جعفر سبحانی
آیتاللهالعظمی جعفر سبحانی تبریزی عالم وحدتگرا، متکلم، مرجع تقلید، اصولی، مفسر، فیلسوف و از استادان حوزه علمیه قم است. سبحانی از مدیران دارالتبلیغ اسلامی و نویسندگان مجله مکتب اسلام در سالهای پیش از انقلاب اسلامی ایران و نماینده مردم آذربایجان شرقی در مجلس خبرگان قانون اساسی بود. وی مؤسس مرکز تخصصی کلام اسلامی در حوزه علمیه قم است و آثار متعددی دربارهٔ علوم اسلامی نوشتهاست.
جعفر سبحانی | |
---|---|
نامهای دیگر | آیتاللهالعظمی جعفر سبحانی تبریزی |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1380 ش، ۲۰۰۲ م، ۱۴۲۳ ق |
محل تولد | تبریز، ایران |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
فعالیتها | مرجع تقلید شیعیان |
زندگینامه و تحصیلات
جعفر سبحانی در ۲۰ فروردین ۱۳۰۸ش در تبریز متولد شد. پدرش آیتاللّه محمدحسین سبحانی خیابانی است. جعفر سبحانی پس از تحصیلات ابتدایی، کتابهای گلستان، بوستان، تاریخ معجم، نصاب الصبیان و ابواب الجنان را خواند. در ۱۴ سالگی وارد مدرسه علمیه طالبیه تبریز شد. علوم ادبی را پیش حسن نحوی و علیاکبر نحوی، و بخشی از مُطول، منطق منظومه و شرح لمعه را در درس محمدعلی مدرس خیابانی شرکت کرد.
با ظهور فرقه دمکرات به رهبری پیشهوری در سال ۱۳۲۵ش و تشکیل حکومت خودمختار در منطقه آذربایجان، به قم مهاجرت کرد و باقیمانده فرائد الاصول را در درس محمد مجاهدی تبریزی [۱] و میرزا احمد کافی [۲] و کفایة الاُصول را در درس آیتاللّه گلپایگانی شرکت کرد.
سبحانی در کنار تحصیل دروس فقه و اصول به یادگیری فلسفه، کلام و تفسیر مشغول شد. در تبریز شرح قواعد العقائد را پیش سید محمد بادکوبهای آموخته بود و در حوزه علمیه قم در درسهای منطق و شرح منظومه و اسفار اربعه سید محمد حسین طباطبایی شرکت کرد و همزمان، در جلسه شبهای پنجشنبه و جمعه علامه طباطبائی حاضر میشد. او بعد از انتشار کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم به خواست علامه، کتاب اصول فلسفه را به عربی ترجمه کرد که نخستین جلد آن با مقدمه علامه طباطبایی به چاپ رسید.
فعالیتهای علمی ـ فرهنگی
ایشان در زمینه آموزش و فرهنگ، فعالیتهای بیشتری داشته است. تدریس، تألیف کتابهای درسی، تأسیس موسسه تخصصی کلام از جمله آنها است.
تدریس
سبحانی، از سال ۱۳۲۱ش درسهای مقدماتی حوزه را تدریس را شروع کرد و بعدها ۷ سال کتاب مطول، چند دوره معالم و لمعتین، ۷ دوره فرائدالاصول شیخ انصاری، چند دوره مکاسب و کفایه و پنج مرتبه شرح منظومه را تدریس کرد. وی از سال ۱۳۵۴ش مشغول به تدریس خارج فقه و اصول است.
وی پنج دوره خارج اصول و هر دوره در ۶ سال، تدریس کرده و هم اکنون ششمین دوره آن را تدریس میکند. تقریرات یک دوره کامل آن در ۴ جلد به نام «المحصول فی علم الأُصول» و «ارشاد العقول الی علم الاصول» منتشر شده است. او در سالهای تدریس خارج فقه، این بخشها را تدریس کرده است: کتب زکات، حدود، دیات، قضاء، مضاربه (دو بار)، مکاسب محرمه، خیارات، ارث، طلاق، نکاح و خمس. او همچنین کتاب اسفار اربعه را تدریس کرده است. آیتالله سبحانی همچنین به آموزش عقاید، رجال، درایه، تاریخ اسلام و تشیع، ملل و نحل، تفسیر و ادبیات پرداخته و برای هریک از آنها کتابهایی منتشر کرده است.
شاگردان
در طی سالیان طولانی تدریس جعفر سبحانی -حدود ٧٠ سال- هزارها نفر از دروس ایشان بهره بردهاند؛ از جمله افراد ذیل قابل یادکردن هستند:
- رضا استادی
- مهدی شبزندهدار
- یوسف صانعی
- علی ربانی گلپایگانی
- عبدالحسین خسروپناه
- مهدی هادوی تهرانی
فعالیتهای اجتماعی
- شرکت در تأسیس مجله مکتب اسلام
- شرکت در تدوین قانون اساسی
بنیانگذار تفسیر موضوعی قرآن - تأسیس مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق
- ایجاد رشته تخصصی کلام اسلامی در حوزه علمیه قم
- وی در جریان سیل سال ۱۳۹۸ در لرستان و خوزستان، مبلغ حاصل از فروش ملک شخصی خویش را برای امداد سیل زدگان اختصاص داد.
تألیفات
پس از انقلاب اسلامی، شورای مدیریت حوزه علمیه قم، تدوین متون آموزشی در برخی از رشتههای علوم اسلامی را مطرح کرد. شیخ جعفر سبحانی در چهار رشته از علوم اسلامی رجال، عقاید، فرق و مذاهب برای حوزه علمیه کتاب نوشت. در رشته عقاید، کتاب «المحاضرات فی الالهیات» (تلخیص کتاب ۴ جلدی «الالهیات علی هدی الکتاب و السنّة و العقل» توسط علی ربانی گلپایگانی)، و درباره مذاهب اسلامی کتاب «بحوث فیالملل والنحل» را در ۸ جلد تالیف کرد، که خلاصه این دو کتاب، با دو کتاب دیگر او «کلیات فیعلم الرجال» و «اصول الحدیث و أحکامه» جزو کتابهای درسی رسمی طلاب حوزه علمیه قرار گرفته است.
مؤسسه آموزش عالی امام صادق
مرکز تخصصی علم کلام حوزه علمیه قم به منظور آموزش رشته تخصصی علم کلام از سال ۱۳۷۰ش در حوزه علمیه و زیر نظر سبحانی تأسیس شد که در حال حاضر اصلیترین مرکز تخصصی کلام در حوزه علمیه است و در مقاطع سطح دو (کارشناسی)، سطح سه (ارشد) و سطح چهار (دکتری) برقرار است. همچنین مجله کلام اسلامی نیز توسط این مرکز منتشر میشود.
مکاتبات
بعد از مصاحبه عبدالکریم سروش با میشل هوبینک با عنوان «کلام محمد»، درباره قرآن در آذر ۱۳۸۶، جعفر سبحانی نامهای انتقادی به سروش ارسال کرد. دو نامه از سروش خطاب به جعفر سبحانی، با عنوان «بشر و بشیر» و «طوطی و زنبور» و متقابلاً دو نامه از سبحانی خطاب به او، با عناوین «دکتر سروش به آغوش اسلام بازگردد» و «دومین نامه جعفر سبحانی به عبدالکریم سروش» منتشر شد. سال ۱۳۹۱ش این گفتگوها در کتاب «مسئله وحی» منتشر شد.
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی
در جریان واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش و دستگیری امام خمینی، جعفر سبحانی از کسانی بود که نامه اعتراضی فضلای حوزه قم به هیأت دولت وقت را امضا کرد. [۱۱] همچین از امضاکنندگان نامهای به حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت در اسفند ۱۳۴۲ش بود که طی آن به ادامه زندانیشدن امام خمینی و جمعی از علما اعتراض شد. [۱۲] وی در جریان انتقال امام خمینی از ترکیه به نجف اشرف نیز متن تلگرام فضلا در حمایت از امام را امضا کرد. [۱۳] آیتالله سبحانی بعد از درگذشت سید مصطفی خمینی، به امام خمینی تسلیت گفت.
تأسیس مجله مکتب اسلام
جعفر سبحانی در کنار ناصر مکارم شیرازی، مصطفی زمانی و داوود الهامی، سید هادی خسروشاهی، علی حجتی کرمانی، رضا گلسرخی کاشانی و حاج آقا مجتبی عراقی از گردانندگان اصلی دارالتبلیغ اسلامی بودند. این مرکز در سال ۱۳۴۴ش با هدف تربیت مبلغ دینی و مقابله با تبلیغات ضد دین و ضدشیعی، توسط سید کاظم شریعتمداری در قم تأسیس شد. جعفر سبحانی ضمن کمک به اداره این مرکز، تدریس و سخنرانی میکرد.
دیدار با جمعی از مهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی
جمعی از علمای شرکتکننده در سی امین کنفرانس وحدت اسلامی با حضور در شهر مقدس قم با حضرت آیتالله سبحانی دیدار کردند. سبحانی: وحدت ضرورت امروز جهان اسلام است و در این زمینه نقش علما بسیار حیاتی و حساس است.
پیام به سی و هشتمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
از موضوعات روشن که همگان بر آن اتفاق نظر دارند مسأله وحدت جامعه است در سایه یگانگی در اندیشه و عمل همه نیروها به یک سو سوق داده می شود و سرانجام نتایج عظیمی به دست می آید ولی در تفرّق و تشتت نیروهای عملی و فکری پراکنده شده و هرگز ثمربخش نمی باشد.
بر این اساس قرآن جامعه اسلامی را موظف می کند به «حبل اللّه» چنگ زده و از تفرق و دو دستگی بپرهیزند آنجا که می فرماید: واعتصموا بحبل اللّه جمیعاً ولا تفرقوا [آل عمران–103]
نکته قابل توجه این جا است که چگونه متعلق اعتصام را حبل معرفی می کند در صورتی که می توانست به شکل دیگر مانند (واعتصموا بالقرآن) و امثال آن بفرماید، شاید وجه آن این باشد که فردی که در قعر چاه افتاده راه نجات آن این است که طنابی را به سوی چاه فرستاده تا به آن چنگ زند و بالا کشیده شود تو گویی جامعه متفرق و متشتت مانند کسی است که درون چاه قرار گرفته و با تمسک به حبل وحدت و یگانگی نجات پیدا می کند و قرینه این نوع برداشت از آیه جمله (ولا تفرّقوا) است.
از روز نخست یگانگی مسلمانان و دوری از تفرق مورد اهتمام رسول گرامی بود، در مقابل گروه منافق بالاخص یهود دغدغه ی ایجاد تفرق و تشتت داشتند.
در یکی از روزهای پیروزی اسلام در مدینه، فرد یهودی به نام شاس عبور می کرد و دید جوانان انصار از دو قبیله اوس و خزرج دور هم گرد آمده اند و گل میگویند و گل میشنوند در حالی که چند سال قبل، آنان تشنه خون یکدیگر بودند ـ این نوع وحدت خشم آن یهودی را برانگیخت، برگشت و به یکی از جوانان یهود تعلیم داد که وارد جمع آنان شود و جنگهای قبل از اسلام را یادآوری کند که چگونه اوسیان در نبرد «بغاث» چنین و چنان کردند و از خزرجیان انتقام گرفتند!
جوانان اوس و خزرج بر اثر سادگی تحت تأثیر تبلیغات مسموم این جوان قرار گرفته آن وحدت و یگانگی را فراموش کردند و کم کم آماده رودررویی و مبارزه بودند پیامبر گرامی از این وضع اسفبار آگاه شد و فوراً از مسجد بیرون آمد و به آنان چنین فرمود: (یا معشر المسلمین اللّه اللّه، أبدعوی الجاهلیة وأنا بین أظهرکم بعد أن هداکم اللّه فی الإسلام واکرمکم به وقطع به تمسکم أمر الجاهلیة واستنقذکم به من الکفر والّف به بین قلوبهم).
ای مسلمانان خدا، آیا شایسته است آهنگ جاهلیت را زنده کنید و من در میان شما هستم در حالی که خدا شما را به اسلام هدایت فرمود و سرانجام عزیز نمود و رشته های جاهلیت را قطع کرد و شما را از کفر نجات داد و شما را گرامی ساخت.
پیام پیامبر برای جامعه اسلامی درس آموزنده ای است که پیوسته یهود و یهودصفتان در صدد ایجاد تفرقه و دشمنی در میان جامعه اسلامی هستند و همین جریان غزه گواه روشنی است که چگونه این عناصر ناپاک و همدستان آنان در صدد نسل کشی و جنایت درآمدند.
تمام فرق اسلامی با داشتن مشترکات فراوان به همین مشترکات چنگ بزنند و مسائل فکری و عقیدتی را در مدارس مطرح کنند، آن هم به امید آنکه به ساحل وحدت برسند.
مرحوم شرف الدین که از اقطاب وحدت اسلامی بود جمله زیبایی دارد. وی به تمام فرق اسلامی خطاب نمود: «ما یجمعنا اکثر مما یفرقنا».
این کمترین از راه دور مراتب سپاس خود را به همه علاقمندان تقریب به ویژه حاضران در این همایش عرضه داشته و توفیقات همگان را از خداوند متعال خواهانم.
این نوع اجتماع مفید و سودمند است اما کافی نیست. باید علاقمندان تقریب گام های مؤثری بردارند.
مرحوم آیت اللّه شیخ محمد تقی قمی در سخنرانی خود در سال 1328 در مدرسه فیضیه فرمود: اطلاع یافتیم که برخی از ناشران مصر در صدد تجدید کتاب الصراع بین الإسلام والوثنیة است با اقدام دار التقریب متوقف شد.
امروز در کتاب اصول مذهب الشیعة الإمامیة می نویسد «الخمینی أدخل اسمه فی الأذان» و این کتاب در شمارگان وسیع چندین نوبت چاپ شده است.
نتیجه می گیریم تنها گفتن تقریب تقریب یا ایها المسلمون قاربوا الخطی کافی نیست [۳].