افغانستان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مدت ها' به 'مدّتها') |
جز (جایگزینی متن - 'میکنند' به 'میکنند') |
||
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۷: | ||
لویهجرگه اساسا چارچوبی است که در آن دولت افغانستان ایدههای تحریفشده غربی در رابطه با نمایندگی مردمی در دولت را وام گرفته و بر آن برچسبهای «پشتو» زده است<ref>[https://www.etilaatroz.com/104498/past-manipulation-loya-jirga-as-a-consensual-hegemonic-apparatus-2/ سایت اطلاعات روز]</ref> | لویهجرگه اساسا چارچوبی است که در آن دولت افغانستان ایدههای تحریفشده غربی در رابطه با نمایندگی مردمی در دولت را وام گرفته و بر آن برچسبهای «پشتو» زده است<ref>[https://www.etilaatroz.com/104498/past-manipulation-loya-jirga-as-a-consensual-hegemonic-apparatus-2/ سایت اطلاعات روز]</ref> | ||
جرگه بیشتر با عرف پشتونوالی نسبت داشته و در میان اقوام دیگر، جایگاهی ندارد. هر چند که در طی سالهای متمادی سعی | جرگه بیشتر با عرف پشتونوالی نسبت داشته و در میان اقوام دیگر، جایگاهی ندارد. هر چند که در طی سالهای متمادی سعی میکنند تا این جرگه را غیر قومی و غیر مذهبی نشان دهند ولی جرگه، در بیشتر موارد به سود طبقه حاکم و به عبارتی بهتر، ابزاری برای طبقه حاکم بوده است، تا اینکه بیانکننده منافع شهروندان جامعه باشد<ref>[https://www.etilaatroz.com/104356/did-ashraf-ghani-achieve-her-goal-convening-a-loya-jirga/ اشرف غنی]</ref>. | ||
امروزه لوي جرگه ابزاري در دست حاكمان پشتونيست است تا مجموعه اي از سران قومي، مذهبي، قبايل و پير مردان را جمع كنند و توسط آنها مٌهر تایيد بر استمرار برنامههاي غير قانوني و غير انساني خود بزنند<ref>[http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=158370 شبکه اطلاع رسانی افغانستان]</ref>. | امروزه لوي جرگه ابزاري در دست حاكمان پشتونيست است تا مجموعه اي از سران قومي، مذهبي، قبايل و پير مردان را جمع كنند و توسط آنها مٌهر تایيد بر استمرار برنامههاي غير قانوني و غير انساني خود بزنند<ref>[http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=158370 شبکه اطلاع رسانی افغانستان]</ref>. |
نسخهٔ ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۱۴
نام کشور | فارسی: افغانستان /پشتو: د افغانستان اسلامی جمهوریت |
مکان | خاورمیانه |
زبان | فارسی / پشتو |
پایتخت | کابل |
نوع حکومت | حکومت متمرکز نظام ریاستی جمهوری اسلامی |
دین رسمی | اسلام |
جمعیت | برآورد سال ۲۰۲۰
۳۸٬۸۱۹٬۰۰۰ (۴۰ ام) |
آمار مسلمانان | 99٪ مسلمان |
ادیان(درصد) | ۸۲٪ مسلمان سنی، ۱۷٪ مسلمان شیعه و کمتر از ۱٪ پیرو دیگر ادیان |
شهرهای مهم | هرات کابل بامیان غزنی قندهار مزارشریف قندوز |
گروههای قومی | پشتونها، تاجیکها، مردمان هزاره، ازبکها، مردم ایماق، ترکمنها، مردم بلوچ فارسها و دیگر اقوام افغانستان |
احزاب | حزب وحدت اسلامی، حزب حرکت اسلامی |
اقوام | هزاره، قزلباش، هراتی، بلوچ، پشتون و تاجیک |
فرق | شیعه امامیه و اسماعیلیه |
واحد پول | افغانی افغانستان معادل با 0.013 دلار آمریکا |
افغانستان کشوری آسیایی با اکثریت مسلمان و دارای نظام جمهوری اسلامی است. چین، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، ایران و پاکستان[۱] همسایگان این کشور هستند. افغانستان کشوری چند قومیتی است و گروهای قومیمانند: تاجیکها، هزارهها، پشتونها، ازبکها، ایماقها، ترکمنها، بلوچها، نورستانیها، پشهایها، قزلباشها، براهوییها، پامیریها و برخی دیگر قومها در آن زندگی دارند. بزرگترین گروههای قومیتی پشتونها، تاجیکها، هزارهها و ازبکها هستند. افغانستان کشوری است که 99 درصد مردم آن مسلماناند، اما ازنظر مذهبی و نحلههای دینی این جمعیت مسلمان، به دو شعبه سنی و شیعه تقسیم میشوند، اکثریت مردم افغانستان سنی مذهباند و یکسوم نیز شیعه مذهباند.
نامگذاری
واژه افغانستان از دو بخش «افغان» و «ـستان» تشکیل شدهاست. افغانستان، اگرچه به عنوان یک کشور دارای تاریخی جدید است؛ اما این سرزمین از لحاظ قدمت تاریخی، یکی از کهنترین کشورهای جهان به شمار میرود. سرزمین افغانستان امروزی بدلیل قرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم محل پیوندگاه تمدنهای بزرگ جهان بوده و در طول قرنها، قشرهای پیاپی از هویتها، فرهنگها و باورها سرزمینی را که امروزه افغانستان نامیده میشود، بازشناساندهاند. افغان، نامی است که معمولاً در اشاره به پشتونها استفاده میشود. این واژه به شکل ابگان در قرن سوم میلادی توسط شاهنشاهی ساسانی ایران و اوگانا در قرن ششم میلادی توسط ستارهشناس هندی واراهمیرا استفاده شدهاست. در نوشتههای قرن دهم میلادی به بعد بهطور مکرر به واژه افغان در آثار جغرافیایی اشاره میشود.
واژه افغانستان به عنوان نام این کشور قدمت زیادی ندارد و در سال ۱۳۰۲ ه.ش (۱۹۲۳) و در قانون اساسی امانالله شاه به تصویب رسید.[۲] واژه افغان در سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴) و در قانون اساسی تصویبی محمد ظاهرشاه با تعریفی تازه و به معنی همه افراد شهروند کشور افغانستان بهکار رفت.[۳]
پیشینه تاریخی
تاریخ افغانستان از روزگار کهن تا سده هجدهم م. با تاریخ کشورهای همسایه به ویژه ایران همسان است؛ زیرا در هزاره دوم و اول ق. م. این سرزمین زیر تسلط اقوام ایرانی بود و تا سده چهارم ق. م. که داریوش سوم از اسکندر مقدونی شکست خورد، همچنان بخشی از قلمرو ایران به شمار میرفت.
پس از این، افغانستان در تصرف اقوام و گروههای گوناگونی چون مغولها، ترکها و چینیها بود تا دیگر بار در آغاز دوره اسلامی زیر نفوذ فرمانروایان ایرانی چون طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان درآمد. سلجوقیان، خوارزمشاهیان، ایلخانیان، تیموریان و افشاریان از دیگر حکومتهای مهمی بودند که پس از غزنویان بر منطقه افغانستان حکم راندند.[۴] مرکز حکومت دو سلسله غزنوی (حک: 352-582ق.) و تیموری (حک: 782-911ق.) شهرهای غزنین و هرات بود که در ناحیه افغانستان قرار داشت.[۵] آغاز پادشاهی احمد شاه ابدالی به سال 1744م. آغاز تاریخ مستقل افغانستان است. سپس افغانستان زیر سلطه دو امپراطوری بریتانیا و روسیه قرار گرفت. به سال 1992م. نیروی مجاهدین که متشکل از گروههای گوناگون اسلامی بود، شکل گرفت و رژیم کمونیستی را شکست داد. البته مجاهدین نتوانستند دولت ملی برپا سازند و طالبان که از حمایت پاکستان سود میبرد، جای آنها را گرفت. رژیم طالبان با حمله ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا از هم پاشید. از سال 2001م. و پس از کنفرانس بن، بر اثر توافق گروههای افغان، دولت موقت روی کار آمد و سرانجام به سال 2004م. حکومت جمهوری اسلامی شکل گرفت.[۶]
قلمرو جغرفیایی
افغانستان سرزمینی است کوهستانی با مساحت 649000 کیلومتر مربع که حدود 5800 کیلومتر مرز مشترک دارد. این کشور از شمال با جمهوریهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان و از شرق و جنوب با پاکستان و از شمال شرقی از راه تنگه واخان با چین همسایه است و از مغرب نزدیک به 900 کیلومتر با جمهوری اسلامی ایران مرز مشترک دارد.[۷]این کشور که پایتختش شهر کابل است، به 34 ولایت تقسیم میشود.[۸]
جغرافیای طبیعی
افغانستان کشوری محصور در خشکی و کوهستانی است که بین آسیای جنوبی و آسیای میانه در طول جغرافیایی ۶۰ تا ۷۵ درجه شرقی و عرض ۲۹ تا ۳۸ درجه شمالی قرار گرفتهاست. بلندترین نقطه کشور قله نوشاخ به بلندای ۷٬۴۸۵ متر ارتفاع از سطح دریا در شمال شرقی کشور در مرز تاجیکستان است.
افغانستان از نظر جغرافیایی به سه منطقه متمایز از یکدیگر تقسیم میشود؛ دشتهای شمالی کشور که ناحیهای عمدتاً زراعی است. فلات جنوب غربی که بیشتر چشماندازی بیابانی و نیمهخشک دارد و ارتفاعات مرکزی از جمله رشتهکوه هندوکش که این دو را از هم جدا میکند. افغانستان اقلیم قارهای مرطوب (تابستان گرم و زمستان سرد) دارد. زمستانهای ارتفاعات مرکزی و شمال شرقی افغانستان بسیار سرد و خشن است. بهطوریکه میانگین دما در دی ماه به زیر ۱۵ درجه سلسیوس زیر صفر میرسد. از سوی دیگر مناطق کمارتفاع جنوب غربی (حوضه سیستان)، منطقه جلالآباد در شرق و دشتهای ترکستان در کنار رود آمودریا در شمال، تابستانهایی گرم دارند و میانگین دمای آنها در تیرماه به بیش از ۳۵ درجه میرسد.
کوهستان هندوکش در شمال شرق افغانستان منطقهای فعال از نظر زمینشناختی است و بسیار زمینلرزهخیز است که گاهی به رانش زمین و ریزش بهمن (برف کوچ) نیز منجر میشود.
در سال ۱۹۹۸ زلزلهای در این منطقه جان ۶ هزار نفر را گرفت. چهار سال بعد ۱۵۰ نفر در زلزله دیگری در هندوکش کشته شدند و در سال ۲۰۱۰ زلزله دیگری جان ۱۱ افغان را گرفته و ۲ هزار خانه را تخریب کرد. در سال ۲۰۱۴ نیز رانش زمین در بدخشان چندین هزار کشته بر جای گذاشت.[۹]
ولسوالیهای افغانستان
وُلُسوالی یا اولُسوالی یکی از واحدهای تقسیمات کشوری افغانستان است که معادل واحدی در حدود فرمانداری و شهرستان در ایران میشود. ولسوالی از واژهای مغولی برگرفته از ترکی قدیم اولوس یا ولوس است که در زبانهای مغولی و ترکی معنی قبیله و ایل را میدهد. همچنان واژهای ولسوال یا اولسوال به حاکم ولسوالی گفته میشود این کلمات در فارسی رایج در افغانستان کاربردی گسترده دارد.[۱۰] Afghanistan District-pus Faa.png
افغانستان هم اکنون دارای ۳۶۴ ولسوالی است.[۱۱]
مردم افغانستان
مردم افغانستان به یکی از زبانهای دری (فارسی) ۵۰ درصد، پشتو ۳۵ درصد، ازبکی، ترکمنی، پشهی، نورستانی و بلوچی سخن میگویند. بر اساس قانون اساسی افغانستان، زبانهای دری و پشتو زبانهای رسمی دولت افغانستان است.
زبان غالب در کابل پایتخت و بیشتر شهرهای شمال، مرکز و شمال غرب افغانستان دری است. زبان غالب در شهرهای قندهار و جلال آباد و بیشتر شهرهای جنوب شرق افغانستان پشتو است. زبان غالب در شهرهای شبرغان و میمنه، ازبکی است.[۱۲]
یک عید مقدس در افغانستان
در افغانستان سه روز تعطیل رسمی برای عید فطر در نظر گرفته شده است. این عید دارای تقدس زیادی برای مردم افغانستان است. معمولا مردم برای عید لباسهای نو خریده، کودکان و نوجوانان به دستهای خود حنا میبندند و عده زیادی از مردان و تعداد کمی از زنان برای نماز در مساجد جمع میشوند.
در این سه روز همسایهها برای دید و باز دید به خانههای یکدیگر میروند و عید را به هم تبریک میگویند. دید و بازدیدها به گونهای است که وقتی کسی به خانه دیگری رفت، دیگری نیز حتما باید به خانه او بیاید و اگر چنین نکند عمل او بی احترامی به شخص مقابل پنداشته میشود. در بعضی از روستاها مراسم عید به صورت دسته جمعی برگزار میشود به گونهای که زنان روستا با پخت نوعی نان به همراه همسران و کودکان خود در خانه بزرگ روستا جمع میشوند.[۱۳]
آموزش در افغانستان
در هنگام اشغال افغانستان توسط شوروی (دهه ۱۳۶۰) و جنگهای داخلی این کشور (دهه ۱۳۷۰)، شالوده آموزش و پرورش افغانستان از هم پاشید. در دورهٔ قدرت طالبان دختران خانهنشین شده و اجازهٔ تحصیل از آنها گرفته شد. در این دوره، به جای درسهای علمیمانند کیمیا و فیزیک در مدارس، بیشتر بر آموزشهای مذهبی تأکید میشد.
اکنون برآورد میشود کمتر از نیمی از مدارس افغانستان دسترسی به آب آشامیدنی داشته باشند. پس از یورش آمریکا به افغانستان در سال ۱۳۸۰ و فروپاشی طالبان، با روی کار آمدن دولت انتقالی وضعیت تحصیل اندکاندک رو به بهبودی میرود، ولی با این وجود هنوز بیش از ۶۰٪ مردم افغانستان از سواد خواندن و نوشتن بیبهرهاند.
اکنون ۱۳ دانشگاه و ۶ مرکز تربیت معلم، در سراسر افغانستان وجود دارد. در کنکور ورود به دانشگاه سال ۱۳۸۵ خورشیدی، ۸۰ هزار نفر شرکت کردهاند. برآورد مسئولان این است که حدود سی هزار دانشجو به علت نبود امکانات از ورود به دانشگاه محروم شوند.
ده درصد بودجه سالانه افغانستان به امور آموزشی اختصاص دارد، که از این میان هفت درصد آن مربوط به وزارت معارف (آموزش و پرورش) است، یک درصد مربوط به نهادهای پژوهشی و یک درصد مربوط به آموزش عالی است.[۱۴]
سیاست در افغانستان
افغانستان عضو سازمان ملل و اکو است.
حکومت در این کشور جمهوری اسلامی است. این کشور دو مجلس دارد: مجلس نمایندگان با ۲۴۹ عضو و مجلس سنا با ۱۰۲ عضو. سن قانونی در این کشور ۱۸ سالگی است.
نظام قضایی این کشور تلفیقی از قوانین شهروندی و دینی است. هماکنون احزاب زیادی در این کشور در حال فعالیت هستند.[۱۵]
روسای قوه قضائیه (قاضی القضات) افغانستان در رأس قوه قضائیه آن کشور قرار دارد[۱۶].این سمت هماکنون در اختیار سید یوسف حلیم است[۱۷].
فهرست رئیسان قوه قضائیه ۲۰۰۱-تاکنون
فضل هادی شینواری (۲۰۰۶–۲۰۰۱)، عضو تنظیم دعوت اسلامی افغانستان بود. عبدالسلام عظیمی (۲۰۱۴–۲۰۰۶)، یک استاد سابق در دانشگاه آریزونا در ایالات متحده آمریکا بود. سید یوسف حلیم (۲۰۱۴–کنونی)، معاون وزارت عدلیه افغانستان، معاون وزارت دارایی افغانستان، رئیس ادارهٔ عمومی قانونی وزارت دادگستری.
فهرست رئیسان قوه قضائیه قبل از ۲۰۰۱
عبدالسلام (دوره طالبان) عبدالکریم شادان (قبل طالبان)[۱۸].
روسای قوه قضائیه (قاضی القضات) افغانستان در رأس قوه قضائیه آن کشور قرار دارد[۱۹].این سمت هماکنون در اختیار سید یوسف حلیم است[۲۰].
فهرست رئیسان قوه قضائیه ۲۰۰۱-تاکنون
فضل هادی شینواری (۲۰۰۶–۲۰۰۱)، عضو تنظیم دعوت اسلامی افغانستان بود. عبدالسلام عظیمی (۲۰۱۴–۲۰۰۶)، یک استاد سابق در دانشگاه آریزونا در ایالات متحده آمریکا بود. سید یوسف حلیم (۲۰۱۴–کنونی)، معاون وزارت عدلیه افغانستان، معاون وزارت دارایی افغانستان، رئیس ادارهٔ عمومی قانونی وزارت دادگستری.
فهرست رئیسان قوه قضائیه قبل از ۲۰۰۱
عبدالسلام (دوره طالبان) عبدالکریم شادان (قبل طالبان)[۲۱].
جایگاه لویه جرگه در نظام حقوقی افغانستان
از گذشتههای دور، ملتها برای انجام کارهای بزرگ و سرنوشتساز، برای جنگ و صلح، برای عقد معاهده و در کل برای هر کاری که به سرنوشت مردم ارتباط مستقیم داشت، از جلسه و شورا استفاده میکردند تا تصمیمی که اخذ میشود از همه جوانب سنجیده شود و به سود همه باشد. در دین مبین اسلام و سیره نبی اکرم (ص) نیز به دفعات بر این امر تاکید شده است. مشورت به صورت سازمان یافته، امری است که سابقه بسیار کهن دارد.
این امر در افغانستان نیز سابقه نسبتاً طولانی دارد و از گذشته های دور مردم برای تصمیمات خود از ریش سفیدان و متنفذین مدد می جستند که کم کم این امر به یک رویه و عرف تبدیل شد و همه تصمیمات و کارهای بزرگ با مشوره و نظر بزرگان و ریش سفیدان انجام میگرفت. لویه جرگه مرکب از دو کلمه است: لوی یا لویه که یک واژه پشتو و به معنای بزرگ و کلان است و جرگه که یک واژه فارسی و به معنای اجتماع و مجلس میباشد.[۲۲]
جرگهها در افغانستان به چندین نوع هستند
لویَه جَرگه یا جرگهٔ بزرگ یا جرگهٔ ملی، به معنی «گردهمایی بزرگ سران قبایل افغانستان» است.
- جرگه محلی که در مقایسه با سایر جرگهها تاثیر محدود دارد. این جرگه از گذشتههای دور تا کنون در سراسر کشور وجود داشته است و عملیترین شیوه اداره اجتماعات در روستاها و شهرهای دوردست به حساب می آید.
- جرگه قومی است که به مسائلی میپردازد که یک یا چند قوم را در بر نمیگیرد. این جرگه در مورادی مانند برخوردهای قومی و یا بروز اختلافات و مسائل مهمی که تصمیمگیری و تلاش مشترک را میطلبد، تشکیل میشود. نوع دیگر، جرگههای موقت است که از طرف حکومت بر اساس اقتضای زمان در شرایط خاص ایجاد میشود و اعضای آن معمولاً متنفذین و بزرگان قوم هستند و بعد از تصمیمگیری از بین میروند.
- یکی دیگر از انواع جرگهها، لویه جرگه است که از نمایندگان تمام مردم افغانستان شکل گرفته و این جرگه در مورد مسائل مهم کشور تصمیم نمیگیرد. لویه جرگه یک مجلس عنعنوی افغانستان است که اولین لویه جرگه رسمی و تا حدی شبیه به لویه جرگه امروزی، در سال 1160 هجری در مزار شیر سرخ برگزار شد و پس از 9 روز بحث و مشورت، احمد شاه ابدالی را به عنوان پادشاه برگزید.
تاریخچه
لویه جرگه در بیشتر موارد از سوی پادشاه یا رئیسجمهور فراخوانده شده و اعضای آن میتوانند هم انتخابی و هم انتصابی باشند. نخستین جرگه در سال ۱۱۶۰ هجری قمری (۱۱۲۶ هجری خورشیدی / ۱۷۴۷ میلادی) برگزار شد. این جرگه که سرنوشت و آینده کشور تازهای به نام افغانستان را رقم زد، پس از کشته شدن نادر شاه افشار، در مزار شیر سرخ در قلعه نظامی نادرآباد به تاریخ مهرماه ۱۱۲۶ ه.ش برگزار شد و نُه روز به درازا کشید. پس از نُه روز مباحثه میان سران اقوام غلزایی، پوپلزایی، نورزایی، سدوزایی، بدیچی و دیگران، احمدشاه ابدالی از قوم سدوزایی به عنوان پادشاه برگزیده شد.
بقدرت رسیدن احمدشاه ابدالی توسط اولین لویه جرگه و تشکیل حکومت جدید در قندهار، در تاریخ بعنوان سنگ بنای جدایی افغانستان از ایران یاد میشود[۲۳]. لویه جرگه واژهای پشتو است که در زبان فارسی دری به معنی جرگه بزرگ است. جرگه واژهای فارسی و به معنی گروه و صف آمدهاست. جرگه در کاربردهای سیاسی-اجتماعی آن به معنی گردهمایی و نشست است. به عبارت دیگر هر مجلس، جلسه و اجلاسی که برای تصمیمگیری، نظرخواهی و رایزنی دربارهٔ یک امر محلی، ملی و قومی برگزار شود، جرگهاست.
نحوه گزینش اعضای لویه جرگه
«لویه جرگه» در افغانستان، به نشست بزرگ متنفذان قومی گفته میشود که بیشتر برای تصمیمگیریهای مهم کشوری برگزار میشود. این نشست که یک روش بدوی و فاقد سازوکارهای دمکراتیک است، بیشتر از سوی حاکمان و با هدف کسب مشروعیت داخلی یا مشروعیت دادن به یک تصمیم مهم برگزار میشود[۲۴].
محتوای جرگه برای سنجش آرای عمومی است. از این رو برخی آن را گونهای رفراندم یا همهپرسی خواندهاند. منظور از تشکیل جرگهها چارهجویی، رسیدگی و تصمیمگیری همگانی دربارهٔ یک مسئله سیاسی-اجتماعی است. معمولاً یک تَن اداره آن را به عهده میگیرد و موضوع خاصی را به همهپرسی میگذارد تا شرکتکنندگان روی آن مباحثه کنند.
برگزارکنندگان لویه جرگه میکوشند کسانی را به این نشست دعوت کنند که تابع دولت مرکزیاند و طرح و رویکردی در مخالفت با آنچه برگزارکنندگان میخواهند، در سر ندارند. به همین دلیل، در تاریخ افغانستان، هیچ لویه جرگهای نقشی جز تایید و رای مثبت به آنچه حاکمان افغانستان خواستهاند، نداشته است[۲۵].
روش انتخاب شرکتکنندگان لویه جرگه نیز، کاملا سنتی و غیردمکراتیک است. استاندارها (والی ها) موظف میشوند تا فهرستی از نمایندگان اقوام را در سطح شهرها و روستاها تهیه کنند و سپس از میان آنها، چهرههای حامی ساختار حاکم و حکومت مرکزی، به کابل دعوت شوند.
معمولا هزینهای برای رفت و برگشت و اقامت مهمانان، به اضافه مبلغی به عنوان «تحفه» به شرکتکنندگان پرداخت میشود. همچنین، چند روز پیش از آغاز نشست «لویه جرگه»، برگزارکنندگان طرح و برنامه مورد نظر خود را برای شرکتکنندگان در جلسههای خصوصی تشریح میکنند تا در جریان برگزاری نشست، دیدگاههای مخالف مطرح نشوند.
لویه جرگه ابزاری در راستای اهداف پشتون ها
لویه جرگه ساختاری به شدت سنتی و غیر شفاف دارد که از گذشته برای حل مشکلات بین اقوام مختلف پشتون و بیشتر در جنوب کشور افغانستان استفاده می شده که اکنون کارایی ندارد[۲۶] حاکمان پشتون افغانستان برای جلب حمایت پشتونها و نیز ارعاب غیرپشتونها، لویهجرگه را دست و پا کرده و از آن بهعنوان دستگاهی هژمونیک برای ایجاد اجماع استفاده کردهاند.
لویهجرگه اساسا چارچوبی است که در آن دولت افغانستان ایدههای تحریفشده غربی در رابطه با نمایندگی مردمی در دولت را وام گرفته و بر آن برچسبهای «پشتو» زده است[۲۷]
جرگه بیشتر با عرف پشتونوالی نسبت داشته و در میان اقوام دیگر، جایگاهی ندارد. هر چند که در طی سالهای متمادی سعی میکنند تا این جرگه را غیر قومی و غیر مذهبی نشان دهند ولی جرگه، در بیشتر موارد به سود طبقه حاکم و به عبارتی بهتر، ابزاری برای طبقه حاکم بوده است، تا اینکه بیانکننده منافع شهروندان جامعه باشد[۲۸].
امروزه لوي جرگه ابزاري در دست حاكمان پشتونيست است تا مجموعه اي از سران قومي، مذهبي، قبايل و پير مردان را جمع كنند و توسط آنها مٌهر تایيد بر استمرار برنامههاي غير قانوني و غير انساني خود بزنند[۲۹].
دولتهای حاکم در افغانستان به وسیلهی لویهجرگه خود را بهعنوان یک دولت پشتون جا زده، بر حاکمیت خود تأکید کرده، شهرت تاریخی و نمادهای قبیلهای شان را برجسته کرده، و در نهایت بدین وسیله به ارعاب و ترساندن اقوام غیر پشتون می پردازند[۳۰]. بطور نمونه به توصیه لارد و بِرنِس؛ مشاوران انگلیسی برای اولین بار نام افغانستان در لویه جرگه پغمان به تصویب رسید و از آن پس نام افغانستان بجای نام تاریخی خراسان بکار برده شد[۳۱].
نقش لویه جرگه در بقدرت رساندن مجدد طالبان
تاریخ افغانستان گواه برآن است که، جرگه های متعددی در افغانستان راه اندازی گردیده، که بیشترین آن در مواقع پادشاه تراشی ها و حکومت سازی ها، در گیر و دار رقابتهای سران قبایل، و یا هم زمانی که زمامداران و اربابان شان، از طریق جنگ موفق به حفظ و یا تصرف قدرت در جامعه نبوده و محتاج کسب مشروعیت از جانب مردم میباشند، دایر گردیده است [۳۲].
به باور کارشناسان، مدّتها پیش از آنکه سیر سقوط دولت به دست طالبان آغاز شود نیروهای امنیتی به دستور مقامات حکومت مرکزی به ویژه اشرف غنی و مشاوران او از جنگیدن بازداشته می شدند[۳۳]
حمدالله محب مشاور امنیت ملی دولت اشرف غنی نیز در مصاحبه خود اعتراف کرد ارگ ریاست جمهوری به طور مستقیم و پیوسته با رهبران شبکه حقانی در ارتباط بوده وی همچنین اعتراف کرده که آنها نیت داشتند تا قدرت را ازطریق لویه جرگه به طالبان بسپارند[۳۴]
بسم الله محمدی؛ سرپرست وزارت دفاع در روزهای منتهی به سقوط اعلام کرد که سقوط کابل ناگهانی نبوده و طالبان و اشرف غنی پیشتر در این زمینه توافق و تبانی کرده بودند و بهطور پیچیدهای، دیگر بازیگران سیاست و قدرت در پایتخت را غافلگیر کردند. قدرت به طور تدریجی و برنامهریزی شده از سوی اشرف غنی و تیم قومی او به سران شبکه تروریستی حقانی(از پشتون های غلزایی) واگذار شده است[۳۵].
آخرین لویه جرگه دولت اشرف غنی همان تصمیمی را گرفت که از قبل اتخاذ شده بود. شرکتکنندگان فرمایشی لویه جرگه تصمیم گرفتند که شش هزار زندانی طالبان شامل ۴۰۰ زندانی خطرناک، قاچاقچیان بینالمللی، آدمربایان و متهمان به کشتارها، آزاد شوند. در پایان لویه جرگه گفته شد که تصمیم آزادی زندانیان طالبان را نمایندگان مردم گرفتند و درنهایت این تصمامیم بعنوان یکی از دلایل سقوط دولت جمهوری اسلامی افغانستان برشمرده شد[۳۶]
پس از فرار اشرف غنی از افغانستان حامد کرزی که به برادری با طالبان مشهور است، چون در دوره حاکمیتش بر افغانستان مانع حملات هوایی به مواضع طالبان شد و با نام مصلحت ملی، هرگز به صراحت از جنایتهای طالبان حرفی نزد و برعکس، چهرهها و حرکتهای ضد طالبان را در دوره حاکمیتش بر افغانستان تضعیف کرد[۳۷]در گفتگو با طالبان خواستار احیای قانون اساسی دوران ظاهر شاه که در سال ۱۳۴۳ خورشیدی به تصویب رسیده است شد، و همزمان پیشنهاد کرد تا لویه جرگه برگزار شود و درباره آینده کشور و مسائلی چون حکومت، قانون اساسی و پرچم ملی تصمیم بگیرد. این در حالی است که به باور بسیاری از کارشناسان، احیای دوباره قانون اساسی منسوخ دوران شاهنشاهی یک بازگشت ویرانگر و غیرقابل جبران به گذشتهای سیاه و تاریک است؛ قانونی که حقوق اقلیت ها را به رسمیت نمی شناسد به شاه به مثابه سایه خدا و سلطان بلامنازع سرنوشت مردم قدرت نامحدود اعطا میکند و حکومت را به طرز انحصاری در اختیار یک گروه خاص قرار میدهد وجز آنکه دیکتاتوری را توجیه و تشریع کند و بسیاری از اقوام و مذاهب افغانستان را از دستیابی به حقوق عادلانه خود در ساختار قدرت بازبدارد هیچ پیامد دیگری نخواهد داشت[۳۸]
گاهشماری لویه جرگههای مهم
لویه جرگههای مهمی که تاکنون برگزار شدهاند عبارتند از:[۳۹]
۱۱۲۶ شمسی (اکتبر ۱۷۴۷) به مدت ۹ روز در قلعه نظامی نادرآباد قندهار تشکیل شد و نتیجه آن تأیید پادشاهی احمدشاه درانی بود [۴۰].
۱۲۲۰ خورشیدی (۱۸۴۱) همایشی ۱۲ نفره در کابل، در خانه عبدالله اچکزایی به ریاست محمد زمان خان، که نتیجه آن فراخوانی مردم در جنگ اول افغان و انگلیس بود.
۱۲۴۴ خورشیدی (۱۸۶۵) نشستی دو هزار نفره در کابل به ریاست امیر شیرعلی خان، پادشاه وقت افغانستان، که نتیجه آن حمایت از سلطنت امیر شیرعلی خان و تحکیم پایه سلطنت او در برابر برادرانش بود.
۱۲۷۲ خورشیدی (۱۸۹۳) در کابل به ریاست امیر عبدالرحمان خان، پادشاه وقت، تشکیل شد و نتیجه آن تأیید پیمان دیورند دربارهٔ تعیین مرز میان افغانستان و هند بریتانیایی بود.
۱۲۹۴خورشیدی (۱۹۱۵) نشستی با شرکت ۵۴۰ نفر در کابل به ریاست امیر حبیبالله خان، پادشاه وقت، که نتیجه آن اعلام بیطرفی افغانستان در جنگ جهانی اول بود.
۱۱ سنبله ۱۳۲۰ (۲ سپتامبر ۱۹۴۱) نشستی ۸۰۰ نفره در کابل به ریاست محمد هاشم، نخستوزیر و عم محمد ظاهر، پادشاه وقت، که نتیجه آن تأیید بیطرفی افغانستان در جنگ دوم جهانی و اخراج اتباع آلمانی و ایتالیایی از کشور بود.
۲۲ عقرب ۱۳۲۸ (۱۴ نوامبر ۱۳۴۹) همایشی با شرکت ۴۵۲ نفر در کابل به ریاست محمد گلخان، یکی از حامیان عمده قضیه «پشتونستان» در افغانستان. نتیجه آن تأیید سیاست حمایت دولت افغانستان از منطقه پشتوننشین (پشتونستان) پاکستان و بیاعتبار اعلام کردن معاهده دیورند (۱۸۹۳)، پیمان افغان و انگلیس (۱۹۰۵)، پیمان راولپندی (۱۹۱۹) و پیمان ۱۹۲۱ افغان و انگلیس بود.
زمستان ۱۳۰۱ (۱۹۲۳) جرگهای ۸۷۲ نفره در جلالآباد به ریاست امانالله خان، پادشاه وقت افغانستان. نتیجه آن تصویب نخستین قانون اساسی کشور بود.
۱۳۰۳ خورشیدی (۲۸ سرطان-۹اسد؛ ۱۹۲۴ میلادی) با شرکت ۱۰۴۶ نفر در پغمان و کابل به ریاست امانالله خان، پادشاه وقت. نتیجه آن تعدیل قانون اساسی افغانستان بود.
سنبله/شهریور ۱۳۰۷ (۱۹۲۸) با تعداد اعضا ۱۱۰۰ نفر در پغمان کابل به ریاست امانالله خان، پادشاه وقت، تشکیل شد. نتیجه آن تشکیل مجلس شورای ملی با ۱۵۰ عضو، اجباری شدن خدمت سربازی، و کشف حجاب بود. در این لوی جرگه، ثریا همسر شاه امانالله بدون حجاب سنتی حاضر شد و شاه اعضای جرگه را ملزم به پوشیدن لباس غربی کرد.
۱۳۰۹ (۱۹۳۰) نشستی با ۳۰۱ عضو به ریاست محمد هاشم، نخستوزیر و برادر محمد نادر خان پادشاه وقت در کابل. نتیجه آن حمایت از پادشاهی نادر خان و تشکیل هیاتی برای تهیه دومین قانون اساسی کشور بود. این جرگه همچنین یک هیئت ۱۰۵ نفری را موظف به تصویب دومین قانون اساسی کشور کرد. دومین قانون اساسی یک سال بعد تحت عنوان «اصولنامه اساسی» به تصویب رسید.
۱۸–۲۹ شهریور ۱۳۴۳ (۱۹۶۴) این نشست در کابل برگزار شد. تعداد اعضا آن ۴۵۲ نفر، رئیس آن محمد ظاهر پادشاه، و نائب رئیس لوی جرگه دکتر عبدالظاهر رئیس مجلس یازدهم بود. نتیجه آن تصویب نخستین قانون اساسی دموکراتیک کشور بود که بر پایه آن خانواده سلطنتی از دخالت در امور حکومتی و سیاسی ممنوع و قدرت به نخستوزیرانی خارج از خانواده سلطنتی و پارلمان منتخب واگذار شد. تفکیک قوا، آزادی رسانهها و گروههای سیاسی و برابری حقوق اتباع از مواد برجسته این قانون بود.
۱۰–۲۵ دلو ۱۳۵۵ (۳۰جنوری-۱۴ فبروری ۱۹۷۷) با شرکت ۳۴۹ نفر در کابل برگزار شد. رئیس گردهمایی محمد داوود خان، رئیسجمهوری، و نائب رئیس همایش عزیزالله واصفی بود. نتیجه این لویه جرگه تصویب قانون اساسی نظام جمهوری و انتخاب محمد داوود خان به عنوان رئیسجمهوری بودو
۱۳۶۴ (۱۹۸۵) با شرکت ۱۷۹۶ نفر در دانشگاه پلیتکنیک کابل و به ریاست عبدالرحیم هاتف، و نائب رئیسی عبدالواحد سرابی تشکیل شد که نتیجه آن حمایت از سیاستهای دولت در مورد مسائل خارجی و داخلی بود. برگزاری این جرگه نخستین اقدام دولت تحت حمایت شوروی سابق برای بازگشت به سنتهای اجتماعی برای حل مسائل سیاسی بود.
۸–۹ قوس/آذر ۱۳۶۶ (۲۹–۳۰ نوامبر ۱۹۸۷) به ریاست عبدالرحیم هاتف در دانشگاه پلیتکنیک کابل تشکیل شد و نتیجه آن تصویب ششمین قانون اساسی و انتخاب دکتر نجیبالله به ریاست جمهوری بود. این جرگه همچنین قانون اساسی را تعدیل کرد و در این قانون اسلام به عنوان دین رسمی کشور پذیرفته شد و به مذاهب حنفی و جعفری رسمیت داده شد. پیش از آن تنها مذهب حنفی به رسمیت شناخته میشد.
۱۳۸۱ (۲۴حمل- ۱۱جوزا) این یک لویه جرگه اضطراری با شرکت ۱۵۵۱ نفر در کابل بود که ریاست آن را اسماعیل قاسمیار برعهده داشت. نتیجه آن انتخاب حامد کرزی به عنوان رئیس دولت انتقالی بود. این «لویه جرگه اضطراری» برای نخستین بار شاهد سهم ۱۱ درصدی زنان بود و همچنین نخستین بار مردم در انتخاب اعضای آن شرکت داشتند.
قوس ۱۳۸۲ نام آن لویه جرگه قانون اساسی بود که با شرکت ۵۰۰ نفر و ریاست صبغتالله مجددی در کابل تشکیل شد و نتیجه آن تصویب هشتمین قانون اساسی بود.
جوزا ۱۳۸۹ (جون ۲۰۱۰) جرگه مشورتی صلح که با شرکت ۱۶۰۰ نفر در کابل با ریاست برهانالدین ربانی تشکیل شد و نتیجه آن تأیید برنامه صلح حکومت حامد کرزی بود. حامد کرزی در پی این جرگه، شمار زیادی از زندانیان طالبان را آزاد کرد و شورای عالی صلح را هم به ریاست برهانالدین ربانی تشکیل کرد، هر چند برهانالدین ربانی جان خود را در این راه از دست داد.
۲۵ عقرب/آبان ۱۳۹۰ نشست چهار روزه این لویه جرگه در کابل به بررسی همکاری استراتژیک با آمریکا و موضوع مصالحه با طالبان پرداخت. طالبان تهدید کرده بود این مجمع را که بیش از دو هزار سرکرده سیاسی و اجتماعی در آن شرکت داشتند مختل خواهد کرد. همزمان با این لویه جرگه راکتهایی در کابل شلیک شد.
صبغتالله مجددی ریاست این لویه جرگه را برعهده داشت و او نعمتالله شهرانی را به عنوان معاون اول، محمدعارف نورزی را معاون دوم، محمدعلم ایزدیار را منشی اول، حیات الله بلاغی را منشی دوم و صفیه صدیقی را به عنوان سخنگوی جرگه اعلام کرد[۴۱].
شهرها ی مهم افغانستان
هرات در باختر افغانستان، قرار دارد و مهمترین شهر صنعتی و فرهنگی افغانستان است.
کابل در خاور افغانستان قرار دارد و پایتخت کشور است.
بامیان خرابههای به جا مانده از بوداییان. سازههای بلند این خرابهها، زمانی یکی از عجایب جهان به شمار میآمد.
غزنی در جنوب خاوری، بین کابل و قندهار.
'قندهار شهری در جنوب افغانستان که متاثر از حضور طالبان بوده است و در حال حاضر سفر به این شهر امن نیست.
مزار شریف محلی که مسجد فیروزهای با کاشیکاریهای بینظیر در آن واقع شده است و نقطهای است برای رفتن به ازبکستان.
قندوز یک شهر مهم در شمال خاوری که نقطه گذری به تاجیکستان میباشد.
مساجد و بناهای تاریخی افغانستان
مقبره منسوب به امام علی(ع)
بنابر باور شیعیان که بر شواهد و ادله تاریخی مبتنی است مدفن امام علی(ع) در نجف اشرف است. بعضی نیز احتمال میدهند شخص مدفون در مزار شریف، امام زادهای فقیه و شاعر است که در قرن پنجم قمری در بلخ میزیسته و اشتراکاتی با امام علی داشته است که سبب شدهاند او را با امام علی(ع) اشتباه بگیرند. از جمله نام، کنیه و لقب او همانند امام علی(ع) و نام پدرش ابوطالب بوده است. آیتالله نجفی مرعشی از نسب شناسان معاصر تصریح کرده است که این اشتباه ناشی از شباهت نام او و پدرش به نام امام علی(ع)و پدر آن حضرت است.[۴۲]
گویا کهنترین منبعی که از مدفن منسوب به امام علی(ع)یاد کرده، کتاب الاشارات الی معرفة الزیارات نوشته علی بن ابیبکر هروی(درگذشتۀ ۶۱۱ق.)است که این باور را نادرست خوانده و قبر امام(ع)را در نجف دانسته است.
برخی محققان نسب این امامزاده را چنین ثبت کردهاند:ابوالحسن علی بن ابوطالب حسن بن ابوعلی عبیدالله بن محمد بن عبیدالله بن علی بن حسن امیر بن حسین بن جعفر حجت بن عبیدالله بن حسین اصغر بن علی بن الحسین(ع)[۴۳]
مسجد عبدالرحمن (مسجد بزرگ کابل)
مسجد عبدالرحمن، که آن را مسجد[۴۴] بزرگ کابل نیز میخوانند، یکی از بزرگترین مساجد افغانستان است. این مسجد در سه طبقه و در زمینی به وسعت تقریبی 15 هزار مترمربع ساخته شده است. یکی از طبقات مسجد فقط مختص بانوان است. نام مسجد برگرفته از نام یکی از تجار بزرگ افغان موسوم به حاجی عبدالرحمن است. او که کار ساخت مسجد را در سال 2001 میلادی آغاز کرده بود پیش از پایان آن چشم از جهان فروبست، اما پسران عبدالرحمن کار او را ادامه دادند تا اینکه کار ساخت مسجد در سال 2009 به پایان رسید و در سال 2012 رسما گشایش یافت. مسجد عبدالرحمن 14 گنبد و دو گلدسته دارد و 10 هزار نمازگزار را در خود جای میدهد.
زیارتگاه سخی
در دامنه کوه علیآباد در شمالغربی کابل در منطقهای موسوم به کارتهسخی، زیارتگاهی وجود دارد که در آن خرقهای منسوب به رسول خدا (ص) نگهداری میشود. نوشتهاند که این خرقه از سال 1109 تا 1181 قمری در فیضآباد بدخشان بود. در سال 1181 خرقه هنگام انتقال از بدخشان به قندهار بین راه حدود 8 ماه در این محل نگهداری شد. مردم به همین سبب در محل نگهداری خرقه زیارتگاهی بهپا میکنند. خرقه منسوب به پیامبر خدا (ص) هماکنون در زیارتگاه خرقه شریفه قندهار نگهداری میشود.
موزه ملی افغانستان
موزه ملی افغانستان در جنوبغربی کابل تا پیش از سال 1992 حدود 100 هزار اثر باستانی را در خود جای داده بود. پس از شروع جنگ داخلی افغانستان شمار زیادی از آنها غارت و به اروپا منتقل شدند. در این موزه آثاری از ادوار مختلف تاریخی از جمله دوران ماقبل تاریخ، عصر برنز و آهن، دوره هخامنشیان، دوره کوشانیان و دوره اسلامی نگهداری میشود.
باغ تاریخی بابُر
باغ بابُر، پارکی تاریخی در پایتخت افغانستان و آخرین مکان تاریخی بهجای مانده از دوره امپراتوری گورکانی هند است. این باغ بهصورت پلکانی و بهسبک پردیسهای ایرانی ساخته شده است. لذا آب نیز بهصورت آبشاری در جوی جریان یافته و پایین میآید. بابر، موسس امپراتوری گورکانی هند بود و این باغ به دستور وی ساخته شد. گفته میشود که بابر بهجهت علاقه خود به این باغ وصیت کرد تا پس از مرگ پیکرش را آنجا دفن کنند. هماکنون نیز درون محوطه باغ بنایی مسقف با آرامگاهی در آن به چشم میخورد که احتمالا مدفن بابر است.
بند قرغه
قرغه، سد و ذخیرهگاهی آبی نزدیک کابل است که امکانات لازم برای تفریحاتی همچون قایقسواری، موجسواری، و گلف در اطراف آن فراهم، و هتلی نیز بر کرانهاش ساخته شده است. سد قرغه را در سال 1933 میلادی ساختهاند. ارتفاع سد 30 متر، طول آن 450 متر و مساحت آبگیر نیز بیش از 48 کیلومتر مربع است.
قصر دارالامان
احداث قصر دارالامان در دهه 1920 میلادی آغاز شد. قصر را مهندسی آلمانی به نام والتر هاردن و گروهی از مهندسان همکار او طراحی کردهاند. پس از آنکه احداث کاخ تقریبا پایان یافت مدتها بلااستفاده ماند. قصر دارالامان در دسامبر 1968 دچار آتشسوزی و پس از مرمت به وزارت دفاع واگذار شد. این بنا در دهه 1990 و در خلال جنگ داخلی افغانستان آسیب دید. تا این اواخر برای بازسازی آن اقدامی صورت نگرفته بود تا اینکه در سال 2016 مرمت آن آغاز شد.
مسجد نهگنبد (مسجد حاجی پیاده)
مسجد تاریخی نهگنبد در نیمه دوم قرن 9 میلادی و در دوران سامانیان ساخته شد. این مسجد در 3 کیلومتری جنوب شهر بلخ قرار دارد. امروزه از این بنا چیز زیادی باقی نمانده است. ورودی مسجد نهگنبد به 9 قسمت تقسیم شده است که هر یک در گذشته با گنبدی مسقف شده بود. دیوارهای بیرونی بنا از آجرهای خشتی ساخته شده است. مردم هنگام بازدید از این مسجد آرامگاه شخصی به نام حاجی پیاده را نیز زیارت میکنند که در قرن 15 میلادی در اینجا دفن شده است.
مسجد سبز
مسجد سبز در دوره تیموریان ساخته شده است. کار احداث مسجد در سال 1419 آغاز و در سال 1421 پایان یافت. متاسفانه ساختمان مسجد بهخاطر کمتوجهی و نیز جنگهای چنددهساله آسیب دیده است، اما حیاط یا محوطه بیرونی بهخوبی محفوظ مانده و مردم میتوانند آنجا نماز بخوانند. بنای مسجد سبز، آجری و درهای آن چوبی است. برای تزیین مسجد نیز از لاجورد استفاده شده است.
مسجد جامع قندهار و زیارتگاه خرقه شریفه
افغانها زیارتگاه خرقه شریفه منسوب به پیامبر خدا (ص) را یکی از مقدسترین اماکن مذهبی خود دانسته و آن را قلب افغانستان مینامند. این زیارتگاه در مجاورت مسجد جامع قندهار است و در آن خرقهای نگهداری میشود که مردم معتقدند متعلق به رسول خدا (ص) است.
مزار شریف (مسجد آبی یا مسجد کبود)
طبق منابع و شواهد معتبر تاریخی، مسجد کبود یا مسجد آبی مزار شریف مدفن امامزادهای فقیه و شاعر به نام ابوالحسن علی بن ابوطالب از نوادگان امام سجاد علیهالسلام است که در قرن 5 هجری میزیسته است. همین تشابه اسمی سبب شده است تا اهل سنت افغانستان عموما گمان کنند که مسجد کبود مزار امام علی علیهالسلام است. شیعیان به این مسجد احترام میگذارند، اما ادله و شواهد محکم تاریخی و روایی آنها جای تردیدی باقی نمیگذارد که مزار امام اول شیعیان حضرت علی علیهالسلام در نجف اشرف است.
مسجد جامع هرات
مسجد جامع هرات قدیمیترین و پنجمین مسجد بزرگ جهان است. این مسجد در دوره تیموریان ساخته شده است. مسجد جامع هرات بر زمینهای بهجای مانده از دو آتشکده زرتشتی بنا شد که قبلا بهعلت وقوع زمینلرزه و آتشسوزی ویران شده بودند. احداث مسجد در سال 807 هجری قمری برابر با 1404 میلادی به پایان رسیده است.
ارگ هرات (قلعه اختیارالدین)
ارگ هرات یا قلعه اختیارالدین بنایی تاریخی است که از دوران اسکندر مقدونی به جای مانده است. تاریخ ساخت این دژ به سال 330 پیش از میلاد برمیگردد. طی 2000 سال اخیر امپراتوریهای زیادی این ارگ را بهعنوان مقر اصلی خود برگزیدهاند و این بنا قرنهای متمادی بارها ویران و از نو بازسازی شده است. مساحت این قلعه خشتی حدود 5000 متر مربع و ارتفاع بلندترین نقطه آن 20 متر است. این دژ که بر اثر چند دهه جنگ، در آستانه فروپاشی بود طی سالهای 2006 تا 2011 بازسازی شد. ارگ هرات اکنون به موزه تبدیل شده است.
پارک ملی بند امیر
بند امیر، اولین پارک ملی افغانستان، در ولایت بامیان واقع شده است. این پارک متشکل از 6 دریاچه عمیق است که با نوعی سنگ آهک متخلخل موسوم به تراورتن از هم جدا شدهاند. این دریاچهها در کوههای هندوکش قرار گرفتهاند. ساکنان منطقه غالبا از نژاد هزاره و عمدتا شیعه هستند. پس از به ثبت رسیدن این پارک در سال 2009 ادارهای برای حفاظت از آن تاسیس شد.
تندیسهای بودا در بامیان
این پیکرهها یکی به ارتفاع 53 و دیگری 35 متر در دل کوه کندهکاری شده بودند. تاریخ ساخت پیکره بزرگتر را سال 554 و پیکره کوچکتر را 507 میلادی دانستهاند. نیروهای طالبان هر دو پیکره را در سال 2001 تخریب کردند. در سال 2008 کاوشهای بیشتر در این محل به کشف چند غار و پیکره دیگری از بودا منجر شد. بر دیواره غارها نقوشی از سدههای پنجم و نهم میلادی به جای مانده است.
شهر ضحاک (شهر سرخ)
دیگر اثر تاریخی بامیان، ویرانههای شهر ضحاک یا شهر سرخ است. این شهر در روزگاران قدیم 3000 سکنه داشت و سرانجام در سال 1222 میلادی به دست چنگیزخان ویران شد. علت اینکه گاهی این شهر را شهر سرخ میخوانند، صخرهها و درههای سرخرنگ اطراف آن است. طبق یکی از افسانههای محلی، در قدیم شاهی به نام ضحاک بر این دژ فرمان میرانده که برخی از اوصاف او شبیه ضحاک در شاهنامه فردوسی است.
تخت رستم سمنگان
تخت رستم سمنگان، یکی از آثار تاریخی معروف این ولایت است. این بنا که در قدیم عبادتگاه بوداییان بود، متشکل از سکویی کروی است که معبدی چهارگوش روی آن ساخته و خود سکو نیز توسط خندقوارهای از زمینهای اطراف جدا شده است. گفتنی است در شهر بلخ افغانستان نیز محل باستانی دیگری با نام تپه رستم و تخت رستم وجود دارد و نباید آن را با تخت رستم سمنگان اشتباه گرفت.[۴۵]
اقتصاد در افغانستان
اقتصاد افغانستان در حال نوسازی خود پس از سالها جنگ و درگیری است. با این حال پس از فروپاشی طالبان در سال ۲۰۰۱ رو به رشد نهاده است.
۵۳ درصد از مردم این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند و به دلیل همین وضعیت نامناسب اقتصادی و فقر است که بخش زیادی از مردم آن به کشورهای همسایه از جمله ایران و برخی کشورهای آمریکایی و اروپایی مهاجرت کردهاند.
حدود ۸۱ درصد مردم این کشور در بخش کشاورزی، ۱۱ درصد در صنعت (اغلب بافندگی) و ۹ درصد در بخش خدمات مشغول به کارند.
۲۲ درصد محصولات این کشور به هند، پاکستان، آمریکا، انگلیس، دانمارک و فنلاند صادر میشود.
واردات به افغانستان هم از کشورهای پاکستان، آمریکا، آلمان و هند است.
بیشترین بدهی این کشور به روسیه و نیز صندوق بینالمللی پول است. پس از سقوط طالبان بیش از ۶۰ کشور جهان قول کمک به این کشور را دادند. صنایع زیادی در افغانستان موجود نیست. با این حال صنعت قالیبافی، فرشهای دستی، گلیم و نمد در این کشور به طور خودجوش وجود دارد. افغانستان سالانه حدود دو و نیم میلیون متر مربع فرش صادر میکند.[۴۶]
دین مردم افغانستان
اسلام دین رسمی افغانستان است که در ماده دوم قانون اساسی ثبت شده است.[۴۷] در ماده بعدی آمده که «در افغانستان هیچ قانون نمیتواند مخالف معتقدات واحکام دین اسلام باشد.»[۴۸] تقویم رسمی این کشور، هجری خورشیدی است و ماههای آن، همان برجهای دوازده گانه فلکی است.[۴۹] در نشان رسمی افغانستان نیز اجزای اسلامی وجود دارد. دین مردم افغانستان پیش از ظهور اسلام، بودایی و نیز زرتشتی بوده است. اکنون پیروان مذهب حنفی (سنی) در اکثریت و پیروان مذهب شیعه در اقلیت هستند. همچنین پیروان گروههای صوفی مانند نقشبندیه و نیز طرفداران عقاید سلفیه در این کشور وجود دارند؛ اما آمارهای دقیقی درباره تعداد پیروان ادیان و مذاهب مختلف در افغانستان وجود ندارد.
اولین بار در ماده ۱۳۱ قانون اساسی افغانستان مصوب ۱۳۸۲ش، حقوق اقلیت شیعه به رسمیت شناخته شد:
محاکم برای اهل تشیع، در قضایای مربوط به احوال شخصیه، احکام مذهب تشیع را مطابق به احکام قانون تطبیق مینمایند. در سایر دعاوی نیز اگر در این قانون اساسی و قوانین دیگر حکمی موجود نباشد، محاکم قضیه را مطابق به احکام این مذهب حل و فصل مینمایند.
بیشتر شیعیان افغانستان، معتقد به مذهب شیعه امامیه هستند. شیعیان اسماعیلی نیز در مناطقی از افغانستان حضور دارند. آمار دقیق از پیروان مذاهب در افغانستان وجود ندارد. درصد شیعیان بین ۲۵٪ تا ۳۰٪ برآورد شده است.[۵۰] اکثریت شیعیان افغانستان از قوم هزاره هستند. قزلباشها، سادات و گروههایی از هراتیها، تاجیکها، بلوچها، ترکمنها و پشتونها، دیگر اقوام و طوایف شیعه افغانستان را تشکیل میدهند.[۵۱]
ورود اسلام به افغانستان
مسلمانان از دو سو وارد افغانستان شدند؛ ابتدا از سوی هرات و مرو در غرب و شمال[۵۲] و دیگری بعدهااز طریق سیستان در جنوب.[۵۳]
اولین ارتباط مردم افغانستان کنونی با مسلمانان، در جریان تعقیب و گریز یزدگرد سوم، آخرین شاه ساسانی بود[۵۴]. در سالهای ۲۸تا۳۳ق (۶۶۲-۶۴۲م)، همزمان با خلافت عمر و عثمان و پس از تصرف بخش بزرگ سرزمینهای تحت سلطه ساسانی توسط مسلمانان، یزدگرد سوم، به مناطق بلخ و تخار در شمال افغانستان کنونی گریخت [۵۵]. مسلمانان در تعقیب او به فرماندهی احنف بن قیس، نیشابور، سرخس و ابیورد را تصرف کرده و با حاکمان مرو، هرات و بلخ در برابر گرفتن جزیه به صلح رسیدند[۵۶].و برخی مناطق را نیز بازور تصرف کردند[۵۷]. یعقوب لیث صفاری، در نیمه دوم قرن۳ق، نیمه شرقی افغانستان فعلی یعنی غزنی و کابل را فتح کرد.[۵۸]
شیعیان اولیه افغانستان
برخی از مورخین اعتقاد دارند رواج اسلام در افغانستان در هر دو مذهب آن یعنی تسنن و تشیع همزمان بوده است.[۵۹] اینان معتقدند شیعیان هزاره (غور) با نامهای از طرف امام علی که توسط خواهرزاده ایشان و والی خراسان، جعدة بن هبیره آورده شد، مسلمان شدند و پس از شهادت امام، از عمل به دستور معاویه برای لعن امام علی خودداری کردند.[۶۰] عدهای نیز رواج تشیع را در افغانستان به دوران بنیعباس و مهاجرت علویان به خراسان ارتباط میدهند.[۶۱] از طرفی رشیدالدین فضلالله، تاریخنگار قرن ۷ق در زمان ایلخانیان، رواج تشیع را در افغانستان مربوط به تشیع غازان خان، فرزند بزرگ هلاکو خان، به همراه برادرش اولجایتو و فرزندش ابوسعید، دانسته است. آرمین ومبری، شرقشناس (۱۹۱۳-۱۸۳۲م) بیان کرده که مذهب شیعه در دوران صفویه و در پادشاهی شاه عباس که متولد هرات بود، وارد افغانستان شده است.[۶۲]
فرق و مذاهب در افغانستان
در کشور افغانستان فرق و مذاهب و روشهای سلوکی صوفیه متعددی وجود دارد که فرق و مسالک فعال و عمده آنها عبارتاند از:
فرق فقهی: حنفی، شیعه، حنبلی (سلفیِ)
فرق کلامی: شیعه و ماتریدیه
مسلکهای صوفیه: قادریه، نقشبندیه، چشتیه
فرق فقهی در افغانستان
مذهب فقهی حنفی
غالب مردم مسلمان افغانستان از پیروان مذهب حنفی هستند، گرچه در این زمینه، آمار دقیق رسمی وجود ندارد، اما آنچه بیشتر پژوهشگران، بهطور تقریبی ارائه کردند، پیروان مذهب حنفی را بین 60 تا 70 درصد از کل جمعیت افغانستان اعلام داشتهاند. که از اقوام پشتون، تاجیک، ترکمن، عرب، بلوچ، ایماق، قرقیز، قزاق، نورستانی، هزاره ترکیب یافته است. پیروان مذاهب دیگر اهل سنت مثل شافعی، حنبلی و مالکی یا وجود ندارند و یا اینکه در خفایند و کسی به پیروی ازاینگونه مذاهب شهرت نیافته است.
مذهب شیعه امامیه
از نظر جمعیت، شیعیان افغانستان، دومین مذهب مردم افغانستان بهحساب میآیند که عمدتاً جمعیت شیعیان افغانستان را تشکیل میدهند. البته در این زمینه آمار دقیق از تعداد پیروان این مذهب وجود ندارد، ولی بیشتر پژوهشگران شیعه، آمار تقریبی 30 درصد را از کل جمعیت افغانستان، پیروان این مذهب به شمار میآورند.
مذهب اسماعیلیه
ر افغانستان، پیروان مذهب اسماعیلیه که عده معدودی هستند در نواحی دوشی و کیلهگی و بخشهای از دره صوف و بدخشان و در مناطق از بامیان، شیبر، شنبل، عراق و دره میدان در نواحی سیاهسنگ و کالو در پروان، منطقه شیخ علی و سرخ پارسا زندگی میکنند و رهبر فعلی این فرقه در افغانستان را حاج سید منصور نادری معروف به سید کیان به عهده دارد که در درّه به نام درّه «کیان» زندگی میکند، ازاینرو اسماعیلیها به نام «کیانی» نیز مشهورند. [۶۳]
اسامی احزاب فعال سیاسی
در سال ۲۰۰۹ قانون جدید احزاب سیاسی افغانستان نافذ شد. مطابق به این قانون هر حزب سیاسی قابل جواز باید حد اقل ۱۰ هزار عضو و در ۲۰ ولایت دفتر داشته باشند. در آماری که در سایت وزارت عدلیه قرار گرفتهاست تا اکنون ۷۲ حزب ثبت و دارای مجوز فعالیت هستند.
حزب ترقی افغانستان/ حزب نهضت ملی گرایی افغانستان/ حزب اجماع روشنگران ملی افغانستان/ حزب متحد ملی افغانستان/ حزب نهضت همبستگی ملی افغانستان/ حزب پیوند ملی افغانستان/ حزب وحدت اسلامی افغانستان/ حزب جمهوری خواهان افغانستان/ حزب ملی وطن/ حزب انصاف ملی اسلامی افغانستان/ حزب دعوت اسلامی افغانستان/ حزب محاذ ملی اسلامی افغانستان/ حزب توحید مردم افغانستان/ دافغانستان د ملی وحدت ولسی تحریک گوند/ حزب وحدت ملی افغانستان/ حزب سوسیال دموکرات افغانستان (افغان ملت)/ د افغانستان د سولی غورڅنګ ګوند/ حزب انسجام ملی افغانستان/ حزب صلح ملی اسلامی افغانستان/ حزب نهضت بیداری ملی فلاح افغانستان/ حزب اقتدار اسلامی افغانستان/ حزبالله افغانستان/ حزب همبستگی افغانستان/ حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان/ حزب رسالت مردم افغانستان/ حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان/ حزب کنگره ملی افغانستان/ حزب اسلامی افغانستان/ حزب حرکت انقلاب اسلامی مردم افغانستان/ حزب حرکت انقلاب اسلامی افغانستان/ حزب حقیقت/ حزب حرکت اسلامی افغانستان/ حزب جبهه ملی نجات افغانستان/ حزب اسلامی متحد افغانستان/ حزب ثبات ملی افغانستان/ حزب اعتدال ملی/ حزب حق و عدالت/ حزب عدالت و توسعه افغانستان/ حزب حرکت اسلامی مردم افغانستان/ حزب جمعیت اسلامی افغانستان/ حزب اقتدار ملی افغانستان/ حزب حرکت ملی افغانستان/ حزب نهضت اسلامی افغانستان/ حزب ملت افغانستان/ حزب عصرما/ حزب آزادی خواهان مردم افغانستان/ د افغانستان متحد ملت گوند/ حزب صدای مردم/ حزب نخبگان مردم افغانستان/ حزب اجماع ملی جوانان/ حزب قیام ملی افغانستان/ حزب افغانستان واحد/ حزب رفاه ملی افغانستان/ حزب حراست اسلامی افغانستان/ حزب عدالت افغانستان/ دافغانستان دوحدت/ حزب حرکت اسلامی ملت افغانستان/ حزب تحول و رفاه افغانستان/ حزب ملی ترقی مردم افغانستان/ د افغانستان ولسی حرکت/ دافغانستان نوی بنسټ ګوند/ حزب بیداری ملت افغانستان/ حرکت اسلامی آزاد افغانستان/ حزب توسعهٔ افغانستان/ حزب اعتدال افغانستان/ حزب حرکت انقلاب اسلامی سعادت افغانستان/ حزب مشارکت ملی افغانستان/ حزب حرکت اسلامی متحد افغانستان/ حزب حمایت نظام اسلامی افغانستان/ حزب خدمتکار مردم افغانستان/ حزب برابری مردم افغانستان/ حزب همبستگی مردم سعادتمند افغانستان/ حزب عدالت اسلامی ملت افغانستان [۶۴]
جنبش اسلامی افغانستان
جنبش اسلامی افغانستان که از دهه شصت میلادی اوج نمیگیرد و سرانجام به قیامهای عمومی میانجامد، علل زیادی دارد که تحت دو عنوان به آن اشاره میکنیم:
الف. داخلی: در صحنه داخلی، عوامل پدیدآورنده نهضت اسلامی منحصر به مسایل و رخ دادهایی است که در داخل کشور وجود داشت:
1. اسلام؛ اسلام، بیتردید علت اصلی در نهضت اسلامی افغانستان به شمار میآید؛ زیرا مردم افغانستان که دین دار و به احکام و ارزشهای اسلامی بسیار پایبند میباشند، وقتی میبینند کمونیستها درصدد از بین بردن ارزشهای دینی آنها هستند، دست به مبارزه میزنند. اسلام تنها مرجعی است که مردم افغانستان افق فکری، نظامهای ارزشی و مجموعه قوانین اجتماعی و مدنی خود را با آن منطبق میکنند و از نظر آنها اسلام است که به مسایل سیاسی و اجتماعی مشروعیت میبخشد.
2. فشار بر اسلامگرایان؛ از زمان روی کار آمدن «داوود خان»، سختگیری علیه روحیه آزادی خواهی و اسلامگرایی در افغانستان افزایش یافت و چند صد نفر از طرفداران نهضت اسلامی در زمان «داوود خان» بازداشت و بیشتر آنها بدون محاکمه، اعدام شدند.
3. رعایت عدالت اجتماعی در افغانستان؛
4. تأمین آزادیهای سیاسی برای مردم افغانستان و به ویژه شیعیان؛
5. وابستگی دستگاههای دولتی، ارتش، مراکز فرهنگی دانشگاهی و...
ب ـ خارجی: عوامل خارجی نهضت اسلامی افغانستان را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
1. تجاوز ارتش سرخ به افغانستان، با هدف چیرگی بر این کشور و از بین بردن نهضت مقاومت؛
2. تأثیرگذاری جنبشهای اسلامی معاصر و به ویژه جنبش اخوانالمسلمین؛
3. پیروزی انقلاب اسلامی ایران. بدون تردید بسیاری از گروههای مجاهدان و از جمله احزاب شیعه این کشور، با اتکا به انقلاب اسلامی ایران مبارزات خود را شروع کردند.
سه جریان فکری قوی در افغانستان
1. جریان بازماندههای رژیم کمونیستی قدیم، که با حمایت اتحاد جماهیر شوروی سابق، سرمایهگذاریهای کلانی درباره مسائل فرهنگی و نیز تغییر هویت و ذهنیت مسلمانان، به ویژه جوانان مسلمان افغانستان کردند و در مجموع، تغییر فرهنگی جامعه افغانستان را مد نظر داشته، هنوز هم دارند و با تغییر شعارها و لعابهای جدید، این مسئله را پیگیری میکنند.
2. تفکر سکولار و لیبرالیستی، که غرب از قدیم به دنبال این قضیه بود و از آن حمایت میکرد و امروز نیز حضور مستقیم و بسیار فعالی دارد، که طبیعتاً حمایتش چند برابر شده و با راهاندازی و حمایت از شبکههای تلویزیونی، رادیویی، ماهواره، اینترنت، نشریات گوناگون و تأسیس NGOهای متعدد و حتی فعالیتهای تبشیری، درصدد تشکیک در افکار جوانان و مسلمانان جهت جذب به سوی مسیحیت و غرب هستند.
3. جریان اسلامگراست، که البته باید قویترین جریان باشد، چون هم در بدنه مردم و جامعه نفوذ دارد و هم مبارزات سختی را علیه استعمار، امپریالیسم و تجاوزگری پشت سر گذاشته است.[۶۵]
احزاب مشهور افغانستان
جریانهایی که بیشتر در زمان جهاد علیه شوروی شکل گرفتهاند:
اگرچه پیدایش احزاب سیاسی در افغانستان سابقه طولانی دارد اما بیشترین احزاب این کشور در زمان جهاد علیه نیروهای شوروی ایجاد گردیده است. این احزاب که در کنار یکدیگر و برای بیرون راندن ارتش شوروی میجنگیدند، پس از پیروزی بر شوروی، اکثر آنها دچار اختلافات داخلی شدند و در برابر یکدیگر قرار گرفتند.
حزب جمعیت اسلامی
حزب جمعیت اسلامی یکی از احزاب با سابقه و با نفوذ در جامعه افغانستان است. بیشترین هواداران این حزب، افراد وابسته به قوم تاجیک هستند. این حزب در سال ۱۳۵۵ خورشیدی تاسیس شد و برهان الدین ربانی رهبری این حزب را برعهده گرفت. او پس از شکست دولت کمونیستی، به عنوان رییس دولت مجاهدین انتخاب شد. اما چگونگی تقسیم قدرت، حزب جمعیت اسلامی را به جنگ با دیگر احزاب همچون حزب اسلامی و حزب وحدت اسلامی کشاند.
حزب اسلامی
حزب اسلامی نیز یکی از احزاب قدیمی در افغانستان است. این حزب در سال ۱۳۴۸ توسط گلبدین حکمتیار تاسیس گردید. بیشتر حامیان این حزب از قوم پشتون هستند.
حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار از زمان تاسیس تاکنون با تمامی حکومتهایی که قدرت را در دست داشتند جنگیده است. پس از پیروزی مجاهدین نیز که منجر به جنگهای داخلی شد، حزب اسلامی هم در جبهه مقابل برهان الدین ربانی قرار گرفت.
حزب وحدت اسلامی
حزب وحدت اسلامی افغانستان در سال ۱۳۶۸ در بامیان و به رهبری عبدالعلی مزاری تاسیس شد. این حزب توانست با اتحاد برخی احزاب از قوم هزاره به یکی از احزاب قدرتمند جهادی و تاثیرگذارترین حزب هزارهها در افغانستان تبدیل شود.
عبدالعلی مزاری با کاریزمای شخصیتی منحصر به فردش این حزب را ایجاد کرد و ادامه داد. او در ماه حوت سال ۱۳۷۳ به اسارت طالبان در آمد و شهید شد. سال گذشته رییسجمهور افغانستان آقای مزاری را شهید وحدت ملی این کشور اعلام داشت.
افغان ملت
حزب افغان ملت در سال ۱۳۴۴ و در زمان ظاهر شاه تاسیس گردید. این حزب با نام حزب سوسیال دموکرات افغانستان نیز شناخته میشود. این حزب در سال ۱۳۸۳ به صورت رسمی در وزارت عدلیه به ثبت رسیده است.
حزب افغان ملت را در زمان پس از سقوط طالبان انورالحق احدی رهبری کرده که به عنوان وزیر مالیه و رییس بانک مرکزی افغانستان نیز کار کرده است.
جنبش ملی
جنبش ملی اسلامی افغانستان در سال ۱۳۷۱ به رهبری عبدالرشید دوستم ایجاد گردید. ترکیب این حزب، بیشتر از قوم ازبک و ترکمن است که در ولایتهای شمال افغانستان زندگی میکنند.
حرکت اسلامی
این حزب در سال ۱۳۵۸ خورشیدی و با رهبری آیتالله محمد آصف محسنی شکل گرفت. این حزب هم از جمله احزاب اهل تشیع بود که در افغانستان ایجاد شد. با تغییر نظام در افغانستان پس از طالبان، آقای محسنی از فعالیتهای سیاسی این حزب کنارهگیری کرد. پس از او در حزب حرکت اسلامی انشعاب صورت گرفت، یکی به رهبری سید محمد علی جاوید و دیگری به رهبری سید حسین انوری ساخته شد.
جبهه ملی نجات افغانستان
جبهه ملی نجات افغانستان، جریانی است که در سال ۱۳۵۷ در پاکستان شکل گرفت. رهبری این جریان سیاسی را صبغت الله مجددی برعهده دارد.
حامد کرزی رییسجمهور پیشین افغانستان نیز، در گذشته یکی از اعضای این حزب به رهبری مجددی بوده است.
دعوت اسلامی
این جریان سیاسی به رهبری عبدالرب رسول سیاف تشکیل شد. بیشتر اعضای این حزب، از قوم پشتون هستند. تنظیم دعوت اسلامی یکی از جریانهای اصلی مجاهدین در مبارزه با نیروهای شوروی در افغانستان بود. این حزب در سال ۱۳۸۴ به صورت رسمی در وزارت عدلیه افغانستان به ثبت رسیده است.
محاذ ملی افغانستان
این حزب در سال ۱۳۵۷ توسط پیر سید احمد گیلانی در پاکستان شکل گرفت. پیر سید احمدگیلانی یکی از رهبران مجاهدین بود که در سالهای جهاد، این جریان سیاسی را به وجود آورد. این حزب و طرفدارانش از حامیان حامد کرزی محسوب میشدند و در انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز از محمد اشرف غنی حمایت کردند.[۶۶]
امنیت در افغانستان
افغانستان به علت منابع سرشار معدنی و نبود حکومت مستقل مرکزی در دههاای اخیر همواره مورد طمع قدرتهای جهانی شرق و غرب بوده به گونهای که هر کدام از این قدرتها بارها به بهانه برقرار ساختن امنیت برای مردمان افغانستان به اشغال این کشور پرداختهاند ولی در عوض پس از سرقت منابع و ثروتهای طبیعی این کشور، با نابود کردن همان سطح از امنیت سابق، از این کشور خارج شدهاند. به عنوان نمونه برای اشاره به اوضاع امنیتی در افغانستان میتوان به برخی از حملات تروریستی و اعمال منافی با امنیت در این کگشور اشاره نمود:
بمبگذاری انتحاری اسد ۱۳۹۴ در افغانستان
بمبگذاری انتحاری اسد ۱۳۹۴ یک حمله انتحاری در تاریخ ۳۱ مرداد/سد ۱۳۹۴ در کابل افغانستان بود که در نتیجه این حمله بیش از ۱۰ تن کشته و حدود ۶۰ تن دیگر زخمی شدند[۶۷].
تلفات
حداقل ۱۰ نفر کشته و ۶۰ نفر از جمله یک زن و ۳ سرباز ناتو زخمی شدند[۶۸].
منازعه داعش و طالبان
منازعه داعش و طالبان در افغانستان درگیری مسلحانه بین طالبان و شاخه دولت اسلامی در افغانستان است. شبکه حقانی از طالبان حمایت میکند در حالی که داعش مورد حمایت یک گروه ضد طالبان، شورای عالی امارات افغانستان به رهبری محمد رسول اسلامگرا قرار دارد[۶۹].
جدول زمانی درگیریهای میان داعش و طالبان
سال۲۰۱۵
در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۵، جنگ بین گروههای مختلف طالبان در استان زابل افغانستان درگرفت. جنگجویان وفادار به اختر منصور، رهبر جدید طالبان، با گروهی طرفدار داعش به رهبری ملا منصور دادالله شروع به مبارزه کردند. جناح دادالله در جریان درگیریها از داعش حمایت کرد و جنگجویان داعش از جمله جنگجویان خارجی از چچن و ازبکستان نیز در کنار دادالله در جنگ شرکت کردند. دادالله و داعش سرانجام توسط نیروهای منصور شکست خوردند. به گفته غلام جیلانی فرحی، مدیر امنیت محلی زابل، بیش از ۱۰۰ جنگجو از هر دو طرف در جریان درگیریها کشته شدند[۷۰].
سال۲۰۱۶
در مارس ۲۰۱۶، گروههای طالبان مخالف منصور به رهبری محمد رسول شروع به مبارزه با وفاداران او در این گروه کردند. در جریان درگیریها، دهها نفر کشته شدند[۷۱].
سال۲۰۱۷
در ۲۶ آوریل ۲۰۱۷، درگیری پس از آن صورت گرفت که داعش ۳ فروشنده مواد مخدر را که در فروش تریاک برای طالبان در ولایت جوزجان دست داشتند، دستگیر کرد. سخنگوی پلیس ملی افغانستان با بیان اینکه طالبان در پاسخ به داعش حمله کردند، گفت: درگیری زمانی آغاز شد که گروهی از طالبان مسلح به شبه نظامیان داعش حمله کردند تا سه قاچاقچی مواد مخدر را که برای پرداخت ۱۰ میلیون افغانی [۱۴٬۷۸۰ دلار] به طالبان برای توافق به اینجا آمده بودند، آزاد کنند. " ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان نیز بدون ارائه جزئیاتی در مورد ماهیت این جنگ و دلایل آن تأیید کرده بود که درگیریها با داعش در آن زمان ادامه دارد[۷۲].
در ۲۴ مه ۲۰۱۷، درگیری ای بین طالبان و داعش رخ داد که در آن زمان گزارش شده بود که بزرگترین درگیری بین این دو با ۲۲ کشته بودهاست که به گفته یک مقام طالبان ۱۳ نفر از آنها جنگجویان داعش و ۹ جنگجوی طالبان بودهاند. این درگیریها در نزدیکی مرز ایران با افغانستان رخ داد. طالبان به اردوگاه داعش در این منطقه حمله کرده بودند، یکی از فرماندهان داعش که قبلاً عضو طالبان بود، گفت که توافقنامهای بین طالبان و داعش وجود دارد که تا زمانی که گفت وگو برقرار است به یکدیگر حمله نکنند، این فرمانده مدعی شد که طالبان توافق را نقض کرده و به اردوگاه داعش حمله کردهاست. فرمانده داعش همچنین مدعی شد که این حمله با ارتش ایران هماهنگ شدهاست و ایرانیان در حال فیلمبرداری از جنگجویان کشته شده داعش هستند. جناح منشعب شده طالبان فیدایی محاذ نیز از طالبان به دلیل رابطه با ایران انتقاد کردهاست. گزارش شدهاست که طالبان چند روز قبل از نبرد با مقامات ایرانی ملاقات کرده و مسائل منطقهای را مورد بحث قرار دادهاند. سخنگوی فیدایی محاذ مدعی شد که این ملاقات به درخواست طالبان برگزار شد زیرا از گسترش داعش در این کشور که دولت ایران را هم نگران کردهاست خسته شدهاست. این سخنگو همچنین گفت که طالبان ۳ میلیون دلار پول نقد، ۳۰۰۰ سلاح و ۴۰ کامیون و مهمات از سرویسهای اطلاعاتی ایران برای مبارزه با داعش در نزدیکی مرز ایران دریافت کردند، اگرچه سخنگوی طالبان این ادعاها را رد کرد[۷۳].
سال۲۰۱۸
در ۲۰ ژوئن ۲۰۱۸، پس از مذاکرات بین دولت روسیه و طالبان، الیس ولز، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا، موضع دولت روسیه در قبال طالبان را که شامل حمایت از این گروه در برابر داعش میشد، محکوم کرد و اعلام کرد که این امر به طالبان مشروعیت میبخشد و حکومت به رسمیت شناخته شده افغانستان را به چالش کشیدهاست. دولت [۷۴]
در ژوئیه ۲۰۱۸، طالبان حملهای را علیه داعش در استان جوزجان آغاز کردند، طالبان طبق گفته فرمانده داعش تسلیم شده، ۲۰۰۰ نفر را برای حمله به داعش جمعآوری کرده بود، جنگجویان جنبش اسلامی ازبکستان که با داعش بیعت کرده بودند نیز در کنار داعش علیه طالبان میجنگیدند. در طول این ستیز ۳۵۰۰ تا ۷۰۰۰ غیرنظامی آواره شدند. در پایان ماه ژوئیه، عملیات داعش در منطقه به دو روستا کاهش یافت، در پاسخ آنها از دولت افغانستان درخواست حمایت کردند و همچنین موافقت کردند که در ازای حمایت از طالبان، سلاحهای خود را زمین بگذارند. نیروی هوایی افغانستان بعداً در ازای تسلیم شدن داعش در منطقه، حملات هوایی علیه طالبان انجام داد، توافق بین دولت افغانستان و داعش پس از آن بحثبرانگیز شد[۷۵].
در اوت ۲۰۱۸، در جریان مذاکرات بین حکومت آمریکا و طالبان در دوحه، طالبان درخواست کرده بود که حملات هوایی آمریکا به طالبان متوقف شود و همچنین برای مبارزه با داعش از این گروه حمایت کند[۷۶].
سال۲۰۱۹
در ۲۲ ژوئن ۲۰۱۹، درگیری در طالبان و داعش در کنر توسط یک مقام دولتی افغانستان گزارش شد. این مقام همچنین اظهار داشت که ارتش افغانستان برخی از جنگجویان داعش را در این منطقه کشتهاند و طالبان نیز در این منطقه فعال هستند[۷۷].
در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۹، داعش عکسهای سلاحهای گرفته شده از طالبان را منتشر کرد[۷۸]. در همان روز داعش ویدئویی از تجدید بیعت رزمندگانش با ابوبکر البغدادی منتشر کرد، در این ویدئو رزمندهها از طالبان برای مشارکت در مذاکرات صلح انتقاد کردند و از جنگجویان طالبان خواستند که به داعش بپیوندند[۷۹].در ۱ اوت ۲۰۱۹، خبرگزاری اعماق ادعا کرد که داعش ۵ تن از اعضای طالبان را در جریان درگیریها در کنر کشتهاست. در ۱ اکتبر ۲۰۱۹، داعش ادعا کرد که ۲۰ جنگجوی طالبان را در تورا بورا کشته و زخمی کردهاست [۸۰].
سال۲۰۲۱
در ۲۶ اوت ۲۰۲۱، دو حمله انتحاری در نزدیکی دروازه اَبی در میدان هوایی بینالمللی حامد کرزی در کابل، افغانستان رخ داد. [۸۱]. این حملات چند ساعت پس از آن صورت گرفت که وزارت خارجه ایالات متحده به آمریکاییهای خارج از فرودگاه اعلام کرد به دلیل تهدید تروریستی آنجا را ترک کنند [۸۲].در این حملات دست کم ۷۲ نفر کشته شدند که ۱۳ نفر از آنها سرباز آمریکایی بودند[۸۳].
فهرست دانشگاه های افغانستان به این شکل است که ۱۶۵ نهاد تحصیلات عالی از طرف وزارت تحصیلات عالی کشور به رسمیت شناخته شده و فعالیت دارند که ۳۹ نهاد آن مربوط به دولت افغانستان و ۱۲۶ نهادغیردولتی میباشند. آموزش در افغانستان به دو ردهٔ آموزشهای اساسی و ثانوی بخشبندی میشود. دستمزد آموزگاران در افغانستان بسیار پایین است.
تاریخچه
در هنگام اشغال افغانستان توسط شوروی (دهه ۱۳۶۰) و جنگهای داخلی این کشور (دهه ۱۳۷۰)، شالوده آموزش و پرورش افغانستان از هم پاشید. در دورهٔ قدرت طالبان دختران خانهنشین شده و اجازهٔ تحصیل از آنها گرفته شد. در این دوره به جای درسهای علمی مانند کیمیا و فیزیک در مدارس بیشتر بر آموزشهای مذهبی تأکید میشد.
وضعیت کنونی
اکنون برآورد میشود کمتر از نیمی از مدارس افغانستان دسترسی به آب آشامیدنی داشته باشند. پس از یورش آمریکا به افغانستان در سال ۱۳۸۰ و فروپاشی طالبان با روی کار آمدن دولت انتقالی وضعیت تحصیل اندکاندک رو به بهبودی میرود، ولی با این وجود هنوز بیش از ۶۰٪ مردم افغانستان از سواد خواندن و نوشتن بیبهرهاند[۸۴].
اکنون ۱۳ دانشگاه و ۶ مرکز تربیت معلم، در سراسر افغانستان وجود دارد. در کنکور ورود به دانشگاه سال ۱۳۸۵ خورشیدی۸۰ هزار نفر شرکت کردهاند. برآورد مسئولان این است که حدود سی هزار دانشجو به علت نبود امکانات از ورود به دانشگاه محروم شوند.
ده درصد بودجه سالانه افغانستان به امور آموزشی اختصاص دارد، که از این میان هفت درصد آن مربوط به وزارت معارف (آموزش و پرورش) است، یک درصد مربوط به نهادهای پژوهشی و یک درصد مربوط به آموزش عالی است[۸۵].
وضعیت آموزش از منظری دیگر
آمارها نشان میدهد یک سوم از دانشآموزان افغانی را دختران تشکیل میدهند. ولی از آنجایی که در فرهنگ این کشور تحصیل دختران، منطقی عجیب و دور از ذهن به نظر میرسد- البته تغییراتی در شرف وقوع است- بسیاری از آنها بدون هیچ آموزشی خانهنشین شده و در انتظار ازدواج، چشم به در میدوزند.
این تفکر بهویژه پساز حضور طالبان در این کشور قوت گرفت و اکنون بسیاری از دختران افغان به دلیل عقیده والدینشان- که از سوی حکومت طالبان به آنها القا شده- خانهنشین شدهاند و ازدواج برای آنها گذر از مرحلهای سخت به مرحلهای سختتر است!
با وجود اینکه بسیاری از نهادهای بینالمللی مسئول در امر آموزش و پرورش معتقدند آرامش نسبی افغانستان پس از تحمل ۳۰ سال جنگ پنهان و آشکار، زمینه را برای اندیشیدن به آینده کودکان، نوجوانان و جوانان این کشور فراهم کرده است؛ اما تاکنون بهجز موارد اندکی، هیچ حرکت مثبتی در این زمینه صورت نگرفته است.
کلاسهای خالی از هر گونه امکانات، حتی امکانات اولیهای مانند میز و نیمکت و حتی تخته سیاه، ساختمانهای نیمهکارهای که تنها تابلوی سردر آن، آن را به عنوان مدرسه معرفی میکند، همه حکایت از آن دارد که با وجود آرامش نسبی در افغانستان، آموزش و پرورش هنوز روی ثبات و آرامش را ندیده است.
گزارشهای دریافتی نشان میدهد اکنون فقط۲۰ درصد از آموزگاران به لحاظ علمی صلاحیت حضور در کلاس را دارند؛ اما نبود امکاناتی مانند کتاب و حتی دفتر و مداد به حد کافی، فعالیت همین ۲۰ درصد را نیز مختل کرده است.
وضعیت در مناطق جنوبی پایتخت به مراتب وحشتناکتر از دیگر نقاط است. مناطقی که در طی جنگ طالبان تخریب شده است. در این مناطق نه تنها بازسازی و پیشرفت به فکاهی بیشتر شبیه نیست بلکه احتمال حمله و آسیب مجدد به این مناطق، از سوی نیروهای درگیر کماکان وجود دارد. به همین دلیل در مناطق جنوبی افغانستان و جنوب پایتخت این کشور، هیچ مدرسه و مکان آموزشی بازسازی نشده و کلیه مدارس و مراکز آموزشی آن تعطیل است.
براساس اعلام دولت افغانستان، چیزی حدود ۴۴۴ حمله نظامی طی ماه آگوست ۲۰۰۷ در مناطق جنوبی این کشور رخ داده که برخی از آنها با آمار بالای تعداد مجروحان و کشتهها همراه بوده است. این عوامل دلیل اصلی منتفی شدن هر نوع بازسازی در مناطق جنوبی افغانستان است[۸۶].
ساختار
آموزش و پرورش در افغانستان در دو بخش تعلیمات اساسی و تعلیمات ثانوی صورت میگیرد.
تعلیمات اساسی
این دوره شامل صنف (کلاس) اول تا نهم را در بر میگیرد. درافغانستان دروس زبان دری، قرآن کریم، حساب، رسم، حسن خط، ورزش، و تهذیب تا کلاس سوم درس داده میشود. از کلاس چهار تا ششم مضامین زبان دری، حساب، رسم، حسن خط، تاریخ، جغرافیا، دنیات، ورزش و تهذیب درس داده میشود[۸۷].
تعلیمات ثانویه
این دوره شامل صنفهای دهم تا دوازدهم میباشد[۸۸].
زمان گرفتن امتحانات
در افغانستان نظر به آب وهوا دونوع مکاتب یعنی گرمسیر مانند مزارشریف کندز شرغان سمنگان میمنه بادعیس جلالآباد لغمان قندهار هلمند وخوست و سرد سیر مانند کابل پروان غور دای کندی پنجشیر لهوگر میدان غزنی هرات فراه نیمروز تخار بدخشان نورستان کنرهار پکتیا میباشد. در مناطق گرمسیر مکاتب در ماه سنبله آغاز گردیده در اخیر ثور مسدود میشود. در مناطق سرد سیر مکاتب در ۲ حمل آغاز گردیده در ۱۵ قوس مسدود میگردند.
مدت تحصیل هر صنف ۹ ماه است. در این نه ماه دو امتحان از شاگردان اخذ میگردد. امتحان چهارنیم ماه و امتحان سالانه میباشد. اگر شخصی در امتحان چهارنیم ماهه در یک یا چند مضمون کمتر از ۴۰ نمره میبرد ناکام محسوب میشود؛ ولی اگر شاگردی مجموعه نمرات یک یا دومضمون آن کمتر از ۴۰ نمره و متباقی از ۴۰ بالا باشد مشروط میشود و باید در آخر سال یعنی ۱۵ حوت امتحان مشروطی دهد. اگر شخص اوسط تمام نمراتش از ۴۰ بالا باشد کامیاب است. اگر از ۴۰ پائین باشد مشروط نمیباشد باید یکسال دیگر این صنف را بخواند. اوسط نمرات نیز خیلی باهمیت است. باید هر شاگرد نمره تعذیب یا «دسپیلن در مدرسه» ۱۰۰ باشد. اگر شخص نمره تعذیب آن از ۱۰۰ پایئن باشد مشکل بزرگ برای شاگرد محسوب میشود. اگر ۹۰ باشد در بعضی موارد شاگرد از مدرسه اخراج میشود و ناکام محسوب میشود.
سامانهٔ نمره دهی
بیشینهٔ نمرات در امتحانات آموزش و پرورش افغانستان ۱۰۰ است. با این حال بیشینه نمرات هر نیم سال تحصیلی در کارنامه دانشآموزان اعداد ۴۰ و۶۰ است. به این ترتیب که بیشینه نمرات در نیم سال اول ۴۰ و در نیم سال دوم ۶۰ است. مجموع این دو نمره، نمره سالانه محسوب میشود و با این حساب بیشینه آن همان ۱۰۰ خواهد شد.
اگر شاگردی به دلیلی موجه تنها در امتحانات آخر سال شرکت کند همان نمرهای که از ۴۰ نمره گرفتهاست در عدد ۲٫۵ ضرب میشود و به عنوان نمره سالانه ثبت میگردد.
حد پایین نمره برای کامیابی در امتحان نمره ۴۰ است که معادل نمره ۸ در ایران میشود[۸۹].
دانشگاههای دولتی
۳۹ نهاد تحصیلی عالی مربوط به دولت در افغانستان فعالیت دارند:
نام دانشگاه شهر سال تأسیس تعداد دانشکده ابوعلی ابن سیناکابل ۱۳۱۱ ۴ دانشگاه ارزگان ترینکوت ۱۳۹۱ ۲ دانشگاه بادغیس قلعهنو ۱۳۸۹ ۴ دانشگاه بامیان بامیان ۱۳۷۳ ۸ دانشگاه بدخشان فیضآباد ۱۳۷۷ ۹ دانشگاه بغلان پلخمری ۱۳۷۱ ۷ دانشگاه بلخ مزارشریف۱۳۶۶ ۱۱ دانشگاه پروان چاریکار ۱۳۴۰ ۱۰ دانشگاه پکتیا گردیز ۱۳۸۳ ۸ دانشگاه پلیتکنیک کابل ۱۳۴۲ ۲۰ دانشگاه پنجشیر بازارک ۱۳۹۰ ۳ دانشگاه تخار تالقان ۱۳۷۷ ۸ دانشگاه جوزجان شبرغان ۱۳۷۳ ۷ دانشگاه خوست خوست ۱۳۷۸ ۷ دانشگاه سمنگان ایبک ۱۳۸۷ ۳ دانشگاه کنر اسعدآباد۱۳۸۱ ۳ دانشگاه غزنی غزنی ۱۳۸۷ ۵ دانشگاه غور فیروزگوه۱۳۹۱ ۳ دانشگاه فاریاب میمنه ۱۳۵۶ ۵ دانشگاه فراه فراه دانشگاه قندوز قندوز ۱۳۴۶ ۶ دانشگاه قندهار قندهار ۱۳۶۹ ۱۰ دانشگاه کابل کابل ۱۳۱۱ ۱۶ دانشگاه کاپیسا محمودراقی۱۳۷۷ ۹ دانشگاه لغمان لغمان ۵ دانشگاه ننگرهار جلالآباد ۱۳۴۱ دانشگاه نیمروز زرنج ۱۳۹۵ ۲ دانشگاه هرات هرات ۱۳۶۷ ۱۵ دانشگاه هلمند لشکرگاه
دانشگاههای غیردولتی
در افغانستان ۱۲۶ نهاد تحصیلی عالی غیردولتی از طرف وزارت تحصیلات عالی این کشور جواز فعالیت دریافت کردهاند:
ولایت/استان کابل
در شهر کابل ۶۸ نهاد تحصیلی عالی غیردولتی فعالیت دارند که از آنجمله ۶۱ نهاد در کابل مرکزیت داشته و ۷ نهاد دیگر دراصل در شهر کابل شاخه دارند و مرکزیتشان یا بیرون از کابل در استانهای افغانستان وجود دارد (مانند: مؤسسه تحصیلات عالی آریانا، مؤسسه تحصیلات عالی سپین غَر و دانشگاه غالب) یا هم بیرون از افغانستان مرکزیت دارند (مانند: دانشگاه آمریکایی افغانستان، دانشگاه آزاد اسلامی، مؤسسه تحصیلات عالی پیام نور، مؤسسه تحصیلات عالی جامعه المصطفی و مؤسسه تحصیلات عالی اهلبیت).
چیدمان نهادهای تحصیلی عالی خصوصی کابل براساس حرفهای الفبا
آ
مؤسسه تحصیلات عالی آریانا – شاخه کابل دانشگاه آزاد اسلامی – شاخه کابل مؤسسه تحصیلات عالی آشنا
الف
مؤسسه تحصیلات عالی ابن خلدون دانشگاه ابن سینا مؤسسه تحصیلات عالی ابوریحان مؤسسه تحصیلات عالی ادراک مؤسسه تحصیلات عالی ازهر مؤسسه تحصیلات عالی استقامت مؤسسه تحصیلات عالی استقلال مؤسسه تحصیلات عالی افغان مؤسسه تحصیلات عالی افغان پامیر مؤسسه تحصیلات عالی افغانستان مؤسسه تحصیلات عالی افغان سویس دانشگاه آمریکایی افغانستان مؤسسه تحصیلات عالی اهلبیت – شاخه کابل
ب
دانشگاه باختر مؤسسه تحصیلات عالی بایزید روشان مؤسسه تحصیلات عالی بیان
پ
مؤسسه تحصیلات عالی پیام مؤسسه تحصیلات عالی پیام نور – شاخه کابل مؤسسه تحصیلات عالی پیشگام
ت
مؤسسه تحصیلات عالی تابش
ج
مؤسسه تحصیلات عالی جامعه المصطفی – شاخه کابل مؤسسه تحصیلات عالی جهان مؤسسه تحصیلات عالی جهان نور
چ
مؤسسه تحصیلات عالی چراغ
خ
دانشگاه خاتم النبیین مؤسسه تحصیلات عالی خانه نور مؤسسه تحصیلات عالی خورشید
د
دانشگاه دعوت دانشگاه دنیا
ر
دانشگاه رابعه بلخی مؤسسه تحصیلات عالی رازی دانشگاه رنا مؤسسه تحصیلات عالی راه ابریشم
ز
مؤسسه تحصیلات عالی زاول مؤسسه تحصیلات عالی زنان افغان (مورا)
س
مؤسسه تحصیلات عالی سپین غر – شاخه کابل دانشگاه سلام مؤسسه تحصیلات عالی سید جمالالدین افغان
ش
مؤسسه تحصیلات عالی شرق مؤسسه تحصیلات عالی شفا
ص
مؤسسه تحصیلات عالی صابر
ط
مؤسسه تحصیلات عالی طلوع آفتاب انستیتوت علوم صحی طلوع سعادت [۹۰] مؤسسه تعلیمات تخنیکی و مسلکی طلوع سعادت
ع
مؤسسه تحصیلات عالی عروج مؤسسه تحصیلات عالی علامه
غ
مؤسسه تحصیلات عالی غازی امانالله خان دانشگاه غالب – شاخه کابل دانشگاه غرجستان
ف
مؤسسه تحصیلات عالی فانوس
ق
مؤسسه تحصیلات عالی قلم
ک
مؤسسه تحصیلات عالی کابورا دانشگاه کاتب دانشگاه کاردان دانشگاه کاروان
گ
دانشگاه گوهرشاد
م
دانشگاه مریم مؤسسه تحصیلات عالی مستقبل دانشگاه مشعل مؤسسه تحصیلات عالی ملی مؤسسه تحصیلات عالی میوند مؤسسه تحصیلات عالی میهن
ن
مؤسسه تحصیلات عالی نعمان سادات مؤسسه تحصیلات عالی نورین مؤسسه تحصیلات عالی نیستان
و
مؤسسه تحصیلات عالی وزیر شاهولی خان
ه
مؤسسه تحصیلات عالی هیواد
ولایت/استان بلخ
در استان بلخ، شهر مزارشریف، ۱۱ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
دانشگاه آریا
مؤسسه تحصیلات عالی ابن سینا – شاخه بلخ
مؤسسه تحصیلات عالی البرز
مؤسسه تحصیلات عالی تاج
مؤسسه تحصیلات عالی ترکستان
مؤسسه تحصیلات عالی راه سعادت
دانشگاه رهنورد
مؤسسه تحصیلات عالی سادات
مؤسسه تحصیلات عالی کاوون
دانشگاه مولانا جلالالدین بلخی
مؤسسه تحصیلات عالی نخبگان
ولایت/استان هرات
در استان هرات، شهر هرات، بیشتر از ۹ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
مؤسسه تحصیلات عالی آسیا
مؤسسه تحصیلات عالی اشراق
مؤسسه تحصیلات عالی الغیاث
دانشگاه جامی
مؤسسه تحصیلات عالی خواجه عبدالله انصاری
دانشگاه غالب
مؤسسه تحصیلات عالی کهکشان شرق
مؤسسه تحصیلات عالی هریوا
انستیتوت علوم صحی طلوع سعادت
مؤسسه تعلیمات تخنیکی و مسلکی طلوع سعادت
ولایت/استان قندوز
در استان قندوز، شهر قندوز، ۷ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
مؤسسه تحصیلات عالی امام محمد شیبانی
مؤسسه تحصیلات عالی سلام – شاخه قندز
مؤسسه تحصیلات عالی شمال
مؤسسه تحصیلات عالی شهید سید جان
مؤسسه تحصیلات عالی شیرزی افغان
مؤسسه تحصیلات عالی کهندژ
مؤسسه تحصیلات عالی نمر
ولایت/استان ننگرهار
در استان ننگرهار، شهر جلالآباد، ۶ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
مؤسسه تحصیلات عالی آریانا
مؤسسه تحصیلات عالی التقوا
دانشگاه الفلاح
دانشگاه خراسان
مؤسسه تحصیلات عالی روشان
مؤسسه تحصیلات عالی سپین غر
ولایت/استان تخار
در استان تخار، شهر تالقان، ۴ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
مؤسسه تحصیلات عالی پیمان
مؤسسه تحصیلات عالی خانه دانش
مؤسسه تحصیلات عالی راه سعادت – شاخه تخار
مؤسسه تحصیلات عالی فجرستان
ولایت/استان جوزجان
در استان جوزجان، شهر شبرغان، ۴ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
مؤسسه تحصیلات عالی امیرعلی شیر نوایی
مؤسسه تحصیلات عالی برلاس
مؤسسه تحصیلات عالی طلوع سعادت
مؤسسه تحصیلات عالی متانت
ولایت/استان قندهار
در استان قندهار، شهر قندهار، ۴ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
مؤسسه تحصیلات عالی بینوا
مؤسسه تحصیلات عالی سبا
مؤسسه تحصیلات عالی ملالی
مؤسسه تحصیلات عالی میرویس نیکه
ولایت/استان بغلان
در استان بغلان، شهر پلخمری، ۳ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
دانشگاه حکیم سنایی
مؤسسه تحصیلات عالی رویان
مؤسسه تحصیلات عالی قدس
ولایت/استان خوست
در استان خوست، شهر خوست، ۳ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
مؤسسه تحصیلات عالی پامیر
مؤسسه تحصیلات عالی احمدشاه ابدالی
مؤسسه تحصیلات عالی دعوت – شاخه خوست
ولایت/استان غزنی
در استان غزنی، شهر غزنی، ۳ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
مؤسسه تحصیلات عالی خاتم النبیین – شاخه غزنی
مؤسسه تحصیلات عالی سلطان محمود غزنوی
مؤسسه تحصیلات عالی مسلم
ولایت/استان هلمند
در استان هلمند، شهر لشکرگاه، ۳ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
مؤسسه تحصیلات عالی اراکوزیا
دانشگاه بُست
مؤسسه تحصیلات عالی وادی هلمند
ولایت/استان بادغیس
در استان بادغیس، شهر قلعهنو، ۲ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
مؤسسه تحصیلات عالی حکمت
مؤسسه تحصیلات عالی حنظله
ولایت/استان فراه
در استان فراه، شهر فراه، ۲ نهاد تحصیلی عالی خصوصی فعالیت دارند:
مؤسسه تحصیلات عالی ابونصر
مؤسسه تحصیلات عالی غرجستان – شاخه فراه
سایر ولایات/استانها با یک نهاد تحصیلی عالی خصوصی
مؤسسه تحصیلات عالی بامیکا (در بامیان)
مؤسسه تحصیلات عالی برنا (در بدخشان)
مؤسسه تحصیلات عالی دانش (در پروان)
مؤسسه تحصیلات عالی زم زم (در پکتیا)
مؤسسه تحصیلات عالی ناصر خسرو (در دایکندی)
مؤسسه تحصیلات عالی مولانا جلالالدین بلخی – شاخه سمنگان (در سمنگان)
مؤسسه تحصیلات عالی رشاد (در فاریاب)
مؤسسه تحصیلات عالی تنویر (در کنر)
مؤسسه تحصیلات عالی تابش - شاخه میدان وردک (در میدان وردک)
مؤسسه تحصیلات عالی بارک (درنیمروز)[۹۱]
پانویس
- ↑ ر. ک:مقاله پاکستان
- ↑ «tajikistanweb». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ آوریل ۲۰۰۸. دریافتشده در ۱۰ آوریل ۲۰۰۸.
- ↑ «tajikistanweb». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ آوریل ۲۰۰۸. دریافتشده در ۱۰ آوریل ۲۰۰۸.
- ↑ جهان اسلام، ج1، ص72-75؛نک: افغانستان در پنج قرن اخیر، ج1، ص6-11
- ↑ افغانستان در پنج قرن اخیر، ج1، ص6؛جهان اسلام، ج1، ص72-75
- ↑ افغانستان، ص125-192
- ↑ افغانستان در پنج قرن اخیر، ج1، ص3-4؛افغانستان، ص3
- ↑ جغرافیای سیاسی جهان اسلام، ص120؛دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص528-529
- ↑ Afghanistan. (2014). In Encyclopædia Britannica. Retrieved from
- ↑ www.afghanpaper.com/info/dolati/edari.htm
- ↑ «تشکیلات». ادارۀ مستقل ارگانهای محلی
- ↑ www.hamshahrionline.ir › news › آشنایی-با-افغانستان
- ↑ آداب و رسوم کشورهای مختلف در عید فطر - خبرگزاری برنا www.borna.news › قرآن و معارف
- ↑ دانشگاه کابل، زندگی دوباره | جدید آنلاین
- ↑ آشنایی با افغانستان - همشهری آنلاین www.hamshahrionline.ir
- ↑ قوه قضائیه
- ↑ دیوان محکمه
- ↑ روسای پیشین
- ↑ قوه قضائیه
- ↑ دیوان محکمه
- ↑ روسای پیشین
- ↑ جایگاه لویه جرگه در نظام حقوقی افغانستان - روزنامه افغانستان www.dailyafghanistan.com
- ↑ احمد شاه درانی
- ↑ خبرگزاری اطلس
- ↑ سایت ایندیپندنت
- ↑ خبرگزاری ایرنا
- ↑ سایت اطلاعات روز
- ↑ اشرف غنی
- ↑ شبکه اطلاع رسانی افغانستان
- ↑ دیپلماسی ایرانی
- ↑ سایت شفقنا
- ↑ لویی جرگه یا ترور قانونمداری در افغانستان
- ↑ آوا پرس
- ↑ رادیو آزادی
- ↑ خبرگزاری جمهور
- ↑ سایت پارس تو دی
- ↑ ایندیپندنت فارسی
- ↑ سایت شفقنا
- ↑ بی بی سی فارسی
- ↑ The Importance of Tribal Structures and Pakhtunwali in Afghanistan;. Their role in security and governance. By. Shahmahmood Miakhel. Former Deputy Minister
- ↑ لویی جرگه
- ↑ مروزی، الفخری فی انساب الطالبیین، ۱۴۰۹ق، ص۶۴، پانوشت؛ فاطمی، وقف میراث جاودان، ص۱۱۰
- ↑ فاطمی، وقف میراث جاودان، ص۱۰۳
- ↑ ر. ک: مقاله مسجد
- ↑ جاذبههای گردشگری افغانستان | مسجدهای دیدنی، مکانهای تاریخی... esafar.com › blog › جاذبه-های-گردش...
- ↑ آشنایی با افغانستان - همشهری آنلاین www.hamshahrionline.ir
- ↑ متن قانون اساسی افغانستان، سایت وزارت عدلیه
- ↑ متن قانون اساسی افغانستان، سایت وزارت عدلیه
- ↑ متن قانون اساسی افغانستان، سایت وزارت عدلیه
- ↑ بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۸۵ش، ص ۷
- ↑ بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۸۵ش، ص ۶
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۱۶۷
- ↑ مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۴ش، ص۳۷۱
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۱-۱۴۱
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۱-۱۴۱
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۱-۱۴۱
- ↑ غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ۱۳۹۲ش، ص۱۵۱-۱۴۱
- ↑ حسینی، گزارش تشیع در افغانستان، ص ۲۵۰
- ↑ محقق ارزگانی، بررسی ریشههای تاریخی تشیع در افغانستان، ۱۳۹۱ش، ص ۱۱۶
- ↑ محقق ارزگانی، بررسی ریشههای تاریخی تشیع در افغانستان، ۱۳۹۱ش، ص ۱۱۷
- ↑ دائرة المعارف تشیع، ج ۲، ۶۵۲
- ↑ موسوی، هزارههای افغانستان، ۱۳۷۸ش، ص ۱۱۰
- ↑ بازخوانی فرق و مذاهب در افغانستان | خبرگزاری صدا و سیما www.iribnews.ir › news › بازخوانی-... Translate this page
- ↑ احزاب سیاسی دارای جواز در قانون سابقه و جدید نوشته وزارت عدلیه افغانستان
- ↑ جریانات فکری - سیاسی افغانستان hawzah.net › Magazine › View
- ↑ 9 حزب مشهور افغانستان؛ جریانهایی که بیشتر در زمان جهاد علیه... khabarnama.net › blog › 2017/01/31
- ↑ سایت ان بی سی نیوز
- ↑ حمله انتحاری
- ↑ افغانستان ما
- ↑ افراد داعش و طالبان با یکدیگر درگیر شدند
- ↑ شورای روابط خارجی
- ↑ مطالعات شرق
- ↑ طالبان و داعش
- ↑ سایت دیپلمات
- ↑ روییترز
- ↑ ساندی تایمز
- ↑ نزاع میان دو گروه
- ↑ داعش خراسان
- ↑ مونیتورینگ
- ↑ طالبان
- ↑ سایت سی ان ان
- ↑ فاکس نیوز
- ↑ منازعه در افغانستان
- ↑ البنک الدولی
- ↑ جدید آنلاین
- ↑ نگاهی به آموزش و پرورش در افغانستان
- ↑ وزارت معارف افغانستان
- ↑ قانون معارف
- ↑ آموزش در افغانستان
- ↑ طلوع سعادت
- ↑ فهرست دانشگاه ها