امام جماعت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (تمیزکاری)
 
(۴۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:امام جماعت.jpg |جایگزین=امام جماعت]]
[[پرونده:امام جماعت.jpg|بی‌قاب|چپ]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
'''امام جَماعت''' یا '''پیش‌ْنَماز''' کسی است‌که در [[نماز جماعت]] جلو می‌ایستد و دیگران به او اقتدا می‌کنند. در نظام اجتماعی سیاسی اسلام، آن‌که امامت نماز جمعی را به عهده دارد باید از یک سری فضیلت‌ها و برتری‌ها برخوردار باشد تا فضایل او الهام بخش دیگران نیز باشد. در [[فقه]] امام جماعت باید واجد شرایطی باشد که [[بلوغ]]، [[عقل]] و [[عدالت]] از مهم‌ترین آنهاست.
!نام
خواندن [[نماز]] به جماعت یکی از امورات و اعمال [[مستحب]] است که تاکید فراوانی به انجام آن شده است. یکی از فواید نماز جماعت این است‌که به برکت [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)]] نمازهای همه قبول می‌شود.
!امام جماعت
|-
|}
</div>


'''امام جَماعت''' یا '''پیش‌ْنَماز''' کسی است که در [[نماز جماعت]] جلو می‌ایستد و دیگران به او اقتدا می‌کنند. در نظام اجتماعی سياسی اسلام، آنكه امامت نملز جمعی را به عهده دارد، بايد از يك سری فضيلت‌ها و برتری‌ها برخوردار باشد، تا فضايل او، الهام بخش ديگران نيز باشد. در [[فقه]]، امام جماعت باید واجد شرایطی باشد که [[بلوغ]]، [[عقل]] و [[عدالت]] از مهمترین آنهاست.
== امام جماعت ==
خواندن [[نماز]] به جماعت یکی از امورات و اعمال [[مستحب]] است که تاکید فراوانی به انجام آن شده است. یکی از فواید نماز جماعت این است که به برکت [[امام زمان(عج)]] نمازهای همه قبول می‌شود.
در [[نماز جماعت]]، آنکه جلو می‌ایستد و مردم به او اقتدا می‌کنند، امام نام دارد. بعضی نیز به او پیشوا می‌گویند. در نظام اجتماعی سیاسی اسلام، آنکه پیشوایی جمعی را به عهده دارد، باید از یک سری فضیلت‌ها و برتری‌ها برخوردار باشد تا فضایل او الهام‌بخش دیگران نیز باشد. در نماز جماعت نیز پیش‌نماز باید در علم و عمل و [[تقوا]] و [[عدالت]] برتر از دیگران باشد.
در [[حديث|حدیث]] می‌خوانیم: فَقَدِّمُوا اَفْضَلَکُمْ<ref> من لايحضره الفقیه، ج 1، ص 377.</ref> وفَقَدِّموا خیارَکُم<ref>همان مدرك.</ref> یعنی به با‌فضیلت‌ترین و بهترین خودتان اقتدا کنید.
احادیث در‌این‌باره بسیار است. به چند نمونه اشاره می‌کنیم:
امام جماعت باید کسی باشد که مردم به ایمان و تعهّد او اطمینان داشته باشند<ref>مستدرك الوسائل، ج 1، ص 490.</ref>.
[[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیه‌السلام)]] فرمود: امام جماعت رهبری است که شمارا به سوی خدا می‌برد، پس بنگرید که به چه کس اقتدا می‌کنید<ref>وسائل الشيعه، ج 5، ص 416.</ref>.
[[ابوذر غفاری|ابوذر]] فرمود: امام شما در [[قيامت|قیامت]] شفیع شماست. پس شفیع خودتان را از افراد سفیه و فاسق قرار ندهید<ref>وافی، ج 2، ص 177.</ref>.
اقتدا کردن افراد ناشناخته و آنان که در [[دین]] یا [[امامت]] غلو می‌کنند نهی شده است<ref> مستدرك الوسائل، ج 1، ص 491.</ref>. افرادی که در جامعه بخاطر گناه علنی شلاّق خورده‌اند یا از طریق نامشروع بدنیا آمده‌اند حقّ امام جماعت شدن ندارند<ref> همان.</ref>.
امام جماعت باید مورد قبول مردم باشد وگرنه آن [[نماز]] مورد قبول درگاه خداوند نیست<ref> وسائل الشيعه ج 5، ص 417.</ref>.
امام صادق (علیه‌السلام) در تفسیر آیه شریفه {{متن قرآن |خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَکُلَ مَسْجِدٍ |سوره = اعراف |آیه = 31 }} هنگام رفتن به مسجد زینت خود را همراه داشته باشید. فرمود: زینت [[مسجد]] پیشوای شایسته و امام جماعت مسجد است<ref>ورالثقلين، ج 2، ص 19.</ref>.
البته پوشیدن لباس پاک و داشتن وقار و عطر زدن و... نیز در روایاتی به عنوان زینت مسجد آمده است.
[[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر (علیه‌السلام)]] فرمود: امام جماعت باید از افراد اندیشمند و صاحب فکر باشد<ref>مستدرك الوسائل، ج 1، ص 492.</ref>.
[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه)]] فرمود: کسی که پشت سر امام عالم نماز بخواند، گویا پشت سر من و [[حضرت ابراهیم]]، نماز خوانده است<ref>همان مدرك.</ref>.
امام جماعت، باید مراعات ضعیف‌ترین افراد را بکند و نماز را طول ندهد<ref>من لايحضر، ج 1، ص 381.</ref>.


=امام جماعت=
== انتخاب امام جماعت ==
از آنجا که در امام جماعت برتری و فضیلت بر دیگران شرط است، اگر در موقعیتی چند نفر شایستگی آن را داشتند که به آنان اقتدا شود باز هم اوصاف و شرایطی به عنوان اولوّیت در روایات مطرح است که آموزنده است و گرایش به ارزش‌ها و انتخاب بهتر را می‌آموزد.


در [[نماز جماعت]]، آنكه جلو می‌ايستد و مردم به او اقتدا می‌كنند، امام نام دارد. بعضی نيز به او پيشوا می‌گويند. در نظام اجتماعی سياسی اسلام، آنكه پيشوايی جمعی را به عهده دارد، بايد از يك سری فضيلت‌ها و برتری‌ها برخوردار باشد، تا فضايل او، الهام بخش ديگران نيز باشد. در نماز جماعت نيز، پيش نماز، بايد در علم و عمل و [[تقوا]] و [[عدالت]]، برتر از ديگران باشد.
'''از جمله:'''
در [[حديث]] می‌خوانيم: فَقَدِّمُوا اَفْضَلَكُمْ<ref> من لايحضر، ج 1، ص 377.</ref> وفَقَدِّموا خيارَكُم<ref>همان مدرك.</ref> يعنی به با فضيلت ترين و بهترين خودتان اقتدا كنيد.
# کسی که قرائت نمازش بهتر باشد. اقْرئهم؛
احاديث، در اين باره، بسيار است. به چند نمونه اشاره می‌كنيم:
# کسی که در هجرت پیشقدم باشد. اَقْدَمُهم هِجَره؛
امام جماعت، بايد كسی باشد كه مردم به ايمان و تعهّد او اطمينان داشته باشند<ref>مستدرك الوسائل، ج 1، ص 490.</ref>.
# کسی که دین‌شناس‌تر و در مراتب علمی برتر باشد. اَعْلَمُهم بالسُنه واَفْقَهَهُمْ فی الدّین<ref>الكافي: 3/376/5.</ref>.
[[امام صادق(ع)]] فرمود: امام جماعت، رهبری است كه شمارا به سوی خدا می‌برد، پس بنگريد كه به چه كس اقتدا می‌كنيد<ref>وسائل الشيعه، ج 5، ص 416.</ref>.
# کس که سن بیشتری داشته باشد. فَاَکْبَرُهم سِنّاً؛
[[ابوذر]] فرمود: امام شما، در [[قيامت]]، شفيع شماست. پس شفيع خودتان را از افراد سفيه و فاسق قرار ندهيد<ref>وافی، ج 2، ص 177.</ref>.
# کسی که انس او با [[قرآن]] بیشتر باشد؛
اقتدا كردن افراد ناشناخته و آنان كه در [[دين]] يا [[امامت]]، غلو می‌كنند، نهی شده است<ref> مستدرك الوسائل، ج 1، ص 491.</ref>. افرادی كه در جامعه، بخاطر گناه علنی، شلاّق خورده اند، يا از طريق نامشروع، بدنيا آمده اند، حقّ امام جماعت شدن ندارند<ref> همان.</ref>.
# کسی که زیباتر و خوشروتر باشد<ref>وافی، ج 1، ص 177، وسائل الشيعه، ج 5، ص 419.</ref>؛
امام جماعت، بايد مورد قبول مردم باشد، وگرنه آن [[نماز]]، مورد قبول درگاه خداوند نيست<ref> وسائل الشيعه ج 5، ص 417.</ref>.
# صاحب منزل از مهمان در امام جماعت شدن مقدم است؛
امام صادق(ع) در تفسير آيه شريفه خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَكُلَ مَسْجِدٍ<ref> اعراف، آيه 31.</ref> هنگام رفتن به مسجد، زينت خود را همراه داشته باشيد. فرمود: زينت [[مسجد]]، پيشوای شايسته و امام جماعت مسجد است<ref>ورالثقلين، ج 2، ص 19.</ref>.
# امام جماعت دائمی بر افراد تازه‌وارد به [[مسجد]]، مقدم است.
البته پوشيدن لباس پاك و داشتن وقار و عطر زدن و... نيز در رواياتی به عنوان زينت مسجد آمده است.
[[امام باقر(ع)]] فرمود: امام جماعت بايد از افراد انديشمند و صاحب فكر باشد<ref>مستدرك الوسائل، ج 1، ص 492.</ref>.
[[رسول خدا(ص)]] فرمود: كسی كه پشت سر امام عالم نماز بخواند، گويا پشت سر من و [[حضرت ابراهیم]]، نماز خوانده است<ref>همان مدرك.</ref>.
امام جماعت، بايد مراعات ضعيف ترين افراد را بكند و نماز را طول ندهد<ref>من لايحضر، ج 1، ص 381.</ref>.


=انتخاب امام جماعت=
در میان امتیازات، به مسئله (عالِم بودن) بیش از هر چیزی تکیه شده است. این دانایی و اعلمیّت در همه مواردی که نوعی رهبری و پیشوایی در کار است شرط و امتیاز است. در حدیث است: مَنْ صَلّی بقومٍ وَ فیهم مَنْ هُوَ اَعْلَمُ مِنْهُ لَمْ یَزَلْ اَمْرُهم اِلَی السِّفالِ الی یوم القیامه<ref>من لايحضر، ج 1، ص 378.</ref>.
کسی که امامت نماز و پیشوایی گروهی را به عهده بگیرد در حالی که میان آنان داناتر از او هم باشد وضع آن جامعه تا [[قیامت]] همواره رو به سقوط و پستی است.
البته هم‌چنان که در حدیثی گذشت، امام جماعت باید مورد پذیرش و قبول مردم باشد. این مقبولیّت از راه علم و پاکی و [[عدل|عدالت]] و تواضع و اخلاق نیکو بدست می‌آید.
نباید غفلت داشت که گاهی دشمنان و اهل [[نفاق]] برای ضربه زدن به [[اسلام]] و روحانیت امام جماعتی را با شایعه و [[تهمت]] و [[دروغ]] بدنام می‌کنند تا او را به انزوا بکشند. هشیاری مردم خنثی‌کننده این نقشه شیطانی است. پشت سر کسی نباید به جماعت ایستاد که با فسق و [[گناه]] و بدرفتاری مقبولیت خود را از دست داده است، نه آنکه دست‌های مرموز دشمن او را از نظرها انداخته باشد!...


از آنجا كه در امام جماعت، برتری و فضيلت بر ديگران شرط است، اگر در موقعيّتی، چند نفر شايستگی آن‌را داشتند كه به آنان اقتدا شود، باز هم اوصاف و شرايطی به عنوان اولوّيت در روايات مطرح است كه آموزنده است و گرايش به ارزشها و انتخاب بهتر را می‌آموزد. از جمله:
== عدالت در امام جماعت ==
'''طبق [[فقه]] شیعه امامیه از شرایط امام جماعت، [[عادل]] بودن است.'''


# كسی كه قرائت نمازش بهتر باشد. اقْرئهم
عدالت را در کتب فقهی امامیه تعریف کرده‌اند. فقهای گرانقدر از جمله حضرت [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی (قدس سرّه)]] می‌فرمایند:
# كسی كه در هجرت، پيشقدم باشد. اَقْدَمُهم هِجَره
عدالت، یک حالت درونی است که انسان را از ارتکاب [[گناه|گناهان کبیره]] و تکرار و اصرار نسبت به [[گناه|گناهان صغیره]] باز دارد<ref>تحرير الوسيله، ج 1، بحث امام جماعت.</ref>.
# كسی كه دين‌شناس تر و در مراتب علمی برتر باشد. اَعْلَمُهم بالسُنه واَفْقَهَهُمْ فی الدّين<ref>الكافي: 3/376/5.</ref>.
پاکی، تقوا، دوری از گناه، از نشانه‌های عدالت است. بنا به اهمیّت این صفت در نظام اسلامی یکی از امتیازات به حساب آمده و در [[فقه]] اسلامی و [[قانون اساسی|قانون اساسی]]، داشتن آن برای مسئولان بلند‌‌پایه و مشاغل حساس شرط است و کارهای مهم کشور و امور مردم باید بدست افراد عادل انجام گیرد.
# كس كه سنّ بيشتری داشته باشد. فَاَكْبَرُهم سِنّاً
# كسی كه انس او با قرآن بيشتر باشد.
# كسی كه زيباتر و خوشروتر باشد<ref>وافی، ج 1، ص 177، وسائل الشيعه، ج 5، ص 419.</ref>.
# صاحب منزل، از مهمان در امام جماعت شدن مقدّم است.
# امام جماعت دائمی، بر افراد تازه وارد به مسجد، مقدّم است.


در ميان امتيازات، به مسئله (عالِم بودن) بيش از هر چيزی تكيه شده است. اين دانايی و اعلميّت، در همه مواردی كه نوعی رهبری و پيشوايی در كار است، شرط و امتياز است. در حديث است: مَنْ صَلّی بقومٍ وَ فيهم مَنْ هُوَ اَعْلَمُ مِنْهُ لَمْ يَزَلْ اَمْرُهم اِلَی السِّفالِ الی يوم القيامه<ref>من لايحضر، ج 1، ص 378.</ref>.
به برخی از این موارد که عدالت شرط است، توجه کنید:
كسی كه امامت نماز و پيشوايی گروهی را به عهده بگيرد، در حالی كه ميان آنان، داناتر از او هم باشد، وضع آن جامعه تا قيامت، همواره رو به سقوط و پستی است.
البته همچنان كه در حديثی گذشت، امام جماعت بايد مورد پذيرش و قبول مردم باشد. اين مقبوليّت، از راه علم و پاكی و عدالت و تواضع و اخلاق نيكو بدست می‌آيد.
نبايد غفلت داشت كه گاهی دشمنان و اهل نفاق، برای ضربه زدن به اسلام و روحانيت، امام جماعتی را با شايعه و [[تهمت]] و [[دروغ]]، بدنام می‌كنند تا او را به انزوا بكشند. هشياری مردم، خنثی كننده اين نقشه شيطانی است. پشت سر كسی نبايد به جماعت ايستاد كه با فسق و [[گناه]] و بدرفتاری، مقبوليت خود را از دست داده است، نه آنكه دست‌های مرموز دشمن، او را از نظرها انداخته باشد!...


=عدالت در امام جماعت=
در مسائل عبادی، امام جماعت باید [[عدل|عادل]] باشد.
در مسائل سیاسی عبادی، مثل [[نماز جمعه]]، خطیب و [[امام جمعه]] باید عادل باشد.
در مسائل سیاسی و حقوقی، (همچون نمایندگی مجلس و تصویب قوانین) نظر فقهای عادلی بنام شورای نگهبان معتبر است.
در مسائل حقوقی، گرفتن و دادن هر حق به صاحبش، باید با گواهی افراد عادل باشد.
در مسائل تربیتی، اجرای حدود اسلامی و تأدیب ظالم و خلافکار، وقتی است که افراد عادل، به خلاف و [[گناه]] او شهادت دهند.
در مسائل اقتصادی، بیت‌المال باید دست افراد عادل باشد.
در مسائل اجتماعی وفرهنگی، پخش ونشر خبرها، باید دست افراد عادل باشد و به خبر افراد فاسق اعتماد نمی‌توان کرد، مگر پس از تحقیق و تفحص.
در مسائل نظامی، فرمانده کل قوا، با رهبری است، که عدالت شرط آن است. پس عدالت از ارکان مهم در نظام حکومتی اسلام و واگذاری مسئولیت‌های اجتماعی و تنظیم امور زندگی است.


'''از شرايط امام جماعت، عادل بودن است.'''
== راه شناخت عدالت ==
گرچه برخورداری از عدالت و داشتن ملکه ترک گناه، از امور درونی افراد است. ولی با علائم و نشانه‌هایی که در زندگی و عمل افراد بروز می‌کند، می‌توان به بود و نبود آن در افراد، پی برد. در روایات، برخی از این علائم به چشم می‌خورد و بعضی ملاک‌ها بیان شده که با وجود آنها می‌توان کسی را عادل شمرد.
از امام صادق (علیه‌السلام) پرسیدند: عادل کیست؟
فرمود: اِذا غَضَّ طَرْفَهُ مِنَ المَحارمِ وَلِسانهُ عَنِ الْمَآثِمِ و کَفَّهُ عَنِ الْمَظالِم<ref>بحارالانوار، ج 75، ص 248.</ref> کسی که چشمش را از نامحرم، زبانش را از گناه، و دستش را از ظلم، حفظ کند.
[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر خدا (صلی الله علیه)]] نیز در حدیثی انسان جوانمرد و عادل را چنین معرّفی می‌کند: مَنْ عامَلَ النّاسَ فَلَمْ یَظْلِمْهُمْ وَحَدَّثهُمْ فَلَمْ یَکْذِبْهُم وَ وعَدَهُم فَلَمْ یُخْلِفْهم فَهُوَ مِمَّنْ کَمُلَتْ مُرُوَّتُهُ وَ ظَهَرَتْ عَدالَتُهُ...<ref>بحارالانوار، ج 67، ص 1.</ref> کسی که با مردم، در معاملات ستم نکند و در سخن [[دروغ]] نگوید و در وعده‌هایش ‍ تخلّف نکند، او از کسانی است که مروّتش کامل و عدالتش آشکار است.
از امام صادق (علیه‌السلام) سؤال شد: عدالت [[انسان]] را از کجا بشناسیم؟
فرمود: همین که کسی اهل حیا و عفت باشد و در خوراک و گفتار و شهوت، خود را به گناه نیالاید و از گناهان بزرگی مثل [[زنا]]، [[ربا]]، [[شراب]]، فرار از [[جنگ]]،... (که مورد تهدید [[قرآن]] است) بپرهیزد، و جز در مواردی که عذر دارد، از شرکت در جماعت مسلمین دوری نکند، چنین انسانی عادل است و تفتیش از عیوب او و [[غیبت]] او بر مردم [[حرام]] است...<ref> استبصار، ج 3، ص 12.</ref>.
در روایات دیگری می‌خوانیم: به آن کس که نمازهای پنجگانه را به جماعت بخواند، خوشبین باشید و گواهی او را بپذیرید<ref> وسائل الشيعه، ج 18، ص 291.</ref>.
شاید آنچه را که فقهاء، به عنوان حُسن ظاهری در عدالت بیان می‌کنند، همین باشد که با حضورش در مراسم و جماعت مسلمین و نبودنش ‍ در مراکز فساد و گناه، مایه اعتماد مردم شود و او را از این طریق، انسانِ عادل و درست کاری بشناسند.


عدالت را در كتب فقهی تعريف كرده اند. فقهای گرانقدر، از جمله حضرت [[امام خمینی|امام خمینی]] (قدس سرّه) می‌فرمايند:
امام باقر (علیه‌السلام) در مورد عدالت زنان می‌فرماید:
عدالت، يك حالت درونی است كه انسان را از ارتكاب [[گناهان كبيره]]، و تكرار و اصرار نسبت به [[گناهان صغيره]] باز دارد<ref>تحرير الوسيله، ج 1، بحث امام جماعت.</ref>.
پاكی، تقوا، دوری از گناه، از نشانه‌های عدالت است. بنا به اهميّت اين صفت، در نظام اسلامی يكی از امتيازات به حساب آمده و در [[فقه]] اسلامی و [[قانون اساسی|قانون اساسی]]، داشتن آن برای مسئولان بلند پايه و مشاغل حسّاس، شرط است و كارهای مهّم كشور و امور مردم، بايد بدست افراد عادل انجام گيرد.
به برخی از اين موارد كه عدالت شرط است، توجه كنيد:


در مسائل عبادی، امام جماعت بايد [[عادل]] باشد.
همین که اهل [[حجاب]] و از خانواده‌های محترم بود و از شوهر خویش ‍ اطاعت می‌کرد و از کارهای ناپسند و جلوه‌گری‌های ناروا پرهیز داشت، عادل است<ref> استبصار، ج 3، ص 13.</ref>.
در مسائل سياسی عبادی، مثل [[نماز جمعه]]، خطيب و [[امام جمعه]] بايد عادل باشد.
در بعضی روایات، فاسق را کسانی می‌داند که به خاطر گناهان زشت علنی، در جامعه شلاق خورده یا میان مردم مشهور به خلاف و بدکاری یا مورد سوء‌ظن باشند<ref>وسائل الشيعه، ج 18، ص 295.</ref>. البته معنای عدالت در یک نفر، آن نیست که در طول عمر مرتکب گناهی نشده باشد، چرا که این ویژگی تنها در انبیاء و اولیاء معصوم است. ولی همین که ما در ظاهر از او گناه بزرگی ندیده باشیم کافی است.
در مسائل سياسی و حقوقی، (همچون نمايندگی مجلس و تصويب قوانين) نظر فقهای عادلی بنام شورای نگهبان معتبر است.
این نیز ناگفته نماند که: اگر کسی خود را عادل نمی‌داند و حتی به مردم بگوید که من عادل نیستم، اما مردم او را عادل و با‌تقوا بشناسند، می‌تواند امام جماعت شود و مردم نیز می‌توانند به او اقتدا کنند و اگر مردم مایل به اقتدا باشند نباید سرپیچی کند<ref>جواهر، ج 13 ص 277، تحريرالوسيله، ج 1، شرايط امام جماعت.</ref> و حتّی اگر پس از نماز جماعت معلوم شود که امام جماعت عادل نبوده نمازهایی را که پشت سر او خوانده‌اند صحیح است و اعاده لازم نیست<ref>تحريرالوسيله، شرايط امام جماعت.</ref>.
در مسائل حقوقی، گرفتن و دادن هر حق به صاحبش، بايد با گواهی افراد عادل باشد.
در مسائل تربيتی، اجرای حدود اسلامی و تأديب ظالم و خلافكار، وقتی است كه افراد عادل، به خلاف و گناه او شهادت دهند.
در مسائل اقتصادی، بيت المال بايد دست افراد عادل باشد.
در مسائل اجتماعی وفرهنگی، پخش ونشر خبرها، بايد دست افراد عادل باشد و به خبر افراد فاسق، اعتماد نمی‌توان كرد، مگر پس از تحقيق و تفحّص.
در مسائل نظامی، فرمانده كلّ قوا، با رهبری است، كه عدالت شرط آن است. پس عدالت از اركان مهم در نظام حكومتی اسلام و واگذاری مسئوليت‌های اجتماعی و تنظيم امور زندگی است.


=راه شناخت عدالت=
== جستارهای وابسته ==
 
* [[نماز جماعت]]
گرچه برخورداری از عدالت، و داشتن ملكه ترك گناه، از امور درونی افراد است، ولی با علائم و نشانه‌هايی كه در زندگی و عمل افراد بروز می‌كند، می‌توان به بود و نبود آن در افراد، پی برد. در روايات، برخی از اين علائم به چشم می‌خورد و بعضی ملاکها بيان شده كه با وجود آنها، می‌توان كسی را عادل شمرد.
* [[نماز]]
از امام صادق(ع) پرسيدند: عادل كيست؟
* [[تقوا]]
فرمود: اِذا غَضَّ طَرْفَهُ مِنَ المَحارمِ وَلِسانهُ عَنِ الْمَآثِمِ و كَفَّهُ عَنِ الْمَظالِم<ref>بحارالانوار، ج 75، ص 248.</ref> كسی كه چشمش را از نامحرم، زبانش را از گناه، و دستش را از ظلم، حفظ كند.
* [[عدل|عدالت]]
[[پیامبر خدا(ص)]] نيز در حديثی انسان جوانمرد و عادل را چنين معرّفی می‌كند: مَنْ عامَلَ النّاسَ فَلَمْ يَظْلِمْهُمْ وَحَدَّثهُمْ فَلَمْ يَكْذِبْهُم وَ وعَدَهُم فَلَمْ يُخْلِفْهم فَهُوَ مِمَّنْ كَمُلَتْ مُرُوَّتُهُ وَ ظَهَرَتْ عَدالَتُهُ...<ref>بحارالانوار، ج 67، ص 1.</ref> كسی كه با مردم، در معاملات، ستم نكند و در سخن، [[دروغ]] نگويد و در وعده‌هايش ‍ تخلّف نكند، او از كسانی است كه مروّتش كامل و عدالتش آشكار است.
از امام صادق(ع) سؤال شد: عدالت انسان را از كجا بشناسيم؟
فرمود: همين كه كسی اهل حيا و عفت باشد و در خوراك و گفتار و شهوت، خود را به گناه نيالايد، و از گناهان بزرگی مثل [[زنا]]، [[ربا]]، [[شراب]]، فرار از جنگ،... (كه مورد تهديد [[قرآن]] است) بپرهيزد، و جز در مواردی كه عذر دارد، از شركت در جماعت مسلمين دوری نكند، چنين انسانی عادل است و تفتيش از عيوب او و [[غيبت]] او بر مردم حرام است...<ref> استبصار، ج 3، ص 12.</ref>.
در روايات ديگری می‌خوانيم: به آن كس كه نمازهای پنجگانه را به جماعت بخواند، خوشبين باشيد و گواهی او را بپذيريد<ref> وسائل الشيعه، ج 18، ص 291.</ref>.
شايد آنچه را كه فقهاء، به عنوان حُسن ظاهری در عدالت بيان می‌كنند، همين باشد كه با حضورش در مراسم و جماعت مسلمين و نبودنش ‍ در مراكز فساد و گناه، مايه اعتماد مردم شود و او را از اين طريق، انسانِ عادل و درست كاری بشناسند.
 
امام باقر(ع) در مورد عدالت زنان می‌فرمايد:
 
همين كه اهل حجاب و از خانواده‌های محترم بود و از شوهر خويش ‍ اطاعت می‌كرد و از كارهای ناپسند و جلوه گری‌های ناروا پرهيز داشت، عادل است<ref> استبصار، ج 3، ص 13.</ref>.
در بعضی روايات، فاسق را كسانی می‌داند كه به خاطر گناهان زشتِ علنی، در جامعه شلاّق خورده، يا ميان مردم مشهور به خلاف و بدكاری يا مورد سوء ظن باشند<ref>وسائل الشيعه، ج 18، ص 295.</ref>. البته معنای عدالت در يك نفر، آن نيست كه در طول عمر، مرتكب گناهی نشده باشد، چرا كه اين ويژگی، تنها در انبياء و اولياء معصوم است، ولی همين كه ما در ظاهر، از او گناه بزرگی نديده باشيم، كافی است.
اين نيز ناگفته نماند كه: اگر كسی خود را عادل نمی‌داند، و حتّی به مردم بگويد كه من عادل نيستم، امّا مردم او را عادل و با تقوا بشناسند، می‌تواند امام جماعت شود و مردم نيز می‌توانند به او اقتدا كنند و اگر مردم، مايل به اقتدا باشند، نبايد سرپيچی كند<ref>جواهر، ج 13 ص 277، تحريرالوسيله، ج 1، شرايط امام جماعت.</ref>. و حتّی اگر پس از نماز جماعت، معلوم شود كه امام جماعت، عادل نبوده، نمازهايی را كه پشت سر او خوانده اند صحيح است و اعاده لازم نيست<ref>تحريرالوسيله، شرايط امام جماعت.</ref>.
چرا بعضی به جماعت نمی‌روند؟
با همه پاداش‌ها و آثاری كه برای نماز جماعت وجود دارد، برخی از اين فيض بزرگ محرومند و با تأسف، شاهديم كه بسياری، به آن بی اعتنا و كم رغبت اند و حتی در همسايگی [[مسجد]] به سر می‌برند، ولی در جماعت مسلمين حاضر نمی‌شوند و مسجدها، گاهی به صورت ناراحت كننده و دردآوری خلوت است.


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:فقه]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده:نماز]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:اعمال مسلمانان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۲

امام جماعت.jpg

امام جَماعت یا پیش‌ْنَماز کسی است‌که در نماز جماعت جلو می‌ایستد و دیگران به او اقتدا می‌کنند. در نظام اجتماعی سیاسی اسلام، آن‌که امامت نماز جمعی را به عهده دارد باید از یک سری فضیلت‌ها و برتری‌ها برخوردار باشد تا فضایل او الهام بخش دیگران نیز باشد. در فقه امام جماعت باید واجد شرایطی باشد که بلوغ، عقل و عدالت از مهم‌ترین آنهاست. خواندن نماز به جماعت یکی از امورات و اعمال مستحب است که تاکید فراوانی به انجام آن شده است. یکی از فواید نماز جماعت این است‌که به برکت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) نمازهای همه قبول می‌شود.

امام جماعت

در نماز جماعت، آنکه جلو می‌ایستد و مردم به او اقتدا می‌کنند، امام نام دارد. بعضی نیز به او پیشوا می‌گویند. در نظام اجتماعی سیاسی اسلام، آنکه پیشوایی جمعی را به عهده دارد، باید از یک سری فضیلت‌ها و برتری‌ها برخوردار باشد تا فضایل او الهام‌بخش دیگران نیز باشد. در نماز جماعت نیز پیش‌نماز باید در علم و عمل و تقوا و عدالت برتر از دیگران باشد. در حدیث می‌خوانیم: فَقَدِّمُوا اَفْضَلَکُمْ[۱] وفَقَدِّموا خیارَکُم[۲] یعنی به با‌فضیلت‌ترین و بهترین خودتان اقتدا کنید. احادیث در‌این‌باره بسیار است. به چند نمونه اشاره می‌کنیم: امام جماعت باید کسی باشد که مردم به ایمان و تعهّد او اطمینان داشته باشند[۳]. امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: امام جماعت رهبری است که شمارا به سوی خدا می‌برد، پس بنگرید که به چه کس اقتدا می‌کنید[۴]. ابوذر فرمود: امام شما در قیامت شفیع شماست. پس شفیع خودتان را از افراد سفیه و فاسق قرار ندهید[۵]. اقتدا کردن افراد ناشناخته و آنان که در دین یا امامت غلو می‌کنند نهی شده است[۶]. افرادی که در جامعه بخاطر گناه علنی شلاّق خورده‌اند یا از طریق نامشروع بدنیا آمده‌اند حقّ امام جماعت شدن ندارند[۷]. امام جماعت باید مورد قبول مردم باشد وگرنه آن نماز مورد قبول درگاه خداوند نیست[۸]. امام صادق (علیه‌السلام) در تفسیر آیه شریفه Ra bracket.png خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَکُلَ مَسْجِدٍ [اعراف–31] La bracket.png هنگام رفتن به مسجد زینت خود را همراه داشته باشید. فرمود: زینت مسجد پیشوای شایسته و امام جماعت مسجد است[۹]. البته پوشیدن لباس پاک و داشتن وقار و عطر زدن و... نیز در روایاتی به عنوان زینت مسجد آمده است. امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: امام جماعت باید از افراد اندیشمند و صاحب فکر باشد[۱۰]. رسول خدا (صلی الله علیه) فرمود: کسی که پشت سر امام عالم نماز بخواند، گویا پشت سر من و حضرت ابراهیم، نماز خوانده است[۱۱]. امام جماعت، باید مراعات ضعیف‌ترین افراد را بکند و نماز را طول ندهد[۱۲].

انتخاب امام جماعت

از آنجا که در امام جماعت برتری و فضیلت بر دیگران شرط است، اگر در موقعیتی چند نفر شایستگی آن را داشتند که به آنان اقتدا شود باز هم اوصاف و شرایطی به عنوان اولوّیت در روایات مطرح است که آموزنده است و گرایش به ارزش‌ها و انتخاب بهتر را می‌آموزد.

از جمله:

  1. کسی که قرائت نمازش بهتر باشد. اقْرئهم؛
  2. کسی که در هجرت پیشقدم باشد. اَقْدَمُهم هِجَره؛
  3. کسی که دین‌شناس‌تر و در مراتب علمی برتر باشد. اَعْلَمُهم بالسُنه واَفْقَهَهُمْ فی الدّین[۱۳].
  4. کس که سن بیشتری داشته باشد. فَاَکْبَرُهم سِنّاً؛
  5. کسی که انس او با قرآن بیشتر باشد؛
  6. کسی که زیباتر و خوشروتر باشد[۱۴]؛
  7. صاحب منزل از مهمان در امام جماعت شدن مقدم است؛
  8. امام جماعت دائمی بر افراد تازه‌وارد به مسجد، مقدم است.

در میان امتیازات، به مسئله (عالِم بودن) بیش از هر چیزی تکیه شده است. این دانایی و اعلمیّت در همه مواردی که نوعی رهبری و پیشوایی در کار است شرط و امتیاز است. در حدیث است: مَنْ صَلّی بقومٍ وَ فیهم مَنْ هُوَ اَعْلَمُ مِنْهُ لَمْ یَزَلْ اَمْرُهم اِلَی السِّفالِ الی یوم القیامه[۱۵]. کسی که امامت نماز و پیشوایی گروهی را به عهده بگیرد در حالی که میان آنان داناتر از او هم باشد وضع آن جامعه تا قیامت همواره رو به سقوط و پستی است. البته هم‌چنان که در حدیثی گذشت، امام جماعت باید مورد پذیرش و قبول مردم باشد. این مقبولیّت از راه علم و پاکی و عدالت و تواضع و اخلاق نیکو بدست می‌آید. نباید غفلت داشت که گاهی دشمنان و اهل نفاق برای ضربه زدن به اسلام و روحانیت امام جماعتی را با شایعه و تهمت و دروغ بدنام می‌کنند تا او را به انزوا بکشند. هشیاری مردم خنثی‌کننده این نقشه شیطانی است. پشت سر کسی نباید به جماعت ایستاد که با فسق و گناه و بدرفتاری مقبولیت خود را از دست داده است، نه آنکه دست‌های مرموز دشمن او را از نظرها انداخته باشد!...

عدالت در امام جماعت

طبق فقه شیعه امامیه از شرایط امام جماعت، عادل بودن است.

عدالت را در کتب فقهی امامیه تعریف کرده‌اند. فقهای گرانقدر از جمله حضرت امام خمینی (قدس سرّه) می‌فرمایند: عدالت، یک حالت درونی است که انسان را از ارتکاب گناهان کبیره و تکرار و اصرار نسبت به گناهان صغیره باز دارد[۱۶]. پاکی، تقوا، دوری از گناه، از نشانه‌های عدالت است. بنا به اهمیّت این صفت در نظام اسلامی یکی از امتیازات به حساب آمده و در فقه اسلامی و قانون اساسی، داشتن آن برای مسئولان بلند‌‌پایه و مشاغل حساس شرط است و کارهای مهم کشور و امور مردم باید بدست افراد عادل انجام گیرد.

به برخی از این موارد که عدالت شرط است، توجه کنید:

در مسائل عبادی، امام جماعت باید عادل باشد. در مسائل سیاسی عبادی، مثل نماز جمعه، خطیب و امام جمعه باید عادل باشد. در مسائل سیاسی و حقوقی، (همچون نمایندگی مجلس و تصویب قوانین) نظر فقهای عادلی بنام شورای نگهبان معتبر است. در مسائل حقوقی، گرفتن و دادن هر حق به صاحبش، باید با گواهی افراد عادل باشد. در مسائل تربیتی، اجرای حدود اسلامی و تأدیب ظالم و خلافکار، وقتی است که افراد عادل، به خلاف و گناه او شهادت دهند. در مسائل اقتصادی، بیت‌المال باید دست افراد عادل باشد. در مسائل اجتماعی وفرهنگی، پخش ونشر خبرها، باید دست افراد عادل باشد و به خبر افراد فاسق اعتماد نمی‌توان کرد، مگر پس از تحقیق و تفحص. در مسائل نظامی، فرمانده کل قوا، با رهبری است، که عدالت شرط آن است. پس عدالت از ارکان مهم در نظام حکومتی اسلام و واگذاری مسئولیت‌های اجتماعی و تنظیم امور زندگی است.

راه شناخت عدالت

گرچه برخورداری از عدالت و داشتن ملکه ترک گناه، از امور درونی افراد است. ولی با علائم و نشانه‌هایی که در زندگی و عمل افراد بروز می‌کند، می‌توان به بود و نبود آن در افراد، پی برد. در روایات، برخی از این علائم به چشم می‌خورد و بعضی ملاک‌ها بیان شده که با وجود آنها می‌توان کسی را عادل شمرد. از امام صادق (علیه‌السلام) پرسیدند: عادل کیست؟ فرمود: اِذا غَضَّ طَرْفَهُ مِنَ المَحارمِ وَلِسانهُ عَنِ الْمَآثِمِ و کَفَّهُ عَنِ الْمَظالِم[۱۷] کسی که چشمش را از نامحرم، زبانش را از گناه، و دستش را از ظلم، حفظ کند. پیامبر خدا (صلی الله علیه) نیز در حدیثی انسان جوانمرد و عادل را چنین معرّفی می‌کند: مَنْ عامَلَ النّاسَ فَلَمْ یَظْلِمْهُمْ وَحَدَّثهُمْ فَلَمْ یَکْذِبْهُم وَ وعَدَهُم فَلَمْ یُخْلِفْهم فَهُوَ مِمَّنْ کَمُلَتْ مُرُوَّتُهُ وَ ظَهَرَتْ عَدالَتُهُ...[۱۸] کسی که با مردم، در معاملات ستم نکند و در سخن دروغ نگوید و در وعده‌هایش ‍ تخلّف نکند، او از کسانی است که مروّتش کامل و عدالتش آشکار است. از امام صادق (علیه‌السلام) سؤال شد: عدالت انسان را از کجا بشناسیم؟ فرمود: همین که کسی اهل حیا و عفت باشد و در خوراک و گفتار و شهوت، خود را به گناه نیالاید و از گناهان بزرگی مثل زنا، ربا، شراب، فرار از جنگ،... (که مورد تهدید قرآن است) بپرهیزد، و جز در مواردی که عذر دارد، از شرکت در جماعت مسلمین دوری نکند، چنین انسانی عادل است و تفتیش از عیوب او و غیبت او بر مردم حرام است...[۱۹]. در روایات دیگری می‌خوانیم: به آن کس که نمازهای پنجگانه را به جماعت بخواند، خوشبین باشید و گواهی او را بپذیرید[۲۰]. شاید آنچه را که فقهاء، به عنوان حُسن ظاهری در عدالت بیان می‌کنند، همین باشد که با حضورش در مراسم و جماعت مسلمین و نبودنش ‍ در مراکز فساد و گناه، مایه اعتماد مردم شود و او را از این طریق، انسانِ عادل و درست کاری بشناسند.

امام باقر (علیه‌السلام) در مورد عدالت زنان می‌فرماید:

همین که اهل حجاب و از خانواده‌های محترم بود و از شوهر خویش ‍ اطاعت می‌کرد و از کارهای ناپسند و جلوه‌گری‌های ناروا پرهیز داشت، عادل است[۲۱]. در بعضی روایات، فاسق را کسانی می‌داند که به خاطر گناهان زشت علنی، در جامعه شلاق خورده یا میان مردم مشهور به خلاف و بدکاری یا مورد سوء‌ظن باشند[۲۲]. البته معنای عدالت در یک نفر، آن نیست که در طول عمر مرتکب گناهی نشده باشد، چرا که این ویژگی تنها در انبیاء و اولیاء معصوم است. ولی همین که ما در ظاهر از او گناه بزرگی ندیده باشیم کافی است. این نیز ناگفته نماند که: اگر کسی خود را عادل نمی‌داند و حتی به مردم بگوید که من عادل نیستم، اما مردم او را عادل و با‌تقوا بشناسند، می‌تواند امام جماعت شود و مردم نیز می‌توانند به او اقتدا کنند و اگر مردم مایل به اقتدا باشند نباید سرپیچی کند[۲۳] و حتّی اگر پس از نماز جماعت معلوم شود که امام جماعت عادل نبوده نمازهایی را که پشت سر او خوانده‌اند صحیح است و اعاده لازم نیست[۲۴].

جستارهای وابسته

پانویس

  1. من لايحضره الفقیه، ج 1، ص 377.
  2. همان مدرك.
  3. مستدرك الوسائل، ج 1، ص 490.
  4. وسائل الشيعه، ج 5، ص 416.
  5. وافی، ج 2، ص 177.
  6. مستدرك الوسائل، ج 1، ص 491.
  7. همان.
  8. وسائل الشيعه ج 5، ص 417.
  9. ورالثقلين، ج 2، ص 19.
  10. مستدرك الوسائل، ج 1، ص 492.
  11. همان مدرك.
  12. من لايحضر، ج 1، ص 381.
  13. الكافي: 3/376/5.
  14. وافی، ج 1، ص 177، وسائل الشيعه، ج 5، ص 419.
  15. من لايحضر، ج 1، ص 378.
  16. تحرير الوسيله، ج 1، بحث امام جماعت.
  17. بحارالانوار، ج 75، ص 248.
  18. بحارالانوار، ج 67، ص 1.
  19. استبصار، ج 3، ص 12.
  20. وسائل الشيعه، ج 18، ص 291.
  21. استبصار، ج 3، ص 13.
  22. وسائل الشيعه، ج 18، ص 295.
  23. جواهر، ج 13 ص 277، تحريرالوسيله، ج 1، شرايط امام جماعت.
  24. تحريرالوسيله، شرايط امام جماعت.