عمان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۵۸: | خط ۳۵۸: | ||
=== اعیاد و تعطیلات رسمی === | === اعیاد و تعطیلات رسمی === | ||
تنها تعطیلات رسمی در کشور عمان، روزهای 18 نوامبر و 19 نوامبر است. 18 نوامبر در عمان روز ملی محسوب میشود که برای مردم این کشور روزی بسیار مهم است و عموما در این روز، مردم سعی میکنند در جشنهای مختلف شرکت کنند و شاد باشند. 19 نوامبر نیز روز تولد قابوس محسوب میشود که این روز نیز در تقویم کشور عمان، تعطیل رسمی است <ref>[https://go2tr.com/oman/life موسسه حقوقی مهاجرتی GO2TR]</ref> | تنها تعطیلات رسمی در کشور عمان، روزهای 18 نوامبر و 19 نوامبر است. 18 نوامبر در عمان روز ملی محسوب میشود که برای مردم این کشور روزی بسیار مهم است و عموما در این روز، مردم سعی میکنند در جشنهای مختلف شرکت کنند و شاد باشند. 19 نوامبر نیز روز تولد قابوس محسوب میشود که این روز نیز در تقویم کشور عمان، تعطیل رسمی است <ref>[https://go2tr.com/oman/life موسسه حقوقی مهاجرتی GO2TR]</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | |||
*[[اباضیه]] | |||
*[[خلیج فارس]] | |||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۹
عمان | |
---|---|
پایتخت | مسقط |
تعداد جمعیت | 5.600.000 نفر |
دین | اباظیه |
زبان | عربی |
عمان یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس و معروف به کشور سلطاننشین است. این کشور پادشاهی است و پایتخت آن مسقط است، از شمال غرب با امارات متحده عربی، از غرب با عربستان سعودی، از جنوب غرب با یمن همسایه است و با کشور ایران مرز آبی دارد (دریای عمان) بیشتر بخشهای کشور عمان را رشتهکوههای بزرگ و سختگذر حجر پوشانده است. این کشور زمینهای حاصلخیز و مناطقی شبه استوایی مانند صحرای ربع الخلی دارد. در سال ۱۵۰۷ میلادی پرتغال عمان را اشغال کرد. این اشغال تا سال ۱۶۵۱ طول کشید. در این سال قبایل عمانی متحد شدند و با نبرد با پرتغالیها توانستند استقلال خود را به دست آورند.
تاریخ
تاریخ عمان به دوران بسیار دور بر میگردد. به گفته باستانشناسان تاریخ عمان به هزاره دوازهم قبل از میلاد بر میگردد. در آن دوران عمان تازه از عصر یخبندان خارج شده بود. درآن دوران عمان سرزمینی سرسبز وحاصلخیز وپربار بوده است. در نتیجه حفریات و کنجکاوی در مناطق مختلف باستانی وقبرستانهای ولایت بریمی در منطقه ظاهره و ولایت ابراء در منطقه شرقی و محوت در منطقه وسطی و نزوی در منطقه داخلیه ودیگر مناطق سلطنت عمان و بویژه مناطق ساحلی. از این حفریات پیدا میشود که عمان درآن دوران روابط تجارتی گستردهای در مابین فارس و هند وبلاد (مابین النهرین) یا میانرودان داشتهاست واین روابط تجارتی متین بودهاست [۱].
نامگذاری
کشور عمان در گذر زمان به نامهای مختلفی نامگذاری شده است. که مهمترین آن نامها «مگان» که به «مجان» نامیده میشد، مگان در نام ایالتی در جنوب ایران بوده که آن را «مکران» نامیدند. که به منطقه عمان فعلی نیز خواندهاند این نام ارتباط زیادی با صنعت کشتی سازی ومعادن مس «نحاس» در زبان سومریان داشتهاست. بدلیل دارا بودن چشمهای آب شیرین زمانی نام عمان «مزون» بود. همچنین نام «عمان» نام مکانی کهن در یمن است که بعد از ویران شدن سد مأرب قبائل عربی به عمان مهاجرت کردند. برخی مورخین علت نامگذاری عمان را (عمان بن سبأ بن یغثان بن ابراهیم) میدانند.
دورههای تاریخی
عمان درهزاره سوم قبل از میلاد
در هزاره سوم قبل از میلاد عمان به نام «مجان» مشهور بودهاست حسب دلاله گویش سومریان که به سازش کشتی ومعادن مس میگفتند. نوعی کشتی در عمان وجود دارد که بنام «مجان» معروف است. همچنین مس یکی از کالاهای تجارتی اصلی عمان بوده که با کشتیهای «مجان» بارکشی میشدهاست. در پی کنجاوی وحفریات در طول وعرض کشور عمان آثار معادن مس پیدا شدهاست، در حال حاضر هم مس یکی از اقتصاد اصلی کشور عمان به شما میآید، بعد از اینکه این معدنها بازسازی شدهاست از جانب دولت، ویکی از معدنها مهم کشور معدن مس صحار است. تاریخ عمان نشان میدهد که عرب از زمانهای قدیم در عمان ساکن شدهاند، «عاد و قبیلهاش» در تپههای شنی (کثبان رملی) وتلماسههایی که بین عمان و حضرموت قرار دارد زندگی میکردهاند.
عمان در دوران
در قرن ششم قبل از میلاد سپاهیان فارس (۵۵۰ _ ۵۳۰ ق م) ، عمان را فتح نمودند. گفته شده که سازه قنات که به عربی به آن «الأفلاج» میگویند در آن دوران احداث شدهاست. اینگونه آبیاری در عمان شهرت فراوانی دارد ودر حال حاضر صدها رشته قنات در کشور عمان وجود دارد وبنام «اَلفَلجَ» معروف است وجمع آن «الأفلاج» گویند. همچنین رشته دیگری از قنات نیز در عمان وجود دارد که بنام «داوودی» مشهور است. گفتارهاست که «قنات داوودی» از ابتکار نبی الله داوود است.
عمان در دوران ساسانیان
تاریخ عمان نشان میدهد که در دوران ساسانیان از سالهای (۲۲۶_ ۶۱۰ م) عمان و یمن تحت حاکمیت امپراتوری ساسانی بودهاست.
عمان و بنیازد
در اواخر قرن سوم و اوائل قرن دوم قبل از میلاد سد مأرب در مملکت سبا ویران میشود، با ویران شدن سد یک شورش اجتماعی و اقتصادی برپا میشود وتمام مردم سبأ به مناطق اطراف پراکنده میشوند و پس از ویرانی وانحطاط سد مأرب، قبیله بزرگ بنیازد به عمان مهاجرت میکنند. در این کوچ بزرگ قبیله بنیازد به سرپرستی بزرگ قوم مالک بن فهم الأزدی وارد عمان میشوند. بعد از مدتی و پس از استقرار در عمان بنیازد دست به یک نبرد مسلحانه با دیگر اقوام بینگانهای که در عمان وجود داشتند میزند و در مدت کوتاهی بنیازد میتواند تمام بیگانگان از عمان خارج نماید و استقرار و امنیت در عمان برقرار نماید و اولین مملکت عربی در عمان بنیادگذاری کند. مهمترین جنگ بنیازد با ایرانیان مقیم عمان بود که به جنگ "سلوت" مشهور است. سلوت نام صحرایی است که در آن سپاهیان "ازد" به فرماندهی مالک بن فهم با ارتش ایرانی موجود در عمان در زمان امپراطوری "دارا بن داراب" یا همان "داریوش سوم" میجنگد و پس از چندین نبرد، ایرانیان را وادار به خروج از عمان میکند. تاریخ نویسان عرب چنین مینویسند که بنیازد پادشاهان کوه وصحراء بودند. این دودمان از پادشاهان بنام «آلجلندی» معروف بودند. سلسله پادشاهان آلجلندی در طول تاریخ عمان مشهور بودهاند.
عمان در دوران اسلام
در دوران حکمرانی «آلجلندی» اسلام وارد عمان شدهاست. درآن دوران حضرت محمد (صلّیالله علیه وآله) ، عمرو بن العاص و ابازید الأنصاری برای دعوت مردم به اسلام به عمان میفرستد. درآن دوران پادشاه عمان جیفر الجلندی وبرادرش عبدالجلندی برعمان حکمران بودند. پادشاه عمان اسلام را پذیرفتند ومردم عمان یک پارچه به دین اسلام گرویدند، و از آن به بعد عمان یکی از قلعههای بزرگ اسلام و از مدافعین اسلام در جنگهای ردّه بود. بعد از وفات پیامبر اکرم (صلّیالله علیه وآله) بسیاری از اعراب شبه جزیره عربستان اسلام را رها نموده و به دین اجدادشان برگشتند، عمانیها برای خنثی کردن این حادثه در جنگهایی که بنام (جنگ رَدّه) معروف بود شرکت داشتند. همچنین رجالات عمان در فتوحات اسلامی در عراق، ایران، هند، سند و بلادالشام و مصر وبلاد مغرب و اندلس نیز شرکت داشتهاند. عمانیها در طول تاریخشان به تجارت مشهور بودند و کشتیهای باری متعددی داشتهاند و تا نقاطی دور دست وحتی حدود چین و شرق آفریقا رسیده بودند. در آن دوران صحار یکی از بنادر مهم تجارتی عمان بود و کشتیهای تجارتی از این بندر مهم به سواحل آفریقا و مدغشقر وشرق اقصی رسیده بودند. اما در نیمه قرن ششم هجری بنی نبهان منطقه داخلی پایتخت حکم خود قرار دادند و مناطق ساحلی را رها نمودند بنابراین برتغالیها این مناطق را اشغال نمودند. حکم بنی نبهان در منطقه داخلی در قرن نهم هجری پایان یافت.
پرتغالیها در عمان
در قرن ۱۶ میلادی پرتغالیها از رأس الرجاء الصالح میگذرند و تقریباً برتمام شهرهای ساحلی شرق آفریقا دست مییابند، سپس به ساحل هند و اقیانوس هند میرسند. در سال ۱۵۰۷ میلادی پرتغالیها بر عمان حمله میکنند و بعد از مقاومت شدید از جانب عمانیها سر انجام موفق میشوند عمان را اشغال کنند. پرتغالیها مدت یک قرن و نیم در عمان میمانند.
دولت یعربها
در سال ۱۶۲۴ دولت «یعاربه» به سرپرستی امام ناصر بن مرشد الیعربی تأسیس میگردد. با به روی صحنه آمدن ناصرالیعربی در پی بیرون راندن پرتغالیها از عمان میشود، ولی درک میکند که بیرون راندن پرتغالیها از عمان بدون همبستگی تمام مردم عمان امکانپذیر نیست، لذا در ابتداء امر میکوشند تمام مردم و طوایف عمان دور خود جمعآوری کند و سپس با پرتغالیها وارد جنگ شود. و بعد از همبستگی و گردهمایی عمانیها و تقویت جبهه داخلی، امام ناصر بن مرشد الیعربی یقین داشت که نبرد با پرتغالیها فقط یک معرکهٔ زمینی نیست، و لاکن معرکهٔ آزادی در مقام اول است. همچنین میدانست که سِّر قوت پرتغالیها در ناو دریائی ایشان است. بنا براین اولین کاری که انجام داد ساخت و تأسیس یک ناوگان بزرگ و قوی همچنین تأمین ذخیره و تجهیزات و مهمات و با تدبیر کامل و تهیه مایحتاج جنگ با پرتغالیها وارد نبرد شد. در مدت کوتاهی چند شهر ساحلی از چنگ پرتغالیها آزاد نمود، ولی مرگ به او امان نداد و درگذشت. پس از وی جانشینش امام سیف بن سلطان الیعربی به راهش ادامه دادند و در سال ۱۶۴۹ میلادی توانست مسقط از قبضهٔ پرتغالیها رها سازد. بعد از آزادی مسقط تمام قِلاع پرتغالیها یکی پس از دیگری سقوط کردند و سرانجام تمام عمان از قبضهٔ پرتغالیها رها گردید. عمانیها با آزادی بلادشان از تسلط پرتغالیها اکتفاء نکردند و قوه پرتغالیها در سواحل هند و ساحل شرقی آفریقا و اقیانوس هند تعقیب نمودند و توانستند در چند حمله پی در پی قشون پرتغالیها از این مناطق خارج کنند تا اینکه سر انجام در سال ۱۶۹۸ میلادی پرتغالیها برای همیشه از منطقه رانده شدند. با این عمل شجاعانه توانستند نام عمان را در صفحه درخشان تاریخ ثبت نمایند. در نتیجه این پیروزی یک دولت بزرگ و قدرتمند در عمان پدید آمد و باداشتن یک ناوگان بزرگ دریائی بر تمامی آبهای منطقه تسلط یافتند، پس از آن عمانیها صاحب بزرگترین ناوگان دریائی و تجارتی در اقیانوس هند بودند در آن دوران، حدود مملکت عمان تا ساحل شرقی آفریقا گسترش یافت و دولت عمان بر تمامی جزیرههای این مناطق و ساحل آفریقا تا دهه شصت از قرن بیستم حاکم بودند. در این دوران عمان یکی از ثروتمندترین دولت منطقه بود. بنابراین بر آبادانی مملکت کوشیدند و دهها قنات برای آبیاری ایجاد نموند و به کشاورزی پرداختند و باغهای مرکبات متعدی ایجاد نمودند، و برای حفاظت از منطقه سه دژ بزرگ و مهم در مناطق مختلف عمان بنا نهادند، قلعههای مذکور عبارتاند از: قلعه نزوی، حصن الحزم و حصن جبرین. باضافه دوقلعه مشهور قلعه میرانی و قلعه جلالی که بر شهر مسقط نظارت داشتند.
بلوچها در عمان
بلوچها یا بلوش اقلیت بزرگی از بومیان عمان را تشکیل میدهند بخش اعظم سپاه عمان در جنگ علیه پرتغالیها را بلوچها تشکیل میدادند. فتح ممباسا توسط ارتش سلطان عمان که اکثرا بلوچ بودند صورت گرفت.
دولت آل بوسعید
پس از پیروزی بزرگ «العیاربه» در جنگ با برتغالیها مدتی عمان در آرامش و امنیت و استقرار میگذراند، ولی در اواخر حکومتی این خاندان اختلافاتی بروز میکند و ناامنی در مناطق داخلی شروع میشود و رفته رفته کشور دچار شورش و هرج و مرج میشود و آشوب آغاز میگردد. در اینجا احمد بن سعید البوسعیدی که والی شهر صحار بود علیه دولت الیعاربه قیام میکند. احمد بن سعید توانست مردم صحار و رستاق را دور خود جمع نماید و به کمک ایشان مخالفان خود از سر راه بردارد و شکست دهد. در سال ۱۷۴۴ میلادی مردم و اهل الحل و العقد در رستاق اجتماع میکنند و احمد بن سعید را بطور رسمی به رهبری بر میگزینند و به ایشان لقب «الامام احمد بن سعید» میدهند. این امامت و رهبری آغاز سلطنت پادشاهان آلبوسعیدی بود که تا امروز در حکم عمان ادامه دارند. بعد از انتخاب الامام احمد بن سعید البوسعیدی به امامت و رهبری ولایت رستاق پایتخت حکم خود قرار داده و به انشاء و تأسیس یک قوه نظامی دریائی میپردازد که بتواند از مملکت حمایت نماید. همچنین شهر مسقط را یکی از مراکز مهم تجارتی درآورده و علاقات خاصی بین هند و آفریقا برقرار مینماید، و اسطول دریائی ایشان بر تمام مناطق آبی نفوذ داشتهاست. در آن دوران مجموعهای از دزدان دریائی از (ملبار) به کشتیهای تجارتی حمله میکنند و کالاهای کشتیهای تجارتی را میربایند، ایشان کشتی سر ستون اسطول جنگیاش که بنام «الرحمان» معروف بود را به دنبال آنها میفرستند و رهبر دزدان دستگیر میکند. همچنین در سال ۱۷۵۵ میلادی وقتی که بغداد مورد حمله چپاولگران و شورشیان قرار گرفت به کمک والی بغداد میشتابد و شهر بصره را از دست شورشیان آزاد میکند. پس از استقرار امنیت در عمان و مناطق دریائی و اطراف عمان، الامام احمد بن سعید در سال ۱۱۹۹ میلادی درگذشت. پس از وفاتش پسرش بر مسند حکم مینشیند. سعید بن احمد بن سعید (۱۷۸۳ _ ۱۷۸۴) میلادی حکمران عمان میشود. پس از فوتش پسرش حمد بن سعید (۱۷۸۴ _ ۱۷۹۲) میلادی حاکم عمان بود، حمد بن سعید پایتخت خود از رستاق به مسقط نقل مکان داده و نفوذ خود تا دریای شرقی آفریقا گسترش داد، پس از مرگش سلطان بن احمد برجایش نشست. سلطان بن احمد بن سعید (۱۷۹۲ _ ۱۸۰۴) میلادی، در دوران حکومتی سلطان بن احمد تعداد اسطول و کشتیهای دریائی عمانی دو برابر افزوده میشود. پس از سلطان بن احمد السلطان سعید بن سلطان (۱۸۰۴ _ ۱۸۵۶) میلادی بر مسند حکم مینشیند. در ایام حکم سعید بن سلطان قوه واسطول دریائی عمان به اوج خود میرسد. السلطان سعید بن سلطان یکی از شخصیتهای برجسته عمان بود. شخصتیی مدیر و مدبر و سیاستمدار و جنگجوئی شجاع و تاجر و شخصیتی حازم بود. مردی هشیار زیرک و حیلهگر ،مجرب و دنیادیده. شعارش این یود (آنچه نمیتوانید با جنگ بدست بیاورید ممکن است با حیله و مکر بدست آورید) . السید سعید بن سلطان در دوران حکم طولانی خود که ۵۲ سال بطول انجامید توانست امبراطوری گستردهای تأسیس نماید که حدودش از شرق آفریقا تا ساحل ایران. درآن دوران که طوفان جنگ و ستیز تمام منطقه را در برگرفته بود او مانند یک ربانی ماهر و دنیا دیده توانست سفینه عمان به بّر امان برساند. در ابتداء حکمش فقط قسمتی از خاک عمان و مقاطعات این دیار را زیر نفوذ داشت که در راههای شنیاش کاروانهای شتر با دشواری و ناامنی طی میکردند، اما در روز وفاتش یک امبراطوری مترامی الأطراف از خود برجای گذاشت که هزارها کیلومتر گسترش داشت و در سواحل اقیانوس هند که قافلههای کشتیهای جنگی و باری و تجارتی درآن شناور بودند. حدود امپراطوریاش از سواحل عمان، بندر گوادر، مکران، جزیره زنگبار و بمبا در ساحل شرقی آفریقا، همچنین نشاط این امبراطوری گسترده تا ماورای مستعمره گوادر و ساحل شرقی آفریقا، و اجاره نمودن بندرعباس و جزیره قشم و جزیره هرمز در خلیج فارس و پیمان تجارتی بستن با حکومت انگلستان و فرانسه و هلند و پرتغال و ایالات متحده آمریکا. در سال ۱۸۴۰ میلادی سعید بن سلطان نماینده شخصی خود احمد بن نعمان الکعبی به عنوان اولین سفیر عرب بهوسیله کشتی شخصی خود که بنام سفینهٔ «سلطانه» معروف بود به نیویورک فرستاد. این کشتی اولین کشتی عربی بود که به نیویرک میرفت. السید سعید بن سلطان عشق خاصی به دریا داشت، ازآنجا بود که به او لقب السید البحار داده بودند، یعنی «سید دریا». سعید بن سلطان بیشتر اوقات زندگیاش را بر سفر و برفراز آبهای دریا گذرانیده بود. السلطان سعید بن سلطان هنگام وفاتش نیز بر روی دریا بود.، وی در سال ۱۸۵۶ میلادی در کشتی شصخی خود «فکتوریا» در دریای سیشیل فوت کرد. او در این سفر از مسقط رهسپار زنگبار بود.
بعد از وفات السید سعید بن سلطان بلاد دچار شیب و فراز گوناگونی بودهاست، روزگاری بسیار درخشان و روزگاری تاریک و نابسامان داشتهاست. تا اینکه در ۲۳ ژوئیه سال ۱۹۷۰ سلطان قابوس بن سعید آلبوسعید بر مسند حکم مینشینند. در زمان سلطنتی محمدرضاشاه پهلوی هنگامی که چریکهای چپ جنبشی را در عمان و ظفار آغاز کردند دولت آن زمان ایران برای کمک به حکومت آن کشور نیروهایی را به عمان فرستاد. قابل ذکر است یک سوم جمعیت عمان را قومیت بلوچ تشکیل میدهند که در پستهای حساس اداری و نظامی حضور دارند[۲] .
شهرهای مهم
شهر مسقط
شهر مسقط، پایتخت عمان و مهمترین شهر این کشور از نظر سیاسی و اقتصادی به شمار میرود، این شهر تحت سلطنت سلطان قابوس بن سعید است و دارای یک حکومت مشروطه میباشد، این پایتخت پادشاهی، بزرگترین شهر کشور عمان و مرکز استان مسقط میباشد و در حدود 800 هزار نفر در این شهر زندگی میکنند، معنی کلمه مسقط در زبان عربی، محل سقوط است و در قرن نوزدهم میلادی نویسندگان یونانی و دیگران در مفهوم دریانوردی این شهر به نام آن اشاره کردهاند، به این معنی که مسقط معنای پهلو گرفتن کشتیها و یا افتادن لنگر آن بوده است، برخی از زبان شناسان هم میگویند کلمه مسقط برگرفته از واژه فارسی باستان "مشکت " یعنی " بوی تند " میباشد، جالب است بدانید که مسقط بیش از 900 سال قدمت دارد و در قرن دوازده میلادی به وجود آمده است، اقتصاد این شهر بر پایه تجارت، صنایع مختلف، نجاری و ماهیگیری میباشد، در این شهر مردم به شغل هایی نظیر طلا و نقره سازی و صنایع دستی مشغول هستند و از این طریق امرار معاش میکنند، در سفر به مسقط حتما از حلوای عمانی یا حلوای مسقطی امتحان کنید که بسیار مشهور و خوشمزه است، مسقط شهری ساحلی است که در سفرتان به این شهر شاهد صید ماهی در طول ساحل آن خواهید بود و این به دلیل آن است که مردم ساحل نشین مسقط همگی ماهیگیر هستند و یک روستای مدرن در ساحل مسقط برای این مردم درست کردهاند که سداب نام دارد و آنها به راحتی به کار ماهیگیری میپردازند و جالب است بدانید که حکومت عمان خانههای این روستا کاملا رایگان در اختیار صیادان قرار داده است. در شهر مسقط میتوانید به بازدید جاذبههای گردشگری فراوانی بروید که از بهترین جاذبههای گردشگری عمان به شمار میروند، در این شهر اماکن تاریخی زیادی وجود دارد که از بهترین آنها میتوان به قلعه جلالی، قلعه میرانی، بلدة السیفه، دیوار مسقط، خانه های اثری، الخیران، باشگاه دریایی بندر روضه، باشگاه غواصی عمان، ساحل البستان، ساحل قنتب، ساحل الجصه، موزه عمان، موزه عمان و فرانسه، موزه خانه الزبیر، موزه اسکناس و سکه عمانی و از اماکن گردشگری بسیار پرطرفدار مسقط میتوان به بیت جریزه، بیت فرنسا، بیت مغب، بیت السید نادر و بیت الخارجیه اشاره کرد.
شهر صلاله
یکی دیگر از شهرهای عمان شهرستان صلاله یا به قول خودشان ولایت صلاله است که بزرگترین شهر و مرکز استان ظفار در عمان میباشد، شهر صلاله یکی از بنادر عمان است و متشکل از یک منطقه خشک کوهستانی در شمال و یک جنگل و ساحلی در جنوب میباشد، به تازگی ارتش آمریکا برای استفاده از دو بندر دقم و صلاله توافقنامهای را در عمان امضا کرده است، جالب است بدانید که نیروگاه ری سوت در حدود 20 سال پیش در این شهر به وسیله شرکت مپنا ساخته و احداث شد، بعد از مسقط، صلاله دومین شهر بزرگ در عمان است که جمعیت آن به علاوه حومه شهر در حدود 350 هزار نفر میباشد، شهر صلاله بسیار برای عمانی ها اهمیت دارد چرا که زادگاه سلطان قابوس بن سعید میباشد و وی بیشتر در همین شهر اقامت دارد. اگر قصد سفر به عمان و شهر صلاله را دارید بهتر است که در پاییز به این شهر سفر کنید تا در جشنواره پاییزی صلاله بتوانید شرکت نمایید، این فستیوال هر سال در پاییز در این شهر برگزار میگردد، خوب است بدانید که این شهر مرکز فعالیت های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و گردشگری کشور عمان محسوب میشود و مسافران و توریستهای بسیاری از همه جای عمان و کشورهای حوزه خلیج فارس برای شرکت در این جشنواره میآیند، در این زمان آب و هوای شهر صلاله بسیار مطلوب است و بارانهای موسمی و سرسبزی را در همه جای شهر خواهید دید، در نوار ساحلی شهر پر از درختان نارگیل و موز است که این شهر زیبا را زیباتر کردهاند، این شهر از نظر مذهبی هم مورد توجه است چرا که مقبره عمران نبی که پدر مریم مقدس بوده واقع در صلاله است، جالب است بدانید که قبر او بلندترین جهان است که 30 متر طول آن میباشد.
شهر بوشر
یکی دیگر از شهرهای خوب عمان برای سفر بوشر است که در استان مسقط قرار دارد و در سفر به مسقط میتوانید به راحتی از این شهر نیز دیدن کنید، شهرستان بوشر از جنوب غرب مابین کوه و دریا قرار دارد و خود از شهر و روستاهای زیادی تشکیل میشود، بوشر یکی از شهرهای باستانی عمان است که پیشینه آن به دوران هزاره دوم قبل از میلاد مسیح بازمیگردد، در این شهر چندین قلعه تاریخی وجود دارد که از جاذبههای تاریخی این منطقه میباشند و سندی بر قدمت تاریخی این منطقه میباشند.
جمعیت شهر بوشر تا سال 2010 در حدود 200 هزار نفر بوده است و مردم این شهرستان همگی عرب و اهل سنت و طرفدار فرقه مالکی میباشند و بیشتر آنها کشاورز هستند و محصولات زراعتی خود را به وسیله آب قنات " الافلاج " کشت و برداشت میکنند.
شهر بهلا
شهر بهلا یکی از زیباترین شهرهای عمان است که در استان داخلیه عمان قرار دارد و خوب است بدانی که این شهر نیز مانند بوشر قدمت زیادی دارد و قبل از ظهور اسلام در این سرزمین بنا شده است و بناهای تاریخی بسیاری دارد که باید دید، این شهر یکی از توریستیترین شهرهای عمان است که کم تر از 52 هزار نفر در آن زندگی میکنند.
شهر خصب
شهر خصب در استان مسندم در کشور پادشاهی عمان قرار دارد، این شهر یکی از نزدیکترین شهرهای عمان در همسایگی ایران است که بر کرانه تنگه هرمز و در فاصله صد کیلومتری از راسالخیمه قرار دارد، خصب 17 هزار نفر جمعیت دارد که همه مردم آن از فرقه مالکی اهل سنت و به ماهیگیری مشغول هستند، خوب است بدانید که اقتصاد شهر خصب بر پایه شغل هایی مانند ماهیگیری و کشتی سازی است، همچنین قاچاق کالا به ایران و از ایران به این شهر بسیار رایج است، در سالهای اخیر فعالیت های گردشگری در این شهر رشد خوبی داشته است، جالب است بدانید که را ساحلی تنها راه خشکی به شبه جزیره مسندم و خصب میباشد که از راس الخیمه در امارات می گذرد، این راه ساحلی از شهر بخا میگذرد و پس از آن به خصب و مسندم می رسد. شهر خصب دارای آثار تاریخی و باستانی زیادی است که از جمله مهمترین آنها میتوان به قلعه خصب که در عهد آل بوسعید بنا شده و در سال 1990 مورد بازسازی قرار گرفت، اشاره کرد، قلعه الکمازره، برج السیبه، برج کبس القصر، مساجد قدیمی هم از دیگر جاذبههای تاریخی این شهر زیبا هستند، مساجد در روستاهای خصب به سبک سنتی ساخته شدهاند که مسجد جامع السیبه قدیمی ترین مسجد این سرزمین است، در سفر به عمان حتما به خصب بروید و از این شهر بازدید نمایید.
شهر مرباط
مرباط یکی از قدیمیترین شهرهای عمان و استان ظفار است و در فاصله 80 کیلومتری از مشرق صلاله قرار دارد، پس اگر به صلاله سفر کردید حتما به این شهر قدیمی هم بروید و از جاذبههای تاریخی آن دیدن کنید، این شهر از قرن چهارم هجری تا به امروز وجود داشته است و به همین دلیل دولتها و حکومتهای بسیاری در آن حکمرانی کردهاند، این شهر جمعیتی حدود 12 هزار نفر دارد و از جمله جاذبههای تاریخی آن میتوان به آرامگاه سه نفر از فرمانروایان قبلی این شهر اشاره کرد، آرامگاه زهیراین قبر در جنوب مرباط، در ساحل دریا، آرامگاه السید محمد بن علی بن علوی و آرامگاه الشیخ محمد بن علی القلعی که در سال 577 هجری دار فانی را وداع گفته است، برای سفر به شهرهای عمان اواخر زمستان و اوایل پاییز را انتخاب کنید که آفتاب سوزان گرمای صحرا آزارتان ندهد.
عمان و کهنترین فرقه دربین مسلمانان
درباره مذهب رسمى کشور عمان که اباضیه است:
اِباضیّه، یا اَباضیّه، فرقهای منسوب به عبدالله بن اباض تمیمی و از کهنترین فرق شکل گرفته در بین مسلمانان. با اینکه این فرقه در برابر اکثریت مسلمانان (اهل سنت و تشیع) گروه کوچکی بهشمار میآید، ولی از لحاظ تاریخی و شناخت اعتقادات فرق و مذاهب، دارای اهمیت بسیار است. باورمندان به این فرقه در عمان، زنگبار و شمال آفریقا زندگی میکنند.
اگرچه اباضیان را از خوارج دانستهاند و در برخی اندیشهها همراه خوارجند، اما متأخرین اباضیه از اینکه آنان را از خوارج بدانند، ابا دارند. آنان در تقابل با دیگر مسلمانان راهی معتدلانهتر از خوارج پیش گرفتهاند.
جوامع اباضی تاکنون در انزوای نسبی بهسر برده و آنچنانکه باید، شناخته نشدهاند. ظاهراً اباضیان تنها گروه باقیمانده از خوارجاند، اما چنانکه از منابع بر میآید، صُفریان (گروهی دیگر از خوارج) نیز تا نیمه سدهٔ ۵ق/۱۱م در سرزمینهای اسلامی میزیستند. که سرانجام در اباضیه محو شدند.
اباضیان در سدههای گذشته در پهنهای بسیار گسترده -حتی در اندلس- میزیستند و گروههایی از آنان تا کنون ماندهاند و در عمان، زنگبار و شمال آفریقا سکونت دارند.
عمان: امروزه مذهب عموم قبایل و مردم عمان اباضی است و قابوس، سلطان این کشور نیز بر همین مذهب است، گرچه رهبر مذهبیِ ملت بهشمار نمیآید.
زنگبار: در زنگبار مسلماً زمانی گروههایی بسیار اباضی مذهب بودهاند، لیکن امروزه ظاهراً شافعی مذهباند و فقط خانوادهٔ حاکم و نزدیکانشان اباضیاند. در تانزانیا هم زمانی اباضیانی بودهاند و شاید امروز هم باشند.
شمال آفریقا: مذهب اباضیه در میان قبایل بربر شمال آفریقا هم نفوذ چشمگیری داشته است و هماکنون در جبل نَفوسه و زواره (طرابلس) ، جزیره جِربه (تونس) قبایل وادی میزاب (الجزایر) زندگی میکنند.
مومباسا: شاید چند گروه منزوی و دورافتاده دیگر هم از اباضیان در مناطقی چون مومباسا (در کنیا) وجود داشته باشند.
نامهای اباضیان
اباضیه خود را اهلالحق، اهلالدعوه، اصحابالدعوه، اهلالوفاق، و مذهب یا فرقه خود را الدعوه، مذهبالحق، فرقهالمحقه و فرقهالناجیه میخوانند. اینان مذهب خود را کهنترین مذهب اسلامی، نزدیکترین مذهب به عصر نبوّت و در عین حال نزدیکترین مذهب به روح اسلام میدانندو معتقدند که چون اهل حقاند، سرانجام مذهبشان پیروز خواهد شد.
چنین ادعاهایی مخصوص اباضیه نیست، ولی در میان خوارج این قول از بدیهیات است و اینان آنچنان بر حقانیت خود تأکید داشتهاند که جز خود را کافر انگاشتهاند. اگرچه در نظر همگی ایشان کفر دارای یک معنی نیست.
نزدیکی به اهل سنت
وجود اعتدال نسبی و دوری از افراط در اباضیان موجب شده است که آنان نزدیکترین فرقهٔ خوارج به اهل سنت بهشمار آیند. در طول زمان بعضی از گروههای اباضیه به اهل سنت نزدیکتر هم شدهاند، تا جایی که اکنون اباضیان لیبی و تونس تفاوت اندکی با اهل تسنن دارند، اما اباضیان الجزایر و عمان تا حدود قابل ملاحظهای بر راه و رسم قدیم اباضی پابرجا ماندهاند.
انکار انتساب به خوارج
اباضیان که از همان آغاز با بعضی از تندرویهای خوارج سازگاری نداشتند، انتساب خود را به خوارج انکار کردهاند. مورخین برجستهٔ اباضی همچون برّادی در جواهر المُنْتَقات و شماخی در کتاب السیر، تاریخ پیدایش فرقهٔ اباضی را به زمان خلافت عثمان میرسانند و آن را قدیمتر از خروج خوارج در اردوی حضرت علی (علیهالسّلام) میشمارند و علت حرکت مخالفتآمیز اباضیه در مقابل عثمان را هم اعمال خلاف او که منجر به قتلش شد، میدانند به هر حال اباضیهٔ کنونی این را که در زمرهٔ خوارج شمرده شوند، ظلمی به خود میانگارند و خود را بیگانهترین گروه نسبت به خوارج میشمارند.
نخستین اباضیان در این مسائل تا این اندازه حساسیت از خود نشان نمیدادند و حتی خود را دوستدار محکّمهٔ نخستین میخواندند درجینی در طبقهٔ اول مشایخ اباضی، بعد از صحابهٔ حضرت رسول (صلّیالله علیه وآله) نخست از عبداللـه بن وهب راسبی نام میبرد و حِرقوص بن زهیر را پس از او در همان طبقه قرار میدهد، و اینان از اولین رهبران و زعیمان خوارج بودند که در قضیهٔ تحکیم بر حضرت علی (علیهالسّلام) خروج کردند.
تعریف خوارج نزد اباضیه
اباضیه لفظ خوارج را به کسانی که بر حضرت علی (علیهالسّلام) شوریدند یا از وی کناره گرفتند، اطلاق نمیکنند، بلکه بنابر اعتقاد ایشان خوارج کسانیاند که از اسلام خارج شوند، و خروج از اسلام یا با انکار یکی از احکام ثابت و قطعی دین یا با عمل آنچه قطعاً خلاف نصوص احکام دینی که خود همان انکار است، تحقق مییابد. به نظر آنان نزدیکترین فرقه به این معنی ازارقه هستند که دماء مسلمین و اموال ایشان و سبی زنان و فرزندان آنان را حلال میشمرند. چنانکه ابن اباض خود در نامهای به عبدالملک بن مروان، صریحاً از ابن ازرق و اتباعش تبری میجوید و ایشان را کافر میخواند.
اباضیه همچون خوارج دیگر معتقدند که امامت حقی شرعی است و تردید در آن جایز نیست و مدعیاند که حضرت علی (علیهالسّلام) با قبول حکمیت در این حق، شک کرده است، پس بیعت او از گردن مردم برداشته میشود و آنان اختیار مییابند که خلیفهای دیگر برگزینند اباضیان امروز اهل نهروان را میستایند و برخلاف نظر اکثریت قاطع مسلمانان حضرت علی (علیهالسّلام) را در جنگ با ایشان محق نمیانگارند.
نظریات اباضیه دربارهٔ دیگر خلفای راشدین نیز با آراء سایر خوارج یکسان است. ابن اباض در نامهٔ خود به عبدالملک بن مروان، عثمان را به سبب بدعتهایش در دین و اینکه از راه و روش اسلاف دوری جسته بود، نفی میکند و روش او را خلاف سنت نبى اکرم (صلّیالله علیه وآله) میداند. اباضیه خود از سیزده گروه تشکیل مى گردند که مهمترین وبیشترین تعداد آنان وهابیه یا وهبیه است که به امامت عبدالوهاب معتقدند.
اباضیه اساس حکومت را بر مذهب میگذارند و حکم را از آنِ خداوند میدانند، زیرا مذهب اباضی چون دیگر مذاهب خوارج بر پایهٔ لاحکم الاللـه بنا شده است. امامت را خلافت حضرت رسول (صلّیالله علیه وآله) در اقامهٔ دین و حفظ اسلام تعریف است و نصب امام عادل را واجب میدانند، زیرا امر به معروف و نهی از منکر و اقامهٔ حدود و قیام به عدل و انصاف و دفع تجاوز واجب است.
عبدالملک بن مروان، صریحاً از ابن ازرق و اتباعش تبری میجوید و ایشان را کافر میخواند.
اباضیه همچون خوارج دیگر معتقدند که امامت حقی شرعی است و تردید در آن جایز نیست و مدعیاند که حضرت علی (علیهالسّلام) با قبول حکمیت در این حق، شک کرده است، پس بیعت او از گردن مردم برداشته میشود و آنان اختیار مییابند که خلیفهای دیگر برگزینند اباضیان امروز اهل نهروان را میستایند و برخلاف نظر اکثریت قاطع مسلمانان حضرت علی (علیهالسّلام) را در جنگ با ایشان محق نمیانگارند.
نظریات اباضیه دربارهٔ دیگر خلفای راشدین نیز با آراء سایر خوارج یکسان است. ابن اباض در نامهٔ خود به عبدالملک بن مروان، عثمان را به سبب بدعتهایش در دین و اینکه از راه و روش اسلاف دوری جسته بود، نفی میکند و روش او را خلاف سنت نبى اکرم (صلّیالله علیه وآله) میداند. اباضیه خود از سیزده گروه تشکیل مى گردند که مهمترین وبیشترین تعداد آنان وهابیه یا وهبیه است که به امامت عبدالوهاب معتقدند.
اباضیه اساس حکومت را بر مذهب میگذارند و حکم را از آنِ خداوند میدانند، زیرا مذهب اباضی چون دیگر مذاهب خوارج بر پایهٔ «لاحکم الاللـه» بنا شده است. امامت را خلافت حضرت رسول (صلّیالله علیه وآله) در اقامهٔ دین و حفظ اسلام تعریف است و نصب امام عادل را واجب میدانند، زیرا امر به معروف و نهی از منکر و اقامهٔ حدود و قیام به عدل و انصاف و دفع تجاوز واجب است.
1- برای رسمیت یافتن و به حکومت رسیدن تفکر و اندیشة اباضیه در کشور عمان، افرادی همچون جابر بن زید، ابوعبیده مسلم بن ابی کریمه و ربیع بن حبیب فراهیدی تلاشهای بسیاری کردند، تا اینکه جلندی بن مسعود توانست زحمات گذشتگان را به ثمر رساند و حکومت اباضیه را در عمان تشکیل دهد؛
2- دورة اول امامت اباضیه با روی کار آمدن جلندی بن مسعود در سال ۱۳۲ق آغاز گردید. او شخصیتی حقگرا و عادل بود که دولت عمان را از دست اهل ستم بازستاند. در دوران وی نخستین تنظیمات اداری انجام گرفت. امامت وی با حملة سپاه عباسی و کشته شدن وی پایان یافت و پس از آن عمان دوباره به دست افراد ناکارآمد افتاد؛
3- دورة دوم امامت اباضیه در عمان با قیام شبیب بن عطیه در سال ۱۷۷ق آغاز شد و تا سال ۲۸۰ق ادامه یافت. این دوره را میتوان دورة اوج شکوفایی اباضیۀ عمان در آن عصر دانست؛ زیرا اباضیه از اقتدار سیاسی، نظامی و دینی لازم برخوردار بود. جنگهای قبیلهای و حضور سیاسی مؤثر فقیهان اباضیه از ویژگیهای دیگر این دوره به شمار میآید. این دوره با حملة سپاه عباسی در سال ۲۸۰ق و کشته شدن امام اباضی به پایان رسید؛
4- از سال ۲۸۰ به مدت حدود چهل سال، عباسیان بر عمان تسلط داشتند و اباضیه از قدرت سیاسی و فرهنگی کمتری برخوردار بودند؛
5- دورة سوم امامت اباضی با روی کار آمدن سعید بن عبدالله در سال ۳۲۰ق آغاز شد. وجود حکومتهای نیمهمستقل، ایجاد انشعاب در بین اباضیان، بالا بودن مقام قضاوت در نزد اباضیان، تعامل اباضیه با سایر حکومتها و بلاد از آشکارترین ویژگیهای این عصر است؛
6- حضور استعمارگران در منطقه و بهویژه در عمان و اقتدار نداشتن ارگان امامت در جامعة دینی و سیاسی قرن نهم و دهم هجری، باعث استقرار دولتهای غربی در این کشور شد؛
7- تمرکز جمعیتی اباضیۀ کنونی در کشور عمان است، اما در مناطق دیگری همچون الجزایر، لیبی، تانزانیا، زنگبار، روآندا و بوروندی نیز پیروانی از این فرقه زندگی میکنند؛
8- اباضیه در عصر ما از نظر سیاسی و اجتماعی فعال بوده و تأثیراتی بر تاریخ سیاسی معاصر کشور عمان و منطقه خلیج فارس داشته است. افرادی همچون شیخ احمدبن حمد الخلیلی، شیخ ابوالیقظان و ابراهیم بیوض از عالمان و بزرگان این مذهب در عصر ما هستند.
اباضیان از مبلغان برای اشاعۀ اندیشۀ اباضی و ادامۀ حیات خود بهره میبرند. رابطۀ پیروان این فرقه با دیگر فرقههای اسلامی بهویژه شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت خوب و مناسب است. هم اکنون مفتى کشور عمان، شیخ احمد بن حمد الخلیلى است که فردى میانه رو بشمار آمده و روابط خوب و دوستانه اى با شیعیان دارد. وى متولد زنگبار در سال ١٩٤٢ میلادى مى باشد که نیاى او قاضى القضات زمان خود بوده و از خاندان علم و اعیان ولایت بهلا از استان داخلیه در عمان بشمار مىآید. وى فردى داراى تحصیلات فقهى وحوزوى در مذهب اباضیه بوده وکتابهاى متعددى را به نگارش درآورده است که در این میان جواهر التفسیر وى از شهرت خاصى برخوردار است. نخستین بار با این شخصیت در سال ١٣٧٦ شمسى در مکه آشنا شده ودو شب را با وى نشست داشتم. دوره تفسیر جواهر را براى اینجانب به همراه کتابهاى الاجتهاد ونیز الفتاوى را در همان هنگام ارسال نمود. سلطان قابوس احترام خاصى را براى وى قائل مى باشد. همانطور که اشاره نمودم، مذاهب در این کشور مورد احترام بوده وشیعیان که از اقلیت بسیار اندکى تشکیل شدهاند، مورد احترام بوده ودر انجام شعائر خود از آزادى کامل برخوردارند. شیعیان به تعداد زیادی در شهرهای مختلف و بیش از 20 روستا پراکنده شدهاند. عمان کشوری است که آزادی دینی را به رسمیت شناخته بر این اساس شیعیان دارای آزادی برگزاری آموزههای دینی و مذهبی هستند. گذشته از آن که خود دارای علمای دینی هستند، علمای زیادی از نقاط مختلف کشور برای آموزش آموزهها و برگزاری مراسم حسینی به این کشور وارد میشوند.
کشور عمان حدود 5 میلیون و 600 هزار نفر جمعیت دارد که از این تعداد بنا به اطلاعات موجود 100 هزار نفر شیعه هستند، نزدیک به 50 مسجد و 70 حسینیه برای خود دارند و با وجود جمعیت کم، دارای نفوذ سیاسی و به خصوص اقتصادی زیادی هستند.
شیعیان در عمان
شیعیان در عمان به سه گروه تقسیم میشوند: - گروهی «اللواتیه» هستند که ثروتمندترین طبقههای جامعه عمان به شمار میروند و بسیاری از پستهای دولتی را در اختیار دارند. گروهی بر این عقیده اند که این گروه از عمانی ها حدود 50 سال قبل از شبه جزیره هند برای تجارت به عمان وارد شده بودند اما بعد از آن در این کشور ماندگار شدند. این گروه از شیعیان برای خود جامعه ای جداگانه ایجاد کردهاند و بر بازارهای عمان مسلط شدهاند و گروهی از آنها به کارهایی اداری روی آوردهاند. به دلیل موقعیت مناسب اقتصادی و مسافرتهای آنها به هندوستان و دیدار از حوزه علمیه در قم و زیارت مستمر عتبات در عراق، این گروه از شیعیان به اوضاع و احوالات موجود در کشورها مسلط هستند و از موقعیتهای جهانی مطلع شدهاند.
٢- گروه دیگری از شیعیان نیز در عمان زندگی میکنند که به «بحارنه» معروف هستند، به دلیل مظلوم واقع شدن شیعیان در طول تاریخ بسیاری از این شیعیان مجبور شدند از سایر مناطق عربی حوزه خلیج فارس در شمال به مناطق جنوبی مهاجرت کنند. اغلب آنها به بحرین، الاحسا، القطیف، بصره و گروهی دیگر به خوزستان وارد شدند و با سکونت در این اماکن به تجارت پرداختند.
با وجود آن که این گروه از شیعیان از گروه قبلی بسیار کمتر بودند اما منابع خبری گویای آن است که آنها دارای نفوذ سیاسی وسیعی هستند و در دربار سلطانی اشتغال دارند، یکی از آنها در سال 1970 وزیر بهداشت بوده است. همچنین اولین سفیر عمان در آمریکا یک شیعه بوده است.
«لجینه بنت محسن حیدر درویش» یکی از زنان شیعی عضو مجلس عمان است که در سال 2006 توسط مجله «فوربس» در ردیف 100 شخصیت تاثیرگذار در جهان معرفی شد.
٣- گروه سومی از شیعیان نیز وجود دارند که فارس زبان هستند و از کشور ایران به عمان مهاجرت کرده بودند. این گروه از شیعیان امروز دارای مساجد، حسینیه ها و موسسات خیریه خاص خود مانند صندوقهای قرض الحسنه و کمک به یتیمان و اداره اوقاف جعفری هستند و یکی از مهمترین قبایل شیعی در عمان محسوب میشوند که بسیاری از آنها به دستگاه دولتی وارد شدند.
با وجود آنکه شیعیان در عمان اقلیت هستند، اما در راس هرم اقتصادی قرار میگیرند. بسیاری از آنها دارای طرحهای صنعتی، تجاری و اقتصادی بزرگی هستند. برخی از آنها نیز در سرمایهگذاری در طرحهای بزرگ ملی نیز شرکت میکنند، انتخاب وزیر امور تجارت و صنعت از میان شیعیان یکی از دلایل نفوذ اقتصادی و صنعتی آنها است.
شیعیان از قدرتهای موثر و فعال جامعه عمان در زمینههای بازار، اقتصاد و صنعت محسوب میشوند، علاوه بر آن، شیعیان از جمله گروههای فرهیخته جامعه عمان هستند که دوست دارند در تمام امور فرهنگی جامعه شرکت کنند و بسیاری از آنها برای تکمیل تحصیلات خود به کشورهای آمریکا، انگلستان و برخی از کشورهای اروپایی سفر کردند، گذشته از آن با دیگر گروههای دینی در برادری و دوستی کامل زندگی میکنند.
اهل تسنن و شیعیان دارای زندگی مسالمتآمیز هستند، و بهترین دلیل آن، کنار هم قرار گرفتن مساجد اهل تسنن و مساجد شیعیان است که هر کدام از آنها هر روز اذان را به شیوه خود بیان میکند. صدور فتوای مجوز ازدواج اهل تسنن با شیعیان نیز بهترین دلیل برای دوستی و محبت میان این دو گروه و زندگی مسالمت امیز میان آنهاست.
از آنجا که قانون اساسی عمان آزادی دینی را برای تمام افراد ساکن عمان ضمانت کرده است، شیعیان هر ساله مراسم شهادت امام حسین (علیهالسلام) و یاران و خانوادهاش را در مساجد و حسنیه ها بر پا میکنند و دیگر مذاهب همراه با شیعیان در صفوف عزاداری حسینی قرار میگیرند. هم اینک شیعیان عمان در شهرهای مسقط، باطنه، مطرح، سویق، خابوره، مسندم و صور زندگی میکنند ولی بیشتر تمرکز آنان در مسقط و استان ساحلی باطنه است. سه وزیر این کشور و شهردار مسقط نیز، شیعه هستند. مسجد الرسول الاعظم (صلّیالله علیه وآله) ؛ مسجد شیعیان در پایتخت عمان است که مشرف بر اقیانوس هند میباشد [۳]
شخصیتهای برجسته کشور عمان
شیخ الفقیه احمد بن خلف بن عباد، از فقهای قرن یازدهم است که کتاب التبیه در سال 1078 هجری قمری نسخه برداری شده است. شیخ الثقی احمد بن خلف بن محمد الادمی، از دانشمندان قرن یازدهم است که در فقه پاسخهایی دارد، وی در هفدهم ذی الحجه سال 1096 هجری قمری درگذشت. شیخ احمد بن راشد بن سلیمان البریدی النازوی، دانشمند فقیه و دانشمند نیمه اول قرن یازدهم است و دانشمند شیخ عبدالله بن مبارک الرباخی البهلاوی شعرهایی دارد که او آنها را ستایش میکند و او را با دانش، زهد، سخاوت و سخاوت توصیف میکند.
شیخ احمد بن سالم بن احمد بن عبدالسلام النخلی، از علمای نیمه اول قرن یازدهم است.
شیخ احمد بن سالم بن احمد الاتمانی از دانشمندان قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم است.
شیخ احمد بن سالم بن راشد النزاوی، از علمای قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم است.
شیخ احمد بن سالم بن عبدالله بن راشد النازوی، حقوقدان و تنظیم کننده شعر نیمه اول قرن یازدهم است، او کتابی تحت عنوان"رویکرد صالحین در فروش گزینه" نوشته است.
شیخ احمد بن سالم آل مزروعی آل سامایلی، از فقهای قرن دوازدهم است و تا سال 1177 هجری قمری، وی در قید حیات بود و در تاریخ ذکر شده، قسمت دوم کتاب "جوابات بن عبیدان" برای او کپی برداری کرد.
شیخ احمد بن سرحان بن مسعود بن احمد البحری الصلیفی، از فقهای قرن یازدهم است که تا سال 1045 هجری قمری در قید حیات بود.
شیخ احمد بن سعید بن عامر العوفی العقری النیزاوی است، وی معاصر شیوخ عبدالله بن محمد المددی و محمد بن علی بن عباد النزاوی بود و مباحث فقهی موردبحث او بوده است.
شیخ فقیه متقی و صادق احمد بن سلیمان بن احمد العتی المنحی، از علمای قرن دوازدهم است، وی در زمان امام سیف بن سلطان اول بود.
فقیه شیخ احمد بن سلیمان بن عبدالله بن علی التایوانی النازوی العقری، یکی از حقوقدانان قرن یازدهم است که در سال 1083 ه. ق درگذشت و نویسنده کتب فقهی بوده است. شیخ احمد بن عبدالله بن احمد بن الحسن بن احمد الرقیشی الازکاوی، یکی از دانشمندان اوایل قرن یازدهم است، وی شعر لامبیا را توضیح داده است: "الحمدلله عبادات پرستش" در ولایت الولای البرائه توسط ابن نظر. شیخ خلف بن حمصیدی البحلاوی، دانشمند، فقیه و شاعر بوده است. شیخ، دانشمند، فقیه و سخنران، خلف بن سنان بن عثیم الغفری است. وی حاکم و قاضی امام سلطان بن سیف الاول بود که در یک مجموعه شعر بزرگ متولد شد. فقیه آن مفتی از هم ردیفان شیوخ زامیلی و ابن عبیدان بود وی شخصی تأثیرگذار بود. ایشان تا روزگار امام سلطان بن سیف دوم زنده بود.
شیخ الفقیه خلف بن طالب بن علی بن مسعود بن لاهی بن قاسم بن راشد بن مالک بن عمرالعبری، والی امام سلطان بن سیف بن مالک علی سامیل بود. وی تا سال 1064 ه. ق زنده بود. چهل و ششمین قسمت کتاب "بیان الشراع" را تألیف کرد.
شیخ الفقیه خلف بن عبدالله بن عبادی بن وادی بن عمرالعبری الراستقی، دانشمند فقیه و شاعر بود.
شیخ خلف بن مبارک بن ناصرالرستقی، دانشمند دانش از قرن دوازدهم بود.
شیخ الفقیه النزیه خلف بن محمد بن خلف بن محمد المکندی النخلی، از فقهای قرن یازدهم است که تا سال 1094 هجری قمری در قید حیات بود. شیخ الفقیه خلف بن محمد بن خنجر بن سعید بن غفیله الغفیلی، از فقهای قرن دوازدهم است.
شیخ خلف بن محمد بن عامر بن محمد بن خانباش، فقیهی از مردم نزوا بود، خانه وی سمد نزوا بود او یک برادر به نام شیخ عبدالله بن محمد داشت. شیخ خلفان بن جمعه بن محمد بن بلاراب سلیمانی القرشی النیزاوی که فرزندان محمد بن سلیمان، از فقهای قرن دوازدهم بود. شیخ خلفان بن عبدالله بن خلفان بن قیصر بن سلیمان صحاری، فقیه و شاعر از فقهای قرن یازدهم که تا سال 1075 هجری قمری در قید حیات بود. وی شیخ الفقیه خمیس بن بشیر بن عبدالله البروانی الحارثی الابرووی، از فقهای قرن یازدهم است. او نویسنده کتب فقهی، قسمت چهارم کتاب "منهاج العدل العدل" و همچنین قسمت نوزدهم کتاب "رویکرد طلیبین" به تاریخ 1098 هجری قمری بوده است.
شیخ فقیه خامیس بن جمعه بن عمر ماهروقی از حقوقدانان قرن یازدهم بودکه برادر شیخ درویش بن جمعه المحروقی بوده است. شیخ، فقیه عالمانه، خامس بن رویشید بن خمیس المجریفی الذنکی، یکی از دانشمندان قرن یازدهم در زمان امام نصیر بن مرشد رحمه الله بوده است. شیخ خامس بن رویشید بن خمیس المغریفی الذنکی از مشهورترین علمای عمان در قرن یازدهم هجری شمرده میشود. این شیخ در عالیات زنک بزرگ شده و در محدوده قبیله فیالین، قبیله ای که در فتح منطقه الظاهیرا به طور کلی و ایالت دانک به طور خاص سهیم بود، زندگی میکرد. دانشمند و فقیه خامیس بن سعید بن علی بن مسعود بن عبدالله بن زیاد الشاکسی الرستقی، و شیخ خامیس یکی از مشهورترین علمای امان در قرن یازدهم و از نویسندگان و رهبران فتاوا بوده است. از جمله کتابهای او میتوان به کتاب "رویکرد طلیبین" و کتاب "رویکرد مریدها" اشاره کرد و شیخ خمیس کسی بود که برای بیعت با امام نصیر بن مرشد رحمه الله علیه به سایر دانشمندان و بزرگان خود مراجعه کرد. شیخ خمیس دارای تعدادی فرزند بود از جمله: سعید، محمد، رشید، علی، ناصر، جاروف و سلیم. وی تا سال 1070 هجری قمری زنده بود.
شیخ خامس بن سلیمان بن سعید بن عامر، از دانشمندان قرن دوازدهم بوده است، وی چهارمین قطعه کتاب "منهاج العدل" را در سال 1194 میلادی در زمان امام احمد بن سعید نوشت.
شیخ خامس بن علی آل مزروعی، از فقهای قرن دوازدهم است، او از قوم سامیل از شیوخ فقیه سعید بن سالم بن سعید بن خلفان الفاریسی سوروری بود.
شیخ الفقیه خامس بن غسان بن محمد بن غسان بن محمد بن غسان الغسان، از علمای قرن دوازدهم بوده است.
وی شیخ خنجر بن راشد بن قاسم آل ساعلی، فقیه و شاعر از فقهای قرن یازدهم بود. شیخ الفقیه خنجر بن رمضان بن سعید النبهانی النازوی، از حقوقدانان قرن یازدهم است و برادر دانشمند شیخ مسعود بن رمضان النهانی، قاضی امام نصیر بن مرشد یاروبی، رحمه الله علیه بوده است. دانشمند و فقیه، درویش بن جمعه بن عمر بن جمعه بن عمرالمحروقی که در سال 1020 هجری قمری در آدم متولد شد. وی از علمای قرن یازدهم و از قضات امام سلطان بن سیف بن مالک بود. از جمله کتابهای وی میتوان به کتاب "جامع التبیان"، "شواهد در وسایل و وسایل"، کتاب "هشدار دوپی و فعال کردن فرد کلوخه" و کتاب "مروارید مجلل در آشکار کردن علوم آخرت" اشاره کرد. وفات وی در شانزدهم ماه حجه 1086 هجری قمری در شهرک آدم واقع شد.
شیخ رشید بن احمد بن مسعود بن سالم بن راشد، یکی ازعالمان قرن دوازدهم در عمان بود. وی در سال 1160 هجری قمری به دنیا آمد. وی قسمت اول کتاب "رویکرد طالبین" راتألیف نمود و از خط خوبی برخوردار بود.
شیخ رشید بن خصیب الریامی، فقیهی از رجال دانش و دانش زمان خود بود.
شیخ متدین، صادق و زاهد شیخ رشید بن خلف بن راشد العقید المنحی، از علمای قرن دوازدهم است که در فقه پاسخها و آییننامههایی دارد. شیخ رشید بن خلف در سال 1071 هجری قمری، در زمان امام سلطان بن سیف بن مالک یاروبی درگذشت. شیخ الفقیه رشید بن خلف المنداری در پاسخهایی فقهی در زمان خود مؤثر بود.
فقیه زاهد، متدین و بی طرف شیخ رشید بن سعید بن راشد بن حنظل الجهامی، از علمای قرن دوازدهم است. دانش، تقوا، زهد و یکی از پیشوایان فتوا، و او از اهالی صمد الشان است و محل سکونت وی از جمله العطیه. شیخ رشید از جمله علمایی بود که در سال 1161 هجری قمری برای برکناری امام بل عرب بن همایر یاروبی اقدام نمود، وی در هجدهم محرم 1171 هجری قمری درگذشت. شیخ، عالم، فقیه، قاضی، رشید بن سعید بن رجب بن راشد بن سالم بن محمد الحارثی العبرووی، قاضی امام سلطان بن سیف بن مالک الیعروبی، از فقهای قرن یازدهم بود. شیخ رشید تا سال 1090 هجری قمری در قید حیات بود و پسرش عیسی و نوه اش عامر بن عیسی ازدانشمندان زمان خود بودند.
شیخ الفقیه، ولی امر راشد بن عبدالله بن مبارک بن راشد الکندی الصمدی النزاوی، از فقهای قرن یازدهم است، وی در سال 1079 هجری قمری زنده بود. شیخ رشید بن مسعود بن سعید بن مسعود بن عمرالمندی الصلیفی، از فقهای قرن دوازدهم است که تا سال 1124 هجری قمری در قید حیات بود. شیخ الولی ربیعه بن راشد بن سرحان بن راشد بن ربیع بن ناصرالشهیدی، از حقوقدانان قرن دوازدهم است و یکی از حاکمان امام سلطان بن سیف بن سلطان بن سیف آل یاروبی و حاکم وی در بحرین بود.
شیخ زکریا بن عبدالله، از فقهای قرن یازدهم است که فقیه و شاعر بود.
والی شیخ سالم بن حمد بن سعید آل بوسائدی، والی امام احمد بن سعید آل بوسیدی است که از علمای قرن دوازدهم بود.
شیخ سالم بن خلف بن راشد بن سالم بن راشد بن سالم بن محمد بن سالم الریامی المقضاحی، از فقهای قرن دوازدهم است، وی تا ماه محرم 1029 هجری قمری زنده بود.
سالم بن خمیس المحلیوی شیخ، دانشمند، فقیه، ولی، سالم بن خمیس بن سالم بن نجاد بن موسی بن حسین بن حسین بن شوال، الحسینی محللاوی است. وی در روزهای ایالت یائاریبا بزرگ شد.
و در عصر امامان، امام سیف بن سلطان، تا سال 1121 ه. ق زندگی میکرد. از کتابهای وی میتوان به "میوههای بیشه" و "محدودیت و اختصار" اشاره کرد.
شیخ، دانشمند و فقیه، والی، سلیم بن خمیس بن عمرالعبری، از فقهای قرن دوازدهم بود یکی از کتابهای او کتاب "میوههای بوستان" است و او نشریهای دارد که شامل بسیاری از مسائل فقهی است.
شیخ الفقیه سلیم بن راشد بن سلیم بن ربیع القصابی پهلوی، از علمای قرن دوازدهم بوده است از جمله کتابهای او کتاب "ادبیات جامع الخیرات فی الکیتاب" است. او در زمان امام احمد بن سعید آل بوسیدی درگذشت.
شیخ الفقیه سلیم بن راشد بن راشد بن عبدالله بن مسعود الفارسی علائی.
شیخ سالم بن راشد بن عمر بن عبدالله الفارسی الفنقاوی، از دانشمندان قرن دوازدهم بوده است.
شیخ سلیم بن سعید بن علی بن سالم بن عبدالله السیقی، فقیه قرن دوازدهم است.
شیخ فقیه، قاضی سالم بن سعید بن محمود بن ربیع القلحی، از فقهای قرن یازدهم است. شیخ، دانشمند، سالم بن صالح بن سالم النادبی، از علمای نیمه اول قرن دوازدهم است. از جمله کتابهای او میتوان به کتاب "مختارالمقتصار" و یک کتاب "مختصر در مورد تعهدات اولین میراث" اشاره کرد. شیخ دانشمند، فقیه سالم بن عبدالله بن خلف آل بوسائدی، از علمای نیمه دوم قرن یازدهم در شهر آدم متولد شد. شیخ بزرگوار، فقیه، زاهد وارسته سلیم بن عبدالله بن راشد النازوی، یکی از دانشمندان قرن دوازدهم است، که کتاب "خلاصة الآثار " تألیف نموده است.
شیخ فقیه، والی، سالم بن علی بن سلیم بن غنیم بن رجب بن غنیم بن مسعود بن حسین بن شوال الحسینی، از فقهای قرن دوازدهم است.
شیخ الثیقه، فقیه، والی، سالم بن عمر بن راشد بن عمرالرحبی است که در قرن دوازدهم میزیسته است و تا سال 1142 هجری قمری، زنده بود.
شیخ سالم بن محمد بن سالم الدارمکی الازکاوی، فقیه و شاعر بود که در نیمه دوم قرن دوازد=هم تا اوایل قرن سیزدهم میزیسته است. که در سال 1224 هجری قمری درگذشت. برگرفته شده از مقاله من أعلام وعلماء عُمان
شیخ احمد الخلیلی (أحمد بن حمد بن سلیمان الخلیلی) مفتی اعظم سلطنت عمان، شیخ احمد الخلیلی صاحب کتاب برهان الحق، مفتی مکتب اباضیه، فقه اباضی
تاکید مفتی عمان بر توجه و استفاده از تاریخ هجری قمری
شیخ احمد بن حمد الخلیلی، مفتی اعظم عمان با تأکید بر ضرورت استفاده مسلمانان از تاریخ هجری قمری، آن را «ستون فکری و رویکردی قرآنی» توصیف کرد. مفتی عمان در مصاحبه با انجمن قرآنی عمان که در شبکههای مجازی پخش شد، با تشریح ابعاد مختلف تاریخ هجری قمری در زندگی عموم مسلمانان ازجمله حج، روزه، زکات و…، اظهار کرد: جای بسی تأسف است که مسلمانان مورد تهاجم قرار گرفتهاند و به تقویمی باشکوه و باعظمت همچون تاریخ هجری قمری بیتوجه شدهاند. وی افزود: اتکا به تقویم میلادی در میان مسلمانان فراوان شده و نسل به نسل نیز این وضعیت بدتر میشود و این امر میتواند مصیبت بزرگی برای نسلهای آینده بیافریند. شیخ احمد الخلیلی در بخش دیگری از این مصاحبه به مسئله وحدت امت اسلامی پرداخته و گفت: مسئله وحدت امت اسلامی یکی از موضوعات مهمی است که باید شامل ابعاد مختلف سیاسی و اجتماعی باشد. وی در ادامه افزود: پیوند اعتقادی که یک پیوند الهی است ضامن اتصال مردم به یکدیگر است، چنانکه در قرآن کریم خداوند متعال همۀ مسلمانان را فرای از مذهب و جنس و رنگ و نژاد مورد خطاب قرار میدهد و میزان برتری افراد را «تقوا» معرفی میکند. مفتی عمان همچنین با دعوت مسلمانان به تفکر و تعمیق بیشتر در مسئله وحدت امت اسلامی، ضمن اظهار تأسف از خونریزی و درگیری میان مسلمانان، تاکید کرد: لازم است مسلمانان در جهت وحدت و همکاری تلاش کنند چراکه مسلمان باید خوشبین و مثبتنگر باشد [۴]
واکنش مفتی عُمان به سخنان ماکرون علیه اسلام
شیخ «احمد الخلیلی» مفتی کشور عمان به سخنان ضد اسلامی امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه واکنش نشان داد.
وی اعلام کرد که این سخنان تحریکآمیز به دلیل جلب حمایت یک اقلیت تندرو مطرح شده است.
الخلیلی ادامه داد: دشمنان اسلام همچنان در کمین این دین هستند و علیه آن زبان میچرخانند و قلم میزنند.
وی گفت: اسلام کشتی نجاتی است که جهان را از غرق شدن نجات میدهد. تمام اندیشمندان با وجود تمام اختلافات بر سر این مسأله که راهکار تمام مشکلات جهان، اسلام است اتفاق نظر دارند.
الخلیلی اضافه کرد: تلاشها برای نسبت دادن اتهامات بی پایه و اساس به اسلام، منجر به شکست سخت کسانی میشود که این کار را انجام میدهند.
پیش از این ماکرون با مطرح کردن ادعاهایی ضد اسلام و مسلمانان، از اتحادیه جهانی علمای مسلمین انتقاد کرده بود [۵]
پاسخ شیخ احمد بن حمد الخلیلی مفتی اعظم عمان به نامه آیتالله سبحانی نسبت به تبادل دیدارها میان سلطنت عمان و رژیم صهیونیستی
شیخ احمد بن حمد الخلیلی، مفتی اعظم عمان به نامه حضرت آیتالله جعفر سبحانی پاسخ داد و در این نامه گفت:
تبادل دیدارها میان سلطنت عمان و رژیم صهیونیستی به منظور کاهش فشارها بر ملت فلسطین صورت نمیگیرد.
مفتی کل عمان تاکید کرد که موضعش نسبت به قضیه فلسطین، حمایت از مبارزه و تقویت اصرار بر استیفا و استرداد کامل حقوق غصب شده ملت فلسطین است.
شیخ الخلیلی در این نامه ضمن ابراز خوشحالی نسبت به دریافت نامه حضرت آیتالله سبحانی، با تمجید از اهتمام ایشان به امور امت اسلامی، وحدت آنها و خاموش کردن آتش فتنه ای که دشمنان به راه انداخته اند، عنوان کرد: همه ما در چنین احساساتی با یکدیگر اشتراک داریم.
وی با بیان اینکه اوضاع تلخ امت اسلامی ناراحت کننده است و دل هر کسی را به درد میآورد، ابراز امیدواری کرد که روزی بیاید که در آن دلهای مسلمانان یکی شود و امت اسلامی متحد گردند.
مفتی کل عمان درباره تذکر حضرت آیتالله سبحانی به موضوع برقراری روابط میان سلطنت عمان و رژِیم غاصب صهیونیستی نیز تاکید کرده است که مخالف چنین روابطی است و نامه آیتالله سبحانی را به یکی از مسئولان این کشور داده و به او گفته که به هیچ وجه رابطه میان سلطنت عمان و رژِیم صهیونیستی برقرار نخواهد شد.
شیخ خلیلی با بیان اینکه هدف از تبادل دیدارها میان مقامات سلطنت عمان و رژِیم صهیونیستی، کاهش فشارها بر ملت فلسطین است، در نامه خود ادامه داد: در هر صورت ما همواره موضع خود درباره قضیه فلسطین را ابراز میکنیم که در آن از مبارزه حمایت و بر استرداد حقوق غصب شده ملت فلسطین بدون هیچ کم و کاست تاکید میشود.
مفتی سلطنت عمان در پایاننامه خود آورده است: از خداوند متعال توفیق و پیروزی را برای همه امت اسلامی و برافراشتن پرچم حق و نابودی ظلم و ستم در هر مکانی را مسئلت داریم.
پیش از این حضرت آیتالله سبحانی در نامهای به مفتی عمان نسبت به برقرای رابطه میان عمان و رژیم صهیونیستی واکنش نشان داده و خطاب به مفتی عمان نوشته بودند: علمای غیور اسلام بویژه حضرتعالی باید مسئولان امور را نسبت به خطر چنین اقدامی و مفاسد و زیانهای ناشی از آن برای اسلام و مسلمانان متوجه گردانید [۶].
مردم
مردم عمان مهربان هستند، آنها اکثر اوقات سعی میکنند لبخند به لب داشته باشند. در این کشور زندگی رنگ و بویی تازه دارد و مردم سعی میکنند زندگی خود را بر پایه کار و فعالیت مشخصی پیش ببرند. اینطور که ارزیابی ها نشان میدهد در فرهنگ عمان زندگی به شکل روتینی پیش رفته است. مردم در این کشور به یادگیری زبان اهمیت میدهند و به ورزش نیز توجه خاصی دارند برخلاف بسیاری از کشورهای عربی، زنان در عمان بیشتر در اجتماع فعالیت میکنند و در مشاغل دولتی و تجاری پستهایی برابر با همکاران مردشان دارند، آنها همچنین اجازه رانندگی دارند. اگر به خانه یک عمانی دعوت شدید، هرگز با کفش وارد نشوید. در این کشور مراقب باشید که پیش از عکس گرفتن از مردم و یا متعلقات آنها اجازه بگیرید. هر چند که عمانی ها بسیار مردم مودبی هستند و اشتباهات میهمانانشان را به رویشان نمیآورند، اما بهتر است که بازدیدکنندگان به قوانین و آداب و رسوم آنها احترام بگذارند. مردم کشور عمان به زبان عربی صحبت میکنند و البته انگلیسی و فارسی نیز در این کشور دیده میشود. 99 درصد از مردم عمان مسلمان هستند و سایرین اغلب هندو هستند. به طور کلی اسلام دین رسمی این کشور است و شیعیان سومین گروه مذهبی این کشور را تشکیل میدهند و در سیاست و اقتصاد از نفوذ بالایی برخوردارند. از آنجا که قانون اساسی عمان آزادی دینی را برای همه ساکنان عمان ضمانت کرده است، شیعیان هر ساله مراسم عزاداری امام حسین (علیهالسّلام) را در مساجد و حسینیهها بر پا میکنند. مراسم تعزیه و سینهزنی در بین شیعیان این کشور رواج دارد و حتی گفته میشود سلطان "قابوس" پادشاه عمان، برای مراسم تعزیه، از اصطبل سلطنتی به شیعیان اسب میدهد [۷]
زبان
زبان کشوراصلی عمان عربی است و همچنین زبان عربی و فارسی در این کشور دیده میشود.
جغرافیا
از زمان قدیم به تمام سرزمین شرق شبه جزیره عربستان، عمان گفته میشد که بعدها به دو قسمت مجزا تقسیم گردید. یکی ازاین دو قسمت، عمان متصالح نام داردکه شامل کلیه امارات متصالحه (شیخ نشینیهای هفتگانه امارات متحده عربی) میباشد ودیگری عمان اصلی که، شامل عمان و مسقط میگردد.
«قسمت اعظم سرزمین عمان، در شرق و شمال شرقی شبه جزیره عربستان واقع شده و بخش کوچکتر آن، در شمال شبه جزیره مسندام قرار گرفته است. این سرزمین، به دو قسمت مجزای شمالی و جنوبی تقسیم میشود که قسمت جنوبی آن، از شمال به بخشهایی از فجیره، شارجه و رأسالخیمه (امارات متحده عربی) و از غرب با مرزهای نامعین مناطق ربعالخالی، وادیالحقف و جبل عسقان و منطقه جعافره-از سرزمین عربستان سعودی-محدود شده و همچنین از جنوب غربی، با کشور یمنهم مرز است. سرتاسر بخش عمان جنوبی را، آبهای خلیج عمان و دریای عرب، فراگرفته است.
دربخش شرقی، تضاریس (بریدگی) کرانهها زیاد بوده وشامل رأسالحد، رأسحکمان، رأسمدرکه، رأسصقاره و خلیجهای مصیره، صقاره، خوریان، موریان و بعضی از شبه جزیرهها مانند شبه جزیره حکمان میباشد. قسمت شمالی که تقریباً دوهزار کیلومتر مربع وسعت دارد، در شمالیترین بخش شبه جزیره مسندام قرار گرفته است. کشور عمان با احتساب جزایر مصیره، خوریان و موریان، در مجموع 212400 کیلومتر مربع، مساحت دارد.»
عمان با 457،212 کیلومترمربع وسعت (هشتادمین کشورجهان) درنیمکره شمالی، نیمکره شرقی، در جنوب غربی قاره آسیا، درمنطقیه خاورمیانه، درشرق شبه جزیره عربستان، درجنوب دریای (خلیج) عمان و درهمسایگی کشورهای عربستان در غرب، امارات متحده عربی در شمال غربی و یمن درجنوب غربی واقع شده است. عمان کشوری نیمه کوهستانی وبیابانی است. رشته کوههای مهم آن ازجمله جبل اخضر درشمال کشورواقع شدهاند. بیابانها قسمت اعظم آن را پوشانده و رودهای آن عمدتا فصلی واتفاقی هستند. آب وهوا درمناطق شمالی وقسمتهایی ازجنوب گرم و مرطوب درسایر نقاط گرم و خشک بوده و درمجموع میزان بارندگی آن کم است. بلندترین نقطه آن قله شام با 350/3 متر ارتفاع است [۸] قطعه کوچکی از عمان در قسمت جنوبی تنگه هرمز قرار دارد این قطعه از سرزمین اصلی جدا افتاده است. کشور عمان داراى شهرستانى برونبومى است بنام شهرستان مدحاء که در خاک امارات متحده عربی واقع شدهاست.
هنرها
مردم عمان علاقه زیادی به خطاطی دارند و اغلب خوش خط هستند، نوشتن آیههای قرآنی به شکل مختلف بخشی از فرهنگ و هنر مردم عمان محسوب میشود. بانوان علاقه زیادی به نقاشی با قلمهای سیاه دارند و آقایان نیز معتقد هستند که هنر در عمان ارزش مخصوص به خود را دارد. آقایان به هنر نوازندگی اهمیت میدهند و موسیقیهای سنتی عمان در دنیا شهرت دارد. زیورآلات طلا و نقره، خنجرهای معروف عمانی، پارچههای دستباف، فرش و سبد از جمله صنایع دستی این کشور است.
سبک زندگی
پوشش مردان عمانی مانند دیگر مردان عرب، دشداشه است که لباسی با آستینهای بلند میباشد که معمولا بدون یقه است و تا مچ پا میرسد، در قسمت یقه، دکمه ای وجود دارد که معمولا آن را میبندند و یک آویز هم که همیشه خوشبو است، همچین مردان در عمان عمامه ای هم بر سر میگذارند و بعضی از آنها عصای چوبی یا فلزی را نیز در دست میگیرند که بیشتر در بین افراد مسن و پیر رایج است، خوب است بدانید که مردان عمانی در مراسم رسمی خود، خنجری که نماد وقار مردانه میباشد را بر کمر می بندند که البته در بیشتر کشورهای عربی تقریبا پوشش آقایان یکسان است، بانوان عمانی هم به مانند دیگر زنهای عرب، حجاب اسلامی دارند و لباس های بلندی میپوشند و بسیاری از آنها دست و صورتشان را نیز می پوشانند و به اصلاح پوشیه میزنند ولی باید بدانید که این کار در عمان نسبت به دیگر کشورهای عربی کم تر مرسوم است .بانوان در عمان حجاب کامل دارند، لباسهای بلند به تن میکنند و سر خود را میپوشانند، دست و پا نیز پوشانده میشود و از لباسهای نازک و بدن نما نیز استفاده نمیشود. پوشش در عمان بر اساس اسلام و رویکردهای مذهبی است. مردم عمان لباس ملیشان را به تن میکنند. زنها پیراهنهای بلند با تزئینات مختلف یا گاهی اوقات لباسهای مخصوص قبایلشان را به تن میکنند و مردان دشداشههای بلند سفید با نوعی عمامه که به دور سر میپیچند که با یک کلاه کوچک نوک تیز تکمیل میشود [۹]
اعیاد و تعطیلات رسمی
تنها تعطیلات رسمی در کشور عمان، روزهای 18 نوامبر و 19 نوامبر است. 18 نوامبر در عمان روز ملی محسوب میشود که برای مردم این کشور روزی بسیار مهم است و عموما در این روز، مردم سعی میکنند در جشنهای مختلف شرکت کنند و شاد باشند. 19 نوامبر نیز روز تولد قابوس محسوب میشود که این روز نیز در تقویم کشور عمان، تعطیل رسمی است [۱۰]