سید خضر: تفاوت میان نسخهها
جز (←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = سید خضر | |||
| تصویر = | |||
| نام = | |||
| نامهای دیگر = | |||
| سال تولد = 1931 م | |||
| | | تاریخ تولد = | ||
| | | محل تولد = [[مصر]] | ||
| | | سال درگذشت =1443 ق | ||
| | | تاریخ درگذشت = | ||
| | | محل درگذشت =[[مصر]] | ||
|درگذشت | | استادان = | ||
| | | شاگردان = | ||
| | | دین = [[اسلام]] | ||
| | | مذهب = [[اهلسنت]] | ||
|[[اسلام]] | | آثار = | ||
| | | فعالیتها = همکاری با [[اخوانالمسلمین]] | ||
|فعالیتها | | وبگاه = | ||
}} | |||
|} | ''' سید خضر''' یکی از اعضای نسل اول [[اخوانالمسلمین]] است که در سن هجده سالگی با اشتیاق در تمام فعالیتهای عمومی [[اخوانالمسلمین]] حاضر میشود. او در خانهای فقیر همچون روستاییان آن زمان در روستای «القنایت» _پیش از آن که به شهرستانی از توابع شرکیه تبدیل شود_ بزرگ شد. تولدش در سال 1931 میلادی بود، او دوره ابتدایی را خواند و سپس در سال 1946 میلادی وارد دبیرستان شد و در آنجا با دعوت [[اخوانالمسلمین]] آشنا شد. او به [[لیبی]] سفر کرد و از سال 1960 میلادی تا اوایل سال 1965 میلادی بهعنوان معلم کار کرد، او همچنین برای کار به [[عربستان سعودی]] سفر کرد. | ||
''' سید خضر''' یکی از اعضای نسل اول [[اخوانالمسلمین]] است که در سن هجده سالگی با اشتیاق در تمام فعالیتهای عمومی [[اخوانالمسلمین]] | |||
== پیوستن به اخوان == | == پیوستن به اخوان == | ||
سید خضر میگوید: «در اواخر سال 1946 میلادی من در مدرسه «ملک فاروق» دوره راهنمایی را خواندم و دوره تحصیل در آنجا پنج سال بود. روستایی که در آن دو بخش [[اخوانالمسلمین|اخوان]] وجود داشت و از اینجا روابط من با این جنبش تقویت و افزایش یافت».<br> | سید خضر میگوید: «در اواخر سال 1946 میلادی من در مدرسه «ملک فاروق» دوره راهنمایی را خواندم و دوره تحصیل در آنجا پنج سال بود. روستایی که در آن دو بخش [[اخوانالمسلمین|اخوان]] وجود داشت و از اینجا روابط من با این جنبش تقویت و افزایش یافت».<br> | ||
او در خصوص ارتباط و نیز پیوستنش به اخوان میگوید: «در این مدت وضعیت [[اخوانالمسلمین]] از نظر آزادی عمل و حرکت بر خلاف آنچه اکنون در حال رخ دادن است بیش از حد فوقالعاده بود، درآن روستای کوچکی که زندگی میکردیم، به یاد دارم که ما طبقه همکف خانه زنی به نام «خضراء ابولبن» را اجاره کرده بودیم است. برای اینکه مقر لشگر باشد، و روی آن یک «راهنمای» بزرگ بود که روی آن نوشته شده بود: «مرکز لشکر اخوانالمسلمین» و صنعتگران، استادان و دیگران، همه جمع میشدند و با صبر و تلاش کار میکردند و | او در خصوص ارتباط و نیز پیوستنش به اخوان میگوید: «در این مدت وضعیت [[اخوانالمسلمین]] از نظر آزادی عمل و حرکت بر خلاف آنچه اکنون در حال رخ دادن است بیش از حد فوقالعاده بود، درآن روستای کوچکی که زندگی میکردیم، به یاد دارم که ما طبقه همکف خانه زنی به نام «خضراء ابولبن» را اجاره کرده بودیم است. برای اینکه مقر لشگر باشد، و روی آن یک «راهنمای» بزرگ بود که روی آن نوشته شده بود: «مرکز لشکر اخوانالمسلمین» و صنعتگران، استادان و دیگران، همه جمع میشدند و با صبر و تلاش کار میکردند و وقتشناسی و دقت در آنها چیزی بود که ما را از دیگران متمایز میکرد. | ||
== انحلال اخوانالمسلمین == | == انحلال اخوانالمسلمین == | ||
در این | در این دوره نوسانات سیاسی آغاز شد، در سال 1948، در پی تصمیم انحلال [[اخوانالمسلمین]]، نیروهای پلیس به مقر لشکر یورش بردند و تمام کتابها، اوراق، اسناد و ابزار موجود در آن را ضبط کردند و امنیت وجود نداشت. | ||
اقدامات احتیاطی صورت گرفت و جلسات متعددی برگزار شد. سید خضر میگوید: پس از آن همه جلسات ما در محل کار و در اسارت محرمانه شد، فعالیت اخوان تحت هیچ شرایطی متوقف نشد، حتی با تصمیم انحلال، محاکمه، حکم اعدام و غیره و دوران سختی برای مردم بود. به خاطر دارم که برادرم ''عبدالمنعم خضر'' را دستگیر کردند و برای او ده سال حکم صادر کردند و همچنین برادر ''علی مرعی'' آنها صادر شد و پس از مدتی برادر ''ابراهیم الاشقر'' را دستگیر کردند. چون هر دو دستگیر شدهاند و با شدت شکنجه مجبور شدند که بگویند '''سیدخضر''' نماینده دانشجویان است، موضوع را به پدرم اطلاع دادم و خود را برای دستگیری آماده کردم. اما الحمدلله هیچ اتفاقی نیفتاد، بعد از مدتی مرا احضار کردند و چند سوال پرسیدند و از سوال و جواب کردند و کار تمام شد. | اقدامات احتیاطی صورت گرفت و جلسات متعددی برگزار شد. سید خضر میگوید: پس از آن همه جلسات ما در محل کار و در اسارت محرمانه شد، فعالیت اخوان تحت هیچ شرایطی متوقف نشد، حتی با تصمیم انحلال، محاکمه، حکم اعدام و غیره و دوران سختی برای مردم بود. به خاطر دارم که برادرم ''عبدالمنعم خضر'' را دستگیر کردند و برای او ده سال حکم صادر کردند و همچنین برادر ''علی مرعی'' آنها صادر شد و پس از مدتی برادر ''ابراهیم الاشقر'' را دستگیر کردند. چون هر دو دستگیر شدهاند و با شدت شکنجه مجبور شدند که بگویند '''سیدخضر''' نماینده دانشجویان است، موضوع را به پدرم اطلاع دادم و خود را برای دستگیری آماده کردم. اما الحمدلله هیچ اتفاقی نیفتاد، بعد از مدتی مرا احضار کردند و چند سوال پرسیدند و از سوال و جواب کردند و کار تمام شد. | ||
== فعالیت در دانشگاه == | == فعالیت در دانشگاه == | ||
بعد از انقلاب در آن دوره، ایشان به دانشکده علوم دانشگاه [[قاهره]] پیوسته بود و شاهد کار دانشجویی اخوان در آنجا بود و مواضع | بعد از انقلاب در آن دوره، ایشان به دانشکده علوم دانشگاه [[قاهره]] پیوسته بود و شاهد کار دانشجویی اخوان در آنجا بود و مواضع تعیینکننده ای برای اخوان با [[کمونیست|کمونیستها]] وجود داشت. جایی که حضور برادران جوان اخوان قوی بود و مرحله حساسی برای تمام [[مصر]] بود. جوانان اخوان در خط مقدم بودند و به یاد دارم که اردوگاههای آموزشی در داخل دانشگاه [[قاهره]] برای آموزش دانشجویان چریکی برای مقابله با انگلیسیها در منطقه کانال پس از انقلاب وجود داشت. با آنها هم بودند برادر ''محمد سلیم جباره''، او دانشجوی دانشکده هنر بود و قوی بود و توپ «البرم» را حمل میکرد که توپ سنگینی است که با یک دست روی زمین قرار میگیرد و با گلوله به هوا میزند. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* ر. ک: مدخل سید خضر در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. | * ر. ک: مدخل سید خضر در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. | ||
{{مصر}} | |||
[[رده: | [[رده:اخوان المسلمین]] | ||
[[رده: | [[رده:اعضای اخوان المسلمین]] | ||
[[رده:مصر]] | [[رده:مصر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۸
سید خضر | |
---|---|
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1931 م، ۱۳۰۹ ش، ۱۳۴۹ ق |
محل تولد | مصر |
سال درگذشت | 1443 ق، ۱۴۰۰ ش، ۲۰۲۲ م |
محل درگذشت | مصر |
دین | اسلام، اهلسنت |
فعالیتها | همکاری با اخوانالمسلمین |
سید خضر یکی از اعضای نسل اول اخوانالمسلمین است که در سن هجده سالگی با اشتیاق در تمام فعالیتهای عمومی اخوانالمسلمین حاضر میشود. او در خانهای فقیر همچون روستاییان آن زمان در روستای «القنایت» _پیش از آن که به شهرستانی از توابع شرکیه تبدیل شود_ بزرگ شد. تولدش در سال 1931 میلادی بود، او دوره ابتدایی را خواند و سپس در سال 1946 میلادی وارد دبیرستان شد و در آنجا با دعوت اخوانالمسلمین آشنا شد. او به لیبی سفر کرد و از سال 1960 میلادی تا اوایل سال 1965 میلادی بهعنوان معلم کار کرد، او همچنین برای کار به عربستان سعودی سفر کرد.
پیوستن به اخوان
سید خضر میگوید: «در اواخر سال 1946 میلادی من در مدرسه «ملک فاروق» دوره راهنمایی را خواندم و دوره تحصیل در آنجا پنج سال بود. روستایی که در آن دو بخش اخوان وجود داشت و از اینجا روابط من با این جنبش تقویت و افزایش یافت».
او در خصوص ارتباط و نیز پیوستنش به اخوان میگوید: «در این مدت وضعیت اخوانالمسلمین از نظر آزادی عمل و حرکت بر خلاف آنچه اکنون در حال رخ دادن است بیش از حد فوقالعاده بود، درآن روستای کوچکی که زندگی میکردیم، به یاد دارم که ما طبقه همکف خانه زنی به نام «خضراء ابولبن» را اجاره کرده بودیم است. برای اینکه مقر لشگر باشد، و روی آن یک «راهنمای» بزرگ بود که روی آن نوشته شده بود: «مرکز لشکر اخوانالمسلمین» و صنعتگران، استادان و دیگران، همه جمع میشدند و با صبر و تلاش کار میکردند و وقتشناسی و دقت در آنها چیزی بود که ما را از دیگران متمایز میکرد.
انحلال اخوانالمسلمین
در این دوره نوسانات سیاسی آغاز شد، در سال 1948، در پی تصمیم انحلال اخوانالمسلمین، نیروهای پلیس به مقر لشکر یورش بردند و تمام کتابها، اوراق، اسناد و ابزار موجود در آن را ضبط کردند و امنیت وجود نداشت. اقدامات احتیاطی صورت گرفت و جلسات متعددی برگزار شد. سید خضر میگوید: پس از آن همه جلسات ما در محل کار و در اسارت محرمانه شد، فعالیت اخوان تحت هیچ شرایطی متوقف نشد، حتی با تصمیم انحلال، محاکمه، حکم اعدام و غیره و دوران سختی برای مردم بود. به خاطر دارم که برادرم عبدالمنعم خضر را دستگیر کردند و برای او ده سال حکم صادر کردند و همچنین برادر علی مرعی آنها صادر شد و پس از مدتی برادر ابراهیم الاشقر را دستگیر کردند. چون هر دو دستگیر شدهاند و با شدت شکنجه مجبور شدند که بگویند سیدخضر نماینده دانشجویان است، موضوع را به پدرم اطلاع دادم و خود را برای دستگیری آماده کردم. اما الحمدلله هیچ اتفاقی نیفتاد، بعد از مدتی مرا احضار کردند و چند سوال پرسیدند و از سوال و جواب کردند و کار تمام شد.
فعالیت در دانشگاه
بعد از انقلاب در آن دوره، ایشان به دانشکده علوم دانشگاه قاهره پیوسته بود و شاهد کار دانشجویی اخوان در آنجا بود و مواضع تعیینکننده ای برای اخوان با کمونیستها وجود داشت. جایی که حضور برادران جوان اخوان قوی بود و مرحله حساسی برای تمام مصر بود. جوانان اخوان در خط مقدم بودند و به یاد دارم که اردوگاههای آموزشی در داخل دانشگاه قاهره برای آموزش دانشجویان چریکی برای مقابله با انگلیسیها در منطقه کانال پس از انقلاب وجود داشت. با آنها هم بودند برادر محمد سلیم جباره، او دانشجوی دانشکده هنر بود و قوی بود و توپ «البرم» را حمل میکرد که توپ سنگینی است که با یک دست روی زمین قرار میگیرد و با گلوله به هوا میزند.
منابع
- ر. ک: مدخل سید خضر در ویکیاخوان؛ ikhwanwiki.com..