سوره فتح
نام سوره فتح
شماره سوره ۴۸
ترتیب نزول ۱۱۲
جزء ۲۶
مکی/مدنی مدنی
تعداد آیات ۲۹
تعداد کلمات ۵۶۰
تعداد حروف ۲۵۰۹

سوره فتح درباره پیروزی نهایی مسلمانان، پاداش ایمان و جهاد و اخلاص، بخشش لغزش‌های مجاهدین، هشدار به کافران و مسلمانان کاهل و در نهایت جهانی شدن دین خدا است. «‌فتح‌» نامیدن این سوره به دلیل آن است که در ابتدای سوره، از فتح مبین (پیروزی درخشان) سخن می‌گوید. در فضیلت قرائت سوره فتح آمده است، کسی که این سوره را قرائت کند، همانند کسی است که همراه پیامبر(ص) در فتح حضور داشته یا مانند کسی است كه با او در بیعت شجره بیعت كرده است.

علت نامگذاری

«سوره فتح»؛ تنها نام اين سوره «فتح» است كه از آيۀ اول آن گرفته شده است. در اين آيه از پيروزى پيامبر اسلام در بستن قرارداد صلح حديبيّه سخن به ميان آمده است[۱].

مفهوم کلی سوره

اهداف و آموزه‌ها

هدف هاى اساسى سوره فتح عبارت اند از:

  1. ايجاد اميد به فتح و پيروزى در دل مؤمنان؛
  2. جدا كردن مرز بين مؤمنان، مشركان و منافقان در رابطه با جهاد[۳].

محتوا و موضوعات

محتوای سوره فتح از هفت بخش تشكيل يافته است.

  • سوره با مساله بشارت فتح آغاز مى شود، و آيات پایانی آن نيز به همين مساله مربوط است، و تاكيد بر تحقق خواب پيامبر(ص) مربوط به وارد شدن به مكه و انجام مناسك عمره است؛
  • بخش ديگرى از سوره حوادث مربوط به صلح حديبيه و نزول سكينه و آرامش بر دلهاى مؤمنان و مساله بيعت رضوان را بازگو مى كند؛
  • در بخش ديگرى از مقام پيامبر و هدف والاى او سخن مى گويد.
  • در قسمت ديگرى از كارشكني‌هاى منافقان و نمونه هايى از عذرهاى واهي‌شان در مورد عدم شركت در ميدان جهاد پرده‌برمى دارد.
  • در بخش ديگری قسمتى از تقاضاهاى نابجاى منافقان را منعكس مى سازد.
  • و در قسمتی دیگر كسانى را كه از شركت در ميدان جهاد معذورند معرفى مى كند.
  • و بالآخره در بخشى نيز از ويژگيهاى پيروان خط مكتبى پيامبر اسلام(ص) و صفات مخصوص آنها سخن مى گويد.

روي‌هم‌رفته آيات اين سوره فوق‌العاده حساس و سرنوشت ساز و مخصوصا براى مسلمانان امروز در برابر حوادث گوناگونى كه جوامع اسلامى با آن درگير هستند الهام‌آفرين است[۴].

فضائل، خواص و ثواب قرائت

  1. ابى‌بن‌كعب از پيامبر(ص) خداروايت مى كند: «هر كس سوره فتح را قرائت كند مانند آن است كه با حضرت محمّد صلی‌الله‌عليه‌وآله در فتح مكّه شركت داشته است».
  2. در روايت ديگر آمده است: «هر کس این سوره را قرائت کند مانند كسى است كه زير آن درخت با حضرت محمّد(ص) بيعت كرده است».
  3. عمربن‌خطاب می‌گويد: «در يكى از سفرها با پيامبر خدا(ص) بوديم كه فرمود: شب گذشته سوره اى بر من نازل شد كه از دنيا و ما فيها نزد من بهتر است: إِنَّا فَتَحْنا تا ... وَ ما تَأَخَّرَ». اين روايت را بخارى در صحيح خود آورده است.
  4. قتاده از انس نقل مى كند: «هنگامى كه از جنگ حديبيه بازگشتيم، از انجام اعمال حج ما جلوگيرى شده بود، و ما همگى محزون و غمگين بوديم كه ناگهان خداوند نازل فرمود: (إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً) پيامبر خدا(ص) فرمودند: آيه اى بر من نازل شده است كه در نظر من از تمام دنيا بهتر است».
  5. عبدالله بن‌مسعود مي‌گويد: «رسول خدا(ص) از جنگ حديبيه بازگشت فرمود، ناگهان ديديم كه حضرت از سرعت خود كاست، نزديك شديم ديديم خداوند (إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً) را بر حضرت نازل فرموده است، و حضرتش را فوق‌العاده مسرور يافتيم، و فرمودند: كه اين سوره بر او نازل شده است».
  6. عبد اللَّه‌بن‌بكير از پدرش روايت مى كند كه امام صادق(ع) فرمودند: «اموال و زنان و كنيزان خود را با خواندن (إِنَّا فَتَحْنا) از تلف شدن حفظ كنيد، اگر انسان از كسانى باشد كه اين سوره را زياد بخواند روز قيامت منادى به طورى كه همه مردم بشنوند او را صدا مى زند كه تو از بندگان خالص من هستى، او را به بندگان صالح من ملحق نمائيد، و او را در بهشت‌هاى پر نعمت جاى داده، از شربت گواراى رحيق مختوم آميخته به كافور سيراب سازيد[۵]».

محل زمان نزول

  1. سوره فتح در مدينه بر پيامبر اسلام صلى‌الله‌عليه‌وآله نازل شده است[۶].
  2. تاريخ نزول سوره فتح در سال هشتم هجرى ما بين صلح حديبيه و جنگ تبوك است و سوره در راه، موقع برگشتن از حديبيه نازل شده است و بعد از سوره صف (و بقولى جمعه و بقولى ممتحنه) نازل شده است[۷].

فضای نزول

پيامبر اسلام(ص) در سال ششم هجرت تصميم گرفت كه به اتفاق مهاجرين و انصار و ساير مسلمانان به عنوان مراسم عمره به سوى مكه حركت كند، و قبلا به مسلمانان اطلاع داده بود كه من در خواب ديدم همراه يارانم وارد مسجدالحرام شده ايم و مشغول مناسك عمره هستيم.

مسلمانان در ذى‌الحليفه نزديك مدينه احرام بستند و با تعداد زيادى شتر براى قربانى حركت كردند. وضع حركت پيامبر(ص) به خوبى نشان مى داد كه هدفى جز انجام اين عبادت بزرگ ندارد. تا اينكه پيامبر وارد سرزمين حديبيه شد (حديبيه قريه اى در نزديكى مكه بود كه حدود بیست كيلومتر تا مكه فاصله داشت).

ولى در اينجا قريش باخبر شدند و راه را بر پيغمبر بستند، و از ورود او به مكه مانع شدند و در واقع تمام سنت‌هايى را كه در زمينه امنيت زائران خانه خدا در ماه حرام داشتند زير پا گذاردند، چرا كه آنها معتقد بودند در ماههاى حرام (از جمله ماه ذى‌القعده كه پيامبر در آن ماه قصد عمره داشت) و مخصوصا در حال احرام نبايد مانع هيچكس شوند، حتى اگر كسى قاتل پدر خويش را در اين ايام و در اين مراسم مى ديدند ابدا متعرض او نمى شدند.

در اينجا ماجراى مفصلى پيش آمد كه به عقد قرارداد صلحى ميان پيامبر و مشركان مكه به نام صلح حديبيه منتهى شد ولى به هر صورت آن سال مانع ورود پيامبر(ص) به مكه شدند، ناچار پيامبر به يارانش دستور داد كه شترهاى خود را در همانجا قربانى كنند، سرهاى خود را بتراشند و از احرام بيرون آيند، و به سوى مدينه باز گردند. در اينجا طوفانى از غم و اندوه مسلمانان را فرا گرفت، و انبوهى از ناراحتي‌ها و گاه شك و ترديد بر افراد ضعيف‌الإيمان غالب شد. موقعى كه پيامبر(ص) از حديبيه به سوى مدينه مى آمد مركبش سنگين شد و از حركت باز ايستاد، و در همين حال چهره مباركش غرق سرور و شادمانى بى سابقه اى گشت و فرمود: «هم اكنون آيات سوره فتح بر من نازل شد»[۸].

قرائت سوره فتح در نماز مستحبی هر شب از ماه رمضان

مسعودی می‌گفت شنیدم هرکس در هر شب‌ ماه رمضان سوره فتح را در نمازهای مستحبی بخواند در آن سال از گزند حوادث محفوظ می‌ماند[۹]. البته، روایتی دیگر، این اثر و نتیجه را تنها با خواندن سوره فتح در نماز شب اول رمضان اعلام می‌دارد: امام(ع) فرمود: کسی که هنگام حلول ماه رمضان دو رکعت نماز مستحبی بخواند و در رکعت اول ام الکتاب(حمد) و سپس فتح را بخواند و در رکعت دوم هر سوره‌ای که دوست داشت؛ پروردگار در آن سال نگهبان او در مقابل بدی­ها خواهد بود و پیوسته تا ماه رمضان سال آینده تحت حمایت خداوند خواهد بود[۱۰].

پانویس

  1. تفسير قرآن مهر، ج 19، ص 185
  2. تفسير قرآن مهر، ج 19، ص 183.
  3. تفسير قرآن مهر، ج 19، ص 186-185
  4. تفسير نمونه، ج 22، ص 7-6.
  5. ترجمه تفسير مجمع‌البيان، ج 23، ص 99-98.
  6. ترجمه تفسير مجمع‌البيان، ج 23، ص 99-98.
  7. حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، مقدمه اول، ص 26
  8. تلخيص از تفسير قمى و مجمع‌البيان و فى ظلال‌القرآن.
  9. سید ابن طاووس، رضی الدین علی، الاقبال بالاعمال الحسنة، ج‏ ۱، ص ۲۲، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  10. همان، ص ۸۷.