تقریب مذاهب اسلامی از نگاه اخوان المسلمین
تقریب مذاهب اسلامی از نگاه اخوان المسلمین | |
---|---|
نام حزب | تقریب مذاهب اسلامی از نگاه اخوان المسلمین |
تاریخ تأسیس | ۱۹۲۸ م، ۱۳۰۶ ش، ۱۳۴۶ ق |
مؤسس | حسن البنا |
رهبران | حسن البنا، سید قطب و... |
اهداف | بازگرداندن مردم به اسلام؛ ایجاد حکومت اسلامی |
اخوان المسلمین، تنها جماعت سلفی است که تعصب مذهبی را انکار میکند و مدعی است که روابطش را تنها براساس اسلام و نه مذاهب برقرار میکند. حسن البنا اهتمام داشت که در نشریه خود مطالب نزدیک کننده شیعه و سنی را منتشر کند. ساختار فکری حسن البنا و اخوانالمسلمین و تاکیدات آن بر تقریب بین مذاهب اسلامی از مواردی است که میتوان با نگاه به آنها این جنبش را بهتر شناخت. و برای رساندن صدای مخالفت خود به عربستان با دارالتقریب همکاری میکرد. امروزه تاثیر ایدئولوژی تقریب را میتوان در عملکرد حماس، نظاره گر بود. حماس که از ظرفیت تقریب برای آزادسازی قدس استفاده نمود چشم جهانیان را به همدلی محور مقاومت و ج.ا.ا متوجه ساخت و این پیام را برای امت اسلام به ارمغان آورد که؛ با تقریب عملی میتوان شمیم آزادی قدس را در عالم طنین انداز کرد.
تقریب از نگاه اخوانالمسلمین
اخوانالمسلمین از ابتدای پیدایش، نگاه مثبتی به تقریب داشتند، و در راستای تحقق آن اقدامات عملی مهمی را انجام داده اند. به همین دلیل یکی از اصول ثابت اندیشۀ سیاسی اخوانالمسلمین «تلاش در جهت ایجاد وحدت اسلامی» از طریق تعامل با فرقههای اسلامی و اجتناب از جدال مذهبی است. وحدت گفتمانی در اخوان مبتنی بر شخصیت هایی مانند حسن البنا بود که در کسوت رهبران آن بودند و قدرت را در دست داشتند. از نظر حسن البناء «وحدت» پایه اساسی نهضت است و بدون از میان برداشتن عوامل و عناصر تشتت و تفرقه امت اسلامی، پیروزی نهضت اسلامی میسر نیست.
در اینجا ذکر خاطرهای از شیخ قمی خالی از لطف نیست. بعد از حادثه اعدام سید ابوطالب یزدی در حجاز، سفر ایرانیها به حج برای چند سال قطع شد و سپس حج ایرانیها از سر گرفته شد. در آن هنگام دارالتقریب تعمدا مناسک حج را براساس مذاهب پنج گانه یعنی مذاهب اهلسنت به اضافه شیعه امامیه منتشر کرد تا آنچه بر اساس تبلیغات پس از اعدام سید ایرانی در اذهان نسبت به شیعه ایجاد شده بود از بین ببرد.
طی سالهای قطع سفر حج ایرانیان از طرف حسن البنا و گروهش تبلیغ میشد که شیعه و سنی در اکثر مناسک حج مشترک هستند. هرچند در آن ایام امکان ورود این تبلیغات به عربستان بخاطر قوانین آنجا وجود نداشت اما شیخ البنا راهی برای آن پیدا کرد. همه این مناسک را در نشریهای منتشر کرد و در موسم حج بین حجاج توزیع کرد که تاثیر زیادی بین مسلمانان داشت. در همان سال شیخ حسن البنا در ایام حج با عالم مجاهد آیتالله ابوالقاسم کاشانی رهبر دینی جنبش ملی شدن نفت در ایران دیدار کرد.
اخوانالمسلمین سلفی و وحدت اسلامی
دعوت به وحدت دو جهان عربی و اسلام و استقلال آنها و عدم جهتگیری آن به سوی شرق یا غرب، یکی از مهمترین اهداف و شعارهای جماعت اخونالمسلمین بود که در آغاز دهه 40 مطرح شد. یکی از اصول ثابت اندیشۀ سیاسی اخوان « تلاش در جهت ایجاد وحدت اسلامی» از طریق تعامل با فرقههای اسلامی و اجتناب از جدال مذهبی است. وحدت گفتمانی در اخوان مبتنی بر شخصیتهایی مانند حسن البنا بود که در کسوت رهبران آن بودند و قدرت را در دست داشتند. از نظر حسن البناء «وحدت» پایه اساسی نهضت است و بدون از میان برداشتن عوامل و عناصر تشتت و تفرقه امت اسلامی، پیروزی نهضت اسلامی میسر نیست.
دغدغه تقریبی حسن البنا
یکی از شخصیتهای معروف شیعه و از داعیان تقریب بین شیعه و سنی انجام داده است، خاطرات آیتالله محمدتقی قمی با حسن البنا را ذکر کرده است هنگامی که شیخ قمی خاطراتش با جماعت تقریب را ذکر میکند در مورد شیخ حسن البنا زیاد صحبت میکند. به گفته او حسن البنا از علمای الازهر نبود و با شیوخ الازهر نسبتی نداشت اما مانند کوهی استوار در فعالیتها و برنامهریزی و همچنین اخلاص بود.
او با این ویژگیهای بزرگ در بین قشر دانشجو راه پیدا کرد و نسلی باتقوا، مجاهد و باورمند به فرهنگ اسلامی را تربیت کرد که دغدغه تقریب بین مذاهب اسلامی را داشتند. این دغدغه از هدف بزرگ او منبعث میشد که همانا بازگشت امت اسلامی به عزت و کرامت و جایگاه تاریخی خود بود. این روح تقریبی به جماعت اخوانالمسلمین که وی آن را تاسیس کرده بود هم سرایت کرد و آثار آن همچنان در اخوانالمسلمین وجود دارد.
اخوانالمسلمین و شیعه بعد از حسن البنا
ترور این رهبر بزرگ پایان روابط بین اخوان و شیعه نبود، بلکه مرحلهای جدید بود که در پی آن روابط محکمتر از قبل پیگیری شد. خصوصا در جایی که سید قطب تاثیر زیادی در نوشتههای عالم بزرگ شیعی سیدمحمدباقر صدر برجای گذاشت؛ بهویژه در زمان نوشتن کتاب فلسفه ما و کتاب اقتصاد ما.
اما مساله بزرگ و شگفت آور آنجا بود که علامه دکتر اسحاق موسی الحسینی در کتاب خود «اخوانالمسلمین، بزرگترین جنبش اسلامی معاصر» گفت: «برخی دانشجویان شیعه که در مصر درس می خواندند به جماعت اخوان ملحق شدند؛ البته مذهب خود را تغییر ندادند. آنها به این دلیل به اخوان پیوستند که جنبشی اسلامی بود».
حسن البنا و ادغام شیعه و اهلسنت
در این زمینه حتی عبدالحلیم محمود مورخ بزرگ اخوان می گوید: «اگر شرایط به حسن البنا اجازه میداد، وی این مذهب را با مذاهب اهلسنت ادغام میکرد که قطعا برکات زیادی برای امت اسلامی داشت.»
این نظر تنها مختص اخوان نبود و تنها در افکار مرشد اول اخوان حضور نداشت، بلکه این دیدگاه در جامعه شیعیان هم امتداد داشت.
سید هادی خسروشاهی در مقالهای با ذکر دیدار البنا با آیتالله کاشانی میگوید: «نکته دیگر در این زمینه دیدار شیخ حسن البنا با آیتالله کاشانی در سفر حج است که بعد از انجام آن توافق شد کنفرانسی اسلامی در تهران با مشارکت شخصیتهایی از جهان اسلام برگزار شود که در آن روابط بین مسلمین بیش از پیش تقویت گردد.»
عمر التلمسانی
عبدالفتاح عبدالقادر مصطفی التلمسانی (عمر التلمسانی) می نویسد: اصرار حسن البنا در باره وحدت به حدی رسید که به دنبال اجلاسی بود که تمام فرق اسلامی را دربرگیرد تا اینکه خداوند همه را به سمتی هدایت کند که از تکفیر یکدیگر اجتناب کنند مخصوصا که قرآن واحد، دین واحد، پیامبر واحد و خدای واحد دارند[۱].
مصطفی السباعی
دکتر مصطفی السباعی (مصطفی الحسنی السباعی)؛ که از دیگر بزرگان اخوان المسلمین در حوزه تقریب به شمار میرود، تاکید بسزایی بر تمرکز و کاربردی سازی فقه مقارن در پیشبرد اهداف تقریبی دارد. این مسئله تا جایی پیش رفت که در تألیفات و تدریسهای خود از فقه شیعه بهره می برد و در مسائل فقهی به فتاوای عالمان شیعه بسنده میکرد. از همین روی السباعی مهمترین عامل در شکل گیری تقریب عملی را، نشست و گفتگوی اندیشمندان فریقین با یکدیگر میدانست[۲].
امروزه تاثیر ایدئولوژی تقریب را میتوان در عملکرد حماس، نظارهگر بود. حماس که از ظرفیت تقریب برای آزادسازی قدس استفاده نمود چشم جهانیان را به همدلی محور مقاومت و ج.ا.ا متوجه ساخت و این پیام را برای امت اسلام به ارمغان آورد که؛ با تقریب عملی میتوان شمیم آزادی قدس را در عالم طنین انداز کرد.
آیت الله کاشانی، گزینه رهبری اخوانالمسلمین
آیتالله کاشانی یکی از بزرگان شیعه که از وی صحبت کردیم بعد از ترور حسن البنا یکی از مهمترین گزینههای مرشد اخوانالمسلمین بود و در مورد وی گفتوگو و بحث زیادی داخل جماعت انجام شد. اما کفه حسن الهضیبی (حسن اسماعیل الهُضَیبی) سنگینی کرد و وی مرشد شد؛ با این حال این دلالت میکند بر اینکه اخوان مشی خود را مطابق شیعه میداند. این حرف من نیست، بلکه کلام بی کم و کاست خود اخوان است، آنجا که «سالم البهنساوی» یکی از متفکرین اخوان میگوید: «از زمان تشکیل جماعت تقریب بین مذاهب اسلامی که امام البنا و امام قمی در آن مشارکت کردند، همکاری بین شیعه و سنی وجود دارد که نهایتا به سفر امام نواب صفوی به قاهره در سال 1954 شد. در این مورد جای تعجب نیست چراکه مشی دو گروه این امر را ایجاب میکند.»