۶٬۷۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
علیرغم پیوند این جماعت با گروه با داعش، تفکر این جماعت بر پایه مخالفت با دولت دموکراتیک پایهگذاري شده است. ژنرال «[[حفتر]]» نیز بهانه لازم برای داستانسرایی توسط این گروه را فراهم ساخته و آمادگی ذهنی لازم برای دفاع را در طرفداران این گروه ایجاد کرده است. در این داستان، «[[حفتر]]» به عنوان نماد «[[طاغوت]]» ظاهر میشود و توجیه لازم برای بسیج و همبستگی انصار برای مبارزه را فراهم آورده است؛ یعنی حضور «حفتر»، تفکر «طاغوت» را در اذهان پرورانده است؛ تفکری که گروههاي تروریستی برای اثبات درستي برخي از عملیاتهای خود به آن نیازمندند. | علیرغم پیوند این جماعت با گروه با داعش، تفکر این جماعت بر پایه مخالفت با دولت دموکراتیک پایهگذاري شده است. ژنرال «[[حفتر]]» نیز بهانه لازم برای داستانسرایی توسط این گروه را فراهم ساخته و آمادگی ذهنی لازم برای دفاع را در طرفداران این گروه ایجاد کرده است. در این داستان، «[[حفتر]]» به عنوان نماد «[[طاغوت]]» ظاهر میشود و توجیه لازم برای بسیج و همبستگی انصار برای مبارزه را فراهم آورده است؛ یعنی حضور «حفتر»، تفکر «طاغوت» را در اذهان پرورانده است؛ تفکری که گروههاي تروریستی برای اثبات درستي برخي از عملیاتهای خود به آن نیازمندند. | ||
لازم به يادآوري است که این تشکیلات پس از انقلاب ایجاد شد و یک جریان برآمده از جامعه نبود. وضعیت این تشکیلات در مصر و ریشه های تکفیری آن نیز گویای همین امر است که نتیجه این مقاله را برجسته میسازد؛ یعنی: ارتباط سیاسی این گروهها از طریق پیشرفتهای مرحله انتقالی، بیش از پیدایش آن به عنوان جنبشهای اجتماعی است؛ جنبشهایی که نهادهای مربوطه، منابع تأمین کننده مالی، افکار عمومي (یعنی فرصت سیاسی و فرهنگی) در داخل کشور را در اختیار داشته باشند. | لازم به يادآوري است که این تشکیلات پس از انقلاب ایجاد شد و یک جریان برآمده از جامعه نبود. وضعیت این تشکیلات در مصر و ریشه های تکفیری آن نیز گویای همین امر است که نتیجه این مقاله را برجسته میسازد؛ یعنی: ارتباط سیاسی این گروهها از طریق پیشرفتهای مرحله انتقالی، بیش از پیدایش آن به عنوان جنبشهای اجتماعی است؛ جنبشهایی که نهادهای مربوطه، منابع تأمین کننده مالی، افکار عمومي (یعنی فرصت سیاسی و فرهنگی) در داخل کشور را در اختیار داشته باشند. | ||
==== داعش ==== | |||
گروهی موسوم به «[[مجلس الشوری]]» در آوریل سال 2014، بیانی های صادر کرد که در آن، نسبت به نهادهای فعال اعلام برائت کرده بود و از برپایی دادگاههای دینی در شهر «درنه» خبر داد. پس از این، رژهای نظامی نیز برگزار کرد تا قدرت خود را به رخ مردم شهر بکشد. این مجلس در تلاش بود تا به مردم نزدیک گردد و برخی نهادهای مخصوص به خود را در قالب انجمنها و دادگاهها ایجاد کند تا بتواند در شهر میان طرفین نزاع قضاوت کند؛ چرا که ساختمان دادگاه در آستانه انقلاب به آتش کشیده شده بود. | |||
اختلاف میان داعش و انصارالشریعة روشن و آشکار بود؛ زیرا داعش با قدرت در پی تأسیس برخی نهادهای رقیب با دولت غایب بود. این تشکیلات سالها پيش از ظهور و بروز خود، درخواستهایی مبنی بر فعالسازی نهادهای دولتی قضایی و پلیس به «علی زیدان» نخستوزیر ارائه داده بود؛ زیرا ترورها در شهر رو به افزایش نهاده بود و حتی «عبدالعزیز الحصادی» دادستان کل را نیز مورد هدف قرار داد؛ ولی با اين وجود به درخواستهای تشکیلات پاسخی داده نشد. از سوی دیگر، نبود دولت در شهر «درنه» و شعلهور شدن درگیریها در «بنغازی»، وضعیت بیقانونی و هرج و مرج را پدید آورد و باعث شد تا تشکیلات دولت اسلامي پایه هایش را در این محیط ايدئال که به عبارتی «قانون جنگل» در آن حکمفرما بود، محکم کند. | |||
در «سرت» نیز وضعیت همینگونه بود. انصارالشریعة (یا آنگونه که بسیاری در ابتدا معتقد بودند و بعدا روشن شد که این گروه وابسته به داعش است) به افراد برجسته شهر نزدیک میشدند و تلاش میکردند تا کمکهای خود را به سمت شهر سرازيز کنند؛ بهویژه اینکه از گفته های رایج میان اهالی شهر دریافته بودند این شهر زير ظلم و ستم گردانهای حاضر در «سرت» قرار داشته است. به گواهی شاهدان عینی، نشست این تشکیلات با شخصیتهای برجسته شهر در اواسط 2015 سبب شد تا مسئولیت مراقبت از شهر و دفاع از آن به این تشکیلات واگذار شود.به محض اینکه سران شهر نسبت به واگذاری این مسئولیت متقاعد شدند، داعش ايجاد نهادهای خود را آغاز نمود و بدین ترتیب امر و نهی را شروع کرد. سپس در حادثه اعدام مصریها در سواحل شهر «سرت» در 18 فوریه 2015 این گروه به عنوان بخشی از سازمان داعش شناخته. | |||
این گروه، تهدیدی خطرناک برای لیبی و حومه آن به شمار میرود؛ بهویژه به سبب موقعیت جغرافیاییای که در اختیار دارد و بر هلال نفتی شهر «سرت» سیطره یافته است. بسیاری از سایتها پیام «[[ابوعبدالرحیم اللیبی]]» یکی از سرکردگان تشکیلات را منتشر کردند و برخی مراکز مطالعاتی نیز آن را نقل کردهاند.این مقاله به سبکی منظم نگاشته شده و در آن استراتژی تشکیلات در لیبی با هدف گسترش آشوب و نآرامی در شمال آفریقا و سیطره بر سلاحهاي لیبی که پس از انقلاب زیاد شده، تشریح گردیده است. وی در این پیام، واقعیت رقابت میان لیبی و فرانسه، بهویژه در پروژه گاز را یادآور میشود. این پروژه از نیجر تا نیجریه امتداد مییابد و از الجزایر عبور میکند (قدافی در تلاش بود تا با پخش اسلحه در میان طوارق جنوب، سد راه آن شود). حضور تشکیلات در این موقعیت، آن را در قلب یک معادله بین المللی قرار میدهد و داعش با نزدیک شدن به این معادله و تهدید آن، از قدرتی ويژه برخوردار میگردد. | |||
منابع | منابع | ||
<references /> | <references /> |