پرش به محتوا

عبدالعظیم حسنی

از ویکی‌وحدت
(تغییرمسیر از حضرت عبدالعظیم)
عبدالعظیم حسنی
نام کاملعبدالعظیم حسنی
پدرعبداللّه بن علی
مدفن

عبدالعظیم حسنی مشهور به شاه عبدالعظیم و سیدالکریم از عالمان سادات حسنی و از راویان حدیث ، نسب او با چهار واسطه به امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) می‌رسد. او را مردی با تقوا، معروف به امانت داری، صداقت در گفتار، عالم به امور دین، قائل به اصول دین شیعه و محدث دانسته‌اند. شیخ صدوق، مجموعه روایات وی را با عنوان جامع اخبار عبدالعظیم گردآوری کرده است. عبدالعظیم حسنی، امام رضا (علیه‌السّلام) و امام جواد (علیه‌السّلام) را درک کرد. نقل است که ایمان خویش را بر امام هادی (علیه‌السّلام) عرضه داشت و در زمان او وفات یافته است. حرم حضرت عبدالعظیم واقع در شهر ری، زیارتگاه شیعیان است. در برخی روایات ثواب زیارت قبر او برابر با ثواب زیارت قبر امام حسین (علیه‌السّلام) دانسته شده است.

ولادت

حضرت عبدالعظیم حسنی، در چهارم ربیع الثانی سال 173 هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبداللّه بن علی، از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) بود که نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می‌رسید[۱].

عبدالعظیم، از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین (علیه‌السّلام) و نیز از چهره‌های بسیار محبوب و مورد اعتماد، نزد [[اهل بیت|اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیه‌السّلام)]] به شمار می‌رفت. دوران وی، گر‌چه عصر حاکمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سخت‌گیری نسبت به شیعیان بوده است، ولی مدافعان دین و حافظان مکتب که روایات امامان را ثبت و نقل می‌کردند، نقش عمده‌ای در پاسداری و صیانت از فرهنگ والای اهل‌بیت (علیه‌السّلام) داشتند و این بزرگوار نیز یکی از سنگربانان عقیده تابناک تشیع محسوب می‌شود که در حفظ و انتشار سخنان ائمه اطهار، سخت کوشا بود و ستایش‌های فراوان ائمه (علیه‌السّلام) از وی، نشان‌دهنده شخصیت والای علمی و معنوی وی می‌باشد.

ادب نسبت به ساحت ائمه

«شیخ محمد شریف رازی» در کتاب خود، پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم نسبت به ساحت ائمه معصومین (علیه‌السّلام) چنین می‌نویسد: «رفتار و عادت کریمانه حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) این بود که هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد (علیه‌السّلام) یا امام هادی (علیه‌السّلام) می‌شد، با کمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع، در حالی که دست‌های خود را از ردا بیرون آورده بود، با کمال ادب به محضر آن امامان سلام عرض می‌کرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیک خود می‌خواند و در کنار خویش می‌نشاند؛ به حدی که زانوی مبارکش به زانوی مقدس امام می‌چسبید و امام، کاملا از احوال او سؤال می‌کرد که این موجب حسرت و غبطه دیگران می‌شد.»

محمد شریف رازی در ادامه می‌نویسد: «یکی از جنبه‌های احترام و تعظیم‌های امام جواد (علیه‌السّلام) و امام هادی (علیه‌السّلام) به جناب عبدالعظیم حسنی این بود که هیچ وقت اورا به نام نمی‌خواندند و پیوسته حضرتش را با کنیه‌اش -که «ابوالقاسم» بود- خطاب می‌نمودند و علمای ادب می‌گویند که کنیه برای تعظیم و تکریم و احترام، وضع شده است[۲]؛ لذا به خوبی فهمیده می‌شود که حضرات ائمه معصومین (علیه‌السّلام) تا چه حدّی برای جناب عبدالعظیم، احترام قائل بوده‌اند و اینها چیزی جز این نیست که تقوا، ورع و علم توأم با عمل عبدالعظیم، باعث شده است که محبوبیت خاصی نزد امامان معصوم بیابد.»

مقام و منزلت عبدالعظیم از زبان معصومین

شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین» می‌نویسد: «وقتی که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) خدمت امام هادی (علیه‌السّلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی[۳].» و نیز مؤلف کتاب «جنةالنعیم» می‌گوید: «شخصی به نام ابا حماد رازی -از شیعیان و موالیان شهر ری- با وجود مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علی النقی (علیه‌السّلام) رسید و مسائلی را پرسید. امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود: «ای ابا حماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان[۴]

عبدالعظیم در کلام علمای اسلام

سید جلیل‌القدر، حضرت عبدالعظیم حسنی، در میان فرزندان ائمه هدی (علیه‌السّلام) از مقام و منزلت والایی برخوردار است که غالب دانشمندان و نوابغ عالم اسلام، هر کدام به نوبه خود، باعباراتی بدیع و بیاناتی لطیف، او را ستایش کرده‌اند؛ که بیان برخی از آنها در این جا جالب توجه بوده، موجب معرفت بیشتر به آن حضرت می‌گردد:

شیخ صدوق می‌نویسد: «حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام)» شخصی خدا پرست، پارسا و پسندیده خدا و رسول خدا(صلی الله علیه) و مردم بوده است[۵]

صاحب بن عباد (که یکی از علمای اهل‌تسنن و وزیر فخرالدوله بوده است) می‌گوید: «عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خدا پرست، معروف به امانت‌داری و دارای صداقت لهجه، دانای به امور دین و گویای توحید، و عدل بسیار بود. در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا، بعد از امام زمانش، برتمام معاصران خویش برتری داشته، هیچ کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیّت و تقلید از حضرات ائمه (علیه‌السّلام) می‌نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی(علیه‌السّلام) کسی به قدر مرتبه و مقام او نرسیده است[۶]

نجاشی نیز در کتاب «رجال» خود درباره شخصیت حضرت عبدالعظیم می‌گوید: «عبدالعظیم (علیه‌السّلام) در حال خوف و فرار از خلیفه، وارد شهرری گردید و در سرداب منزل یکی از شیعیان ساکن شد؛ وی در آن زیر زمین، که مخفی گاه او بود، روزها را روزه می‌داشت و شب‌هارا به نماز مشغول می‌شد[۷]

درمحضر سه امام

یکی از ویژگی‌های مهم در زندگی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) این بود که توفیق یافت محضر پرفیض سه حجت الهی؛ امام رضا، جواد و امام هادی (علیه‌السّلام) را درک نماید، از تعالیم آن بزرگواران بهرهمند گردد و سخنان و روایات آنان را به نسل‌های بعد منتقل نماید.

وقتی امام رضا(علیه‌السّلام) در مدینه به سر می‌برد، برای حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) امکان دیدار با حضرتش فراهم بود؛ پس از شهادت آن حضرت، که امامت به امام جواد (علیه‌السّلام) رسید، در آن مدت که امام نهم در مدینه بود، این سعادت و توفیق همچنان برای حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) فراهم بود که با آن حضرت، تماس و دیدار داشته باشد و از دانش آن بزرگوار، بهره گیرد. گاهی نیز سؤالات خود را به صورت نامه از امام می‌پرسید و جواب مکتوب از امام دریافت می‌کرد.

سرشارترین و حساس‌ترین مقطع حیات حضرت عبدالعظیم، دوران امام هادی (علیه‌السّلام) بود؛ گرچه امام هادی (علیه‌السّلام) بخشی از عمر خویش را در یک منطقه حفاظت شده نظامی و تحت نظر، در سامرا گذراند و در آن دوران، امکان ارتباط شیعیان با آن حضرت، کمتر و با مشکلاتی همراه بود؛ اما عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) درهمان زمان هم به محضر امام هادی (علیه‌السّلام) می‌رسید و از او رهنمود می‌گرفت.

علت هجرت به ری

علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر، جستجو کرد. خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر(صلی الله علیه) و شیعیان ائمه (علیه‌السّلام) بسیار سخت‌گیری می‌کردند. یکی از خشن‌ترین و بد رفتارترین این خلفا، متوکل بود که دوران خلافتش، نه تنها چندین بار مزار سیّدالشهداء(علیه‌السّلام) را در کربلا تخریب کرد، از زیارت قبر آن حضرت نیز جلوگری می‌نمود. امام هادی (علیه‌السّلام) با پنج نفر از خلفای عباسی از جمله متوکل هم عصر بود. متوکل، برای مصون ماندن از خشم انقلابی مردم مظلوم و جلوگیری از تجمع شیعه بر محور وجود امام هادی (علیه‌السّلام) آن حضرت را از مدینه به سامرا برد، تا تمامی فعالیت‌ها و ارتباطات آن امام را زیر نظر داشته باشد. حتی چندین بار مأموران خلیفه به خانه امام ریختند و با گستاخی تمام، به تفتیش خانه آن حضرت پرداختند. وقتی نسبت به امام معصوم، با آن موقعیت حساس، این‌گونه برخوردهای تند وجود داشت، درباره پیروان آنان و شخصیت‌های رده بعدی، سختگیری و خوف و خطر بیشتری بود.

از آنجا که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) گاهی به خدمت امام هادی (علیه‌السّلام) در سامرا می‌رسید و از محضرش استفاده می‌نمود، جاسوسان خلیفه ارتباط ایشان را با امام هادی (علیه‌السّلام) گزارش نمودند و در پی آن، خلیفه دستور تعقیب و دستگیری وی را صادر کرد و لذا حضرت عبدالعظیم حسنی برای مصون ماندن از خطر خلیفه عباسی، خود را از چشم مأموران پنهان می‌کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد می‌کرد و این وضع ادامه داشت تا این‌که حضرت عبدالعظیم به شهر «ری» رسید و در آنجا قصد اقامت نمود[۸].

حضرت عبدالعظیم در ری

حضرت عبدالعظیم به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محله «ساربان» در کوی «سکةالحوالی» به منزل یکی از شیعیان رفت. مدتی در زیرزمین آن خانه به سر می‌برد و مردم از حضورش بی‌خبر بودند و تنها افراد انگشت‌شماری از شیعیان او را می‎شناختند و از حضورش در آن محله، مطلع بودند که آنان هم می‌کوشیدند که این خبر، فاش نشود تا خطری جان ایشان را تهدید نکند. اما با گذشت زمان، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) را می‎شناختند و به خانه‌اش رفت و آمد می‌کردند تا از علوم و روایاتش بهره گیرند وعطر خاندان عصمت را از او ببویند[۹]. آری! شیعیان آن خطه، حضرت عبدالعظیم را یادگاری از امامان خویش مى‌دانستند و پروانه‌وار به گرد شمع وجودش طواف می‌کردند و بر موقعیت علمی و دینی او ارج می‌نهادند و مسائل شرعی و مشکلات دینی خویش، را بوسیله او حل می‌نمودند.

فضیلت و ثواب زیارت

فرهنگ زیارت در مکتب شیعه، از شیوه‌های اساسی احیای نام و یاد بزرگان، عالمان و اولیای خدا است. حضوریافتن در کنار قبور انسان‌های والا و برجسته، هم ارج نهادن به پاکی و صداقت و ایمان و جهاد آنان است و هم الگوگیری از زندگی و الهام جویی از نام ویاد ایشان است، لذا تشویق‌های بسیاری که در روایات اسلامی پیرامون زیارت مرقد ائمه معصومین و امامزادگان بزرگوار آمده است، یک دستور تربیتی و ارشادی است. زیارت حرم باصفای حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السّلام نیز در همین راستا مورد تأکید و توجه بوده است که در روایتی از امام هادی (علیه‌السّلام) آمده است که هر کس قبر حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) را زیارت کند، خداوند بهشت را به او پاداش می‌دهد[۱۰]!

وهمچنین در نقل دیگری آمده است که مردی از اهل ری، خدمت امام هادی (علیه‌السّلام) رسید. امام از او پرسید: کجا بودی؟ گفت: به زیارت سید الشهدا (علیه‌السّلام) رفته بودم. حضرت فرمود: بدان که اگر قبر عبدالعظیم حسنی را زیارت کنی، گویا حسین بن علی (علیه السلام) را زیارت کرده‌ای[۱۱].

این‌که زیارت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) پاداش بهشت دارد و یا هم‌چون زیارت کربلا ارزشمند است، دلیل و نشانه مقام والا و عالی آن سیّد بزرگوار در نزد خدا و اهل‌بیت عصمت (علیه‌السّلام) است؛ چرا که وی درآن دوران سخت و پرخطر، مطیع امامان بود و فروغ احادیت و کلمات نورانی ائمه اطهار (علیه‌السّلام) را در شهرهای مختلف می‌گستراند؛ لذا فعالیت او در چنان شرایط خطیر از ارزش خاصی برخوردار بود.

گوهرهای ناب

حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) علاوه بر دانش، تقوا، مجاهدت و مقام والای اخلاقی و فضایل معنوی، از موثق‌ترین راویان احادیث از اهل‌بیت عصمت (علیه‌السّلام) بود. نام وی در سلسله سند تعدادی از احادیث، در موضوعات تفسیری، فقهی، اخلاقی و اعتقادی می‌درخشد. در پایان این نوشتار کوتاه به عنوان تبرّک از کلام معصومین (علیه‌السّلام) برخی از احادیثی که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) مستقیما خود از امام معصوم (علیه‌السّلام) شنیده است، بیان می‌کنیم.

امام رضا (علیه‌السّلام) خطاب به حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) فرمودند: «ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو که شیطان را به خودشان راه و سلطه ندهند. آنان را به راستگویی و امانت‌داری و سکوت و ترک مجادله در کارهای بیهوده و دیدار و توجه به یکدیگر دستور بده؛ چراکه این‌ها مایه نزدیک شدن به من است. خود را مشغول دشمنی با یکدیگر و دریدن هم نکنند! من با خودم پیمان بسته ام که هرکس چنین کند و یکی از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم که او را در دنیا به شدیدترین نحو عذاب کند. در آخرت نیز، وی از زیانکاران خواهد بود[۱۲]

حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) از امام جواد (علیه‌السّلام) روایت می‌کند که آن حضرت فرمودند: «هر کس پدرم -امام رضا (علیه‌السّلام)- را بامعرفت به حقش، در طوس زیارت کند، بهشت را نزد خداوند برای او ضمانت می‌کنم[۱۳]

حضرت عبدالعظیم می‌گوید: «امام جواد (علیه‌السّلام) برای من فرمود: «به درستی که قائم خاندان ما همان «مهدی» است که واجب است در زمان غیبتش، انتظار او کشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد. سوگند به خدایی که محمد را به رسالت برانگیخت و مارا به امامت مبعوث نمود، اگر از دنیا فقط یک روز باقی بماند، آن روز آن چنان طولانی خواهد شد که مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از پشت پرده غیبت ظهور خواهد کرد و زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود. خداوند امور ولی عصر را در یک شب، اصلاح خواهد نمود؛ به همان روشی که امر موسی بن عمران را در یک شب اصلاح کرد ... بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است[۱۴]

درگذشت

روزهای پایانی عمر پر برکت حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) با بیماری همراه بود. آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل‌بیت (علیه‌السّلام) در آستانه محرومیت از وجود پر خیر و برکت این سید کریم قرار گرفته بودند. عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) علاوه بر رنجی که از بیماری و غربت و دوری از خویشاوندان می‌برد، اندوه مصیبت‌های پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاکمیت عباسیان، برایش جانکاه بود. او با ذکر پیوسته خدا و عبادت به روح خود آرامش می‌بخشید و بار غربت و بیماری را بردوش می‌کشید.

بنابر قول مشهور، خورشید فروزان ری، حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السّلام) در پانزدهم شوال 252هجری، غروب کرد[۱۵] و در پی آن شعله دیرپای حق و ایمان در آن دیار، فرو خوابید. خبر درگذشت آن بزرگوار، دهان به دهان گشت و مردم شهر، جملگی سیاه پوش شدند و بر در خانه آن حضرت صدا به گریه و شیون بلند کردند و پس از آن که پیکر مطهّر حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام) در میان خیل عظیم مردم تشییع شهر، در آن شهر به خاک سپرده شد. قرن‌هاست که حرم با شکوه حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام)، با جلوه‌ای ملکوتی و معنوی که داشته، کهربای جان‌های مشتاق و دل‌های پاک بوده است و همواره قلوب اهل معرفت، کبوتر وار برگرد حرمش طواف کرده است.

جستارهای وابسته


پانویس

  1. امام زادگان ری، ج 1، ص 78.
  2. زندگانی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السّلام)، ص 30.
  3. اختران فروزان ری، ص 37.
  4. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 80.
  5. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 80.
  6. امام زادگان ری، جلد 1، ص 74.
  7. رجال نجاشی، ص 247.
  8. روح و ریحان، ص 248.
  9. امام زادگان ری، ج 1، ص 120.
  10. کامل الزیارات، ص 324.
  11. - همان، ص 324.
  12. اختصاص، ص 247.
  13. عیون الاخبار، ص 341.
  14. کمال الدین، ج 1، ص 188.
  15. همان منبع، ص 122.

منابع