خروج یمانی
خروج یمانی، یمانی شخصی است که در آخرالزمان به همراه سید خراسانی و سفیانی هر سه در یک سال و یک ماه و یک روز پشت سرهم خروج خواهند کرد. زمان خروج این سه تن قبل از ظهور و همچنین یکی از نشانههای ظهور حجت بن الحسن (مهدی) خواهد بود. همزمان با شورش و خروج سفیانی در شام، یمانی هم از یمن خروج کرده و مردم را به عقیده شیعه دعوت میکند.
یمانی کیست
یمانی در روایات معروف به یمنی است و روایتی نام وی را «حسن» و یا «حسین» و از نسل زید بن علی (علیهالسلام) یاد میکند، ولی این روایت از نظر متن و سند قابل بحث است. از مهمترین روایات مربوط به انقلاب یمنی روایتی است که از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که فرمود: «قبل از قیام قائم وقوع پنج علامت حتمی است: یمنی، سفیانی، صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان[۱]». روایات میگویند: یمنی در پی نبرد با سفیانی وارد عراق میشود و نیروهای ایرانی و یمنی جهت رویارویی با سفیانی وارد عمل میشوند. نکته دیگر دراینباره اینکه ممکن است «یمنی» متعدد باشد و یمنی وعده داده شده و مورد نظر دومین یمنی باشد، زیرا روایات گذشته خروج یمنی موعود را با صراحت هم زمان با ظاهر شدن سفیانی، یعنی سال ظهور حضرت مهدی(عج) بیان کرده است و روایات دیگری با سند صحیح از امام صادق (علیهالسلام) وجود دارد که میگوید: مصری و یمنی قبل از سفیانی قیام میکنند[۲]، بنا به این روایت، بایستی شخصی که در این روایت آمده یمنی اول باشد که زمینه ساز یمنی دوم و موعود خواهد بود. [۳].
نشانههای ظهور
یمانی، شخصی است که قیام خود را هم زمان با شورش سفیانی از یمن آغاز میکند، با این تفاوت که شورش سفیانی در برابر قیام مهدوی است؛ ولی یمانی از هواداران امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه). وی مردم را به امام (عجل الله تعالی فرجه) فرا میخواند. اطّلاعات کمی در مورد یمانی وجود دارد.
بر اساس احادیث، خروج یمانی، یکی از پنج نشانه حتمی ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه) است. امام صادق (علیهالسلام) در حدیثی معتبر میفرماید: پنج نشانه حتمی، پیش از قیام قائم هست:
- خروج یمانی،
- خروج سفیانی؛
- صیحه آسمانی؛
- کشته شدن نفْس زکیه؛
- و به زمین فرو رفتن [لشکری] در خسف بیداء[۴].
گفتنی است که درباره قیام یمانی، سه حدیث معتبر در دانش نامه امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) آمده است.
بر پایه برخی احادیث، پرچمی که یمانی بلند میکند و کسانی که به دنبال او به حرکت در میآیند، در مسیر هدایت و در رسیدن به حق و امام زمان، در وضعیت بهتری نسبت به سید حسنی و یاران او قرار دارند. شاید دلیل این برتری، آن باشد که بنا بر حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) همه یاران سید حسنی، در زمره یاوران امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) قرار نمیگیرند[۵].
اهمیت و جایگاه قیام یمانی
در روایاتی از امامان معصوم ما، به وقوع نهضتی اسلامی در آخرالزمان در یمن، قبل از ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) اشاره شده که هدف آن، یاری آن حضرت و زمینه سازی ظهور مبارک ایشان است. در خصوص بررسی سندی و اعتبار حدیثی این دسته از روایات، طبق نقل نویسنده کتاب «عصر ظهور[۶]» و بنابر آنچه در روایات مربوط به امام مهدی (علیهالسلام) آمده است، سند تعدادی از آنها صحیح[۷] و وقوع این قیام حتمی است، و امامان اهل بیت (علیهالسلام) آن را از جمله پنج نشانه قطعی ظهور مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه) بر شمرده اند. در برخی از روایتها پرچم یمانی هدایتبخشترین پرچمها یاد شده؛ تا آنجا که بر ضرورت پیوستن و دفاع از آن، بیش از پرچم شرقی ایرانی (به رهبری خراسانی) تأکید شده است. آغاز قیام یمانی مقارن شورش سفیانی، اصلیترین دشمن امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در ماه رجب قبل از ظهور و محل آن صنعا، توصیف شده است.
از نشانههای حتمی ظهور
امام صادق (علیهالسلام) در بیانی راجع به حتمی بودن علامت قیام یمانی برای ظهور امام عصر (علیهالسلام) فرمودند: «قبل از قیام قائم (علیهالسلام) وقوع پنج علامت حتمی است: [خروج] یمانی، سفیانی، صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن در بیداء (خسف بیداء)[۸]»، حضرت امام رضا (علیهالسلام) نیز در خصوص کسی که ادعا میکرد، امام زمان (علیهالسلام) است، فرمودند: «قبل از ظهور، سفیانی، یمانی، مروانی و شعیب بن صالح خواهند آمد، پس او چگونه چنین ادعایی میکند[۹]؟».
بشکننده چشم سفیانی
در سخنی از امام ششم (علیهالسلام) نقل شده است که آن حضرت ضمن اشاره به جایگاه قیام یمانی، از او به عنوان شکننده چشم سفیانی ـ دشمن امام مهدی (علیهالسلام) ـ یاد می کنند: «سفیانی کجا خواهد بود؟ و حال آنکه هنوز شکننده چشم او از صنعای یمن خروج نکرده است[۱۰]».
جهم زمانی با سفیانی و خراسانی
حضرت رضا (علیهالسلام) در سخنی دیگر، حرکت یمانی را هم زمان با شورش سفیانی و سید خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز بیان میکنند و میفرمایند: «خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز و ترتیب آنها همچون رشته مهرهها پشت سر هم خواهد بود. سختی از هر سو پدید آید، وای بر کسی که با آنها مخالفت و دشمنی کند[۱۱]».
هدایتبخشترین پرچمها
در ادامه روایت پیشین، امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «در میان درفشها (پرچمها)، هدایتگرتر از درفش یمانی وجود ندارد، چون درفش حق است و شما را به سوی صاحبتان دعوت میکند[۱۲]».
تخلف از او، جایز نیست
در روایتی که ذکر شد، امام صادق (علیهالسلام) در ادامه سخن بیان میفرمایند که، «وقتی یمانی قیام میکند، فروش اسلحه به مردم حرام است. پس به سوی او بشتابید که درفش او درفش هدایت است. بر هیچ مسلمانی سرپیچی از او جایز نیست و اگر کسی چنین کند، اهل آتش است، زیرا او مردم را به حق دعوت میکند[۱۳]».
یمانی، پیرو علی (علیهالسلام)
از هشام بن حکم نقل شده است که چون «طالب حق» خروج کرد، به امام صادق (علیهالسلام) گفته شد: آیا امیدوارید این شخص یمانی باشد؟ حضرت فرمودند: «خیر، یمانی پیرو علی (علیهالسلام) است، در حالی که این شخص از آن حضرت بیزاری میجوید[۱۴]». نویسنده کتاب «الفجر المقدس و ارهاصات الیوم الموعود[۱۵]» یمانی را از فرزندان زیدبن علی الحسین (علیهالسلام) دانسته است[۱۶].
مختصات قیام یمانی
زمان و محل آغاز قیام
در جمع بندی روایات یمانی، باید بگوییم که دو دسته روایت در زمینه حرکت وی وجود دارد به گونهای که زمان مشترک آن، قبل از خروج سفیانی است. دسته نخست این روایات، قیام وی را قبل از سفیانی میداند و دسته دوم، به قیام وی همراه با امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) تصریح دارد؛ چنان که میفرماید: «... آن پرچم حقی است زیرا به جانب صاحبتان فرا میخواند[۱۷]». از این نکته آشکار میشود که قیام وی همزمان با ظهور صاحب الامر(علیهالسلام) است و مردم را به یاری آن حضرت فرا میخواند.
در خصوص موقعیت جغرافیایی قیام یمانی، به شهرهایی هم چون: صنعا، عدن، کنده و منطقه ابین اشاره رفته است؛ البته روایات صنعا مستفیض بوده، از طریق شیعه و سنی نقل شده است[۱۸]. گفته میشود شاید منظور از نامهای مختلف برای نقطه آغازین قیام، همانا تحدید پایتخت قیام باشد چنان که از ایران نیز با نامهایی همچون خراسان، قم، طالقان و... یاد شده است، اما بیشتر این روایات بر خراسان و قم متمرکز است.
رنگ و نشان پرچم یمانی
همان طور که میدانیم، در روایات مربوط به حرکتهای سیاسی ـ نظامی عصر ظهور، نشانههای رایات و پرچمهای هر حرکت بیان شده تا مؤمنان بتوانند در برخورد با این قیامها و رهبران آنها دچار اشتباه نشوند و در آن وقت و شرایط بسیار حساس تشخیص صحیح لازم را بدهند. بهعنوان نمونه، رنگ پرچم قیام کننده ایرانی (خراسانی) «سیاه» گفته شده است.
در خصوص پرچم نهضت یمانی، از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است: «یمانی از یمن با پرچمهای سفید خروج میکند[۱۹]». امام علی(علیهالسلام) نیز فرمودند: «[سفیانی] لشکری را به مدینه میفرستد... در آن هنگام، مهدی و سپیدنشان از مدینه به مکه میگریزند[۲۰]». که بنا بر روایت پیشین، گویا منظور از سپیدنشان همان یمانی است. همچنین در خصوص یمانی، در روایت دیگری از سطیح کاهن چنین نقل شده است که، فرمانروایی که مانند پنبه سفید است، به نام حسن یا حسین از صنعای یمن قیام میکند[۲۱]. که با توجه به آنچه از صاحب این نام و قیام کننده یمانی گفتیم، این شخص باید همان یمانی موعود باشد.
اهداف و مراحل قیام یمانی
قیام یمانی به چند مرحله قابل تقسیم است. این مراحل عبارتند از:
- اعلام همبستگی و همپیمانی نظامی با قیام خراسانی: که در ادامه از این موضوع سخن خواهیم گفت.
- دعوت و فراخوان یمانی به سوی مذهب حقه اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): در روایتی صحیح از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است که فرمودند: «هنگامی که یمانی قیام کرد، به سوی او برخیز و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او به مقابله برخیزد؛ زیرا هر کس چنان کند، از اهل دوزخ باشد زیرا او به حق و راهی مستقیم فرا میخواند[۲۲]». منظور از دعوت به حق در سخنان اهلبیت (علیهالسلام)، دعوت به امامت است. قیام یمانی از این نظر با نهضت خراسانی که امام علی (علیهالسلام) آن را وصف نموده، مشترک است. آن حضرت (علیهالسلام) درباره خراسانی میفرمایند: «به حقیقت، برای آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در طالقان گنجی است که خداوند آن را هر وقت که بخواهد آشکار مینماید: [آنان] راهیانی به سوی حق[اند] که به دین خدا فرا میخوانند[۲۳]». همچنان که امام کاظم (علیهالسلام) فرموده است: «مردی از اهل قم قیام میکند و مردم را به سوی حق فرامیخواند...[۲۴]».
- یاری رساندن به انقلاب امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) و فراخواندن به بیعت آن حضرت: این هدف از اهداف قیام یمانی پیش از این نیز بیان شد که، پرچم یمانی از جمله پرچمهای یاوران امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) است.
همپیمانی یمانی و خراسانی
در روایات مربوطه به قیام یمانی، به همپیمان شدن وی با خراسانی و یاری به او در برابر دشمنانش اشاراتی رفته است. مانند این روایات: «و خداوند عزّوجلّ برای او ـ یعنی امام مهدی((عجل الله تعالی فرجه))ـ خراسان را میگشاید و اهل یمن از او اطاعت میکنند». امام رضا (علیهالسلام) نیز در سخنی اشاره به همپیمانی آن دو میکنند، آنجا که درباره نشانههای نزدیک به فرج از آن حضرت پرسیدند و ایشان فرمودند: «آیا به اجمال میخواهی یا اکثار»؟ آن مرد میگوید: بلکه اجمال بفرمایید، پس امام فرمودند: «هرگاه که پرچم قیس را در مصر و پرچم کندی [یعنی یمانی] را در خراسان درک کردی[۲۵]».
همچنین در بیان امیر مؤمنان (علیهالسلام) درباره خصوصیات مشترک یمانی و خراسانی در جنگ دمشق و آزادسازی آن از سیطره سفیانی چنین آمده است: «و [سفیانی] به روش ستمکاران نخستین عمل میکند و خداوند از آسمان بر عملش خشم میگیرد، آنگاه جوانی را از مشرق که به اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرامیخواند، علیه او برمیانگیزاند. اینان اصحاب پرچمهای سیاه هستند. خداوند به ایشان عزت اعطا و پیروزی را برایشان نازل میفرماید، پس احدی با ایشان به نبرد نمیپردازد مگر اینکه او را شکست میدهند و سپاه قحطانی [یمنی] به حرکت درمیآید... و جوان یمنی در پی نابود کردن حمّاز جزیره [سفیانی] است تا آنکه در دمشق فرود میآیند و آن را [در مدت زمانی] سریعتر از دریا فتح میکنند[۲۶]». و این حدیث در مقام توصیف رویارویی نظامی در مرزهای سوریه بین خراسانی و سفیانی استکه پس از سپاه یمانی تحت فرماندهی او برای یاری رساندن به خراسانی وارد میدان نبرد میشوند.
و آخر سخن اینکه به هر روی، اشارات و تصریحات موجود در کلام حکیمانه امامان هدایت (علیهالسلام)، «ساسـ[ العباد» شیعیان را، به ویژه ساکنان سرزمینهای درگیر، از جمله مناطق استراتژیکی همچون یمن و ایران را به تکالیف حساس و سرنوشتسازشان در سالهای منتهی به ظهور مقدس امام (عجل الله تعالی فرجه) در شناخت حرکتها و رهبران آنها و اقدام به موقع بیش از پیش توجه میدهد؛ باشد که متوجه گردیم.
پیوستن یمانی به امام مهدی
یمانی، چند ماه پس از قیام و نهضت خود در یمن، سرانجام به سرزمین حجاز میرود و پس از آشکار شدن امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه) در میان گروه اندک یاران خویش در مدینه، در کنار آن بزرگوار قرار میگیرد.
فرجام قیام یمانی
گفتیم که نقطه مقابل یمانی، دشمن سرسخت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) یعنی سفیانی است که یمانی با وی درگیر میشود. در مجموعه روایات اهلبیت (علیهالسلام) خبری مبنی بر شکست یمانی به ما نرسیده است. البته در «الفتن» ابن حمّاد از خروج کننده دیگری از یمن نیز نام برده شده است که مردم را مانند کشتار عصر جاهلیت میکشد و رنگ پرچمش زرد است. او نیز با سفیانی درگیر و در نهایت مغلوب میشود. اما با توجه به نوع اعتقاد و روش بر حق یمانی موعود و رنگ متفاوت پرچم او با فرد یاد شده، حکم به تفاوت حرکت این دو شخص داده شده و گفته شده شاید وی قحطانی، قیام کننده ظالمی که از سفیانی شکست میخورد و به دست یمانی موعود کشته میشود، باشد.
در خصوص فرجام قیام یمانی موعود، که از او با صفت منصور یاد شده، در روایاتی از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است: «سفیانی با هر کسی که با او درگیر شود، چیره میشود مگر یمانی.. .. سپس یمانی را هدف قرار میدهد. پس یمانی برای دفع شر او به پا میخیزد و سفیانی در پی جنگهای فراوان و درگیریهای سخت شکست میخورد و یمانی او را دنبال میکند. در نتیجه، جنگها و شکستهای سفیانی زیاد میشود. پس یمانی، سفیانی و پسرش را کنار رود «لوّ» در میان اسیران مییابد و آن دو را تکه تکه میکند[۲۷]».
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ بحارالانوار جلد 52 صفحه 204.
- ↑ بحارالانوار جلد 52 صفحه 210 بنقل از کتاب غیبت طوسی.
- ↑ عصر ظهور از صفحه 157 تا 163.
- ↑ کمال الدین: ص ۶۵۰ ح ۷.
- ↑ ر.ک: دانش نامه امام مهدی(علیهالسلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ: ج ۷ ص ۴۴۴ ـ ۴۴۵.
- ↑ عصر ظهور، ترجمه مهدی حقّی، ص 149.
- ↑ سند صحیح، سندی است که تمام راویان آن مورد وثوق اند.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبـه، ص267؛ کمال الدّین صدوق، ص649؛ ارشاد مفید، ج2، ص279؛ طبرسی، إعلام الوری، ص426.
- ↑ بحارالانوار، ج 52، ص 233.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی(علیهالسلام)، ج3، ص478، به نقل از: شیخ محمّد جواد خراسانی، مهدی منتظر، ص257.
- ↑ .کتاب الغیبـه، نعمانی، ص171؛ بحارالانوار، ج52، ص232؛ إعلام الوری، ص429.
- ↑ بشاره الاسلام، ص 93 به نقل از: کتاب الغیبـه نعمانی.
- ↑ همان.
- ↑ بحارالانوار، ج 52، ص 75.
- ↑ این کتاب با عنوان «شش ماه پایانی» توسّط انتشارات موعود عصر(عج) به فارسی برگردانده شده است.
- ↑ مجتبی الساده، شش ماه پایانی، ترجمه محمود مطهری نیا، ص89.
- ↑ کتاب الغیبـه نعمانی، ص171؛ بحارالانوار، ج52، ص232.
- ↑ رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور، ص101.
- ↑ مختصر اثبات الرجعـه، ح 16؛ به نقل از مجله تراثنا، سال 2، ش 4، صص 454ـ455.
- ↑ ابن حماد، الفتن، ص 223، جزء 5، ح 877.
- ↑ بحارالانوار، ج 51، ص 163، ب 11.
- ↑ ر.ک: کتاب الغیبـه، نعمانی، ص 171، بحارالأنوار، ج 52، ص 232.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج7، ص48.
- ↑ بحارالانوار، ج60، ص216.
- ↑ إعلام الوری، ص429.
- ↑ متّقی هندی، کنزالعمال، ص14، ح3968.
- ↑ مختصر اثبات الرجعـه، ح 16؛ به نقل از مجله تراثنا، سال 2، ش 4، صص 454ـ455.