اباحیه
«اباحیه» از جمله فرقههایی است که رفتار خلاف شرع را مباح و آزاد میدانند.
معنای لغوی اباحیه
اباحیه از ریشه بَوح و بُوْح به معنای مباح کردن، حلال دانستن و جایز شمردن است[۱].
معنای اصطلاحی اباحیه
اباحیه در اصطلاح، به فرقههایی گفته میشود که اعتقادی به وجود تکلیف ندارند و ارتکاب محارم را روا میدانند[۲].
اباحه در اصطلاح، معمولا بر افعال سهلانگارانه اخلاقی که منع شرعی و عرفی دارد، اطلاق میشود. چنانکه بعضی از فرقههای غلاة و متصوّفه را متهم به اباحه کردهاند.
معنای لغوی اباحه
اباحه و اباحت در لغت، به معنای مباح کردن، حلال کردن و جایز شمردن آمده که مقابل حظر و تحریم است.
معنای شرعی اباحه
در شرع اباحه آن است که شریعت حکم به آن نکند؛ بلکه شخص بین فعل یا ترک آن مختار باشد. و در شریعت اسلام از احکام پنج گانه است و در مورد فعلی گفته میشود که بر اتیان و ترک آن پاداش و کیفری بار نیست.
اباحه در اصطلاح فقها
«اباحه» در اصطلاح فقها حکمی است که عاری از طلب باشد و تخییر حکمی است که بین فعل و ترک آن مختار باشد و مکلّف بتواند آن را انجام دهد یا ندهد.
تاریخچه
بعضی از غلاة شیعه میگفتند که ما باید بار تکلیف را از دوش برداریم و کاری یا چیزی را بر خود حرام نشماریم. برخی دیگر میگفتند که حرام و حلالی که در قرآن و سنت آمده است، مقصود از آنها تبرّای از دشمنان امامان و تولای به ایشان و دوستان ایشان است. بعضی معتقد بودند که شناختن امام و مهر ورزیدن به وی برای ایشان کافی است و دیگر احتیاجی از پرهیز چیزهای «حرام» ندارند از این رو انجام هر کاری را و لو این که مخالف شرع باشد بر خود مباح میدانستند. عبدالقاهر بغدادی در کتاب «الفرق بین الفرق» از بعضی فرقههای اباحی نام برده است و مینویسد که: «بابکیه» را در کوهستانشان جشنی است و در آن شب مردان و زنانشان با هم گرد آیند و میگسارند و ساز و نای نوازند، ناگاه چراغ را بکشند و جامه برکنند و مردان در زنان آویزند. «معتزله» میگفتند: آیا افعال آدمی را پیش از وحی یا در فاصله میان دو وحی باید اصولا مجاز شمرد یا ممنوع؟ و چون آنان میزان «عقل» را در «حسن و قبح اعمال» جاری میدانستند میگفتند: افعال خوب و سودمند روا و افعال زشت و زیان بخش ناروا است. جاحظ که یکی از بزرگان «معتزله» بوده میگفت: هر چه در قرآن و سنت نهی نشده باشد مباح مطلق است. «اسماعیلیه» میگفتند: «اذا ظهرت الحقایق بطلت الشرایع» یعنی اگر حقایق دین آشکار شود، شرایع و قوانین باطل میگردد[۳].