حضرت عیسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'می‌دهد')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">
{{جعبه اطلاعات انبیا
[[پرونده:حضرت عیسی.jpg|بندانگشتی|حضرت عیسی]]
| عنوان = حضرت عیسی
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| تصویر = حضرت عیسی.jpg
!نام
| نام = {{فهرست جعبه افقی |حضرت عیسی (علیه‌السلام) |عبری: ישוע |یونانی باستان: Ἰησοῦς }}
|حضرت عیسی (ع) عبری: ישוע یونانی باستان: Ἰησοῦς
| تاریخ تولد = ۴ قبل از میلاد یهودیه
|-
| محل تولد = ناصره جلیل
|معنای اسم
| تاریخ وفات = ۳۰–۳۳ م
|عیسی در زبان عبری به معنی نجات دهنده است
| مدفن = [[بیت المقدس|اورشلیم]]
|-
| لقب‌ = {{فهرست جعبه افقی |عیسی مسیح |عیسای ناصری }}
|ولادت
| کنیه =
|۴ قبل از میلاد یهودیه • امپراتوری روم
| پدر =
|-
| مادر = [[حضرت مریم|مریم]] (به عقیدهٔ مسیحیان پسر خدا بود)
|زادگاه
}}
|ناصره جلیل
'''حضرت عیسی (علیه‌السلام)''' پیامبر [[مسیحیت|مسیحیان]] و یکی از [[پیامبران اولوالعزم]] و صاحب [[شریعت]] است. کتاب آسمانی او [[انجیل]] نام دارد و او آخرین پیامبر قبل از [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] و از بشارت‌دهندگان به ظهور آن حضرت بود. حضرت عیسی (علیه‌السلام) دارای مقام [[امامت]] بود. از [[معجزه|معجزات]] اوست: خلق مرغ، زنده کردن مردگان، شفای کور مادرزاد و برصی و خبر دادن از [[غیب]]. مطابق با [[قرآن]] عیسی (علیه‌السلام) به گونه‏‌ای اعجازآمیز از [[حضرت مریم|مریم]] عذراء و مقدس متولد شد و سپس در گهواره شروع به سخن گفتن کرد و پیامبری خود را بشارت داد. مسیحیان بر این باورند که عیسی (علیه‌السلام) توسط [[یهود]] به صلیب کشیده شده و به [[شهید|شهادت]] رسیده است اما مطابق با [[قرآن]] هنگامی که یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، [[خدا|خدای تعالی]] او را از دست [[آیین یهودیت|یهود]] نجات داد و به سوی خود بالا برد.
|-
|مدت عمر
|۳۳ سال
|-
|محل مبعوث شدن
|فلسطین
|-
|وفات
|۳۰–۳۳ میلادی اورشلیم • امپراتوری روم
|-
|علت وفات
|مصلوب شدن
|-
|نام پدر
|یوسف نجار
|-
|نام مادر
|مریم (به عقیدهٔ مسیحیان پسر خدا بود)
|-
|}
</div>


'''حضرت عیسی (ع)''' پیامبر [[مسیحیان]] و یکی از [[پیامبران اولوالعزم]] و صاحب شریعت است. کتاب آسمانی او [[انجیل]] نام دارد و او آخرین پیامبر قبل از پیامبر اسلام (ص) و از بشارت دهندگان به ظهور آن حضرت بود. حضرت عیسی (ع) داراى مقام امامت بود. از معجزات اوست: خلق مرغ، زنده کردن مردگان، شفای کور مادرزاد و برصى و خبر دادن از غیب.
== ولادت ==
حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرزند [[حضرت مریم|مریم]] دختر عمران است که خداوند او را برگزیده بر تمام زنان عالم برتری داد<ref>سوره آل عمران، آیه 42</ref>. ولادت حضرت عیسی (علیه‌السلام) ولادتی خاص است. مطابق با قرآن خداوند به [[حضرت مریم]] که [[معتکف]] در [[مسجد]] بود بشارت داد که به زودی صاحب فرزندی می‌گردد که از مقربان درگاه الهی خواهد شد<ref>سوره آل عمران، آیه 45</ref>.


مطابق با قرآن عیسی (ع) به گونه‏‌ای اعجازآمیز از مادری باکره و مقدس متولد شد و سپس در گهواره شروع به سخن گفتن کرد و پیامبری خود را بشارت داد.
سپس خدای تعالی روح را (که یکی از [[ملائکه|فرشتگان]] بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و [[روح]] به شکل بشری تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که فرستاده‌ای است از نزد معبودش، و پروردگارش وی را فرستاده تا به اذن او پسری به وی بدهد، پسری بدون پدر، و او را بشارت داد به این که بزودی از پسرش معجزات عجیبی ظهور می‌کند و نیز خبر داد که خدای تعالی بزودی او را به [[روح القدس|روح‌القدس]] تایید نموده، کتاب و حکمت و تورات و انجیلش می‌آموزد و به عنوان رسولی به سوی [[بنی اسرائیل]] گسیلش می‌دارد، رسولی دارای آیات بینات، و نیز به مریم از شان پسرش و سرگذشت او خبر داد، آنگاه در مریم بدمید و او را حامله کرد. مریم سپس به مکانی دور منتقل شد و در آن جا درد زائیدنش گرفت و درد زائیدن او را به طرف تنه نخله‌ای کشانید و با خود می‌گفت: ای کاش قبل از این مرده و از خاطره‌ها فراموش شده بودم، من همه چیز را و همه چیز مرا از یاد می‌برد، در این هنگام ندا شنید که:


مسیحیان بر این باورند که عیسی (ع) توسط [[یهود]] به صلیب کشیده شده و به شهادت رسیده است اما مطابق با [[قرآن]] هنگامی که یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، خداى تعالى او را از دست یهود نجات داد و به سوى خود بالا برد.  
غم مخور که پروردگارت پائین پایت نهر آبی قرار داده، تنه درخت را تکان بده تا پی در پی خرمای نورس از بالا بریزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندی چون من خرسند باش، اگر از آدمیان کسی را دیدی، بگو من برای رحمان [[روزه]] گرفته‌ام و به همین جهت امروز با هیچ انسان سخن نمی‌گویم<ref>سوره مریم، آیه ۲۰-۲۷</ref>.


=ولادت حضرت عیسی (ع)=
مریم سپس به میان مردم آمد در حالی که فرزندش را در آغوش داشت. آنها وقتی او را به این حال دیدند، شروع کردند از هر سو به وی طعنه زدند و او را سرزنش نمودند چون دیدند دختری شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: ای مریم چه عمل شگفت‌آوری کردی!، ای خواهر [[حضرت هارون|هارون]] نه پدرت بد مردی بود و نه مادرت بدکار! مریم اشاره کرد به کودکش که با او سخن بگوئید، مردم گفتند:
ما چگونه با کسی سخن گوئیم که کودکی در گهواره است، در این جا عیسی به سخن درآمد و گفت: من بنده خدا هستم، خدای تعالی به من کتاب داد و مرا پیامبری از پیامبران کرد و هر جا که باشم با برکتم کرد و مرا به [[نماز]] و [[زکات]] سفارش کرد، مادام که زنده باشم بر احسان به مادرم سفارش فرمود و مرا نه جبار کرد و نه شقی، و سلام بر من روزی که به دنیا آمدم و روزی که می‌میرم و روزی که زنده برمی خیزم<ref> سوره مریم، آیه ۲۷-۳۴</ref>.


حضرت عیسی (ع) فرزند مریم دختر عمران است که خداوند او را برگزیده بر تمام زنان عالم برتری داد. <ref>سوره آل عمران، آیه 42</ref> ولادت حضرت عیسی (ع) ولادتی خاص است. مطابق با قرآن خداوند به [[حضرت مریم]] که [[معتکف]] در [[مسجد]]<ref>ر.ک:مقاله مسجد</ref> بود بشارت داد که به زودی صاحب فرزندی می‌گردد که از مقربان درگاه الهی خواهد شد. <ref>سوره آل عمران، آیه 45</ref>
قرآن ولادت آن حضرت را با ولادت [[حضرت آدم|حضرت آدم (علیه‌السلام)]] مشابه دانسته است<ref>سوره آل عمران، آیه ۵۲</ref>. از این جهت که او نیز هم‌چون حضرت آدم (علیه‌السلام) بدون پدر متولد شد<ref>المیزان، ج۳، ص۲۱۲</ref>.


سپس خداى تعالى روح را (که یکى از فرشتگان بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و روح به شکل بشرى تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که فرستاده اى است از نزد معبودش، و پروردگارش وى را فرستاده تا به اذن او پسرى به وى بدهد، پسرى بدون پدر، و او را بشارت داد به این که بزودى از پسرش معجزات عجیبى ظهور می کند و نیز خبر داد که خداى تعالى بزودى او را به روح القدس تایید نموده، کتاب و حکمت و تورات و انجیلش می آموزد و به عنوان رسولى به سوى [[بنى اسرائیل]] گسیلش می‌دارد، رسولى داراى آیات بینات، و نیز به مریم از شان پسرش و سرگذشت او خبر داد، آن گاه در مریم بدمید و او را حامله کرد. مریم سپس به مکانى دور منتقل شد و در آن جا درد زائیدنش گرفت و درد زائیدن او را به طرف تنه نخله اى کشانید و با خود می گفت: اى کاش قبل از این مرده و از خاطره ها فراموش شده بودم، من همه چیز را و همه چیز مرا از یاد می برد، در این هنگام ندا شنید که:
== تولد ==
در ابتدا چنین به نظر می‌رسد که تاریخ تولد حضرت عیسی کاملا روشن است، چرا که خود مبدأ تاریخ گردیده و سایر حوادث تاریخی را با میلاد وی می‌سنجند، اما واقعیت این است که این [[تاریخ میلادی|تاریخ میلادی]] در ارتباط با تولد حضرت عیسی دقیق نیست.


غم مخور که پروردگارت پائین پایت نهر آبى قرار داده، تنه درخت را تکان بده تا پى در پى خرماى نورس از بالا بریزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندى چون من خرسند باش، اگر از آدمیان کسى را دیدى، بگو من براى رحمان [[روزه]] گرفته ام و به همین جهت امروز با هیچ انسان سخن نمی‌گویم. <ref>سوره مریم، آیه ۲۰-۲۷</ref>
به نظر عجیب می‌آید اگر بگوییم که عیسی در سال 4 قبل از میلاد، یا یکی دو سال قبل از آن متولد شده باشد، در این وقت <big>هرودس</big> همچنان بر تخت سلطنت یهود نشسته بود و این معنا به ضمیمه‌ قراینی چند، از جمله عبارت [[لوقا]] در [[انجیل]] که می‌گوید: عیسی در سال یازدهم سلطنت <big>تیبریوس قیصر</big> متولد شد، ما را ناگزیر می‌سازد که تاریخ میلاد واقعی او را چند سال به عقب ببریم<ref>جان بی. ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 582.</ref>.


مریم سپس به میان مردم آمد در حالى که فرزندش را در آغوش داشت. آنها وقتى او را به این حال دیدند، شروع کردند از هر سو به وى طعنه زدند و او را سرزنش نمودند چون دیدند دخترى شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: اى مریم چه عمل شگفت آورى کردى!، اى خواهر [[هارون]] نه پدرت بد مردى بود و نه مادرت بدکار! مریم اشاره کرد به کودکش که با او سخن بگوئید، مردم گفتند:  
هم چنین گزارش متی در مورد بازگشت [[حضرت یوسف|یوسف]] و مریم به ناصره در زمان آرکلائوس<ref>انجیل متی، 2: 22</ref> با مدارک تاریخی منطبق نیست و او پس از هرودس به سلطنت نرسید<ref>جلال‌الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص 147.</ref>.
ما چگونه با کسى سخن گوئیم که کودکى در گهواره است، در این جا عیسى به سخن درآمد و گفت: من بنده خدا هستم، خداى تعالى به من کتاب داد و مرا پیامبرى از پیامبران کرد و هر جا که باشم با برکتم کرد و مرا به [[نماز]] و [[زکات]] سفارش کرد، مادام که زنده باشم بر احسان به مادرم سفارش فرمود و مرا نه جبار کرد و نه شقى، و سلام بر من روزى که به دنیا آمدم و روزى که می میرم و روزى که زنده برمی خیزم. <ref> سوره مریم، آیه ۲۷-۳۴</ref>


قرآن ولادت آن حضرت را با ولادت حضرت آدم (ع) مشابه دانسته است <ref>سوره آل عمران، آیه ۵۲</ref> از این جهت که او نیز همچون حضرت آدم (ع) بدون پدر متولد شد. <ref>المیزان، ج۳، ص۲۱۲</ref>
به هر حال روایات اناجیل در مورد تاریخ تولد حضرت عیسی فاقد ارزش تاریخی است. در مورد روز تولد حضرت عیسی نیز خبر مستندی در دست نیست و آن چه سنت [[مسیحیت|مسیحی]] بر آن قرار گرفته است (که روز 25 دسامبر تاریخ تولد حضرت عیسی باشد) مطابق با تصمیم کلیساهای [[روم]] و غرب در سال 354 [[میلادی]] است و بیشتر جنبه سیاسی دارد:


=تاریخ تولد حضرت عیسی(ع)=
در پاره‌ای از کشورهای [[اروپا|اروپایی]] به ویژه [[روم]]، آیین مهرپرستی<ref>Mithraism</ref> بسیار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلی آیین مهرپرستی، یعنی <big>روز زایش آفتاب شکست‌ناپذیر</big> بود. در چنین روزی جشن‌های بسیاری بر پا می‌شد و گرایندگان بسیاری به انجام مراسم و شعایری می‌پرداختند. [[کشیش|کشیشان]] و [[کلیسا|کلیسا]] از این موقعیت استفاده کردند و بدون توجه به مخالفت‌های بسیار که ابراز شد<ref>مسیحیان ابتدا ششم ژانویه را به عنوان تولد مسیح جشن می‌گرفتند و کلیسای شرق، کلیسای غرب را به خاطر اعلام 25 دسامبر به عنوان روز تولد عیسی محکوم و به خورشیدپرستی متهم کرد. همان، ص 148</ref>، این روز را روز تولد عیسی اعلام و بدین وسیله، از جریانی مخالف جلوگیری کردند<ref>هاشم رضی، ادیان بزرگ جهان، ص 471.</ref>.


در ابتدا چنین به نظر مى رسد که تاریخ تولد حضرت عیسی کاملا روشن است، چرا که خود مبدأ تاریخ گردیده و سایر حوادث تاریخى را با میلاد وى مى سنجند، اما واقعیت این است که این [[تاریخ میلادى|تاریخ میلادى]] در ارتباط با تولد حضرت عیسی دقیق نیست.
== نسب==
از آنجا که نسب حضرت مریم به نقلی به [[حضرت سلیمان]] و از طریق ایشان به [[حضرت یعقوب|حضرت یعقوب (علیه‌السلام)]] می‌رسد<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۲، ص۱۳</ref>. حضرت عیسی (علیه‌السلام) نیز از [[پیامبران|انبیاء]] [[بنی اسرائیل]] (فرزندان حضرت یعقوب (علیه‌السلام) محسوب می‌شود.


به نظر عجیب مى آید اگر بگوییم که عیسی در سال 4 قبل از میلاد، یا یکى دو سال قبل از آن متولد شده باشد، در این وقت <big>هرودس کبیر</big> هم چنان بر تخت سلطنت یهود نشسته بود و این معنا به ضمیمه ى قراینى چند، از جمله عبارت [[لوقا]] در انجیل که مى گوید: عیسی در سال یازدهم سلطنت <big>تیبریوس قیصر</big> متولد شد، ما را ناگزیر مى سازد که تاریخ میلاد واقعى او را چند سال به عقب ببریم. <ref>جان بى. ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 582</ref>
== محل تولد و زندگی ==
از عهد جدید برمی‌آید که حضرت مریم در شهری به نام ناصره در استان جلیل از [[ملائکه|فرشته‌]] [[وحی]] باردار شد، ولی فرزندش را در [[بیت لحم|بیت‌لحم]] به دنیا آورد:
در ماه ششم [[جبرائیل|جبرائیل]] فرشته از جانب خدا به شهری به نام ناصره که در استان جلیل واقع است به نزد دختری که در عقد مردی به نام یوسف از خاندان [[حضرت داود]] بود، فرستاده شد. نام این دختر مریم بود. فرشته وارد شد و به او گفت: «سلام... ای کسی که مورد لطف هستی، خدا با تو است... . ای مریم; نترس زیرا خداوند به تو لطف فرموده است. تو آبستن خواهی شد و پسری خواهی زایید و نام او را عیسی خواهی گذارد...<ref>انجیل لوقا، 1: 26 ـ 32.</ref>.


هم چنین گزارش متى در مورد بازگشت یوسف و مریم به ناصره در زمان آرکلائوس <ref>انجیل متى، 2: 22</ref> با مدارک تاریخى منطبق نیست و او پس از هرودس به سلطنت نرسید. <ref>جلال الدین آشتیانى، تحقیقى در دین مسیح، ص 147</ref>
در آن روزها به منظور یک سرشماری عمومی در سراسر دنیای مردم، فرمانی از طرف امپراطور <big>اوغطس</big> صادر شد. وقتی دور اول این سرشماری انجام گرفت، کرینیوس فرماندار کل [[سوریه|سوریه]] بود. پس برای سرشماری هر کس به شهر خود می‌رفت و یوسف نیز از شهر ناصره جلیل به یهودیه آمد تا در شهر داود که بیت‌لحم نام داشت، نام‌نویسی کند، زیرا او از خاندان داود بود. او مریم را که در این موقع در عقد او و باردار بود، همراه خود برد. هنگامی که در آن جا اقامت داشت، وقت تولد طفل فرارسید و مریم اولین فرزند خود را که پسر بود به دنیا آورد. اورا در قنداق پیچید و در آخوری خوابانید، زیرا در مسافرخانه جایی برای آنان نبود<ref>انجیل لوقا، 2: 1 . </ref>.


به هر حال روایات اناجیل در مورد تاریخ تولد حضرت عیسی فاقد ارزش تاریخى است. در مورد روز تولد حضرت عیسی نیز خبر مستندى در دست نیست و آن چه سنت مسیحى بر آن قرار گرفته است (که روز 25 دسامبر تاریخ تولد حضرت عیسی باشد) مطابق با تصمیم کلیساهاى [[روم]] و غرب در سال 354 میلادى است و بیشتر جنبه ى سیاسى دارد:
مسیحیان، بر اساس تعالیم [[کتاب مقدس]]، اصرار دارند که محل تولد عیسی را بیت‌لحم و محل پرورش او را ناصره بدانند زیرا می‌خواهند بشارات و پیش‌گویی‌ها در مورد رهبر بنی اسرائیل و مسیح موعود را بر حضرت عیسی تطبیق نمایند.


در پاره اى از کشورهاى اروپایى به ویژه روم، آیین مهرپرستى <ref>Mithraism</ref> بسیار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلى آیین مهرپرستى، یعنى <big>روز زایش آفتاب شکست ناپذیر</big> بود. در چنین روزى جشن هاى بسیارى بر پا مى شد و گرایندگان بسیارى به انجام مراسم و شعایرى مى پرداختند. [[کشیشان|کشیشان]] و [[کلیسا|کلیسا]] از این موقعیت استفاده کردند و بدون توجه به مخالفت هاى بسیار که ابراز شد، <ref>مسیحیان ابتدا ششم ژانویه را به عنوان تولد مسیح جشن مى گرفتند و کلیساى شرق، کلیساى غرب را به خاطر اعلام 25 دسامبر به عنوان روز تولد عیسی محکوم و به خورشیدپرستى متهم کرد. همان، ص 148</ref> این روز را روز تولد عیسی اعلام، و بدین وسیله، از جریانى مخالف جلوگیرى کردند. <ref>هاشم رضى، ادیان بزرگ جهان، ص 471</ref>
هیرودیس پادشاه، از ستاره‌شناسان می‌پرسد: طبق پیشگویی پیامبران، مسیح در کجا باید به دنیا آید؟ ایشان پاسخ دادند: باید در بیت‌لحم متولد شود زیرا میکال نبی چنین پیش‌گویی کرده است: ای بیت‌لحم، ای شهر کوچک، تو در یهودیه دهکده‌ای بی‌ارزش نیستی، زیرا از تو پیشوایی ظهور خواهد کرد که قوم بنی اسرائیل را رهبری خواهد نمود<ref>انجیل متی، 2: 5 و 6</ref>.


=نسب حضرت عیسی (ع)=
[[انجیل|انجیل متی]] وقتی که از سکونت عیسی و والدینش در ناصره خبر می‌دهد، اضافه می‌کند:
باز در اینجا پیشگویی [[انبیا|انبیا]] جامه عمل پوشید که: او ناصری خوانده خواهد شد<ref>انجیل متی، 23.</ref>.
لکن تطبیق آن اخبار [[بنی اسرائیل]] بر حضرت عیسی دشوار می‌نماید، زیرا:


از آنجا که نسب حضرت مریم به نقلی به [[حضرت سلیمان]] و از طریق ایشان به [[حضرت یعقوب]] (ع) می رسد.<ref>أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۲، ص۱۳</ref> حضرت عیسی (ع) نیز از انبیاء [[بنی اسرائیل]] (فرزندان حضرت یعقوب (ع) محسوب می شود.  
* <big>اولاً</big>، [[مجوس|مجوسیان]] یا [[زرتشت|زرتشتیان]] پارسی، آدم‌پرست نبودند تا برای پرستش کودکی از شرق به بیت‌لحم سفر کنند. این در حالی است که متی می‌نویسد:
* چند مجوس ستاره‌شناس از مشرق زمین به [[بیت المقدس|اورشلیم]] آمده پرسیدند: کجاست کودکی که باید پادشاه یهود گردد؟ ما ستاره او را در سرزمین‌های دوردست شرق دیده ایم و آمده ایم تا او را بپرستیم<ref>انجیل متی، 2.</ref>.
* <big>ثانیاً</big>، مشخص نیست هنگامی که آنها این کودک را یافتند، چرا او را ترک گفتند و نه بشارت او را به مجوسیان دیگر دادند و نه خود آنها در زمره حواریون آن حضرت قرار گرفتند.
* <big>ثالثاً</big>، نه تنها عیسی (علیه‌السلام) به تشکیل دولت [[اسرائیل|اسرائیل]] نپرداخت و اسرائیلیان پراکنده را جمع نکرد، بلکه پس از تولد و آغاز فعالیت او، یهودیان پراکنده‌تر شده، و اورشلیم نابود و [[فلسطین|فلسطین]] منهدم گردید.
* <big>رابعاً</big>، گزارش لوقا درباره سرشماری و اجبار والدین عیسی به حضور در بیت‌لحم، نه از نظر تاریخی صحیح است و نه از نظر منطقی. در تاریخ هیچ اثری از این سرشماری وجود ندارد.
* در مورد ناصری بودن حضرت عیسی نیز ملاحظاتی وجود دارد:
* <big>اولاً</big>، این پیش‌گویی از انبیا در دست نیست که شخصی ناصری ظهور خواهد کرد.
* <big>ثانیاً</big>، اصلا شهری به نام ناصره، در زمان میلاد حضرت مسیح وجود نداشته است. بله، قریه کوچکی (که به هیچ وجه نمی‌توان آن را شهر نامید) وجود داشته که از قرن چهارم میلادی [[زیارتگاه|زیارتگاه]] مسیحیان شده است.
* <big>ثالثاً</big>، احتمالاً مراد از پیش‌گویی‌ها، <big>ناصری</big> بودن به معنای <big>نذر و وقف خدا بودن</big> یا به معنای «مواظب بر اجرای دقیق مراسم دینی بودن» است، نه ناصری به معنای انتساب به شهر ناصره<ref>جلال‌الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص 151 و نیز ر. ک: محمدر ضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص .47</ref>.


=محل تولد و زندگى حضرت عیسی(ع)=
== نام حضرت ==
* در [[اقرب الموارد (کتاب)|اقرب الموارد]] گوید: عیسی لفظی است عبرانی یا سریانی. به قولی آن مقلوب یسوع است که آن نیز عبرانی است<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۸۲.</ref>.
* در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان فی تفسیر القرآن]] در مورد معنای عیسی آمده است: اصل عیسی یشوع است و آن را نجات دهنده تفسیر کرده‌اند<ref>طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۱۹۴.</ref>.
* نام دیگری که برای عیسی (علیه‌السلام) در قرآن آمده [[مسیح]] است.
* [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] در جوامع الجامع گفته است: اصل مسیح در عبرانی مشیحا بوده که معنایش مبارک است<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج‏۱، ص۱۷۴.</ref>. همانگونه که خود گفت: {{متن قرآن |وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ |سوره = مریم |آیه = ۳۱ }}.


از عهد جدید برمى آید که حضرت مریم در شهرى به نام ناصره در استان جلیل از فرشته ى وحى باردار شد، ولى فرزندش را در بیت لحم به دنیا آورد:
== نبوت ==
در ماه ششم [[جبرائیل|جبرائیل]] فرشته از جانب خدا به شهرى به نام ناصره که در استان جلیل واقع است به نزد دخترى که در عقد مردى به نام یوسف از خاندان [[حضرت داود]] بود، فرستاده شد. نام این دختر مریم بود. فرشته وارد شد و به او گفت: «سلام... اى کسى که مورد لطف هستى، خدا با تو است... . اى مریم; نترس زیرا خداوند به تو لطف فرموده است. تو آبستن خواهى شد و پسرى خواهى زایید و نام او را عیسی خواهى گذارد...<ref>انجیل لوقا، 1: 26 ـ 32</ref>
حضرت عیسی (علیه‌السلام) به سوی بنی اسرائیل گسیل شد و مامور شد تا ایشان را به سوی دین [[توحید]] بخواند، و ابلاغ کند که من آمده‌ام به سوی شما و با [[معجزه]]<nowiki/>‌ای از ناحیه پروردگارتان آمده‌ام و آن این است که برای شما (و پیش رویتان) از گل چیزی به شکل مرغ می‌سازم و سپس در آن می‌دمم، به اذن خدا مرغ زنده‌ای می‌شود و من کور مادرزاد و برصی غیر قابل علاج را شفا می‌دهم و مردگان را به اذن خدا زنده می‌کنم و بدانچه می‌خورید و بدانچه در خانه‌هایتان ذخیره می‌کنید خبر می‌دهم، که در این برای شما آیتی است بر این که خدا رب من و رب شما است و باید او را بپرستید.


در آن روزها به منظور یک سرشمارى عمومى در سراسر دنیاى مردم، فرمانى از طرف امپراطور <big>اوغطس</big> صادر شد. وقتى دور اول این سرشمارى انجام گرفت، کرینیوس فرماندار کل [[سوریه|سوریه]] بود. پس براى سرشمارى هر کس به شهر خود مى رفت و یوسف نیز از شهر ناصره ى جلیل به یهودیه آمد تا در شهر داود که بیت لحم نام داشت، نام نویسى کند، زیرا او از خاندان داود بود. او مریم را که در این موقع در عقد او و باردار بود، همراه خود برد. هنگامى که در آن جا اقامت داشت، وقت تولد طفل فرارسید و مریم اولین فرزند خود را که پسر بود به دنیا آورد. اورا در قنداق پیچید و در آخورى خوابانید، زیرا در مسافرخانه جایى براى آنان نبود. <ref>انجیل لوقا،  2: 1 ـ </ref>
عیسی (علیه‌السلام) مردم را به [[شریعت]] جدید خود که همان تصدیق شریعت [[حضرت موسی|موسی (علیه‌السلام)]] است دعوت می‌کرد، چیزی که هست بعضی از احکام [[حضرت موسی|موسی]] را نسخ نمود و آن حرمت پاره‌ای از چیزها است که در [[تورات]] به منظور گوشمالی و سخت‌گیری بر [[یهود]] [[حرام]] شده بود و بارها می‌فرمود: من با حکمت به سوی شما گسیل شده‌ام، تا برای‌تان بیان کنم آن چه را که مورد اختلاف شما است و نیز می‌فرمود: ای بنی اسرائیل من فرستاده خدا به سوی شمایم، در حالی که تورات را که کتاب آسمانی قبل از من بوده تصدیق دارم و در حالی که بشارت می‌دهم به رسولی که بعد از من می‌آید و نامش احمد است.


مسیحیان، بر اساس تعالیم [[کتاب مقدس]]، اصرار دارند که محل تولد عیسی را بیت لحم، و محل پرورش او را ناصره، بدانند; زیرا مى خواهند بشارات و پیش گویى ها در مورد رهبر بنى اسرائیل و مسیح موعود را بر حضرت عیسی تطبیق نمایند.
عیسی (علیه‌السلام) به وعده‌هایی که داده بود که فلان و فلان [[معجزه]] را آورده‌ام وفا کرد، هم مرغ خلق کرد و هم مردگان را زنده کرد و هم کور مادرزاد و برصی را [[شفا]] داد و هم به اذن خدا از غیب خبر داد.


هیرودیس پادشاه، از ستاره شناسان مى پرسد: طبق پیشگویى پیامبران، مسیح در کجا باید به دنیا آید؟ ایشان پاسخ دادند: باید در بیت لحم متولد شود; زیرا میکال نبى چنین پیش گویى کرده است: اى بیت لحم، اى شهر کوچک، تو در یهودیه دهکده اى بى ارزش نیستى، زیرا از تو پیشوایى ظهور خواهد کرد که قوم بنى اسرائیل را رهبرى خواهد نمود.
عیسی (علیه‌السلام) هم‌چنان بنی اسرائیل را به [[توحید]] خدا و شریعت جدید دعوت کرد تا وقتی که از ایمان آوردنشان مایوس شد، و وقتی طغیان و عناد مردم را دید و استکبار کاهنان و احبار یهود از پذیرفتن دعوتش را مشاهده کرد، از میان عده کمی‌ که به وی ایمان آورده بودند چند نفر [[حواریین|حواری]] انتخاب کرد تا او را در راه خدا یاری کنند.
<ref>انجیل متى، 2: 5 و 6</ref>
[[انجیل متى|انجیل متى]] وقتى که از سکونت عیسی و والدینش در ناصره خبر مى دهد، اضافه مى کند:
باز در اینجا پیشگویى [[انبیا|انبیا]] جامه ى عمل پوشید که: او ناصرى خوانده خواهد شد. <ref>انجیل متى، 23</ref>
لکن تطبیق آن اخبار بنى اسرائیل بر حضرت عیسی دشوار مى نماید، زیرا:


<big>اولاً</big>، [[مجوسیان|مجوسیان]] یا [[زرتشتیان|زرتشتیان]] پارسى، آدم پرست نبودند تا براى پرستش کودکى از شرق به بیت لحم سفر کنند. این در حالى است که متى مى نویسد:
از سوی دیگر یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، ولی خدای تعالی او را از دست یهود نجات داد و به سوی خود بالا برد و مساله عیسی ‌علیه‌السّلام برای یهود مشتبه شد، بعضی خیال کردند که او را کشتند، بعضی دیگر پنداشتند که به دارش آویختند، خدای تعالی فرمود: نه آن بود و نه این، بلکه امر بر آنان مشتبه شد<ref>سوره آل عمران۴۵-۵۸</ref><ref>سوره زخرف، ۶۳-۶۵</ref><ref>سوره صف، ۶-۱۴</ref><ref>سوره مائده، ۱۱۰-۱۱۱</ref><ref> سوره نساء، ۱۵۷-۱۵۸</ref><ref>ترجمه المیزان، ج۳، ص۴۴۱</ref>.
چند مجوس ستاره شناس از مشرق زمین به [[اورشلیم|اورشلیم]] آمده پرسیدند: کجاست کودکى که باید پادشاه یهود گردد؟ ما ستاره ى او را در سرزمین هاى دوردست شرق دیده ایم و آمده ایم تا او را بپرستیم. <ref>انجیل متى، 2</ref>


<big>ثانیاً</bigمشخص نیست هنگامى که آنها این کودک را یافتند، چرا او را ترک گفتند و نه بشارت او را به مجوسیان دیگر دادند و نه خود آنها در زمره ى حواریون آن حضرت قرار گرفتند.
== حضرت عیسی در قرآن ==
حضرت عیسی(علیه‌السلام) در [[قرآن]] ۲۵ بار به عنوان عیسی، و ۱۳ بار به عنوان مسیح یاد شده است. حضرت عیسی یکی از پنج پیامبر صاحب شریعت<ref>سوره شوری، آیه ۱۳</ref> و از پیامبران اولوالعزم است. مطابق با قرآن حضرت عیسی (علیه‌السلام)، بنده خدا<ref>سوره مریم، آیه ۳۰</ref> و رسول به سوی بنی اسرائیل<ref> سوره آل عمران، آیه ۴۹</ref> و یکی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت بوده و کتابی به نام انجیل داشت<ref> سوره احزاب، آیه ۷، سوره شوری، آیه ۱۳، سوره مائده، آیه ۴۶</ref>.


<big>ثالثاً</big>، نه تنها عیسی(ع) به تشکیل دولت [[اسرائیل|اسرائیل]] نپرداخت و اسرائیلیان پراکنده را جمع نکرد، بلکه پس از تولد و آغاز فعالیت او، یهودیان پراکنده تر شده، و اورشلیم نابود و [[فلسطین|فلسطین]] منهدم گردید.
خدای تعالی نام او را مسیح عیسی نهاد<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۵</ref> و <big>کلمة اللَّه</big> و <big>روحی از خدا</big> خواند و دارای مقام [[امامت]] <ref>سوره نساء، آیه ۱۷۱</ref> و از گواهان اعمال<ref>سوره احزاب آیه ۷</ref> و بشارت دهندگان به آمدن [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]] بود<ref>سوره نساء، آیه ۱۵۹، سوره مائده، آیه ۱۱۷</ref>. وجیه و آبرومند در دنیا و آخرت و از مقربین بود<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۵</ref>. او از برگزیدگان بود<ref>سوره آل عمران، آیه ۳۳</ref>. مبارک بود هر جا که باشد، تزکیه شده بود، آیتی بود برای مردم و رحمتی از خدا بود و احسان‌گری به مادرش، و از زمره کسانی بود که خدای تعالی به ایشان سلام کرد<ref>سوره مریم، آیه ۱۹-۳۳</ref>. و از کسانی بود که خدا کتاب و حکمتش آموخت<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۸</ref><ref> ترجمه المیزان، ج۳، ص۴۴۴</ref>.


<big>رابعاً</big>، گزارش لوقا درباره ى سرشمارى و اجبار والدین عیسی به حضور در بیت لحم، نه از نظر تاریخى صحیح است و نه از نظر منطقى. در تاریخ هیچ اثرى از این سرشمارى وجود ندارد.
آیات زیر آیاتی هستند که نام حضرت عیسی (علیه‌السلام) یا جریانی مرتبط با آن حضرت در آنها ذکر شده است:
در مورد [[ناصرى]] بودن حضرت عیسی نیز ملاحظاتى وجود دارد:
# [[سوره بقره]]، آیه ۸۷؛
# سوره بقره، آیه ۲۵۳؛
# [[سوره آل عمران]]، آیه ۴۵-۴۹؛
# سوره آل عمران، آیه ۸۴؛
# [[سوره نساء]]، آیه ۱۵۷-۱۵۸؛
# [[سوره مائده]]، آیه ۱۱۰-۱۱۶؛
# [[سوره انعام]]، آیه ۸۵؛
# [[سوره مریم]]، آیه ۲۰-۳۴؛
# [[سوره زخرف]]، آیه ۶۳-۶۵؛
# [[سوره صف]]، آیه ۶-۱۴.


<big>اولاً</big>، این پیش گویى از انبیا در دست نیست که شخصى ناصرى ظهور خواهد کرد.
چند نمونه از آیاتی که نام حضرت عیسی (علیه‌السلام) در آنها آمده است:


<big>ثانیاً</big>، اصلا شهرى به نام ناصره، در زمان میلاد حضرت مسیح وجود نداشته است. بله، قریه ى کوچکى (که به هیچ وجه نمى توان آن را شهر نامید) وجود داشته که از قرن چهارم میلادى [[زیارتگاه|زیارتگاه]] مسیحیان شده است.
*{{متن قرآن |إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ |سوره = آل عمران  |آیه = ۴۵ }}: یاد کن هنگامی‌را که فرشتگان گفتند: ای مریم، خداوند تو را به کلمه‌ای از جانب خود که نامش مسیح، عیسی بن مریم است مژده می‌دهد، در حالی که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است.
*{{متن قرآن |وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَیٰ وَعِیسَیٰ وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ |سوره = انعام |آیه = ۸۵ }}: و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را یاد کن که جملگی از شایستگان بودند.
*{{متن قرآن |إِنَّ مَثَلَ عِیسَیٰ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ |سوره = آل عمران |آیه = ۵۹ }}: در واقع مثل عیسی نزد خدا هم‌چون مثل خلقت آدم است که او را از خاک آفرید سپس بدو گفت: باش پس وجود یافت.


<big>ثالثاً</big>، احتمالاً مراد از پیش گویى ها، <big>ناضرى</big> بودن به معناى <big>نذر و وقف خدا بودن</big> یا به معناى «مواظب بر اجراى دقیق مراسم دینى بودن» است، نه ناصرى به معناى انتساب به شهر ناصره. <ref>جلال الدین آشتیانى، تحقیقى در دین مسیح، ص 151 و نیز ر.ک: محمدر ضا زیبایى نژاد، مسیحیت شناسى مقایسه اى، ص 47</ref>
== حضرت عیسی در روایات ==
# امام [[جعفر بن محمد (صادق)|جعفر صادق (علیه‌السلام)]]: بدانید که اگر کسی عیسی بن مریم را انکار کند و به نبوت دیگر پیامبران اعتراف نماید، ایمان نیاورده است<ref> الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة، ج۴، ص۴۹۶</ref>.
#[[علی بن ابی‌طالب|علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام)]] در وصف عیسی (علیه‌السلام): و اگر خواهی، از عیسی بن مریم (علیه‌السلام) برایت بگویم. او سنگ را بالش خود می‌کرد و جامه خشن می‌پوشید و نان خشک و گلوآزار می‌خورد. خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و سرپناهش در زمستان، آفتاب‌گیرهای صبح و عصر و میوه و سبزیجاتش، علف و گیاهانی که زمین برای چهار پایان می‌رویاند. نه زنی داشت که مایه گرفتاری او باشد و نه فرزندی که‌ اندوهگینش سازد و نه مال و ثروتی که دل او را به خود مشغول گرداند و نه طمعی که به خواریش اندازد. مرکب او دو پایش بود و خدمتکارش دو دست او<ref> سیره نبوی «منطق عملی»، مصطفی دلشاد تهرانی، ج۱، ص۲۹۲</ref>!
#پیامبر خدا (صلّی‌الله علیه وآله): ای ام ایمن، مگر نمی‌دانی که برادرم عیسی شامی‌ را برای صبحانه نگه نمی‌داشت و صبحانه‌ای را برای شام؟ از برگ درختان تغذیه می‌کرد و از آب باران می‌آشامید، پلاس می‌پوشید و هر جا شب می‌رسید همان جا بیتوته می‌کرد و می‌گفت: هر روزی، روزی خود را می‌آورد<ref>حکم النبی الأعظم صلی الله علیه و آله و سلم (محمدی ری شهری)، ج۲، ص۲۸۱</ref>.
#سخنان نجواآمیز خدای تعالی با عیسی (علیه‌السلام): ای عیسی، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهربانی سفارش می‌کنم تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. تو در بزرگی و در خردی برکت داده شدی و هر جا بودی با برکت بودی. گواهی می‌دهم که تو بنده من و زاده کنیز من هستی، با<nowiki/> نافله‌ها به من نزدیک شو و به من توکل کن تا تو را کفایت کنم و غیر مرا به ولایت و دوستی برمگزین که تو را تنها می‌گذارم<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۲۸۹</ref>.
#امام صادق (علیه‌السلام): یکی از روش‌های عیسی بن مریم گشت و گذار در شهرها بود. روزی با یکی از یاران خود که مردی کوته اندام بود و غالباً با عیسی (علیه‌السلام) همراهی می‌کرد، برای سیاحت بیرون رفت. چون عیسی به دریا رسید با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد. مرد کوتاه قد چون دید عیسی (علیه‌السلام) از آب گذشت با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد تا به عیسی (علیه‌السلام) رسید. در این هنگام دچار خودبینی و غرور شد... لذا در آب فرو رفت. پس از عیسی کمک خواست و آن حضرت دستش را گرفت و او را از آب بیرون کشید<ref>بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۲۵۴</ref>.
#[[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]]: عیسی بن مریم بر گوری گذشت که صاحب آن عذاب می‌کشید. سال بعد نیز بر همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمی‌شود. عرض کرد: پروردگارا، پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب می‌شد و امسال که از آن می‌گذرم دیگر عذاب نمی‌کشد؟ خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: ای روح‌الله، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی‌ را سرپرستی نمود و من به خاطر این کارهای فرزندش، او را آمرزیدم<ref> البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانی)، ج۳، ص۷۱۱</ref>.
#به عیسی بن مریم (علیه‌السلام) عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۳۲۶</ref>.


=نام حضرت عیسی (ع)=
==عیسی از نظر کتاب مقدس ==
قدیمی‌ترین منبع موجود در مورد هویت حضرت عیسی (علیه‌السلام) [[انجیل|کتاب عهد جدید]] است. در رساله‌های پولس و انجیل مرقس که نخستین نوشته‌های مسیحی‌اند سخنی از اصل و نسب آن حضرت نیست، که این مطلب می‌تواند دلیلی بر ناآشنایی این دو نویسنده با گذشته تاریخی وی باشد.


در اقرب الموارد گوید:
در نامه‌های پولس، عیسی (علیه‌السلام) نه یک بشر، بلکه خداوندی است که برای آمرزش گناهان بشر از آسمان به زمین نزول کرده و پس از مصلوب شدن، مجدداً به آسمان بازگشته است; بنابراین او نیازی به تاریخ و گذشته و خانواده ندارد.
عیسى لفظى است عبرانى یا سریانى. به قولى آن مقلوب یسوع است که آن نیز عبرانى است. <ref>قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۸۲</ref>  
اما نویسندگان اناجیل متی و لوقا برای پر کردن خلأ موجود در انجیل مرقس شجره‌نامه‌ای از حضرت عیسی ذکر می‌کنند<ref>انجیل متی، 1: 1 ـ 18; انجیل لوقا، 3: 23 ـ 28</ref>.


در [[المیزان]] در مورد معنای عیسی آمده است: اصل عیسى یشوع است و آن را نجات دهنده تفسیر کرده اند. <ref>طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۱۹۴</ref>
درباره شجره‌نامه حضرت عیسی (علیه‌السلام) لازم است به نکاتی توجه شود:


نام دیگری که برای عیسی (ع) در قرآن آمده [[مسیح]] است.  
#شجره‌نامه متی منشأ تاریخی و دقت لازم را ندارد و از درون سسست است; مثلا اجداد حضرت عیسی را به سه دسته چهارده نفری تقسیم نموده است، در حالی که در دسته سوم سیزده نفر ذکر شده‌اند; بنابراین افتادگی یا اشتباهی صورت گرفته است.
طبرسی در جوامع الجامع گفته است: اصل مسیح در عبرانی مشیحا بوده که معنایش مبارک است.<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج‏۱، ص۱۷۴</ref> همانگونه که خود گفت: «وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ» <ref>سوره مریم، آیه ۳۱</ref>
#این شجره‌نامه با شجره‌نامه‌ای که لوقا ذکر می‌کند تفاوت‌هایی دارد و معلوم نمی‌شود کدام یک صحیح‌اند. البته شجره‌نامه‌ای که لوقا ذکر می‌کند نسبت حضرت عیسی را تا حضرت آدم ابوالبشر بیان می‌کند که بیشتر شبیه تخیّل است و محققان به خود اجازه تأیید آن را نمی‌دهند.
#شجره‌نامه مذبور اگر هم صحیح باشد، شجره‌نامه یوسف، شوهر مریم است، نه شجره‌نامه عیسی; زیرا مسیحیان معتقدند که عیسی از روح‌القدس است، نه از یوسف<ref>انجیل لوقا، 1: 26 ـ 37; انجیل متی، 1: 18 ـ 22</ref>.
مسیحیان اصرار دارند که در شجره‌نامه بر دو مطلب تأکید گردد:
یکی رساندن نسب عیسی به داود، تا بتوانند پیش‌گویی عهد عتیق را در مورد [[منجی]] و مصلحی که از نسل داود خواهد آمد و پادشاهی او را زنده خواهد کرد<ref>اشعیاء، 11: 1، و 2: 4</ref>، بر حضرت عیسی تطبیق دهند; و دیگری، رساندن نسب وی به اسحاق; زیرا در کتاب مقدس آمده است:
«ابراهیم، اسحاق را برای قربانی به قربانگاه برد و خداوند گوسفندی فدیه او کرد تا با زنده ماندنش مصلح جهانی از نسل او پدید آید» <ref>برگرفته از: پیدایش، 22: 1، یهودیان و مسیحیان معتقدند که حضرت ابراهیم، اسحقاق را به قربانگاه برد، برخلاف مسلمانان که معتقدند حضرت اسماعیل، ذبیح الله است</ref>.


=نبوت حضرت عیسی (ع)=
ولی طبق آن شجره‌نامه، این دو پیامبر از اجداد یوسف، شوهر مریم می‌شوند، نه خود عیسی; مگر این که به سبب قرابت خانوادگی یوسف و مریم، آن دو را از اجداد مریم هم به حساب آوریم.
 
حضرت عیسی (ع) به سوى بنى اسرائیل گسیل شد و مامور شد تا ایشان را به سوى دین [[توحید]] بخواند، و ابلاغ کند که من آمده ام به سوى شما و با [[معجزه]] اى از ناحیه پروردگارتان آمده ام و آن این است که براى شما (و پیش رویتان) از گل چیزى به شکل مرغ می سازم و سپس در آن می دمم، به اذن خدا مرغ زنده اى می شود و من کور مادرزاد و برصى غیر قابل علاج را شفا مى‌دهم و مردگان را به اذن خدا زنده مى‌کنم و بدانچه مى‌خورید و بدانچه در خانه هایتان ذخیره مى‌کنید خبر مى‌دهم، که در این براى شما آیتى است بر این که خدا رب من و رب شما است و باید او را بپرستید.
 
عیسى (ع) مردم را به شریعت جدید خود که همان تصدیق شریعت [[حضرت موسی|موسى (ع)]] است دعوت می کرد، چیزى که هست بعضى از احکام موسى را نسخ نمود و آن حرمت پاره اى از چیزها است که در [[تورات]] به منظور گوشمالى و سختگیرى بر یهود حرام شده بود و بارها می فرمود: من با حکمت به سوى شما گسیل شده ام، تا برایتان بیان کنم آن چه را که مورد اختلاف شما است و نیز می فرمود: اى بنى اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شمایم، در حالى که تورات را که کتاب آسمانى قبل از من بوده تصدیق دارم و در حالى که بشارت می دهم به رسولى که بعد از من می‌آید و نامش احمد است.
 
عیسى (ع) به وعده هایى که داده بود که فلان و فلان معجزه را آورده ام وفا کرد، هم مرغ خلق کرد و هم مردگان را زنده کرد و هم کور مادرزاد و برصى را شفا داد و هم به اذن خدا از غیب خبر داد.
 
عیسى (ع) همچنان بنى اسرائیل را به توحید خدا و شریعت جدید دعوت کرد تا وقتى که از ایمان آوردنشان مایوس شد، و وقتى طغیان و عناد مردم را دید و استکبار کاهنان و احبار یهود از پذیرفتن دعوتش را مشاهده کرد، از میان عده کمی‌ که به وى ایمان آورده بودند چند نفر [[حوارى]] انتخاب کرد تا او را در راه خدا یارى کنند.
 
از سوى دیگر یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، ولى خداى تعالى او را از دست یهود نجات داد و به سوى خود بالا برد و مساله عیسى علیه السلام براى یهود مشتبه شد، بعضى خیال کردند که او را کشتند، بعضى دیگر پنداشتند که به دارش آویختند، خداى تعالى فرمود: نه آن بود و نه این، بلکه امر بر آنان مشتبه شد.<ref>سوره آل عمران۴۵-۵۸</ref> <ref>سوره زخرف، ۶۳-۶۵</ref> <ref>سوره صف، ۶-۱۴</ref> <ref>سوره مائده، ۱۱۰-۱۱۱</ref>  <ref> سوره نساء، ۱۵۷-۱۵۸</ref> <ref>ترجمه المیزان، ج۳، ص۴۴۱</ref>
 
=حضرت عیسی (ع) در قرآن=
 
حضرت عیسی (ع) در قرآن ۲۵ بار به عنوان عیسی، و ۱۳ بار به عنوان مسیح یاد شده است. حضرت عیسی یکی از پنج پیامبر صاحب شریعت <ref>سوره شوری، آیه ۱۳</ref> و از پیامبران اولو العزم است. مطابق با قرآن حضرت عیسی(ع) ، بنده خدا <ref>سوره مریم، آیه ۳۰</ref> و رسول به سوى بنى اسرائیل <ref> سوره آل عمران، آیه ۴۹</ref> و یکى از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت بوده و کتابى به نام انجیل داشت . <ref> سوره احزاب، آیه ۷، سوره شورى، آیه ۱۳، سوره مائده، آیه ۴۶</ref>
 
خداى تعالى نام او را مسیح عیسى نهاد <ref>سوره آل عمران، آیه ۴۵</ref> و <big>کلمة اللَّه</big> و <big>روحى از خدا</big> خواند و داراى مقام [[امامت]] <ref>سوره نساء، آیه ۱۷۱</ref> و از گواهان اعمال <ref>سوره احزاب آیه ۷</ref> و بشارت دهندگان به آمدن [[پیامبر اسلام]] بود <ref>سوره نساء، آیه ۱۵۹، سوره مائده، آیه ۱۱۷</ref>وجیه و آبرومند در دنیا و آخرت و از مقربین بود. <ref>سوره آل عمران، آیه ۴۵</ref> او از برگزیدگان بود <ref>سوره آل عمران، آیه ۳۳</ref> مبارک بود هر جا که باشد، تزکیه شده بود، آیتى بود براى مردم و رحمتى از خدا بود و احسانگرى به مادرش، و از زمره کسانى بود که خداى تعالى به ایشان سلام کرد <ref>سوره مریم، آیه ۱۹-۳۳</ref> و از کسانى بود که خدا کتاب و حکمتش آموخت. <ref>سوره آل عمران، آیه ۴۸</ref>
<ref> ترجمه المیزان، ج۳، ص۴۴۴</ref>
آیات زیر آیاتی هستند که نام حضرت عیسی (ع) یا جریانی مرتبط با آن حضرت در آنها ذکر شده است:
 
#سوره بقره، آیه ۸۷
#سوره بقره، آیه ۲۵۳
#سوره آل عمران، آیه ۴۵-۴۹
#سوره آل عمران، آیه ۸۴
#سوره نساء، آیه ۱۵۷-۱۵۸
#سوره مائده، آیه ۱۱۰-۱۱۶
#سوره انعام، آیه ۸۵
#سوره مریم، آیه ۲۰-۳۴
#سوره زخرف، آیه ۶۳-۶۵
#سوره صف، آیه ۶-۱۴
 
چند نمونه از آیاتی که نام حضرت عیسی (ع) در آنها آمده است:
 
*«إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ»: یاد کن هنگامی‌را که فرشتگان گفتند: اى مریم، خداوند تو را به کلمه اى از جانب خود که نامش مسیح، عیسى بن مریم است مژده می‌دهد، در حالى که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است. <ref>سوره آل عمران، آیه ۴۵</ref>
*
*«وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَىٰ وَعِیسَىٰ وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ»: و زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را یاد کن که جملگى از شایستگان بودند. <ref>سوره انعام، آیه ۸۵</ref>
*
*«إِنَّ مَثَلَ عِیسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»: در واقع مثل عیسى نزد خدا همچون مثل خلقت آدم است که او را از خاک آفرید سپس بدو گفت: باش پس وجود یافت. <ref>سوره آل عمران، آیه ۵۹</ref>
*
 
=حضرت عیسی (ع) در روایات=
 
#[[امام صادق (ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام صادق (ع)</ref> : بدانید که اگر کسی عیسی بن مریم را انکار کند و به نبوت دیگر پیامبران اعتراف نماید، ایمان نیاورده است. <ref> الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة، ج۴، ص۴۹۶</ref>
#
 
#[[امام علی(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام علی(ع) </ref> در وصف عیسی (ع) : و اگر خواهی، از عیسی بن مریم (ع) برایت بگویم. او سنگ را بالش خود می‌کرد و جامه خشن می‌پوشید و نان خشک و گلوآزار می‌خورد. خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و سرپناهش در زمستان، آفتاب گیرهای صبح و عصر و میوه و سبزیجاتش، علف و گیاهانی که زمین برای چهار پایان می‌رویاند. نه زنی داشت که مایه گرفتاری او باشد و نه فرزندی که‌ اندوهگینش سازد و نه مال و ثروتی که دل او را به خود مشغول گرداند و نه طمعی که به خواریش اندازد. مرکب او دو پایش بود و خدمتکارش دو دست او! <ref> سیره نبوى «منطق عملى»، مصطفى دلشاد تهرانى، ج۱، ص۲۹۲</ref>
#
#پیامبر خدا (ص) : ای ام ایمن، مگر نمی‌دانی که برادرم عیسی شامی‌ را برای صبحانه نگه نمی‌داشت و صبحانه ای را برای شام؟ از برگ درختان تغذیه می‌کرد و از آب باران می‌آشامید، پلاس می‌پوشید و هر جا شب می‌رسید همان جا بیتوته می‌کرد و می‌گفت: هر روزی، روزی خود را می‌آورد. <ref>حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، ج۲، ص۲۸۱</ref>
#
 
#سخنان نجواآمیز خدای تعالی با (ع) : ای عیسی، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهربانی سفارش می‌کنم تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. تو در بزرگی و در خردی برکت داده شدی و هر جا بودی با برکت بودی. گواهی می‌دهم که تو بنده من و زاده کنیز من هستی، با [[نافله]] ها به من نزدیک شو و به من توکل کن تا تو را کفایت کنم و غیر مرا به ولایت و دوستی برمگزین که تو را تنها می‌گذارم. <ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۲۸۹</ref>
#
#امام صادق (ع) : یکی از روش های عیسی بن مریم گشت و گذار در شهرها بود. روزی با یکی از یاران خود که مردی کوته اندام بود و غالباً با عیسی (ع) همراهی می‌کرد، برای سیاحت بیرون رفت. چون عیسی به دریا رسید با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد. مرد کوتاه قد چون دید عیسی (ع) از آب گذشت با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد تا به عیسی (ع) رسید. در این هنگام دچار خودبینی و غرور شد... لذا در آب فرو رفت. پس از عیسی کمک خواست و آن حضرت دستش را گرفت و او را از آب بیرون کشید. <ref>بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۲۵۴</ref>
#
 
#[[پیامبر خدا(ص)]] : عیسی بن مریم بر گوری گذشت که صاحب آن عذاب می‌کشید. سال بعد نیز بر همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمی‌شود. عرض کرد: پروردگارا، پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب می‌شد و امسال که از آن می‌گذرم دیگر عذاب نمی‌کشد؟ خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: ای روح الله ، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی‌ را سرپرستی نمود و من به خاطر این کارهای فرزندش، او را آمرزیدم. <ref> البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانى )، ج۳، ص۷۱۱</ref>
#
#به عیسی بن مریم (ع) عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم. <ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۳۲۶</ref>
 
=عیسی(ع) از نظر کتاب مقدس=
 
قدیمى ترین منبع موجود در مورد هویت حضرت عیسی(ع) [[انجیل|کتاب عهد جدید]] است. در رساله هاى پولس و انجیل مرقس که نخستین نوشته هاى مسیحى اند سخنى از اصل و نسب آن حضرت نیست، که این مطلب مى تواند دلیلى بر ناآشنایى این دو نویسنده با گذشته ى تاریخى وى باشد.
 
در نامه هاى پولس، عیسی(ع) نه یک بشر، بلکه خداوندى است که براى آمرزش گناهان بشر از آسمان به زمین نزول کرده و پس از [[مصلوب]] شدن، مجدداً به آسمان بازگشته است; بنابراین او نیازى به تاریخ و گذشته و خانواده ندارد.
اما نویسندگان اناجیل متى و لوقا براى پر کردن خلأ موجود در انجیل مرقس شجره نامه اى از حضرت عیسی ذکر مى کنند. <ref>انجیل متى، 1: 1 ـ 18; انجیل لوقا، 3: 23 ـ 28</ref>
 
درباره ى شجره نامه ى حضرت عیسی(ع) لازم است به نکاتى توجه شود:
 
#شجره نامه ى متى منشأ تاریخى و دقت لازم را ندارد و از درون سسست است; مثلا اجداد حضرت عیسی را به سه دسته ى چهارده نفرى تقسیم نموده است، در حالى که در دسته ى سوم سیزده نفر ذکر شده اند; بنابراین افتادگى یا اشتباهى صورت گرفته است.
#
#این شجره نامه با شجره نامه اى که لوقا ذکر مى کند تفاوت هایى دارد و معلوم نمى شود کدام یک صحیح اند. البته شجره نامه اى که لوقا ذکر مى کند نسبت حضرت عیسی را تا حضرت آدم ابوالبشر بیان مى کند که بیشتر شبیه تخیّل است و محققان به خود اجازه ى تأیید آن را نمى دهند.
#
#شجره نامه ى مذبور اگر هم صحیح باشد، شجره نامه ى یوسف، شوهر مریم است، نه شجره نامه ى عیسی; زیرا مسیحیان معتقدند که عیسی از روح القدس است، نه از یوسف. <ref>انجیل لوقا، 1: 26 ـ 37; انجیل متى، 1: 18 ـ 22</ref>
#
 
مسیحیان اصرار دارند که در شجره نامه بر دو مطلب تأکید گردد:
یکى رساندن نسب عیسی به داود، تا بتوانند پیش گویى عهد عتیق را در مورد [[منجى]] و مصلحى که از نسل داود خواهد آمد و پادشاهى او را زنده خواهد کرد، <ref>اشعیاء، 11: 1، و 2: 4</ref> بر حضرت عیسی تطبیق دهند; و دیگرى، رساندن نسب وى به اسحاق; زیرا در کتاب مقدس آمده است:
«ابراهیم، اسحاق را براى قربانى به قربانگاه برد و خداوند گوسفندى فدیه ى او کرد تا با زنده ماندنش مصلح جهانى از نسل او پدید آید.» <ref>برگرفته از: پیدایش، 22: 1، یهودیان و مسیحیان معتقدند که حضرت ابراهیم، اسحقاق را به قربانگاه برد، برخلاف مسلمانان که معتقدند حضرت اسماعیل، ذبیح الله است</ref>
ولى طبق آن شجره نامه، این دو پیامبر از اجداد یوسف، شوهر مریم مى شوند، نه خود عیسی; مگر این که به سبب قرابت خانوادگى یوسف و مریم، آن دو را از اجداد مریم هم به حساب آوریم.
   
   
در انجیل لوقا آمده است: «و بر حسب گمان خلق او عیسی- پسر یوسف بن هالى... <ref>انجیل لوقا 3 : 23</ref>
در انجیل لوقا آمده است: «و بر حسب گمان خلق او عیسی- پسر یوسف بن هالی...<ref>انجیل لوقا 3: 23</ref>».
معلوم نیست که عبارت «برحسب گمان خلق» را خود لوقا ذکر کرده است، یا آن چنان که برخى محققین معتقدند، از اضافاتى است که بعدها وارد انجیل شده است. <ref>کارل کائوتسکى، بنیادهاى مسیحیت، ص 35; به نقل از: محمد رضا زیبایى نژاد، مسیحیت شناسى مقایسه اى، ص 43</ref> در هر حال این تعارض وجود دارد که بالاخره آیا عیسی پسر یوسف است، یا چنان که در جاى دیگر کتاب مقدس به آن تصریح شده، <ref> انجیل لوقا، 1: 35; انجیل متى، 1: 21</ref> عیسی متولد از روح القدس است؟
معلوم نیست که عبارت «برحسب گمان خلق» را خود لوقا ذکر کرده است، یا آن چنان که برخی محققین معتقدند، از اضافاتی است که بعدها وارد انجیل شده است<ref>کارل کائوتسکی، بنیادهای مسیحیت، ص 35; به نقل از: محمد رضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 43</ref>. در هر حال این تعارض وجود دارد که بالاخره آیا عیسی پسر یوسف است، یا چنان که در جای دیگر کتاب مقدس به آن تصریح شده<ref> انجیل لوقا، 1: 35; انجیل متی، 1: 21</ref>، عیسی متولد از [[روح القدس|روح‌القدس]] است؟
 
=عروج حضرت عیسی (ع)=
 
گرایش روزافزون مردم و [[یهودیان]] به دین حضرت عیسی (ع)،‌ وحشت و نگرانی رؤسای یهود را برانگیخت و به قصد کشتن عیسی (علیه‌السّلام) امپراطور روم را با خود همراه کردند، ولی با مشیّت و قدرت الهی نقشه قتل آنان به سرانجام نرسید، بلکه به اشتباه به جای حضرت عیسی (علیه‌السّلام) شخصی بنام <big>یهودا اسخر یوطی</big> را به قتل رساندند. <ref>پورمیر، میر جلال، داستان‌هائی از پیامبران (۶)،‌ حضرت عیسی (علیه‌السّلام)،‌ ص۳۸</ref>


=عروج حضرت عیسی (ع) به روایت قرآن=
==عروج==
گرایش روزافزون مردم و [[یهودیان]] به دین حضرت عیسی (علیه‌السلام)، ‌ وحشت و نگرانی رؤسای یهود را برانگیخت و به قصد کشتن عیسی (علیه‌السلام) امپراطور روم را با خود همراه کردند، ولی با مشیّت و قدرت الهی نقشه قتل آنان به سرانجام نرسید، بلکه به اشتباه به جای حضرت عیسی (علیه‌السلام) شخصی بنام <big>[[یهودا اسخر یوطی|یهودا اسخریوطی]]</big> را به قتل رساندند<ref>پورمیر، میر جلال، داستان‌هائی از پیامبران (۶)، ‌ حضرت عیسی (علیه‌السلام)، ‌ ص۳۸</ref>.


قرآن کریم داستان کشتن حضرت عیسی (ع) را چنین نقل می‌کند:
==عروج حضرت عیسی به روایت قرآن ==
«و گفتارشان که: ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم، در حالیکه نه او را کشتند و نه بر دار آویختند؛ لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می‌کنند و قطعاً او را نکشتند، • بلکه خدا او را به سوی خود، بالا برد و خداوند توانا و حکیم است.»
قرآن کریم داستان کشتن حضرت عیسی (علیه‌السلام) را چنین نقل می‌کند:
<ref> نساء/سوره۴، آیه۱۵۷.</ref> <ref>نساء/سوره۴، آیه۱۵۸</ref>
«و گفتارشان که: ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم، در حالیکه نه او را کشتند و نه بر دار آویختند؛ لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می‌کنند و قطعاً او را نکشتند، • بلکه خدا او را به سوی خود، بالا برد و خداوند توانا و حکیم است»<ref> نساء/سوره۴، آیه۱۵۷.</ref><ref>نساء/سوره۴، آیه۱۵۸</ref>.


=عروج حضرت عیسی (ع) به روایت حدیث=
==عروج حضرت عیسی به روایت حدیث ==
حدیث موثقی از [[علی بن موسی (رضا)|علی بن موسی (علیه‌السلام)]] منقول است که: «مشتبه نشد امر کشته شدن و مردن احدی از پیغمبران و حجت‌های خدا بر مردم به غیر از عیسی بن مریم که او را زنده از زمین بالا بردند و روحش را در میان آسمان و زمین قبض کردند و چون به آسمان رسید حق تعالی روحش را به بدنش باز گردانید...»<ref> مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصه‌های قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۹۳</ref>.


حدیث موثقی از [[حضرت رضا(ع)]] منقول است که: «مشتبه نشد امر کشته شدن و مردن احدی از [[پیغمبران]] و حجت‌های خدا بر مردم به غیر از عیسی بن مریم که او را زنده از زمین بالا بردند و روحش را در میان آسمان و زمین قبض کردند و چون به آسمان رسید حق تعالی روحش را به بدنش باز گردانید...» <ref> مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصه‌های قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۹۳</ref>
==چگونگی وفات ==
نسبت به وفات حضرت عیسی (علیه‌السلام) اختلاف نظر وجود دارد و لذا مرحوم [[محمد باقر مجلسی|علامه مجلسی]]<ref>ر. ک:مقاله علامه مجلسی</ref> بعد از ذکر آیه ۵۵ سوره آل عمران<ref> آل عمران/سوره۳، آیه۵۵</ref> که درباره حضرت عیسی (علیه‌السلام) <big>توّفی</big> به کار برده شده می‌فرماید:


=چگونگی وفات حضرت عیسی (ع)=
در تفسیر این آیه بعضی گفته‌اند <big>توّفی</big> به معنی مرگ است و خداوند اول او را می‌میراند و بعد از سه ساعت او را زنده کرده و به آسمان می‌برد و بعضی گفته‌اند که مردن آن حضرت بعد از آمدن به زمین در آخر‌الزمان خواهد بود<ref>مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصه‌های قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۸۷</ref>.


نسبت به وفات حضرت عیسی (ع) اختلاف نظر وجود دارد و لذا مرحوم [[علامه مجلسی]]<ref>ر.ک:مقاله علامه مجلسی</ref> بعد از ذکر آیه ۵۵ سوره آل عمران <ref> آل عمران/سوره۳، آیه۵۵</ref> که درباره حضرت عیسی (ع) <big>توّفی</big> به کار برده شده می‌فرماید:
==جستارهای وابسته==


در تفسیر این آیه بعضی گفته‌اند <big>توّفی</big> به معنی مرگ است و خداوند اول او را می‌میراند و بعد از سه ساعت او را زنده کرده و به آسمان می‌برد و بعضی گفته‌اند که مردن آن حضرت بعد از آمدن، زمین در آخر الزمان خواهد بود. <ref>مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصه‌های قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۸۷</ref>
*[[قرآن]]
*[[انجیل]]
*[[یهودیان]]
*[[مسیحیت]]
*[[روح القدس|روح‌القدس]]
*[[علی بن ابی طالب|محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)]]


=پانویس=
==پانویس==
{{پانویس|3}}
{{پانویس}}


[[رده:پیامبران]]
[[رده:پیامبران اولوالعزم]]
[[رده:پیامبران اولوالعزم]]
[[رده:انبیاء بنی اسرائیل]]
[[رده:مسیحیت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۰

حضرت عیسی
حضرت عیسی.jpg
نام کامل
  • حضرت عیسی (علیه‌السلام)
  • عبری: ישוע
  • یونانی باستان: Ἰησοῦς
مادرمریم (به عقیدهٔ مسیحیان پسر خدا بود)
مدفناورشلیم

حضرت عیسی (علیه‌السلام) پیامبر مسیحیان و یکی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است. کتاب آسمانی او انجیل نام دارد و او آخرین پیامبر قبل از پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه وآله وسلم) و از بشارت‌دهندگان به ظهور آن حضرت بود. حضرت عیسی (علیه‌السلام) دارای مقام امامت بود. از معجزات اوست: خلق مرغ، زنده کردن مردگان، شفای کور مادرزاد و برصی و خبر دادن از غیب. مطابق با قرآن عیسی (علیه‌السلام) به گونه‏‌ای اعجازآمیز از مریم عذراء و مقدس متولد شد و سپس در گهواره شروع به سخن گفتن کرد و پیامبری خود را بشارت داد. مسیحیان بر این باورند که عیسی (علیه‌السلام) توسط یهود به صلیب کشیده شده و به شهادت رسیده است اما مطابق با قرآن هنگامی که یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، خدای تعالی او را از دست یهود نجات داد و به سوی خود بالا برد.

ولادت

حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرزند مریم دختر عمران است که خداوند او را برگزیده بر تمام زنان عالم برتری داد[۱]. ولادت حضرت عیسی (علیه‌السلام) ولادتی خاص است. مطابق با قرآن خداوند به حضرت مریم که معتکف در مسجد بود بشارت داد که به زودی صاحب فرزندی می‌گردد که از مقربان درگاه الهی خواهد شد[۲].

سپس خدای تعالی روح را (که یکی از فرشتگان بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و روح به شکل بشری تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که فرستاده‌ای است از نزد معبودش، و پروردگارش وی را فرستاده تا به اذن او پسری به وی بدهد، پسری بدون پدر، و او را بشارت داد به این که بزودی از پسرش معجزات عجیبی ظهور می‌کند و نیز خبر داد که خدای تعالی بزودی او را به روح‌القدس تایید نموده، کتاب و حکمت و تورات و انجیلش می‌آموزد و به عنوان رسولی به سوی بنی اسرائیل گسیلش می‌دارد، رسولی دارای آیات بینات، و نیز به مریم از شان پسرش و سرگذشت او خبر داد، آنگاه در مریم بدمید و او را حامله کرد. مریم سپس به مکانی دور منتقل شد و در آن جا درد زائیدنش گرفت و درد زائیدن او را به طرف تنه نخله‌ای کشانید و با خود می‌گفت: ای کاش قبل از این مرده و از خاطره‌ها فراموش شده بودم، من همه چیز را و همه چیز مرا از یاد می‌برد، در این هنگام ندا شنید که:

غم مخور که پروردگارت پائین پایت نهر آبی قرار داده، تنه درخت را تکان بده تا پی در پی خرمای نورس از بالا بریزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندی چون من خرسند باش، اگر از آدمیان کسی را دیدی، بگو من برای رحمان روزه گرفته‌ام و به همین جهت امروز با هیچ انسان سخن نمی‌گویم[۳].

مریم سپس به میان مردم آمد در حالی که فرزندش را در آغوش داشت. آنها وقتی او را به این حال دیدند، شروع کردند از هر سو به وی طعنه زدند و او را سرزنش نمودند چون دیدند دختری شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: ای مریم چه عمل شگفت‌آوری کردی!، ای خواهر هارون نه پدرت بد مردی بود و نه مادرت بدکار! مریم اشاره کرد به کودکش که با او سخن بگوئید، مردم گفتند: ما چگونه با کسی سخن گوئیم که کودکی در گهواره است، در این جا عیسی به سخن درآمد و گفت: من بنده خدا هستم، خدای تعالی به من کتاب داد و مرا پیامبری از پیامبران کرد و هر جا که باشم با برکتم کرد و مرا به نماز و زکات سفارش کرد، مادام که زنده باشم بر احسان به مادرم سفارش فرمود و مرا نه جبار کرد و نه شقی، و سلام بر من روزی که به دنیا آمدم و روزی که می‌میرم و روزی که زنده برمی خیزم[۴].

قرآن ولادت آن حضرت را با ولادت حضرت آدم (علیه‌السلام) مشابه دانسته است[۵]. از این جهت که او نیز هم‌چون حضرت آدم (علیه‌السلام) بدون پدر متولد شد[۶].

تولد

در ابتدا چنین به نظر می‌رسد که تاریخ تولد حضرت عیسی کاملا روشن است، چرا که خود مبدأ تاریخ گردیده و سایر حوادث تاریخی را با میلاد وی می‌سنجند، اما واقعیت این است که این تاریخ میلادی در ارتباط با تولد حضرت عیسی دقیق نیست.

به نظر عجیب می‌آید اگر بگوییم که عیسی در سال 4 قبل از میلاد، یا یکی دو سال قبل از آن متولد شده باشد، در این وقت هرودس همچنان بر تخت سلطنت یهود نشسته بود و این معنا به ضمیمه‌ قراینی چند، از جمله عبارت لوقا در انجیل که می‌گوید: عیسی در سال یازدهم سلطنت تیبریوس قیصر متولد شد، ما را ناگزیر می‌سازد که تاریخ میلاد واقعی او را چند سال به عقب ببریم[۷].

هم چنین گزارش متی در مورد بازگشت یوسف و مریم به ناصره در زمان آرکلائوس[۸] با مدارک تاریخی منطبق نیست و او پس از هرودس به سلطنت نرسید[۹].

به هر حال روایات اناجیل در مورد تاریخ تولد حضرت عیسی فاقد ارزش تاریخی است. در مورد روز تولد حضرت عیسی نیز خبر مستندی در دست نیست و آن چه سنت مسیحی بر آن قرار گرفته است (که روز 25 دسامبر تاریخ تولد حضرت عیسی باشد) مطابق با تصمیم کلیساهای روم و غرب در سال 354 میلادی است و بیشتر جنبه سیاسی دارد:

در پاره‌ای از کشورهای اروپایی به ویژه روم، آیین مهرپرستی[۱۰] بسیار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلی آیین مهرپرستی، یعنی روز زایش آفتاب شکست‌ناپذیر بود. در چنین روزی جشن‌های بسیاری بر پا می‌شد و گرایندگان بسیاری به انجام مراسم و شعایری می‌پرداختند. کشیشان و کلیسا از این موقعیت استفاده کردند و بدون توجه به مخالفت‌های بسیار که ابراز شد[۱۱]، این روز را روز تولد عیسی اعلام و بدین وسیله، از جریانی مخالف جلوگیری کردند[۱۲].

نسب

از آنجا که نسب حضرت مریم به نقلی به حضرت سلیمان و از طریق ایشان به حضرت یعقوب (علیه‌السلام) می‌رسد[۱۳]. حضرت عیسی (علیه‌السلام) نیز از انبیاء بنی اسرائیل (فرزندان حضرت یعقوب (علیه‌السلام) محسوب می‌شود.

محل تولد و زندگی

از عهد جدید برمی‌آید که حضرت مریم در شهری به نام ناصره در استان جلیل از فرشته‌ وحی باردار شد، ولی فرزندش را در بیت‌لحم به دنیا آورد: در ماه ششم جبرائیل فرشته از جانب خدا به شهری به نام ناصره که در استان جلیل واقع است به نزد دختری که در عقد مردی به نام یوسف از خاندان حضرت داود بود، فرستاده شد. نام این دختر مریم بود. فرشته وارد شد و به او گفت: «سلام... ای کسی که مورد لطف هستی، خدا با تو است... . ای مریم; نترس زیرا خداوند به تو لطف فرموده است. تو آبستن خواهی شد و پسری خواهی زایید و نام او را عیسی خواهی گذارد...[۱۴].

در آن روزها به منظور یک سرشماری عمومی در سراسر دنیای مردم، فرمانی از طرف امپراطور اوغطس صادر شد. وقتی دور اول این سرشماری انجام گرفت، کرینیوس فرماندار کل سوریه بود. پس برای سرشماری هر کس به شهر خود می‌رفت و یوسف نیز از شهر ناصره جلیل به یهودیه آمد تا در شهر داود که بیت‌لحم نام داشت، نام‌نویسی کند، زیرا او از خاندان داود بود. او مریم را که در این موقع در عقد او و باردار بود، همراه خود برد. هنگامی که در آن جا اقامت داشت، وقت تولد طفل فرارسید و مریم اولین فرزند خود را که پسر بود به دنیا آورد. اورا در قنداق پیچید و در آخوری خوابانید، زیرا در مسافرخانه جایی برای آنان نبود[۱۵].

مسیحیان، بر اساس تعالیم کتاب مقدس، اصرار دارند که محل تولد عیسی را بیت‌لحم و محل پرورش او را ناصره بدانند زیرا می‌خواهند بشارات و پیش‌گویی‌ها در مورد رهبر بنی اسرائیل و مسیح موعود را بر حضرت عیسی تطبیق نمایند.

هیرودیس پادشاه، از ستاره‌شناسان می‌پرسد: طبق پیشگویی پیامبران، مسیح در کجا باید به دنیا آید؟ ایشان پاسخ دادند: باید در بیت‌لحم متولد شود زیرا میکال نبی چنین پیش‌گویی کرده است: ای بیت‌لحم، ای شهر کوچک، تو در یهودیه دهکده‌ای بی‌ارزش نیستی، زیرا از تو پیشوایی ظهور خواهد کرد که قوم بنی اسرائیل را رهبری خواهد نمود[۱۶].

انجیل متی وقتی که از سکونت عیسی و والدینش در ناصره خبر می‌دهد، اضافه می‌کند: باز در اینجا پیشگویی انبیا جامه عمل پوشید که: او ناصری خوانده خواهد شد[۱۷]. لکن تطبیق آن اخبار بنی اسرائیل بر حضرت عیسی دشوار می‌نماید، زیرا:

  • اولاً، مجوسیان یا زرتشتیان پارسی، آدم‌پرست نبودند تا برای پرستش کودکی از شرق به بیت‌لحم سفر کنند. این در حالی است که متی می‌نویسد:
  • چند مجوس ستاره‌شناس از مشرق زمین به اورشلیم آمده پرسیدند: کجاست کودکی که باید پادشاه یهود گردد؟ ما ستاره او را در سرزمین‌های دوردست شرق دیده ایم و آمده ایم تا او را بپرستیم[۱۸].
  • ثانیاً، مشخص نیست هنگامی که آنها این کودک را یافتند، چرا او را ترک گفتند و نه بشارت او را به مجوسیان دیگر دادند و نه خود آنها در زمره حواریون آن حضرت قرار گرفتند.
  • ثالثاً، نه تنها عیسی (علیه‌السلام) به تشکیل دولت اسرائیل نپرداخت و اسرائیلیان پراکنده را جمع نکرد، بلکه پس از تولد و آغاز فعالیت او، یهودیان پراکنده‌تر شده، و اورشلیم نابود و فلسطین منهدم گردید.
  • رابعاً، گزارش لوقا درباره سرشماری و اجبار والدین عیسی به حضور در بیت‌لحم، نه از نظر تاریخی صحیح است و نه از نظر منطقی. در تاریخ هیچ اثری از این سرشماری وجود ندارد.
  • در مورد ناصری بودن حضرت عیسی نیز ملاحظاتی وجود دارد:
  • اولاً، این پیش‌گویی از انبیا در دست نیست که شخصی ناصری ظهور خواهد کرد.
  • ثانیاً، اصلا شهری به نام ناصره، در زمان میلاد حضرت مسیح وجود نداشته است. بله، قریه کوچکی (که به هیچ وجه نمی‌توان آن را شهر نامید) وجود داشته که از قرن چهارم میلادی زیارتگاه مسیحیان شده است.
  • ثالثاً، احتمالاً مراد از پیش‌گویی‌ها، ناصری بودن به معنای نذر و وقف خدا بودن یا به معنای «مواظب بر اجرای دقیق مراسم دینی بودن» است، نه ناصری به معنای انتساب به شهر ناصره[۱۹].

نام حضرت

  • در اقرب الموارد گوید: عیسی لفظی است عبرانی یا سریانی. به قولی آن مقلوب یسوع است که آن نیز عبرانی است[۲۰].
  • در المیزان فی تفسیر القرآن در مورد معنای عیسی آمده است: اصل عیسی یشوع است و آن را نجات دهنده تفسیر کرده‌اند[۲۱].
  • نام دیگری که برای عیسی (علیه‌السلام) در قرآن آمده مسیح است.
  • طبرسی در جوامع الجامع گفته است: اصل مسیح در عبرانی مشیحا بوده که معنایش مبارک است[۲۲]. همانگونه که خود گفت: Ra bracket.png وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ [مریم–۳۱] La bracket.png.

نبوت

حضرت عیسی (علیه‌السلام) به سوی بنی اسرائیل گسیل شد و مامور شد تا ایشان را به سوی دین توحید بخواند، و ابلاغ کند که من آمده‌ام به سوی شما و با معجزه‌ای از ناحیه پروردگارتان آمده‌ام و آن این است که برای شما (و پیش رویتان) از گل چیزی به شکل مرغ می‌سازم و سپس در آن می‌دمم، به اذن خدا مرغ زنده‌ای می‌شود و من کور مادرزاد و برصی غیر قابل علاج را شفا می‌دهم و مردگان را به اذن خدا زنده می‌کنم و بدانچه می‌خورید و بدانچه در خانه‌هایتان ذخیره می‌کنید خبر می‌دهم، که در این برای شما آیتی است بر این که خدا رب من و رب شما است و باید او را بپرستید.

عیسی (علیه‌السلام) مردم را به شریعت جدید خود که همان تصدیق شریعت موسی (علیه‌السلام) است دعوت می‌کرد، چیزی که هست بعضی از احکام موسی را نسخ نمود و آن حرمت پاره‌ای از چیزها است که در تورات به منظور گوشمالی و سخت‌گیری بر یهود حرام شده بود و بارها می‌فرمود: من با حکمت به سوی شما گسیل شده‌ام، تا برای‌تان بیان کنم آن چه را که مورد اختلاف شما است و نیز می‌فرمود: ای بنی اسرائیل من فرستاده خدا به سوی شمایم، در حالی که تورات را که کتاب آسمانی قبل از من بوده تصدیق دارم و در حالی که بشارت می‌دهم به رسولی که بعد از من می‌آید و نامش احمد است.

عیسی (علیه‌السلام) به وعده‌هایی که داده بود که فلان و فلان معجزه را آورده‌ام وفا کرد، هم مرغ خلق کرد و هم مردگان را زنده کرد و هم کور مادرزاد و برصی را شفا داد و هم به اذن خدا از غیب خبر داد.

عیسی (علیه‌السلام) هم‌چنان بنی اسرائیل را به توحید خدا و شریعت جدید دعوت کرد تا وقتی که از ایمان آوردنشان مایوس شد، و وقتی طغیان و عناد مردم را دید و استکبار کاهنان و احبار یهود از پذیرفتن دعوتش را مشاهده کرد، از میان عده کمی‌ که به وی ایمان آورده بودند چند نفر حواری انتخاب کرد تا او را در راه خدا یاری کنند.

از سوی دیگر یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، ولی خدای تعالی او را از دست یهود نجات داد و به سوی خود بالا برد و مساله عیسی ‌علیه‌السّلام برای یهود مشتبه شد، بعضی خیال کردند که او را کشتند، بعضی دیگر پنداشتند که به دارش آویختند، خدای تعالی فرمود: نه آن بود و نه این، بلکه امر بر آنان مشتبه شد[۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸].

حضرت عیسی در قرآن

حضرت عیسی(علیه‌السلام) در قرآن ۲۵ بار به عنوان عیسی، و ۱۳ بار به عنوان مسیح یاد شده است. حضرت عیسی یکی از پنج پیامبر صاحب شریعت[۲۹] و از پیامبران اولوالعزم است. مطابق با قرآن حضرت عیسی (علیه‌السلام)، بنده خدا[۳۰] و رسول به سوی بنی اسرائیل[۳۱] و یکی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت بوده و کتابی به نام انجیل داشت[۳۲].

خدای تعالی نام او را مسیح عیسی نهاد[۳۳] و کلمة اللَّه و روحی از خدا خواند و دارای مقام امامت [۳۴] و از گواهان اعمال[۳۵] و بشارت دهندگان به آمدن محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا) بود[۳۶]. وجیه و آبرومند در دنیا و آخرت و از مقربین بود[۳۷]. او از برگزیدگان بود[۳۸]. مبارک بود هر جا که باشد، تزکیه شده بود، آیتی بود برای مردم و رحمتی از خدا بود و احسان‌گری به مادرش، و از زمره کسانی بود که خدای تعالی به ایشان سلام کرد[۳۹]. و از کسانی بود که خدا کتاب و حکمتش آموخت[۴۰][۴۱].

آیات زیر آیاتی هستند که نام حضرت عیسی (علیه‌السلام) یا جریانی مرتبط با آن حضرت در آنها ذکر شده است:

  1. سوره بقره، آیه ۸۷؛
  2. سوره بقره، آیه ۲۵۳؛
  3. سوره آل عمران، آیه ۴۵-۴۹؛
  4. سوره آل عمران، آیه ۸۴؛
  5. سوره نساء، آیه ۱۵۷-۱۵۸؛
  6. سوره مائده، آیه ۱۱۰-۱۱۶؛
  7. سوره انعام، آیه ۸۵؛
  8. سوره مریم، آیه ۲۰-۳۴؛
  9. سوره زخرف، آیه ۶۳-۶۵؛
  10. سوره صف، آیه ۶-۱۴.

چند نمونه از آیاتی که نام حضرت عیسی (علیه‌السلام) در آنها آمده است:

  • Ra bracket.png إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ [آل عمران–۴۵] La bracket.png: یاد کن هنگامی‌را که فرشتگان گفتند: ای مریم، خداوند تو را به کلمه‌ای از جانب خود که نامش مسیح، عیسی بن مریم است مژده می‌دهد، در حالی که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است.
  • Ra bracket.png وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَیٰ وَعِیسَیٰ وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ [انعام–۸۵] La bracket.png: و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را یاد کن که جملگی از شایستگان بودند.
  • Ra bracket.png إِنَّ مَثَلَ عِیسَیٰ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ [آل عمران–۵۹] La bracket.png: در واقع مثل عیسی نزد خدا هم‌چون مثل خلقت آدم است که او را از خاک آفرید سپس بدو گفت: باش پس وجود یافت.

حضرت عیسی در روایات

  1. امام جعفر صادق (علیه‌السلام): بدانید که اگر کسی عیسی بن مریم را انکار کند و به نبوت دیگر پیامبران اعتراف نماید، ایمان نیاورده است[۴۲].
  2. علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) در وصف عیسی (علیه‌السلام): و اگر خواهی، از عیسی بن مریم (علیه‌السلام) برایت بگویم. او سنگ را بالش خود می‌کرد و جامه خشن می‌پوشید و نان خشک و گلوآزار می‌خورد. خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و سرپناهش در زمستان، آفتاب‌گیرهای صبح و عصر و میوه و سبزیجاتش، علف و گیاهانی که زمین برای چهار پایان می‌رویاند. نه زنی داشت که مایه گرفتاری او باشد و نه فرزندی که‌ اندوهگینش سازد و نه مال و ثروتی که دل او را به خود مشغول گرداند و نه طمعی که به خواریش اندازد. مرکب او دو پایش بود و خدمتکارش دو دست او[۴۳]!
  3. پیامبر خدا (صلّی‌الله علیه وآله): ای ام ایمن، مگر نمی‌دانی که برادرم عیسی شامی‌ را برای صبحانه نگه نمی‌داشت و صبحانه‌ای را برای شام؟ از برگ درختان تغذیه می‌کرد و از آب باران می‌آشامید، پلاس می‌پوشید و هر جا شب می‌رسید همان جا بیتوته می‌کرد و می‌گفت: هر روزی، روزی خود را می‌آورد[۴۴].
  4. سخنان نجواآمیز خدای تعالی با عیسی (علیه‌السلام): ای عیسی، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهربانی سفارش می‌کنم تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. تو در بزرگی و در خردی برکت داده شدی و هر جا بودی با برکت بودی. گواهی می‌دهم که تو بنده من و زاده کنیز من هستی، با نافله‌ها به من نزدیک شو و به من توکل کن تا تو را کفایت کنم و غیر مرا به ولایت و دوستی برمگزین که تو را تنها می‌گذارم[۴۵].
  5. امام صادق (علیه‌السلام): یکی از روش‌های عیسی بن مریم گشت و گذار در شهرها بود. روزی با یکی از یاران خود که مردی کوته اندام بود و غالباً با عیسی (علیه‌السلام) همراهی می‌کرد، برای سیاحت بیرون رفت. چون عیسی به دریا رسید با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد. مرد کوتاه قد چون دید عیسی (علیه‌السلام) از آب گذشت با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد تا به عیسی (علیه‌السلام) رسید. در این هنگام دچار خودبینی و غرور شد... لذا در آب فرو رفت. پس از عیسی کمک خواست و آن حضرت دستش را گرفت و او را از آب بیرون کشید[۴۶].
  6. پیامبر خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم): عیسی بن مریم بر گوری گذشت که صاحب آن عذاب می‌کشید. سال بعد نیز بر همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمی‌شود. عرض کرد: پروردگارا، پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب می‌شد و امسال که از آن می‌گذرم دیگر عذاب نمی‌کشد؟ خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: ای روح‌الله، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی‌ را سرپرستی نمود و من به خاطر این کارهای فرزندش، او را آمرزیدم[۴۷].
  7. به عیسی بن مریم (علیه‌السلام) عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم[۴۸].

عیسی از نظر کتاب مقدس

قدیمی‌ترین منبع موجود در مورد هویت حضرت عیسی (علیه‌السلام) کتاب عهد جدید است. در رساله‌های پولس و انجیل مرقس که نخستین نوشته‌های مسیحی‌اند سخنی از اصل و نسب آن حضرت نیست، که این مطلب می‌تواند دلیلی بر ناآشنایی این دو نویسنده با گذشته تاریخی وی باشد.

در نامه‌های پولس، عیسی (علیه‌السلام) نه یک بشر، بلکه خداوندی است که برای آمرزش گناهان بشر از آسمان به زمین نزول کرده و پس از مصلوب شدن، مجدداً به آسمان بازگشته است; بنابراین او نیازی به تاریخ و گذشته و خانواده ندارد. اما نویسندگان اناجیل متی و لوقا برای پر کردن خلأ موجود در انجیل مرقس شجره‌نامه‌ای از حضرت عیسی ذکر می‌کنند[۴۹].

درباره شجره‌نامه حضرت عیسی (علیه‌السلام) لازم است به نکاتی توجه شود:

  1. شجره‌نامه متی منشأ تاریخی و دقت لازم را ندارد و از درون سسست است; مثلا اجداد حضرت عیسی را به سه دسته چهارده نفری تقسیم نموده است، در حالی که در دسته سوم سیزده نفر ذکر شده‌اند; بنابراین افتادگی یا اشتباهی صورت گرفته است.
  2. این شجره‌نامه با شجره‌نامه‌ای که لوقا ذکر می‌کند تفاوت‌هایی دارد و معلوم نمی‌شود کدام یک صحیح‌اند. البته شجره‌نامه‌ای که لوقا ذکر می‌کند نسبت حضرت عیسی را تا حضرت آدم ابوالبشر بیان می‌کند که بیشتر شبیه تخیّل است و محققان به خود اجازه تأیید آن را نمی‌دهند.
  3. شجره‌نامه مذبور اگر هم صحیح باشد، شجره‌نامه یوسف، شوهر مریم است، نه شجره‌نامه عیسی; زیرا مسیحیان معتقدند که عیسی از روح‌القدس است، نه از یوسف[۵۰].

مسیحیان اصرار دارند که در شجره‌نامه بر دو مطلب تأکید گردد: یکی رساندن نسب عیسی به داود، تا بتوانند پیش‌گویی عهد عتیق را در مورد منجی و مصلحی که از نسل داود خواهد آمد و پادشاهی او را زنده خواهد کرد[۵۱]، بر حضرت عیسی تطبیق دهند; و دیگری، رساندن نسب وی به اسحاق; زیرا در کتاب مقدس آمده است: «ابراهیم، اسحاق را برای قربانی به قربانگاه برد و خداوند گوسفندی فدیه او کرد تا با زنده ماندنش مصلح جهانی از نسل او پدید آید» [۵۲].

ولی طبق آن شجره‌نامه، این دو پیامبر از اجداد یوسف، شوهر مریم می‌شوند، نه خود عیسی; مگر این که به سبب قرابت خانوادگی یوسف و مریم، آن دو را از اجداد مریم هم به حساب آوریم.

در انجیل لوقا آمده است: «و بر حسب گمان خلق او عیسی- پسر یوسف بن هالی...[۵۳]». معلوم نیست که عبارت «برحسب گمان خلق» را خود لوقا ذکر کرده است، یا آن چنان که برخی محققین معتقدند، از اضافاتی است که بعدها وارد انجیل شده است[۵۴]. در هر حال این تعارض وجود دارد که بالاخره آیا عیسی پسر یوسف است، یا چنان که در جای دیگر کتاب مقدس به آن تصریح شده[۵۵]، عیسی متولد از روح‌القدس است؟

عروج

گرایش روزافزون مردم و یهودیان به دین حضرت عیسی (علیه‌السلام)، ‌ وحشت و نگرانی رؤسای یهود را برانگیخت و به قصد کشتن عیسی (علیه‌السلام) امپراطور روم را با خود همراه کردند، ولی با مشیّت و قدرت الهی نقشه قتل آنان به سرانجام نرسید، بلکه به اشتباه به جای حضرت عیسی (علیه‌السلام) شخصی بنام یهودا اسخریوطی را به قتل رساندند[۵۶].

عروج حضرت عیسی به روایت قرآن

قرآن کریم داستان کشتن حضرت عیسی (علیه‌السلام) را چنین نقل می‌کند: «و گفتارشان که: ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم، در حالیکه نه او را کشتند و نه بر دار آویختند؛ لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی می‌کنند و قطعاً او را نکشتند، • بلکه خدا او را به سوی خود، بالا برد و خداوند توانا و حکیم است»[۵۷][۵۸].

عروج حضرت عیسی به روایت حدیث

حدیث موثقی از علی بن موسی (علیه‌السلام) منقول است که: «مشتبه نشد امر کشته شدن و مردن احدی از پیغمبران و حجت‌های خدا بر مردم به غیر از عیسی بن مریم که او را زنده از زمین بالا بردند و روحش را در میان آسمان و زمین قبض کردند و چون به آسمان رسید حق تعالی روحش را به بدنش باز گردانید...»[۵۹].

چگونگی وفات

نسبت به وفات حضرت عیسی (علیه‌السلام) اختلاف نظر وجود دارد و لذا مرحوم علامه مجلسی[۶۰] بعد از ذکر آیه ۵۵ سوره آل عمران[۶۱] که درباره حضرت عیسی (علیه‌السلام) توّفی به کار برده شده می‌فرماید:

در تفسیر این آیه بعضی گفته‌اند توّفی به معنی مرگ است و خداوند اول او را می‌میراند و بعد از سه ساعت او را زنده کرده و به آسمان می‌برد و بعضی گفته‌اند که مردن آن حضرت بعد از آمدن به زمین در آخر‌الزمان خواهد بود[۶۲].

جستارهای وابسته

پانویس

  1. سوره آل عمران، آیه 42
  2. سوره آل عمران، آیه 45
  3. سوره مریم، آیه ۲۰-۲۷
  4. سوره مریم، آیه ۲۷-۳۴
  5. سوره آل عمران، آیه ۵۲
  6. المیزان، ج۳، ص۲۱۲
  7. جان بی. ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 582.
  8. انجیل متی، 2: 22
  9. جلال‌الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص 147.
  10. Mithraism
  11. مسیحیان ابتدا ششم ژانویه را به عنوان تولد مسیح جشن می‌گرفتند و کلیسای شرق، کلیسای غرب را به خاطر اعلام 25 دسامبر به عنوان روز تولد عیسی محکوم و به خورشیدپرستی متهم کرد. همان، ص 148
  12. هاشم رضی، ادیان بزرگ جهان، ص 471.
  13. أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۲، ص۱۳
  14. انجیل لوقا، 1: 26 ـ 32.
  15. انجیل لوقا، 2: 1 .
  16. انجیل متی، 2: 5 و 6
  17. انجیل متی، 23.
  18. انجیل متی، 2.
  19. جلال‌الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص 151 و نیز ر. ک: محمدر ضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص .47
  20. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۸۲.
  21. طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۱۹۴.
  22. طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج‏۱، ص۱۷۴.
  23. سوره آل عمران۴۵-۵۸
  24. سوره زخرف، ۶۳-۶۵
  25. سوره صف، ۶-۱۴
  26. سوره مائده، ۱۱۰-۱۱۱
  27. سوره نساء، ۱۵۷-۱۵۸
  28. ترجمه المیزان، ج۳، ص۴۴۱
  29. سوره شوری، آیه ۱۳
  30. سوره مریم، آیه ۳۰
  31. سوره آل عمران، آیه ۴۹
  32. سوره احزاب، آیه ۷، سوره شوری، آیه ۱۳، سوره مائده، آیه ۴۶
  33. سوره آل عمران، آیه ۴۵
  34. سوره نساء، آیه ۱۷۱
  35. سوره احزاب آیه ۷
  36. سوره نساء، آیه ۱۵۹، سوره مائده، آیه ۱۱۷
  37. سوره آل عمران، آیه ۴۵
  38. سوره آل عمران، آیه ۳۳
  39. سوره مریم، آیه ۱۹-۳۳
  40. سوره آل عمران، آیه ۴۸
  41. ترجمه المیزان، ج۳، ص۴۴۴
  42. الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة، ج۴، ص۴۹۶
  43. سیره نبوی «منطق عملی»، مصطفی دلشاد تهرانی، ج۱، ص۲۹۲
  44. حکم النبی الأعظم صلی الله علیه و آله و سلم (محمدی ری شهری)، ج۲، ص۲۸۱
  45. بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۲۸۹
  46. بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۲۵۴
  47. البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانی)، ج۳، ص۷۱۱
  48. بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۳۲۶
  49. انجیل متی، 1: 1 ـ 18; انجیل لوقا، 3: 23 ـ 28
  50. انجیل لوقا، 1: 26 ـ 37; انجیل متی، 1: 18 ـ 22
  51. اشعیاء، 11: 1، و 2: 4
  52. برگرفته از: پیدایش، 22: 1، یهودیان و مسیحیان معتقدند که حضرت ابراهیم، اسحقاق را به قربانگاه برد، برخلاف مسلمانان که معتقدند حضرت اسماعیل، ذبیح الله است
  53. انجیل لوقا 3: 23
  54. کارل کائوتسکی، بنیادهای مسیحیت، ص 35; به نقل از: محمد رضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 43
  55. انجیل لوقا، 1: 35; انجیل متی، 1: 21
  56. پورمیر، میر جلال، داستان‌هائی از پیامبران (۶)، ‌ حضرت عیسی (علیه‌السلام)، ‌ ص۳۸
  57. نساء/سوره۴، آیه۱۵۷.
  58. نساء/سوره۴، آیه۱۵۸
  59. مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصه‌های قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۹۳
  60. ر. ک:مقاله علامه مجلسی
  61. آل عمران/سوره۳، آیه۵۵
  62. مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصه‌های قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۸۷