عبدالقادر حلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
<br>
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
<br>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛
<noinclude>
</div>
<div class="wikiInfo">[[پرونده:عبدالقادر حلمی.jpg|جایگزین=عبدالقادر حلمی|بندانگشتی|عبدالقادر حلمی]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام
!نام
|عبدالقادر حلمی
|-
|زاده
|1905 م / [[مصر]]
|-
|درگذشت
|1974 م/ [[مصر]]
|-
|دین و مذهب
|[[اسلام]]، [[تسنن]]
|-
|فعالیت‌ها
|همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
|}
</div>
'''عبدالقادر حلمی''' یکی از اعضای ادارۀ ارشاد، از نسل اول [[اخوان‌المسلمین]]، که دوره‌های وکالت را از زمان [[حسن البناء]] تا پایان عمرش سپری کرده است. از زمانی که به اخوان پیوست با برادرانش در تنظیم انقلاب 25 ژانویه 2011 م، همکاری داشت. در برخی از رویدادهای بزرگی که [[اخوان المسلمین|اخوان]] تجربه کرده بود، شرکت داشت
. علیرغم تلاش هایش، توجهی که شایسته او بود به او نرسید و تنها چند تن از رهبران اخوان که در اوایل دوران صدراعظم الحدیبی در کار او مشارکت داشتند، کارهای او را نوشتند. اگرچه او یکی از رهبران اخوان بود که با افسران آزاد هماهنگ کرد تا مقدمات انقلاب تیر 52 فراهم شود و بسیاری از دیدارهای [[اخوان المسلمین|اخوان]] و افسران آزاد قبل و بعد از انقلاب با مشارکت او انجام شده است، اما فقط می توانیم به دست آوریم. اطلاعات بسیار اندکی از او که برای نشان دادن مقام او و روشن کردن تلاش‌های او کافی نیست، به جز کسانی که از اخوان با او کار می کردند، آن مرد نه نویسنده یا نویسنده و نه سخنور معروفی بود، بلکه قاضی بود. و شاید این همان چیزی بود که در توجه به تجارت و کمتر صحبت کردن و دور ماندن از کانون توجه، چه کنفرانس و چه روزنامه، در زندگی او تأثیر داشت. او تقریباً در اوایل دهه بیست قرن بیستم به دنیا آمد و این مرد تقریباً تا پایان دهه هشتاد خود در آرامش زندگی کرد و بی سر و صدا از دنیا رفت. شاید این رویه‌ای باشد که قضات در سکوت و دوری از کانون توجه کار می کنند و مشاوران همکار او منیرالدالع و صالح ابورقاق نیز همینطور بودند.
=عبدالقادر حلمی در هیئت امام البناء=
او در اوایل جوانی در عهد [[حسن البناء]] به دعوت [[اخوان المسلمین|اخوان]] پیوست که برخی از امور خاص را که بر عهده مردان وفادار گذاشته شده بود به او سپردند، مانند:


{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = عبدالقادر حلمی
| تصویر = عبدالقادر حلمی.jpg
| نام =
| نام‌های دیگر =
| سال تولد = 1905 م
| تاریخ تولد =
| محل تولد = [[مصر]]
| سال درگذشت = 1974 م
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = [[مصر]]
| استادان =
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[اهل‌سنت]]
| آثار = 
| فعالیت‌ها = همکاری با [[اخوان‌المسلمین]]
| وبگاه = 
}}
'''عبدالقادر حلمی''' یکی از اعضای ادارۀ ارشاد، از نسل اول [[اخوان‌المسلمین]]، که دوره‌های وکالت را از زمان [[حسن البناء|حسن البنا]] تا پایان عمرش سپری کرده است. از زمانی که به اخوان پیوست با برادرانش در تنظیم انقلاب 25 ژانویه 2011 م، همکاری داشت. در برخی از رویدادهای بزرگی که [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] تجربه کرده بود، شرکت داشت. اگرچه او یکی از رهبران اخوان بود که با افسران آزاد هماهنگ کرد تا مقدمات انقلاب 25 ژانویه فراهم شود و بسیاری از دیدارهای [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] و افسران آزاد قبل و بعد از انقلاب با مشارکت او انجام شده است. اطلاعات بسیار اندکی از ایشان در دست است که برای نشان دادن مقام او و روشن کردن تلاش‌های او کافی نیست، به جز اطلاعات افرادی از اخوان که با او کار می‌کردند. وی قاضی بود. و شاید این همان چیزی بود که در توجه به تجارت و کمتر صحبت کردن و دور ماندن از کانون توجه، چه کنفرانس و چه روزنامه، در زندگی او تأثیر داشت. او تقریباً در اوایل دهه بیست قرن بیستم به دنیا آمد و این مرد تقریباً تا پایان دهه هشتاد خود در آرامش زندگی کرد و بی سر و صدا از دنیا رفت.
   
   
==مشارکت وی در قاچاق حسین توفیق==
== همکاری با اخوان ==
او در اوایل جوانی در زمان [[حسن البناء]] به دعوت [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] پیوست که برخی از امور خاص را که بر عهدۀ مردان وفادار گذاشته شده بود به او سپردند از جمله:


حسین توفیق، امین عثمان، مأمور انگلیسی ها را کشت و با وجود اینکه حسین توفیق متعلق به [[اخوان‌المسلمین]] نبود، کار او برای کشور باعث شد که اخوان با او همدردی کنند و سعی کنند او را قاچاق کنند.در مورد میزان احتمال پنهان شدن حسین توفیق. و با هماهنگ کردن فرار او از مصر، به او پاسخ دادم که این امکان پذیر است.
=== مشارکت در فرار حسین توفیق ===
''حسین توفیق''، ''امین عثمان''، مأمور انگلیسی‌ها را کشت و با وجود اینکه حسین توفیق متعلق به [[اخوان‌المسلمین]] نبود، کار او برای کشور باعث شد که اخوان با او همدردی کنند و سعی کنند او را قاچاق کنند. در مورد میزان احتمال پنهان شدن ''حسین توفیق'' و با هماهنگ کردن فرار او از [[مصر]]، سخن بسیار است. در واقع، اخوان‌المسلمین توانست در قاچاق آن شرکت کند، ''صالح ابورقاق'' می‌گوید: ما حسین توفیق را پس از متهم شدن به ترور و ''امین عثمان''، که رئیس‌جمهور [[انور سادات]] نیز در ترور آن متهم شده بود، کاملاً از چشمان پلیس پنهان کردیم.
'''عبدالقادر حلمی''' یکی از شرکت‌کنندگان در قاچاق ''حسین توفیق'' در خانه صالح ابورقاق صدراعظم بود که برای سکونت وی تعیین شده بود و تنها [[صلاح شادی]]، ''حسن عشماوی'' و عبدالقادر حلمی حضور داشتند.


در واقع، اخوان‌المسلمین توانست در قاچاق آن شرکت کند، صالح ابورقاق می گوید: ما حسین توفیق را پس از متهم شدن به ترور امین عثمان، که رئیس جمهور [[انور سادات]] نیز در آن متهم شده بود، کاملاً از چشمان پلیس پنهان کرده ایم. .
== مشارکت در قاچاق نجیب گویفل ==
پس از تصمیم انحلال این گروه در 8 دسامبر 1948 م، با کشته شدن ''النقرشی'' در 28 همان ماه و ''ابراهیم عبدالهادی'' نخست‌وزیری را به دست گرفت و اقدام به دستگیری و شکنجه همه [[اخوان‌المسلمین|اخوان]] کرد. که باعث شد گروهی از آنها ترتیب قتل او را بدهند، اما این تلاش شکست خورد و نجیب گویفل دستگیر شد.


مشاور عبدالقادر حلمی یکی از شرکت کنندگان در قاچاق حسین توفیق در خانه صالح ابورقاق صدراعظم بود که برای سکونت وی تعیین شده بود و تنها صلاح شادی، حسن عشماوی و عبدالقادر حلمی وارد شدند.
آقای ''حسن عشماوی'' به دنبال قاچاق او بود و نقش '''عبدالقادر حلمی''' این بود که ماشینی را که به بیمارستان برده، با ماشین دیگری که ''نجیب گویفل'' را به محلی که در حال فرار بود منتقل و جایگزین کند.


==مشارکت وی در قاچاق نجیب گویفل==
== ارتباط حسن البنا و اخوان ==  
پس از صدور تصمیم انحلال [[اخوان‌المسلمین]] در سال 1948 م، مردان اخوان در سراسر کشور دستگیر شدند و خشونت دستگیری پس از کشته شدن محمود ''فهمی النقرشی''، نخست‌وزیر، افزایش یافت!
با توجه به این شرایط سخت، تمام حرکات [[حسن البناء|حسن البنا]] تحت نظر بود و طبیعی بود که استاد المرشد در اداره امور گروه، یکی از برادران را جانشین خود کند، لذا استاد را برگزید و ''احمد حسن الباقوری'' و ایشان را مأمور کرد تا مخفیانه او را احضار کند و این مسئولیت در حضور او بر عهده او گذاشته شد.


پس از تصمیم انحلال این گروه در 8 دسامبر 1948 با کشته شدن النقرشی در 28 همان ماه و ابراهیم عبدالهادی نخست وزیری را به دست گرفت و اقدام به دستگیری و شکنجه همه اخوان کرد. که باعث شد گروهی از آنها ترتیب قتل او را بدهند، اما این تلاش شکست خورد و نجیب گویفل دستگیر شد.
=== مشارکت وی در انتقال سلاح‌ها ===
[[اخوان‌المسلمین|اخوان]] در سازماندهی و آماده‌سازی انقلاب با افسران آزاد شرکت داشت و جلساتی برای هماهنگی بین آنها تدارک دیده بود و ایشان از تیم اخوان مسئول هماهنگی و توافق بر سر مراحل راه‌اندازی انقلاب و آمادگی برای آن بود. وی برای هماهنگی دائماً با افسران آزاد در تماس بود. ارتباط و هماهنگی بین کمیته جدید اخوان، [[جمال عبدالناصر]] و افسران آزاد اخوان غیرمسلمان ادامه یافت و تماس‌ها بین دو تیم افزایش یافت.


آقای حسن عشماوی به دنبال قاچاق او بود و نقش آقای عبدالقادر حلمی معطوف به انتظار در جای دیگری در خودرو بود که نجیب گویفل را به محلی که در حال فرار بود منتقل کرد.
== با اخوان در زندان‌ها ==  
 
ایشان در ژانویه 1954 م، زمانی که اختلاف بین [[اخوان‌المسلمین]] بالا گرفت و دولت مصمم شد [[اخوان‌المسلمین]] را در 13 ژانویه 1954 م، منحل کند، با برادرانش و برخی از اخوان دستگیر شدند. و پس از آزادی با برادرانش به [[کویت]] سفر کرد.
برنامه این بود که ماشینی را که او را از بیمارستان برده بود با ماشین دیگری که برادر عبدالقادر حلمی راننده آن در آتش سوزی بولق در آن منتظر بود، جایگزین کرد و در همان جاده به سمت روض الفرج رفت تا سوار شود. به او.
==ارتباط امام البناء و اخوان==
== درگذشت ==
 
ایشان در روز یکشنبه در سال 1974 م، درگذشت.  
 
پس از صدور تصمیم انحلال [[اخوان‌المسلمین]] در سال 1948، مردان اخوان در سراسر کشور دستگیر شدند و خشونت دستگیری پس از کشته شدن محمود فهمی النقرشی، نخست وزیر، افزایش یافت! .
 
راهنمای اخوان با دو تن از اعضای اداره ارشاد، آقای احمد حسن البقوری و مرحوم منیر الدالّه، آزاد بود.
 
با توجه به این شرایط سخت، تمام حرکات استاد البنا تحت نظر بود و طبیعی بود که استاد المرشد در اداره امور گروه، یکی از برادران را به عنوان یکی از برادران جانشین خود کند، لذا استاد را برگزید. احمد حسن الباقوری و پروفسور عبدالقادر حلمی را مأمور کرد تا مخفیانه او را احضار کند و این مسئولیت در حضور او بر عهده او گذاشته شد.
 
==عبدالقادر حلمی در هیئت الحدیبی==
 
مرحله بعد از البناء به دلیل ترور مرشد و برخورد خشونت آمیز دولت با [[اخوان‌المسلمین]] با بی ثباتی همراه بود، حتی اگر با تغییر حکومت اوضاع ثابت بود، اخوان به انتخاب راهنما برای موفقیت پرداخت. البناء، تعامل با جریان حوادث، آماده سازی و هماهنگی با افسران آزاد برای انجام انقلاب.
 
1- مشارکت وی در انتخاب الحدیبی به عنوان راهنمای گروه بعد از البناء
 
استاد منیرالدّله تلاش کرد تا در مورد انتخاب جانشین امام البناء به عنوان راهنمای گروه، برای دفع فتنه و حفظ اختلاف نظر جمع کند.
 
پروفسور عبدالقادر حلمی نیز برای شرکت در این جلسه دعوت کرد و استاد منیرالدّله آنچه را که مربوط به خود و فکر همه اخوان است به چهار برادر گفت و آنها را به توافق بر سر انتخاب یکی از آنها دعوت کرد وگرنه بهتر است که آنها را انتخاب کنند. توافق کردند که شخص دیگری غیر از آنها او را معرفی کنند و چون در مورد یکی از آنها به توافق نرسیدند، به آنها پیشنهاد داد که استاد حسن الهدیبی، مشاور دیوان عالی کشور، مسئولیت را بر عهده بگیرد و او تصمیم گرفت.
 
پروفسور عبدالقادر حلمی به ما نشان می دهد که در این دیدار چه گذشت و می گوید:
 
جلسه فوق در اوایل دهه 1950 برگزار شد و آقای منیرالدله سخنرانی کردند و حدود ساعت نه و نیم شب شروع شد و تا نیمه شب ادامه داشت و آقای منیر سخنرانی خود را با طرح مسئله با ابعاد و ابعاد مختلف آغاز کرد. صفوف اخوان و انشعاباتی که ممکن است اتفاق بیفتد که بدترین اثر را بر گروه خواهد گذاشت، حداقل بین آنها کینه به ارث می رسد و آنها را دفع می کند که با بقیه احزاب فرقی نمی کند، هرچند خطر. این مسائل برای احزاب اندک است، زیرا منشأ آنها اغلب به انگیزه ها و منافع شخصی است که اعضای آن در حال کاندیداتوری هستند یا حتی منافع حزبی که به آن تعلق دارند، اما در مورد اخوان فرق می کند، بنابراین اهانت به آنها صحیح نیست، فرض بر این است که هیچ کس در این امر منفعتی ندارد، مگر چیزی که آنها را به خدا نزدیک کند.
 
2- مشارکت وی در انتقال سلاح های مورد استفاده در انقلاب
 
محمود عبدالحلیم در کتاب خود (اخوان‌المسلمین: وقایعی که تاریخ سازند) درباره نقش عبدالقادر حلمی و اخوان در تامین سلاح هایی که افسران آزاد در انقلاب استفاده خواهند کرد می گوید: در 26 ژانویه 1952 آتش سوزی قاهره. .. عبدالناصر با وحشت نزد ما آمد و از ما خواست که به دنبال جایی برای مخفی شدن بگردیم. سلاح ها در آن بود و آنها را در مدرسه سلاح های سبک مجدی حسنین پنهان می کرد و از اینکه می ترسید مقامات مدرسه را جستجو و آنها را پیدا کردند.
 
فوراً توافق حاصل شد. و اخوان - رحمه الله - منیرالدّله و حسن الاشماوی به همراه برادران عبدالقادر حلمی مستشار فعلی در کویت و صالح ابورقاق مشاور. در اتحادیه عرب، خودروهای خود را به سمت دروازه شماره (6) که مجدی حسنین منتظر آنها بود، رساندند و سلاح‌های داخل خودروهای خود را به خانه عبدالقادر حلمی در ابتدای خیابان الحرام منتقل کردند. غروب، جمال عبدالناصر آمد و توصیه به انتقال اسلحه به روستا کرد، انتخاب بر عهده عزت حسن الاشماوی در الشرقیه افتاد. زیر زمین سه متر و دیوارهای آن با عایق آزبست در برابر آتش و رطوبت پوشیده شده است.
 
انبار را در زیر گاراژی در ملک حفر کردیم. جز من، مرحوم حسن الاشموی، مرحوم منیرالدّله، صالح ابورقاق و عبدالقادر حلمی، هیچکس از مکان آن اطلاعی نداشت.
مشارکت در ترتیبات انقلاب با افسران آزاد
 
اخوان در سازماندهی و آماده سازی انقلاب با افسران آزاد شرکت داشت و جلساتی برای هماهنگی بین آنها تدارک دیده شد و مشاور عبدالقادر حلمی از تیم اخوان مسئول هماهنگی و توافق بر سر مراحل راه اندازی انقلاب و آمادگی برای آن بود. با افسران آزاد با اخوان: صالح ابورقیق، حسن عشماوی، و منیرالدلا، و محمود عبدالحلیم و صلاح شادی.
 
مشاور عبدالقادر حلمی یکی از اخوان بود که برای هماهنگی دائماً با افسران آزاد در تماس بود.ارتباط و هماهنگی بین کمیته جدید اخوان، عبدالناصر و افسران آزاد اخوان غیرمسلمان ادامه یافت و تماس ها بین دو تیم افزایش یافت. آخرین روزهای قبل از انقلاب، شما به راهنمای عمومی حسن الهدیبی رحمه الله از هر چه در خانه آنها و بین عبدالناصر می گذرد آگاه کنید.
 
برادران: صلاح شادی، حسن الاشماوی، عبدالقادر حلمی، فرید عبدالخالق گاهی در آپارتمان عبدالقادر حلمی با جمال عبدالناصر ملاقات می کردند. تا پیام راهنما حسن الهدیبی را که به اسکندریه سفر کرده بود به او برسانند.
 
این برادران تأیید رهبر را گرفتند و در خانه عبدالقادر حلمی با عبدالناصر ملاقات کردند و حلمی از اتفاقات آن دیدار چنین می گوید: «ما با جمال عبدالناصر ملاقات کردیم و من برای او توضیح دادم. دیدگاه راهنما به تفصیل عبدالناصر همه رزروها را تایید کرد راهنما قبولش را تایید کرد و اینکه قبلا با ما توافق شده بود..."!!
 
استاد محمد حمید ابوالنصر، راهنمای عمومی سابق، درباره دیدارهای اخوان با افسران آزاد می گوید: این ملاقات ها گاهی در منزل برادر استاد عبدالقادر حلمی و گاهی در منزل آقایان بود. برادر، پروفسور منیر الدالّه، خزانه دار اخوان‌المسلمین و تعدادی از برادران در این جلسات با ایشان شرکت داشتند که از جمله مسئولین ذکر شده است: برادر پروفسور صلاح شادی که مسئول واحدهای نظامی اخوان‌المسلمین است، اخوان پروفسور حسن الاشماوی، وکیل و افسر [[جمال عبدالناصر]] به عنوان یکی از مقامات مسئول افسران اخوان در ارتش، این رابطه عمیق تر شد.
 
صالح ابورقق گوید: عبدالناصر و کمال الدین حسین نزد ما آمدند و ما را ملاقات کردند. من و صلاح شادی، مرحوم حسن الاشموی، فرید عبدالخالق و عبدالقادر حلمی.. او ما را از قصد حمل خبر داد. پس از پیروزی انقلاب، اخوان قدرت را در دست می گیرد. راهنما در آن زمان در اسکندریه بود. اما او اصرار داشت که نظر خود را سریع بداند و اعلام کرد که روزی نهضت را به این منظور به تعویق خواهد انداخت.
 
در واقع من به همراه حسن الاشماوی، عبدالقادر حلمی و فرید عبدالخالق به اسکندریه سفر کردیم و با راهنما ملاقات کردیم و او از ما خواست تا جمال عبدالناصر را از تأیید، حمایت و حمایتش از انقلاب مطلع کنیم. برای اینکه انگلیسی ها برای مقاومت در برابر آن دخالت نکنند... به قاهره برگشتیم و صلاح شادی با عبدالناصر تماس گرفت و از او دعوت کرد صبح روز بعد به آپارتمان عبدالقادر حلمی بیاید.
 
در 22 ژوئیه عبدالناصر با او کمال الدین حسین آمد و پیام را به او رساند. و در همان مکان و زمان، 31 تیر 1331 خورشیدی، در خانه عبدالقادر حلمی، صلاح شادی مدت کوتاهی با عبدالناصر خلوت کرد. که قبل از برداشتن این گام سرنوشت ساز با خدا بیعت کردند و شاهد خدا بودند بر این عهد فاتحه بخوانید.....» و انقلاب در 3 تیر 1331 خورشیدی به وقوع پیوست. هماهنگی بین عبدالناصر و اخوان‌المسلمین
 
4- عبدالقادر حلمی و گفتگو با افسران آزاده بعد از انقلاب
 
مشاور عبدالقادر حلمی مورد اعتماد مشاور الهدیبی و یکی از معدود برادرانی بود که بعد از انقلاب دائماً با افسران آزاد در تماس بود و جلسات زیادی بین آنها در خانه وی به نمایش گذاشته شد.
 
استاد محمود عبدالحلیم از صالح ابورقاق سخنان او را در مورد اوایل انقلاب نقل می کند و می گوید: و انقلاب به موفقیت رسید ... مردان اخوان در شب انقلاب از تأسیسات محافظت کردند ... اولین ملاقات بین عبدالناصر و راهنما حسن الهدیبی در 28 ژوئیه برگزار شد. عبدالناصر به خانه من آمد، جایی که راهنما، عبدالقادر حلمی، حسن الشماوی و صلاح شادی منتظر او بودند. تمام شده است .
 
در میان بحث هایی که بعد از انقلاب بین اخوان و افسران آزاد صورت گرفت، [[جمال عبدالناصر]] از اخوان خواست به هیئت تحریریه ای که او تأسیس کرده بود بپیوندد و وقتی اخوان از آن امتناع کرد، عبدالناصر خواستار برگزاری جلسه کاری با اخوان شد. خانه عبدالقادر حلمی.. خانه ای که شاهد جلسات زیادی بود. جمال عبدالناصر به همراه عبداللطیف البغدادی، کمال الدین حسین، مرحوم عبدالحکیم عامر و احمد انور که در آن زمان فرمانده پلیس نظامی بود، از اخوان در این جلسه حضور داشتند: محمد حامد ابوال -نصر، صالح ابورقق، فرید عبدالخالق، و البته عبدالقادر حلمی، که ما را به ناهار دعوت کردند. و بعد از اینکه کار او را تمام کردیم، عبدالناصر نشست و در مورد هیئت تحریریه و تمایلش به ادغام اخوان‌المسلمین صحبت کرد. درون آن یک سازمان قوی باشد. از طرف اخوان هم رد شد.
=با اخوان در زندان ها=
 
مشاور عبدالقادر حلمی در ژانویه 1954، زمانی که اختلاف بین [[اخوان‌‌المسلمین]] بالا گرفت و دولت تصمیم گرفت [[اخوان‌المسلمین]] را در 13 ژانویه 1954 منحل کند، با برادرانش در میان گذاشت. مشاور الحدیبی و برخی از اخوان دستگیر شدند. از جمله صدراعظم عبدالقادر حلمی و همچنین برادران: منیر الدلا و حسن الاشماوی و صالح ابورقاق، فرید عبدالخالق، صلاح شادی و سایر اعضای مجلس مؤسسان، همه آنها در سلول های زندان نظامی ... کیفرخواست این بود که راهنما و کسانی که همراه او دستگیر شده بودند برای انگلیسی ها کار می کردند.
 
او پس از نمایش منشیه در سال 1954 به همراه برادرانش به زندان افتاد و بر عهد و پیمان خود صبورانه ماندگار شد تا اینکه در دهه هفتاد با برادرانش بیرون رفت و به کویت سفر کرد.<br>
 
=درگذشت=
مشاور عبدالقادر حلمی در روز یکشنبه 29 بهمن 1390 درگذشت. راهنمای عمومی دکتر محمد بدیع و استاد پیشین استاد محمد مهدی عاکف به سوگ او نشستند. مراسم تشییع پس از آن انجام شد. نماز ظهر امروز از مسجد امام در خیابان مکرم عبید شهر نصر.


=منبع=
== منابع ==
* ر.ک: مدخل عبد القادر حلمی در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].


*ر.ک: مدخل عبد القادر حلمی در ویکی‌اخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.].
{{مصر}}


[[رده: شخصیت‌ ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده: شخصیت ‌های مسلمان]]
[[رده:شخصیت‌های مسلمان]]
[[رده: شخصیت ‌های اخوان‌ المسلمین]]
[[رده:اخوان المسلمین]]
[[رده: مصر]]
[[رده:اعضای اخوان المسلمین]]
[[رده:مصر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۸

عبدالقادر حلمی
عبدالقادر حلمی.jpg
اطلاعات شخصی
سال تولد1905 م، ۱۲۸۳ ش‌، ۱۳۲۲ ق
محل تولدمصر
سال درگذشت1974 م، ۱۳۵۲ ش‌، ۱۳۹۳ ق
محل درگذشتمصر
دیناسلام، اهل‌سنت
فعالیت‌هاهمکاری با اخوان‌المسلمین

عبدالقادر حلمی یکی از اعضای ادارۀ ارشاد، از نسل اول اخوان‌المسلمین، که دوره‌های وکالت را از زمان حسن البنا تا پایان عمرش سپری کرده است. از زمانی که به اخوان پیوست با برادرانش در تنظیم انقلاب 25 ژانویه 2011 م، همکاری داشت. در برخی از رویدادهای بزرگی که اخوان تجربه کرده بود، شرکت داشت. اگرچه او یکی از رهبران اخوان بود که با افسران آزاد هماهنگ کرد تا مقدمات انقلاب 25 ژانویه فراهم شود و بسیاری از دیدارهای اخوان و افسران آزاد قبل و بعد از انقلاب با مشارکت او انجام شده است. اطلاعات بسیار اندکی از ایشان در دست است که برای نشان دادن مقام او و روشن کردن تلاش‌های او کافی نیست، به جز اطلاعات افرادی از اخوان که با او کار می‌کردند. وی قاضی بود. و شاید این همان چیزی بود که در توجه به تجارت و کمتر صحبت کردن و دور ماندن از کانون توجه، چه کنفرانس و چه روزنامه، در زندگی او تأثیر داشت. او تقریباً در اوایل دهه بیست قرن بیستم به دنیا آمد و این مرد تقریباً تا پایان دهه هشتاد خود در آرامش زندگی کرد و بی سر و صدا از دنیا رفت.

همکاری با اخوان

او در اوایل جوانی در زمان حسن البناء به دعوت اخوان پیوست که برخی از امور خاص را که بر عهدۀ مردان وفادار گذاشته شده بود به او سپردند از جمله:

مشارکت در فرار حسین توفیق

حسین توفیق، امین عثمان، مأمور انگلیسی‌ها را کشت و با وجود اینکه حسین توفیق متعلق به اخوان‌المسلمین نبود، کار او برای کشور باعث شد که اخوان با او همدردی کنند و سعی کنند او را قاچاق کنند. در مورد میزان احتمال پنهان شدن حسین توفیق و با هماهنگ کردن فرار او از مصر، سخن بسیار است. در واقع، اخوان‌المسلمین توانست در قاچاق آن شرکت کند، صالح ابورقاق می‌گوید: ما حسین توفیق را پس از متهم شدن به ترور و امین عثمان، که رئیس‌جمهور انور سادات نیز در ترور آن متهم شده بود، کاملاً از چشمان پلیس پنهان کردیم. عبدالقادر حلمی یکی از شرکت‌کنندگان در قاچاق حسین توفیق در خانه صالح ابورقاق صدراعظم بود که برای سکونت وی تعیین شده بود و تنها صلاح شادی، حسن عشماوی و عبدالقادر حلمی حضور داشتند.

مشارکت در قاچاق نجیب گویفل

پس از تصمیم انحلال این گروه در 8 دسامبر 1948 م، با کشته شدن النقرشی در 28 همان ماه و ابراهیم عبدالهادی نخست‌وزیری را به دست گرفت و اقدام به دستگیری و شکنجه همه اخوان کرد. که باعث شد گروهی از آنها ترتیب قتل او را بدهند، اما این تلاش شکست خورد و نجیب گویفل دستگیر شد.

آقای حسن عشماوی به دنبال قاچاق او بود و نقش عبدالقادر حلمی این بود که ماشینی را که به بیمارستان برده، با ماشین دیگری که نجیب گویفل را به محلی که در حال فرار بود منتقل و جایگزین کند.

ارتباط حسن البنا و اخوان

پس از صدور تصمیم انحلال اخوان‌المسلمین در سال 1948 م، مردان اخوان در سراسر کشور دستگیر شدند و خشونت دستگیری پس از کشته شدن محمود فهمی النقرشی، نخست‌وزیر، افزایش یافت! با توجه به این شرایط سخت، تمام حرکات حسن البنا تحت نظر بود و طبیعی بود که استاد المرشد در اداره امور گروه، یکی از برادران را جانشین خود کند، لذا استاد را برگزید و احمد حسن الباقوری و ایشان را مأمور کرد تا مخفیانه او را احضار کند و این مسئولیت در حضور او بر عهده او گذاشته شد.

مشارکت وی در انتقال سلاح‌ها

اخوان در سازماندهی و آماده‌سازی انقلاب با افسران آزاد شرکت داشت و جلساتی برای هماهنگی بین آنها تدارک دیده بود و ایشان از تیم اخوان مسئول هماهنگی و توافق بر سر مراحل راه‌اندازی انقلاب و آمادگی برای آن بود. وی برای هماهنگی دائماً با افسران آزاد در تماس بود. ارتباط و هماهنگی بین کمیته جدید اخوان، جمال عبدالناصر و افسران آزاد اخوان غیرمسلمان ادامه یافت و تماس‌ها بین دو تیم افزایش یافت.

با اخوان در زندان‌ها

ایشان در ژانویه 1954 م، زمانی که اختلاف بین اخوان‌المسلمین بالا گرفت و دولت مصمم شد اخوان‌المسلمین را در 13 ژانویه 1954 م، منحل کند، با برادرانش و برخی از اخوان دستگیر شدند. و پس از آزادی با برادرانش به کویت سفر کرد.

درگذشت

ایشان در روز یکشنبه در سال 1974 م، درگذشت.

منابع

  • ر.ک: مدخل عبد القادر حلمی در ویکی‌اخوان؛ ikhwanwiki.com..