محمد تقی مجلسی

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۲ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'بلند مرتبه' به 'بلند‌مرتبه')
محمد تقی مجلسی
علامه مجلسی.jpg
نام کاملمحمد تقی بن ملاعلی مجلسی اصفهانی
نام‌های دیگرمجلسی اول
اطلاعات شخصی
محل تولداصفهان
روز درگذشت۱۱ شعبان
محل درگذشتاصفهان
دیناسلام، شیعه
استادان
شاگردان
آثار

علامه محمدتقی مجلسی (۱۰۷۰-۱۰۰۳ ق)، از علما و محدثان مشهور قرن یازدهم هجری، مدرس حوزه علمیه اصفهان در دوران صفویه و پدر علامه محمدباقر مجلسی (صاحب بحارالانوار) است. وی از محضر بزرگانی چون شیخ بهایی کسب فیض کرده است. مرحوم مجلسی بر احیای احادیث پای می‌فشرد و توانش را در خدمت نشر گفته‌های اهل‌بیت (علیه‌السلام) بذل نمود. روضه المتقین از جمله آثار ارزشمند اوست.

تولد محمدتقی مجلسی

محمد تقی در سال 1003 ق. در شهر بزرگ و زیبای اصفهان، پایتخت صفویه، چشم به دنیا گشود. به مبارکی نهمین امام معصوم او را محمد تقی نام نهادند. آوای اذان و اقامه اولین کلماتی بود که در گوش او طنین افکند. بدین گونه آغاز زندگی او با نوای توحید و رسالت قرین شد.

کودکی محمد تقی در محیطی آکنده از صفا و عشق به دین و پیشوایان دین سپری شد. از همین رو فطرت خداجوی او مجال رشد یافت و احساسات و عواطفش با حب آل محمد (صلی الله علیه) شکل گرفت. پدرش ملا علی مجلسی فاضلی دانش دوست بود و خود از راویان احادیث اهل‌بیت (علیه‌السلام) به شمار می‌آمد. ذوق و قریحه شعر گویی او شهرت داشت و به «مجلسی» تخلص می‌کرد و گویا از همین رو، مجلسی نام گرفته بود[۱].

تحصیل محمدتقی مجلسی

گام‌های بعدی تحصیل و دانش را تحت نظر پدرش استوارتر برداشت و پس از آن با استادان بزرگ حوزه اصفهان آشنا شد و به راهنمایی پدرش به درس علامه مولا عبدالله شوشتری (یکی از علمای بزرگ حوزه اصفهان) راه یافت. علامه مولا عبدالله شوشتری از تربیت یافتگان حوز نجف بود که پس از طی مراحل عالی علمی به اصفهان مهاجرت و در آنجا اقامت کرده بود. محمد تقی سال‌ها همراه این استاد بود و فقه، حدیث، اصول فقه، کلام و تفسیر را نزد وی آموخت و تحصیل علم حدیث و روایت را بیشتر مدیون او بود. خود سال‌ها بعد دراین‌باره می‌نویسد: «او بزرگ استاد ما و بزرگ استاد شیعه در عصر خویش بود. وی علامه‌ای محقق و دقیق و زاهدی عابد و با ورع بود. بیشتر مطالب این کتاب (روضه المتقین که کتابی روایی است) از افادات اوست ....»

می‌توان گفت که نشر فقه و حدیث در آن دوران در اصفهان به وسیله او صورت گرفت[۲]. پس از وفات استاد در سال 1021 ق. نزد فرزند او مولا حسنعلی شوشتری، که او نیز از علمای برجسته و استاد بسیاری از مشاهیر حوزه اصفهان بود، به تحصیل پرداخت.

همزمان دوران تحصیل نزد علامه عبدالله شوشتری به درس دانشور دیگری راه یافت و در نفس و وجود خویش سفری را آغاز نمود. این سیر انفسی به راهنمایی سالک و عارفی وارسته، فقیه و محدث بزرگ شیخ بهایی آغاز شد. از سال‌های آغازین تحصیل، نسبت به عرفان جذبه‌ای شدید در محمد تقی وجود داشت. حس‌ می‌کرد که فقه اصول و علوم متداول مدرسه‌ای عطش جانش را فرو نمی‌نشاند. شاید در سنین بلوغ این احساس در او شکل گرفته بود، اما همان‌گونه که مقتضای این سنین است آن احساس مبهم و درک خام را نمی‌توانست برای خود تبیین کند و با دیگران به وضوح درباره‌اش سخن بگوید. اما اینکه «چه کند و از کجا آغاز کند؟» برای او به مراتب مجهولتر بود. ولی پس از آشنایی با شیخ بهایی و حضور در درس وی گمشده خود را یافت.

بهاءالدین محمد عاملی، معروف به شیخ بهایی در آن زمان از اساتید شاخص و برجسته حوزه اصفهان به شمار می‌رفت. جامعیت او در علوم مختلف شگفت‌آور بود، به طوری که بر بیشتر علوم متداول تسلط داشت و در آنها صاحب تألیف بود. مجلسی بعدها درباره این استادش می‌نویسد: «او بلند‌مرتبه و والا مقام بود و حافظه‌ای سرشار داشت. من کسی را مانند او در کثرت علوم و وفور فضل و بلندی مرتبه ندیده‌ام[۳]».

تواضع و آزاد منشی او در برابر شاگردان خویش، حتی کسانی چون محمد تقی جوان، بر جذابیت و محبوبیت او نزد محمد تقی افزوده بود. محمد تقی مجلسی خود نقل می‌کند آن هنگام که هنوز بالغ نشده بود در درس شیخ بر او اشکالی علمی وارد کرد و شیخ نیز پس از آنکه گفتار محمد تقی را حق یافت از نظر خود دست برداشت و آن سخن را تأیید کرد[۴].

آنچه که محمد تقی مجلسی را بیش از همه مجذوب شیخ بهایی کرده بود، علاوه بر تسلط او بر علوم شرعی، سیر و سلوک روحانی و زهد و قناعت آن عارف و فقیه پرآوازه بود. از این رو همراهی محمد تقی مجلسی با شیخ از ابتدای دوران تحصیل ـ از سنین نوجوانی ـ تا اواخر عمر شیخ ادامه داشت.

وی علاوه بر آن از مجلس درس علمای دیگری همچون میرفندرسکی، قاضی ابوالسرور، امیراسحاق استرآبادی، شیخ عبدالله بن جابر عاملی (پسرعمه‌اش) ملا محمد قاسم عاملی (دایی‌اش) نیز بهره برده است.

تدریس و شاگردان

مجلسی از مدرسان ممتاز حدیث و فقه در حوزه معتبر اصفهان به شمار می‌رفت و به تدریس اصول، فقه، تفسیر، کلام و رجال اشتغال داشت[۵]. او هر روز در مسجد جامع اصفهان به تدریس پرداخته، جمع زیادی از دانش پژوهان و طالبان علوم اهل‌بیت (علیه‌السلام) در محضر درسش حاضر می‌شدند.

نام برخی از بزرگانی که شاگرد ملا محمدتقی مجلسی بوده یا تنها اجازه نقل حدیث از وی داشته‌اند از این قرار است:

  • فرزندش علامه محمدباقر مجلسی
  • سید عبدالحسین خاتون آبادی
  • محقق خوانساری
  • سید نعمت الله جزایری
  • ملا میرزای شیروانی
  • ملا محمدصالح مازندرانی
  • ملا محمدصادق کرباسی
  • سید شرف الدین علی گلستانه
  • ملا عزیزالله مجلسی
  • میرزا ابراهیم اردکانی یزدی
  • مولا ابوالقاسم بن محمد گلپایگانی
  • بدرالدین بن احمد عاملی
  • میرزا تاج الدین گلستانه[۶].

آثار محمدتقی مجلسی

از مجلسی اول تألیفاتی بر جای مانده است:

  1. روضه المتقین (از بهترین شرح‌های نوشته شده بر من لایحضره الفقیه) [۷]
  2. لوامع صاحبقرانی(شرح و ترجمه فارسی من لا یحضره الفقیه)
  3. ریاض المؤمنین در شرح صحیفه سجادیه
  4. چهل حدیث از معصومین
  5. شرح زیارت جامعه
  6. شرح خطبه همام
  7. حدیقه المتقین، رساله عملیه تا آخر مبحث روزه[۸]
  8. مطالع الانوار در نماز جمعه [۹]
  9. میرزا عبدالله افندی از رساله فی الرضاع و رساله مختصری در حقوق والدین از او نام می‌برد[۱۰].

درگذشت

فقیه و محدث گرانقدر، ملا محد تقی مجلسی در یازدهم شعبان سال 1070 ق. در اصفهان رحلت نمود و پیکرش در همان شهر به خاک سپرده شد[۱۱]. وفات او ضایعه‌ای بزرگ برای حوزه‌های دینی، خصوصاً حوزه بزرگ اصفهان، به شمار می‌آمد. چرا که اصفهان یکی از بهترین استادان حدیث را از دست داده بود.

اما دست پروردگان محضر فیض و افاده او راهش را ادامه دادند و راه او که در تهذیب نفس و احیای حدیث سعی بلیغی روا داشت، با شاگردانش خصوصاً علامه محمدباقر مجلسی، ادامه یافت و عصر بازگشت به حدیث و تعبد تجلی بارزتر و رونق بیشتری یافت.

پانویس

  1. مرآه الاحوال، نقل از بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، ج 102، ص 105
  2. روضه المتقین، محمد تقی مجلسی، ج 14، ص 382
  3. بحارالانوار، ج 102، ص 111
  4. مرحوم محمد تقی مجلسی خود نقل می‌کند آن هنگام که هنوز به سن بلوغ نیز نرسیده بود، در درس شیخ، بر او اشکالی علمی وارد کرد و شیخ نیز پس از آنکه حرف مجلسی را حق یافت از نظر خود دست برداشت و گفته محمد تقی را در حضور شاگردان تأیید نمود. (روضه المتقین، ج 14، ص 404)
  5. این مطلب از چند اجازه‌نامه که برای تنی چند از شاگردانش صادر کرده، معلوم است. ر. ک: بحارالانوار، ج ۱۰۷، اجازه‌نامه‌های محمدتقی مجلسی؛ روضات الجنات، ج ۲، ص ۱۲۳
  6. فهرست نام آنان و تاریخ اخذ اجازه‌نامه‌ها در کتاب زندگی‌نامه علامه مجلسی، سید مصلح الدین مهدوی، ج ۲، ص ۳۸۸ به بعد به طور تفصیلی آمده است
  7. موسوی خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۱۲۲
  8. موسوی خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص-۱۲۰،۱۱۹؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۱۹۲
  9. موسوی خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۱۲۲؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۱۹۲
  10. افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۵، ص۴۷
  11. جامع الرواه، محمد بن علی اردبیلی، ج 2، ص 82، به نقل از علامه محمد باقر مجلسی