ابن ندیم: تفاوت میان نسخهها
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== دلایل شیعه بودن ابنندیم == | == دلایل شیعه بودن ابنندیم == | ||
نظر به اینکه او از برخی [[ائمه|امامان شیعه]] و فرزندانشان با جمله علیهالسلام یاد کرده<ref>ابن ندیم، ص۹۵، ۱۲۰، ۲۵۲</ref> و [[اهل بیت|اهلبیت]] پیامبر ( | نظر به اینکه او از برخی [[ائمه|امامان شیعه]] و فرزندانشان با جمله (علیهالسلام) یاد کرده<ref>ابن ندیم، ص۹۵، ۱۲۰، ۲۵۲</ref> و [[اهل بیت|اهلبیت]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم)]] را همچون فردی شیعی میستاید<ref> ابن ندیم، ص ۱۹۷، ۲۷۶</ref> و برای [[شیخین]]، دیگر [[خلیفه|خلفا]] و کسانی چون [[طلحه]]، [[زبیر بن عوام|زبیر]] و [[عایشه]] تعبیر رضی اللـه عنه را به کار نمیبرد<ref> ابن ندیم، ص ۲۷، ۱۱۵، ۱۳۶</ref>، میتوان گفت که شیعی مذهب بوده است. | ||
باید افزود که از عبارت ترضیه (رضی الله عنه) که در برخی موارد در کتاب الفهرست چاپی<ref>ابن ندیم، ص ۱۱۵، ۱۴۶، ۲۲۴، ۲۵۱</ref> برای [[عمر بن خطاب]] و دیگران دیده میشود، در نسخههای اصلی آن اثری نیست، از این رو میتوان دریافت که این تعابیر توسط ناسخان اضافه شده است. | باید افزود که از عبارت ترضیه (رضی الله عنه) که در برخی موارد در کتاب الفهرست چاپی<ref>ابن ندیم، ص ۱۱۵، ۱۴۶، ۲۲۴، ۲۵۱</ref> برای [[عمر بن خطاب]] و دیگران دیده میشود، در نسخههای اصلی آن اثری نیست، از این رو میتوان دریافت که این تعابیر توسط ناسخان اضافه شده است. | ||
قرائن دیگری نیز وجود دارد که میتواند بر [[تشیع]] وی دلالت کند: | قرائن دیگری نیز وجود دارد که میتواند بر [[مذهب شیعه|تشیع]] وی دلالت کند: | ||
* ذکر تعبیر خاصه برای شیعیان و عامه برای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]<ref> ابن ندیم، ص ۲۴۶، ۲۸۷، ۲۸۹</ref>؛ | * ذکر تعبیر خاصه برای [[مذهب شیعه|شیعیان]] و عامه برای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]<ref> ابن ندیم، ص ۲۴۶، ۲۸۷، ۲۸۹</ref>؛ | ||
* نقل روایتی از [[واقدی]] مبنی بر آنکه [[علی بن ابیطالب|علی (علیهالسلام)]] [[معجزه]] پیامبر ( | * نقل روایتی از [[واقدی]] مبنی بر آنکه [[علی بن ابیطالب|علی (علیهالسلام)]] [[معجزه]] پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) بوده است<ref>ابن ندیم، ص ۱۱۱</ref>. | ||
* حسن المذهب خواندن واقدی که خود، او را شیعی میداند | * حسن المذهب خواندن واقدی که خود، او را شیعی میداند<ref>ابن ندیم، ص ۱۱۱</ref>. | ||
* ستایش از [[هشام بن حکم]] که به [[امامت]] [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] گروید<ref>ابن ندیم، ص ۲۲۳-۲۲۴</ref>. | * ستایش از [[هشام بن حکم]] که به [[امامت]] [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] گروید<ref>ابن ندیم، ص ۲۲۳-۲۲۴</ref>. | ||
* رجالنویسان اهل سنت همواره بر گرایش ابنندیم به تشیع و اعتزال تصریح و گاه از او به سختی انتقاد کرده اند<ref> یاقوت، ص۱۸-۱۷؛ تاریخ الاسلام</ref>. | * رجالنویسان اهل سنت همواره بر گرایش ابنندیم به تشیع و اعتزال تصریح و گاه از او به سختی انتقاد کرده اند<ref> یاقوت، ص۱۸-۱۷؛ تاریخ الاسلام</ref>. | ||
* لازم به ذکر است که علمای [[امامیه]] | * لازم به ذکر است که علمای [[امامیه]] همچون [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] و [[نجاشی]]، با اینکه از الفهرست بهره گرفتهاند، او را از جمله رجال امامیه محسوب نداشتهاند<ref> ابن شهر آشوب، ص۱۴۳</ref>. | ||
== آثار ابنندیم == | == آثار ابنندیم == |
نسخهٔ ۲۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۴
ابن ندیم | |
---|---|
نام کامل | ابوالفرج محمد بن ابی یعقوب اسحاق بن محمد بن اسحاق |
اطلاعات شخصی | |
روز تولد | دهه اول قرن چهار قمری |
سال درگذشت | 385 ق، ۳۷۴ ش، ۹۹۵ م |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
آثار |
|
ابوالفرج محمد بن ابی یعقوب اسحاق بن محمد بن اسحاق، معروف به ابنندیم کتابشناس، فهرستنگار و محقق بغدادی قرن چهارم هجری است. از زندگی و فعالیتهای علمی ابنندیم اطلاع چندانی در دست نیست زیرا نویسندگان و تذکرهنویسان پس از او شاید به سبب اختلافات عقیدتی و مذهبی توجه چندانی به او نداشتهاند. وی با علوم مختلف آشنایی نسبی داشته و احتمالاً در برخی زمینهها مثل ادبیات عرب و علوم اوائل به ویژه فلسفه و تاریخ فلسفه صاحبنظر بوده است.
کتاب وی الفهرست (کتاب) استکه گنجینهای شامل تمام کتب مؤلفه و منقوله عالم اسلامی تا اواخر قرن چهارم و همچنین شرح حال مؤلفین و نقله و بسی فواید دیگر چون تفصیل ادیان و مذاهب گذشتگان و ملل و نحل سالفه است.
زندگینامه ابنندیم
قدیمترین منبع درباره احوال ابنندیم، گزارش موجز ابنشهر آشوب (وفات ۵۸۸ق) در معالم العلماء[۱]و است. پس از وی یاقوت حموی (درگذشت ۶۲۶ق) در شرححالی مختصر و برگرفته از الفهرست، به ستایش از ابنندیم و اینکه این اثر دانش مؤلف را در کتابشناسی و علوم مختلف نشان میدهد، پرداخته است[۲].
در میان منابع متأخرتر باید از لسان المیزان ابنحجر[۳] یاد کرد که شامل شرححال نسبتاً مفصلتری از ابنندیم بر مبنای گفتههای ابننجار، ذهبی و بررسی انتقادی الفهرست است. انتقاد تند از شخصیت ابنندیم ویژگی کار ابنحجر محسوب میشود.
اصل و نسب ابنندیم
درباره نسب و خاستگاه ابنندیم نمیتوان به صورت قطعی سخن گفت اما باتوجه به اینکه وی در نسبت یا وابستگی خود به قبیلهای از قبایل عرب در الفهرست (کتاب) مطلبی نیاورده میتوان گفت که احتمالاً عرب نبوده است. همچنین شواهدی چون نپرداختن ابنندیم به ادیان ایرانی در بخش مربوط به مذاهب و ادیان الفهرست و نیز مطالبی که در صفحات ۲۳۹-۲۴۰ آن آورده است، میتواند احتمال ایرانی نبودن وی را تقویت کند.
از سوی دیگر علاقه ابنندیم به علوم اوائل و دوستی وی با عالمان مسیحی بغداد[۴] و شناخت درخور ستایش او از وضعیت بین النهرین پیش از اسلام شاید بتواند شاهدی برای انتساب او به اقوامی باشد که قبل از ظهور اسلام در بین النهرین ساکن بودند، چنانکه نام پدر و جدش ـ اسحاق ـ و کنیههای خود او و پدرش ـ ابوالفرج و ابویعقوب ـ به این احتمال قوت میبخشد.
تولد
باتوجه به اینکه در خود الفهرست همواره از وی با عنوان محمد بن اسحاق الندیم یاد میشود و هچنین منابع رجالی و تاریخی غالباً نام او را به همین صورت یا به صورتابنالندیم ضبط کردهاند، [۵] میتوان گفت که ندیم لقب پدر او بوده است، اما علت این نامگذاری معلوم نیست.
از محل تولد ابنندیم نیز اطلاعی در دست نیست. تنها میدانیم که در بغداد میزیسته و مدتی در موصل اقامت داشته است[۶].
در مورد تاریخ تولد ابنندیم گزارشی که خود او در الفهرست[۷] درباره ملاقاتش با فقیه خارجی، ابوبکر بردعی در ۳۴۰ ق به دست داده، تا حدودی راهگشاست. با توجه به اطلاعاتی که ابنندیم از آثار و عقاید بردعی در این دیدار گردآوری کرده میتوان دریافت که وی در زمان ملاقات از بلوغ علمی برخوردار بوده است و در حدود سی تا چهل ساله بوده است.
مذهب
اختلاف نظری که در مورد مذهب ابنندیم دیده میشود از تشتت و گوناگونی آرای وی در الفهرست ریشه میگیرد. قرائن موجود در الفهرست بر میل او به اعتزال و مکتب معتزله دلالت دارد. از آن جمله است:
- نقل اظهارات معتزله درباره پیامبر (صلی الله علیه) به عنوان سرچشمه اندیشه اعتزال[۸].
- تقسیم معتزله به ۲ گروه مخلص و بدعتگذار[۹].
- اطلاق عنوان اهل العدل و التوحید بر معتزله[۱۰]. و در مقابل، حشویه بر اهلسنت[۱۱]؛
- ذکر ابوالحسن اشعری در بخش متکلمان مجبّره و حشویه[۱۲].
دلایل شیعه بودن ابنندیم
نظر به اینکه او از برخی امامان شیعه و فرزندانشان با جمله (علیهالسلام) یاد کرده[۱۳] و اهلبیت پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) را همچون فردی شیعی میستاید[۱۴] و برای شیخین، دیگر خلفا و کسانی چون طلحه، زبیر و عایشه تعبیر رضی اللـه عنه را به کار نمیبرد[۱۵]، میتوان گفت که شیعی مذهب بوده است.
باید افزود که از عبارت ترضیه (رضی الله عنه) که در برخی موارد در کتاب الفهرست چاپی[۱۶] برای عمر بن خطاب و دیگران دیده میشود، در نسخههای اصلی آن اثری نیست، از این رو میتوان دریافت که این تعابیر توسط ناسخان اضافه شده است.
قرائن دیگری نیز وجود دارد که میتواند بر تشیع وی دلالت کند:
- ذکر تعبیر خاصه برای شیعیان و عامه برای اهلسنت[۱۷]؛
- نقل روایتی از واقدی مبنی بر آنکه علی (علیهالسلام) معجزه پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) بوده است[۱۸].
- حسن المذهب خواندن واقدی که خود، او را شیعی میداند[۱۹].
- ستایش از هشام بن حکم که به امامت امام صادق (علیهالسلام) گروید[۲۰].
- رجالنویسان اهل سنت همواره بر گرایش ابنندیم به تشیع و اعتزال تصریح و گاه از او به سختی انتقاد کرده اند[۲۱].
- لازم به ذکر است که علمای امامیه همچون شیخ طوسی و نجاشی، با اینکه از الفهرست بهره گرفتهاند، او را از جمله رجال امامیه محسوب نداشتهاند[۲۲].
آثار ابنندیم
ابنندیم آثار زیادی نوشتهاست ولی مهمترین اثر او که شهرت جهانی دارد کتاب الفهرست است. از دیگر آثار او کتاب الاوصاف و التشبیهات است. شهرت او بیشتر به خاطر کتاب الفهرست او است.
الفهرست در سال ۳۷۷ هـ. ق (۹۸۷ میلادی) به انجام رسید و احتمالاً پس از آن نیز ابنندیم اطلاعاتی را بر آن افزود. این کتاب جامعترین اثر در حوزه کتابشناسی عمومی در چهار سده نخست هجری است، که فهرستی از کلیه کتبی که تا آن زمان به زبان عربی نگاشته شده و شرح حال مؤلفانش را دربردارد. این کتاب بمثابه دانشنامهای از تاریخ، فرهنگ، ادبیات و مذهب از پیش از اسلام تا زمان مؤلف است[۲۳] .[۲۴].
پانویس
- ↑ ابن شهر آشوب، ص۱۴۳
- ↑ یاقوت، ص۱۸-۱۷
- ↑ ابن حجر، ج۵، ص۷۲-۷۳
- ↑ "علم ابن الندیم بالیهودیه و النصرانیه"، ج۸، ص۸۴-۱۱۳؛ ج۱۰، ص۱۵۶-۱۸۳
- ↑ شیخ طوسی، ص۴۱، ص۶۸، جاهای مختلف؛ نجاشی، ص۱۱۴؛ ابن شهر آشوب، ص۱۴۳؛ فقطی، ج۱، ص۷، ۸، ۹؛ ابن ابی اصیبعه، ج۱، ص۵۷، ص۲۸۷
- ↑ ابن ندیم، ص۹۴، ص۱۸۱
- ↑ ابن ندیم، ص۲۹۵
- ↑ ابن ندیم، ص۲۰۲
- ↑ ابن ندیم، ص ۲۰۱-۲۰۲
- ↑ ابن ندیم، ص ۲۰۱-۲۰۲
- ↑ ابن ندیم، ص ۲۸۷
- ↑ ابن ندیم، ص ۲۳۱
- ↑ ابن ندیم، ص۹۵، ۱۲۰، ۲۵۲
- ↑ ابن ندیم، ص ۱۹۷، ۲۷۶
- ↑ ابن ندیم، ص ۲۷، ۱۱۵، ۱۳۶
- ↑ ابن ندیم، ص ۱۱۵، ۱۴۶، ۲۲۴، ۲۵۱
- ↑ ابن ندیم، ص ۲۴۶، ۲۸۷، ۲۸۹
- ↑ ابن ندیم، ص ۱۱۱
- ↑ ابن ندیم، ص ۱۱۱
- ↑ ابن ندیم، ص ۲۲۳-۲۲۴
- ↑ یاقوت، ص۱۸-۱۷؛ تاریخ الاسلام
- ↑ ابن شهر آشوب، ص۱۴۳
- ↑ «ابن ندیم، دائرةالمعارف اسلامی»
- ↑ توضیح بیشتر رجوع شود به مدخل الفهرست