نزول قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'آیه ای' به 'آیهای') |
جز (جایگزینی متن - 'هدایت گر' به 'هدایتگر') |
||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
# چه ضرورتی ایجاب میکرد که قرآن، دو نزول داشته باشد، یکی دفعی و در آسمان، دیگری تدریجی و در زمین، با این که یک نزول، آن هم تدریجی کفایت میکرد؟ | # چه ضرورتی ایجاب میکرد که قرآن، دو نزول داشته باشد، یکی دفعی و در آسمان، دیگری تدریجی و در زمین، با این که یک نزول، آن هم تدریجی کفایت میکرد؟ | ||
# مراد از بیت العزّة یا بیت المعمور چیست؟ | # مراد از بیت العزّة یا بیت المعمور چیست؟ | ||
# بعد از جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» میفرماید: «هدی للنّاس» این دلالت دارد که قرآنِ نازل شده، راهنما و | # بعد از جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» میفرماید: «هدی للنّاس» این دلالت دارد که قرآنِ نازل شده، راهنما و هدایتگر مردم است و این صفات با آن که قرآن در آسمان (بیت العزّة یا بیت المعمور) باشد، سازش ندارد. زیرا چنان قرآنی، آن هم در آسمان، چگونه هدایتگر مردم خواهد بود<ref>همان، ص 324.</ref>؟ | ||
با توجه به بیانات فوق، نمیتوان نزول دفعی قرآن را پذیرفت. زیرا در آیات قرآن، افرادی مورد خطاب قرار گرفت هاند، که در هنگام خطاب، حضور نداشت هاند. در قرآن، آیات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقیّد، مبهم و مبیّن، بسیار است، که مقتضای این موارد، تأخیر زمانی برخی از آیات، از برخی دیگر است. هم چنین، در برخی از روایات، نظیر: روایات مربوط به [[اصحاب کهف]] و مسئله ظهار آمده است: گاه مردم اموری را از پیامبر سؤال میکردند و آن حضرت میفرمود: در این زمینه به من چیزی وحی نشده است، لذا در انتظار بمانید تا خداوند درباره آن به من آیاتی را وحی کند<ref>جعفر نکونام، درآمدى بر تاریخگذارى قرآن، هستى نما، چاپ اول، 80، ص 56.</ref>. | با توجه به بیانات فوق، نمیتوان نزول دفعی قرآن را پذیرفت. زیرا در آیات قرآن، افرادی مورد خطاب قرار گرفت هاند، که در هنگام خطاب، حضور نداشت هاند. در قرآن، آیات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقیّد، مبهم و مبیّن، بسیار است، که مقتضای این موارد، تأخیر زمانی برخی از آیات، از برخی دیگر است. هم چنین، در برخی از روایات، نظیر: روایات مربوط به [[اصحاب کهف]] و مسئله ظهار آمده است: گاه مردم اموری را از پیامبر سؤال میکردند و آن حضرت میفرمود: در این زمینه به من چیزی وحی نشده است، لذا در انتظار بمانید تا خداوند درباره آن به من آیاتی را وحی کند<ref>جعفر نکونام، درآمدى بر تاریخگذارى قرآن، هستى نما، چاپ اول، 80، ص 56.</ref>. |
نسخهٔ ۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۸
نام | نزول قرآن |
---|---|
عنوان | کتاب مقدس دین اسلام |
نامهای مشهور | قرآن • فرقان • الکتاب • مُصحَف |
تعداد جزوها | ۳۰ جزء |
تعداد سورهها | ۱۱۴ سوره |
تعداد آیهها | ۶۲۳۶ آیه |
نزول قرآن کریم در شب بعثت پیامبر و در غار حرا هنگامی که آن حضرت مشغول عبادت بود بر وی نازل شد و به عقیده اکثر علمای شیعه، بعثت پیامبر (صلی الله علیه) در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجدید بنای کعبه، اتفاق افتاد و پیامبر اکرم(صلی الله علیه) در این هنگام، چهل سال داشتند (610 یا 611 م.). پس آنچه مسلم است این است که در شب بعثت پیامبر سوره علق از قرآن کریم بر آن حضرت نازل شده است و شروع نزول قرآن از این تاریخ بوده است اما درباره کیفیت نزول تمام قرآن دو گونه آیات در قرآن کریم وجود دارد:یک. آیاتى که بر نزول قرآن در شب قدر و ماه رمضان دلالت دارند؛ مانند: آیه 185 سوره بقره و آیه 3 سوره دخان و آیه 1 سوره قدر. دو. آیاتى که بر نزول تدریجى قرآن در طول 20 یا 23 سال دلالت دارند؛ مانند آیه 106 سوره اسراء و آیه 32 سوره فرقان.
چگونگی نزول قرآن از دیدگاه قرآن
قرآن کریم، بهترین و زیباترین کلامی است که خداوند حکیم نازل کرده است. قرآن، ماندگارترین اثر وحیانی است که از ملکوتِ آسمان بر زمین فرود آمده و عظیم ترین و کاملترین، دین را برایِ بشریّت به ارمغان آورده است. یکی از محورهای مهمِ مباحث علوم قرآنی، بحث نزول قرآن، چگونگی آن، زمان و مدّت نزول، انواع و مراتب نزول قرآن است.
اولین آیه و سوره نازل شده
درباره این که، کدام آیه یا سوره، برای اولین بار بر پیامبر(صلی الله علیه) نازل شده در میان صاحب نظران، اختلاف نظر وجود دارد. در این زمینه چهار نظر بیان شده است:
آخرین آیه و سوره
در بسیاری از روایات آمده است: آخرین آیهای که بر پیامبر نازل شد، آیه 281 سوره بقره بود. برخی دیگر گفت هاند: آخرین آیه، آیه اکمال دین (سوره مائده /آیه 3) میباشد[۲]. درباره آخرین سوره نیز بین دو سوره نصر و سوره برائت، اختلاف نظر هست، هر چند سوره نصر، که در سال فتح مکه (هشتم هجری) نازل شده است، از قوّت بیشتری برخوردار است. زیرا فقط آیات نخستین سوره برائت، پس از فتح مکه (سال نهم) نازل شده است.
زمان نزول آیات
آنچه از آیات قرآن به دست میآید، بیانگر نزول قرآن در شبی از شبهای ماه مبارک رمضان است:
- «شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ» [۳]
- «اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَةٍ مُبـرَکَةٍ» [۴]
- «اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَةِ القَدر» [۵]
- از آیه اول بدست میآید که قرآن در ماه رمضان نازل شده است.
- از آیه دوم میتوان دریافت که این نزول، دریک شب مبارکی انجام گرفته است. با توجه به این دو آیه، روشن میشود که این شب مبارک، یکی از شبهای ماه رمضان است.
- در آیه سوم، خداوند میفرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» از ضمیمه این سه آیه، میتوان چنین نتیجه گرفت: در ماه رمضان، شب بابرکتی به نام شب قدر، وجود دارد که قرآن در آن شب، نازل شده است.
در ضمن روشن است که آن شب عظیم، یک شب است و نه چند شب. بنابراین، زمان نزول قرآن، در یک شبِ قدر از شبهای ماه رمضان میباشد.
سؤالی که در این جا، قابل طرح است، اینکه: شب قدر، کدام یک از شبهای این ماه مبارک رمضان است؟
در این زمینه، آیات قرآن، بیانی ندارند. در روایات نیز، شبهای مختلفی، به عنوان شب قدر، معرّفی شده است. از جمله: شب نیمه شعبان، شب اول، هفدهم، نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم، بیست و چهارم، بیست و پنجم و بیست و هفتم ماه رمضان[۶]. با توجه به روایات این باب، شبهای بیست و یک و بیست و سه، از تأکید بیشتری برخوردار میباشد. از امام صادق(علیه السلام) سؤال شد، شب قدر کدام شب است؟ فرمودند: «آن را در یکی از دو شب بیست و یک و بیست و سه، جستجو کن»[۷].
زراره از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده است که حضرت فرمود: «شب نوزدهم، شب تقدیر، شب بیست و یکم شب تعیین و شب بیست و سوم، شب ختم و امضای امر است[۸].»
بنابراین در نزد شیعه، شب قدر در میان یکی از دو شب بیست و یک و بیست و سه، مورد تردید است. هرچند با توجه به برخی از روایات دیگر، شب بیست و سوم، دارای قوّت بیشتری است. شیخ صدوق میگوید: «مشایخ ما اتفاق نظر دارند که شب قدر، شب 23 ماه رمضان است[۹].» با توجه به این سخن، نزول قرآن در یکی از دو شب بیست و یک یا بیست و سه ماه رمضان، واقع شده است.
رابطه نزول قرآن با بعثت پیامبر(صلی الله علیه)
سؤالی که قابل طرح است، اینکه: چگونه قرآن در شب قدرِ ماه رمضان، نازل شده است. در حالی که بعثت پیامبر، بنابر قول مشهور، در بیست و هفت رجب بوده است؟ به عبارت دیگر: آیا بعثت پیامبر همزمان با نزول قرآن در ماه رمضان بوده است؟ ابتدا باید روشن شود که پیامبر در هنگام بعثت، چند سال داشت هاند. دیدگاههای مختلفی دراینباره، وجود دارد. در بسیاری از روایات، سنّ شریف آن حضرت، 40 سال، و در برخی دیگر از روایات، 43 سال ذکر شده است. البته با توجه به دلایل، قرائن و شواهد مختلف، قول چهل سالگی ترجیح دارد[۱۰].
هم چنین درباره زمان بعثت، سه احتمال داده شده است:
- یازدهم و دوازدهم ربیع الاول سال چهلم عام الفیل.
- بیست و هفتم رجب.
- جماه مبارک رمضان[۱۱].
از میان روایاتی که بیانگر این سه دیدگاه است، روایاتی که ماه رجب را ماه بعثت آن حضرت میدانند، بر دیگر روایات ترجیح داده میشود: این ترجیح به دلیل زیر میباشد:
- درباره ماه رجب، سیزده روایت وجود دارد؛ در حالی که درباره ربیع الاول بیش از سه روایت و درباره بعثت آن حضرت در ماه رمضان، بیش از دو روایت به دست نیامده است.
- روایات مربوط به ربیع الاول و ماه رمضان، در مورد تاریخ روز بعثت اختلاف دارند؛ در حالی که روایات مربوط به ماه رجب، به اتفاق، روز مبعث را بیست و هفتم رجب میدانند.
به طور کلی درباره همزمانی یا عدم همزمانی آغاز نزول قرآن با شروع بعثت پیامبر(صلی الله علیه) دو دیدگاه در بین صاحب نظران وجود دارد:
- برخی معتقدند که بعثت پیامبر با نزول پنج آیه نخست سوره علق، آغاز شده است. لذا، زمان بعثت در ماه رمضان خواهد بود[۱۲].
- در مقابل عدّه ای میگویند که، ابتدا، آن حضرت، در ماه رجب به پیامبری انتخاب شدند، سپس در ماه رمضان، همان سال یا سال بعد، قرآن بر ایشان نازل شد. بنابراین بعثت پیامبر، همزمان با نزول قرآن نبوده است[۱۳].
مراحل نزول قرآن
پیش از نزول
بررسی آیات آغازین سورههای قرآن ـ که ناظر به چگونگی اوصاف قرآن باشد ـ نشان میدهد که قرآن پیش از نزول آن، نزد خداوند، در «امّ الکتاب» که همان لوح محفوظ و کتاب مکنون است، دارای اوصافی مانند: علیٌّ، مبینٌ و حکیمٌ بوده است[۱۴].
مرحله نزول
قرآن کریم در این مرحله، تفصیل یافته و اوصاف جدیدی به خود گرفته است: «کِتابٌ اُحکِمَت ءایـاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت»، «وقُرءانـًا فَرَقنـاهُ» و «لِسانٌ عَرَبیٌّ مُبین»[۱۵]. در این مرحله، هدف از نزول قرآن، قراءت، تلاوت، ابلاغ، هدایت، تعقل، تذکّر، شفا، رحمت، تعلّم، اتّباع و... میباشد.
این مراحلِ نزول قرآن، نشانگر ذومراتب بودن آن است. قرآن، کتابی الهی و دارای مراتب مختلف است. مرتبه والای آن، همان امّ الکتاب است که حقیقتی نزد خدای حکیم دارد. مرحله دیگر آن در دست فرشتگان و مرتبه نازلِ آن در دست مردم و به زبان عربی فصیح و آشکار است[۱۶].
نوع نزول قرآن
درباره واژه نزول و مشتقات آن در قرآن، آیات مختلفی وجود دارد. در برخی از این آیات، نزول قرآن به صورت مطلق ذکر شده است: «کِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَیکَ»[۱۷] در برخی دیگر، از نزول تدریجی قرآن، سخن رفته است: «کِتابٌ اُحکِمَت آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت»[۱۸] و «وهُوَ الَّذی اَنزَلَ اِلَیکُمُ الکِتابَ مُفَصَّلاً»[۱۹]. بنابر ادعا برخی از صاحب نظران، آیاتی از قرآن، اشاره به نزول دفعی و مجموعی قرآن دارند: «اِنّا اَنزَلناهُ فی لَیلَةِ القَدر» و «ولا تَعجَل بِالقُرءانِ مِن قَبلِ اَن یُقضی اِلَیکَ وحیُهُ»[۲۰]، «لا تُحَرِّک بِهِ لِسانَکَ لِتَعجَلَ بِه»[۲۱]. دلالت این آیات بر نزول دفعی بدین قرار است:
چون آیات قرآن یک بار به صورت جمعی در شب قدر بر پیامبر نازل شده بود. لذا به هنگام نزول تدریجی آیات، پیامبر عجله میکرد و بر جبرییل پیشقدم میشد و آیات را میخواند. این نشان میدهد که آن حضرت، قبل از نزول تدریجی آیات، از قرآن اطلاع داشته است. بنابراین خداوند دستور میدهد که در این کار عجله نکن و چیزی از این قرآن را بر مردم قرائت و تلاوت نکن تا اینکه وقت مناسب ابلاغ و تبلیغ آن برسد[۲۲].
با توجه به این آیات و آیات مشابه دیگر، درباره نوع نزول قرآن، دیدگاههای متفاوتی در بین صاحب نظرانِ علوم قرآنی مطرح شده است. برخی میگویند قرآن ابتدا به صورت دفعی و یکپارچه در شب قدر از لوح محفوظ بر آسمان دنیا (بیت المعمور یا بیت العزّة) و یا بر قلب پیامبر(صلی الله علیه) نازل شد و از آنجا در طول مدت رسالت آن حضرت، توسط جبرییل امین دوباره بر پیامبر، نازل گشته است.
امّا عدهای دیگر میگویند که قرآن فقط به صورت تدریجی و در مدّت رسالت پیامبر اسلام، به تناسب شرایط زمانی و مکانی و وقوع حوادث و رخدادهای گوناگون، در قالب آیهها و سورههای موجود، نازل شده است[۲۳]. البته در کنار این دو قول مشهور، اقوال مختلف دیگری نیز وجود دارد که به برخی از آنها اشاره ای کوتاه میشود. قرآن در بیست یا بیست و سه شب قدر هر سالِ دوران رسالت، بر آسمان دنیا نازل شده است. یعنی در شب قدر هر سالِ مدت رسالت پیامبرآناندازه از قرآن که مورد نیاز آن سال بوده، یک جا بر آن حضرت نازل شده است. سپس همان آیات و سورهها، به تدریج در طول آن سال، دوباره بر پیامبر توسط فرشته وحی فرود میآمد[۲۴].
در کنار این اقوال، برخی دیگر، توجیهاتی درباره نزول دفعی قرآن، بیان داشت هاند که در این جا به سخن شیخ صدوق و علامه طباطبایی اشاره ای میشود: شیخ صدوق میگوید: منظور از نزول دفعی قرآن بر پیامبر در شب قدر، علم و آگاهی یافتنِ آن حضرت به محتوای کلی قرآن است[۲۵]. علامه طباطبایی میفرماید: «قرآن کریم دارای دو وجود است: وجود ظاهری تفصیل یافته در قالب الفاظ و عبارات است. وجود بسیط که از هرگونه تجزیه، تفصیل و الفاظ خالی میباشد. وجود باطنی قرآن، در شب قدر بر قلب آن حضرت نازل شد، سپس به تدریج وجود ظاهری آن، در مدت رسالت پیامبر، نازل گردید[۲۶].»
منشأ پیدایش دو دیدگاه کلی نزول دفعی و تدریجی قرآن
برخی تصور کرد هاند که واژه «انزال» از باب افعال به معنای نزول دفعی است و واژه «تنزیل» از باب تفعیل به معنای نزول تدریجی است[۲۷]. و همچنین، روایاتی که در آنها به این تفصیل نزول دفعی و تدریجی آمده است، باعث پیدایش این دو دیدگاه شده است.
بررسی واژه انزال و تنزیل در لغت و قرآن:
در لغت، هر دو واژه از ماده نزول به معنی فرود آمدن است. در کتبِ لغت، معنای دفعی، از معانی باب افعال ذکر نشده است[۲۸]. در معانی باب تفعیل، از معنای تکثیر و مبالغه، نام برده شده است[۲۹]. لذا، انزال و تنزیل هر دو متعدی ماده نزول هستند و فرقی باهم ندارند. استفاده معنی دفعی یا تدریجی از آن دو، نیاز به قرینه خاص در هر مورد، دارد[۳۰].
در آیات قرآن کریم نیز، این دو واژه در معانی متعددی به کار رفته است: در آیات ذیل «انزال» در معنی تدریج استفاده شده است: «وکَذلِکَ اَنزَلناهُ آیاتٍ بَیِّناتٍ» [۳۱]، «واَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً»[۳۲] واژه «تنزیل» در معنی نزول دفعی، به کار رفته است: «لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً»[۳۳]، «تَنزیلٌ مِن رَبِّ العالَمین»[۳۴]، «ونَزَّلناهُ تَنزیلا»[۳۵]
در آیات دیگر، انزال و تنزیل، هر دو به یک معنا استعمال شد هاند و آن معنی واحد، مطلق نزول، مورد نظر است: «واَنزَلنا اِلَیکَ الذِّکرَ» [۳۶]، «وقالوا یـاَیُّهَا الَّذی نُزِّلَ عَلَیهِ الذِّکرُ»[۳۷]. اگر در این دو آیه، انزلنا را به معنی نزول دفعی و «نزّل» را به معنی نزول تدریجی بگیریم، ترجمه آیه چنین خواهد شد: «ما قرآن را به طور دفعی بر تو نازل کردیم، تا تو قرآن را که به طور تدریجی نازل شده است برای مردم تفسیر کنی.»؛ و حال آن که این ترجمه صحیح نمیباشد.
با توجه به موارد کاربرد مختلف این دو واژه در قرآن و نیز معانی لغوی آن دو، ادعای نزول دفعی در «انزال» بدون دلیل است و اثبات آن در تمامی مواردِ استفاده شده در قرآن، کاری بس مشکل میباشد[۳۸].
لذا، در این واژهها، معنای دفعی و تدریجی، نیاز به قرینه دارد که در هر آیه باید به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد تا روشن شود که با توجه به قرائن، دلالت بر کدام معنا دارد.
برخی از سؤالاتی که از صاحبانِ دیدگاه نزول دفعی، باید پرسیده شود این است:
- چه ضرورتی ایجاب میکرد که قرآن، دو نزول داشته باشد، یکی دفعی و در آسمان، دیگری تدریجی و در زمین، با این که یک نزول، آن هم تدریجی کفایت میکرد؟
- مراد از بیت العزّة یا بیت المعمور چیست؟
- بعد از جمله «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» میفرماید: «هدی للنّاس» این دلالت دارد که قرآنِ نازل شده، راهنما و هدایتگر مردم است و این صفات با آن که قرآن در آسمان (بیت العزّة یا بیت المعمور) باشد، سازش ندارد. زیرا چنان قرآنی، آن هم در آسمان، چگونه هدایتگر مردم خواهد بود[۳۹]؟
با توجه به بیانات فوق، نمیتوان نزول دفعی قرآن را پذیرفت. زیرا در آیات قرآن، افرادی مورد خطاب قرار گرفت هاند، که در هنگام خطاب، حضور نداشت هاند. در قرآن، آیات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقیّد، مبهم و مبیّن، بسیار است، که مقتضای این موارد، تأخیر زمانی برخی از آیات، از برخی دیگر است. هم چنین، در برخی از روایات، نظیر: روایات مربوط به اصحاب کهف و مسئله ظهار آمده است: گاه مردم اموری را از پیامبر سؤال میکردند و آن حضرت میفرمود: در این زمینه به من چیزی وحی نشده است، لذا در انتظار بمانید تا خداوند درباره آن به من آیاتی را وحی کند[۴۰].
صریح آیه 32 فرقان: «وقالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...» نزول دفعی آن را رد میکند[۴۱]. بر این اساس، روایاتی که حاکی از نزول دفعی قرآنند، بدلیلِ مخالفت با صریح این آیه، کنار گذاشته میشوند. شیخ مفید در پاسخ به ادّعای نزول دفعی قرآن میگوید: این سخن، مضمونِ خبر واحدی است که نه موجب علم و نه موجب عمل است. این که قسمتی از قرآن به دنبال اسباب نزولی که حادث میشوند، نازل گشته است برخلاف مضمون حدیث مزبور دلالت دارد[۴۲]. زیرا این گونه آیات، مشتمل است بر حکم آن حوادث و ذکر آنچه اتفاق افتاده است و این ممکن نیست، مگر اینکه نزولِ این آیات، بعد از تحقق اسباب نزول باشد. در بیان دیدگاه نزول تدریجی، ابتدا، ذکر یک مثال خالی از فایده نیست. اگر شخصی که مشغول حفر قناتی است، هنگامی که آب قنات بیرون میآید، بگوید: آب قنات روز جمعه بیرون آمد، آیا معنای این سخن او این است که همه آب قنات روز جمعه بیرون آمد؟ یا اینکه در عرف زبان و محاورات عقلاً و عموم مردم میگویند: یعنی شروع خروج آب، روز جمعه بوده است. بنابراین وقتی خداوند میفرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.» یعنی شروع نزول قرآن در شب قدر بوده است.
دلایل دیدگاه نزول تدریجی
تصریح قرآن
آیه شریفه «وقالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَةً واحِدَةً...»[۴۳]؛ خداوند در پاسخ سؤال کافران که پرسیدند: چرا قرآن بر رسول خدا به طور یکجا نازل نشد، در مقام انکار برنیامد و نفرمود: چنین نیست و قرآن به طور یکجا نیز بر رسول خدا نازل شده است؛ بلکه در مقام اثبات برآمد و فرمود: همان طور است که میگویید؛ قرآن به طور دفعی نازل نشده است[۴۴].
مضامین قرآن
از ظاهر برخی از آیات (آیه سؤال از اصحاب کهف: 23 و 24؛ آیه تغییر قبله: بقره / 144؛ و آیه ظهار: مجادله / 2) چنین حاصل میشود که پیامبر حکم برخی از امور و پاسخ بعضی از سؤالات را نمی دانستند؛ لذا منتظر نزول آیاتی درباره آنها میشدند. بدیهی است که اگر قبلاً کل قرآن بر آن حضرت نازل شده بود، چنین انتظاری معنا نداشت[۴۵].
حکمت و آثار نزول تدریجی قرآن
قوّت قلب پیامبر
تجدید وحی بر پیامبر موجب دل گرمی آن حضرت میشد و از عوامل ثبات و پایداری ایشان در دعوت و مبارزه به شمار میرفت.
تأکید بر حقانیّت دعوت و پشتیبانی مداوم از پیامبر
ارتباط مستمر به واسطه نزول تدریجی آیات تأیید و تأکید بر دعوت رسالت و موجب آسان شدن تحمّل مشکلات و پایداری در دین میشد.
مصالح مرتبط با مردم
در مقاطع زمانی و مکانی و متناسب با شرایط فردی، اجتماعی، سیاسی و رویدادهای تاریخی وجود شبهات و پرسشهای مخالفان و موافقان و تغییر تدریجی آداب و رسوم و خرافات جاهلی، اقتضا میکرد که آیات قرآن به مرور نازل شود. و اجرای همزمان احکام و قوانین شرعی برای افرادی که تازه اسلام را پذیرفت هاند، سخت و دشوار بود. لذا با نزول تدریجی آن موارد، احکام و قوانین به صورت گام به گام و مرحل های به اجرا درآمد. فایده دیگر آن امکان حفظ و صیانت از آیات قرآن توسط مردم بود.
مصالح مرتبط با قرآن
انسجام و پیوستگی میان آیات قرآن و نبود اختلاف و تعارض به رغمِ نزول تدریجی آن، کلام الهی و وحیانی بودن آیات و در نهایت، معجزه بودن قرآن را به اثبات میرساند[۴۶].
پانویس
- ↑ سید محمدباقر حجتى، تاریخ قرآن کریم، نشر فرهنگ اسلامى، چ ششم، 72، ص 54.
- ↑ محمدهادى معرفت، تاریخ قرآن، سمت، چ اول، 75، ص 45.
- ↑ بقره / 185
- ↑ دخان / 3
- ↑ قدر / 1
- ↑ طبرسى، مجمع البیان، مترجم: على کرمى، نشر فراهانى، چاپ اول، 80، ج 30، ص 1226.
- ↑ مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج 27، دارالکتب الاسلامیه، چ ششم، 68، ص 189.
- ↑ همان، ص 189.
- ↑ معرفت، تاریخ قرآن، ص 32.
- ↑ جعفر نکونام، درآمدى بر تاریخگذارى قرآن، هستى نما، چاپ اول، 80، ص 206.
- ↑ همان، ص 209.
- ↑ همان، ص 214.
- ↑ همان، ص 216.
- ↑ شعراء / 2؛ یس / 1 و 2؛ زخرف / 4.
- ↑ هود / 2؛ اسراء / 106؛ شعراء / 105.
- ↑ جوادى آملى، قرآن در قرآن، اسراء، چاپ دوم، 78، ص 69.
- ↑ ص / 29.
- ↑ هود / 11.
- ↑ انعام / 114.
- ↑ طه / 114.
- ↑ قیامت / 16 و 17.
- ↑ تفسیر نمونه، ج 16، ص 313؛ مجلّه پژوهشهاى قرآنى، ش 31، ص 179.
- ↑ معرفت، علوم قرآنى، ناشر: حوزهها و مدارس علمیّه خارج از کشور، چاپ اول، 79، ص 41.
- ↑ همان، ص 42.
- ↑ معرفت، علوم قرآنى، نشر التمهید، چاپ اول، 78، ص 71.
- ↑ همان، ص 72.
- ↑ صالحى نجفآبادى، حدیثهاى خیالى در مجمع البیان، نشر کویر، چ دوم، 82، ص 334.
- ↑ علوم العربیّه، سید هاشم حسینى تهرانى، ج 1، نشر مفید، چ پنجم، ج 66، ص 44.
- ↑ همان، ص 57.
- ↑ صالحى نجفآبادى، پیشین، ص 335.
- ↑ حج/16
- ↑ بقره / 22
- ↑ فرقان / 32
- ↑ واقعه / 80
- ↑ اسراء / 106
- ↑ نحل / 44
- ↑ حجر / 6
- ↑ همان، ص 336.
- ↑ همان، ص 324.
- ↑ جعفر نکونام، درآمدى بر تاریخگذارى قرآن، هستى نما، چاپ اول، 80، ص 56.
- ↑ همان، ص 55.
- ↑ معرفت، علوم قرآنى، مؤسسه التمهید، ص 68.
- ↑ فرقان / 32
- ↑ جعفر نکونام، پیشین، ص 56.
- ↑ همان، ص 56.
- ↑ مجلّه تخصى الهیات و حقوق، دانشگاه رضوى مشهد، ش 14، 83، ص 71.
منبع
برگرفته از سایت نشریه پاسدار اسلام 1386 شماره 308 - پرتال جامع علوم انسانیhttp://ensani.ir