابدين علي و محمود به يادگار ماند كه در بوشهر و نواحي آن مي زيستند. | زید داراي چهار فرزند به اسامي ابراهيم، علي، محمد ابوجعفر و حسين ابو عبدالله بودوفات وي پس از سال 335 ه .ق اتفاق افتاده و در حرم علي بن حمزه (ع) در شيراز دفن شده است . پس از مرگ او، فرزند ارشدش، حسين ابوعبدالله نقابت و سرپرستي سادات شيراز و موقوفات آنجا را به عهده گرفت و صاحب دو فرزند شد كه يكي از آنان ابوالحسن زيد نام داشت كه به جهت مهاجرت و سكونت به سيراف، به عز الدين سيرافي مشهور شد. از نوادگان عز الدين سيرافي مي توان به سيد حسين بن اسحاق بن جعفر بن حسن بن زيد ابي الحسين السيرافي الحسني ياد نمود كه به جهت تقوا و حسن شهرتش به شاه حسين معرف بود وي در سال 550 ه.ق در سيراف وفات يافت و در شهر كنوني بنك به خاك سپرده شد. از سيد حسين سه فرزند به اسامي اسحاق، زين العابدين علي و محمود به يادگار ماند كه در بوشهر و نواحي آن مي زيستند. | ||
خط ۳۷۶: | خط ۳۷۲: | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
=منابع= | =منابع= | ||
[[رده: مقالات وحدت آفرين]] | [[رده: مقالات وحدت آفرين]] |