نوزدهمین کنفراس بینالمللی وحدت اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">جایگزین=|بندانگشتی|آیتالله خامنهای {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | |زبان | data-type="authorfatherName" |فارسی |- |مکان | data-type="authorbirthDate" |تهران - حسینیه امام خمینی (ره) |- |تاریخ | data-type="authorbirthDate" |1387/12/25 |- |موضوع | data-type="authorbirt...» ایجاد کرد) |
(←منابع) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ویرایش}} | |||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:khamenei122.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|آیتالله خامنهای]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده:khamenei122.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|آیتالله خامنهای]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
خط ۲۴: | خط ۲۵: | ||
</div> | </div> | ||
'''سخنرانی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در نوزدهمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی''' به مناسبت میلاد پر برکت پیامبر اسلام [[محمد بن عبدالله (خاتم | '''سخنرانی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در نوزدهمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی''' به مناسبت میلاد پر برکت پیامبر اسلام [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|حضرت محمد مصطفی]] صلی الله علیه و آله و [[هفته وحدت]] در جمع کارگزاران دولت [[جمهوری اسلامی ایران]] و مهمانان [[کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی|کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی]] به تناسب شرایط زمان ایراد گردیده است. | ||
==تبریک میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع)== | ==تبریک میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع)== | ||
بسماللهالرّحمنالرّحیم | بسماللهالرّحمنالرّحیم | ||
تبریک عرض میکنم این عید سعید را به همهٔ شما حضار محترم، مسئولان کشور، بلندپایگان مدیریت [[جمهوری اسلامی]]، میهمانان عزیز [[هفته وحدت|هفتهٔ وحدت]]، سفرای کشورهای اسلامی و به همهٔ ملت [[ایران]] و [[مسلمانان]] جهان، بلکه به همهٔ آزادگان عالم و به جامعهٔ بشریت. | تبریک عرض میکنم این عید سعید را به همهٔ شما حضار محترم، مسئولان کشور، بلندپایگان مدیریت [[جمهوری اسلامی]]، میهمانان عزیز [[هفته وحدت|هفتهٔ وحدت]]، سفرای کشورهای اسلامی و به همهٔ ملت [[ایران]] و [[مسلمانان]] جهان، بلکه به همهٔ آزادگان عالم و به جامعهٔ بشریت. | ||
امروز که بر حسب روایت مشهور محدثین شیعه روز ولادت [[محمد بن عبدالله (خاتم | امروز که بر حسب روایت مشهور محدثین شیعه روز ولادت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|خاتمالانبیاء]] است، و همین روز، روز ولادت [[جعفر بن محمد (صادق)|امام جعفر صادق]] (علیه الصّلاة و السّلام) در سال ۸۳ هجری است، برای دنیای اسلام روز بسیار بزرگی است. | ||
==ولادت پیغمبر اعظم یک حادثهٔ تعیینکنندهبرای مسیر بشریت است== | ==ولادت پیغمبر اعظم یک حادثهٔ تعیینکنندهبرای مسیر بشریت است== | ||
ولادت [[محمد بن عبدالله (خاتم | ولادت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیغمبر اعظم]] یک حادثهٔ صرفاً تاریخی نیست؛ یک حادثهٔ تعیینکنندهٔ مسیر بشریت است. خود پدیدههائی که در هنگام این ولادت بزرگ، طبق نقل تاریخ دیده شد، یک اشارات گویائی به معنا و حقیقت این ولادت است. نقل کردهاند که در هنگام ولادت نبی مکرم اسلام (صلّی الله علیه و اله) نشانههای [[کفر]] و [[شرک]] در نقاط مختلف عالم دچار اختلال شد. | ||
[[آتشکده فارس|آتشکدهٔ فارس]] که هزار سال بود خاموش نشده بود، در هنگام میلاد پیغمبر خاموش شد. بتهائی که در معابد بودند، سرنگون شدند؛ و راهبان و خدمتگزاران معابد بت پرستی متحیر ماندند که این چه حادثهای است! این، ضربهٔ نمادینِ این ولادت بر [[شرک]] و [[کفر]] و مادهگرائی است. از طرف دیگر کاخ جباران امپراطوری ایرانِ مشرکِ آن روز دچار حادثه شد؛ کنگرههای [[کاخ مدائن]] - چهارده کنگره - فرو ریخت. <br> | [[آتشکده فارس|آتشکدهٔ فارس]] که هزار سال بود خاموش نشده بود، در هنگام میلاد پیغمبر خاموش شد. بتهائی که در معابد بودند، سرنگون شدند؛ و راهبان و خدمتگزاران معابد بت پرستی متحیر ماندند که این چه حادثهای است! این، ضربهٔ نمادینِ این ولادت بر [[شرک]] و [[کفر]] و مادهگرائی است. از طرف دیگر کاخ جباران امپراطوری ایرانِ مشرکِ آن روز دچار حادثه شد؛ کنگرههای [[کاخ مدائن]] - چهارده کنگره - فرو ریخت. <br> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ وَ الدُّنْیَا کَاسِفَةُ النُّورِ ظَاهِرَةُ الْغُرُورِ عَلَی حِینِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ إِیَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ اغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ الْهُدَی وَ ظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَی فَهِیَ مُتَجَهِّمَةٌ لِأَهْلِهَا عَابِسَةٌ فِی وَجْهِ طَالِبِهَا ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعَامُهَا الْجِیفَةُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ وَ دِثَارُهَا السَّیْفُ. فَاعْتَبِرُوا عِبَادَ اللَّهِ وَ اذْکُرُوا تِیکَ الَّتِی آبَاؤُکُمْ وَ إِخْوَانُکُمْ بِهَا مُرْتَهَنُونَ وَ عَلَیْهَا مُحَاسَبُونَ وَ لَعَمْرِی مَا تَقَادَمَتْ بِکُمْ وَ لَا بِهِمُ الْعُهُودُ وَ لَا خَلَتْ فِیمَا بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمُ الْأَحْقَابُ وَ الْقُرُونُ وَ مَا أَنْتُمُ الْیَوْمَ مِنْ یَوْمَ کُنْتُمْ فِی أَصْلَابِهِمْ بِبَعِیدٍ. وَ اللَّهِ مَا أَسْمَعَکُمُ الرَّسُولُ شَیْئاً إِلَّا وَ هَا أَنَا ذَا مُسْمِعُکُمُوهُ وَ مَا أَسْمَاعُکُمُ الْیَوْمَ بِدُونِ أَسْمَاعِکُمْ بِالْأَمْسِ وَ لَا شُقَّتْ لَهُمُ الْأَبْصَارُ وَ لَا جُعِلَتْ لَهُمُ الْأَفْئِدَةُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ إِلَّا وَ قَدْ أُعْطِیتُمْ مِثْلَهَا فِی هَذَا الزَّمَانِ وَ وَ اللَّهِ مَا بُصِّرْتُمْ بَعْدَهُمْ شَیْئاً جَهِلُوهُ وَ لَا أُصْفِیتُمْ بِهِ وَ حُرِمُوهُ وَ لَقَدْ نَزَلَتْ بِکُمُ الْبَلِیَّةُ جَائِلًا خِطَامُهَا رِخْواً بِطَانُهَا فَلَا یَغُرَّنَّکُمْ مَا أَصْبَحَ فِیهِ أَهْلُ الْغُرُورِ فَإِنَّمَا هُوَ ظِلٌّ مَمْدُودٌ إِلَی أَجَلٍ مَعْدُودٍ. | أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ وَ الدُّنْیَا کَاسِفَةُ النُّورِ ظَاهِرَةُ الْغُرُورِ عَلَی حِینِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ إِیَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ اغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ الْهُدَی وَ ظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَی فَهِیَ مُتَجَهِّمَةٌ لِأَهْلِهَا عَابِسَةٌ فِی وَجْهِ طَالِبِهَا ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعَامُهَا الْجِیفَةُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ وَ دِثَارُهَا السَّیْفُ. فَاعْتَبِرُوا عِبَادَ اللَّهِ وَ اذْکُرُوا تِیکَ الَّتِی آبَاؤُکُمْ وَ إِخْوَانُکُمْ بِهَا مُرْتَهَنُونَ وَ عَلَیْهَا مُحَاسَبُونَ وَ لَعَمْرِی مَا تَقَادَمَتْ بِکُمْ وَ لَا بِهِمُ الْعُهُودُ وَ لَا خَلَتْ فِیمَا بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمُ الْأَحْقَابُ وَ الْقُرُونُ وَ مَا أَنْتُمُ الْیَوْمَ مِنْ یَوْمَ کُنْتُمْ فِی أَصْلَابِهِمْ بِبَعِیدٍ. وَ اللَّهِ مَا أَسْمَعَکُمُ الرَّسُولُ شَیْئاً إِلَّا وَ هَا أَنَا ذَا مُسْمِعُکُمُوهُ وَ مَا أَسْمَاعُکُمُ الْیَوْمَ بِدُونِ أَسْمَاعِکُمْ بِالْأَمْسِ وَ لَا شُقَّتْ لَهُمُ الْأَبْصَارُ وَ لَا جُعِلَتْ لَهُمُ الْأَفْئِدَةُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ إِلَّا وَ قَدْ أُعْطِیتُمْ مِثْلَهَا فِی هَذَا الزَّمَانِ وَ وَ اللَّهِ مَا بُصِّرْتُمْ بَعْدَهُمْ شَیْئاً جَهِلُوهُ وَ لَا أُصْفِیتُمْ بِهِ وَ حُرِمُوهُ وَ لَقَدْ نَزَلَتْ بِکُمُ الْبَلِیَّةُ جَائِلًا خِطَامُهَا رِخْواً بِطَانُهَا فَلَا یَغُرَّنَّکُمْ مَا أَصْبَحَ فِیهِ أَهْلُ الْغُرُورِ فَإِنَّمَا هُوَ ظِلٌّ مَمْدُودٌ إِلَی أَجَلٍ مَعْدُودٍ. | ||
ترجمه: | ترجمه: | ||
پیامبر را در زمانی فرستاد که رشته رسالت منقطع، و خواب غفلت ملّتها طولانی، و فتنهها جدّی، و امور حیات از هم گسیخته، و آتش جنگها شعلهور بود. نور دنیا در کسوف، و دنیا با ظهور چهره فریبنده در حال خودنمایی، برگهای درخت زندگی زرد، نومیدی از بارور شدن شجره حیات بر دلها چیره، و آب زندگی فروکش کرده بود. زمانی که نشانههای هدایت کهنه، علائم گمراهی نمایان بود. دنیا به اهلش روی زشت نموده، و نسبت به خواهندهاش عبوس بود. میوهاش فتنه، غذایش مردار، جامه زیرش ترس، و جامه رویش شمشیر بود. پس ای بندگان خدا پند بگیرید، و به یاد آرید عقاید و آرایی را که پدران و برادرانتان در گرو آنند، و بر اساس آنها مورد محاسبه حق قرار گرفتهاند. به جانم سوگند میان شما و آنان فاصله زیادی نیست، و سالها و قرنها میان شما و آنها نگذشته، و شما در امروز از روزی که در اصلاب آنان بودید دور نیستید. به خدا قسم پیامبر چیزی را به گوش نسل گذشته شما نشنواند مگر اینکه من امروز به شما شنواندم، و گوش شما در این زمان پستتر از گوش آنان نیست، و دیدههای آنان بینا نگشت، و دلهایی برای آنان در آن زمانها قرار داده نشد مگر اینکه در این زمان به مانند همان چشم و دل به شما عنایت شده. و به خدا سوگند شما بعد از آنان به چیزی بینا نشدهاید که گذشتگان آن را نمیدانستند، و شما به چیزی مخصوص نگشتهاید که آنان از آن محروم شده باشند. و همانا بلا و آزمایشی بر شما فرود آمده که مهارش مضطرب و تنگش سست است. بنابراین آنچه فریب خوردگان از آن بهرهمندند شما را فریب ندهد، زیرا که فریبندهها سایهای است گسترده تا زمانی معین</ref> نور در محیط زندگی بشر نبود؛ انسانها در ظلمات زندگی میکردند؛ ظلمات جهل، ظلمات طغیان، ظلمات گمراهی، که البته مظهر همهٔ این ظلمتها خود همان نقطهای بود که [[محمد بن عبدالله (خاتم | پیامبر را در زمانی فرستاد که رشته رسالت منقطع، و خواب غفلت ملّتها طولانی، و فتنهها جدّی، و امور حیات از هم گسیخته، و آتش جنگها شعلهور بود. نور دنیا در کسوف، و دنیا با ظهور چهره فریبنده در حال خودنمایی، برگهای درخت زندگی زرد، نومیدی از بارور شدن شجره حیات بر دلها چیره، و آب زندگی فروکش کرده بود. زمانی که نشانههای هدایت کهنه، علائم گمراهی نمایان بود. دنیا به اهلش روی زشت نموده، و نسبت به خواهندهاش عبوس بود. میوهاش فتنه، غذایش مردار، جامه زیرش ترس، و جامه رویش شمشیر بود. پس ای بندگان خدا پند بگیرید، و به یاد آرید عقاید و آرایی را که پدران و برادرانتان در گرو آنند، و بر اساس آنها مورد محاسبه حق قرار گرفتهاند. به جانم سوگند میان شما و آنان فاصله زیادی نیست، و سالها و قرنها میان شما و آنها نگذشته، و شما در امروز از روزی که در اصلاب آنان بودید دور نیستید. به خدا قسم پیامبر چیزی را به گوش نسل گذشته شما نشنواند مگر اینکه من امروز به شما شنواندم، و گوش شما در این زمان پستتر از گوش آنان نیست، و دیدههای آنان بینا نگشت، و دلهایی برای آنان در آن زمانها قرار داده نشد مگر اینکه در این زمان به مانند همان چشم و دل به شما عنایت شده. و به خدا سوگند شما بعد از آنان به چیزی بینا نشدهاید که گذشتگان آن را نمیدانستند، و شما به چیزی مخصوص نگشتهاید که آنان از آن محروم شده باشند. و همانا بلا و آزمایشی بر شما فرود آمده که مهارش مضطرب و تنگش سست است. بنابراین آنچه فریب خوردگان از آن بهرهمندند شما را فریب ندهد، زیرا که فریبندهها سایهای است گسترده تا زمانی معین</ref> نور در محیط زندگی بشر نبود؛ انسانها در ظلمات زندگی میکردند؛ ظلمات جهل، ظلمات طغیان، ظلمات گمراهی، که البته مظهر همهٔ این ظلمتها خود همان نقطهای بود که [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیغمبر اکرم]] در آنجا متولد شد و سپس [[مبعوث]] شد؛ یعنی [[جزیرة العرب]]. همهٔ تاریکیها و ضلالتها و گمراهیها یک نمونهای در مکه و محیط زندگی عربی جزیرة العرب داشت. | ||
گمراهیهای فکری و اعتقادی، آن شرک ذلیلکنندهٔ انسان، تا آن اخلاق اجتماعی خشن، تا آن بیرحمی و قساوت قلب که: «و اذا بشّر احدهم بالأنثی ظلّ وجهه مسودّا و هو کظیم <ref>و چون یکی از آنان را به [ولادت] دختر مژده دهند [از شدت خشم] چهرهاش سیاه گردد، ودرونش از غصه واندوه لبریز و آکنده شود! (سوره نحل آیه ۵۸)</ref>یتواری من القوم من سوء ما بشّر به ا یمسکه علی هون ام یدسّه من التّراب الا ساء ما یحکمون <ref>به سبب مژده بدی که به او دادهاند، از قوم و قبیلهاش [در جایی که او را نبینند] پنهان میشود [و نسبت به این پیش آمد در اندیشه ای سخت فرو میرود که] آیا آن دختر را با خواری نگه دارد یا به زور، زنده به گورش کند؟! آگاه باشید! [نسبت به دختران] بد داوری میکنند. (سوره نحل آیه۵۹)</ref>)این، نمونهای از اخلاق بشر در دوران ولادت پیغمبر و سپس در دوران [[بعثت]] پیغمبر است. و کان بعده هدی من الضّلال و نوراً من العمی» <ref>مفاتیحالجنان، دعای ندبه</ref> بشریت کور بود، بینا شد. عالم ظلمانی بود، با نور وجود پیغمبر منور شد. این معنای این ولادت بزرگ و سپس بعثت آن بزرگوار است. | گمراهیهای فکری و اعتقادی، آن شرک ذلیلکنندهٔ انسان، تا آن اخلاق اجتماعی خشن، تا آن بیرحمی و قساوت قلب که: «و اذا بشّر احدهم بالأنثی ظلّ وجهه مسودّا و هو کظیم <ref>و چون یکی از آنان را به [ولادت] دختر مژده دهند [از شدت خشم] چهرهاش سیاه گردد، ودرونش از غصه واندوه لبریز و آکنده شود! (سوره نحل آیه ۵۸)</ref>یتواری من القوم من سوء ما بشّر به ا یمسکه علی هون ام یدسّه من التّراب الا ساء ما یحکمون <ref>به سبب مژده بدی که به او دادهاند، از قوم و قبیلهاش [در جایی که او را نبینند] پنهان میشود [و نسبت به این پیش آمد در اندیشه ای سخت فرو میرود که] آیا آن دختر را با خواری نگه دارد یا به زور، زنده به گورش کند؟! آگاه باشید! [نسبت به دختران] بد داوری میکنند. (سوره نحل آیه۵۹)</ref>)این، نمونهای از اخلاق بشر در دوران ولادت پیغمبر و سپس در دوران [[بعثت]] پیغمبر است. و کان بعده هدی من الضّلال و نوراً من العمی» <ref>مفاتیحالجنان، دعای ندبه</ref> بشریت کور بود، بینا شد. عالم ظلمانی بود، با نور وجود پیغمبر منور شد. این معنای این ولادت بزرگ و سپس بعثت آن بزرگوار است. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
==هدایت پیامبر اکرم (ص) تمام جامعه بشریت را در بر خواهد گرفت== | ==هدایت پیامبر اکرم (ص) تمام جامعه بشریت را در بر خواهد گرفت== | ||
نه فقط ما [[مسلمانان|مسلمانها]] رهین منت الهی و نعمت الهی هستیم به خاطر این وجود مقدس، بلکه همهٔ انسانیت رهین این نعمت است. | نه فقط ما [[مسلمانان|مسلمانها]] رهین منت الهی و نعمت الهی هستیم به خاطر این وجود مقدس، بلکه همهٔ انسانیت رهین این نعمت است. | ||
درست است که هدایت [[محمد بن عبدالله (خاتم | درست است که هدایت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیغمبر]] در طول قرنهای متمادی هنوز همهٔ بشریت را فرا نگرفته است؛ اما این چراغ فروزان، این شعلهٔ روزافزون در میان بشریت هست و بتدریج در طول سالها و قرنها انسانها را به سمت این چشمهٔ نور هدایت میکند. و در تاریخ بعد از [[بعثت|بعثت پیغمبر]] و ولادت آن بزرگوار که نگاه کنید، همین تدبیر را ملاحظه میکنید. انسانیت به سمت ارزشها حرکت کرده است، ارزشها را شناخته است، بتدریج این گسترش پیدا خواهد کرد و شدت آن روز به روز بیشتر خواهد شد؛ تا اینکه انشاءالله «لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون» <ref>سوره توبه ،آیه 33</ref> همهٔ عالم را فرا بگیرد و بشریت در جادهٔ هدایت و صراط مستقیم الهی حرکت حقیقی خودش را آغاز کند، که در واقع شروع زندگی بشر از آن روز است. آن روزی که حجت خدا بر مردم تمام خواهد شد و بشریت در این شاهراه بزرگ قرار خواهد گرفت. | ||
==یکی از وظائف بزرگ و درجهٔ اول ما مسلمانهاست، مسئلهٔ اتحاد و وحدت است== | ==یکی از وظائف بزرگ و درجهٔ اول ما مسلمانهاست، مسئلهٔ اتحاد و وحدت است== | ||
خط ۸۹: | خط ۹۰: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
[https://farsi.khamenei.ir/index.html پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ ونشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای] | * [https://farsi.khamenei.ir/index.html پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ ونشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای]. | ||
{{کنفرانسهای بینالمللی وحدت اسلامی}} | |||
[[رده:کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی]] | [[رده:کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی]] | ||
[[رده:سخنرانیها]] | [[رده:سخنرانیها]] | ||
[[رده:سخنرانیهای مقام معظم رهبری درباره وحدت اسلامی]] | [[رده:سخنرانیهای مقام معظم رهبری درباره وحدت اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۷
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۶:۱۷، ۲ ژانویه ۲۰۲۴ (ساعت هماهنگ جهانی) (۱۰ ماه پیش) تغییر یافتهاست؛(الگو:پاکسازی) لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با {{در دست ساخت}} جایگزین میکنید. |
زبان | فارسی |
مکان | تهران - حسینیه امام خمینی (ره) |
تاریخ | 1387/12/25 |
موضوع | وحدت جهان اسلام |
مناسبت | کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی |
حاضرین | مسئولان کشوری و لشکری و میهمانان شرکتکننده در کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامیاسلامی |
منبع | Khamenei.ir |
سخنرانی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در نوزدهمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی به مناسبت میلاد پر برکت پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و هفته وحدت در جمع کارگزاران دولت جمهوری اسلامی ایران و مهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی به تناسب شرایط زمان ایراد گردیده است.
تبریک میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع)
بسماللهالرّحمنالرّحیم تبریک عرض میکنم این عید سعید را به همهٔ شما حضار محترم، مسئولان کشور، بلندپایگان مدیریت جمهوری اسلامی، میهمانان عزیز هفتهٔ وحدت، سفرای کشورهای اسلامی و به همهٔ ملت ایران و مسلمانان جهان، بلکه به همهٔ آزادگان عالم و به جامعهٔ بشریت. امروز که بر حسب روایت مشهور محدثین شیعه روز ولادت خاتمالانبیاء است، و همین روز، روز ولادت امام جعفر صادق (علیه الصّلاة و السّلام) در سال ۸۳ هجری است، برای دنیای اسلام روز بسیار بزرگی است.
ولادت پیغمبر اعظم یک حادثهٔ تعیینکنندهبرای مسیر بشریت است
ولادت پیغمبر اعظم یک حادثهٔ صرفاً تاریخی نیست؛ یک حادثهٔ تعیینکنندهٔ مسیر بشریت است. خود پدیدههائی که در هنگام این ولادت بزرگ، طبق نقل تاریخ دیده شد، یک اشارات گویائی به معنا و حقیقت این ولادت است. نقل کردهاند که در هنگام ولادت نبی مکرم اسلام (صلّی الله علیه و اله) نشانههای کفر و شرک در نقاط مختلف عالم دچار اختلال شد.
آتشکدهٔ فارس که هزار سال بود خاموش نشده بود، در هنگام میلاد پیغمبر خاموش شد. بتهائی که در معابد بودند، سرنگون شدند؛ و راهبان و خدمتگزاران معابد بت پرستی متحیر ماندند که این چه حادثهای است! این، ضربهٔ نمادینِ این ولادت بر شرک و کفر و مادهگرائی است. از طرف دیگر کاخ جباران امپراطوری ایرانِ مشرکِ آن روز دچار حادثه شد؛ کنگرههای کاخ مدائن - چهارده کنگره - فرو ریخت.
این هم یک اشارهٔ نمادینِ دیگر است به اینکه این ولادت مقدمه و زمینهای است برای مبارزهٔ با طغیانگری در عالم؛ مبارزهٔ با طاغوتها. آن جنبهٔ معنویت و هدایت قلبی و فکری انسان، این جنبهٔ هدایت اجتماعی و عملیِ آحاد بشر. مبارزهٔ با ظلم، مبارزهٔ با طغیانگری، مبارزهٔ با حاکمیت بناحقِ ستمگران بر آحاد مردم؛ اینها اشارات نمادینِ ولادت پیغمبر است.
توصیف امیرالمومنین (ع) از زمانه ولادت پیامبر اکرم (ص)
امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در نهج البلاغه در توصیف زمانهای که پیغمبر در آن زمانه - این خورشید تابان - ظهور و طلوع کرد، جملات متعددی دارند. از جمله میفرمایند: «و الدّنیا کاسفة النّور ظاهرة الغرور» [۱] نور در محیط زندگی بشر نبود؛ انسانها در ظلمات زندگی میکردند؛ ظلمات جهل، ظلمات طغیان، ظلمات گمراهی، که البته مظهر همهٔ این ظلمتها خود همان نقطهای بود که پیغمبر اکرم در آنجا متولد شد و سپس مبعوث شد؛ یعنی جزیرة العرب. همهٔ تاریکیها و ضلالتها و گمراهیها یک نمونهای در مکه و محیط زندگی عربی جزیرة العرب داشت.
گمراهیهای فکری و اعتقادی، آن شرک ذلیلکنندهٔ انسان، تا آن اخلاق اجتماعی خشن، تا آن بیرحمی و قساوت قلب که: «و اذا بشّر احدهم بالأنثی ظلّ وجهه مسودّا و هو کظیم [۲]یتواری من القوم من سوء ما بشّر به ا یمسکه علی هون ام یدسّه من التّراب الا ساء ما یحکمون [۳])این، نمونهای از اخلاق بشر در دوران ولادت پیغمبر و سپس در دوران بعثت پیغمبر است. و کان بعده هدی من الضّلال و نوراً من العمی» [۴] بشریت کور بود، بینا شد. عالم ظلمانی بود، با نور وجود پیغمبر منور شد. این معنای این ولادت بزرگ و سپس بعثت آن بزرگوار است.
هدایت پیامبر اکرم (ص) تمام جامعه بشریت را در بر خواهد گرفت
نه فقط ما مسلمانها رهین منت الهی و نعمت الهی هستیم به خاطر این وجود مقدس، بلکه همهٔ انسانیت رهین این نعمت است. درست است که هدایت پیغمبر در طول قرنهای متمادی هنوز همهٔ بشریت را فرا نگرفته است؛ اما این چراغ فروزان، این شعلهٔ روزافزون در میان بشریت هست و بتدریج در طول سالها و قرنها انسانها را به سمت این چشمهٔ نور هدایت میکند. و در تاریخ بعد از بعثت پیغمبر و ولادت آن بزرگوار که نگاه کنید، همین تدبیر را ملاحظه میکنید. انسانیت به سمت ارزشها حرکت کرده است، ارزشها را شناخته است، بتدریج این گسترش پیدا خواهد کرد و شدت آن روز به روز بیشتر خواهد شد؛ تا اینکه انشاءالله «لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون» [۵] همهٔ عالم را فرا بگیرد و بشریت در جادهٔ هدایت و صراط مستقیم الهی حرکت حقیقی خودش را آغاز کند، که در واقع شروع زندگی بشر از آن روز است. آن روزی که حجت خدا بر مردم تمام خواهد شد و بشریت در این شاهراه بزرگ قرار خواهد گرفت.
یکی از وظائف بزرگ و درجهٔ اول ما مسلمانهاست، مسئلهٔ اتحاد و وحدت است
ما امروز به عنوان امت اسلامی در برابر این نعمت بزرگ قرار داریم، باید از این نعمت استفاده کنیم. باید دل خود، دین خود، فکر خود و نیز دنیای خود، زندگی خود، محیط خود را به برکت تعالیم این دین مقدس روشن و منور کنیم؛ چون نور است، بصیرت است، میتوانیم خودمان را به آن نزدیک کنیم و میتوانیم بهرهمند شویم. این وظیفهٔ عمومی ما مسلمانهاست.
آنچه که امروز من بر روی آن تکیه میکنم، که یکی از وظائف بزرگ و درجهٔ اول ما مسلمانهاست، مسئلهٔ اتحاد و وحدت است. ما این هفتهٔ منتهی به هفدهم ربیع الاول را از اول انقلاب به هفتهٔ وحدت نامگذاری کردیم، علت هم این است که روز دوازدهم ربیع الاول به روایت مشهور بین برادران اهل سنت روز ولادت است؛ و روز هفدهم ربیع الاول به روایت مشهور بین شیعه روز ولادت است. بین این دو روز را به عنوان هفتهٔ وحدت از اول انقلاب، ملت ایران و مسئولین کشور نامگذاری کردند و این را یک رمز و نماد اتحاد بین مسلمانان قرار دادند. ولی حرف کافی نیست؛ اسمگذاری کافی نیست؛ عمل باید بکنیم؛ باید برویم به سمت وحدت.
باید بر عوامل تفرقه پیروز شویم
امروز دنیای اسلام محتاج وحدت است. عوامل تفرقه هم وجود دارد؛ باید بر آن عوامل فائق آمد؛ باید بر آن عوامل پیروز شد.
همهٔ مقصودهای بزرگ محتاج مجاهدتند. هیچ مقصود بزرگی نیست که بدون مجاهدت حاصل شود. اتحاد بین مسلمانها هم بدون مجاهدت حاصل نخواهد شد. وظیفهٔ ماست که برای اتحاد دنیای اسلام مجاهدت کنیم. این اتحاد میتواند بسیاری از گرهها را باز کند؛ میتواند جوامع اسلامی و ملتهای مسلمان را عزیز کند. ببینید وضع کشورهای اسلامی چگونه است.
ببینید وضع مسلمانان که امروز یک چهارم نفوس بشری را در دنیا تشکیل میدهند، چگونه است؛ تأثیرشان در سیاستهای عالم، حتّی در مسائل درون خودشان، چگونه بمراتب ضعیفتر و کمتر است از تأثیر قدرتهای بیگانه و قدرتهای دارای سوءنیت. این، فقط به خاطر بیگانه بودن قدرتها نیست - که ما خودمان و مخاطبانمان را از آنها برحذر میداریم - آنها دارای سوء نیتاند؛ دارای انگیزههای سلطهطلبی هستند، میخواهند ملتهای اسلامی را در مقابل خودشان ذلیل کنند، خرد کنند، وادار به اطاعت محض کنند. خوب، این پنجاه و چند کشور اسلامی، این ملتهای مسلمان، برای اینکه در مقابل یک چنین سوء نیت واضح و بزرگ و قلدرانهای بایستند، راهشان چیست؟ جز وحدت؟ باید با هم نزدیک بشویم. دو عامل عمده و کلی در مقابل وحدت وجود دارد، باید اینها را علاج کرد.
نباید از مرز اثبات به مرز نفی و همراه با تعرض و دشمنی و عداوت تجاوز کنیم
یک عامل، عامل درونی ماست: تعصبهای ما، پایبندیهای ما به عقاید خودمان؛ هر گروهی برای خودش. باید بر این فائق آمد. ایمان به مبادی خود و اصول و عقائد خود چیز بسیار خوب و پسندیدهای است؛ پافشاری بر آن هم خوب است؛ اما این نباید از مرز اثبات به مرز نفی و همراه با تعرض و دشمنی و عداوت تجاوز کند. برادرانی که در مجموعهٔ امت اسلامی هستند، احترام یکدیگر را حفظ کنند؛ عقاید خودشان را هم میخواهند حفظ کنند، حفظ کنند؛ اما احترام به دیگران، حدود دیگران، حقوق دیگران و حرمت افکار و عقاید آنها را نگه دارند و بحث و مجادله را برای مجالس علمی بگذارند. علما و اهل فن، میخواهند بنشینند مباحثات مذهبی کنند، بکنند؛ اما مباحثهٔ مذهبیِ عالمانه و در محفل علمی، با بدگوئی به یکدیگر در علن، در سطح افکار عمومی، در مخاطبهٔ با افکاری که قدرت تجزیه و تحلیل علمی ندارند، فرق میکند؛ این را بایستی علما مهار کنند؛ مسئولان باید مهار کنند. همهٔ گروههای مسلمان در این مورد وظیفه دارند. شیعه هم وظیفه دارد، سنی هم وظیفه دارد؛ باید به سمت اتحاد بروند. این یک عامل که عامل درونی است. یک عامل بیرونی هم دست مغرضِ تفرقهافکنِ دشمنان اسلام است. نباید از این غفلت کرد. نه فقط امروز، بلکه از آن روزی که قدرتهای مسلط سیاسی در دنیا احساس کردند که میتوانند روی ملتها اثر بگذارند، این دست تفرقهافکن به وجود آمده و امروز از همیشه شدیدتر است. وسائل ارتباط جمعی، وسائل مدرنی که امروز وجود دارد، این هم کمک میکند. اینها آتشافروزند؛ آتشافروزند؛ برای تفرقه شعار درست میکنند. باید آگاه بود؛ باید هوشیار بود. متأسفانه یک عدهای هم در داخل ملتهای مسلمان و کشورهای مسلمان، میشوند وسیله برای اعمال غرض آن دشمنان اصلی.
خیلی عبرتآموز است، شما ملاحظه کنید: دو سال قبل از این، وقتی که جوانان مقاومت لبنان و حزبالله لبنان بر اسرائیل غلبه کردند و رژیم صهیونیستی را آنجور ذلیل کردند و این در دنیای اسلام برای مسلمانها یک شکوفائی و یک پیروزی به شمار آمد، بلافاصله دستهای تفرقهافکن شروع کردند مسئله شیعه و سنی را مطرح کردن؛ تعصبات مذهبی را تشدید کردن؛ چه در خود لبنان، چه در منطقهٔ خاورمیانه و چه در همهٔ دنیای اسلام. کأنه مسئلهٔ شیعه و سنی تازه به وجود آمده است! برای اینکه امت مسلمان را که در سایهٔ آن پیروزی بزرگ به یک همدلی نزدیک شده بود، اینها را با مسئلهٔ شیعه و سنی از هم دور کند. این مال دو سال قبل است.
پیروزی مقاومت فلسطین بر دشمن صهیونیست در غزه ،پیروزی امت اسلام است
دو ماه قبل از این، یک پیروزی دیگر برای امت اسلام به وجود آمد و آن پیروزی مقاومت فلسطین بر دشمن صهیونیست در غزه بود [۶]، پیروزی بزرگ و درخشان. کدام پیروزی از این بالاتر که یک ارتش مجهز که یک روز توانسته بود سه تا ارتش بزرگ کشورها را در سالهای شصت و هفت تا هفتاد و سهٔ میلادی شکست بدهد، بیست و دو روز تلاش کند و نتواند این جوانهای مقاوم و این مجاهدان مؤمن را در غزه وادار به عقبنشینی کند و آنها را شکست بدهد؟ ناکام، دست خالی مجبور شد برگردد، بعلاوه بر اینکه در دنیا هم آبروی رژیم صهیونیستی و حامیانش و در رأس آنها آمریکا رفت؛ آبروشان بر خاک ریخت. این پیروزی بزرگی برای مسلمانها بود؛ مسلمانها را به یک همدلی نزدیک کرد.
اینجا دیگر مسئلهٔ شیعه و سنی را نمیتوانستند مطرح کنند. حالا آمدهاند مسئلهٔ قومیت را مطرح کردهاند؛ مسئلهٔ عربیت و غیرعربیت؛ دعوای بین اینکه مسئلهٔ فلسطین مختص به عربهاست و اصرار بر اینکه مختص به عربهاست، برای اینکه غیرعرب حق ندارد در مسئلهٔ فلسطین دخالت کند! چرا؟ مسئلهٔ فلسطین، مسئلهٔ اسلامی است؛ عرب و عجم ندارد.
در مسائل دنیای اسلام اگر پای قومیت به میان آمد، بزرگترین عامل تفرقه به وجود آمده است
در مسائل دنیای اسلام اگر پای قومیت به میان آمد، بزرگترین عامل تفرقه به وجود آمده است. وقتی پای قومیت را در مسائل دنیای اسلام به وجود میآورند، عرب را جدا کنند، فارس را جدا کنند، ترک را جدا کنند، کرد را جدا کنند، اندونزیائی را جدا کنند، مالزیائی را جدا کنند، پاکستانی و هندی را جدا کنند، چی باقی میماند؟ این چوب حراج زدن به امت اسلامی و نیروها و توانهای امت اسلامی نیست؟ این ترفندهای استکبار است که متأسفانه در دنیای اسلام، کسانی اسیر این ترفندها میشوند. نمیخواهند بگذارند شیرینی پیروزی در آن قضیهٔ لبنان و در این قضیهٔ غزه در کام مسلمانها بماند؛ فوراً یک عامل اختلاف و تفرقهای را مطرح میکنند، به وجود میآورند، برای اینکه جدا کنند.
انجام و عملی کردن وحدت در جامعه در درجه اول وظیفهٔ سیاستمداران است
امت اسلامی باید بیدار باشد؛ باید در مقابل اینها بایستد. وظیفهٔ درجهٔ اول هم بر دوش سیاستمداران است. مسئولان و زمامداران کشورهای اسلامی بهوش باشند. این فریاد ممکن است از گلوی بعضی از سیاستمداران خودی خارج شود؛ اما ما اشتباه نمیکنیم. ما در شناخت عامل اصلی خطا نخواهیم کرد. از گلوی اینهاست، اما مال اینها نیست؛ فریاد، فریاد دیگران است، مربوط به قدرتهای استکباری دنیاست. آنها هستند که مخالف وحدت امت اسلامی اند. اگر از حنجرهٔ کسانی از داخل امت اسلامی هم خارج شود، اینها فریب خوردهاند.
این صدا، صدای اینها نیست. این صدای آنهاست؛ این صدا را میشناسیم. در درجهٔ اول، سیاستمداران و مسئولان و باز در درجهٔ مهم و بالا، اندیشمندان، کسانی که با مغز و دل مردم سر و کار دارند؛ علمای دین، روشنفکران، نویسندگان، روزنامهنگاران، شعرا، ادبا، دانشمندان دنیای اسلام، این وظیفهٔ بزرگ را بر عهده دارند که به مردم، سرانگشتانی را که میخواهند در این وحدت اختلال کنند و این رشتهٔ مستحکم الهی را از دست مسلمانها بگیرند، معرفی کنند.
قرآن به ما صریحاً میگوید: «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً»[۷] با همدیگر اعتصام به حبل الله پیدا کنید. اعتصام به حبل الله را تک تک هم میشود انجام داد؛ اما قرآن میگوید: «واعتصموا بحبل الله جمیعاً» [۸] با هم باشید. «و لاتفرّقوا» تفرق پیدا نکنید، حتّی در اعتصام بحبل الله؛ چه برسد به اینکه بعضی بخواهند اعتصام بحبل الله کنند، بعضی بخواهند اعتصام بحبل الشیطان بکنند. حتّی اعتصام بحبل الله هم که همه بخواهند بکنند، «جمیعاً» با هم، همدلانه این کار انجام بگیرد. این مسئلهٔ بزرگ دنیای اسلام است.
امیدواریم خداوند متعال به همهٔ آحاد امت اسلامی و همهٔ ملتهای اسلامی و همهٔ دولتهای اسلامی توفیق بدهد که این مسئلهٔ مهم را با وزن آن، با همان مقدار اهمیت آن تلقی کنند و آن را در عمل اجرا کنند. و رضوان الهی و رحمت الهی باد بر روح امام بزرگوار ما که فریاد وحدت را در دوران ما و در زمان ما، او بود که بلند کرد و مسلمانان را به این اتحاد دعوت کرد. امیدواریم خداوند متعال دلهای ما را با سروش الهی، با دعوت الهی هرچه بیشتر مأنوس کند؛ آشنا کند. و آیندهٔ امت اسلامی از گذشتهٔ آن بمراتب بهتر باشد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
پانویس
- ↑ خطبه ۸۹: از خطبههای آن حضرت است در حال مردم پیش از بعثت و پس از آن أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ وَ الدُّنْیَا کَاسِفَةُ النُّورِ ظَاهِرَةُ الْغُرُورِ عَلَی حِینِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ إِیَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ اغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ الْهُدَی وَ ظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَی فَهِیَ مُتَجَهِّمَةٌ لِأَهْلِهَا عَابِسَةٌ فِی وَجْهِ طَالِبِهَا ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعَامُهَا الْجِیفَةُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ وَ دِثَارُهَا السَّیْفُ. فَاعْتَبِرُوا عِبَادَ اللَّهِ وَ اذْکُرُوا تِیکَ الَّتِی آبَاؤُکُمْ وَ إِخْوَانُکُمْ بِهَا مُرْتَهَنُونَ وَ عَلَیْهَا مُحَاسَبُونَ وَ لَعَمْرِی مَا تَقَادَمَتْ بِکُمْ وَ لَا بِهِمُ الْعُهُودُ وَ لَا خَلَتْ فِیمَا بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمُ الْأَحْقَابُ وَ الْقُرُونُ وَ مَا أَنْتُمُ الْیَوْمَ مِنْ یَوْمَ کُنْتُمْ فِی أَصْلَابِهِمْ بِبَعِیدٍ. وَ اللَّهِ مَا أَسْمَعَکُمُ الرَّسُولُ شَیْئاً إِلَّا وَ هَا أَنَا ذَا مُسْمِعُکُمُوهُ وَ مَا أَسْمَاعُکُمُ الْیَوْمَ بِدُونِ أَسْمَاعِکُمْ بِالْأَمْسِ وَ لَا شُقَّتْ لَهُمُ الْأَبْصَارُ وَ لَا جُعِلَتْ لَهُمُ الْأَفْئِدَةُ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ إِلَّا وَ قَدْ أُعْطِیتُمْ مِثْلَهَا فِی هَذَا الزَّمَانِ وَ وَ اللَّهِ مَا بُصِّرْتُمْ بَعْدَهُمْ شَیْئاً جَهِلُوهُ وَ لَا أُصْفِیتُمْ بِهِ وَ حُرِمُوهُ وَ لَقَدْ نَزَلَتْ بِکُمُ الْبَلِیَّةُ جَائِلًا خِطَامُهَا رِخْواً بِطَانُهَا فَلَا یَغُرَّنَّکُمْ مَا أَصْبَحَ فِیهِ أَهْلُ الْغُرُورِ فَإِنَّمَا هُوَ ظِلٌّ مَمْدُودٌ إِلَی أَجَلٍ مَعْدُودٍ. ترجمه: پیامبر را در زمانی فرستاد که رشته رسالت منقطع، و خواب غفلت ملّتها طولانی، و فتنهها جدّی، و امور حیات از هم گسیخته، و آتش جنگها شعلهور بود. نور دنیا در کسوف، و دنیا با ظهور چهره فریبنده در حال خودنمایی، برگهای درخت زندگی زرد، نومیدی از بارور شدن شجره حیات بر دلها چیره، و آب زندگی فروکش کرده بود. زمانی که نشانههای هدایت کهنه، علائم گمراهی نمایان بود. دنیا به اهلش روی زشت نموده، و نسبت به خواهندهاش عبوس بود. میوهاش فتنه، غذایش مردار، جامه زیرش ترس، و جامه رویش شمشیر بود. پس ای بندگان خدا پند بگیرید، و به یاد آرید عقاید و آرایی را که پدران و برادرانتان در گرو آنند، و بر اساس آنها مورد محاسبه حق قرار گرفتهاند. به جانم سوگند میان شما و آنان فاصله زیادی نیست، و سالها و قرنها میان شما و آنها نگذشته، و شما در امروز از روزی که در اصلاب آنان بودید دور نیستید. به خدا قسم پیامبر چیزی را به گوش نسل گذشته شما نشنواند مگر اینکه من امروز به شما شنواندم، و گوش شما در این زمان پستتر از گوش آنان نیست، و دیدههای آنان بینا نگشت، و دلهایی برای آنان در آن زمانها قرار داده نشد مگر اینکه در این زمان به مانند همان چشم و دل به شما عنایت شده. و به خدا سوگند شما بعد از آنان به چیزی بینا نشدهاید که گذشتگان آن را نمیدانستند، و شما به چیزی مخصوص نگشتهاید که آنان از آن محروم شده باشند. و همانا بلا و آزمایشی بر شما فرود آمده که مهارش مضطرب و تنگش سست است. بنابراین آنچه فریب خوردگان از آن بهرهمندند شما را فریب ندهد، زیرا که فریبندهها سایهای است گسترده تا زمانی معین
- ↑ و چون یکی از آنان را به [ولادت] دختر مژده دهند [از شدت خشم] چهرهاش سیاه گردد، ودرونش از غصه واندوه لبریز و آکنده شود! (سوره نحل آیه ۵۸)
- ↑ به سبب مژده بدی که به او دادهاند، از قوم و قبیلهاش [در جایی که او را نبینند] پنهان میشود [و نسبت به این پیش آمد در اندیشه ای سخت فرو میرود که] آیا آن دختر را با خواری نگه دارد یا به زور، زنده به گورش کند؟! آگاه باشید! [نسبت به دختران] بد داوری میکنند. (سوره نحل آیه۵۹)
- ↑ مفاتیحالجنان، دعای ندبه
- ↑ سوره توبه ،آیه 33
- ↑ حملهای که ارتش رژیم صهیونیستی ساعت 11 و 30 دقیقه صبح روز یکشنبه 27 دسامبر 2008 (7دی1387) علیه نوار غزه آغاز کرد تا 18 ژانویه 2009 (29دی1387) ادامه یافت و براثر آن حدود 1500 فلسطینی به شهادت رسیدند که بیش از 400 نفر آنها کودک و 111 نفر نیز زن بودند و قریب 4هزار و 500 فلسطینی نیز زخمی شدند. روز آغازین این جنگ، خونینترین روز در تاریخ فلسطین محسوب میشود به گونهای که بیش از 200 فلسطینی بر اثر حملات هوایی رژیم صهیونیستی به شهادت رسیده، بیش از 700 نیز مجروح شدند تا جایی که این روز را یکشنبه سیاه نامیدند. اما در پایان جنگ 22 روزه رژیم اشغالگر قدس مجبور به تسلیم در برابر اراده مردم مقاوم غزه شد.
- ↑ سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۰۳
- ↑ همان