عبدالله هرری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
=تولد و تربیت=
=تولد و تربیت=


عبدالله بن محمد الشیبی العبدری الهرری، نام شهری به نام هرر در [[حبشه]] است.عبدالله الحرری در سال 1328 هجری قمری / 1910م در شهر حرر در حبشه به دنیا آمد. وی در سن ده سالگی قرآن را در یکی از مکتب خانه های باب السلام در شهر حرر حفظ کرد و پدرش کتاب "المقدمة الحضرمية في فقه السادة الشافعية"اثر شيخ عبد الله بافضل الحضرمي الشافعي و كتاب "المختصر الصغير فيما لا بد لكل مسلم من معرفته" را که در شهر او بسیار مشهور است به او تدریس نمود. سپس از برخی از علمای شهرش و اطراف آن بهره گرفت و متون متعددی را در علوم مختلف شرعی حفظ کرد.
عبدالله بن محمد الشیبی العبدری الهرری، نام شهری به نام هرر در [[حبشه]] است. عبدالله الحرری در سال 1328 هجری قمری / 1910م در شهر حرر در حبشه به دنیا آمد. وی در سن ده سالگی قرآن را در یکی از مکتب خانه های باب السلام در شهر حرر حفظ کرد و پدرش کتاب "المقدمة الحضرمية في فقه السادة الشافعية"اثر شيخ عبد الله بافضل الحضرمي الشافعي و كتاب "المختصر الصغير فيما لا بد لكل مسلم من معرفته" را که در شهر او بسیار مشهور است به او تدریس نمود. سپس از برخی از علمای شهرش و اطراف آن بهره گرفت و متون متعددی را در علوم مختلف شرعی حفظ کرد.


مدتی از طریقه [[قادریه]] پیروی کرد تا اینکه به طریقه [[تیجانیه]] روی آورد و پس از مدتی به قادریه بازگشت، سپس هر دو را ترک و به روش [[رفاعیه|رفاعیه]] روی آورد.
مدتی از طریقه [[قادریه]] پیروی کرد تا اینکه به طریقه [[تیجانیه]] روی آورد و پس از مدتی به قادریه بازگشت، سپس هر دو را ترک و به روش [[رفاعیه|رفاعیه]] روی آورد.

نسخهٔ ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۰۲

حسن بصری
عبدالله بن محمد الشیبی العبدری الهرری
نام عبدالله بن محمد الشیبی العبدری الهرری
نام‎های دیگر عبد الله الهرريّ
درگذشت 1429ق

عبد الله الهرريّ (1328 - 1429 هـ) مؤسس جماعت الأحباش یا جمعيت المشاريع الخيرية الإسلامية است. او به عنوان یک سنی، اشعری، صوفی، دشمن سلفی ها، وهابی ها و اخوان المسلمین شناخته می شود[۱].

تولد و تربیت

عبدالله بن محمد الشیبی العبدری الهرری، نام شهری به نام هرر در حبشه است. عبدالله الحرری در سال 1328 هجری قمری / 1910م در شهر حرر در حبشه به دنیا آمد. وی در سن ده سالگی قرآن را در یکی از مکتب خانه های باب السلام در شهر حرر حفظ کرد و پدرش کتاب "المقدمة الحضرمية في فقه السادة الشافعية"اثر شيخ عبد الله بافضل الحضرمي الشافعي و كتاب "المختصر الصغير فيما لا بد لكل مسلم من معرفته" را که در شهر او بسیار مشهور است به او تدریس نمود. سپس از برخی از علمای شهرش و اطراف آن بهره گرفت و متون متعددی را در علوم مختلف شرعی حفظ کرد.

مدتی از طریقه قادریه پیروی کرد تا اینکه به طریقه تیجانیه روی آورد و پس از مدتی به قادریه بازگشت، سپس هر دو را ترک و به روش رفاعیه روی آورد.

اساتید

پدرش محمد بن یوسف.

کبیر علی شریف،حفظ، تجوید و ترتیل قرآن کریم و کلام.

شيخ محمد بن عبد السلام الهرري فقه.

شيخ محمد بن عمر جامع الهرري علم كلام و فقه شافعی.

شيخ إبراهيم أحمد الضرير ملقب به البصير نحو و صرف و بلاغت.

شيخ محمد بن علي الشافعي علم فلك و ميقات.

على الشيخ يونس عفارة الهر.

سفرها

او سراسر حبشه را گشت و به حومه سومالی مانند هارگیسا وارد شد تا بهره علمی ببرد. او به فقه شافعی و اصول آن و اختلافات موجود فقه مالکی، حنفی و حنبلی پرداخت. علم حديث ،روايات و به علم آموزی در این مسیر اهتمام داشت لذا كتب ششگانه و ديگراسناد را حفظ نمود تا اینکه در سن هجده سالگي صاحب فتوا و مجوز نقل حديث شد.سپس در حدود سال 1369 هجری قمری عازم مکه مکرمه شد و در آنجا با تعدادی از علمای آن مانند شیخ علوی مالکی، شیخ امین الکتبی، شیخ محمد یاسین الفادانی، شیخ حسن مشاط آشنا شد.و با آنها روابط دوستی برقرار کرد. او به حضور شیخ محمد العربی الطبانی رفت و با شیخ عبدالغفور الافغانی النقشبندی تماس گرفت و طریقه نقشبندی را از او گرفت.

سپس به مدینه سفر کرد و با تعدادی از علمای آن از جمله شیخ محمد بن علی اعظم صدیقی البکری هندی الاصل مدنی حنفی تماس گرفت و از او کسب اجازه کرد.او با محدث شیخ ابراهیم الختنی از شاگردان محدث عبدالقادر شلبی ملاقات کرد و بین آنها دوستی و محبت ایجاد شد. سپس در حدود سال 1370ق = 1950م عازم بیت المقدس شد و از آنجا پس از وفات شیخ آن شیخ بدرالدین حسنی رهسپار دمشق شد. سپس در مسجد القطاط در محله القیمریه اقامت گزید و شهرت یافت، از این رو شیوخ و شاگردان شام به دیدار او رفتند و با علمای آنجا بیشتر آشنا شد. سپس در شام بین دمشق، بیروت، حمص، حماه، حلب و دیگر شهرهای سوریه رفت و آمد کرد. تا آنکه نزد برخی از شیوخ صوفیه مقبولیت یافت، سپس به لبنان رفت و در بیروت در منطقه برج ابی حیدر اقامت گزید، سپس به طرابلس رفت و آمد کرد و پیروانش افزایش یافت[۲].

حبشه غربی

در شهر جِمَّه از شيخ بشرى گاروكی علم عروض و قوافی را آموخت.و شیخ عبدالرحمن بن عبدالله الحبشی، معروف به المصری، صحیح مسلم و سنن النسایی برایش تدریس کرد.همچنین جاهایی از صحیح ابن حبان و السنن الکبری بیهقی و «تدریب الراوی شرح تقریب النووی» حافظ سیوطی را برای او خواند. او ابتدا سلسه سند را فراگرفت، سپس با تمام راویانش صاحب اجازه شد.و"غاية الوصول شرح الأصول" شيخ زكريا الأنصاري و شيخ أحمد دكو در جرين جمع الجوامع سبكی را خواند.در اواخر عمر خود زمانی که در جامه زندگی می کرد «تنقيح اللباب" شيخ زكريا الأنصاري» را برای إبراهيم القَنبَاري تدریس نمود.

حبشه شمالی

به شهر رايّة سفر کرد که حدود هزار کیلومتر از هرر فاصله داشت و نزد محمد سراج الجبرتی سنن أبي داود وابن ماجه و شرح نخبة الفكر في مصطلح أهل الأثر از حافظ ابن حجر عسقلانی و اجازه روایی از او کسب کرد.وارد قریه کدو شد و بر قاری شیخ ابی هدیه کبیر حاج احمد بن عبدالرحمن ادریس الدوی الکدی الحسنی - و او را احمد عبدالمطلب - می خواندند قرآن از طریق شاطبیه، صحیح بخاری و سنن ترمذی را فرا گرفت و آن را مجاز دانست.سپس وارد آدیسابابا شد شیخ داوود الجبرتی قاری شرح الجزریه زکریای انصاری را نزد او خواند و قرائت عاصم و ابی عمر و نافع و «درّه الذهب فی الثلاث القرائة الثانیة» از ابن جزری را فراگرفت.

اتیوپی

هرری در سالهای 1940 تا 1950 متهم به فتنه انگیزی علیه مسلمانان بود.جایی که او با حاکم ایندراگی، داماد امپراتور "هيلاسيلاسي" اتیوپی علیه الجمعيات الإسلامية لتحفيظ القرآن در شهر هرر که به فتنه سرزمین كُلنب معروف بود همکاری کرد.مدیر جمعیت ابراهیم حسن به بیست و سه سال زندان و تبعید محکوم شد. جایی که در شهرستان گوری پس از تبعید به آن در همانجا درگذشت.

بلاد شام

وی به قاری شیخ محمود فايز الدير عطاني دمشقی و جمع کننده قرائتهای هفت گانه. قرائت حفض را در زمانی که شیخ عبدالله در دمشق بود به پایان رساند.شيخ محمد الباقر بن محمد بن عبد الكبير الكتاني ساکن دمشق به او اجازه روایت داد. شيخ محمد العربي العزوزي الفاسي بیروتی برای او اربعین عجلونیه و مقداری از مسند احمد را گرفته و برای او اجازه صادر کرد. شيخ محمد توفيق الهبري البيروتی مقداری از اربعین عجلونیه را برای او گفت و برایش اجازه ای صادر کرد.

سلسله طریقت

وی اجازه طریقت رفاعی رااز شیخ محمد علی الحریری دمشقی و جانشینی را از شیخ عبدالرحمن السبسبی الحموی و شیخ طاهر الکیالی الحمصی گرفت. و اجازه طریقت قادریه را از شیخ الطیب الدمشقی و جانشینی رااز شیخ احمد البدوی السودانی المکاشفی و شیخ احمد العربینی و شیخ المعمر علی مرتضی الدیروی پاکستانی. و روش شاذلی را از شیخ احمد البصیر در حبشه گرفت. نقشبندی را از شیخ عبدالغفور عباسی مدنی نقشبندی و جانشینی را از شیخ معمر علی مرتضی الدیروی پاکستانی گرفت، چنانکه به روش سهروردی و چشتی نیز خلافت و جانشینی را از وی کسب کرد.

از منظر علما و شخصیت ها

بسیاری از علما و فقهای شام او را ستوده اند، از جمله: شیخ عبدالرزاق حلبی، امام و مدیر مسجد اموی دمشق، شیخ ابوسلیمان سهیل الزبیبی، شیخ ملارمضان بوطی، شيخ أبو اليسر عابدين مفتی سوریه، شیخ عبدالکریم الرفاعی، شیخ سعید طناطرة الدمشقی، شیخ احمد الحصري ، شيخ معرة النعمان مدیر مؤسسه شریعت ، شیخ عبدالله سراج الدین حلبی ، شیخ محمد مراد الحلبی، شیخ محمد صهیب الشامی مدیر اوقاف حلب،شيخ عبد العزيز عيون السود الحمصي شيخ قراء حمص،شيخ أبو السعود الحمصي،شيخ محمود فايز الديرعطاني ساکن دمشق و صاحب قرآت هفت گانه، شيخ عبد الوهاب دبس وزيت الدمشقي، دکتر الحلواني شيخ القراء سوریه، شيخ أحمد الحارون الدمشقي الولي الصالح، شيخ طاهر الكيالي الحمصي،شيخ صلاح كيوان الدمشقي، شيخ عباس الجويجاتي الدمشقي،مفتي استان إدلب شيخ محمد ثابت الكيالي، مفتی رقة شيخ محمد السيد أحمد، شيخ نوح القضاة از کشور اردن و... . و همچنین شيخ عثمان سراج الدين سليل الشيخ علاء الدين شيخ نقشبندی في زمان او که نامه نگاری های دوستانه ای بین آنها رواج داشت، شيخ عبد الكريم البيّاري مدرس دانشگاه گیلانیه بغداد شيخ محمد زاهد الإسلامبولي،شيخ محمود الحنفي یکی از شیوخ مشهور ترک ، عبد الله وعبد العزيز الغماري محدثانی از کشور مغرب، شيخ محمد ياسين الفاداني المكي ، شيخ محمود الطش مفتی ازمير ترکیه، شيخ المحدث حبيب الرحمن الأعظم،شيخ محمد زكريا الكندهلوي الهنديان و شيخ المحدث إبراهيم الختني.

افکار و اعتقادات

افکار و عقاید فرقه هرری که منسوب به عبدالله هرری حبشی است در این موارد خلاصه می شود:

1/ مذهب اشعری در صفات.

2/ دستورات صوفیانه مانند: رفاعی و نقشبندیه.

تعدادی از علمای اهل سنت و جماعت این فرقه را به چالش کشیده اند، مانند: محدث آلبانی و عبدالعزیز بن باز که در مورد او فتوا داده است و گفته است:فرقه احباش گمراه هستند و رهبر آنها عبدالله حبشی به انحراف و گمراهی مشهور است، پس باید آنها را تحریم کرد و عقیده نادرست آنها را محکوم و مردم را از شنیدن آنها بر حذر داشت. هرری درباره پیروان اندیشه «ابن تیمیه» و سید قطب از سلفیه و اخوان موضع روشنی دارد و آن را از فرقه های گمراه می داند و در سخنان و کتاب های خود با وهابیت مبارزه کرده است.او بسیاری از علمای سلفی و وهابی را تکفیر نمود که از آن میان می توان به ابن تیمیه اشاره کرد او در مورد کتب ابن تیمیه به پیروانش هشدار داده است و همچنین محمد بن عبد الوهاب را تکفیر نموده است.وی معتقد است که شیخ محمد نصیرالدین آلبانی کافر است، چنان که در مجله منار الهدى الحبشية[۳]و همچنین در «كتاب المقالات السنية في كشف ضلالات ابن تيمية» آمده است.

آثار

دغدغه او اصلاح عقاید مردم و مبارزه با اهل الحاد و سرکوب وسوسه های اهل بدعت بود و در این راه خود را وقف نوشتن و تالیف نمود.

علوم قرآن

كتاب الدر النضيد في أحكام التجويد، چاپ شده.

توحید

نصيحة الطلاب، خطی.

الصراط المستقيم في التوحيد، چاپی.

الدليل القويم على الصراط المستقيم في التوحيد، چاپی.

المطالب الوفية شرح العقيدة النسفية، چاپی.

إظهار العقيدة السنية بشرح العقيدة الطحاوية، چاپی.

الشرح القويم في حل ألفاظ الصراط المستقيم، چاپی.

صريح البيان في الرد على من خالف القرآن، چاپی.

المقالات السنية في كشف ضلالات أحمد بن تيمية، چاپی.

شرح الصفات الثلاث عشرة الواجبة لله، چاپی.

العقيدة المنجية وهي رسالة صغيرة أملاها في مجلس واحد، چاپی.

التحذير الشرعي الواجب، چاپی.

رسالة في بطلان دعوى أولية النور المحمدي، چاپی.

رسالة في الرد على قول البعض إن الرسول يعلم كل شيء يعلمه الله، چاپی.

الغارة الإيمانية في الرد على مفاسد التحريرية، چاپی.

الدرة البهية في حل ألفاظ العقيدة الطحاوية،چاپی.

صفوة الكلام في صفة الكلام، چاپی.

رسالة في تنزه كلام الله عن الحرف والصوت واللغة، خطی.

التعاون على النهي عن المنكر، چاپی.

قواعد مهمة، چاپی.

علم حدیث

شرح ألفية السيوطي في مصطلح الحديث، خطی.

التعقب الحثيث على من طعن فيما صح من الحديث، چاپی.

نصرة التعقب الحثيث على من طعن فيما صح من الحديث، چاپی.

الروائح الزكية في مولد خير البرية، چاپی.

شرح البيقونية في المصطلح، خطی.

رسالة في حد الحافظ، خطی.

جزء في أحاديث نص الحفاظ على صحتها وحسنها، خطی.

أسانيد الكتب السبعة في الحديث الشريف، چاپی.

الأربعون الهررية، وهو أربعون حديثا من أربعين كتابا من كتب الحديث مشروحة، خطی.

علم فقه

مختصر عبد الله الهرري الكافل بعلم الدين الضروري على مذهب الإمام الشافعي، چاپی.

بغية الطالب لمعرفة العلم الديني الواجب، چاپی.

شرح ألفية الزبد في الفقه الشافعي، خطی.

شرح متن أبي شجاع في الفقه الشافعي، خطی.

شرح متن العشماوية في الفقه المالكي، خطی.

لغت

شرح منظومة الصبان في العروض،خطی. شرح التنبيه للإمام الشيرازي في الفقه الشافعي، ناقص.

شرح منهج الطلاب للشيخ زكريا الأنصاري في الفقه الشافعي، ناقص.

شرح كتاب سلّم التوفيق إلى محبة الله على التحقيق للشيخ عبد الله باعلوي، خطی.

مختصر عبد الله الهرري الكافل بعلم الدين الدين الضروري على مذهب الإمام مالك، چاپی.

مختصر عبد الله الهرري الكافل بعلم الدين الدين الضروري على مذهب الإمام أبي حنيفة، چاپی.

وفات

بیماری او تشدید شد و چند ماهی در بستر ماند تا اینکه در سحرگاه روز سه شنبه دوم رمضان 1429 هجری قمری منطبق با دوم سپتامبر 2008 میلادی در خانه اش در بیروت در سن نود و هشت سالگی درگذشت. بعدازظهر سه شنبه، تشییع جنازه وی در بیروت با حضور جمع کثیری از شاگردانش و اعضای هیئت مدیره انجمن خیریه اسلامی که توسط رئیس انجمن حسام قراقیره، تعداد زیادی از مردم انجام شد، شیوخ، وعاظ، روسای انجمن های اسلامی و صوفیانه، نهادها و مؤسسات خیریه، اجتماعی و آموزشی. نمایندگان خانواده، جوانان، انجمن های پیشاهنگی و زنان، اعضای شوراهای شهرداری، شهرداران، هیئت های مردمی و شخصیت هایی از مناطق مختلف بیروت و تمامی استان های لبنان حضور داشتند. جنازه او را بعد از اقامه نماز ظهر از خانه اش به مسجد برج ابی حیدر بردند و جمعیت در خیابان اصلی و خیابان های اطراف مسجد تجمع کردند و مسجد مملو از جمعیت و هیئت هایی بود که از همه مناطق برای اقامه نماز میت هجوم آورده بودند حضور داشتند. و ماجرا به همین منوال ادامه داشت تا اینکه وقت نماز عصر فرا رسید که حسام قراقیره، رئیس انجمن خیریه اسلامی، نمازگزاران را در نماز میت شیخ هرری امامت کرد. پس از آن جسد وی به ملکی در مجاورت مسجد منتقل شد و طبق شرع در آنجا به خاک سپرده شد. مرکز انجمن خیریه اسلامی در بیروت هزاران عزادار درگذشت شیخ عبدالله الهرری از جمله نماینده رئیس جمهوری لبنان، نماینده رئیس مجلس لبنان، نمایندگان جناح های پارلمانی در پارلمان لبنان،نماینده اتحادیه کشورهای عربی، هیئت دارالفتوا در لبنان، روسای پیشین دولت، جمع کثیری از وزیران و نمایندگان فعلی و سابق،نماینده فرمانده ارتش لبنان ،تعدادی از سفرای کشورهای عربی و اسلامی در لبنان، شخصیت های قضایی، نظامی، آموزشی، اجتماعی، رسانه ای و صنفی، روسای انجمن های اسلامی، خیریه و اجتماعی، احزاب لبنانی و جناح های فلسطینی، رؤسای جمهور و اعضای شوراهای شهرداری و جمعی بزرگ انبوهی از شیوخ، وعاظ و کارگزران در عرصه وکالت اسلامی. رئیس انجمن، شیخ حسام قره‌قیرا، تلگراف‌های تسلیت و تماس تلفنی از نخست‌وزیر لبنان، رئیس مجلس لبنان و بسیاری از شخصیت‌های لبنانی و خارج از کشور دریافت کرد. در سالن بزرگ در مرکز جامعه در طرابلس، طاها ناجی، رئیس شعبه انجمن و اعضای هیئت اداری از هیئت های عزادار پذیرایی کردند. در مرکز انجمن در شهر روضه در بقاع، رئیس شعبه انجمن، اسامه السید، و اعضای هیئت اداری از هیئت های عزاداری پذیرایی کردند و عزاداران در مرکز انجمن در بعلبک حضور یافت. در مرکز انجمن در صیدا، رئیس شعبه انجمن، شیخ خالد حنینا، عدنان طرابلسی و اعضای هیئت اداری از هیئت های عزادار پذیرایی کردند. در اقلیم الخروب - جبل لبنان، عزاداران به تالار مسجد در شهر بعصیر و تالار مرکز اسلامی عمر بن الخطاب - مسجد الفاروق در شهر شهیم حضور یافتند. عزادارانی که در مراکز انجمن حضور یافته بودند توسط شیوخ، وعاظ، شخصیت های سیاسی، حزبی، قضایی، اجتماعی، مذهبی، صنفی و رسانه ای و همچنین جمعیت مردمی که برای تسلیت ارتحال شیخ الهرری آمده بودند گرد هم جمع شدند.

در دمشق، پایتخت سوریه، اقوام، مریدان و نزدیکان هرری در تالار الاکرم مجلس ترحیم برگزار کردند که در آن هیئت‌های عزاداری از جمله شیوخ، شخصیت‌ها و آشنایان شیخ در مدت اقامت وی ​​در سوریه قبل از دهه پنجاه در آن شرکت کردند. این پذیرایی شامل سخنرانی های یادبودی برای آن مرحوم بود که در آنجا توسط: وزیر اوقاف دکتر محمد الخطیب، دکتر عبداللطیف فرفور، نماینده مجلس دکتر محمد حبش، شیخ اسامه عبدالکریم الرفاعی، شیخ محمد ابراهیم، ​​به ایراد سخنرانی برای او پرداختند. در شهر حمص سوریه، در مسجد خالد بن الولید و مجلس ترحیم با حضور تعدادی از شیوخ و بزرگان برپا شد.

مراسم بزرگداشت شیخ هرری در تعداد زیادی از مساجد، کلیساها و مراکز اسلامی کشورهای عربی، اروپا، آسیا، استرالیا، ایالات متحده آمریکا و کانادا برگزار شد که در آن پیروان و شاگردان شیخ و اعضای جوامع عربی و اسلامی شرکت کردند[۴].

پانویس