حسان حتحوت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = حسان حتحوت
| تصویر = حسان حتحوت.jpg
| نام =
| نام‌های دیگر =
| سال تولد = 1924 م
| تاریخ تولد =
| محل تولد = [[مصر]]
| سال درگذشت = 2009 م
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = آمریکا
| استادان =
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[اهل سنت]]
| آثار =
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه افقی |همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]|پزشک در جنگ|...}}
| وبگاه =
}}
'''حسن حتحوت''' در 23 دسامبر 1924، سه شنبه 26 جمادی الاول 1343 هجری قمری در شهر [[شبین الکوم]]، استان [[منوفیه]]، [[مصر]] به دنیا آمد. پدرش معلم زبان انگلیسی و شاعر خوبی بود و در سفر پسرش به [[فلسطین]] در سال 1948 م، ابیاتی را سروده بود. پس از پایان تحصیلات ابتدایی خود در [[شبین الکوم]]، با تمام خانواده به [[قاهره]] رفت تا نزد عمویش در آنجا تحصیلات متوسطه را فرا گیردد، سپس به دانشکده پزشکی دانشگاه فواد اول (دانشگاه قاهره فعلی) رفت. و پس از اتمام تحصیلات خود در رشته پزشکی در رشته زنان و زایمان به طور تخصصی موفق به اخذ دیپلم تخصصی در رشته عمومی گردید. او مدرک دکترا و سپس فلوشیپ را از [[انگلستان]] در جنین شناسی دریافت کرد و یک سال در بیمارستان الدمرداش در [[قاهره]] و سپس در بخش روستایی در حومه منصوره [[مصر]] کار کرد.


<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
== هجرت برای کار ==
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
او به مدت سه سال به چندین کشور عربی از جمله [[عربستان سعودی]] برای کار هجرت کرد، سپس برای کار به [[کویت]] رفت و نزدیک به بیست سال در آنجا ماند و در این مدت در تأسیس دانشکده پزشکی و ریاست دپارتمان زنان و زایمان شرکت کرد. او قبل از انقلاب ژوئیه 1952 م، با همکلاسی خود «سلوناس» ازدواج کرد.
<br>
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>


'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
وی در مورد خویش این‌چنین می‌گوید:
<br>
من آدم دوست داشتنی هستم و عشق را دوست دارم. من معتقدم که اگر [[مسیحیت]] واقعی بر این جمله تکیه کند که «خدا عشق است» موفق می‌شود، همچنین می‌بینم که خداوند وقتی پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم را خطاب قرار داد، تمام اسلام را در دو کلمه خلاصه کرد و به آن حضرت فرمود:«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ»؛ و ما تو را جز رحمت برای جهانیان نفرستادیم<ref>سوره: انبیاء آیه:107.</ref>.
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛


<noinclude>
== فعالیت‌ها ==
</div>
او از سال 1934 تا 1935 م، در نهضت ملی [[مصر]] شرکت کرد و دانش‌آموزان مدرسه خود را موعظه کرد و تظاهرات آنها را رهبری کرد و در آغاز زندگی خود به [[حزب وفد]] رفت. وی در سال 1941 م، به دست مؤسس آن امام [[حسن البناء]] به [[اخوان‌المسلمین]] پیوست و بسیار تحت تأثیر او قرار گرفت و از طریق جنبش دانشجویی در فعالیت‌ها و جنبش‌های دانشجویی شرکت کرد.
<div class="wikiInfo">[[پرونده:حسان حتحوت.jpg|جایگزین=حسان حتحوت|بندانگشتی|حسان حتحوت]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام


!نام
او می‌گوید: در تمام دوران دبیرستان گرایش [[اسلامی]] داشتم، به همین دلیل شروع به خواندن اسلام از خودم کردم، حتی خطبه‌های مدرسه من شکل [[اسلامی]] را به خود گرفت تا اینکه وارد دانشکده پزشکی شدم و [[حسن البناء]] را زیارت کردم، ایشان شخصیت معقول و بسیار جذاب داشت.
|حسان حتحوت
|-
|زاده
|1905 م / [[مصر]]
|-
|درگذشت
|1974 م/ [[مصر]]
|-
|دین و مذهب
|[[اسلام]]، [[تسنن]]
|-
|فعالیت‌ها
|همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
|}
</div>


حسن حثوت در 23 دسامبر 1924، سه شنبه 26 جمادی الاول 1343 هجری قمری در شهر شبین الکوم، استان منوفیه، مصر به دنیا آمد، تظاهرکنندگان زن مشتاق جهاد با انگلیسی ها و پس از ازدواج وی بودند. او فرزندش را تکان می داد و می گفت: روزی که تو به دنیا آمدی عهد کردم نامت را حسن بگذارم و به تو بدهم که انگلیسی ها را بیرون کنی.
== پزشک در جنگ ==
او در جنگ [[فلسطین]] به‌عنوان پزشک شرکت کرد و در طول نبردها با دیگران در اداره بیمارستان الرحله شرکت داشت و زمانی که لشکریان عرب تعدادی از اسرای [[یهودی]] را از جنگ به بیمارستان آوردند از موقعیت قابل توجهی برخوردار بود. بیشتر آنها مجروح بودند و رهبری نظامی می‌خواست با تیراندازی آنها را اعدام کند، به آنها گفت: "بر جنازه من" و خطاب به آنها موضع [[اسلام]] را در قبال اسرا توضیح داد و زنده ماندن این اسرا بود. مجروحین از آنان را معالجه کرد تا زمانی که برگشتند و [[یهودیان]] این مقام را می‌شناختند و در روزنامه‌های خود از آن تمجید می‌کردند. پس از بازگشت از فلسطین، حدود یک سال در بازداشتگاه «هایکستپ» محبوس بود و در این مدت مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفت.


و وقتی دید پلیس سیاسی پسرش را به دلیل مشارکت در کار ملی دستگیر می کند، در حالی که اشک می ریخت به کاف آهنین اشاره کرد و گفت:
== رشته پزشکی ==
تو مدال در دست داری حسن.
ایشان به‌عنوان یک پزشک در رشته‌های زنان و زایمان و جنین‌شناسی فعالیت چشمگیری داشت و تحقیقات بسیاری را منتشر کرد و در این زمینه سرآمد بود.
== مقاله‌های علمی ==
ایشان در زمینه پزشکی مقاله‌هایی را نوشته از جمله:
* «الإجهاض فی الدين والطب والقانون»؛
* «استخدام الأجنة فی البحث والعلاج»؛
* «ضرورة إيجاد ضوابط وتشريعات أخلاقية تنظم المنجزات الآتية في مجال الهندسة الوراثية».


پدرش معلم زبان انگلیسی و شاعر خوبی بود و در سفر پسرش به فلسطین در سال 1948 ابیاتی را خوانده بود که در آن می‌گفت:
== درگذشت ==
ایشان پس از مدت‌ها مبارزه با بیماری، که مدتی با آن زندگی کرد و باعث شد که او را از ادامه کار وکالتی خود که در [[ایالات متحده آمریکا]] داشت، باز دارد... او در سن 85 سالگی درتاریخ 26/4/2009 درگذشت و در [[لس آنجلس]] به خاک سپرده شد.


پسرم به سرزمین آرامش بیا
== منابع ==
جراحی های عربیت را پانسمان کنید، خداوند قدم های شما را هدایت کند
* ر. ک: مدخل حسان حتحوت در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].


و اشک های داغدار را پاک کن که شادشان کنی
== پانویس ==
{{پانویس}}


و فلسطین مجروح را به یاد بیاور و مادر یا پدرت را فراموش کن
{{مصر}}
 
[[رده:شخصیت‌ها]]
من تو را به جهاد بخشیدم و جز تو کجا شمشیری داشته باشم؟
[[رده:شخصیت‌های مسلمان]]
 
[[رده:اعضای اخوان المسلمین‎‏]]
پس از پایان تحصیلات ابتدایی خود در شبین الکوم، با تمام خانواده به قاهره رفت تا نزد عمویش بنشیند و در آنجا تحصیلات متوسطه را از آنجا اخذ کرد، سپس به دانشکده پزشکی دانشگاه فواد اول (دانشگاه قاهره فعلی) پیوست. و پس از اتمام تحصیلات خود در رشته پزشکی در رشته زنان و زایمان به طور تخصصی در سال 1331 موفق به اخذ دیپلم تخصصی در رشته عمومی گردید.
[[رده:مصر]]
 
او مدرک دکترا و سپس فلوشیپ را از انگلستان در جنین شناسی دریافت کرد و یک سال در بیمارستان الدمرداش در قاهره و سپس در بخش روستایی در حومه منصوره مصر کار کرد.
 
او به مدت سه سال به چندین کشور عربی از جمله عربستان سعودی کار کرد، سپس برای کار به کویت رفت و نزدیک به بیست سال در آنجا ماند و در این مدت در تأسیس دانشکده پزشکی و ریاست دپارتمان زنان و زایمان شرکت کرد. زنان و زایمان.
 
او قبل از انقلاب ژوئیه 1952 پس از میلاد با همکلاسی خود «سلوناس» ازدواج کرد و به همین دلیل کتاب «قرارداد منحصر به فرد» را با نامه‌هایی پر کرد.
 
خودش را می شناسد و می گوید:
 
"من آدم دوست داشتنی هستم و عشق را دوست دارم. من معتقدم که اگر مسیحیت واقعی بر این جمله تکیه کند که "خدا عشق است"; همچنین می بینم که خداوند وقتی پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم را خطاب قرار داد، تمام اسلام را در دو کلمه خلاصه کرد و به آن حضرت فرمود: {و ما تو را جز رحمت برای جهانیان نفرستادیم} (انبیاء). : 107).
 
= فعالیت =
 
او از سال 1934 تا 1935 در نهضت ملی مصر شرکت کرد و دانش آموزان مدرسه خود را موعظه کرد و تظاهرات آنها را رهبری کرد و در آغاز زندگی خود به حزب وفد پیوست.
 
حسن حثوت در سال 1941 میلادی به دست مؤسس آن امام حسن البناء به اخوان المسلمین پیوست و بسیار تحت تأثیر او قرار گرفت و از طریق جنبش دانشجویی در جنبش های دانشجویی شرکت کرد.
 
او می گوید: در تمام دوران دبیرستان گرایش اسلامی داشتم، به همین دلیل شروع به خواندن اسلام از خودم کردم، حتی خطبه های مدرسه من کاریزمای اسلامی را به خود گرفت تا اینکه وارد دانشکده پزشکی شدم و حسن البنا را زیارت کردم، شخصیت معقول، ثانیاً بسیار جذاب
 
او در جنگ فلسطین به عنوان پزشک شرکت کرد و در طول نبردها با دیگران در اداره بیمارستان الرحله شرکت داشت و زمانی که لشکریان عرب تعدادی از اسرای یهودی را از جنگ به بیمارستان آوردند از موقعیت قابل توجهی برخوردار بود.
 
بیشتر آنها مجروح بودند و رهبری نظامی می خواست با تیراندازی آنها را اعدام کند، به آنها گفت: "بر جنازه من" و خطاب به آنها موضع اسلام را در قبال اسرا توضیح داد و زنده ماندن این اسرا بود. به خاطر این مقام و مجروحین را از آنان معالجه کرد تا زمانی که برگشتند و یهودیان این مقام را می دانستند و در روزنامه های خود از آن تمجید می کردند، او حامی یهودیان برای آزادی خانواده های پزشک دوست دکتر حسن بود. دکتر احمد خطاب و یهودیان پس از تسلط بر منطقه، اتاق عمل را از بیمارستان الرحله بازگرداندند.
 
پس از بازگشت از فلسطین، حدود یک سال در بازداشتگاه «هایکستپ» محبوس بود و در این مدت مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفت.
= رشته پزشکی =
 
دکتر حسن حثوت به عنوان یک پزشک در رشته های زنان و زایمان و جنین شناسی خود را برجسته کرد و تحقیقات بسیاری را منتشر کرد و در این زمینه سرآمد بود.
 
از جمله مطالبی که در این زمینه تحت عنوان سقط جنین در دین و طب و شریعت در مجله المسلمین معاصر شماره (35) در سال 1403 ق و همچنین تحقیقی با عنوان استعمال جنین در تحقیق و درمان در جلسه ششم. همایش فرهنگستان فقه اسلامی.
 
روزنامه الشرق الاوسط می گوید: در مقاله ای علمی درباره ژنوم انسان که به درخواست سازمان اسلامی علوم پزشکی توسط دکتر حثوت تهیه شده است، «ضرورت یافتن کنترل های اخلاقی و قوانین تنظیم کننده دستاوردهای بعدی در زمینه مهندسی ژنتیک."
 
و نسبت به دستکاری و بهره برداری از پیشرفت های علمی در این زمینه در برابر طبیعت و در تضاد با ثابت های دینی هشدار داد.
 
دکتر هاتوت گفت
 
    اگرچه دانشمندان، پزشکان، متفکران، اخلاق‌گرایان و قانون‌گذاران از این پس در مشغله‌های دائمی هستند، هر چقدر هم که سردرگمی و اضطراب برای همه ایجاد شود، هیچ‌کس تلاش نمی‌کند یا نمی‌تواند جلوی پیشرفت علمی در زمینه ژنتیک را بگیرد. مهندسی."
 
دکتر هاتوت در مقاله خود که ژنوم انسان را بر اساس دیدگاه اسلامی مورد بررسی قرار داد، خاطرنشان کرد که ترس ها و هشدارهایی وجود دارد که هنگام پرداختن به موضوع مهندسی ژنتیک خود را تحمیل می کند، بر این اساس که خواندن ژن به خودی خود امری شناخته شده است. حال که محتوای آینده را پیش بینی می کند و به این نکته اشاره می کند که به نفع شخص است که چیزهایی درباره خود بداند و اکنون در اختیار آینده است.
توث یک شاعر
 
حسن البناء می فرمایند:
 
«اگر معرفت خدا به قلب انسان برسد، از حالتی به حال دیگر تبدیل می‌شود، و اگر دل تغییر کند، فرد تغییر می‌کند، و اگر فرد متحول شود، خانواده متحول می‌شود و اگر خانواده متحول شود، ملت دگرگون می‌شود. و ملت چیزی جز گروهی از خانواده ها و افراد نیست.»
 
و دکتر حسن حتحوت الگوی مسلمانی است که هدف خود را مشخص کرد و به لطف خدا توانست به آن دست یابد و در ابتدا و انتهای زندگی خود سرآمد و واقعاً الگوی بی نظیری بود.
=منبع=
 
*ر.ک: مدخل حسان حتحوت در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
 
[[رده: شخصیت‌ ها]]
[[رده: شخصیت ‌های مسلمان]]
[[رده: شخصیت ‌های اخوان‌ المسلمین]]
[[رده: مصر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۴

حسان حتحوت
حسان حتحوت.jpg
اطلاعات شخصی
سال تولد1924 م، ۱۳۰۲ ش‌، ۱۳۴۲ ق
محل تولدمصر
سال درگذشت2009 م، ۱۳۸۷ ش‌، ۱۴۲۹ ق
محل درگذشتآمریکا
دیناسلام، اهل سنت
فعالیت‌ها

حسن حتحوت در 23 دسامبر 1924، سه شنبه 26 جمادی الاول 1343 هجری قمری در شهر شبین الکوم، استان منوفیه، مصر به دنیا آمد. پدرش معلم زبان انگلیسی و شاعر خوبی بود و در سفر پسرش به فلسطین در سال 1948 م، ابیاتی را سروده بود. پس از پایان تحصیلات ابتدایی خود در شبین الکوم، با تمام خانواده به قاهره رفت تا نزد عمویش در آنجا تحصیلات متوسطه را فرا گیردد، سپس به دانشکده پزشکی دانشگاه فواد اول (دانشگاه قاهره فعلی) رفت. و پس از اتمام تحصیلات خود در رشته پزشکی در رشته زنان و زایمان به طور تخصصی موفق به اخذ دیپلم تخصصی در رشته عمومی گردید. او مدرک دکترا و سپس فلوشیپ را از انگلستان در جنین شناسی دریافت کرد و یک سال در بیمارستان الدمرداش در قاهره و سپس در بخش روستایی در حومه منصوره مصر کار کرد.

هجرت برای کار

او به مدت سه سال به چندین کشور عربی از جمله عربستان سعودی برای کار هجرت کرد، سپس برای کار به کویت رفت و نزدیک به بیست سال در آنجا ماند و در این مدت در تأسیس دانشکده پزشکی و ریاست دپارتمان زنان و زایمان شرکت کرد. او قبل از انقلاب ژوئیه 1952 م، با همکلاسی خود «سلوناس» ازدواج کرد.

وی در مورد خویش این‌چنین می‌گوید: من آدم دوست داشتنی هستم و عشق را دوست دارم. من معتقدم که اگر مسیحیت واقعی بر این جمله تکیه کند که «خدا عشق است» موفق می‌شود، همچنین می‌بینم که خداوند وقتی پیامبرش صلی الله علیه و آله و سلم را خطاب قرار داد، تمام اسلام را در دو کلمه خلاصه کرد و به آن حضرت فرمود:«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ»؛ و ما تو را جز رحمت برای جهانیان نفرستادیم[۱].

فعالیت‌ها

او از سال 1934 تا 1935 م، در نهضت ملی مصر شرکت کرد و دانش‌آموزان مدرسه خود را موعظه کرد و تظاهرات آنها را رهبری کرد و در آغاز زندگی خود به حزب وفد رفت. وی در سال 1941 م، به دست مؤسس آن امام حسن البناء به اخوان‌المسلمین پیوست و بسیار تحت تأثیر او قرار گرفت و از طریق جنبش دانشجویی در فعالیت‌ها و جنبش‌های دانشجویی شرکت کرد.

او می‌گوید: در تمام دوران دبیرستان گرایش اسلامی داشتم، به همین دلیل شروع به خواندن اسلام از خودم کردم، حتی خطبه‌های مدرسه من شکل اسلامی را به خود گرفت تا اینکه وارد دانشکده پزشکی شدم و حسن البناء را زیارت کردم، ایشان شخصیت معقول و بسیار جذاب داشت.

پزشک در جنگ

او در جنگ فلسطین به‌عنوان پزشک شرکت کرد و در طول نبردها با دیگران در اداره بیمارستان الرحله شرکت داشت و زمانی که لشکریان عرب تعدادی از اسرای یهودی را از جنگ به بیمارستان آوردند از موقعیت قابل توجهی برخوردار بود. بیشتر آنها مجروح بودند و رهبری نظامی می‌خواست با تیراندازی آنها را اعدام کند، به آنها گفت: "بر جنازه من" و خطاب به آنها موضع اسلام را در قبال اسرا توضیح داد و زنده ماندن این اسرا بود. مجروحین از آنان را معالجه کرد تا زمانی که برگشتند و یهودیان این مقام را می‌شناختند و در روزنامه‌های خود از آن تمجید می‌کردند. پس از بازگشت از فلسطین، حدود یک سال در بازداشتگاه «هایکستپ» محبوس بود و در این مدت مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفت.

رشته پزشکی

ایشان به‌عنوان یک پزشک در رشته‌های زنان و زایمان و جنین‌شناسی فعالیت چشمگیری داشت و تحقیقات بسیاری را منتشر کرد و در این زمینه سرآمد بود.

مقاله‌های علمی

ایشان در زمینه پزشکی مقاله‌هایی را نوشته از جمله:

  • «الإجهاض فی الدين والطب والقانون»؛
  • «استخدام الأجنة فی البحث والعلاج»؛
  • «ضرورة إيجاد ضوابط وتشريعات أخلاقية تنظم المنجزات الآتية في مجال الهندسة الوراثية».

درگذشت

ایشان پس از مدت‌ها مبارزه با بیماری، که مدتی با آن زندگی کرد و باعث شد که او را از ادامه کار وکالتی خود که در ایالات متحده آمریکا داشت، باز دارد... او در سن 85 سالگی درتاریخ 26/4/2009 درگذشت و در لس آنجلس به خاک سپرده شد.

منابع

  • ر. ک: مدخل حسان حتحوت در ویکی‌اخوان؛ ikhwanwiki.com..

پانویس

  1. سوره: انبیاء آیه:107.