پرش به محتوا

بریلویه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:پرچم کشور تونس.jpg|جایگزین=پرچم کشور تونس|بندانگشتی|پرچم کشور تونس]][[پرونده:شیعه.jpg|بندانگشتی|شیعه در تونس|پیوند=Special:FilePath/شیعه.jpg]]
<div class="wikiInfo">[[پرونده:مسجد و آرامگاه حاج علی.jpg|جایگزین=مسجد و آرامگاه حاج علی|بندانگشتی|مسجد و آرامگاه حاج علی]][[پرونده:شیعه.jpg|بندانگشتی|شیعه در تونس|پیوند=Special:FilePath/شیعه.jpg]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام مکتب
!نام مکتب
خط ۴۱: خط ۴۱:


=عقاید بریلویه=
=عقاید بریلویه=
مفتی محمد عبدالقیوم قادری بریلوی (از علمای بزرگ پاکستان) عقاید بریلوی ها را در کتاب «عقاید اهل سنت و جماعت» آورده است.
برخی از عقاید بریلوی بر اساس این کتاب به این شرح است:
1.توسل و استغاثه به انبیاء و اولیاء در ادای حاجات دنیویه و اخروی به اجماع اهل سنت و جماعت شرعا جایز است.
2. طلب استغاثه به اعتبار اینکه واسطه، سبب و واسطه می باشد جایز است. زیرا منافاتی ندارد که خداوند برای اغاثه سبب هایی و وسایلی برای آن قرار دهد.
3. تبرک به آثار صالحین جایز است، بلکه به اتفاق علمای اسلام مستحب است.
4. زیارت قبور پیامبر و صلحا مستحب و باعث تقرب است. حتی زیارت قبور برای زنان به قصد تبرک نیز مستحب است.
5. اگر کسی قصد ذبح برای الله را داشته باشد و گوشت آن را برای فقرا و مساکین صدقه دهد و ثواب آن را به میت اهدا کند این عمل نه تنها جایز بلکه به اتفاق علما و ائمه مستحب می باشد.
6. برای اولیای الهی بعد از مرگشان کرامت وجود دارد.
7. می توان پیامبر را بعد از مرگ در بیداری دید و از ایشان در رابطه با مسائل سیر و سلوک سؤال کرد.
8. بزرگداشت قدر و منزلت پیامبر و اظهار شادی و بشارت و خوشحالی به مناسبت تولد ایشان از بدعت های حسنه است.
9. خداوند دوستانش، بخصوص انبیاء را بر غیب مطلع کرده است.


1ـ وحدت وجود
1ـ وحدت وجود
خط ۶۰: خط ۷۱:
آنها ائمه شیعه از حضرت امیر تا امام حسن عسکری (علیهم السلام) را غوث های عالم می داند و برای اولیای الهی کرامات و تصرفات در کون قائل است. در نزد بریلویان اجتهاد جایز نیست، و بریلوی در این زمینه می نویسد: «کسانی که خود را اهل حدیث می دانند و خیال می کنند فقط باید به حدیث عمل کنند، اینان خوب را از بد تشخیص نمی دهند و هنوز دست چپ و راست خود را نمی شناسند، چگونه می توانند اجتهاد کنند، فهم حدیث جز از راه فهم فقهای بزرگ جایز نیست»[91] به خاطر رویکرد حدیثی دیوبندیه، بعضی احمد رضا خان را ناجی فقه حنفی درهند می دانند.[92] بریلویه نسبت به شیعیان بهتر از دیوبندیه برخورد نکرده، چنان که احمد رضا خان بریلوی در این زمینه می نویسد: «رافضی اگر علی را برتر از شیخین می داند بدعت گذار است، و اگر امامتشان را انکار می کند فقها آنان راکافر، و متکلمان آنان را بدعت گذار می دانند، و ما نیز نظر متکلمان را پذیرفته و آن را به احتیاط نزدیک تر می دانیم؛ ولی اگر قائل به بداء یا تحریف قرآن اند، یا ائمه را از تمام انبیاء افضل می دانند، آنان یقیناً کافرند.»[93] در نزد بریلویه هم چون دیوبندیه، صحابه احترام خاصی دارند و آنان حتی نسبت به معاویه حساس اند.
آنها ائمه شیعه از حضرت امیر تا امام حسن عسکری (علیهم السلام) را غوث های عالم می داند و برای اولیای الهی کرامات و تصرفات در کون قائل است. در نزد بریلویان اجتهاد جایز نیست، و بریلوی در این زمینه می نویسد: «کسانی که خود را اهل حدیث می دانند و خیال می کنند فقط باید به حدیث عمل کنند، اینان خوب را از بد تشخیص نمی دهند و هنوز دست چپ و راست خود را نمی شناسند، چگونه می توانند اجتهاد کنند، فهم حدیث جز از راه فهم فقهای بزرگ جایز نیست»[91] به خاطر رویکرد حدیثی دیوبندیه، بعضی احمد رضا خان را ناجی فقه حنفی درهند می دانند.[92] بریلویه نسبت به شیعیان بهتر از دیوبندیه برخورد نکرده، چنان که احمد رضا خان بریلوی در این زمینه می نویسد: «رافضی اگر علی را برتر از شیخین می داند بدعت گذار است، و اگر امامتشان را انکار می کند فقها آنان راکافر، و متکلمان آنان را بدعت گذار می دانند، و ما نیز نظر متکلمان را پذیرفته و آن را به احتیاط نزدیک تر می دانیم؛ ولی اگر قائل به بداء یا تحریف قرآن اند، یا ائمه را از تمام انبیاء افضل می دانند، آنان یقیناً کافرند.»[93] در نزد بریلویه هم چون دیوبندیه، صحابه احترام خاصی دارند و آنان حتی نسبت به معاویه حساس اند.


=رابطه وهابیت با بریلویه=


وهابیت عربستان مثل بقیه فرق و مذاهب در درون خود معتقدان افراطی و غیر افراطی دارد. دولت عربستان همانند دیگر جهان به گرایش های همفکر و یا نزدیک به خود کمک های معنوی و مادی زیادی می کند و در کل به جریان اهل حدیث اهل سنت رونق می بخشد. در عین حال عده ای از علمای وهابی عربستان به همه فرق دیگر نگاه بدعت گذار و شرک آلود می نمایند. آنان به خاطر مخالفت شدید رهبران بزرگ آنها هم چون ابن تیمیه، ابن قیّم و محمد بن عبدالوهاب با تصوف، کتاب ها و جزوات بسیاری در این باره نوشته اند، و سازمان تبلیغات اسلامی عربستان (وزارة الشئون الاسلامیة و الدعوة و الارشاد) هر ساله جزوات بسیاری در بین حجاج بیت الله الحرام پخش می نماید و از عده ای تمجید و تعریف، و عده ای را نیز تخطئه می نماید. دیوبندیان ـ مخصوصاً گرایش اهل حدیث آنان ـ از نظر فکری بالأخص در این اواخر به آنان نزدیک شده اند، ولی در عین حال به خاطر بعضی اختلافات عقیدتی از طرف وهابیت کتبی در ردّ دیوبندیان نوشته شده و می شود. از جمله این کتاب ها می تواند به کتاب السراج المنیر فی تنبیه جماعة التبلیغ علی أخطائهم نام برد که نویسنده آن، دکتر محمد تقی الدین هلالی، به اشتباهات عقیدتی سازمان تبلیغی جماعت هند پرداخته و مباحث تصوفی که هنوز در بین آنان رایج است ـ هم چون ذکر و توجه به مرشد و... ـ را از خطاهای آنان بیان کرده است. کتاب دیگر القول البلیغ فی التحذیر من جماعة التبلیغ از نویسنده پر کار وهابی، شیخ حمود بن عبدالله تویجری است که شدیداً در کتاب خود به بزرگان دیوبندیه هم چون شیخ رشید احمد گنگوهی، شیخ امداد الله مکی و. .. اعتراض نموده و اعمال صوفیانه آنها را زیر سوال برده است. هم چنین نویسنده کتاب الدیوبندیة، تعریف ها و عقائدها از شیخ محمد زکریا کاندهلوی رهبر معنوی اهل حدیث هندوستان و شاگرد دیوبندیه، به عنوان کسی که روایات موضوعه و ضعیف را قبول دارد و در کتاب هایش اوهام و خرافات را نقل می کند، یاد می نماید. کتاب دیگری که تخصصاً در این موضوع نوشته شده و از نظر اطلاعات در این زمینه کتاب خوبی است، دعوة الامام محمد بن عبدالوهاب فی القارة الهندیة بین مؤیدیها و معاندیها نوشته ابوالمکرم بن عبدالجلیل سلفی است که در آن از شیخ محمد انور شاه کشمیری و شیخ حسین احمد مدنی به عنوان دو مدرس بزرگ دیوبندیه و مخالف سر سخت محمد بن عبدالوهاب یاد می نماید.
=اختلافات بریلویه با دیوبندیه=
به صورت خلاصه می توان تفاوت بریلویه و دیوبندیه را در این امور دانست:
 
دیوبندیه در حوزه توحید و شرک معتقد است که فقط خداوند بر امور غیب تواناست و کسی غیر از خدا این اوصاف را ندارد بنابراین هیچ کس غیر از خداوند علم غیب ندارد حتی پیامبر اکرم نیز عالم به غلم غیب نیست و اگر کسی برای پیامبر یا یکی از اولیای الهی علم غیب معتقد باشد مشرک است. یا با توسعه مفهوم عبادت، بسیاری از اعمال عبادی را شرک دانسته است. مثلا ندای غیر الله (درخواست از پیامبر یا ائمه یا شیخ) را شرک می دانند. همچنین شفاعت در دنیا و درخواست از اموات (استغاثه) را نیز شرک می دانند. همچنین تبرک جستن، نذر کردن برای اولیا و... را شرک می دانند. این در حالی است که بریلوی ها از نظر اعتقادی نقطه مقابل دیوبندیه هستند و اموری همچون «شفاعت، استغاثه، علم غیب، تبرک، نذر، و...» را نه تنها شرک نمی دانند بلکه آن را جایز و مستحب می دانند.


وقتی وهابیت نسبت به اهل حدیث فرق دیگر این گونه رفتار می کنند، مخالفت سرسختانه تری با بریلویه دارند و آنان را بخاطر قول به وحدت وجود، توجه به مرشد، افضلیت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به نحوی که تصرف در کَون دارد، اعتقاد به تصرف مرشد در کَون غوث بودن ائمه شیعه و عبدالقادر گیلانی و هم چنین به خاطر احترام به قبور وجایز دانستن زیارت قبور و نذر برای آنها، مشرک و بدعت گذار می دانند، که کتاب البریلویة، تاریخ و عقاید از احسان الهی ظهیر نشانه این مخالفت است.
این اختلاف اعتقادی باعث شده است که این دو جریان، علیه یکدیگر مواضع سختی بگیرند تا جایی که گاهی نیز یکدیگر را تکفیر کرده اند. از نظر احمد رضا خان بریلوی، دیوبندیه همان وهابیت است و تفاوت چندانی با وهابیت ندارد.
 
علمای دیوبندی نیز نگاه منفی به بریلویه دارند. مولوی محمد عمر سربازی، بریلویه را ساخته انگلیس دانسته و در رابطه با آنها می گوید: «مرام ایشان (بریلویه) ارضای انگلیس و شکار عوام و ترویج بدعات سیئه در امت برای انداختن تفرقه بین این امت مرحومه است. عقائدشان پر از شرکیات و کفریات و بدعات قبیحه هست که از بیان و شمار دوراند».[22]


می توان گفت که اگر چه وهابیت با هر دو فرقه دیوبندیه و بریلویه مخالف است، ولی مخالفتش با بریلویه به خاطر گرایش شدید آنها به تصوف است و آنان را مشرک می داند، در حالی که با دیوبندیه به خاطر تمایل به تصوف مخالف است، ولی آنان را مشرک نمی داند.
این اختلاف، هم اکنون بین اهل سنت بریلوی و دیوبندیه وجود دارد و در برخی از مجالس همدیگر را تکفیر می کنند. اهل سنت بریلوی و دیوبندی در استان سیستان و بلوچستان اگر چه از نظر اعتقادی با هم اختلاف دارند و به اعتقادات یکدیگر نقد دارند، ولی در کنار همدیگر زندگی مسالمت آمیزی دارند.


=رابطه وهابیت با بریلویه و دیوبندیه=


=اختلافات بریلویه با دیوبندیه=
وهابیت عربستان مثل بقیه فرق و مذاهب در درون خود معتقدان افراطی و غیر افراطی دارد. دولت عربستان همانند دیگر جهان به گرایش های همفکر و یا نزدیک به خود کمک های معنوی و مادی زیادی می کند و در کل به جریان اهل حدیث اهل سنت رونق می بخشد. در عین حال عده ای از علمای وهابی عربستان به همه فرق دیگر نگاه بدعت گذار و شرک آلود می نمایند. آنان به خاطر مخالفت شدید رهبران بزرگ آنها هم چون ابن تیمیه، ابن قیّم و محمد بن عبدالوهاب با تصوف، کتاب ها و جزوات بسیاری در این باره نوشته اند، و سازمان تبلیغات اسلامی عربستان ([[وزارة الشئون الاسلامیة و الدعوة و الارشاد]]) هر ساله جزوات بسیاری در بین حجاج بیت الله الحرام پخش می نماید و از عده ای تمجید و تعریف، و عده ای را نیز تخطئه می نماید. دیوبندیان ـ مخصوصاً گرایش اهل حدیث آنان ـ از نظر فکری بالأخص در این اواخر به آنان نزدیک شده اند، ولی در عین حال به خاطر بعضی اختلافات عقیدتی از طرف وهابیت کتبی در ردّ دیوبندیان نوشته شده و می شود. از جمله این کتاب ها می تواند به کتاب السراج المنیر فی تنبیه جماعة التبلیغ علی أخطائهم نام برد که نویسنده آن، دکتر محمد تقی الدین هلالی، به اشتباهات عقیدتی سازمان تبلیغی جماعت هند پرداخته و مباحث تصوفی که هنوز در بین آنان رایج است ـ هم چون ذکر و توجه به مرشد و... ـ را از خطاهای آنان بیان کرده است. کتاب دیگر القول البلیغ فی التحذیر من جماعة التبلیغ از نویسنده پر کار وهابی، شیخ حمود بن عبدالله تویجری است که شدیداً در کتاب خود به بزرگان دیوبندیه هم چون شیخ رشید احمد گنگوهی، شیخ امداد الله مکی و. .. اعتراض نموده و اعمال صوفیانه آنها را زیر سوال برده است. هم چنین نویسنده کتاب الدیوبندیة، تعریف ها و عقائدها از شیخ محمد زکریا کاندهلوی رهبر معنوی اهل حدیث هندوستان و شاگرد دیوبندیه، به عنوان کسی که روایات موضوعه و ضعیف را قبول دارد و در کتاب هایش اوهام و خرافات را نقل می کند، یاد می نماید. کتاب دیگری که تخصصاً در این موضوع نوشته شده و از نظر اطلاعات در این زمینه کتاب خوبی است، دعوة الامام محمد بن عبدالوهاب فی القارة الهندیة بین مؤیدیها و معاندیها نوشته ابوالمکرم بن عبدالجلیل سلفی است که در آن از شیخ محمد انور شاه کشمیری و شیخ حسین احمد مدنی به عنوان دو مدرس بزرگ دیوبندیه و مخالف سر سخت محمد بن عبدالوهاب یاد می نماید.
به صورت خلاصه می توان تفاوت بریلویه و دیوبندیه را در این امور دانست:


دیوبندیه در حوزه توحید و شرک معتقد است که فقط خداوند بر امور غیب تواناست و کسی غیر از خدا این اوصاف را ندارد بنابراین هیچ کس غیر از خداوند علم غیب ندارد حتی پیامبر اکرم نیز عالم به غلم غیب نیست و اگر کسی برای پیامبر یا یکی از اولیای الهی علم غیب معتقد باشد مشرک است. یا با توسعه مفهوم عبادت بسیاری از اعمال عبادی را شرک دانسته است. مثلا ندای غیر الله (درخواست از پیامبر یا ائمه یا شیخ) را شرک می دانند. همچنین شفاعت در دنیا و درخواست از اموات (استغاثه) را نیز شرک می دانند. همچنین تبرک جستن، نذر کردن برای اولیا و... را شرک می دانند. [10] این در حالی است که بریلوی ها از نظر اعتقادی نقطه مقابل دیوبندیه هستند و اموری همچون «شفاعت، استغاثه، علم غیب، تبرک، نذر، و...» را نه تنها شرک نمی دانند بلکه آن را جایز و مستحب می دانند. مفتی محمد عبدالقیوم قادری بریلوی (از علمای بزرگ پاکستان) عقاید بریلوی ها را در کتاب «عقاید اهل سنت و جماعت» آورده است.  برخی از عقاید بریلوی بر اساس این کتاب به این شرح است: 1.توسل و استغاثه به انبیاء و اولیاء در ادای حاجات دنیویه و اخروی به اجماع اهل سنت و جماعت شرعا جایز است.[11]  2. طلب استغاثه به اعتبار اینکه واسطه، سبب و واسطه می باشد جایز است. زیرا منافاتی ندارد که خداوند برای اغاثه سبب هایی و وسایلی برای آن قرار دهد. [12] 3. تبرک به آثار صالحین جایز است، بلکه به اتفاق علمای اسلام مستحب است. [13] 4. زیارت قبور پیامبر و صلحا مستحب و باعث تقرب است. حتی زیارت قبور برای زنان به قصد تبرک نیز مستحب است. [14] 5. اگر کسی قصد ذبح برای الله را داشته باشد و گوشت آن را برای فقرا و مساکین صدقه دهد و ثواب آن را به میت اهدا کند این عمل نه تنها جایز بلکه به اتفاق علما و ائمه مستحب می باشد. [15] 6. برای اولیای الهی بعد از مرگشان کرامت وجود دارد. [16] 7. می توان پیامبر را بعد از مرگ در بیداری دید و از ایشان در رابطه با مسائل سیر و سلوک سؤال کرد. [17] 8. بزرگداشت قدر و منزلت پیامبر و اظهار شادی و بشارت و خوشحالی به مناسبت تولد ایشان از بدعت های حسنه است. [18] 9. خداوند دوستانش، بخصوص انبیاء را بر غیب مطلع کرده است. [19]
وقتی وهابیت نسبت به اهل حدیث فرق دیگر این گونه رفتار می کنند، مخالفت سرسختانه تری با بریلویه دارند و آنان را بخاطر قول به وحدت وجود، توجه به مرشد، افضلیت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به نحوی که تصرف در کَون دارد، اعتقاد به تصرف مرشد در کَون غوث بودن ائمه شیعه و عبدالقادر گیلانی و هم چنین به خاطر احترام به قبور وجایز دانستن زیارت قبور و نذر برای آنها، مشرک و بدعت گذار می دانند، که کتاب البریلویة، تاریخ و عقاید از احسان الهی ظهیر نشانه این مخالفت است.


این اختلاف اعتقادی باعث شده است که این دو جریان، علیه یکدیگر مواضع سختی بگیرند تا جایی که گاهی نیز یکدیگر را تکفیر کرده اند.[20]  از نظر احمد رضا خان بریلوی، دیوبندیه همان وهابیت است و تفاوت چندانی با وهابیت ندارد.[21]
می توان گفت که اگر چه وهابیت با هر دو فرقه دیوبندیه و بریلویه مخالف است، ولی مخالفتش با بریلویه به خاطر گرایش شدید آنها به تصوف است و آنان را مشرک می داند، در حالی که با دیوبندیه به خاطر تمایل به تصوف مخالف است، ولی آنان را مشرک نمی داند.


علمای دیوبندی نیز نگاه منفی به بریلویه دارند. مولوی محمد عمر سربازی، بریلویه را ساخته انگلیس دانسته و در رابطه با آنها می گوید: «مرام ایشان (بریلویه) ارضای انگلیس و شکار عوام و ترویج بدعات سیئه در امت برای انداختن تفرقه بین این امت مرحومه است. عقائدشان پر از شرکیات و کفریات و بدعات قبیحه هست که از بیان و شمار دوراند».[22]


این اختلاف، هم اکنون بین اهل سنت بریلوی و دیوبندیه وجود دارد و در برخی از مجالس همدیگر را تکفیر می کنند. اهل سنت بریلوی و دیوبندی در استان سیستان و بلوچستان اگر چه از نظر اعتقادی با هم اختلاف دارند و به اعتقادات یکدیگر نقد دارند، ولی در کنار همدیگر زندگی مسالمت آمیزی دارند.