پرش به محتوا

بررسی اندیشه جریان‌های تکفیری در موضوع توحید و شرک (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می کند' به 'می‌کند'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏دانستند' به 'می‌دانستند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'می‌کند')
خط ۴۱: خط ۴۱:


ز- دلیل بر لزوم توحید و اخلاص و نفی شرک در دعاها
ز- دلیل بر لزوم توحید و اخلاص و نفی شرک در دعاها
‌ایشان در لزوم منع قرار دادن نام غیر خدا – اعم ازانبیا و اولیای الهی و دیگران - در کنار خداوند می گوید عبادت خالصانه الهی حق خداوند بر بندگان است که هیچکس در ان سهیم نیست و بزرگترین گناه شرکت دادن دیگران در این حق الهی است . ایشان در اثبات این نکته به آیات و احادیث متعددی استناد می کند که برخی از این ایات عبارتند از:‌
‌ایشان در لزوم منع قرار دادن نام غیر خدا – اعم ازانبیا و اولیای الهی و دیگران - در کنار خداوند می گوید عبادت خالصانه الهی حق خداوند بر بندگان است که هیچکس در ان سهیم نیست و بزرگترین گناه شرکت دادن دیگران در این حق الهی است . ایشان در اثبات این نکته به آیات و احادیث متعددی استناد می‌کند که برخی از این ایات عبارتند از:‌
{ إنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ } وَقَالَ تَعَالَى: { فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ } { وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إلَهَیْنِ اثْنَیْنِ إنَّمَا هُوَ إلَهٌ وَاحِدٌ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ } { فَإِیَّایَ فَاعْبُدُونِ } وَقَالَ تَعَالَى: { فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ } { وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ } وَقَالَ تَعَالَى فِی فَاتِحَةِ الْکِتَابِ الَّتِی هِیَ أُمُّ الْقُرْآنِ { إیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ } وَقَالَ تَعَالَى: { وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ } وَقَالَ تَعَالَى: { فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ } وَقَالَ تَعَالَى: { الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَداً إلَّا اللَّهَ } .<ref>همان ص 304</ref>  
{ إنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ } وَقَالَ تَعَالَى: { فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ } { وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إلَهَیْنِ اثْنَیْنِ إنَّمَا هُوَ إلَهٌ وَاحِدٌ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ } { فَإِیَّایَ فَاعْبُدُونِ } وَقَالَ تَعَالَى: { فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ } { وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ } وَقَالَ تَعَالَى فِی فَاتِحَةِ الْکِتَابِ الَّتِی هِیَ أُمُّ الْقُرْآنِ { إیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ } وَقَالَ تَعَالَى: { وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبّاً لِلَّهِ } وَقَالَ تَعَالَى: { فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ } وَقَالَ تَعَالَى: { الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَداً إلَّا اللَّهَ } .<ref>همان ص 304</ref>  


خط ۲۶۵: خط ۲۶۵:


===صدرالمتالهین در تفسیر القرآن الکریم:‌===
===صدرالمتالهین در تفسیر القرآن الکریم:‌===
عبادت عالیترین مرتبه خضوع در برابر خداوندی است که مالک و خالق و قادر به امورات هستی بوده بگونه‌ای که دیگران از انجام انها عاجز هستند.بنابر این عبادت بغیر خداوند جائز نیست هر چند اطاعت از دیگران معقول است. بنابر این سخن انان که عبادت را بمعنای اطاعت اوامرونواهی الهی می‌دانند خطاست چون اطاعت همان موافقت نمودن به امر صادر توسط امر کننده است و این در موالی عرفی نظیر اطاعت فرزند از پدر عبداز مولا  صدق می کند؛ از طرفی به بت پرستانی که در عصر جاهلیت  بتها رامی پرستیدند مطیع اطلاق نمی‌گردد. بنابر این عبادت همان نهایت خضوع و شکر گزاری در برابر خداوند متعال خواهد بود. <ref>تفسیر القرآن الکریم ص105: و العبادة ضرب من الشکر و غایة فیه لأنها الخضوع و التذلل‏ یدل على أعلى مراتب التعظیم و لا یستحقها أحد إلا بإعطاء اصول النعم الذی هو خلق الحیوة و القدرة و الحس و الشهوة و لا یقدر علیه أحد إلا الله فلذلک اختص سبحانه بأن یعبد، و لا یجوز العبادة لغیره بخلاف الطاعة فإنها قد تحسن لغیره کطاعة الأب و المولى و السلطان و الزوج، فمن قال: إن العبادة هی الطاعة فقد أخطأ لأنها غایة التذلل دون الطاعة فإنها مجرد موافقة الأمر، ألا ترى إن العبدیطیع مولاه و لا یکون عابدا له؟ و الکفار یعبدون الأصنام و لا یکونون مطیعین لهم؟إذ لا یتصور من جهتهم الأمر.
عبادت عالیترین مرتبه خضوع در برابر خداوندی است که مالک و خالق و قادر به امورات هستی بوده بگونه‌ای که دیگران از انجام انها عاجز هستند.بنابر این عبادت بغیر خداوند جائز نیست هر چند اطاعت از دیگران معقول است. بنابر این سخن انان که عبادت را بمعنای اطاعت اوامرونواهی الهی می‌دانند خطاست چون اطاعت همان موافقت نمودن به امر صادر توسط امر کننده است و این در موالی عرفی نظیر اطاعت فرزند از پدر عبداز مولا  صدق می‌کند؛ از طرفی به بت پرستانی که در عصر جاهلیت  بتها رامی پرستیدند مطیع اطلاق نمی‌گردد. بنابر این عبادت همان نهایت خضوع و شکر گزاری در برابر خداوند متعال خواهد بود. <ref>تفسیر القرآن الکریم ص105: و العبادة ضرب من الشکر و غایة فیه لأنها الخضوع و التذلل‏ یدل على أعلى مراتب التعظیم و لا یستحقها أحد إلا بإعطاء اصول النعم الذی هو خلق الحیوة و القدرة و الحس و الشهوة و لا یقدر علیه أحد إلا الله فلذلک اختص سبحانه بأن یعبد، و لا یجوز العبادة لغیره بخلاف الطاعة فإنها قد تحسن لغیره کطاعة الأب و المولى و السلطان و الزوج، فمن قال: إن العبادة هی الطاعة فقد أخطأ لأنها غایة التذلل دون الطاعة فإنها مجرد موافقة الأمر، ألا ترى إن العبدیطیع مولاه و لا یکون عابدا له؟ و الکفار یعبدون الأصنام و لا یکونون مطیعین لهم؟إذ لا یتصور من جهتهم الأمر.
</ref>
</ref>
    
    
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش