۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
یکی از مسائلی که علمای وهابیت با آن بشدت مخالفت کردهاند، طریقتهای تصوف است. چنانکه بن باز مینویسد: «الواجب علی کل مسلم أن یسلک طریق نبینا محمد علیه الصلاة والسلام، الذی درج علیه أصحابه رضیالله عنهم، ثم سلف الأمة من التابعین، وأتباعهم من الأئمة الأربعة وغیرهم، هذا هو الواجب. أما الطرق التی أحدثها الناس ویسمونها الطرق الصوفیة، هذه لا یجوز سلوکها، ولا یلزم أحد سلوکها: لا نقشبندیة ولا قادریة ولا تیجانیة، ولا خلواتیة ولا شاذلیة ولا غیر ذلک، جمیع الطرق لا یجوز سلوک شیء منها، لأنها محدثة»<ref>بن باز، عبدالعزیز، فتاوی نور علی الدرب، ج3، ص190.</ref> بر مسلمانان واجب است که بر طریق پیامبراکرم (صلیالله علیه وآله) و سلف امت باشند. اما سلوک در طرقی که خود مردم آنها را احداث کردهاند و به نام طرق صوفیه نام گذاری شدهاند، جایز نیست. چه نقشبندیه، چه قادریه، چه تیجانیه، چه خلواتیه، و چه شاذلیه و چه دیگر طرق؛ سلوک در هیچ کدام از این طرق جایز نیست. | یکی از مسائلی که علمای وهابیت با آن بشدت مخالفت کردهاند، طریقتهای تصوف است. چنانکه بن باز مینویسد: «الواجب علی کل مسلم أن یسلک طریق نبینا محمد علیه الصلاة والسلام، الذی درج علیه أصحابه رضیالله عنهم، ثم سلف الأمة من التابعین، وأتباعهم من الأئمة الأربعة وغیرهم، هذا هو الواجب. أما الطرق التی أحدثها الناس ویسمونها الطرق الصوفیة، هذه لا یجوز سلوکها، ولا یلزم أحد سلوکها: لا نقشبندیة ولا قادریة ولا تیجانیة، ولا خلواتیة ولا شاذلیة ولا غیر ذلک، جمیع الطرق لا یجوز سلوک شیء منها، لأنها محدثة»<ref>بن باز، عبدالعزیز، فتاوی نور علی الدرب، ج3، ص190.</ref> بر مسلمانان واجب است که بر طریق پیامبراکرم (صلیالله علیه وآله) و سلف امت باشند. اما سلوک در طرقی که خود مردم آنها را احداث کردهاند و به نام طرق صوفیه نام گذاری شدهاند، جایز نیست. چه نقشبندیه، چه قادریه، چه تیجانیه، چه خلواتیه، و چه شاذلیه و چه دیگر طرق؛ سلوک در هیچ کدام از این طرق جایز نیست. | ||
بن باز در موضعی دیگر نیز طرقی نظیر شاذلیه، برهانیه و قادریه را از طریقتهای مبتدعه بحساب آورده است که لازم است پیروان این طریقتها، | بن باز در موضعی دیگر نیز طرقی نظیر شاذلیه، برهانیه و قادریه را از طریقتهای مبتدعه بحساب آورده است که لازم است پیروان این طریقتها، آنها را ترک کنند.<ref>الطرق الصوفیة علی العموم طرق مبتدعة، مرغنیة أو شاذلیة أو برهانیة أو قادریة، أو تیجانیة أو غیر ذلک، کل هذه الطرق مبتدعة». بن باز، عبدالعزیز، فتاوی نور علی الدرب، ج3، ص190.</ref> | ||
بنابراین مشخص میشود که وهابیت، پیروی از طریقتهای صوفیه را نامشروع میدانند. حال آنکه طبق سخنی که در مورد مذهب غماری از ابوخبزه (شاگرد وی) نقل کردیم، مشخص شد که احمد غماری نه تنها از پیروان، بلکه از شیوخ طریقت شاذلیه در کشور مراکش بحساب میآید.<ref>همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ابوخبزه در مورد استادش احمد غماری چنین مینویسد: «و هو سلفی فی العقیده و الاتباع و محاربه التقلید و التمذهب....متصوف غارق فی وحده الوجود شاذلی درقاوی شیخ طریقه متمیزه بمدینه طنجه» مقدمه کتاب توجیه الأنظار لتوحید المسلمین فی الصوم والإفطار، ص17.</ref> | بنابراین مشخص میشود که وهابیت، پیروی از طریقتهای صوفیه را نامشروع میدانند. حال آنکه طبق سخنی که در مورد مذهب غماری از ابوخبزه (شاگرد وی) نقل کردیم، مشخص شد که احمد غماری نه تنها از پیروان، بلکه از شیوخ طریقت شاذلیه در کشور مراکش بحساب میآید.<ref>همانطور که در مطالب پیشین بیان شد، ابوخبزه در مورد استادش احمد غماری چنین مینویسد: «و هو سلفی فی العقیده و الاتباع و محاربه التقلید و التمذهب....متصوف غارق فی وحده الوجود شاذلی درقاوی شیخ طریقه متمیزه بمدینه طنجه» مقدمه کتاب توجیه الأنظار لتوحید المسلمین فی الصوم والإفطار، ص17.</ref> | ||