اقلیتهای مذهبی در فرانسه (مقاله): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (Javadi صفحهٔ اقلیتهای مذهبی در فرانسه (خوجهها) را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به اقلیتهای مذهبی در فرانسه (مقاله) منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۹
اقلیتهای مذهبی در فرانسه (خوجهها)، نوشتاری است که به بررسی «شیعیان خوجهٔ اثنیعشری» میپردازد. این شیعیان اقلیتی کوچک و منسجم بهشمار میروند که با وجود جمعیت اندک 125 هزار نفری از نظم و انضباط قابل ملاحظهای برخوردارند. این اقلیت اندک، در حال حاضر در پنج قاره جهان حضور دارند و افزون بر آنکه تحت نظارت عالی فدراسیون جهانی «شیعیان خوجهٔ اثنیعشری» قرار دارند، در هر کشور نیز دارای اجتماعات مستقلی هستند. در این مقاله، با بهرهگیری از روش تحلیل و توصیف تلاش شده است نحوهٔ پیدایش این اقلیت کوچک دینی بهگونهای کنشگر بهمنزلهٔ پرسش اصلی مورد بررسی قرار گیرد. تلاش برای اثبات آنکه این جامعۀ کوچک شیعی از بدو تأسیس تاکنون با موفقیتهای زیادی همراه بوده است نیز فرضیهٔ اصلی را تشکیل میدهد. چهارچوب تحقیق بر این مؤلفه استوار شده است که «شیعیان خوجهٔ اثنیعشری» در برخی امور میتوانند بهمثابهٔ الگو، سرمشق دیگر جوامع شیعی قرار گیرند. پرداختن به همۀ عوامل اصلی و فرعی نقشآفرین در موفقیت این جامعهٔ کوچک شیعی در کشورهای هدف نیز جنبهٔ نوآوری این مقاله شمرده میشود.
پیشینهٔ خوجههای اثنیعشری
تاریخ پیدایش این جماعت، به حدود شش قرن پیش باز میگردد. در اواسط سدهٔ 1400 میلادی، بر اساس آموزشهای یک گروه از مبلغان اسماعیلی ایرانی اعزامشده به هندوستان به سرپرستی پیرصدرالدین، برخی از هندوان و مسلمانان بدین باور اعتقاد یافتند که خداوند در جهان حلول کرده و هر چیزی دارای ذات الهی است. این باور بهتدریج شکل آیینی خاصی بهخود گرفت و توسط پیرصدرالدین «آیین صراط مستقیم» نامیده شد. این باور جدید، از نظر اعتقادی بر حلول مبتنی بود؛ بدین معنا که خداوند چندبار بهصورت برخی از انسانها مجسم شده است (آنگونه که عقیدهٔ هندوان است)؛ اما آنها بر این عقیدهٔ هندویی که معتقد است ویشنو خدای هندوان نُه بار حلول و تجلی انسانی داشته است، نام علی (علیهالسلام) را بهعنوان دهمین فرد افزودند.
پیروان این عقیده، رفتهرفته به نام خواجه شناخته شدند و پیرصدرالدین نیز آنها را به این عنوان نامید. لغت «خوجه» کنونی، در واقع همان تغییریافتهٔ لقب «خواجه» فارسی، به معنای بزرگ و سرور است. این عقیده در میان جماعت خوجه همچنان به حیات خود ادامه داد تا اینکه در سال 1839 میلادی، «آقاخان محلاتی»، نخستین امام این فرقه ـ که در شورش برابر فتحعلیشاه قاجار شکست خورده بود ـ به بمبئی گریخت و کوشید این خوجهها را تحت کنترل خود درآورد. وی در این امر تا حدودی توفیق یافت و عقاید آنان را از آنچه بر آن بودند، به باورهای شیعهٔ اسماعیلی تغییر داد و آنها را که در مناطق مختلف شبهقارههند زندگی میکردند، تشویق کرد تا نماز بخوانند، روزه بگیرند و به حج و زیارت اهلبیت و ائمهٔ اطهار (علیهمالسلام) مشرف شوند؛ و در عین حال، آنان را موظف به پرداخت مقرری به جماعتخانههای اسماعیلی کرد. از آن زمان، این خوجهها بهطور کامل به مذهب اسماعیلیه روی آوردند و جماعتخانههایی نیز برای خود تأسیس کردند که بزرگترین آنها در بمبئی قرار داشت. نظارت سختگیرانه آقاخان اول بر این نواسماعیلیان، سرانجام موجب جدایی برخی از اعضای این جماعت از آقاخانیها شد که در رأس آنها، یکی از بزرگان این قوم به نام حبیب ابراهیم بود. وی بههمراه گروهی از خوجهها، از فرامین تحکمآمیز آقاخان مبنی بر تعلق تمام دارایی آنان به آقاخان سربرتافتند و تحت تأثیر چند عالم سنیمذهب که اشکالاتی اساسی بر آقاخان مطرح کرده بودند، به اهل سنت پیوستند.
پس از جدایی حبیب ابراهیم، گروه دیگری از خوجهها نیز از جماعت آقاخان جدا شدند و بهتدریج درگیریهای پنهان در درون جماعت خوجهها صورت علنی و آشکار یافت. این در حالی بود که آنها اعمال مذهبی خود را نیز به کناری نهادند و نهتنها نماز نمیخواندند، بلکه به عبادات دیگر نیز توجهی نداشتند. در اوایل دهه 1870 میلادی گروهی از این خوجهها که در زمرهٔ مخالفان آقاخان بهشمار میرفتند، بهقصد زیارت رهسپار کربلا شدند و در نجف به دیدار یکی از مجتهدان بزرگ آن زمان، شیخزینالعابدین مازندرانی رفتند و چون خود را شیعه معرفی کردند، توجه شیخ را جلب نمودند؛ اما هنگامی که آیتالله مازندرانی از احکام و اعمال مذهبی آنها پرسید، اظهار داشتند که نماز نمیخوانند، روزه نمیگیرند و عبادات دیگر را نیز بهجای نمیآورند. همچنین در پاسخ به پرسش مجتهد بزرگ نجف دربارهٔ تشرف آنها به حج نیز گفتند که زیارت ائمهٔ اطهار (علیهمالسلام) را بر سفر حج مقدم میشمارند. در پی این امر که موجبات نارضایتی آیتالله زینالعابدین مازندرانی و دیگر علمای بزرگ نجف را فراهم آورد، آنان از شیخ درخواست کردند تا یکی از روحانیون را برای ارتقای معلومات مذهبی آنها به هند اعزام کند. آیتالله مازندرانی درخواست آنها را اجابت کرد و یکی از شاگردان فاضل خود به نام «ملاقادر حسین» را که هندی بود، به بمبئی اعزام نمود.
ملاقادر حسین پس از استقرار در بمبئی، فعالیتهای تبلیغی خود را در منزل یکی از خوجهها آغاز کرد. این فعالیتها شامل برپایی نمازهای جماعت و ارائهٔ مباحث آموزشی اخلاقی پس از نمازجماعت و پاسخ به پرسشهای دینی نمازگزاران بود. بهتدریج تعداد شرکتکنندگان در مجالس ملاقادر افزایش یافت؛ بهگونهای که در شبهای جمعه بالغ بر یکصد نفر در محفل درس ملا حضور مییافتند. در این جلسات تعالیم اسلامی را بر اساس اصول عقاید شیعهٔ اثنیعشر به پیروان خود آموخت و موجب شد که گروه اندکی از آقاخانیها در زمرهٔ یاران ثابت وی درآیند و رسماً مذهب اثنیعشری را بپذیرند. در پی این امر، جماعت خوجهها به دو گروه اکثریت «پیروان آقاخان» و اقلیت «اثنیعشری» تبدیل شدند و درگیریهای مذهبی بین آنان که از مدتی قبل آغاز شده بود، شدت گرفت. پس از خودداری گروه اقلیت از اطاعت دستور آقاخان و ادامهٔ ارتباط با ملاقادر، آنها در همهٔ امور، اعم از تجارت، روابط اجتماعی، ازدواج و... تحریم شدند. این در حالی بود که شیعیان خوجهٔ اثنیعشری با وجود وحشت و هراس از توطئههای خوجههای آقاخانی که به قتل چند نفر از آنها انجامید، همچنان مراسم مذهبی خود را تحت هدایت ملاقادر بهصورت مخفیانه ادامه میدادند.
در اواخر دههٔ 1880 میلادی، روحانی دیگری به نام شیخابوالقاسم نجفی با هدف توسعهٔ مذهب تشیع اثنیعشری از ایران رهسپار هند شد و در بمبئی اقامت گزید. وی در این شهر با کمک برخی از بازرگانان سرشناس ایرانی که با خوجههای اثنیعشری ارتباط داشتند برای نخستین بار نماز جمعه را ـ که تا پیش از آن هرگز در بمبئی اقامه نشده بود ـ برگزار کرد. شیخابوالقاسم نجفی سپس به تبلیغ تشیع در بین خوجههای آقاخانی پرداخت واین در حالی بود که شیعیان خوجهٔ اثنیعشری بمبئی فاقد هرگونه مسجد یا سالنی برای انجام مراسم عبادی خود بودند. شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در سال 1899 میلادی، رسماً جماعت خود را در بمبئی تأسیس کردند. در پی این امر، آقاخان و یارانش کوشیدند از طریق افزایش محیط رعب و وحشت و حملات فیزیکی به این افراد، آنها را به انحلال این جماعت وادارند. با این حال، شیعیان خوجهٔاثنیعشری تحت رهبری ملاقادر و شیخابوالقاسم نجفی در برابر این فشارها و توطئهها پایداری کردند و بهتدریج تعداد جماعت آنها به میزان قابل توجهی افزایش یافت. این در حالی بود که آقاخانیها، با اعمال تحریم سعی داشتند این نوشیعیان را از نظر اقتصادی در تنگناهای سختی قرار دهند.
با تداوم این تحریمها و پایداری خوجههای اثنیعشری بر عقاید خود، بهتدریج گروهی از آنان تصمیم گرفتند به محلی جدید مهاجرت کنند. در آن زمان، شرق آفریقا مکان مناسبی برای استقرار شیعیان خوجهٔ اثنیعشری بهشمارمیرفت. این منطقه به دلیل سفرهای منظم دریایی هندیها به آنجا، تا حدودی برای ایشان شناخته شده بود. از این رو، تعدادی از خوجههای اثنیعشری ازآخرین سالهای سدهٔ 1800 میلادی بهتدریج به این منطقه مهاجرت کردند و درجزیرهٔ زنگبار سکونت یافتند. تعداد این مهاجران در دهههای 1920 و 1930 میلادی بسیار افزایش یافت و هزاران نفر از شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در زنگبار مستقر شدند و از طریق این جزیره به دیگر مناطق شرق آفریقا، ازجمله تانزانیا، کنیا و اوگاندا راه یافتند و جماعاتی را در این کشورها تأسیس کردند. پس از استقلال پاکستان، گروه دیگری از شیعیان خوجهٔ اثنیعشری از ایالات کچ و گجرات به پاکستان مهاجرت کردند و اقلیتهایی را در شهرهای کراچی و حیدرآباد تشکیل دادند. در دهههای 1970 و 1980 میلادی نیز تعدادی از خوجههای اثنیعشری مقیم شرق آفریقا در آرزوی زندگی بهتر و با هدف ادامهٔ تحصیل فرزندان خود، رهسپار کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی شدند. این اقلیت کوچک، هرچند در حال حاضر جمعیت بسیار اندکی را در برابر دیگر شیعیان جهان تشکیل میدهند، اما به دلیل نظم و انسجام داخلی و تلاش خستگیناپذیر، به یکی از موفقترین گروههای شیعی تبدیل شدهاند، بهگونهای که تا حد امکان کمکهای قابل توجهی را در اختیار دیگر شیعیان در کشورهای مختلف قرار میدهند و هنگام بروز برخی مصائب و مشکلات نیز به یاری آنها میشتابند[۱].
وضعیت اجتماعی
یکی از مهمترین شاخصههای اجتماعی در جوامع مختلف خوجهٔ اثنیعشری، خانواده و جایگاه والای آن است. خوجهها خانواده را نهادی مقدس درنظر میگیرند که نقش مهمی در رشد و تربیت نسل آینده ایفا میکند. آنان تأکید دین اسلام بر حفظ حرمت و قداست خانواده، مبنی بر احترام به والدین، رعایت انصاف و عدالت بین فرزندان، رابطهٔ مناسب و مبتنی بر اخلاق اسلامی بین زن و شوهر و اعضای خانواده، لزوم احترام به کهنسالان، حفظ عفت و نجابت حریم خانواده و... را بهمثابه اصولی خدشهناپذیر درنظر میگیرند و بقای خود را در حفظ حرمت و اصالت خانواده میدانند. خانواده در جماعات خوجهٔ اثنیعشری، افزون بر زن و مرد و فرزندان، دربرگیرندهٔ پدر و مادر نیز میباشد و احترام به کهنسالان بهعنوان اصلی مهم به فرزندان آموزش داده میشود. معمولاً پدران در خانوادههای خوجهٔ اثنیعشری ستون اصلی را تشکیل میدهند و نقش مهمی در تربیت فرزندان برعهده دارند. پدران و مادران، همچنین فرزندان خود را از سنین خردسالی به مساجد و حسینیهها میبرند و بهویژه میکوشند در ایام مُحرَم و ماه مبارک رمضان، و مراسم و مناسبتهای اسلامی، این کودکان را با آیینهای مذهبی خود که در مساجد و حسینیهها انجام میشود، آشنا کنند؛ همچنین با آشنا ساختن آنان با مقررات اسلامی و اصول تشیع، راه و رسم زندگی در جامعه را نیز به آنها بیاموزند. کودکان و نوجوانان خوجهٔ اثنیعشری از این طریق بهتدریج برخی مقررات اجتماعی نانوشتهٔ حاکم بر این جامعه، همچون لزوم حفظ سنتهای اجدادی خود، عدم اختلاط با دیگر اقوام و گروههای قومی و اجتماعی، و لزوم یکپارچه نگهداشتن جامعهٔ کوچک خود را نیز فرا میگیرند.
نظم و انظباط
از دیگر شاخصههای اجتماعی جوامع خوجهٔ اثنیعشری، نظمپذیری و پیروی از مقررات هر جماعت است. آنان معتقدند حفظ و بقای جماعات خوجه، مستلزم پایبندی به قوانین وضعشده توسط فدراسیون جهانی و فدراسیونهای منطقهای است و آنها از این طریق میتوانند اهداف خود را عملی سازند. افزون بر آن، انزواطلبی و عدم اختلاط با دیگر گروههای قومی، از دیگر قوانین حاکم بر کلیهٔ جماعات خوجهٔ اثنیعشری است و آنان در کشورهای مختلف، تا حد امکان از ایجاد هرگونه رابطهای با بومیان آن کشور خودداری کرده، مناسبات و ارتباطات خود را با دیگر گروههای قومی، در محیط کار خلاصه میکنند. ازدواج با دیگر اقوام حتی شیعیان ایرانی و لبنانی بسیار بهندرت صورت میگیرد و گاه دیده شده است فردی که همسری غیر خوجهٔ اثنیعشری را برگزیده، بهتدریج از جماعت خود طرد شده است.
روحیهٔ اطاعتپذیری
از دیگر خصلتهای اجتماعی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری روحیهٔ اطاعتپذیری (تقریباً مطلق) از دستورها و فرامین فدراسیون جهانی و فدراسیونهای منطقهای است. همهٔ اعضای جماعات خوجه، ملزم به پذیرش دستورها و بخشنامههای فدراسیون جهانیاند و این دستورها را گاه از فتاوای مراجع تقلید خود و تعالیم اسلامی نیز ارجح میشمارند. تلاش برای حفظ انسجام داخلی خویش از طریق تأسیس جماعات و تحکیم آن، از دیگر خصوصیات اجتماعی خوجههای اثنیعشری است. از این رو، آنان پس از ورود به هر کشوری، هرچند با جمعیتی اندک، بهسرعت جماعتی تشکیل میدهند و با جمعآوری پول و کمکهای نقدی از دیگر جماعات و فدراسیون جهانی، به احداث مسجد، امامباره و مدرسهای اسلامی در جنب مسجد اقدام میکنند[۲].
حفظ وحدت
از دیگر اصول اجتماعی خوجههای اثنیعشری، حفظ اتحاد آنها در برابر دیگر مسلمانان، اعم از شیعیان و اهل سنت است. در واقع، هرچند آنها در درون اختلافاتی دارند، ولی همواره بهصورت پیکری واحد عمل کرده و اجازه ندادهاند مخالفان در درون آنان نفوذ کنند و در تشکیلات و سازماندهی جماعات خوجههای منطقه یا کشوری خاص خللی پدید آورند. در مجموع، میتوان گفت شیعیان خوجهٔ اثنیعشری با وجود جمعیت بسیار کم، از نظر اجتماعی و اصول و قوانین خود، تأثیر قابلتوجهی بر دیگر پیروان اهلبیت در سراسر جهان برجای گذاشتهاند. این امر که نشئتگرفته از سه عامل نظم، وحدت و سازماندهی مناسب است، موجب شده که آنها طی چند دههٔ اخیر به پیشرفتهای چشمگیری دست یابند و بهعنوان یکی از اقلیتهای شاخص دینی در جهان اسلام جلوهگر شوند.
آداب و رسوم
جامعهٔ شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، جامعهای کاملاً سنتی با قوانین عرفی خاص خود است که همهٔ اعضای آن خود را موظف به رعایت این قوانین ـ که در گذر زمان، از نسلی به نسل دیگر انتقال یافتهاند ـ میدانند. آداب و رسوم این جامعه به دو بخش سنتهای عمومی هندویی و سنتهای اسلامی تقسیم میشود؛ با این حال، پیوستگی عمیقی بین این سنتهای عمومی و دینی بهچشم میخورد. در واقع میتوان گفت جامعهٔ شیعیان خوجهٔ اثنیعشری بهدلیل پیشینهٔ تاریخی خود، برخی از آداب و رسوم خاص هندوها را در خود جای داده است. از این رو، در برخی از سنتهای این جامعه، هنوز ردپای عمیقی از سنتهای اصیل هندوستان ـ بهویژه هندوها ـ بهچشم میخورد؛ بنابراین، با اینکه اعضای این جامعه بیش از صد سال است که مذهب تشیع اثنیعشری را پذیرفتهاند و تا حد امکان سعی میکنند سنتهای برجایمانده از مذهب هندو را از خود دور سازند، ولی برخی از این سنتها همچنان در زمرهٔ آداب و رسوم پایدار این جامعه مانده است؛ بهگونهای که در مراسم شادی و سرور، جشن ازدواج، سوگواری، نوع پوشش، غذا و... میراث کهن هندی حاکم بر این جامعه مشهود است.
آمیختگی آداب و رسوم هندویی و اسلامی
یکی از مهمترین سنتهای اصیل جامعهٔ شیعیان خوجهٔ اثنیعشری برپایی جشن ازدواج است که اوج آمیختگی آداب و رسوم هندویی و اسلامی در آن دیده میشود. ازدواج در بین شیعیان خوجهٔ اثنیعشری معمولاً بهصورت درونگروهی صورت میگیرد و اعضای هر جماعت معمولاً ترجیح میدهند فرزندانشان با دیگر افراد در همان جماعت ازدواج کنند. در جامعهٔ شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، برخلاف آیین هندویی، مردان به خواستگاری دختران میروند. مراسم خواستگاری بهصورت سنتی انجام میشود و خانوادهٔ داماد در منزل عروس حضور مییابند. پس از توافق دربارهٔ ازدواج، مذاکرات رسمی در خصوص مهریه ـ که در زبان گجراتی «پودا» نام دارد ـ انجام میشود و بهدنبال آن، خبر نامزدی زوج جوان طی یک مهمانی موسوم به «سقای»، طبق آداب و رسوم ایالات گجرات اعلام میشود. پیش از عروسی، مراسم موسوم به «شادی» آغاز میشود ... .
از دیگر سنتهای شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، بر تن کردن لباسهای سنتی هندی است. در واقع، خوجههای اثنیعشری چون از نظر قومی و نژادی در زمرهٔ اقوام مهاجر از هندوستان بهشمار میروند، لباس را بخشی از هویت ملی و قومی خود درنظر میگیرند؛ از این رو، معمولاً در منازل و محل کار خود لباسهای هندی بر تن میکنند. شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در زمینهٔ خوراک نیز کاملاً سنتی عمل میکنند. معمولاً پخت شیرینی و شربتهای هندی و انواع و اقسام غذاهای هندی، در بین خانوادههای خوجه در کشورهای مختلف بسیار رایج است. موسیقی در جامعهٔ شیعیان خوجهٔ اثنیعشری جایگاه والایی دارد و هرچند آنان در این زمینه تابع نظریهٔ مراجع تقلید خود هستند و از موسیقیهای محرک پرهیز میکنند، ولی بسیاری از جوانان این جامعه، باوجود تقید مذهبی خود، در منازل و محل کار به انواع موسیقیهای پاپ هندی گوش میکنند و در زمینهٔ بحث غنا به مسائل شرعی چندان اهمیتی نمیدهند[۳]. افزون بر آن، هرچند افراد این جامعه معمولاً به موازین اسلامی پایبندند و از تماشای صحنههای رقص و آواز خودداری میکنند، ولی معمولاً به تماشای فیلمهای هندی که از طریق شبکههای ماهوارهای در سرتاسر دنیا قابل دسترسی است، میپردازند.
سفر به هندوستان
سفر به هندوستان و بازدید از اقوام و خویشان دور و نزدیک، از دیگر سنتهای خوجههای اثنیعشری است. آنان بهدلیل علاقهٔ بسیار به سرزمین خود، معمولاً هر سال سفری به هند انجام میدهند و علاوه بر دیدار بستگان خود، از آثار تاریخی و گردشگاههای طبیعی این کشور زیبا بازدید میکنند. برخی از خوجههای اثنیعشری نیز برای معالجه به هندوستان سفر میکنند و به خانوادههایی که توانایی پرداخت هزینهٔ تحصیل فرزندان خود را در کشورهای غربی ندارند کمک کرده، فرزندانشان را در دانشگاههای هند ثبتنام میکنند.
حفظ ملیت و هویت
از دیگر سنتهای زیبای خوجههای اثنیعشری، تلاش آنها برای ایجاد نوعی تلفیق بین دین و ملیتشان است. در واقع آنها باوجود علاقهٔ فراوان به مذهب اهلبیت و افتخار به شیعه بودن خویش، کوشیدهاند ملیت و هویت خود را نیز حفظ کنند. این امر در نامهای ایشان متجلی است؛ بهگونهای که نام تمامی آنان، بهویژه مردان، مخلوطی از اسامی هندی و نامهای ائمهٔ اطهار و پیامبران است. برخی از این اسامی عبارتند از: بشیر شیوجی، محمد لالجی، جعفر نانجی، محمد دوجی، باقر جیوراج، کاظم والجی، حسنین آلارخیا، علی دایا و.... تلاش برای پیوند خصوصیات قومی برجایمانده از هندوئیسم و مذهب تشیع، در دیگر سنتهای این جامعه، مانند مراسم ختنهسوران پسربچهها، جشن تولد، مراسم خاکسپاری و... نیز کاملاً بهچشم میخورد. با این حال، خوجههای اثنیعشری برخی از سنتهای قدیمی خود را که با قوانین اسلام مغایرت دارد، بهکناری نهاده و به مقررات اسلامی روی آوردهاند. از دیگر سنتهای جامعهٔ شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، تلاش برای حفظ زبانهای کهن قومی آنها، بهویژه زبان گجراتی و تا حدودی نیز کچی، بهعنوان یکی از مهمترین عوامل ارتباط و تفاهم بین افراد و جماعات خوجهٔ اثنیعشری است.
وضعیت فرهنگی
یکی از ویژگیهای بارز جامعهٔ شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، سطح بالای فرهنگی این اقلیت کوچک است. این امر ـ که البته بخشی از آن به نظم و انسجام داخلی، و بخشی نیز به بنیه و توان اقتصادی قابل ملاحظهٔ آنها بازمیگردد ـ موجب شده است خوجههای اثنیعشری به پیشرفتهای چشمگیری از نظر فرهنگی ـ بهویژه در زمینهٔ فرهنگ مطالعه و کتابخوانی ـ دست یابند. یکی از شاخصههای مهم فرهنگی این جامعه، فرهنگ بالای کتاب و کتابخوانی است؛ بهگونههای که تقریباً تمام اعضای جماعات مختلف، به مطالعهٔ کتابها و مجلههای گوناگون، اعم از علمی، فرهنگی، اقتصادی و دینی علاقهٔ زیادی دارند و با وجود اشتغالات فراوان، از مطالعه غافل نمیمانند. در این راستا، کودکان از آغاز یادگیری خواندن و نوشتن، به مطالعهٔ کتابهای مختلف تشویق میشوند و در مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی خوجههای اثنیعشری، این انگیزه بهتدریج در شخصیت آنها شکل میگیرد.
مطالعهٔ کتاب
افزون بر این، تقریباً تمامی خوجهها هر روز صبح و پیش از آغاز فعالیتهای خود، روزنامههای کشور محل اقامت خویش را مطالعه کرده یا به پایگاههای اینترنتی مراجعه میکنند. تسلط آنها به زبانهای مختلف، از جمله انگیسی، سواحیلی، گجراتی و اردو نیز عرصهٔ مطالعاتی گستردهای را برای آنان فراهم کرده است. از این رو، بیشتر خوجهها با مراجعه به پایگاههای اینترنتی به زبانهای مختلف، معمولاً از اخبار روز جهان آگاهاند و در زمینههای مختلف، اطلاعات عمومی گستردهای دارند. خوجههای اثنیعشری همچنین ساعاتی از شبانهروز را به مطالعهٔ کتب دینی؛ نظیر: قرآن، نهج البلاغه و مفاتیحالجنان اختصاص میدهند و بسیاری از آنان، هر روز پس از نماز صبح صفحاتی از قرآن و نهجالبلاغه را مطالعه میکنند. [۴] از دیگر ویژگیهای فرهنگی این جامعه، ریشهکن شدن بیسوادی در بین همهٔ افراد این اقلیت کوچک است. در واقع، هرچند برخی از افراد نسل اول خوجههای اثنیعشری مهاجر به شرق آفریقا بهدلیل مشکلات موجود و شرایط نامناسب اقتصادی بیبهره از سواد خواندن و نوشتن بودند، ولی هماکنون همهٔ اعضای جماعات خوجهٔ اثنیعشری باسوادند و جدای از طبقهٔ تحصیلکرده، دیگران دارای دیپلم متوسطهاند. البته این امر در جماعات مختلف با نوساناتی مواجه است؛ بهگونهای که سطح عمومی سواد در بین خوجههای ساکن شرق و جنوب شرق آفریقا، اروپا و آمریکای شمالی، مطلوب و تا حدودی بالاتر از خوجههای ساکن پاکستان و هند است.
تسلط به زبان انگلیسی
از دیگر شاخصههای خوجههای اثنیعشری، تسلط بالای آنها به زبان انگلیسی است. چنانکه مشخص است، زبان انگلیسی بهعنوان یک عنصر ارتباطی گسترده، جایگاه والایی را در جهان کنونی به خود اختصاص داده است و کشورهای مختلف جهان در تلاشاند دستکم در مقاطع تحصیلات عالیه، این زبان را بین دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی خود فراگیر سازند. شیعیان خوجهٔ اثنیعشری نیز با درک شرایط موجود، از این عنصر مهم ارتباطی بهنحو مطلوب بهرهبرداری نموده و نظام آموزشی خود را در کشورهای مختلف، بر اساس زبان انگلیسی تنظیم و تدوین کردهاند. در این زمینه، کودکان خوجهٔ اثنیعشری در کشورهای مختلف، از کلاس اول مدرسه با این زبان آشنا میشوند و همهٔ درسها به زبان انگلیسی به آنها ارائه میشود. این امر موجب شده است تقریباً تمام خوجههای اثنیعشری بهروانی و سهولت به انگلیسی صحبت کنند. این امر حتی در ماداگاسکار و رئونیون فرانسویزبان که از مستعمرات فرانسه بهشمار میروند، بهچشم میخورد و شیعیان خوجهٔ مقیم این دو کشور نیز از آموزش انگلیسی به فرزندان خود غافل نماندهاند. معدود خوجههای اثنیعشری مقیم هلند، فرانسه، سوئد، پرتغال و اسپانیا هم باوجود تسلط به زبان این کشورها، به انگلیسی سخن میگویند. گستردگی زبان انگلیسی در بین خوجههای اثنیعشری بهاندازهای است که روحانیون و خطبای آنان در سخنرانیهای خود، گاه چند دقیقه به اردو و گجراتی صحبت میکنند؛ سپس رشتهٔ کلام را با انگلیسی ادامه میدهند[۵].
مدارس و مراکز آموزشی
از دیگر شاخصههای فرهنگی خوجههای اثنیعشری، میتوان به مدارس و مراکز آموزشی آنان اشاره کرد. ایشان از چند دههٔ گذشته و با پی بردن به لزوم یکدست کردن آموزشهای درسی جماعات خود، تقریباً در هر شهر مدرسهای نیز بنا نهاده و کودکان خود را در این مراکز نامنویسی کردهاند. این مدارس در برخی از کشورها بهطور رسمی مورد تأیید وزارت آموزش و پرورش آنجا قرار گرفتهاند و در برخی کشورها نیز حالت غیررسمی دارند و صرفاً بهعنوان مرکزی کمکآموزشی استفاده میشوند. وجود کتابخانههای مختلف در جماعات خوجهٔ اثنیعشری، از دیگر ویژگیهای فرهنگی این اقلیت کوچک است. این کتابخانهها که در بیشتر شهرهای محل سکونت خوجهها فعالیت دارند، از مراکز فرهنگی ارزشمندی بهشمار میروند که گنجینهای از اطلاعات علمی را در خود جای دادهاند و به نسل جوان خوجهها منتقل میسازند.
موقعیت اقتصادی
چنانکه اشاره شد، شیعیان خوجهٔ اثنیعشری هماکنون اقلیت کوچک دینی بهشمار میروند که شغل اصلی بیشتر آنان فعالیتهای تجاری و بازرگانی است. دراینباره میتوان گفت اقتصاد یکی از مهمترین ارکان جامعة خوجههای اثنیعشری است و هرچند طی دو دههٔ گذشته به برخی مشاغل علمی و فرهنگی نیز روی آوردهاند ولی اقتصاد و تجارت همچنان زیربنای اصلی جماعات مختلف این اقلیت کوچک بهشمار میرود. در رهگذر این امر، و البته سختکوشی و پشتکار شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، امروزه آنان در بیشتر کشورهایی که بهعنوان اقلیتهایی مهاجر در آنجا حضور دارند، از وضعیت مالی و رفاهی خوبی برخوردارند. در بررسی وضعیت اقتصادی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، باید تمایزاتی را بین شیعیان خوجهٔ مقیم شبهقارهٔ هند و خوجههای اثنیعشری مقیم آفریقا و کشورهای غربی قایل شد. در ارتباط با خوجههای اثنیعشری مقیم هند و پاکستان شایان ذکر است، هرچند آنها طی چند دههٔ گذشته و از بدو تأسیس فدراسیون جهانی و سازمان مسلمانان شیعهٔ خوجهٔ اثنیعشری آمریکای شمالی، همواره مورد حمایت این سازمانها قرار داشتهاند، ولی تفاوت مشهودی از نظر رفاهی و مالی بین آنان و دیگر خوجههای اثنیعشری بهچشم میخورد. از این رو، در بررسی وضعیت زندگی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری مقیم هند باید اذعان داشت آنها بهدلیل وضعیت اقتصادی عمومی هند و فقر نسبی حاکم بر این کشور، موقعیت اقتصادی بالایی ندارند و بیشتر خوجههای اثنیعشری ساکن بمبئی، احمدآباد، ماندوی و بارووا (گجرات)، از مشکلات معیشتی مختلفی رنج میبرند.
از این رو، با وجود مشکلات ناشی از امنیت نسبی این کشورها، خوجههای اثنیعشری بخشی از نبض اقتصادی کشورهای یادشده را در دست گرفتند و بهویژه در زمینهٔ اقلام صادراتی کشورهای شرق و جنوب آفریقا چای، قهوه و کاکائو نقش مهمی را برعهده دارند؛ بنابراین، با وجود فقر شدید این کشورها، افزایش تورم عمومی و افزایش قیمت کالاهای اساسی، پیوسته بر ثروت خوجههای اثنیعشری افزوده شده است و برخی از تجار این جماعات، بهعنوان ثروتمندترین تجار تانزانیا، کنیا، مادگاسکار و اوگاندا جلوهگر شدهاند. شیعیان خوجهٔ اثنیعشری ساکن اروپا (بیشتر انگلستان) و آمریکای شمالی، اگرچه در زمرهٔ طبقات نخبهٔ این کشورها شمرده نمیشوند، وضعیت مالی مناسبی دارند و بیشتر به خرید و فروش لوازم منزل، صادرات و واردات کالاهای مختلف، خرید و فروش اتومبیلهای دست دوم و... میپردازند. بخشی از آنان نیز در بخشهای علمی و با سمت استاد دانشگاه، مهندس و پزشک فعالیت میکنند. در مجموع، خوجههای اثنیعشری در اروپا و آمریکای شمالی وضعیت مالی مناسبی دارند و چند تن از آنها در زمرهٔ افراد پولدار و ثروتمند بهشمار میروند.
جایگاه دینی
یکی از شاخصترین ویژگیهای جوامع خوجهٔ اثنیعشری در سراسر جهان، تقید دینی و رعایت کامل فرایض دینی است. در واقع، پیروی از اصول و قوانین مذهب اهلبیت و اطاعت از دستورهای دینی و مذهبی، بر تمام امور زندگی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری سایه افکنده است و جماعات مختلف آنها تلاش دارند از طریق انجام برنامههای دینی مختلف، همهٔ اعضای جماعات خود را تحت پوشش قرار دهند و به پیکری واحد مبدل سازند. تقید دینی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در وهلهٔ اول مربوط به اصول و فروع دین است و آنان تأکید خاصی به برپایی نمازهای یومیه بهصورت جماعت دارند. افزون بر آن، ایشان مراسم و مناسبتهای دینی خود، مانند اعیاد، شهادت ائمهٔ اطهار، ایام فاطمیه و بهویژه ماه مُحرَم را با تشریفات مفصلی برگزار میکنند. تقیدات دینی خوجههای اثنیعشری، از دوران کودکی آنها آغاز میشود و کودکان اعم از دختر و پسر، معمولاً پیش از بلوغ، نمازهای یومیه را از والدین خود میآموزند و همراه با پدران و مادران در مساجد و حسینیهها حضور مییابند. این امر که همواره مورد تأکید رهبران این جامعه و امامان جماعات بوده، موجب شده است باورهای دینی از نخستین سالها در آنها نقش ببندد و بهعنوان بخشی از زندگی آنان درنظر گرفته شود. افزون بر آن، روحانیون جماعات نیز کودکان را از دورهٔ طفولیت از طریق برپایی کلاسهای آموزشی با دین اسلام و قوانین آن آشنا میسازند و میکوشند تا حد ممکن اصول اولیهٔ اسلام را به آنها آموزش دهند.
اهمیت به نماز و خمس زکات
خوجههای اثنیعشری برای نماز اهمیت خاصی قائلاند و حتیالامکان میکوشند نمازهای یومیهٔ خود را بهصورت جماعت برگزار کنند. آنان معتقدند برگزاری نماز جماعت، جدای از اجر معنوی و ثواب آن، سبب استحکام روحیهٔ اخوت، برابری و اتحاد بین آنها میشود و مناسبات اجتماعی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری را تحکیم میبخشد. آنان هر هفته در نماز جمعهٔ مساجد خود شرکت میکنند. این در حالی است که معمولاً در آن روز لباسهای تمیز هندی بر تن میکنند. برپایی نمازهای مستحبی نیز جایگاه خاصی در بین خوجههای اثنیعشری دارد و بهویژه نماز عید فطر با حضور تمام اعضای جماعات و به شیوهای بسیار زیبا برپا میشود. شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در زمینهٔ پرداخت خمس، زکات، صدقه و نذورات نیز همواره پیشگام بودهاند و هر سال سهم امام و سادات را از طریق جماعات خویش یا فدراسیونهای منطقهای به دفتر مرجع تقلید خود آیتالله سید علی حسینی سیستانی در عراق یا نمایندهٔ ایشان آقای شهرستانی در قم میفرستند. حج و زیارت اماکن مقدس، از جمله مراقد ائمهٔ اطهار در عراق و ایران نیز از دیگر اموری است که برای خوجههای اثنیعشری بسیار اهمیت دارد. خوجههای اثنیعشری، دیگر شرایع اسلامی را نیز تا حد امکان گرامی میدارند[۶]. شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در زمینهٔ فعالیتهای تجاری خود نیز از ورود به معاملات رباگونه بهشدت پرهیز دارند و از امور تجاریای که شبههای از رباخواری در آن باشد، خودداری میکنند. آنان از خوردن غذاهای مشکوک از نظر حلال بودن نیز خودداری کرده، معمولاً در خرید گوشت گاو و گوسفند، به مهر حلال آن توجه بسیار دارند.
شیعیان خوجهٔ اثنیعشری و سیاست
چنانکه اشاره شد، اقتصاد و فعالیتهای تجاری، همواره امری زیربنایی برای شیعیان خوجهٔ اثنیعشری درنظر گرفته شده است و بیشتر اعضای این اقلیت مذهبی عهدهدار مشاغل بازرگانی مختلف و متنوعیاند. این امر تا حدودی ناشی از علاقه و طبیعت ذاتی آنها به رویگردانی از ورود به عرصهٔ سیاسی است. این بیرغبتی سبب شده است که خوجههای اثنیعشری هرچه بیشتر به تجارت و بازرگانی روی آوردند. در ارتباط با نقش شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در ساختار سیاسی کشورهای محل سکونت خویش و عرصهٔ روابط بینالملل گفتنی است اصولاً آنان بهدلیل اینکه در هر کشور اقلیتهای کوچکی را تشکیل میدهند و هرگونه حادثه میتواند موجودیت و تمامیت آنها را با مخاطراتی جدی مواجه سازد، معمولاً از ورود به امور سیاسی و تلاش برای تصدی مشاغل بالای دولتی پرهیز میکنند و میکوشند وارد این گونه امور نشوند.
شیعیان خوجهٔ اثنیعشری مقیم انگلستان و اروپا، در ارتباط با فعالیتهای سیاسی خود تابع سیاست فدراسیون جهانیاند و معمولاً با هماهنگی شورای مسلمانان بریتانیا به دفاع از جایگاه تشیع و حقوق مسلمانان این کشور و دیگر مسلمانان اروپا میپردازند. آنان هر سال با شرکت در راهپیمایی روز قدس بههمراه دیگر مسلمانان اروپا، خشم خود را از حمایتهای مستمر دولتهای اروپایی از رژیم صهیونیستی بهتصویر میکشند. آنان طی دو دههٔ اخیر، بارها مخالفت خود را با اقدامات اسلامستیزانهٔ کشورهای فرانسه، دانمارک و هلند نیز اعلام کردهاند و در میتینگهایی که توسط سازمانهای اسلامی برگزار میشود، شرکت میکنند. با این حال، آنان در صحنهٔ سیاسی این کشورها دخالتی ندارند و از ورود به جریانهای سیاسی این کشورها پرهیز میکنند.
چالشها
با وجود موفقیتهای بهدست آمده، خوجههای اثنیعشری طی چند دهٔ گذشته با چالشهای فراوانی نیز مواجه بودهاند؛ که بهنوعی موانع پیشروی آنان شمرده میشوند. این مشکلات، هرچند بر اساس موقعیت مکانی و محل زندگانی آنها تا حدودی با هم اختلاف دارند، در اساس و مبنا تفاوت چندانی با هم ندارند. یکی از مشکلات مهم شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، بهویژه جماعات مستقر در اروپا و آمریکای شمالی، تهاجم فرهنگی غرب و مظاهر فریبندهٔ آن است که نسل جوان آنان را در این کشورها بهشدت تهدید میکند.
از سوی دیگر، طی دو دههٔ گذشته، موج عظیمی از تبلیغات بر ضد دین اسلام و مذهب تشیع در غرب بهراه افتاده و مراکز و مؤسسات تحقیقاتی با اطلاق واژههایی ابهامبرانگیز، نظیر اسلامهراسی و شیعههراسی کوشیدهاند مسلمانان و بهویژه شیعیان را انسانهایی خشن، متعصب و ضد دموکراسی و آزاداندیشی معرفی کنند و تا حد امکان تصویری مخدوش از اسلام و مذهب مترقی تشیع را در پیش چشمان مردمان مسیحی مغرب زمین نشان دهند.
مهاجرت تدریجی بسیاری از خوجههای اثنیعشری به کشورهای غربی، از دیگر مشکلات موجود در بین شیعیان خوجهٔ ساکن شرق آفریقاست. سطح پایین علمی و فرهنگی این کشورها، مشکلات معیشتی، شیوع برخی بیماریها و وضعیت نامناسب بهداشتی، کاهش نسبی درآمدهای عمومی خوجهها، تورم بسیار بالای حاکم بر جامعه و... از عوامل دیگری هستند که بهتدریج جوانان خوجه را با انگیزهٔ بهرهمندی از امکانات مناسب زندگی و تحصیل در دانشگاههای صاحبنام بهسمت مغربزمین سوق میدهد. با این حال، در مقایسه با اروپا و آمریکا شاید بتوان گفت با وجود رفاه حاکم بر غرب، خوجهها در آفریقا از زندگی راحتتری برخوردارند و مهاجرت آنان به اروپا و آمریکای شمالی، تنها مشکلات آنها را تشدید میکند. از سوی دیگر، سازمانهای تبلیغی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در شرق آفریقا با توطئههای مداوم معاندان، از جمله مسیحیان و بهویژه وهابیون و گروههای وابسته به رابطة العالم الاسلامیه مواجهاند و در برخی موارد این توطئهها تا جایی شدت گرفته که موجب تعطیلی برخی از مدارس اسلامی وابسته به این سازمانها و بههدر رفتن بخش مهمی از سرمایهگذاری صورت گرفته در مناطق مختلف تانزانیا و کنیا شده است. در مجموع، میتوان گفت خوجههای اثنیعشری بهدلیل پراکندگی خود در کشورهای مختلف جهان، با مشکلات فرهنگی و اجتماعی مختلفی مواجهاند که بهنوبهٔ خود موجب شده است بخشی از اقدامات تبلیغی آنها معطوف به رفع این مشکلات و موانع شود. با این حال، این معضلات نهتنها خللی در عزم و ارادهٔ راسخ آنها پدید نیاورده، بلکه موجبات وحدت، استواری و تقویت روحیهٔ ایستادگی در برابر این مشکلات را افزایش داده است. از این رو، میتوان پیشبینی کرد در آیندهای نهچندان دور، این جامعه هرچه بیشتر استحکام یافته، انگیزهٔ آنها در غلبه بر مشکلات پیش روی افزایش یابد.
فرجام سخن
چنانکه در بخشهای مختلف مقاله مشخص شد، شیعیان خوجهٔ اثنیعشری گروهی انشعابی از اسماعیلیههای نزاری (آقاخانیهای امروز) هستند که طی حدود یکصد سال گذشته در سایهٔ همت والا و پشتکار و انسجام گروهی، به اقلیتی هدفمند مبدل شدهاند که افزون بر تقویت هرچه بیشتر بنیهٔ اقتصادی خود، توجه خاصی به اشاعهٔ فرهنگ شیعه داشته و تبلیغ مکتب اهلبیت را در رأس برنامههای خود قرار دادهاند. این اقلیت کوچک، با وجود چالشها و مشکلات پیش روی، طی چند دههٔ گذشته به پیشرفتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی دست یافتهاند و با اتحاد و همدلی، به جامعهای تبدیل گشتهاند که از بسیاری جهات میتواند برای دیگر مسلمانان، بهویژه شیعیان، بهعنوان الگو درنظر گرفته شود.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ مطالعات میدانی امیربهرام عرب احمدی، شرق آفریقا، 1387 شمسی.
- ↑ گفتوگوی امیربهرام عرب احمدی با دکتر سبتین پانجوانی، 1381 شمسی.
- ↑ همان.
- ↑ مطالعات میدانی امیربهرام عرب احمدی، تانزانیا، 1387 شمسی.
- ↑ مشاهدات عینی امیربهرام عرب احمدی، شرق آفریقا و اروپا، 1387 شمسی.
- ↑ گفتوگوی امیربهرام عرب احمدی با دکتر عارف عبدالحسین، بیرمنگام، 1381 شمسی.