پاکستان
پاکستان | |
---|---|
نام رایج | پاکستان |
نام کامل | جمهوری اسلامی پاکستان |
پایتخت | اسلام آباد |
تعداد جمعیت | ۲۲۸,۹۳۵,۱۴۵ |
دین | اسلام |
زبان | اردو |
پاکستان کشوری است با نظام سیاسی جمهوری اسلامی و با جمعیت اکثریت مسلمان در جنوب آسیا که در سال ۱۳۲۶شمسی (۱۹۴۷ میلادی) در پی استقلالطلبی مسلمانان و جدایی از کشور هند تشکیل شد. مردم این کشور از اقوام متعددی تشکیل شدهاند.
نام پاکستان
نام پاکستان (paːkɪst̪aːn) (پاک + ستان) به زبانهای اردو و فارسی یعنی سرزمین پاکی. این نام نخستین بار در سال ۱۳۱۲ (۱۹۳۳) توسط چودهاری رحمت علی که آن را در نشریه «امروز» یا «هرگز» منتشر کرد، بهکار برده شد. این نام به عنوان سرواژه از نامهای سرزمینهای اصلی اسلامی مربوط به هند غربی ساخته شدهاست. به طور رسمی این کشور به عنوان قلمرو پاکستان در سال ۱۳۲۶ (۱۹۴۷) بنا نهاده شد و در سال ۱۳۳۶ (۱۹۵۷) به «جمهوری اسلامی پاکستان» تغییر نام داد. پاکستان را بخصوص در شبه قاره هند معمولاً با نام مخفف «پاک» میشناسند.
جمهوری اسلامی پاکستان از ترکیب حروف ایالتهای زیر به دست آمدهاست:
- پ از حرف اول ایالت پنجاب؛
- ا از حرف اول ایالت سرحد شمال غرب؛ (که حالا بنام خیبر پختونخوا مبدل کردیده است)
- ک از حرف اول ایالت کشمیر؛
- س از حرف اول ایالت سند؛
- تان از حروف انتهایی ایالت بلوچستان[۱].
تاریخچه
پاکستان با نام رسمی جمهوری اسلامی پاکستان (به زبان اردو: اسلامی جمهوریۂ پاکستان)، کشوری در آسیای جنوبی واقع در غرب شبه قاره هند است. این کشور در جنوب مرز آبی هزار کیلومتری با دریای عمان دارد و از غرب با ایران، از شمال با افغانستان، از شرق با هندوستان، و از شمال شرق با چین هممرز است.
مساحت پاکستان ۸۸۱٬۹۱۳ کیلومترمربع و جمعیت آن ۲۲۸، ۹۳۵، ۱۴۵ نفر است. پایتخت آن اسلامآباد و بزرگترین شهر آن کراچی نام دارد. زبان رسمی پاکستان انگلیسی و اردو است. دین رسمی جمهوری فدرال پاکستان اسلام است و در میان کشورهای اسلامی، دومین کشور از نظر تعداد مسلمانان محسوب میشود.
۹۷ درصد مردم پاکستان را مسلمانان تشکیل میدهند که از این تعداد ۷۷٪ سنی و ۲۰٪ شیعه هستند. در حدود ۳ درصد از جمعیت این کشور پیرو سایر ادیان هستند. بزرگترین اقلیتهای دینی این کشور مسیحیان و هندوها میباشند[۲].
این منطقه تاریخ کهنی از زندگی و تمدن را داراست که شامل تمدن دره سند میشود. علاوه بر این، این کشور تا مدتها تحت سلطه دولتهای ایرانی بود و همین مسئله باعث گسترش فرهنگ هندواسلامی و هندوایرانی در این کشور شد به طوری که اشتراکات فرهنگی بسیار زیادی با ایران دارد حتی سرود ملی این کشور نیز فارسی-عربی است و به راحتی برای فارسی زبانان قابل فهم است.
این کشور در سال ۱۹۴۷ به عنوان یک دولت و کشور جدید از هند مستقل شد. در سال ۱۹۷۱ جنگ داخلی به جدایی پاکستان شرقی با نام بنگلادش از این کشور منجر شد. از زمان استقلال، جمهوری فدرال پاکستان دورههای رشد نظامی و اقتصادی و همچنین بیثباتی را هنگام جدا شدن بنگلادش از خود، گذراندهاست. جمهوری فدرال پاکستان از لحاظ بزرگی نیروهای مسلح در رده هفتم جهان است. پاکستان هفتمین کشور جهان بر پایه تعداد نیروهای نظامی دائمی است، این کشور از قدرتهای هستهای و از کشورهای دارای سلاح هستهای و و تنها کشور اسلامی دارنده آن است.
ناحیه کشمیر مورد ادعای هند و پاکستان است. هر دو کشور بهطور جداگانه بخشهایی از این منطقه را اداره میکنند و این مناطق توسط خط کنترل از هم جدا شدهاند. این مناطق از زمان استقلال پاکستان، مورد منازعه هند و پاکستان بوده و چند دفعه باعث درگیری بین دو کشور شده است هند این مناطق را جزئی از خود میداند در صورتی که این مناطق مسلمان نشین است و پاکستان خواستار آزادی و یا الحاق به خاک خود شده است گاندی رهبر هند نیز در زمان حیاتش خواستار این بود که خود مردم کشمیر خود تصمیم بگیرند به کدام کشور الحاق میشوند اما اکنون دولت هند برای منافع بسیار زیاد این مناطق از انتخابات سرباز میزند. علاوه بر این در این بین بیش از ۱۱ هزار زن مسلمان مورد تجاوز توسط سربازان ارتش هند قرار گرفتهاند[۳] و در سال ۲۰۱۶ تجاوز مرد هندی به دختر ۸ سالهای خشم دولت و مردم پاکستان، کشمیر و تمام مردم و کشورهای مسلمان را برانگیخت، احزاب وکشورهای مختلف اسلامی بارها خواستار رسیدگی نهادهای حقوق بشری به مسئله کشمیر شدهاند اما تاکنون بینتیجه بوده است.
جمهوری فدرال پاکستان بر اساس برآورد سال ۲۰۲۰ با بیش از ۲۲۰ میلیون نفر جمعیت، پنجمین کشور پرجمعیت دنیا و پرجمعیتتر از کشور پهناوری مانند برزیل است. این کشور، جمهوری پارلمانی فدرال است و از ۴ ایالت و چهار قلمرو فدرالی تشکیل میشود. جمهوری فدرال پاکستان هم از نظر زبانی و قومی و هم از نظر جغرافیایی کشور متنوع است. در شهریور ماه ۱۳۹۴ دیوان عالی جمهوری فدرال پاکستان با صدور حکمی، زبان اردو را به عنوان زبان اداری این کشور اعلام کرد[۴].
نظام سیاسی پاکستان
ساختار حکومت پاکستان به قرار ذیل است:
قوة مجریه
قوه مجریه متشکل از رئیس جمهور، نخست وزیر، کابینه و شورای امنیت ملی است. رئیس جمهور را هیأتی متشکل از اعضای سنا، مجلس ملی و اعضای مجالس إیالتی برای یک دوره ۵ ساله انتخاب میکنند و تنها میتواند برای دو دورة متوالی انتخاب شود. طبق قانون اساسی پاکستان، رئیس جمهور باید مسلمان باشد.
قوه مقننه
قوه مقننه متشکل از دو مجلس ملی و سنا است.
مجلس ملی
مجلس ملی متشکل از 217 کرسی است که 207 کرسی آن متعلق به مسلمانان و 10 کرسی دیگر متعلق به اقلیتهای مذهبی (مسیحیان، هندوها، سیکها، بوداییها، احمدیان، جوامع فارسی و سایر غیر مسلمانان) میباشد. کرسیهای این مجلس بین 4 ایالت پاکستان و مناطق قبیلهای تحت حکومت فدرال و پایتخت تقسیم میشوند. در اصلاحیههای بعدی قانون اساسی پاکستان، علاوه بر کرسیهای مزبور، تعداد 20 کرسی نیز برای زنان در نظر گرفته شده است[۵]. که بر این اساس، مجلس ملی دارای 237 کرسی خواهد بود.اعضای مجلس ملی، توسط کسانی که 21 سال به بالا داشته باشند، برای مدت 5 سال انتخاب میشوند[۶].
مجلس سنا
مجلس سنا متشکل از 87 عضو است که توسط اعضای مجالس ایالتی، نمایندگان مناطق قبیلهای تحت مدیریت حکومت مرکزی، پایتخت کشور طبق فرمان رئیس جمهور، و علماء و متخصصان از اعضای مجالس ایالتی انتخاب میشوند. دوره نمایندگی اعضاء مجلس سنا 6 سال است[۷].
حکومت محلی و سیستم مجالس قانونگذاری
در هر یک از ایالتها، اعضای مجالس ایالتی را مردم برای یک دوره پنج ساله انتخاب میکنند. رئیسالوزرا را نیز مجلس ایالت انتخاب میکند و فرماندار هر ایالت نیز توسط رئیس جمهور انتخاب میشود.
قوه قضائیه
قوه قضائیه پاکستان شامل دیوان عالی، دیوانهای عالی ایالتی و دیگر دادگاههایی است که صلاحیت رسیدگی قضایی به امور جنایی و مدنی را دارند. رئیس جمهور علاوه بر انتصاب رئیس دیوان عالی، رئیس قضات را نیز تعیین میکند. دیگر قضات داد گاه عالی، پس از مشورت رئیسجمهور با رئیس قضات از سوی شخص رئیسجمهور منصوب میشوند.
مجموعههای مرتبط یا زیر نظر قوه قضائیه:
دادگاه فدرال شریعت
دادگاه فدرال شریعت متشکل از هشت قاضی مسلمان است که شامل یک رئیس قضات (از سوی رئیس جمهور) و سه قاضی از طبقه علما و نخبگان اسلامی است. این دادگاه درباره مطابقت یا عدم تطابق قوانین با اسلام تصمیمگیری مینماید. هرگاه یک قانون آشکارا با اسلام تضاد داشته باشد، رئیس جمهور (چنانچه قوانین فدرال باشد)، یا فرماندار (در اموری که قانون مربوط به قوانین ایالتی باشد)، موظف خواهند بود که این قانون را با اسلام هماهنگ نمایند.
دادگاههای ویژه
همچنین دادگاههای ویژهای مانند دادگاههای مواد مخدر، کار، مالی و خلافکاریهای بانکی، دادگاههای ویژه تروریستها و عملیات تروریستی نیز وجود داشته و به فعالیت مشغولند.
اداره حسبه
اداره حسبه یا محتسب نیز در بسیاری از مناطق مسلماننشین برای تضمین اینکه هیچ تخلفی نسبت به شهروندان صورت نگیرد، تاسیس شده است. اعضای این اداره را رئیس جمهور به مدت چهار سال انتخاب میکند[۸].
نظام اقتصادی پاکستان
نظام اقتصادی پاکستان مختلط و در حال توسعه است. معضلات اقتصادی این کشور اساساً از سه عامل نظام زمینداری فئودالی، تخصیص نامتوازن منابع مالی و ثروت کشور به امور نظامی و دفاعی و بار سنگین بدهیهای خارجی نشأت نمیگیرد. داراییهای اقتصادی به ویژه زمین به طرز نابرابری توزیع شده است. رهبران سیاسی و فئودالهای نظامی بخش عمدهای از زمینهای زراعی را در انحصار خود دارند. درگیری نظامی با هند به ویژه درباره مسئله کشمیر و استمرار مسابقه تسلیحاتی پرهزینه با هند به اقتصاد کشور آسیب جدی وارد کرده است. با تغییراتی که پس از دهه 1370ش/1990 در نظام بینالمللی کمکهای خارجی پدید آمد، این کمکها که عمدتاً به دلیل فضای جنگ سرد و قرار داشتن پاکستان در اردوگاه غرب به این کشور سرازیر و اقتصاد آن را سرپا نگه داشته بود، متوقف شد و پاکستان را با بحران بازپرداخت بدهیهای گذشته و ساختار اقتصادی وابسته به کمکهای خارجی مواجه ساخت[۹]. اقتصاد پاکستان عمدتاً بر پایه کشاورزی و صنایع سبک و خدمات استوار است. از این میان کشاورزی با به اشتغال درآوردن 48% نیروی کار (در1997) و تأمین 26% تولید ناخالص داخلی (در 1998) و تأمین بیش از 50% درآمدهای ناشی از صادرات (در1997ـ 1998)، مهمترین بخش اقتصادی به شمار میرود. پنبه برنج (مهمترین محصولات صادراتی)، گندم، ذرت، نیشکر و دانه سویا از محصولات عمده کشاورزی است. بخش صنعت 5ر17% از نیروی کار را به اشتغال درآورده (در 1994ـ1995) و 25% تولید ناخالص داخلی کشور را (در 1997ـ1998) تأمین کرده است[۱۰] صنایع نساجی پیشرفته و منسوجات و پارچههای نخی، سرآمد کالاهای صادراتی پاکستان است و سهم مهمی در تولید ناخالص داخلی و اشتغال زایی دارد و بالغ بر 8ر32% نیروی کار (در 1994ـ1995) در بخش خدمات اشتغال یافته و 3ر49% از تولید ناخالص داخلی (در 1987ـ1998) متعلق به این بخش است. بخش خدمات در 1990ـ1996 سالانه از رشد متوسط 5% برخوردار بوده است[۱۱].
جغرافیا
مساحت پاکستان ۷۹۶,۰۹۵ کیلومتر مربع است و دارای ۶,۷۷۴ کیلومتر مرز از شمال و غرب با افغانستان، از جنوب غرب با ایران، از شمال شرقی با چین و از شرق و جنوب شرق با هند است و از جنوب به اقیانوس هند راه دارد.
جمعیت پاکستان بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۱-۲۰۱۲ میلادی در این کشور ۱۸۰/۷ میلیون تن بوده است[۱۲] و در سال ۲۰۱۴ میلادی، ۱۹۶,۱۷۴,۳۸۰ تن برآورد شده است[۱۳] و از نظر جمعیت هفتمین کشور دنیا است. گروههای عمده قومی پاکستان عبارتند از پنجابی، سندی، پشتون، بلوچی و مهاجر. زبان رسمی این کشور اردو است و انگلیسی کاربرد زیادی دارد. زبانهای پنجابی، سندی، ساراکی، پشتو، بلوچی، هندکو و براهویی رایجترین زبانهای این کشوراند.
تقسیمات کشوری
پاکستان از پنج ایالت، یک منطقهٔ خودمختار قبایلی، یک منطقه فدرال پایتخت (اسلامآباد) و دو منطقه مربوط به جامو و کشمیر تشکیل شدهاست.
- ایالت بلوچستان به مرکزیت کویته؛
- ایالت خیبر پختونخوا به مرکزیت پیشاور (NWFP)؛
- ایالت پنجاب به مرکزیت لاهور؛
- ایالت سند به مرکزیت بندر کراچی؛
- فدرال پایتخت (ناحیه پایتختی اسلامآباد) (IST)؛
- منطقه خودمختار قبایلی؛
- منطقه کشمیر پاکستان (جامو و کشمیر آزاد) به مرکزیت مظفرآباد (AJK)؛
- ایالت گلگت بلتستان به مرکزیت گلگت؛
- ایالت بلوچستان و ایالت خیبر پختونخوا (سرحد شمال غربی)، خود نیز دارای مناطق خودمختار قبایلی هستند که آنها را (Provincially Administered Tribal Areas (PATA گویند[۱۴].
فهرست پایتختها در پاکستان
پایتختهای منطقهای
- کشمیر آزاد/ استان خودگردان مظفرآباد؛
- ایالت بلوچستان/ استان کویته؛
- مناطق قبیلهای فدرال/ ناحیه فدرال[۱۵].
- گلگت-بلتستان/ استان خودگردان گلگت؛
- ناحیه پایتختی اسلامآباد/ ناحیه فدرال/ اسلامآباد؛
- خیبر پختونخوا/ استان پیشاور؛
- پنجاب (پاکستان)/ استان لاهور؛
- ایالت سند/ استان کراچی[۱۶].
شهرهای مهم پاکستان
فیصلآباد
فیصلآباد یکی از شهرهای استان پنجاب در کشور پاکستان است. این شهر در گذشته لیالپور نامیده میشد. فیصل آباد با جمعیت حدود ۲٫۶ میلیون نفر (بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۶) سومین شهر بزرگ پاکستان است. این شهر بهعنوان یک مرکز مهم صنعتی در باختر لاهور در استان پنجاب به شمار میآید.
راولپندی
شهر راولپندی در فلات پوتوار، در نزدیکی پایتخت جمهوری اسلامی پاکستان (اسلامآباد) و در ۲۷۵ کیلومتری شمال غرب لاهور قرار گرفته و یکی از شهرهای استان پنجاب است. این شهر، مهمترین شهر نظامی پاکستان محسوب میشود و پس از سال ۱۹۶۰ که اسلامآباد بنا گردید، به همین منظور انتخاب گردید. شهر راولپندی یکی از مهمترین شهرهای صنعتی پاکستان میباشد و تعداد زیادی از شهرکها و کارخانجات صنعتی را در خود جای داده است. فرودگاه بینالمللی اسلامآباد، در واقع در داخل این شهر واقع شده است و این امر، راولپندی را به یک شهر مهم تبدیل کرده است. این شهر یکی از مراکز مهم تجاری در کل کشور است. جمعیت شهر راولپندی نزدیک به۳٬۰۳۹٬۵۵۰ نفر برآورد شده است که پس از شهرهای کراچی، لاهور و فیصلآباد چهارمین شهر پرجمعیت پاکستان است.
مولتان
مولتان (در اردو: ملتان) یکی از شهرهای استان پنجاب در کشور پاکستان و مرکز ناحیه مولتان است. این شهر در بخش جنوبی استان جای دارد. این شهر با جمعیت ۱٬۴۲۳٬۹۱۹ نفر (برآورد سال ۲۰۰۷) ششمین شهر بزرگ پاکستان به شمار میآید. جمعیت ناحیه مولتان در سال ۱۹۹۸ بالغ بر ۳٫۸ میلیون نفر بوده است.
مولتان به عنوان شهر صوفیان بزرگ و زیارتگاهها شناخته میشود.
حیدرآباد (پاکستان)
حیدرآباد یکی از شهرهای استان سند در کشور پاکستان است. این شهر در گذشته به نام «نرون کوت» شناخته میشد. حیدرآباد در گذشته مرکز استان سند بود و لقب «شهر عطرها» را داشت. هماکنون مرکز ناحیه حیدرآباد است. این شهر پیش از تشکیل کشور پاکستان «پاریس هند» نامیده میشد، چرا که خیابانهای آن هر روز با عطر شستشو داده میشد. این شهر با جمعیت ۱٬۴۲۳٬۹۱۹ نفر (در سال ۲۰۰۷) دومین شهر بزرگ استان سند و هشتمین شهر بزرگ پاکستان است. جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۰، بالغ بر ۱٬۳۴۸٬۲۸۸ بود.
گوجرانواله
گوجرانواله (در اردو: گوجرانوالہ) یکی از شهرهای استان پنجاب در کشور پاکستان و مرکز ناحیه گجران واله است. این شهر با جمعیت بیش از ۱٬۱ میلیون نفر پنجمین شهر بزرگ پاکستان است. نام پیشین این محل «خانپور شانسی» بوده که پس از قدرت گرفتن قوم گُجَر در این ناحیه این شهر به گوجرانواله معروف شدهاست.
پیشاور
پیشاوُر (در زبان پشتو: پښور، در اردو: پشاور) پایتخت استان مرزی شمال غربی کشور پاکستان است.
شهر پیشاور در کناره گردنه معروف خیبر قرار دارد و مرکز بازرگانی، سیاسی و فرهنگی مناطق مرزی و پشتوننشین پاکستان بشمار میآید. در کتیبه کعبه زرتشت شاپور یکم این شهر را جز قلمرو ایران میخواند. شهر پیشاور با قدمتی طولانی و باستانی، حدود ۲۰ کیلومتر طول و ۱۰ کیلومتر عرض از جمله شهرهای مهم پاکستان میباشد. فاصله این شهر تا پایتخت ۱۷۰ کیلومتر میباشد. پیشاور به شهر گلها نیز معروف است و در هر چهار فصل سرسبز و دارای گلهای متنوع است. این شهر دردهانه ورودی دره خیبر که شاهراه قدیمی ارتباط آسیای میانه به شبه قاره هند است واقع شدهاست. شهر پیشاور از دو بخش قدیمی و امروزی تشکیل شدهاست. بخش قدیمی آن که دارای ۲۰ دروازه و به سبک شهرهای پرجمعیت آسیای میانه ساخته شده خانههایی از خشت با کوچههای تنگ و پرپیچ و خم دارد. بخش نوساز شهر که در واقع یک منطقهٔ نظامی است، دارای خانههایی بزرگ و خیابانهایی منظم و پردرخت است و تأسیساتی متعلق به نیروی هوایی ارتش پاکستان در آن قرار دارد.
جمعیت پیشاور از دو گروه عمدهٔ قومی پشتوها ــ کهاکثریت جمعیت شهر را تشکیل میدهند ــ و پیشاوریها ــ که از مردمان بومی این منطقه هستند ــ تشکیل شدهاست. افزون بر این دو گروه قومی، اقوام تاجیک، هزاره و همچنین کولیها نیز در این شهر به سر میبرند. بیشتر مردم این شهر به زبان پشتو سخن میگویند؛ در عین حال، زبانهای فارسی، هندکو، پنجابی و اردو نیز در پیشاور گویشورانی دارد.
فاصلهٔ پیشاور تا گذرگاه مرزی تورخم چهل و پنج کیلومتر و از شهرک مرزی تورخم تا کابل، دوصد و بیست و چهار کیلومتر است. روزانه صدها افغان و دهها کارگر پاکستانی در بزرگراه پیشاور- کابل، رفت و آمد میکنند.
پیشینه
نام پیشاور از زبانهای ایرانی است و به قولی از نام شاپور یکم پادشاه ساسانی که بر این شهر دست یازید و امپراتوری کوشان را پیوست امپراتوری ساسانی کرد اقتباس شده باشداین نام در گویش شمال شرقی پشتو به گونه پَیخاوَر تلفظ میشود. در آغاز بنیادش در دوره کوشانیها نام آن به گونه پوروشاپورا تلفظ میشد و از همان آغاز از کانونهای مهم بازرگانی در جاده ابریشم و همچنین چهارراهی برای گذر فرهنگ شبه قاره هند به آسیای میانه بودهاست. پایتخت تابستانی پادشاهان کوشانی در «کاپیچی» (= کاپیسی یا بگرام) و کابل و پایتخت زمستانی آنان شهر پیشاور بودهاست.
کویته
کُویته مرکز استان بلوچستان در کشور پاکستان است. کویته که در نزدیک مرز افغانستان در قندهار است، دارای جمعیت مختلط قومی بوده که عمدتاً اقوام هزاره، پشتون و بلوچ دران زنگی نموده و تعداد اقوام هزاره که در زمان امیر عبدالرحمان خان از افغانستان مهاجرت نموده بودند، نیز درآنجا سکونت داند که تا امروز به زبان فارسی تکلم مینمایند. نظام حکومتی به شکل فدرالی بیشتر بدست بلوچها بوده و پشتوزبانان از اختیارات کمی برخورداراند.
اما در سالهای اخیر دهه ۹۰ میلادی اتحاد پشتونها بهوسیله تحرک پشتونگرایی که در رأس آن محمود خان اچگزی قرار دارد، تا اندازه آنها حضور خودشان را متجلی نمودهاند. البته این حزب سیاسی قومی موسوم به پشتونخواه ملی عوامی پارتی، از حکومت افغانستان به رهبری حامد کرز به علت پشتون بودن آن حمایت مینماید. بزرگترین اغتشاشات را در بلوچستان درین اواخیر پشتونها و به تعقیب آن در سال ۲۰۰۶ بلوچها داشتند که حکومت مشرف را به چالشهای سختی درگیر ساخت. قتل رهبر بلوچها توسط ارتش پاکستان در درگیریهای اخیر در این ولایت، خشم این طایفه را نسبت به نخبگان پنجاب برانگیختهاست. بلوچستان دارای شهرستانهای کوچک و بزرگ است که عمدهترین آنها، پشین، مستونگ، کچلاک، نورالهی است.
مردم پاکستان
پاکستان بر اساس آمار تخمینی ۱۳۸۷ (۲۰۰۸)، جمعیتی حدود ۱۷۲٬۸۰۰٬۰۰۰ تن دارد. پاکستان ششمین جمعیت بزرگ جهان را داراست که بیشتر از روسیه و کمتر از برزیل است. به علت نرخ رشد بالای جمعیت پاکستان انتظار میرود جمعیت آن در سال ۲۰۲۰ از جمعیت برزیل فراتر رود. نشان دادن جمعیت پاکستان نسبتاً مشکل است و این به علت تفاوتهای آشکار در دقت هر سرشماری و عدم هماهنگی بین بررسیهای گوناگون مربوط به نرخ رشد جمعیت است اما احتمالاً بتوان گفت نرخ رشد جمعیت در دهه ۱۹۸۰ به اوج خود رسید. جمعیت این کشور تاریخ ۱ ژوئیه ۲۰۰۵ حدود ۱۶۲، ۴۰۰، ۰۰۰ تن و نرخ رشد جمعیت نیز ۳۴ در هزار و نرخ مرگ و میر حدود ۱۰ در هزار و نرخ رشد طبیعی جمعیت حدود ٪۴/۲ تخمین زده شد. منابع غیر دولتی و بینالمللی گزارش میدهند که جمعیت کنونی پاکستان حدود ۱۷۰ تا ۱۹۰ میلیون تخمین زده میشود.
زبان اردو زبان پاکستانی و زبان مشترک این کشور است، اما زبان انگلیسی زبان رسمی است که در قانون اساسی پاکستان و در تجارت و همچنین طبقه خاص و تحصیل کرده و شهری و بسیاری از دانشگاهها به کار برده میشود. زبان پنجابی نیز زبان بیش از ۶۰ میلیون نفر است، اما رسمیتی از سوی کشور ندارد. پاکستانیها از نژادها و گروههای قومی متعددی تشکیل یافتهاند که بیشتر آنها از نوع مردم هند و اروپایی هستند و به همین دلیل بسیار متفاوت از افراد بومی ساکن این بخش از شبه قاره هند هستند.
اکثریت پاکستانیها به گروه قومی هندوآریایی تعلق دارند. در حالی که تعداد قابل توجهی از نژادهای ایرانی و تعداد کمتری از دراویدیانها نیز به چشم میخوردند. این گروههای قومی عمده به گروههای قومی کوچکتری تقسیم میشوند. پنجابیها ۴۴٫۶۸٪، پشتونها ۱۵٫۴۲٪، سندیها ۱۴٫۱٪، سرائیکیها ۸٫۳۸٪، مهاجر اردو ۷٫۵۷٪، بلوچها ۳٫۵۷٪ و سایرین ۶٫۲۸٪ جمعیت را تشکیل میدهند.
بیشتر جمعیت پاکستان مسلمان هستند (۷۷٪ سنی و ۱۹٪ شیعه). به علاوه ۱٫۸۵٪ هندو، ۱٫۶٪ مسیحی و ۰٫۰۴٪ سیک نیز در کشور میزیند[۱۷].
خرمای شیرین عید فطر پاکستان
مسلمانان پاکستان نیز مانند دیگر کشورهای مسلمان نشین، روز عید را با اقامه نماز عید فطر و صرف صبحانهای ساده آغاز میکنند. سپس به دیدار بزرگان خانواده میروند و صله رحم را به جا میآورند. البته جشن واقعی عید فطر در پاکستان، از ظهر آن روز شروع میشود. شوهرها و پدرها به فرزندان و همسرانشان عیدی میدهند و خانمهای خانه، غذای خوش طعمی را که به خرمای شیرین شده معروف است، آماده میکنند و همگی با هم به هنگام صرف ناهار، روز عید را جشن میگیرند. تعطیلات عید فطر در پاکستان سه روز است و در آن، مدارس و ادارهها تعطیل میشود و همه به تفریح و شادی میپردازند و بیشتر وقت خود را با اقوام و آشنایان میگذرانند[۱۸].
تاریخ سیاسی
استقلال از هند
کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷م. /۱۳۲۷ش. با جدایی از هند موجودیت مستقلی یافت. استقلال پاکستان ریشه در مبارزات مسلمانان هند از دوران قیام سیداحمد خان در سال ۱۲۷۴ش/۱۸۵۷م داشت. مبارزات مسلمانان هند هنگامی گسترش بیشتری یافت که ملیگرایی هندی در اواخر سده هجدهم و اوایل سده نوزدهم میلادی با حمایت بریتانیا که مسلمانان را عامل اصلی شورشهای آزادیخواهانه هندیان میدانست، شدت بیشتر یافت. در سال ۱۲۸۵ش/۱۹۰۶م حزب مسلم لیگ سراسر هند برای پیگیری خواستههای مسلمانان تشکیل شد و با برآورده نشدن این خواستهها طرح استقلال مسلمانان از سوی این حزب مطرح شد. استقلالخواهی مسلمانان با ریاست محمد علی جناح بر مسلم لیگ وارد مرحله تازهای شد، مرحلهای که به استقلال این کشور در سال ۱۳۲۶ش/۱۹۴۷م انجامید. در این زمان پاکستان به صورت یکی از اعضای جامعه مشترکالمنافع بریتانیا باقی ماند. در پی جدایی پاکستان و درگیریهای شدید هندوها و مسلمانان، حدود هشت میلیون مسلمان از هند به پاکستان مهاجرت کردند[۱۹].
نخستین قانون اساسی این کشور در ۱۳۳۵ش/۱۹۵۶م نگاشته شد. بعد از این تاریخ نیز قانون اساسی این کشور چند بار دستخوش تغییر شد[۲۰] با تصویب قانون اساسی پاکستان، ریاست عالیه انگلستان بر دولت لغو و نظام مستقل جمهوری تصویب شد. [۲۱].
اختلافات مرزی
در سال ۱۹۷۱م. /۱۳۵۰ش. در پی اختلافاتی ایالت بنگال با عنوان بنگلادش از پاکستان جدا شد. کشمیر نیز به منطقه مورد اختلاف هند و پاکستان تبدیل شد. از آن پس کشمیر میان هند و پاکستان تقسیم شد. در حالیکه سرزمین کشمیر ۲۲۲ هزار کیلومتر مربع مساحت دارد بیشتر از دو سوم مساحت آن با نام ایالت جمو و کشمیر، تحت سلطه هندوستان قرار گرفت و یک سوم آن بنام کشمیر آزاد با مساحت ۸۳۷۱۶ کیلو متر مربع تحت سلطه و حاکمیت پاکستان در آمد[۲۲].
پیشینه ورود اسلام
اسلام در نیمه نخست قرن اول ق. حضور خود را در مرزهای هند تثبیت کرد. پیشرفت شتابان اسلام در شبه جزیره عربستان و سپس ایران که به مثابه دروازه هند شمرده میشد، پیام ورود سریع اسلام به هند را برای مردم این سرزمین همراه داشت. نخستین تهاجم مسلمانان به هند در دوران خلیفه دوم رخ داد؛ اما این تهاجم به ورود و استقرار مسلمانان در هند نیانجامید. چندی بعد در پایان سال 38 و آغاز سال 39ق. در دوران حکومت علی بن ابیطالب(علیه السلام) حارث بن مره عبدی داوطلبانه و با اجازه وی به سند رفت و ظفر یافت[۲۳].
افزون بر کسانی که در شهرهایی بزرگ مانند اسلام آباد، کراچی، لاهور و پیشاور زندگی میکنند، برخی ساکنان مناطق قبیلهای نیز میان درهها زندگی میکنند. از جمله این سرزمینها، دره چیترال است که بیشتر ساکنان آن را مسلمانان تشکیل میدهند[۲۴].
ادیان در پاکستان
اهمیت دین اسلام در ساختار حکومتی این کشور نیز بازتاب یافته و نظام سیاسی آن در قانون اساسی که به سال ۱۹۷۳ میلادی به تصویب رسید، جمهوری اسلامی معرفی شده و برای تطبیق قوانین موضوعه با شریعت اسلامی، شورایی با نام «شورای عقاید و احکام اسلامی» تشکیل شد. با این حال بیشتر اقلیتهای دینی در این کشور در مجلس شورای ملی پاکستان نماینده دارند و میتوانند آزادانه آیینهای دینی خود را اجرا کنند. ۹۶٪ از جمعیت پاکستان مسلمان هستند (۷۷٪ سنی و ۱۹٪ شیعه). به علاوه ۱٫۸۵٪ هندو، ۱٫۶٪ مسیحی و ۰٫۰۴٪ سیک نیز در کشور میزیند. اقلیتهای دیگری مانند پارسی (که بازماندگان زرتشتیاناند)، احمدی و بودایی و قادیانی در پاکستان وجود دارند. مذهب بیشتر مسلمانان این کشور سنی و پیرو مذهب حنفیاند و از نظر فکری به سه دسته تقسیم میشوند:
بریلویه
بزرگترین فرقه سنی مذهب در این کشور بریلویها هستند. این فرقه منسوب به «امام احمد رضاخان بریلوی» (۱۹۳۱-۱۸۷۶) است. بریلویه خود را در فقه حنفی و در مذهب کلامی پیرو ماتریدی دانستهاند. بریلویان در عین حال به تصوف نزدیکاند[۲۵].
فرقه دیوبندی
این فرقه نام خود را از روستای دیوبند واقع در هند گرفته که بزرگان این فرقه در مدرسه معروف آن “دارالعلوم دیوبند» تحصیل کردهاند. روحانیان مدرسه دارالعلوم دیوبند، در اعتقادات ماتریدی مذهب و در فقه حنفی مذهباند. در این فرقه، اگرچه بیشتر گروههای صوفی و طرق آنها را احترام میکنند، ولی به طریقه چشتیه عمل میکنند. این گروه در زمره سلفیه به شمار میآیند[۲۶].
اهل حدیث
فرقه دیگری که شباهتهای زیادی با دیوبندیها دارند، اهل حدیثاند که گرایش به وهابیت دارند و مانند آنان تفسیری سختگیرانه از توحید ارائه میدهند.
شیعیان پاکستان
تعداد دقیق جمعیت شیعیان در پاکستان دانسته نیست؛ مهمترین دلیل این موضوع نادیده گرفتن مذهب در سرشماریهای پاکستان است که خود ناشی از سیاست دولت پاکستان در عدم توجه به تفاوت فرقهای با هدف حفظ وحدت دینی است[۲۷]. آنچه به عنوان آمار شیعیان این کشور در منابع مختلف ذکر شده بیشتر بر پایه تخمین و گمانهزنی است. منابع مختلف، نسبت شیعیان پاکستان به کل جمعیت این کشور را متفاوت و تا ۲۵ درصد ذکر کردهاند؛ آنچه از میان آمارهای مختلف صحیحتر به دست میآید رقم تقریبی ۲۰ درصد است. [۲۸]
مذاهب و گرایشهای فکری
مهمترین و پرجمعیتترین گروه شیعیان پاکستان فرقه اثناعشری و پیروان فقه جعفریاند که یکی از مذاهب رسمی در پاکستان شناخته میشود. دیگر فرق شیعه که در پاکستان پیروانی دارند از این قرارند[۲۹]:
بُهره
که اسماعیلیه مستعلیه هستند. بهرهها بیشتر در شهر کراچی و حیدرآباد زندگی میکنند.
خوجههای اثناعشری
پس از جدایی پاکستان و هند در ۱۳۲۶ش/۱۹۴۷م، شماری از خوجههای اثناعشری به همراه دیگر مسلمانان، هند را به مقصد پاکستان ترک کردند. آنان از همان آغاز در کراچی سپس حیدرآباد ساکن شدند و بعدها در شهرهای دیگر این کشور نیز اقامت گزیدند. جمعیت خوجههای اثناعشری پاکستان حدود ۴۲، ۰۰۰ تن است که بیشتر آنان در کراچی زندگی میکنند. این گروه سازمانی به نام«جماعت خوجه پیرهای اثنا عشری کراچی» دارند[۳۰].
آغاخانی
این گروه نیز از اسماعیلیان نزاری هستند که منسوب به آغا خان اول(۱۸۰۰-۱۸۸۱م.) هستند. آغاخانیه پاکستان بیشتر در کراچی، حیدرآباد، ملتان، گلگت و هنزه ساکناند.
نوربخشیه
منسوب به محمد نوربخش از علمای شیعیه صوفی مسلک زمان خود بود که در بلتستان رهبری شیعیان را بر عهده داشت.
ذکری
که به وسیله سید محمد جونپوری (۸۴۷-۹۱۰ق.) که ادعای مهدویت میکرد، بنیانگذارده شد. ذکریهای پاکستان در ایالت بلوچستان در نواحی کیچ مکران، لسبیله، گوادر، تربت و پنج گور زندگی میکنند. [۳۱]
کلامی و اعتقادی
گرایش موسوم به """شیخیه""" یا """موالیه""" که منسوب به شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی است.
گرایش موسوم به """شیعیت خاص""" یا """موحدین""" که در مقابل گرایشهای شیخیه قرار گرفته و به نوعی نماینده مکتب اصولیان شیعه هستند و اصلاحگران شیعی به شمار میآیند و مورد حمایت حوزویان و دانشگاهیان قرار دارند.
پراکندگی شیعیان
ویژگی جغرافیای تشیع در پاکستان، پراکندگی مناطق شیعهنشین در شهرها و روستاهای سراسر پاکستان و عدم تمرکز شیعیان در یک یا چند نقطه از این سرزمین است به طوری که در همه ایالات پاکستان جمعیتهای کوچک و بزرگ شیعه زندگی میکنند[۳۲].
زیارتگاههای شیعیان در پاکستان
""کراچی""" شاه غازی (عبدالله اشتر فرزند محمد نفس زکیه)/ علم عباس (یک علم بزرگ وسط یک چهار راه/ چهارده معصوم (ضریحهای ساخته شده مانند ضریح قبور ائمه)/ منگاپیر
"""حیدرآباد""" قدمگاه مولا علی(ع) (تخته سنگی با نشان دست و پا بر آن)
""تته"" جلوهگاه امامین
"""نوشهر و فیروز""" جلوهگاه امامین
"""سکر"" پیر شیخ شهین بادشاه/ سید محمد مکی(از اولاد جعفر ثانی فرزند امام علی نقی (ع)
"""روهری""" زیارتگاه موی مبارک پیامبر (چند تار موی منسوب به پیامبر)/ متیاری شاه عبداللطیف بتایی(صوفی معروف سند)
"""دادو""" لعل شهباز قلندر (سید عثمان مردی یکی از بزرگان طریقه قلندریه متوفی در ۶۵۹ق.)
"""خیرپور""" درگاه سید بچل شاه/ درگاه شهید بادشاه
"""دیره اسماعیل خان""" شاه حسین شیرازی(یکی از سادات شیرازی)/ بلوت شریف(مزار یکی از سادات نقوی به نام سید علی)
"""پیشاور""" زیارتگاه تههخانی والی(مقبره سید ظفر علی شاه)/
"""پاراچنار""" زیارتگاه شهید عارف حسین حسینی (رهبر سابق شیعیان پاکستان)/ سید میر ابراهیم (جد و پیر اعلای دریواندیها)/ سید فخر عالم
"""هنگو""" در عباس
"""لاهور""" بی بی پاکدامنان/ کربلا گامی شاه
"""ملتان""" سید یوسف شاه گردیزی/ سید شمسالدین سبزواری (از صوفیان اسماعیلی قرن هفتم)/ سخی سلطانپ/ رئیس شیرشاه
"""بکر """ قصر زینب (تمثال روضه حضرت زینب و رقیه)
"""اسلام آباد""" حضرت شاهالله دمنه نقوی بهاکری (از فرزندان سید بدرالدین بکهر)/ سید عبداللطیف بری امام(از اولاد امام کاظم)/ بابا غازی امام مشهدی(از اولیا)
"""راولپندی""" دربار شاه چن چراغ (از سادات موسوی مشهدی)
"""مری"""قلندر بیابانی سید لال حسین کاظمی (از صوفیه)
"""جنگ""" زیارت شاه جیونه
"""لیه""" دری پاک (مسجدی به شکل جمکران)
""هنزه""" بابا غندی
"""نگر""" سید شاه ولی
"""کرمنگ""" زیارت سید علی شاه رضوی (از علمای سادات قرن ۱۲)
"""سکردو""" سید علی/ سید محمود/ قتلگاه
"""کویته""" سید محمود آغا(از علمای سادات معاصر)/ زیارت کوه/ زیارت شهدا(قبور شهدای ۱۹۸۶ که به دست پلیس کشته شدند)/ درگاه فتح پور (قبور دو تن از سادات به نام سید وکیل شاه و سید چیزل شاه)[۳۳]
سیر وحدت شیعه و سنی در پاکستان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بحث وحدت شیعه و سنی بیش از گذشته مورد تاکید رهبران انقلاب قرار گرفت و این موضوع به عنوان یکی از مهمترین اصول انقلاب اسلامی به دیگر کشورهای مسلمان نشین نیز صادر شد. پاکستان از جمله نقاطی بود که درخت وحدت در آنجا ریشه زد و به سرعت بارور شد.
یکی از نقاط عطف وحدت شیعه و سنی در پاکستان سفر آیتالله خامنهای به آنجا در دهه 60 و سخنرانی تاریخی ایشان بود. سید قلبی رضوی کشمیری از فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره نقش آیتالله خامنهای در وحدت شیعیان و اهلتسنن کشمیر میگوید: «از خاطرات نابی که درباره انقلاب و نهضت امام دارم، سفر مبارک مقام معظم رهبری به کشمیر است که اگر خطا نکنم در اواخر سال 1359 یا اوایل 1360 بود... ایشان روز جمعه در نماز جمعه اهل تسنن در مسجد جامع سرینگر شرکت کردند که ما این برنامه را از قبل هماهنگ کرده بودیم. در ابتدا میرواعظ مولوی فاروق - امام جمعه اهل تسنن - نماز جمعه را خواند و آقای خامنهای نیز پشت سر ایشان نماز اقامه کردند. بعد از نماز جمعه، مقام معظم رهبری حدود 15 دقیقه صحبت کردند.»
وی با اشاره به سخنرانی تاریخی آیتالله خامنهای در میان خیل عظیم شیعیان و اهل سنت ادامه میدهد: ایشان در خلال سخنرانی به طور مختصر به آیه و اعتصموا بحبلالله جمیعاً ولاتفرقوا [آل عمران–103] اشاره کردند و درباره وحدت مسلمین و اهمیت وحدت شیعه و سنی صحبت کردند. اثرات این سخنرانی پانزده دقیقهای در تاریخ کشمیر بیش از نگارش دهها کتاب و ماهها سخنرانی بود. ما با چشم خودمان این اثرات را دیدیم. در تاریخ کشمیر نخستین بار بود که یک روحانی شیعه با شخصیتی جهانی به این کشور بیاید و در مسجد جامع اهل تسنن سخنرانی کند. تا قبل از آن روز، شیعه و سنی با هم اختلاف و درگیری شدیدی داشتند. حتی اگر یک شیعه به مسجد سنیها میرفت، مسجد را تطهیر میکردند و میگفتند: یک رافضی وارد مسجد شده و مسجد را نجس کرده است. اما بعد از سخنرانی آقا، این امر رایج شد که شیعیان به راحتی وارد مساجد اهل تسنن میشدند و بدون هیچ ترس و وحشت نماز را پشت سر امامجمعه اهل تسنن میخواندند. متقابلاً سنیها هم به مساجد شیعه میآمدند. این اتحاد و وحدت، محصول آن پانزده دقیقه سخنرانی آقای خامنهای و مصاحبه مطبوعاتی ایشان بود.»
با تأسی از انقلاب اسلامی ایران، حجتالاسلام سید عارف حسینی رهبر شیعیان پاکستان نیز دارای دیدگاه وحدتگرایانه بود. او با جدیت مسئله وحدت شیعه و سنی را دنبال میکرد و اعتقاد فراوانی به این مهم داشت؛ اهمیت کار او زمانی مشخص میشود که بدانیم سید عارف حسینی در زمان و مکانی میزیست که کاملا در مسیر مخالف اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار داشت؛ در کشوری همچون پاکستان، همه سرگرم بحثهای انحرافی، بدعت و مباحث تفرقهافکن بودند. اختلاف بین شیعه و سنی بیداد میکرد و دشمنان نیز به این اختلافات دامن میزدند. در چنین فضایی علامه عارف حسینی ندای وحدت مسلمین را سر داد؛ این همان اندیشهای بود که اغلب علما و مراجع بزرگ بر آن تاکید داشتند و امام خمینی، از جمله شخصیتهای مهم و تاثیرگذاری بود که عارف حسینی در این مسیر از ایشان تبعیت میکرد. به طوری که وقتی امام خمینی وحدت شیعه و سنی را واجب دانستند، عارف حسینی میگفت این دستوری شرعی است و باید انجام بگیرد.
به خاطر همین دیدگاه وحدتگرایانه بود که بعد از شهادت عارف حسینی، روزنامه جنگ، او را «رهبری بزرگ برای مکتب تشیع» معرفی کرد که «داعی وحدت بین تمامی گروهها و طبقات مسلمین بود.» روزنامه امن هم در سرمقاله 7 اوت 1988 درباره تلاشهای عارف حسینی در ایجاد وحدت بین مسلمانان نوشت: «مرحوم علامه برای وحدت بین تمام مسلمانان تلاش میکرد و زندگی خود را برای خدمت به اسلام وقف کرده بود و در راه همین اهداف خود جان سپرد. علامه عارف حسینی تنها رهبر نهضت اجرای فقه جعفری نبود، بلکه انگیزهای را دنبال میکرد که وحدت بین تمامی مسلمانان در سرلوحه برنامههای آن قرار داشت.» و چنانکه در بیانیه نهضت اجرای فقه جعفری پاکستان بعد از شهادت عارف حسینی آمده است: وی که رهبری محبوب بود، «در جهت اتحاد اسلامی تلاش میکرد. او مشعل اتحاد اسلامی را در پاکستان روشن نمود و پایدار کرد[۳۴].»
مهمترین احزاب سیاسی
قدیمیترین حزب سیاسی در پاکستان حزب مسلم لیگ است که در سال ۱۹۱۶م. در زمان حضور و سلطه استعمار بریتانیا بوجود آمد و در مبارزات استقلالطلبی به رهبری محمدعلی جناح نقش عمدهای داشت. دومین حزب مهم در پاکستان حزب مردم است که ذوالفقار علی بوتو آن را در سال ۱۹۶۷م. تأسیس کرد. رهبری حزب مذکور پس از اعدام بنیانگذار آن توسط ژنرال ضیاءالحق به دخترش بینظیر بوتو رسید. پس از دو حزب فوقالذکر، احزاب اسلامی و مذهبی در پاکستان از گروههای مهم سیاسی شمرده میشوند که دو حزب جماعت اسلامی و جمعیت العلمای اسلامی شهرت بیشتری دارند. جماعت اسلامی پاکستان در۱۹۴۱م. توسط ابوالاعلی مودودی تأسیس شد. مودودی از تئوریپردازان نهضت اسلامی در شبه قاره هند بود که افکار وی در ایجاد حکومت و نظام اسلامی با افکار و دیدگاههای اخوانالمسلمین مصر شباهت داشت. جمعیتالعلمای اسلام نخست درسال ۱۹۴۵م. توسط مولانا شبیر احمد عثمانی به منظور حمایت از تشکیل کشور مستقل برای مسلمانان شبه قاره هند تأسیس شد. این گروه دارای تفکرات دیوبندی است که از زمان تشکیل خود تا کنون مانند حزب مسلم لیگ دچار انشعاب گردید و از آن، احزاب کوچک دیگر با رهبریهای جداگانه بوجود آمدند[۳۵].
جنبشهای اسلامی پاکستان
"تاثیرانقلاب بر کشورهای اسلامی دیگر به همان اندازه که به تلاشهای خود ایران وابسته بوده، به وضعیت کشور و منطقه مورد نظر نیز بستگی داشته است. "۱۲ سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دفاع از ارزشهای دینی، نفی سلطه و سلطه پذیری، حفظ استقلال و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران و اولویت رابطه با کشورهای همسایه و جهان سوم خلاصه میشود که با توجه به این موضوع کشور پاکستان جایگاه خاصی در روابط با ایران دارد. ۱۳ پاکستان درمنطقه آسیا یکی از بارزترین کشورهایی است که بستر خیزش نهضتهای دینی بسیاری بوده و از تنوع و تکثر کافی برخوردار میباشند و در مواجهه با موج ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ایران تاثیرات آن بخصوص در مورد گروههای سنی مذهب من جمله «جماعت اسلامی» حائز اهمیت است.
گروههای اهل تسنن
"""جماعت اسلامی"""
جماعت اسلامی پاکستان در سال ۱۹۴۱م. توسط عدهای از علماء اهل تسنن به رهبری سید ابوالاعلی مودودی تاسیس شد[۳۶]. اکثر حامیان جماعت اسلامی به فقه حنفی تعلق دارند و به ندرت از اهل تشیع یا کسانی دیگر به این جماعت میپیوندند و این خصیصهای است که هیچ حزب یا گروه مذهب پاکستان از آن مستثنی نیست. در عین حال جماعت اسلامی دارای ویژگیهایی است که آن را از سایر احزاب و گروههای مذهبی ممتاز میکند.
- بین سایر احزاب اسلامی پاکستان جماعت اسلامی شاید تنها حزبی است که نظام کلی و جامع اسلامی ارائه میدهد که در آن اسلام در تمامی ابعاد زندگی نفوذ کرده است. شاید به همین علت نوشتههای ابوالاعلی مودوی از عمومیت خاص برخوردار است و او در نوشتههایش در اکثر مسائل جامعه رای خاصی ارائه داده است[۳۷].
- این حزب از لحاظ تئوریک تنها حزب اسلامی است که سیستم ترتیبی نیز ارائه داده است.
- جماعت اسلامی درتمامی مناطق پاکستان حامیانی دارد و به منطقه خاصی محدود نیست. گرچه نتایج انتخاباتی حزب بسیار ناامید کننده است لیکن حامیان آن در تمام حضور دارند.
حمایت و موضع "جماعت اسلامی" پاکستان به عنوان جنبشی سنی مذهب از انقلاب اسلامی ایران در فتوای ابوالا علی مودودی[۳۸] تجّلی یافت[۳۹] که گفت:
«انقلاب امام خمینی یک انقلاب اسلامی است. پیشگامان این انقلاب جوانان مسلمانی هستند که در دیگر جنبش اسلامی آموزش دیدهاند. بنابراین کلیه مسلمانان بطور کلی و جنبشهای آزادیبخش بطور اخص باید از این انقلاب کاملا حمایت کرده و در کلیه زمینهها با آن همکاری کنند[۴۰].»
همچنین مودودی در پاسخ به سوالی پیرامون انقلاب اسلامی در ایران بیان میکند که: «انقلاب خمینی یک انقلاب اسلامی است. کلیه مسلمانان به طور جنبش آزادیبخش به طور اخص باید از این انقلاب در همه زمینهها حمایت کنند[۴۱].»
"""جمعیت علمای پاکستان"""
«حزب جمعیت علمای پاکستان» را علمای «بریلوی» تشکیل دادند که مخالف وهابیگری هستند. بریلویها در عقاید به مذهب شیعه نزدیکترند و هم چنین«جمعیت علمای پاکستان» بزرگترین سازمان بریلویها به شمار میرود، اما اخیرا به علت اختلافات سلیقهای به دو جناح «نورانی گروپ»و «نیازی گروپ» منشعب شدهاند. جناح نورانی به ریاست مولانا شاه احمد نورانی فعالیت میکنند که در جنگ تحمیلی از عراق حمایت کرد؛ اما در مجموع نظر مساعدی نسبت به انقلاب اسلامیدارد. هم چنین اخیرا «سید حامد سعید کاظمی» از اعضای مهم این حزب و رئیس یکی از مسالک عرفان مولتان در ایالت پنجاب طی مصاحبهای از امام پشتیبانی کرد[۴۲].
"""سپاه صحابه پاکستان"""
«سپاه صحابه در پاکستان و طالبان در افغانستان از مصادیق بارز مخالفین تشیع در جهان اسلامند»[۴۳] «سپاه صحابه نمونه کامل یک حزب فرقهگرا در پاکستان میباشد. این حزب در سال ۱۹۸۵توسط حق نوار جهنگوی در شهر جهنگ از ایالت پنجاب تاسیس شد در سال ۱۹۸۷توسط افرادی ناشناس به قتل رسید و دنبال آن ایثار الحق قاسمی رهبری حزب را عهدهدار شد لیکن در سال۱۹۸۸او نیز کشته شد. به دنبال آن اعظم طارق به رهبری سپاه صحابه دست یافت و هنوز فعالیتهای وسیعی علیه شیعیان رهبری میکند. شهرهای سیالکوت، گوجرانواله، سرگودها، فیصل آباد و جهنگ از مراکز عمده سپاه صحابه به شمار میروند. قابل ذکر است که این مناطق و بخصوص شهر جهنگ از قدیم تحت نفوذ شیعه بودند و فئودالهای سنی برای شکست رقبایی تشیع خوداین حزب فرقهگرا را تاسیس نمودند و بدین وسیله توانستهاند قدرت آنان رابشکنند[۴۴].» در شعارشان هدف را دفاع از احترام صحابه رسول بیان میکنند و در واقع محور تبلیغات ضد تشیع میباشد. این گروه تروریستی در فاصله زمانی چند سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تاسیس نهضت فقه جعفریه که خاستگاه هویتهای متنوع قومی و نژادی بود، شکل گرفت. بنظر میرسد این احساس خطر از طرف کشورهای همسایه از جمله عربستان و دیگر کشورهای غربی که نقشی در تاسیس وکمکهای مالی به سپاه صحابه داشتند نبود و کم کم با گسترش و تاثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران وتاسیس نهضت جعفریه پاکستان بنظر میرسد سپاه صحابه نوعی واکنش در برابر قدرتیابی شیعیان و مقابله با تاثیرات انقلاب اسلامی بوده است که درادامه به آن میپردازیم: سپاه صحابه، در واقع با تلاش عربستان سعودی بود که منجر به شکلگیری این گروه افراطی شد. این تلاش عربستان بیشتر در جهت عقیم نمودن تاثیرات انقلاب اسلامی در سطح منطقه بود و با توجه ویژه به این که پاکستان دارای جمعیت شیعی قابل ملاحظهای بود و همواره از آن جایی که زمینه مساعد برای درگیریها، شورشها و کودتاهای مختلف در طول دوران محدود استقلال خویش داشته است، در معرض بیشترین خطر از ناحیه صدور انقلاب اسلامی و ارزشهای اسلامی ملهم از آن بوده است. حال از آن جایی که افتادن کشور پرجمعیت و قدرتمندی چون پاکستان_ که از حلقههای مهم زنجیره استراتژیک غرب است –به ورطه انقلاب، منافع حیاتی غرب را بشدت مورد تهدید قرار میداد؛ متحدین منطقهای ایالات متحده نظیر عربستان سعودی، در عین بسط نگرش مذهبی خود و سلطه فرهنگی به پاکستان به واسطه ایجاد «سپاه صحابه» اقدام به تحدید حدود و نفوذ انقلاب اسلامی در پاکستان نمودند، لیکن از آن جایی که موج انقلاب و تاثیر آن به تودهها به آسانی قابل مهار نبود آنها دست به سیاستهای مقطعی و تکنیکی زدند و با چشمپوشی دولت پاکستان اقدام به فعالیتهای تروریستی علیه گروههای شیعی و به طور اخص علیه کادر فرهنگی خانه فرهنگ ایران در پاکستان نمودند که نمونه بارز آن را در ترور شهید «صادق گنجی» میتوان جست و جو کرد[۴۵].
«ترور صادق گنجی مسئول خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در لاهور از جمله فعالیتهایی بوده که سپاه صحابه برای انجام آن از سوی سازمانهای مخفی هند تشویق شده بود[۴۶].» «لیکن پس از فروکش نمودن موج اولیه انقلاب این گروه نیز بیشتر بر وهابیگری در پاکستان تاکید نموده است، در حالی که هنوز از شاخه نظامی توانمند خود در راستای اهداف سیاسی بهرهبرداری مینماید.»[۴۷] «سپاه صحابه پاکستان، یکی از بزرگترین نیروهای فرقهای، که پس از ۱۱سپتامبر بخاطر روابط آن با طالبان و القاعده تحریم شد، به مجلس عمل ملحق نشد[۴۸].»
گروههای شیعی
شیعیان از گروههایی بودند که بیشترین تاثیر را از انقلاب اسلامی ایران پذیرفتند. قابل ذکر است که شیعیان تا اوائل دهه هشتاد میلادی تشخص سیاسی نداشتند و حزبی یا گروهی سیاسی به نام شیعیان وجود نداشت. سعی ضیاءالحق مبنی بر اجرای فقه حنفی و حوادث فرقهگرایی متعاقب آن شیعیان را متوجه این مشکل نمود و از آن به بعد شعیان نیز فعالیتهای را برای بدست آوردن این هدف آغاز نمودهاند. تاثیری پذیری شیعیان از انقلاب شیعی ایران به مراتب بیشتراز گروههای سنی بوده است که در اینجا به آن میپردازیم.
نهضت جعفریه پاکستان
انقلاب اسلامی ایران نوعی توجّه و خود باوری را در جهت انسجام درونی و سیاسی - تشکیلاتی شدن شیعیان در پاکستان را در دهه اول انقلاب اسلامی بوجود آورد.
تاریخ ۵۰ ساله پاکستان نشان داده که شیعیان پاکستان به طور کلی به جز در موارد دفاع گرایشی به تشخص سیاسی خود به عنوان شیعیان ندارند. لذا علیرغم اینکه شیعیان در نهضت استقلال پاکستان و در دیگر نهضتهای سیاسی پاکستان فعالیت داشتد و به مناصب پر اهمیت نیز دست یافتند لیکن این افراد در این فعالیتها بیشتر برلیاقتها و گرایشهای غیر فرقه منکی بوده و هیچ گاه به عنوان فرقه تشیع شناخت سیاسی نداشتند. نهضت جعفریه خود نتیجه یک روند بسیار تدریجی دهها سال است که مختصری از آن را ذکر میکنیم[۴۹]. باید گفت که یکی از اساسیترین دستاوردهای انقلاب در پاکستان تاسیس نهضت اجرای فقه جعفری در ۲۴فروردین ۱۳۵۸ بود این سازمان مهمترین تشکیلات شیعی در پاکستان محسوب میشود که هدف اولیه آن بازیابی حقوق شیعیان است. [۵۰] درست ۷۰ روز بعد از استقرارجمهوری اسلامی در روزهای ۱۲و۱۳آوریل ۱۹۷۹، جمعیتی حدود یکصد هزار نفر از شیعیان سراسر پاکستان در شهر بهگرا واقع در پنجاب که اکثرا ساکنان آنها را شیعیان تشکیل میدهند، تجمع کردند؛ علت اساسی این تجمع آن بود که از کودتای نظامی ژنرال ضیالحق و شعار اسلام خواهی او تاکید یراین نکته که در کشور فقط فقه حنفی اعمال خواهد شد باعث تحریک و اعتراض شیعیان شد. در این تجمع علاوه برانتخاب رهبری مفتی جعفر حسین، اولین گامهای تاسیس تشکیلات در تحریک نفاذ فقه جعفری برداشته شد. آنها در قطعنامه پایانی خود ضمن تبریک پیروزی انقلاب اسلامی ایران به مردم امام را به عنوان رهبر تمامی مسلمانان دانستند. [۵۱] به دلیل حمایت قاطعانه نهضت جعفریه از شیعیان پاکستان و انقلاب اسلامی ایران این حزب و حامیان آن همواره هدف اصلی فرقهگرایان و عاملان آن بودهاند[۵۲].
سازمان دانشجوئی امامیه (I. S. O)
در سال۱۳۵۳ سازمان دانشجویی امامیه[۵۳]" (imam student organization) با راهنمایی علمای پیرو امام خمینی تاسیس شد. نخستین رهبران این سازمان، محمد علی نقوی، علیرضا نقوی و زیدی بودند. قبل از تاسیس این نهاد، شیعیان پاکستان تشکیلات دانشجویی منظمی نداشتند و در عمل سازمانهای مختلفی با آرمانهای متعدد و اهداف جدا از هم فعالیت میکردند واز نظر ایدئولوژی نیز التقاطی، کمونیستی یا سکولار بودند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شیعیان پاکستانی به رهبری مفتی جعفر حسین مبارزاتی را برای کسب حقوق خود آغاز کردند. به دنبال تحرکات شیعیان، دولت پاکستان، درسال ۱۹۸۰م با رهبر شیعیان وارد مذاکره شد و بر اساس توافقی پذیرفتند که شیعیان بر اساس فقه جعفری در مورد زکات عمل کنند، اما با وجود این دولت ضیاءالحق تلاش وسیعی برای مقابله با موج طرفداری از انقلاب اسلامی در پیش گرفت. این بخصوص با تلاش شیعیان برای رسمیت بخشیدن به فقه جعفری همراه شد. ساجد علی نقوی از علمای شیعه اظهار داشت که مردم پاکستان از همان ابتدای استقلال این کشور خواستار اجرای احکام اسلامی بودند و پس از انقلاب اسلامی ایران این خواست مردمی به اوج رسید، ولی لایحه شزیعت جز خواست استعمار خارجی و آمریکا برای مقابله با اسلام نیست. با وجود آنکه بیش از ۲۵درصد مردم این کشور را شیعیان تشکیل میدهند، ولی در دولت ضیاالحق نقش سیاسی شیعیان کاهش یافت[۵۴].
"""دیگر گروهها و موسسات اسلامی"""
یکی از تحولات سیاسی که در عرصه سیاسی پاکستان صورت گرفت تشکیل شورای ایالتی از سوی دولت بینظیر بوتو در سال ۱۳۷۳بود. در مناطق شمالی پاکستان که اکثرجمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند، تعداد اعضای شورای ایالتی در این منطقه که طرفدار انقلاب اسلامی هستند چشمگیرند. از جمله میتوان به افرادی چون پروفسور غلام حسین سلیم، روحانی و استاد دانشگاه که از مقلدان و مروجان امام و رهبر معظم انقلاب میباشد و مدتی با مجله «شهید» در ایران هم کاری نموده است، نام برد هم اکنون علمای شیعه پاکستان نقش بسیار مهمی در افزایش آگاهی فرهنگی و سیاسی جامعه ایفا مینمایند که یکی از این موارد همان گونه که گفته شد، تاسیس حوزههای علمیه فعال است.
«دار الثقافه الا سلامیه» به ریاست «سید علی شرفالدین موسوی» در کراچی، موسسه «صباح القرآن» در لاهور، موسسهای انتشاراتی «امامیه کیشنز»، «جامعه تبلیغاتی اسلامی» در کراچی به ریاست «یوسف نفسی» و آکادمی اخوت در اسلام آباد، از موسساتی هستند که از انقلاب اسلامی الهام گرفتهاند و هم چنین اهداف آنان مقابله با تهاجم فرهنگی غرب میباشد و تاکنون صدها کتاب از شخصیتهای انقلابی چون شهید مطهری، علامه طباطبایی، امام خمینی (ره) و برخی دیگر، چاپ کردهاند.
فعالیت علمای شیعه در راه تحقق وحدت و همبستگی مسلمانان از جمله تاثیرات مهّم انقلاب اسلامی ایران بر خط مشی و افکار آنهاست، به طوری که در حال حاضر سازمانهایی مانند «نهضت اخوت اسلامی» به ریاست مولانا عنایت علی شاکر، «جبهه متحد اسلامی» به ریاست «میرزا یوسف حسین»در کراچی در این زمینه فعالیت میکنند.
مدارس و حوزههای علمیه
مدارس و حوزههای علمیه شیعه که در این سرزمین به فعالیت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی مشغول اند، از این قرار است:
1. آفتاب المدارس | بهاولنگر 2. احسن المدارس | کمالیه ـ بلوک فیصل آباد | مولانا غدیر علی انصاری 3. الجامعه الغدیر | احمد پورسیال جهنگ 4. الجامعه المهدویه | توبه تیک سنگه | مولانا سید باقر حسین نقوی 5. باب العلم | مبارکپور اعظم کره 6. جامعه آل عمران فاطمیه بهکر | لاهور | مولانا سید آقا علی حسینی 7. جامعه المنتظر | باب حیدر ـ بلوک سرگودها 8. جامع حیدر | جارا ـ از توابع دیره اسماعیل 9. جامعه علمیه باب النجف | خان 10. جامعه الثقلین | راولپندی 11. جامعه التائم | لیه | مولانا سید رضی عباس 12. جامعه المعصومین | سدهوپوره ـ فیصل آباد 13. جامعه المنصوریه | اسکردو 14. جامعه المؤمنین | راولپندی 15. جامعه امامیه | جهلم 16. جامعه امامیه | کراچی 17. جامعه امامیه | کویته | مولانا علی افتخاری 18. جامعه امامیه | لاهور 19. جامعه امامیه | ناظم آباد 20. جامعه اهل بیت | اسلام آباد 21. جامعه جعفریه | گوجرانوالا 22. جامعه جوادیه | بنارس 23. جامعه حسینیه | جهنگ صدر 24. جامعه سلطانیه لکنهو 25. جامعه شمسیه | سیت پور، از توابع مظفرگره | مولانا تجمل واحد 26. جامعه علمیه فیض النجف | پبی، بخش تونسه 27. جامعه الرضویه، عزیز المدارس | چیچه وطنی 28. دارالتبلیغ اسلامی | کوت ادو 29. دارالعلوم الجعفریه | خوشاب 30. دارالعلوم المحمدیه | سرگودها 31. دارالعلوم حسینیه کبیر والا | مولتان 32. دارالعلوم حسینیه | جهنگ 33. دارالعلوم حسینیه | ملکانی | مولانا ریاض حسین طاهری 34. دارالعلوم الحیدریه | مرتضی آباد، هنزه، گلگت | مولانا شیخ عابد حسین نجفی 35. دارالعلوم کاظمیه | کوت سمابه [۵۵]
علما و اندیشمندان
حوزههای علمیه شیعه در پاکستان دانشمندان بزرگی را به جهان اسلام عرضه داشتهاند که برای آشنایی مختصر با یکی از حوزههای پربرکت آن به ذکر برخی از آنان اکتفا میکنیم:
"""مولانا سید ابوالقاسم حائری (1249ـ1324 ق.)"""
مولانا ابوالقاسم حائری برخلاف نظر پدر تاجرش سید حسین قمی که از قم به کشمیر آمده و علاقهمند بود فرزند به تجارت مشغول شود، به علوم دینی رو آورد و از محضر «سلطان العلماء» و «سید العلماء» بهره برد. آنگاه به عتبات رفت و در درس شیخ انصاری و علامه اردکانی حاضر شد و از سوی وی به «فاضل هندی» ملقب گردید و اجازه اجتهاد دریافت داشت.
آن گاه از علمای شیراز، قم، کرمان، اصفهان و مشهد استفاده کرد و به لاهور برگشت و مدرسهای تأسیس نمود. در مجالس درس او پیروان مذاهب مختلف مانند حنفی، اهل حدیث، تحصیلکردهها و روشنفکران آریایی و مسیحی شرکت میکردند. تعداد تصانیف چاپی و غیرچاپی او بالغ بر پنجاه عنوان است. وی و فرزندش علامه سید علی حایری از بزرگان مذهب جعفری در آن دیار بودند که خدمات شایان توجهی در سند و پنجاب به انجام رساندند[۵۶].
"""مولانا سید رضی جعفر نقوی (متولد 1947 م.)"""
وی در «کهجوا» از توابع «سارن» ایالت «بهار» هند در خانواده اهل علم متولد شد. پدر وی از علمای شهیر شیعه بود و او قرآن مجید و تعلیمات دینی را از پدر خویش فراگرفت و در دوازده سالگی وارد سلطان المدارس لکنهو شده به دریافت «سندالافاضل» نایل آمد و پس از تحصیل در الله آباد و علیگره و کراچی عازم قم شده و در دروس سطح استاد اعتمادی حاضر شد. آنگاه راهی نجف اشرف گردید. از سال 1968 تا 1975 م. به ادامه تحصیل پرداخت و از محضر آیات عظام و اساتید نجف اشرف بهره برد.
سید رضی جعفر نقوی پس از بازگشت، به تدریس و تألیف و سخنرانی پرداخت که بیست اثر در زمینه تفکر شیعی از خود ارائه داده است. در نتیجه مساعی وی برنامه عظیم دایر کردن مدارس در دست اقدام است. چنانکه زیر نظر «تنظیم المکاسب» تقریبا یک هزار مدرسه دایر خواهد شد که از جمله حدود 30 مدرسه تاکنون دایر شده است[۵۷].
"""مولانا حافظ سید ریاض حسین نقوی (متولد 1941 م.)"""
وی در «چاه» سیدان والا، بلوک علیپور از توابع مظفر گره به دنیا آمد. پس از حفظ قرآن کریم به فراگیری فقه و اصول و فلسفه پرداخت. سید ریاض پس از مدتی لاهور را به قصد نجف اشرف ترک کرد و در درس آیتالله شیخ جواد به تحصیل رسائل، مکاسب و کفایه پرداخت و شرح منظومه را از آیتالله سید محمدتقی قمی و اسفار ملاصدرای شیرازی را از مولانا میرزا فتح الله اصفهانی فراگرفت.
همچنین در دروس خارج آیتالله حکیم، امام خمینی و آیتالله خویی حاضر شد و در سال 1969 م. به جامع المنتظر لاهور بازگشت و به تدریس علوم عرفانی پرداخت. در سال 1979 م. انجمن اتحاد شیعه را تشکیل داد و فارغالتحصیلان حوزه علمیه قم را در آن مجمع علمیگرد آورد تا مسایل فقه جعفری را پاسخ گویند[۵۸].
"""مولانا سید ساجد علی نقوی (متولد 1940 م.)"""
وی در ملهو والی، بخش پندری گهیب از توابع اتک متولد شد و دروس حوزوی را در مولتان در مدرسه مخزن العلوم الجعفریه شروع کرد و در سال 1970 م. به راولپندی بازگشت و در مدرسه آیتالله حکیم «مدرس اعلا» شد و مؤسسه هیأت علمای امامیه را بنیاد نهاد که منجر به گردهمایی شیعه در سال 1980 م. شد و حرکتی در جهت بینش سیاسی شیعه در آن سامان آفرید[۵۹].
"""مولانا سید عارف حسین حسینی"""
وی به سال 1946 م. در روستای تاریخی پاراچنار مشهور به پتوار متولد شد و پس از طی دروس مقدماتی به نجف اشرف رفت و به مدت شش سال از دروس آیتالله شهید سید اسدالله مدنی و آیتالله سید مرتضوی بهره برد. آنگاه در سال 1973 م. چند ماه به پاکستان آمد و در سال 1974 برای ادامه تحصیل عازم حوزه علمیه قم شد و از اساتید حوزه، حضرت آیتالله مطهری، آیتالله سیدکاظم حائری، آیتالله میرزا جواد تبریزی، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله محسن حرم پناهی و آیتالله وحید خراسانی کسب فیض کرد و به سال 1978 م. به وطن بازگشت و در سلک مدرسان مدرسه جعفریه پاراچنار درآمد.
وی در مدت تحصیل در نجف اشرف بارها با رژیم بعث عراق درگیری داشت و دفعاتی در زندان بعثیها گرفتار شد و زمانی که از زندان آزاد شد به قم آمد و به موازات تحصیل بر ضد رژیم پهلوی مبارزه میکرد و در بازگشت به پاکستان هم به مبارزه با ایادی جور و ظلم پرداخت. چنانکه در گردهمایی اسلام آباد در سال 1980 م. فعالانه شرکت کرد. مدتی پیش، هنگامی که در «سد» به علت دسیسههای خارجیان، نسبت به شیعیان ظلم و ستم آغاز شد و صدها بیگناه به قتل رسیدند و خانههای آنان سوخته شد و مال و اسباب و میلیونها روپیه به غارت رفت، وی شیعیان آن منطقه را متحد ساخت و مدت 22 روز در زندان ماند و سرانجام توطئه استعمار را ناکام کرد.
وی به رهبری حضرت امام خمینی ـ قدس سره ـ اعتقاد کامل داشت و در پیشبرد اهداف اسلامی از جان خویش دریغ نداشت. در سال 1984 م. جلسه «نهضت نفاذ فقه جعفری» در بهگر منعقد و سید عارف حسین حسینی به جانشینی مفتی «جعفر حسینی» انتخاب گردید. این شخصیت مبارز که لحظهای از جهاد در راه خدا و پیشبرد اهداف اسلامی غافل نبود در 21 ذیحجه 1408 ق. / 14 مرداد 1367 ش. بعد از نماز فجر به دست یکی از ایادی استعمار و استکبار جهانی در پیشاور در چهل و یک سالگی شهید گردید.
دانشمندان شیعه علاوه بر تحصیل و تدریس و اشتغال به تبلیغ و سخنرانی، برای نشر تفکر سیاسی شیعه اثنی عشری از جدیدترین عناصر تبلیغاتی و شیوههای نشر عقاید اسلامی بهره میگیرند[۶۰].
نقش علمای پاکستان در ترویج انقلاب اسلامی ایران
روحانیت، احزاب و سازمانهای دینی پاکستان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با شخصیت امام خمینی و نهضت ایشان آشنا بود و پارهای از آنها ارتباط تنگاتنگی نیز داشتند. در معرفی شخصیت ایشان، روحانیت و طلاب پاکستانی در حوزههای علمیه نجف و داخل پاکستان نقش مهمی ایفا نمودند؛ از جمله افرادی مانند سید صفدر حسینی نجفی، سیدمرتضی حسن صدرالافضل، سید علی موسوی در لاهور، شیخ غلام محمد غروی، سید ابراهیم رضوی، شیخ علی بوستان و شیخ حسن باروی در حوزه قم، از شمار روحانیونی بودند که مردم را به تقلید از امام خمینی دعوت مینمودند[۶۱]. " قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، علمای شیعه حضور چندانی در صحنههای سیاسی و اجتماعی نداشتند و بیشتر به اجرای مراسم سنتی، ضیافت و اعیاد معصومین و بویژه عزاداری سیدالشهدا(ع)اکتفا میکردندو در این امور هم نقش سازندهای نداشتند، زیرا در خلال این گونه فعالیتها به موضوعات اختلاف بین شیعه و سنی بیشتر توجه میشد. بعد از وقوع انقلاب، علمای شیعه در حرکتهای مذهبی و اجتماعی خود مردم را به مشارکت در مسائل سیاسی دعوت میکردند. هم اکنون شیعیان این کشور نقش عمدهای در سیاست پاکستان ایفا میکنند. کنفرانس قرآن و سنت در سال ۱۹۸۷م به ریاست عارف حسین حسینی، نقطه عطفی در آگاهی سیاسی شیعیان این کشور و نقش فعال آنان در صحنه سیاست دولت بود؛ به طوری که در انتخابات مجلس ملی و سنا در سالهای ۱۹۸۸م، ۱۹۹۳و۱۹۹۷م تعدادی از نامزدهای شیعه بویزه نهضت جعفری به مجلس راه یافتند که در میان آنها میتوان از امان الله سیال، مرید کاظم، سید جوادهادی و سید عابد حسن حسینی نام برد. گفتنی است که امان الله سیال در شهر جهنگ، مرکز فعالیت سپاه صحابه توانست در یک مبارزه انتخاباتی نزدیک با اعظم طارق، دبیر کل سپاه صحابه، بیشترین رای را کسب کند[۶۲].
دولت ضیاءالحق و واکنش به انقلاب اسلامی ایران
پاکستان از اولین کشورهایی بود که جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت. پاکستان که از ابتدای شروع تظاهرات علیه رژیم شاه با دقت تحولات ایران را از نظر داشت با اوج گیری مبارزات مردم در ارتباط با سیاستهایش نسبت به ایران تجدیدنظر به عمل آورد. در این تصمیمگیری توجه و علاقمندی خاص مردم پاکستان نسبت به حرکت مردم ایران تاثیری اساسی داشت. مطبوعات و مردم پاکستان به استقبال از انقلاب اسلامی میشتافتند و در پی آن نیز حکومت ضیاءالحق در این کار پیشقدم شد و در روز ۲۱بهمن ماه نظام جدید ایران را به رسمیت شناخت؛ ولی به دلیل روابط نزدیک پاکستان با رژیم سابق ایران تلقی عمومی در مورد ایران خوب نبود و این مطلب در مطبوعات ایران منعکس میشد گرچه تا مدتی روابط دیپلماتیک بدون هیچ وقفهای ادامه یافت.
انتقادهای مطبوعات و رسانههای ایران از رژیم نظامی پاکستان، نزدیکی کاملا آشکار پاکستان به آمریکا، افزایش حمایت مالی عربستان و امارات متحده عربی از پاکستان و نزدیکی نسبی عمان به این کشور و بالاخره رقابت پاکستان با ایران در زمینه یافتن راه حل برای مسئله افغانستان بتدریج در مطبوعات پاکستان منعکس گردید و مدتی نیز روابط دیپلماتیک میان دو کشور را نیز تا حد کاردار تنزل داد. پیروزی انقلاب اسلامی ایران آثار عمیقی در داخل پاکستان به جای گذاشت و دولت نظامی ضیاءالاحق را واداشت تا اقداماتی را که قبلا به منظور اسلامی کردن اداره امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور اعلام نموده بود با شتاب بیشتری دنبال نماید. برای اعلام مواضع دوستانه، پاکستان در تحریم اقتصادی از سوی غرب شرکت ننمود و در جریان جنگ ایران و عراق نیز موضع نسبتا بیطرفانهای اتخاذ کرد تا اینکه در سال ۱۹۸۲با مذاکرات دو طرف و تغییر تلقی مطبوعات زمینه تحکیم و توسعه روابط فراهم آمد و مجددا روابط دو کشور به حد مبادله سفیر ارتقاء یافت. پس از حمله عراق به ایران، پاکستان برای آنکه رسیدن انواع کالاها به ایران را در شرایط جنگی تسهیل نماید، بندر کراچی را برای تخلیه بار در اختیار ایران قرار داد. ضیاءالحق در سپتامبر ۱۹۸۰ دو بار با سایر سران کشورهای اسلامی به منظور میانجیگری به تهران سفر نمود. آقا شاهی وزیر امور خارجه پاکستان نیز به همین منظور به ایران سفر کرد. وی در کنفرانس طائف در موافقت با مواضع ایران در جنگ تحمیلی اظهاراتی بیان نمود و موضوع احیای مجدد همکاری عمران منطقهای مطرح شد. ایران نیز در مقابل، مدت اعتبار وامهای اعطایی پاکستان را تمدید نمود[۶۳].
با وجود آنکه بیش از ۲۵درصد مردم این کشور را شیعیان تشکیل میدهند، ولی در دولت ضیاالحق نقش سیاسی شیعیان کاهش یافت. بعد از وقوع انقلاب اسلامی، بعضی بر این عقیده بودند که پاکستان حلقه دوم انقلاب اسلامی میباشد. علت این امر را شیرین هانتر[۶۴] این گونه بیان میکند: «جاذبه ایران برای فعالان اسلامی و حتی آنهایی که به طور اخص فعالیتی ندارند، ولی مایلند جوامع آنها در راستای اصول اسلامی حرکت کند بدین جهت است که ایران تنها کشوری است که در آن اسلام به طور رسمی اساس حکومت قرار گرفته است لذا بسیاری از مسلمانان معتقدند که حمایت از این کشور وظیفه هر مسلمانی است[۶۵].» بطورکلی تاثیر انقلاب بر دولت پاکستان را میتوان در دو مورد بیان کرد: یکی نزدیکتر شدن ساختارسیاسی ایران و پاکستان و دیگری، پُررنگ شدن اسلامی کردن امور عمومی است.
روابط ایران و پاکستان
پس از استقلال و تاسیس پاکستان، ایران اولین کشوری بود که جمهوری اسلامی پاکستان را به رسمیت شناخت و سفارت ایران در کراچی افتتاح شد. ایران و پاکستان پس از جنگ دوم جهانی به لحاظ موقعیت استراتژیک و همسویی در سیاست، به عنوان سد نفوذ غرب در مقابل شرق اقدام کردند. از این رو هر دو عضو پیمان بغداد گردیدند. «همکاری عمران منطقهای» یا آ. سی. دی که میان دو کشور فوق و ترکیه منعقد شد، در واقع بازوی اقتصادی سنتو بود. همچنین ایران اولین کشوری بود که با پاکستان عهدنامه مودت منعقد ساخت و نیز در کراچی بین دو کشور موافقتنامه فرهنگی امضاء شد. در جنگ میان هند و پاکستان، ایران از ارائه هیچ کمکی به پاکستان دریغ نورزید. در بحران استقلال بنگلادش، ایران ضمن اینکه سعی نمود از بروز جنگ جلوگیری نماید، کمکهای فراوانی را نیز در اختیار پاکستان قرار داد. پس از استقلال بنگلادش نیز ایران تا زمانی که موضع پاکستان در مقابل بنگلادش روشن نشد، این کشور را به رسمیت نشناخت. پس از خاتمه جنگ و روی کار آمدن ذوالفقار علی بوتو، محمدرضا پهلوی اولین رئیسجمهور کشوری بود که از پاکستان دیدار نمود. پاکستان جزو اولین کشورهایی بود که جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و این کشور برای اعلام مواضع دوستانه با ایران، در تحریم اقتصادی غرب علیه ایران شرکت نکرد و در جریان جنگ ایران و عراق نیز موضع نسبتا بی طرفانهای اتخاذ کرد.
بعدها یک هیات اقتصادی ایران به پاکستان سفر کرد و درباره خرید کالاهای مورد نیاز از پاکستان، ترانزیت کالا از هند با استفاده از راهآهن پاکستان و اتصال راه آهن ایران با پاکستان با مقامات آن کشور مذاکره نمودند. از این به بعد روابط دو کشور به بالاترین سطح خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رسید. هر چند که روابط دو کشور در اثر حوادث مختلف از جمله مسائل فرقهگرایی در پاکستان و پرونده شهدای ایرانی دچار افت و خیزهایی شد، اما پس از کودتای ژنرال پرویز مشرف و اراده سیاسی اسلام آباد جهت حل آنها، موانع روابط بین دو کشور از بین رفت و سفر مقامات دو کشور در جهت ارتقای روابط و نیز انعقاد توافق در مورد انتقال گاز طبیعی ایران به پاکستان و سپس هند، در جریان است و در این زمینه به موفقیتهای خوبی نیز دست یافتند و بر اساس پیشبینیها، تا انتهای سال، توافقنامه نهایی بین این دو کشور به امضاء خواهد رسید و تا سال، به بهرهبرداری خواهد رسید[۶۶].
پانویس
- ↑ www.yjc.ir › بینالملل ›
- ↑ https://uh.edu/~sriaz/religion/index.html
- ↑ الگو:یادکرد وب عنوان=انتخابات کشمیر
- ↑ The Express Tribune
- ↑ بند 4 ماده 51 قانون اساسی پاکستان
- ↑ قانون اساسی پاکستان، اصل 51 .
- ↑ قانون اساسی پاکستان، اصل 59 .
- ↑ ر.ک: قانون اساسی پاکستان، بخش هفتم
- ↑ سریدهار و بهاگات، Pakistan: a withering state ?، ص123؛ هرمیداس باوند، ریشه یابی اجمالی تحولات اخیر و مشکلات فراروی پاکستان، ص1052ـ1053؛ اطلس مرجع جهان درلینگ کیندرزلی، ذیل مادّه.
- ↑ کتاب سال جهان اروپا 1999، ج2، ص2738
- ↑ کتاب سال جهان اروپا 1999، ج2، ص2738
- ↑ سایت ریاستجمهوری پاکستان
- ↑ سایت world fact book
- ↑ www.yjc.ir › بینالملل ›
- ↑ "Administrative system". Government of the Federally Administered Tribal Areas. Archived from the original on 25 January 2008. Retrieved 2008-01-03.
- ↑ "The Constitution of the Islamic Republic of Pakistan". National Reconstruction Bureau, Government of Pakistan. Archived from the original on 2007-12-15. Retrieved 2008-01-03.
- ↑ نگاهی به تاریخچه "پاكستان" www.yjc.ir › بینالملل ›
- ↑ آداب و رسوم کشورهای مختلف در عید فطر - خبرگزاری برنا www.borna.news › قرآن و معارف
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج۵، ص ۴۴۸
- ↑ اسعدی، ص ۱۷۶
- ↑ صفوی، ج۲، ص ۳۰۲
- ↑ فصل اول کتاب ما و پاکستان منتشر شده در سایت پژوهش سرای تاریخ افغانستان
- ↑ فتوح البلدان، ص416-417
- ↑ پاکستان، ص71
- ↑ عبدالباقی، واقع المدارس الدینیه الاهلیه فی باکستان، ص ۴۰
- ↑ درباره دیوبندیه و بریلویه نک: شبه قاره هند، دیوبندیه و بریلویه و رابطه آنها با وهابیت
- ↑ عارفی، شیعیان پاکستان، ص۹۱-۹۲
- ↑ شیعیان پاکستان، ص۶۲-۹۳
- ↑ شیعیان پاکستان، ص۶۶-۷۶
- ↑ عرب احمدی، شیعیان خوجه اثناعشری در گستره جهان، ص۲۷۶
- ↑ درباره ذکریها نک: بررسی اجمالی فرقه ذکری
- ↑ گستره شیعه از لاهور تا پنجاب
- ↑ عارفی، شیعیان پاکستان، ص ۱۸۶-۱۸۹
- ↑ www.irdc.ir › news › Translate this page
- ↑ فصل اول کتاب ما و پاکستان منتشر شده در سایت پژوهش سرای تاریخ افغانستان
- ↑ گیلانی، سید اسعد، جماعت اسلامی۱۹۴۱تا۱۹۴۷،(لاهور:فیروز سنز، ۱۹۹۲)ص۴۷-۲۲
- ↑ عنایت حمید، اندیشه سیاسی اسلام در اسلام معاصر، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی ،(تهران:انتشارات خوارزمی، ۱۳۷۲)، ۱۹۶-۱۸۳
- ↑ مودودی دهها کتب و رساله تالیف کرده است .برای آگاهی رجوع کنید به: - Ahmad, Khurshid , Islamic perspectives , studies in honour of sayyid Abul Aala Mawdudi , (Jaddah ,۱۹۷۹
- ↑ امرایی حمزه، پیشین
- ↑ روزنامه کیهان ،۲/۵/۱۳۶۷
- ↑ روزنامه کیهان، ۲/۵/۱۳۶۷،به نقل از حمزه امرایی
- ↑ پیشین
- ↑ فصلنامه حضور، شماره ۳۴،به نقل از :ماهنامه رواق اندیشه
- ↑ حافظ تقی الدین ،پاکستان کی سیاسی جماعتین اور تحریکین (احزاب و نهضتهای سیاسی پاکستان)، لاهور،فکشن هاوس، ۱۹۹۵،ص ۵۰۳.
- ↑ امرایی ،پیشین
- ↑ فرزین نیا زیبا ،سیاست خارجی پاکستان ،(تهران:دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی ،چاپ اول، ۱۳۸۳)، صفحه ۹۶-۹۷
- ↑ امرایی، پیشین
- ↑ فرزین نیا زیبا ،سیاست خارجی پاکستان، همان
- ↑ حافظ تقی الدین، پیشین ،ص ۱۹۷
- ↑ امرایی حمزه، پیشین
- ↑ موسسه شهید الحسین، یادواره عارف حسین حسینی ،به نقل از حمزه امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، ص۲۵۱
- ↑ روزنامه ابرار ،۱۱/۷/۱۳۷۱
- ↑ ر. ک:مقاله سازمان دانشجویی امامیه
- ↑ امرایی، پیشین
- ↑ تذكره علمای امامیه پاكستان، سید حسین عارف نقوی، ترجمه دكتر محمد هاشم
- ↑ تذكره علمای امامیه پاكستان، سید حسین عارف نقوی، ترجمه دكتر محمد هاشم، ص 16ـ18
- ↑ تذكره علمای امامیه پاكستان، ص 101ـ103
- ↑ همان، ص 107 و 108
- ↑ همان، ص 112 و 113
- ↑ تذكره علمای امامیه پاكستان، ص 155ـ160
- ↑ امرایی حمزه، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، (تهران :مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳)، ص۲۴۹
- ↑ تاثیر انقلاب اسلامی برعلما و سازمانهای سیاسی و فرهنگی پاکستان، فصل نامه پژوهش نامه انقلاب اسلامی، به نقل از حمزه امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، ص۱۷۷
- ↑ فرزین نیا، زیبا،پاکستان ،(تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه، چاپ اول ۱۳۷۶)، ص ۲۳۲
- ↑ Shireent.Hunte
- ↑ روزنامه کیهان۲/۵/۶۷،به نقل از حمزه امرایی، انقلاب اسلامی ایران و جنبشهای اسلامی معاصر، ص۲۵۲
- ↑ آشنایی با کشورهای اسلامی، حسن روحانی، ص۳۶-۳۷