اسماعیل نشار: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


<noinclude>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = اسماعیل نشار
| تصویر = اسماعیل نشار.jpg
| نام = اسماعیل محمد اسماعیل ابراهیم مصباح نشار
| نام‌های دیگر =
| سال تولد = 1929 م
| تاریخ تولد =
| محل تولد = [[مصر]]
| سال درگذشت = 2012 م
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = [[مصر]]
| استادان =
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[اهل سنت]]
| آثار =
| فعالیت‌ها = همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
| وبگاه =
}}


<div class="wikiInfo">[[پرونده:اسماعیل نشار.jpg|جایگزین=اسماعیل نشار|بندانگشتی|اسماعیل نشار]]
'''اسماعیل محمد اسماعیل ابراهیم مصباح نشار''' در روستای «القناطرین» مرکز آشمون در منوفیا در سال 1929 میلادی به دنیا آمد و از نسل اول [[اخوان‌المسلمین]] بود. ایشان16 سال را در زندان‌ها گذراند. او که مبلغ بزرگ اسلام بود، در بسیاری از استان‌ها و شهرهای جمهوری گشت و گذار کرد و سهم بزرگی در تشکیل تقسیمات [[اخوان‌المسلمین]] داشت.
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام


!نام
== همکاری با اخوان‌المسلمین ==
|اسماعیل نشار
ایشان می‌گوید: من در سال 1948 میلادی به عضویت [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] درآمدم و در آن زمان شاگرد سوم راهنمایی دبیرستان اشمون بودم و شیخ «منع القطان» در آن زمان مسئولیت مدارس را بر عهده داشت. او سعی داشت با نزدیک شدن، مرا دعوت به اخوان کند و هر از چند گاهی «مجله مباحث» را برایم می‌فرستاد، مجله‌ای که اخوان از صاحبش اجاره می‌کرد. در آن مطالبی توسط نویسندگان بزرگ اخوان نوشته شده بود که تحت تأثیر همه آنها بوده‌اند و من دعوت اخوان را از طریق آنها دوست داشتم و سپس از طریق خانواده‌ها همکاری خود را سازماندهی کردم.
|-
در مراحل تحصیل با هدف همکاری با اخوان فارغ‌التحصیل شدم و زندگی‌ام به کلی دگرگون شد، [[خداوند]] هدفم شد و [[رسول الله(ص)|رسول]] الگو و پیشوای من شد و مرجعم [[قرآن]] و [[سنت]] و طریقت شد. همه اینها [[جهاد]] است.
|زاده
|1929 م / [[مصر]]
|-
|درگذشت
|2012 م / [[مصر]]
|-
|دین و مذهب
|[[اسلام]]، [[تسنن]]
|-
|فعالیت‌ها
|همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
|}
</div>
'''اسماعیل محمد اسماعیل ابراهیم مصباح نشار''' در روستای «القناطرین» مرکز آشمون در منوفیا در سال 1929 میلادی به دنیا آمد و از نسل اول [[اخوان‌المسلمین]] از سال 1954 میلادی تا 1964 میلادی 16 سال را در زندان‌ها گذراند. او که مبلغ بزرگ اسلام بود، در بسیاری از استان‌ها و شهرهای جمهوری گشت و گذار کرد و سهم بزرگی در تشکیل تقسیمات [[اخوان‌المسلمین]] داشت.<br>


=همکاری با اخوان المسلمین=
== دستگیری ==  
ایشان می‌گوید: من در سال 1948 میلادی به عضویت [[اخوان المسلمین|اخوان]] درآمدم و در آن زمان شاگرد سوم راهنمایی دبیرستان اشمون بودم و شیخ «منع القطان» در آن زمان مسئولیت مدارس را بر عهده داشت. او سعی داشت با نزدیک شدن، مرا دعوت به اخوان کند و هر از چند گاهی «مجله مباحث» را برایم می‌فرستاد، مجله‌ای که اخوان از صاحبش اجاره می‌کرد. در آن مطالبی توسط نویسندگان بزرگ اخوان نوشته شده بود که تحت تأثیر همه آنها بوده‌اند و من دعوت اخوان را از طریق آنها دوست داشتم و سپس از طریق خانواده‌ها سازماندهی کردم.  
وی در حالی دستگیر شد که به ملاقات چند تن از برادرانش می‌رفت، چنانکه می‌گفت: «به دیدار یکی از برادران می‌رفتم که اسمش «اسماعیل الشافعی» در [[قاهره]] بود، من و گروهی از برادران توسط نیرویی از تحقیقات روض الفرج به رهبری افسر "محمد عبدالعال" غافلگیر شدیم، آنها به آپارتمان هجوم بردند و دستور داشتند که اسماعیل شافعی و همه افراد را دستگیر کنند. سپس مرا به زندان نظامی منتقل کردند. وقتی وارد شدم با کتک خوردن شدید از من استقبال کردند... .
در مراحل تحصیل در درجات اخوان فارغ‌التحصیل شدم و زندگی‌ام به کلی دگرگون شد، [[خداوند]] هدفم شد و [[رسول الله(ص)|رسول]] الگو و پیشوای من شد و مرجعم [[قرآن]] و [[سنت]] و طریقت شد. همه اینها [[جهاد]] است.<br>


=دستگیری=  
== توصیه‌ای به جوانان اخوان ==
وی در حالی دستگیر شد که به ملاقات چند تن از برادرانش می‌رفت، چنانکه می‌گفت: «به دیدار یکی از برادران می‌رفتم که اسمش «اسماعیل الشافعی» در [[قاهره]] بود، من و گروهی از برادران توسط نیرویی از تحقیقات روض الفرج به رهبری افسر "محمد عبدالعال" غافلگیر شدیم، آنها به آپارتمان هجوم بردند و دستور داشتند که اسماعیل شافعی و همه افراد را دستگیر کنند. سپس مرا به زندان نظامی منتقل کردند. وقتی وارد شدم با کتک خوردن شدید از من استقبال کردند...<br>
استاد اسماعیل به جوانان [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] توصیه کرد و گفت: نصیحتی به همه برادران می‌کنم: به آنها سفارش می‌کنم که از [[دین]] [[اسلام]] کوتاهی نکنند، زیرا مایه عزت دنیا و آخرت و سعادت دنیا و آخرت و رستگاری است. هر کمپین رسانه‌ای جنون‌آمیزی که می‌خواست به شما و دعوت شما آسیب برساند، نگران نباشید تا [[خداوند]] امری را حکم نکند، مؤثر نخواهد بود.


=توصیه‌ای به جوانان اخوان=
== درگذشت ==
استاد اسماعیل به جوانان [[اخوان المسلمین|اخوان]] توصیه کرد و گفت: نصیحتی به همه برادران می‌کنم: به آنها سفارش می‌کنم که از [[دین]] [[اسلام]] کوتاهی نکنند، زیرا مایه عزت دنیا و آخرت و سعادت دنیا و آخرت و رستگاری است. هر کمپین رسانه‌ای جنون آمیزی که می‌خواست به شما و دعوت شما آسیب برساند، نگران نباشید تا [[خداوند]] امری را حکم نکند، مؤثر نخواهد بود.<br>
 
=درگذشت=
ایشان در تاریخ 2012 میلادی پس از یک دوره طولانی [[جهاد]] که در آن نمونه‌ای شگفت‌انگیز از پایداری، کار و فداکاری ارائه کرد، درگذشت.
ایشان در تاریخ 2012 میلادی پس از یک دوره طولانی [[جهاد]] که در آن نمونه‌ای شگفت‌انگیز از پایداری، کار و فداکاری ارائه کرد، درگذشت.


=منبع=
== منابع ==
 
* ر. ک: مدخل اسماعیل النشار در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
*ر.ک: مدخل اسماعیل النشار در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].


[[رده: شخصیت ‌های اخوان‌ المسلمین]]
{{مصر}}
[[رده: شخصیت ‌های جهان اسلام]]
[[رده:اخوان المسلمین]]
[[رده: اخوان‌ المسلمین]]
[[رده:اعضای اخوان المسلمین]]
[[رده: شخصیت‌ ها]]
[[رده:مصر]]
[[رده: مصر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۰

اسماعیل نشار
اسماعیل نشار.jpg
نام کاملاسماعیل محمد اسماعیل ابراهیم مصباح نشار
اطلاعات شخصی
سال تولد1929 م، ۱۳۰۷ ش‌، ۱۳۴۷ ق
محل تولدمصر
سال درگذشت2012 م، ۱۳۹۰ ش‌، ۱۴۳۲ ق
محل درگذشتمصر
دیناسلام، اهل سنت
فعالیت‌هاهمکاری با اخوان‌المسلمین

اسماعیل محمد اسماعیل ابراهیم مصباح نشار در روستای «القناطرین» مرکز آشمون در منوفیا در سال 1929 میلادی به دنیا آمد و از نسل اول اخوان‌المسلمین بود. ایشان16 سال را در زندان‌ها گذراند. او که مبلغ بزرگ اسلام بود، در بسیاری از استان‌ها و شهرهای جمهوری گشت و گذار کرد و سهم بزرگی در تشکیل تقسیمات اخوان‌المسلمین داشت.

همکاری با اخوان‌المسلمین

ایشان می‌گوید: من در سال 1948 میلادی به عضویت اخوان درآمدم و در آن زمان شاگرد سوم راهنمایی دبیرستان اشمون بودم و شیخ «منع القطان» در آن زمان مسئولیت مدارس را بر عهده داشت. او سعی داشت با نزدیک شدن، مرا دعوت به اخوان کند و هر از چند گاهی «مجله مباحث» را برایم می‌فرستاد، مجله‌ای که اخوان از صاحبش اجاره می‌کرد. در آن مطالبی توسط نویسندگان بزرگ اخوان نوشته شده بود که تحت تأثیر همه آنها بوده‌اند و من دعوت اخوان را از طریق آنها دوست داشتم و سپس از طریق خانواده‌ها همکاری خود را سازماندهی کردم. در مراحل تحصیل با هدف همکاری با اخوان فارغ‌التحصیل شدم و زندگی‌ام به کلی دگرگون شد، خداوند هدفم شد و رسول الگو و پیشوای من شد و مرجعم قرآن و سنت و طریقت شد. همه اینها جهاد است.

دستگیری

وی در حالی دستگیر شد که به ملاقات چند تن از برادرانش می‌رفت، چنانکه می‌گفت: «به دیدار یکی از برادران می‌رفتم که اسمش «اسماعیل الشافعی» در قاهره بود، من و گروهی از برادران توسط نیرویی از تحقیقات روض الفرج به رهبری افسر "محمد عبدالعال" غافلگیر شدیم، آنها به آپارتمان هجوم بردند و دستور داشتند که اسماعیل شافعی و همه افراد را دستگیر کنند. سپس مرا به زندان نظامی منتقل کردند. وقتی وارد شدم با کتک خوردن شدید از من استقبال کردند... .

توصیه‌ای به جوانان اخوان

استاد اسماعیل به جوانان اخوان توصیه کرد و گفت: نصیحتی به همه برادران می‌کنم: به آنها سفارش می‌کنم که از دین اسلام کوتاهی نکنند، زیرا مایه عزت دنیا و آخرت و سعادت دنیا و آخرت و رستگاری است. هر کمپین رسانه‌ای جنون‌آمیزی که می‌خواست به شما و دعوت شما آسیب برساند، نگران نباشید تا خداوند امری را حکم نکند، مؤثر نخواهد بود.

درگذشت

ایشان در تاریخ 2012 میلادی پس از یک دوره طولانی جهاد که در آن نمونه‌ای شگفت‌انگیز از پایداری، کار و فداکاری ارائه کرد، درگذشت.

منابع

  • ر. ک: مدخل اسماعیل النشار در ویکی‌اخوان؛ ikhwanwiki.com..