۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'أبی طالب' به 'أبیطالب') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اثنى عشریه یا دوازده امامیه پرجمعیت ترین فرقه هاى [[شیعه|شیعه]] هستند که معتقد به دوازده امام اند که از [[حضرت على (ع)]] آغاز مى شود و به [[امام مهدی|محمد بن حسن مهدى آل محمّد]] (ص) ختم مى گردد. از همان آغاز ایشان را در مقابل سبعیه یا [[هفت امامیان|هفت امامیان]] اثنى عشریه خواندند. اثنی عشریه در صحت شمار ائمه خود که دوازده تن هستند به آیات قرآنى از قبیل: «... وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیباً ...» (سوره مائده آیه 12) «وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْباطاً أُمَماً ...» (سوره اعراف آیه 160) «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً ...» ([[سوره توبه]] آیه 36) استناد مى جویند. | اثنى عشریه یا دوازده امامیه پرجمعیت ترین فرقه هاى [[شیعه|شیعه]] هستند که معتقد به دوازده امام اند که از [[حضرت على (ع)]] آغاز مى شود و به [[امام مهدی|محمد بن حسن مهدى آل محمّد]] (ص) ختم مى گردد. از همان آغاز ایشان را در مقابل سبعیه یا [[هفت امامیان|هفت امامیان]] اثنى عشریه خواندند. اثنی عشریه در صحت شمار ائمه خود که دوازده تن هستند به آیات قرآنى از قبیل: «... وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیباً...» (سوره مائده آیه 12) «وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْباطاً أُمَماً...» (سوره اعراف آیه 160) «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً...» ([[سوره توبه]] آیه 36) استناد مى جویند. | ||
==دلایل لزوم امامت از دیدگاه امامیه== | ==دلایل لزوم امامت از دیدگاه امامیه== | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
4- سیره رسول اکرم در زمان حیات خود بر استخلاف و تعیین جانشین در موارد غیبت خود از [[مدینه|مدینه]] بود، بنابراین چگونه مى شود، آن حضرت براى بعد از خود جانشین تعیین نکند. | 4- سیره رسول اکرم در زمان حیات خود بر استخلاف و تعیین جانشین در موارد غیبت خود از [[مدینه|مدینه]] بود، بنابراین چگونه مى شود، آن حضرت براى بعد از خود جانشین تعیین نکند. | ||
چنان که در مبحث امامیه گفتیم شیعه اثنى عشرى معتقد به «[[نصّ جلى]]» هستند، یعنى کسانى که قایل به «نص» و تعیین آشکار شدند و گویند رسول خدا (ص) به «نصّ جلى» در روز [[غدیر خم|غدیر خم]] حضرت على (ع) را به جانشینى خود برگزیدند و صریحا ایشان را به امامت امت تعیین فرمودند. | چنان که در مبحث امامیه گفتیم شیعه اثنى عشرى معتقد به «[[نصّ جلى]]» هستند، یعنى کسانى که قایل به «نص» و تعیین آشکار شدند و گویند رسول خدا (ص) به «نصّ جلى» در روز [[غدیر خم|غدیر خم]] حضرت على (ع) را به جانشینى خود برگزیدند و صریحا ایشان را به امامت امت تعیین فرمودند. | ||
ایشان دلایل امامت حضرت على (ع) را بنا بر [[قرآن]] و [[سنت]] چنین بیان مى نمایند: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» <ref> سوره مائده آیه 55</ref> یعنى، همانا ولى شما خدا است و پیغمبر او و کسانى که ایمان آوردند و [[نماز]] را به پا می دارند و [[زکات]] مى دهند، در حالى که [[رکوع]] مى گذارند.«... الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی ...» <ref>سوره مائده آیه 3</ref> یعنى،امروز دین را بر شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم. «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ...» <ref>سوره مائده آیه 67</ref> یعنى، اى پیغمبر برسان آنچه را که به تو از سوى پروردگارت نازل شده و اگر چنین نکنى پیغام او را نرسانیده باشى، خداوند تو را از گزند مردم نگاه مى دارد.و دیگر آیه: «...وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ ...»<ref>سوره تحریم آیه 4</ref> یعنى اگر علیه او هم پشت( هم پیمان) شوند پس همانا خدا و [[جبرئیل|جبرئیل]] و [[مؤمنان]] نیکوکار یار و یاور اویند. | ایشان دلایل امامت حضرت على (ع) را بنا بر [[قرآن]] و [[سنت]] چنین بیان مى نمایند: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» <ref> سوره مائده آیه 55</ref> یعنى، همانا ولى شما خدا است و پیغمبر او و کسانى که ایمان آوردند و [[نماز]] را به پا می دارند و [[زکات]] مى دهند، در حالى که [[رکوع]] مى گذارند.«... الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی...» <ref>سوره مائده آیه 3</ref> یعنى،امروز دین را بر شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم. «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ...» <ref>سوره مائده آیه 67</ref> یعنى، اى پیغمبر برسان آنچه را که به تو از سوى پروردگارت نازل شده و اگر چنین نکنى پیغام او را نرسانیده باشى، خداوند تو را از گزند مردم نگاه مى دارد.و دیگر آیه: «...وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ...»<ref>سوره تحریم آیه 4</ref> یعنى اگر علیه او هم پشت( هم پیمان) شوند پس همانا خدا و [[جبرئیل|جبرئیل]] و [[مؤمنان]] نیکوکار یار و یاور اویند. | ||
دیگر آیه [[مباهله]] است که فرمود:«... فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ» <ref>سوره آل عمران آیه 61</ref> یعنى، اى پیغمبر بگو بیایید تا پسران خود و پسران شما و زنان مان و زنان شما و خودهای مان و خودهای تان را بخوانیم، سپس زارى کنیم و نفرین خداى را بر دروغ گویان بفرستیم.گویند: مقصود همه این آیات ولایت حضرت على (ع) است، همچنین به احادیثى از این قبیل استناد مى نمایند: «انت الخلیفة من بعدى و انت وصیى و قاضى دینى»، یعنى تو پس از من جانشین منى، تو وصى و وام گذار من هستى. «و سلّموا علیه بامرة المؤمنین»، یعنى او را به امیرى مؤمنان سلام دهید. «و اقضاکم على»، بهترین قاضى در میان شما حضرت على (ع) است. «و تعلّموا منه و لا تعلّموه، اسمعوا له و اطیعوه»، از او بیاموزید و به او نیاموزید. «و من کنت مولاه فعلىّ مولاه»، هر که من مولاى او هستم على (ع) نیز مولاى اوست. «انت منّى بمنزلة [[هارون]] من [[موسى]] الّا انه لا نبى بعدى»، تو در نزد من مانند هارونى در پیش موسى، جز این که پیغمبرى بعد از تو نیست. | دیگر آیه [[مباهله]] است که فرمود:«... فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ» <ref>سوره آل عمران آیه 61</ref> یعنى، اى پیغمبر بگو بیایید تا پسران خود و پسران شما و زنان مان و زنان شما و خودهای مان و خودهای تان را بخوانیم، سپس زارى کنیم و نفرین خداى را بر دروغ گویان بفرستیم.گویند: مقصود همه این آیات ولایت حضرت على (ع) است، همچنین به احادیثى از این قبیل استناد مى نمایند: «انت الخلیفة من بعدى و انت وصیى و قاضى دینى»، یعنى تو پس از من جانشین منى، تو وصى و وام گذار من هستى. «و سلّموا علیه بامرة المؤمنین»، یعنى او را به امیرى مؤمنان سلام دهید. «و اقضاکم على»، بهترین قاضى در میان شما حضرت على (ع) است. «و تعلّموا منه و لا تعلّموه، اسمعوا له و اطیعوه»، از او بیاموزید و به او نیاموزید. «و من کنت مولاه فعلىّ مولاه»، هر که من مولاى او هستم على (ع) نیز مولاى اوست. «انت منّى بمنزلة [[هارون]] من [[موسى]] الّا انه لا نبى بعدى»، تو در نزد من مانند هارونى در پیش موسى، جز این که پیغمبرى بعد از تو نیست. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
منسوب به ششمین امام شیعه حضرت امام صادق (ع) است، چون دوره زندگانى آن حضرت مصادف با اواخر دوره [[بنى امیه|بنى امیه]] و اوایل روزگار بنى عباس بود به سبب اختلافى که امویان با عباسیان داشتند کمتر مزاحم شیعه امامیه مى شدند، مضافا بر این که عمر امام صادق (ع) بعد از امام على بن أبیطالب (ع) از دیگر ائمه (ع) طولانى تر بود. آن حضرت در مدّت دراز امامت خود موفق شد که نظم و ترتیبى به وضع شیعه امامیه بدهند و فقه شیعه را تعلیم فرمایند، از این جهت آن حضرت را «حبر الامه»، یعنى دانشمند امت اسلام و «فقیه» آل محمد (ص) خوانده اند. بیشتر احادیث اعتقادى و فقهى شیعه از آن حضرت روایت شد و بدین سبب فقه شیعه را «فقه جعفرى» گفته و مذهب پیروان ایشان را «مذهب جعفرى» نام نهاده اند. | منسوب به ششمین امام شیعه حضرت امام صادق (ع) است، چون دوره زندگانى آن حضرت مصادف با اواخر دوره [[بنى امیه|بنى امیه]] و اوایل روزگار بنى عباس بود به سبب اختلافى که امویان با عباسیان داشتند کمتر مزاحم شیعه امامیه مى شدند، مضافا بر این که عمر امام صادق (ع) بعد از امام على بن أبیطالب (ع) از دیگر ائمه (ع) طولانى تر بود. آن حضرت در مدّت دراز امامت خود موفق شد که نظم و ترتیبى به وضع شیعه امامیه بدهند و فقه شیعه را تعلیم فرمایند، از این جهت آن حضرت را «حبر الامه»، یعنى دانشمند امت اسلام و «فقیه» آل محمد (ص) خوانده اند. بیشتر احادیث اعتقادى و فقهى شیعه از آن حضرت روایت شد و بدین سبب فقه شیعه را «فقه جعفرى» گفته و مذهب پیروان ایشان را «مذهب جعفرى» نام نهاده اند. | ||
در مجلس درس آن حضرت که در مدینه تشکیل مى شد عده اى از بزرگان اسلام حاضر مى شدند و از محضر آن بزرگوار درک فیض مى نمودند. از مشهورترین شاگردان امام زرارة بن اعین (متوفى در 150 ه) و محمد بن مسلم و ابوبصیر و برید بن معاویه عجلى و فضیل بن یسار و معروف بن خربوذ و جمیل بن دراج و عبداللّه بن مسکان و حماد بن عثمان ... بودند. مهم ترین اختلاف شیعه با اهل سنت و جماعت درباره تعیین جانشین رسول خداست که شیعیان امامیه آن را به «نصّ جلى و خفى» و اهل تسنن به اختیار امت مى دانند. به جز این مسأله اساسى، اختلاف شیعه با سنى در بعض مدارک و ادله اجتهاد و نیز در پارهاى از قواعد اصول و فروع عبادات و معاملات و نکاح است. | در مجلس درس آن حضرت که در مدینه تشکیل مى شد عده اى از بزرگان اسلام حاضر مى شدند و از محضر آن بزرگوار درک فیض مى نمودند. از مشهورترین شاگردان امام زرارة بن اعین (متوفى در 150 ه) و محمد بن مسلم و ابوبصیر و برید بن معاویه عجلى و فضیل بن یسار و معروف بن خربوذ و جمیل بن دراج و عبداللّه بن مسکان و حماد بن عثمان... بودند. مهم ترین اختلاف شیعه با اهل سنت و جماعت درباره تعیین جانشین رسول خداست که شیعیان امامیه آن را به «نصّ جلى و خفى» و اهل تسنن به اختیار امت مى دانند. به جز این مسأله اساسى، اختلاف شیعه با سنى در بعض مدارک و ادله اجتهاد و نیز در پارهاى از قواعد اصول و فروع عبادات و معاملات و نکاح است. | ||
عمل به «قیاس» در نزد شیعه امامیه حرام است ولى در نزد تمامى فرق اهل سنت (به جز [[خوارج]] و [[ظاهریه|ظاهریه]]) مورد قبول مى باشد. در بیشتر مسائل فروع فقه، مذهب شیعه امامیه غالبا با یکى از مذاهب اربعه اهل سنت موافق است، ولى مسائلى نیز وجود دارد که جزو منفردات امامیه است، گرچه در اکثر این مسائل نیز یکى از فقهاى صحابه یا تابعین و اتباع، با شیعه موافق اند. حتى بعضى از علماى سنت و جماعت بدین سبب مذهب جعفرى را کنار مذاهب چهارگانه مذهب پنجم شناخته اند و از مسائل مورد اختلاف ایشان با سنت و جماعت «عقد متعه» یا زناشویى موقت و بعضى از مسائل «ارث» و غیره است. | عمل به «قیاس» در نزد شیعه امامیه حرام است ولى در نزد تمامى فرق اهل سنت (به جز [[خوارج]] و [[ظاهریه|ظاهریه]]) مورد قبول مى باشد. در بیشتر مسائل فروع فقه، مذهب شیعه امامیه غالبا با یکى از مذاهب اربعه اهل سنت موافق است، ولى مسائلى نیز وجود دارد که جزو منفردات امامیه است، گرچه در اکثر این مسائل نیز یکى از فقهاى صحابه یا تابعین و اتباع، با شیعه موافق اند. حتى بعضى از علماى سنت و جماعت بدین سبب مذهب جعفرى را کنار مذاهب چهارگانه مذهب پنجم شناخته اند و از مسائل مورد اختلاف ایشان با سنت و جماعت «عقد متعه» یا زناشویى موقت و بعضى از مسائل «ارث» و غیره است. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
==رجعت== | ==رجعت== | ||
به فتح راء اعتقاد شیعه است به بازگشتن بعضى از مردگان (ما حض الایمان و ما حض الکفر) و نیز بعض مظلومین پیش از [[قیامت|قیامت]] و انتقام گرفتن آنان از ظالمین خود بدین معنى که ایشان دیگرباره به دنیا باز مى گردند و زندگى را از سر مى گیرند و این امر پس از ظهور [[حضرت مهدى (عج)]] واقع خواهد شد. درباره رجعت به آیاتى از قرآن استدلال کنند و «[[اصحاب کهف]]» را که پس از سیصد سال خواب، خداوند آنان را زنده کرد و به دنیا بازگردانید مثال آورند.بعضى از اختلافات در اعمال مذهبى بین شیعیان و سنیان: اعمال مذهبى شیعه امامیه دوازده امامى فرق زیادى با اعمال مذهب سنى ندارد. روزه و حج در هر دو یکى است، امّا در بعض مسائل نماز و آداب [[وضو]] اختلاف دارند و در [[اذان]] و [[اقامه]]؛ «اشهد انّ علیّا ولى اللّه» را تبرکا (نه بعنوان جزء) و «حىّ على الصلاة» را جزو فصول اذان و اقامه دانند. چهار سوره اى را که در آن «آیه سجده» است در نماز نخوانند و [[فقاع]] را مثل [[مى]](شراب) حرام دانند و گوشت خر را [[مکروه]] شمرند. [[نکاح]] بى گواه را روا بینند امّا [[طلاق]] بى گواه عادل را روا ندانند و به ظاهر این آیه احتجاج کنند:«فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ ...» (سوره طلاق آیه 2) و گویند: خداى تعالى شاهد گرفتن بر طلاق را شرط کرد نه بر نکاح و سه طلاق را که در یک مجلس دهند جایز ندانند و گویند: «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ ...» <ref> سوره بقره آیه 229</ref> در [[نماز میت|نماز میت]] پنج تکبیر گویند و از این گونه اختلافات جزئى در فروع بین ایشان و اهل سنت و جماعت بسیار است. | به فتح راء اعتقاد شیعه است به بازگشتن بعضى از مردگان (ما حض الایمان و ما حض الکفر) و نیز بعض مظلومین پیش از [[قیامت|قیامت]] و انتقام گرفتن آنان از ظالمین خود بدین معنى که ایشان دیگرباره به دنیا باز مى گردند و زندگى را از سر مى گیرند و این امر پس از ظهور [[حضرت مهدى (عج)]] واقع خواهد شد. درباره رجعت به آیاتى از قرآن استدلال کنند و «[[اصحاب کهف]]» را که پس از سیصد سال خواب، خداوند آنان را زنده کرد و به دنیا بازگردانید مثال آورند.بعضى از اختلافات در اعمال مذهبى بین شیعیان و سنیان: اعمال مذهبى شیعه امامیه دوازده امامى فرق زیادى با اعمال مذهب سنى ندارد. روزه و حج در هر دو یکى است، امّا در بعض مسائل نماز و آداب [[وضو]] اختلاف دارند و در [[اذان]] و [[اقامه]]؛ «اشهد انّ علیّا ولى اللّه» را تبرکا (نه بعنوان جزء) و «حىّ على الصلاة» را جزو فصول اذان و اقامه دانند. چهار سوره اى را که در آن «آیه سجده» است در نماز نخوانند و [[فقاع]] را مثل [[مى]](شراب) حرام دانند و گوشت خر را [[مکروه]] شمرند. [[نکاح]] بى گواه را روا بینند امّا [[طلاق]] بى گواه عادل را روا ندانند و به ظاهر این آیه احتجاج کنند:«فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ...» (سوره طلاق آیه 2) و گویند: خداى تعالى شاهد گرفتن بر طلاق را شرط کرد نه بر نکاح و سه طلاق را که در یک مجلس دهند جایز ندانند و گویند: «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ...» <ref> سوره بقره آیه 229</ref> در [[نماز میت|نماز میت]] پنج تکبیر گویند و از این گونه اختلافات جزئى در فروع بین ایشان و اهل سنت و جماعت بسیار است. | ||
امّا اصول عقاید شیعیان [[توحید|توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]] و [[عدل]] و [[امامت]] است. شیعه امامیه صفت عدالت را ذاتى حضرت حق مى داند و مبناى آن را بر «عقل» مى شناسد نه بر مشیت، «امامت» اصل اساسى است که شیعه را از سنّى جدا مى کند. بنابر اعتقاد شیعه، وحى یک صورت بیرونى و ظاهرى دارد و یک جنبه درونى و باطنى که پیغمبر (ص) اسلام از هر دو جنبه درحد کمال آگاهى داشت چه در آن واحد هم نبى بود و هم ولىّ. | امّا اصول عقاید شیعیان [[توحید|توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]] و [[عدل]] و [[امامت]] است. شیعه امامیه صفت عدالت را ذاتى حضرت حق مى داند و مبناى آن را بر «عقل» مى شناسد نه بر مشیت، «امامت» اصل اساسى است که شیعه را از سنّى جدا مى کند. بنابر اعتقاد شیعه، وحى یک صورت بیرونى و ظاهرى دارد و یک جنبه درونى و باطنى که پیغمبر (ص) اسلام از هر دو جنبه درحد کمال آگاهى داشت چه در آن واحد هم نبى بود و هم ولىّ. | ||
نبوت وظیفه ظاهرى پیغمبر یعنى رسانیدن وحى الهى به مردم بود و ولایت وظیفه باطنى یعنى آشکار ساختن معنى دین. با رحلت پیغمبر (ص) دوره پیامبرى به پایان رسید امّا دوره «ولایت» در شخص امام ادامه یافت. امام کسى است که وظیفه ولایت را بر عهده دارد و آن وظیفه به سه چیز تعلق مى گیرد: حکومت بر جامعه اسلامى، بیان مسائل فقهى و دینى و رهبرى روحانى که مردم را به درک معانى باطن هدایت مى فرماید.به دلیل این سه وظیفه الهى برگزیدن امام از طرف مردم جایز نیست، این رهبر روحانى را باید خداوند تعیین کند و او امام معصومى است که الهام گرفته از غیب بوده به رهبرى مردم مى پردازد. اما قطب رحاى عالم امکان و ضامن حفظ و بقاى شریعت است با این همه حضرت مهدى (عج) از چشم ظاهر مردمان پنهان است و ظهور نخواهد کرد مگر در [[آخر الزمان]]. در نظر شیعه امام غایب ادامه شخصیت و برکت پیغمبر است و به وسیله او است که قرآن محفوظ مى ماند و بى ظهور او حکومت دنیوى ناقص است، و تنها با ظهور دگرباره او است که وضع کمال مطلوب مبتنى بر «[[عدل الهى]]» که اسلام در تعالیم خود بر آن تکیه مى کند برقرار خواهد شد. | نبوت وظیفه ظاهرى پیغمبر یعنى رسانیدن وحى الهى به مردم بود و ولایت وظیفه باطنى یعنى آشکار ساختن معنى دین. با رحلت پیغمبر (ص) دوره پیامبرى به پایان رسید امّا دوره «ولایت» در شخص امام ادامه یافت. امام کسى است که وظیفه ولایت را بر عهده دارد و آن وظیفه به سه چیز تعلق مى گیرد: حکومت بر جامعه اسلامى، بیان مسائل فقهى و دینى و رهبرى روحانى که مردم را به درک معانى باطن هدایت مى فرماید.به دلیل این سه وظیفه الهى برگزیدن امام از طرف مردم جایز نیست، این رهبر روحانى را باید خداوند تعیین کند و او امام معصومى است که الهام گرفته از غیب بوده به رهبرى مردم مى پردازد. اما قطب رحاى عالم امکان و ضامن حفظ و بقاى شریعت است با این همه حضرت مهدى (عج) از چشم ظاهر مردمان پنهان است و ظهور نخواهد کرد مگر در [[آخر الزمان]]. در نظر شیعه امام غایب ادامه شخصیت و برکت پیغمبر است و به وسیله او است که قرآن محفوظ مى ماند و بى ظهور او حکومت دنیوى ناقص است، و تنها با ظهور دگرباره او است که وضع کمال مطلوب مبتنى بر «[[عدل الهى]]» که اسلام در تعالیم خود بر آن تکیه مى کند برقرار خواهد شد. |