لشکر فاطمیون
لشکر فاطمیون | |
---|---|
نام حزب | لشکر فاطمیون |
تاریخ تأسیس | ۱۳۹۲ ش، ۲۰۱۴ م، ۱۴۳۵ ق |
مؤسس | علیرضا توسلی |
رهبران |
|
اهداف |
|
لشکر فاطمیون، نیروهای مدافع حرم اهل افغانستان که علیه داعش در سوریه میجنگیدند. گروه خودجوش از جوانان کشور افغانستان که با رسیدن خبر تجاوز تکفیریها به حرم سیده عقیله حضرت زینب(سلام الله علیها) به سمت سوریه رهسپار شدند. با بازگشت اولین پیکرهای شهدای مدافع حرم تیپ فاطمیون، تعدادی زیادی از جوانان افغانستانی برای رفتن به سوریه اعلام آمادگی کردند. همین امر موجب شد که مدتی بعد تیپ فاطمیون به لشکر ارتقا یابد. فاطمیون امروز در مبارزه با تکفیریها در صف نخست جنگ ایستاده است. فاطمیون در ۱۳۹۲ شمسی فعالیت خود را آغاز کرد. تعداد نیروهای این لشکر به بیش از ۲۰ هزار نفر میرسد.
نامگذاری فاطمیون
نام «فاطمیون» به این دلیل انتخاب شد که این تیپ در ایام شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) شکل گرفت. همچنین بچهها میگفتند چون حضرت زهرا(سلام الله علیها) غریب بود و در غربت شهید شد و ما هم در سوریه غریب هستیم، نام فاطمیون برازنده است. همه رزمندههای تیپ، افغانستانی هستند؛ عدهای از خود افغانستان و عدهای هم از افغانستانیهای مقیم سوریه هستند. افغانستانیهای مقیم سوریه در همان اطراف زینبیه زندگی میکردند و جمعیتی در حدود ۱۵ تا ۱۶ هزار نفر داشتند که بعد از حمله تکفیریها، چیزی حدود پنج هزار نفر ماندند و از حرم دفاع کردند. یک عده از افغانستانیها هم با حزبالله کار میکنند، ولی غالباً با تیپ فاطمیون هستند.
فعالیتها
این لشکر در سوریه در عملیاتهای مُلَیحه، حندرات، دیرالعدس، تل قرین، بصریالحریر، فتح تدمُر، نُبل و الزهرا، آزادسازی حلب و فتح بوکمال حضور داشته است. در ایام نوروز سال ۱۳۹۸ همزمان با وقوع سیل در پلدختر و معمولان لرستان، نیروهای این لشکر به خدمترسانی به سیلزدگان پرداختند. با گسترش کرونا در ایران اعضای این لشکر به تولید لباس بیمارستانی ویژه کادر درمانی بیمارستانهای درگیر با این بیماری مشغول شدند.
اولین هسته تیپ فاطمیون
هسته اولیه شکلگیری تیپ فاطمیون، تعدادی از بچههای افغانستانی بودند که به آنها سپاه محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) میگفتند. این گروه در افغانستان علیه شوروی میجنگیدند و نیروهایی بودند که از انقلاب اسلامی ایران نیز حمایت میکردند و به نوعی نیروهای امام خمینی(ره) محسوب میشدند و در جنگ با طالبان نیز حضور داشتند. سپاهیان محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) در دورههای مختلف از نظر تعداد اعضا در نوسان بودند و کم و زیاد میشدند. اینها به شدت مرید امام خمینی(ره) بودند. حتی یکی از رزمندهها به خاطر اینکه بتواند در جنگ تحمیلی شرکت کند، شناسنامه ایرانی گرفته بود. زمانی که آمریکا در افغانستان مستقر شد، گروه از هم پاشید و بسیاری از رزمندهها مقیم ایران شدند؛ چون دولت افغانستان آنها را بازداشت میکرد و سرویسهای جاسوسی آمریکا به دنبالشان بودند.
زمانی که بحث سوریه پیش آمد از جمهوری اسلامی تقاضا کردند که کمک کند تا در جنگ شرکت کنند. این تقاضا را حاج آقا علوی و شهید ابوحامد (فرمانده تیپ فاطمیون) مطرح کردند. انقلاب اسلامی هم که همیشه و همهجا حامی گروههای مقاومت است، از تشکیل گروه فاطمیون حمایت کرد. هسته اولیه تیپ فاطمیون با ۲۵ نفر شکل گرفت و اینها اولین نیروهایی بودند که به سوریه رفتند. اوایل با گروههای عراقی کتائب سیدالشهدا و دیگر گروهها کار میکردند و به عنوان دسته کوچکی در کنار آنها قرار میگرفتند.
کمکم راه باز شد و هر بار که شهیدی از بچههای افغانستانی را برای تشییع به ایران و افغانستان میآوردند، موجی از شیعیان افغانستان برای دفاع از حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) به سوریه رفتند. شهید کلانی، شهید بشیر و شهید مرادی از اولین شهدایی بودند که پیکرشان بازگشت. کمکم جمعیت زیادی برای رفتن به سوریه ثبتنام کردند تا اینکه تعدادشان از ۲۵ نفر به ۵۰، ۶۰، ۱۰۰، ۲۰۰ و چند هزار نفر رسید.
تیپی که لشکر شد
همه رزمندههای تیپ، افغانستانی هستند؛ عدهای از خود افغانستان و عدهای هم از افغانستانیهای مقیم سوریه هستند. افغانستانیهای مقیم سوریه در همان اطراف زینبیه زندگی میکردند و جمعیتی در حدود ۱۵ تا ۱۶ هزار نفر داشتند که بعد از حمله تکفیریها، چیزی حدود پنج هزار نفر ماندند و از حرم دفاع کردند. یک عده از افغانستانیها هم با حزبالله کار میکنند، ولی غالباً با تیپ فاطمیون هستند. به دلیل تعداد زیاد نیروها، مدتی است تیپ به لشکر تبدیل شده و تیپهای لشکر در شهرهای مختلف مستقر شدهاند؛ روز به روز نیز در حال گسترش هستند و موج جمعیت به آنها میپیوندد.
فاطمیون حزبالله جدید افغانی
توقع میرود که فاطمیون به حزبالله جدید افغانی تبدیل شود. دلیل اینکه مهاجران افغان به فاطمیون میپیوندند، بر میگردد به وضعیت اجتماعی این مهاجران در ایران. مهاجران افغان عمدتاً شیعهها، تقریباً چهار دهه است که در ایران زندهگی میکنند و در تمام این مدت از حاشیه نشینی، محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی و نژادپرستی رنج میبرند. پیوستن به فاطمیون این فرصت را در اختیار مهاجران افغان قرار میدهد که از مزایای اجتماعی، مالی و اقامت قانونی در ایران برخوردار شوند. آنها بعد از پیوستن به فاطمیون، برگه تردد دریافت میکنند که با آن میتوانند آزادنه بین شهرهای ایران سفر کنند. همینطور آنها اقامه دریافت میکنند که برای یک سال قابل اعتبار است و قابل تمدید برای ده سال میباشد. خانواده جنگجویانی که کشته میشوند، معاش ماهانه و اقامه سالانه را دریافت خواهند کرد. کشته شدهگان فاطمیون در سطح عالی تشییع جنازه میشوند و در گورستان شهر مقدس قم بهخاک سپرده میشوند. مقامات عالیرتبه رژیم ایران از جمله مقام معظم رهبری ایران به زیارت قبرهای آنها میرود، خانوادههای شان را به حضور میپذیرد و از قربانیها و فداکاریهای آنها تقدیر به عمل میآورد. در حالیکه دولت ایران از آنها و خانوادههای شان در بخشهای مختلف حمایت میکند، بعضی از این جنگجویان هدایای چون خانه، بورسیه تحصیلی و جوایز مشابه دیگر را نیز دریافت میکنند.
در حالیکه تعداد جنگجویان فاطمیون به ۲۰هزار تن در اوج در سال ۲۰۱۶میرسید، در جریان تحریمها و گسترش ویروس کرونا، تعداد شان به ۱۲۰۰۰جنگجو کاهش یافتهاست. برآوردها نشان میدهند که تعداد جنگجویان فعال فاطمیون میان ۷۰۰۰ تا ۸۰۰۰ تن است و گروه فاطمیون در حال حاضر شش لوای فعال در سوریه دارد. هر لوا، چهار فرقه و هر فرقه میان دوصد تا ۲۵۰جنگجو – مشابه به ساختار ارتش ایران- عضو دارد. فاطمیون در کنار این شش لوای فعال، یک لشکر ریزرفی بهنام ۱۸هزار دارد که توسط یکی از فرماندهان سپاه پاسداران ایران بهنام حاجی اسماعیل رهبری میشود. حاجی اسماعیل مدیرت لوا را هم به لحاظ انضباط فردی هم به لحاظ رسیدهگی به کوتاهیها بهعهده دارد.
از زمانی که فاطمیون به صورت تدریجی از سوریه خارج میشوند، ارتش سوریه بهصورت منظم جایگزین آنها میشود. در همین حال، ایرانیها برای تأمین مصارف گروه فاطمیون، جنگجویان فاطمیون را بهعنوان سرباز وظیفه به ارتش سوریه تحویل دادهاست. رژیم سوریه به آنها پاسپورت سوری و محل اقامت دادهاست. در سالهای اخیر، هزاران خانواده شیعه افغان از طریق فاطمیون به سوریه منتقل و مستقر شدهاند. گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهند ایرانیها جنگجویان فاطمیون را به یمن و لیبی نیز بهعنوان سرباز اعزام کردهاند.
در درازمدت، اگر ایران بخواهد نفوذش را بیشتر گسترش دهد و مخصوصاً اگر حمله از جانب امریکا و اسراییل علیه ایران صورت بگیرد، ایران از فاطمیون علیه کشورهای خلیج فارس استفاده خواهد کرد. برآوردها نشان میدهند که بیشتر از ۳۰هزار جنگجوی سابق فاطمیون به افغانستان برگشته اند که میتوانند هرجا و هر زمان که نیاز باشد، دوباره سازماندهی شوند. تعداد جنگجویان فاطمیون در تشدید خشونتها در منطقه احتمالاً افزایش خواهد یافت.
هدف استراتژیک ایران
ایران در سالهای اخیر در منازعات منطقهیی بسیار فعال و شاید هم موثرترین کشور بودهاست. نفوذ ایران در سوریه، عراق، لبنان و یمن به یک مسئله جدید در خاور میانه تبدیل شدهاست، چیزی که تا دو دهه قبل غیرقابل تصور بود. ایران برای حضور موثر در خاور میانه، تشکیلات جدیدی تحت عنوان محور مقاومت را از ائتلاف منطقهیی ایجاد و رهبری کردهاست که عمدتاً سوریه، حزبالله و گروههای اسلامگرای فلسطینی حماس و جهاد اسلامی و همینطور ملیشههای(شبهه نظامیها) تحت حمایت ایران در عراق و حوثیها در یمن را شامل میشود. محور مقاومت پیش از آنکه برمبنای ایدیولوژی یا هویت مذهبی مشترک شکل گرفته باشد، بیشتر بر اساس خصومت با غرب و مداخلات اسراییل در خاورمیانه شکل گرفتهاست. وظیفه اصلی این ائتلاف، فراهم کردن مشروعیت سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران و سوریه و بازدارندگی نامتقارن است. هیچ یکی از دولتهای عضو در قالب گروههای نیابتی در بدنۀ ائتلاف چنین منفعت بازدارنده از منابع مالی و تسلیحاتی که توسط ایران تأمین میشود را ایجاد و فراهم نمیکند. ایران با استفاده غیر رسمی از بازیگران فراملی شیعی نه تنها در مقابله با دشمنانش در میادین مختلف جنگ بلکه از لحاظ گسترش و انباشت قدرت سیاسی در این کشورها نیز به موفقیتهای استراتژیک قابل ملاحظهیی دست یافته است.