محمد ضیاء الحق
| محمد ضیاء الحق | |
|---|---|
![]() | |
| نام کامل | محمد ضیاءالحق |
| نامهای دیگر | ژنرال ضیاءالحق |
| اطلاعات شخصی | |
| سال تولد | 1978 م، ۱۳۵۶ ش، ۱۳۹۷ ق |
| محل تولد | جالاندر، هند |
| سال درگذشت | 1988 م، ۱۳۶۶ ش، ۱۴۰۸ ق |
| محل درگذشت | بهاولپور پاکستان |
| دین | اسلام، اهل سنت |
| فعالیتها |
|
محمد ضیاء الحق (۱۹۲۴ - ۱۹۸۸ م) ششمین رئیسجمهور پاکستان بود که از اول مارس 1976 م تا زمان مرگش بهعنوان دومین رئیس ستاد ارتش پاکستان خدمت کرد.
زندگینامه
ضیاء در جالاندر به دنیا آمد و در آکادمی نظامی هند در دهرادون آموزش دید. در سال 1943 م به ارتش هندی بریتانیا اعزام شد و در جنگ جهانی دوم اقیانوس آرام شرکت کرد. پس از تجزیه هند در سال 1947 م، ضیاء به ارتش پاکستان پیوست و در هنگ نیروی مرزی مستقر شد. در سال 1976 م، ضیاء به درجه ژنرال ارتقا یافت و توسط نخستوزیر ذوالفقار علی بوتو بهعنوان رئیس ستاد ارتش منصوب و جانشین تیکا خان شد.[۱]
در ژوئیه 1977 م، ضیاءالحق، ذوالفقار علی بوتو را از قدرت خلع و حکومتنظامی اعلام کرد. سپتامبر 1978 م، ضیاءالحق ریاست جمهوری پاکستان را بر عهده گرفت. در سال 1979 م، پس از حمله شوروی به افغانستان، ضیاء موضعی ضد شوروی اتخاذ و به مجاهدین افغان کمک کرد. ضیاء در سال 1985 م، انتخاباتی غیر حزبی برگزار و محمدخان جونیجو را به نخستوزیری منصوب کرد. در اوت 1988 م، در حین سفر از بهاولپور به اسلامآباد، در یک سقوط هواپیما در نزدیکی رودخانه سوت لج کشته شد. وی در مسجد فیصل اسلامآباد به خاک سپرده شد[۲].
اسلامگرایی در دوره ضیاءالحق
سیاست اولیه حکومت ضیاء، تشریع یا «اسلامی سازی» بود. اسلامگرایان او را به خاطر مخالفت با فرهنگ غربی تحسین میکنند. مخالفان ضیاء از اقتدارگرایی، سانسور مطبوعاتی، عدم تحمل گرایشهای مذهبی و تضعیف دموکراسی در دوره او انتقاد میکنند. سید بدیع الدین سهروردی امام صوفی کانادایی - پاکستانی میگوید ضیاء پاکستان را از یک کشور تحت سلطه صوفیها به یک دولت سلفی تغییر داد[۳]. در این دوره، دستور پوشاندن سر زنان در انظار عمومی در مدارس دولتی، کالجها و تلویزیون دولتی اجرا شد. مشارکت زنان در ورزش و هنرهای نمایشی بهشدت محدود شد. در سال 1981 م، پرداختهای بهره با حسابهای «سود و زیان» جایگزین شد. کتابهای درسی برای حذف مطالب غیر اسلامی بازنگری شدند و کتابهای غیر اسلامی از کتابخانهها حذف شدند. ضیاء در اولین سخنرانی تلویزیونی خود بهعنوان رئیس دولت این کشور را اعلام کرد پاکستان که به نام اسلام ایجادشده است تنها در صورتی به حیات خود ادامه خواهد داد که به اسلام پایبند باشد. به همین دلیل است که من معرفی نظام اسلامی را یک پیشنیاز ضروری برای کشور میدانم[۴].
دادگاه عالی (که بعداً دادگاه فدرال شریعت شد) «مجازات شرعی» را تأسیس کرد تا در مورد پروندههای حقوقی با استفاده از آموزههای قرآن و سنت قضاوت کند. قوانین حقوقی پاکستان با دکترین اسلامی هماهنگ شد. نفوذ علما (اهل سنت) و احزاب اسلامی در این دوره تقویت و علمای اهل سنت به شورای ایدئولوژی اسلامی اضافه شدند. قانون زکات در سال 1980 م اجرا شد. این اقدام خواستار کسر سالانه 2.5 درصدی از حسابهای بانکی شخصی در روز اول ماه رمضان بود که درآمد آن برای فقرزدایی مصرف شود. کمیتههای زکات برای نظارت بر توزیع وجوه ایجاد شد. این اقدام با مخالفت شیعیان مواجه شد[۵].
یکی از اولین و بحثبرانگیزترین اقدامات او برای اسلامی کردن جامعه پاکستان، جایگزینی بخشهایی از قانون مجازات پاکستان (PPC) با «مقررات حدود» در سال 1979 م، بود. این فرمان، جرائم جدید جنایی مانند زنا و مجازاتی مانند شلاق و قطع عضو را به قوانین پاکستان اضافه نمود. برخی سیاستهای اسلامگرایانه ضیاءالحق را راهکاری برای تضمین بقا سیاسی او میدانند به گفته نصرت بوتو، وحشتهای جنگ 1971 م ... هنوز در قلب و ذهن مردم [پاکستان] زنده و زنده است...بنابراین ژنرال ضیاء دیوانهوار... از اسلام... برای تضمین بقاء استفاده کرد[۶].
تغییرات ساختاری سیاسی
ضیاء شکل حکومتی ریاست جمهوری و سیستم تصمیمگیری توسط کارشناسان فنی یا تکنوکراسی را ترجیح میداد. اولین جایگزین او برای مجلس یا مجلس شورای ملی، مجلس شورا یا «شورای مشورتی» بود. پس از ممنوعیت همه احزاب سیاسی در سال 1979 م، مجلس را منحل کرد و در پایان سال 1981 م، مجلسی را تأسیس کرد که بهعنوان نوعی هیئت مشاوران رئیسجمهور عمل میکرد و به روند اسلامی سازی کمک میکرد. 350 عضو شورا باید توسط رئیسجمهور معرفی میشدند و فقط قدرت مشورت با او را داشتند و درواقع فقط برای تأیید تصمیماتی که قبلاً توسط دولت گرفتهشده بود، خدمت میکردند. اکثر اعضای شورا را روشنفکران، علما، روزنامهنگاران، اقتصاددانان و متخصصان عرصههای مختلف تشکیل میدادند. مجلس ضیاء و دولت نظامی او منعکسکننده ایده «تکنوکراسی نظامی – بوروکراسی» (MBT) است.
ضیاءالحق در فوریه سال ۱۹۷۹ م، تغییراتی در قوانین داد تا دادگاههای عالی پاکستان بتوانند تعیین کنند که آیا قوانین با اسلام و سنت پیامبر همخوانی دارد یا نه. طرح جداسازی رأیدهندگان (مسلمان و غیرمسلمان) را به اجرا درآورد. ایجاد دادگاههای نظامی در کشور که رأی آنها در دادگاههای غیرنظامی قابل استیناف نبود. برگزاری رفراندوم 1984 م، با این پرسش که آیا مردم خواهان آن هستند که اقدامات تغییرات اسلامی در کشور ادامه یابد یا نه؟ مطرح کرد. پاسخ «آری» به این سؤال به مفهوم ادامه تغییرات و ادامه حکومت ژنرال ضیا بود[۷].
در اثر فشارهای بینالمللی در فوریه 1985 م، انتخابات سراسری را بدون احزاب سیاسی برگزار کرد. اکثر احزاب سیاسی مخالف تصمیم گرفتند که انتخابات را تحریم کنند. ضیاء قبل از واگذاری قدرت به دولت جدید و لغو حکومت نظامی، قانونگذار جدید را وادار کرد تا به ماسبق همه اقدامات ضیاء در هشت سال گذشته، از جمله کودتای او در سال 1977، را بپذیرد[۸]. هشتمین متمم قانون اساسی پاکستان و انتخابات عمومی پاکستان، که «اختیارات ذخیره» را به رئیس جمهور برای انحلال پارلمان اعطا کرد[۹].
جنگ ایران و عراق
در 22 سپتامبر 1980 م، حمله عراق به ایران آغازگر یک جنگ تقریباً هشتساله بین ایران و عراق بود. علیرغم اعلام بیطرفی پاکستان در این جنگ، ضیاء روابط نزدیکی با ایران داشت و پاکستان به ایران سلاح فروخت[۱۰].
نقش در سپتامبر سیاه
سرتیپ ضیاء از سال 1967 م تا 1970 م، بهعنوان رئیس یک مأموریت آموزشی پاکستان در اردن مستقر بود. درگیری نظامی اردن علیه جنبش آزادیبخش میهنی فلسطین موسوم به سپتامبر سیاه، ضیاءالحق نقش مهمی در ارتش ارتش داشت. ضیاء سه سال قبل از سپتامبر سیاه در امان مستقر بود. در جریان این رویدادها، به گفته جک اوکانل، مسئول سیا، ضیاء توسط ملک حسین به شمال اعزام شد تا تواناییهای نظامی سوریه را ارزیابی کند. فرمانده پاکستانی به حسین گزارش داد و استقرار یک اسکادران RJAF را به منطقه توصیه کرد. ضیاءالحق سپس به برنامهریزی حمله اردن علیه فلسطینیها پرداخت و فرماندهی لشکر زرهی علیه فلسطینیان را بر عهده گرفت. اوکانل همچنین گزارش داد که ضیاء شخصاً نیروهای اردنی را در طول نبردها رهبری میکرد[۱۱].
حوادث دوره ریاست ضیاء الحق
تحولات بسیاری در دوره 11 ساله حاكم نظامی سابق پاكستان در این كشور روی داد كه ازجمله آن میتوان به ترور علامه سید عارف حسینی رهبر فقید شیعیان پاكستان در سال 1988 م اشاره كرد. همچنین در اواخر سال 1986 م، برخوردهای خشونتآمیز در شهرهای بزرگ كراچی، كویته و حیدرآباد به علت اختلافات بین گروههای قومی رخ داد؛ برخوردهای شدیدی كه فقط در كراچی 170 كشته برجای گذاشت.
در دوران حاكمیت نظامی ضیاءالحق، یكی از مأموریتهای اصلی وی، كمك به قدرتهای غربی در برابر شوروی سابق در جنگ افغانستان بود. تشكیل گروههایی بهعنوان گروههای موسوم به «جهادی» با حمایت قدرتهای غربی برای مقابله با شوروی سابق در افغانستان یكی از اقدامات ضیاءالحق است كه پسماندههای این گروهها، امروز بلای جان امنیت افغانستان، پاكستان و منطقه شده و بعدها نیز لشكركشی سال 2001 آمریكا به افغانستان به بهانه مبارزه با همین گروهها انجام شد که حاصل آن، حضور ۲۰ سال اشغالگری آمریکاییها در افغانستان بود. قبل از كودتای ضیاءالحق، ذوالفقار بوتو نخستوزیر وقت پاكستان از حزب مردم برنامه هستهای این كشور را آغاز كرد كه پس از وی، ضیاءالحق این فعالیت را وارد فاز جدیدی كرد و اقدامات عملی این برنامهها را به اجرا درآورد. پسازآن پاكستان پیمان منع گسترش سلاح (NPT) را هم امضا نكرد که این اقدام با واكنش شدید جامعه جهانی روبرو شد. حتی ژنرال ضیاءالحق درباره سیاستهای هستهای پاكستان آمریكا را نیز دور زد و اجازه نداد آمریکاییها از حقایق برنامههای هستهای پاكستان باخبر شوند[۱۲].
مرگ
در ۱۷ اوت ۱۹۸۸ هواپیمای نظامی (سی-۱۳۰) حامل ضیاءالحق، پس از برخاستن از فرودگاهی در بهاولپور ایالت پنجاب، سقوط کرد و با انفجار آن محمد ضیاءالحق کشته شد. برخی این انفجار را بهطور غیررسمی به هند و یا شوروس سابق و برخی هم آن را به آمریكا نسبت دادند. در این انفجار رمزآلود، سفیر وقت آمریكا در پاكستان به همراه چند دیپلمات خارجی و جمعی از مقامات ارشد نظامی پاكستان نیز كشته شدند[۱۳].
جان گونتر دین، سفیر وقت ایالاتمتحده در هند، گفت که به سرویس مخفی اسرائیل، موساد، مظنون است که هواپیمای ضیاءالحق را در تلاش برای جلوگیری از توسعه بمب هستهای پاکستان سرنگون کرده است؛ اما زمانی که او این سوءظنها را به واشنگتن گزارش داد، متهم به عدم تعادل روانی و متعاقباً مجبور به بازنشستگی شد. تقریباً 20 سال بعد، آقای دین 80 ساله در تلاش برای گفتن جنبه خود از ماجرا بود. شرایط مرگ ضیاءالحق بهاندازه ترور جان اف کندی در سال 1963 بحثبرانگیز است. او در 17 اوت 1988 پس از ترک شهر بهاولپور در استان پنجاب، جایی که در حال تماشای محاکمه تانکهای آمریکایی M1 بود، درگذشت[۱۴].
پانویس
- ↑ ر. ک: ویکی پدیا انگلیسی.
- ↑ ر. ک: DAWN نیوز.
- ↑ Dorsey, James (2022). "Saudi Arabia: A South Asian Wrecking Ball". In Mandaville, Peter (ed). Wahhabism and the World: Understanding Saudi Arabia's Global Influence on Islam. pp. 198–199
- ↑ Talbot, Ian (1998). Pakistan, a Modern History. NY: St.Martin's Press. p. 251
- ↑ Haqqani, His Excellency and State Ambassador of Pakistan to the United States of America, dr. Hussain (2005). Pakistan: between mosque and military. Washington D.C.: United Book Press. p. 400
- ↑ Haqqani, His Excellency and State Ambassador of Pakistan to the United States of America, dr. Hussain (2005). Pakistan: between mosque and military. Washington D.C.: United Book Press. p. 400
- ↑ https://www.bbc.com/persian/worldnews/story/2008/08/080817_v-general-zia-20-death-anniverssary
- ↑ ر. ک: ویکی پدیا انگلیسی.
- ↑ ر. ک: قانون اساسی پاکستان.
- ↑ عالم شاه، روابط ایران و پاکستان: ابعاد سیاسی و استراتژیک، Strategic Analysis. The Institute for Defence Studies and Analyses. 28 (4): 526.
- ↑ ر. ک: ویکی پدیا انگلیسی.
- ↑ ر. ک: خبرگزاری ایرنا.
- ↑ ر. ک: خبرگزاری ایرنا.
- ↑ ر. ک: DAWN نیوز.
