پرش به محتوا

دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی

از ویکی‌وحدت
دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی
نام رویداددوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی
تاریخ رویداد8 تیرماه ماه سال 1378 ش، مصادف با 15 ربیع الاول سال 1420 ق، برابر با 28 ژوئن 1999 م
روز رویدادسه‌شنبه
مکان رویدادتهران
عواملمجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
دلیل اهمیتاسلام و امت اسلامی در آینده

دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی، با موضوع «اسلام و امت اسلامی در آینده» از روز سه‌شنبه 8 تیرماه ماه سال 1378 ش، مصادف با 15 ربیع الاول سال 1420 ق، برابر با 28 ژوئن 1999 م، با حضور اندیشمندان و متفکر داخلی و خارجی از ایران و کشورهای اسلامی، از جمله محمد واعظ زاده خراسانی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، آیت‌‌الله سید محمد باقر حکیم، رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب، طه جابر علوانی، متفکر و فقیه اسلامی عراقی، علی محیی‌الدین قره‌داغی، نایب رئیس مجمع عمومی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و دبیرکل اتحادیه جهانی علمای اسلام، آیت‌الله محمدمهدی آصفی از مجتهدان حوزه علمیه نجف و از فعالان سیاسی در عراق، تاج‌الدین الهلالی، مفتی اعظم استرالیا، دکتر احمد کمال ابو المجد، رئیس شورای عالی اسلامی مصر، عمر احمد عمر، پژوهشگر اسلامی از سوریه،عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی، آیت‌الله محمدعلی تسخیری، عضو شورای مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، علی اکبر رشاد، استاد حوزه علمیه قم به مدت سه روز به همت مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ساختمان حسینیه الزهراء مجتمع امام خمینی در تهران برگزار گردید.

مراسم افتتاحیه

آیت‌الله واعظ زاده خراسانی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، در دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی گفت: اکنون در آستانه قرن بیست و یکم و پایان قرن بیستم هستیم. در این سال خاص، سال ۱۴۲۰ ق، در دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی از سلسله کنفرانس‌های سالانه‌ مجمع تقریب که در ماه ربیع‌الاول هر سال در تهران، به مناسبت سالگرد میلاد پیامبر (صلی‌الله علیه وآله و در چارچوب هفته وحدت برگزار می‌شود، حضور یافته‌ایم. این کنفرانس با حضور گروه بزرگی از متفکران، رهبران جنبش‌ها، سازمان‌ها و گروه‌ها، امامان مذاهب اسلامی و گروهی از نخبگان برگزار می‌شود که به سرنوشت جهان اسلام و سختی‌ها و ناملایمات پیش روی آن و همچنین علل شادی، خوشبختی، امید و خوش‌بینی یا علل غم، اندوه، بی‌صبری و کسالت علاقه‌مند هستند. موضوع بحث این کنفرانس «آینده اسلام و مسلمانان در قرن آینده» است. ان‌شاءالله از طریق بحث‌ها و تحقیقات این کنفرانس، به نتایج مثبت و پیشنهادهای ارزشمند و سپس اقدامات مثمر ثمر و تصمیمات مفیدی برای شکل‌دهی به جایگاه خود به عنوان مسلمان در برابر جهان در قرن آینده خواهیم رسید. این امر شامل ارزیابی دستاوردهای قبلی ما، به ویژه در قرن بیستم، و همچنین درک وقایع، انقلاب‌ها و تحولات بزرگ سیاسی، اقتصادی، فناوری و فرهنگی خواهد بود که در جهان به طور کلی و در جهان اسلام به طور خاص در این قرن رخ داده است. این رویدادها بدون شک مملو از خیر و شر، فضایل و رذایل، داده‌های علمی و صنعتی و شرایطی است که بر مردم گذشته است. پس ما باید طرح‌ها، برنامه‌ها و پروتکل‌هایی را برای وظایف و مسئولیت‌های خود به عنوان مسلمان در برابر خدا، به خاطر اسلام، در برابر جهان و در برابر نسل‌های آینده تدوین کنیم. باید گذشته را در نظر بگیریم، بر تحولات آینده تمرکز کنیم و با توجه به نیازها و الزامات شرایط، پیش برویم و تعامل داشته باشیم.

سخنرانان

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام

حجت‌السلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی پیرامون ضرورت وحدت و لزوم پرهیز از اختلاف گفت: باید تلاش شود که فرهنگ ارزیابی درست از جهان اسلام را به مردم بیاموزیم و اصل ولایت را میان آحاد امت اسلامی در جامعه احیا کنیم . وی با انتقاد از بی‌تفاوتی و یا حداقل کم‌تفاوتی در مورد مصالح کلی جهان اسلام، افزود: آنچه قرآن در خصوص مصالح اسلامی از امت اسلامی خواسته با انچه که اکنون دنیای اسلام به آن پایبند است ، خیلی فاصله دارد. هاشمی رفسنجانی تصریح کرد: هیچوقت مسلمانان به ندای مهم الهی که یک نوع ولایت میان آحاد امت اسلامی و مجموعه‌های امت اسلامی را خواسته است، لبیک نگفتند. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید کرد: این مسأله باید در دستور کار این کنفرانس قرار گیرد و اندیشمندان شرکت کننده در این کنفرانس راه حل مناسبی برای این معضل پیدا کنند. وی با اشاره به مشکلات موجود در دنیای اسلام، گفت: چنانچه اولویتی که در قرآن به آن تصریح شده به مصالح اسلام داده شود، بسیاری از مشکلات دنیای اسلام که به‌خاطر تفرقه میان امت اسلامی به‌وجود آمده است، حل می‌شود . ایشان عامل «تفرقه» را مهمترین عاملی توصیف کرد که دنیای استکبار با توسل به آن، علیه اسلام وارد عمل می‌شود. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اوضاع فلسطین، بحران کوزوو و مسأله کشمیر گفت: بیش از 50 سال است که عواطف دنیای اسلام از موضوع فلسطین جریحه‌دار شده است، اما استکبار و کفر از این مسأله نمی‌ترسد. وی با تأکید بر اینکه حقیقتا نبود اتحاد میان امت اسلامی یک درد است، گفت: چطور این منفعت عامه اسلامی که در قرآن به آن سفارش شده، مورد توجه و اولویت قرار نمی‌گیرد. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود : چند روز است رژیم صهیونیستی، لبنان را مورد حمله قرار داده است و خیلی آسان دنیای اسلام از کنار آن می‌گذرد. وی با اشاره به قدرت زیاد جهان اسلام اضافه کرد: بیشتر از یک چهارم جمعیت دنیا را مسلمانان تشکیل می‌دهند و نزدیک به یک سوم آرا ، در سازمان ملل در اختیار مسلمانان است و باید با استفاده از قدرت جهان اسلام، ظلم را دفع کنیم. هاشمی رفسنجانی به نمونه همکاری میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در بخش انرژی اشاره کرد و گفت: یک همکاری محدود باعث شد تا حدودی قیمت نفت ترمیم شود و مبالغ هنگفت پول مسلمانان به جیب دشمنان اسلام نرود. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد : تحقیقا استکبار و کفر جهانی و صهیونیزم مایل نیست این همدلی و نزدیکی میان مسلمانان بر اساس اصل قرآنی اولویت منافع اسلامی تحقق پیدا کند. وی گفت: دشمنان اسلام با پیروزی انقلاب اسلامی و جدی شدن ایران در دفاع از مسلمانان، تمام تلاش خود را برای تفرقه افکنی میان مسلمانان به کار گرفت و در حال حاضر از تمامی ابزار برای تفرقه‌افکنی استفاده می‌کند.

رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی

آیت‌الله سید محمد باقر حکیم، رئیس شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی در خصوص مسائل امت اسلامی گفت: در نگاهی اجمالی به مسائل امت اسلامی در آستانه قرن بیست و یکم، چندین مسأله اصلی را می‌یابیم که خود را بر همه ابعاد واقعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن تحمیل می‌کنند. مسأله اول: درگیری تمدن‌ها و استکبار جهانی، به ویژه پس از اسلام، در دو دهه پایانی این قرن، به یک واقعیت سیاسی در برابر استکبار و استبداد تبدیل شد. امت، در تمام اجزای خود، خواستار بازگشت به خداوند متعال، به کارگیری اسلام و تمرکز بر آن شد. جهان اسلام شروع به حرکت به سمت وحدت پیرامون منافع مشترک و مقابله با تجاوز خارجی کرد. مسأله دوم: مسأله وحدت امت در شخصیت و فرهنگ خود، ادغام انرژی‌ها و توانایی‌هایش و خیزش آن برای از بین بردن نشانه‌های عقب‌ماندگی در درگیری‌هایی که در طول تاریخ گذشته خود شاهد آن بوده است. مسأله سوم: مسأله آزادی سیاسی در کار اجتماعی و مشارکت ملت در مدیریت، حکومت، تصمیم‌گیری، دستیابی به عدالت و رفاه و اتخاذ ابزارهای مدنی مدرن است. این مسائل به حدی اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده‌اند که تقریباً همه مسائل دیگر از آنها منشعب می‌شوند یا به یک دلیل مهم، یعنی تحول و توسعه جدید معاصر در جهان امروز ما در سطح ارتباطات، اطلاعات، روابط و درهم‌تنیدگی منافع و مزایا، که جهان را به چیزی شبیه به یک شهر یا کشور واحد تبدیل کرده و به سمت وحدت و ظهور ایده نظم نوین جهانی در حرکت است، اهمیت کمتری پیدا می‌کنند. وی در ادامه افزود: جمهوری اسلامی ایران که ملتش به برکت اسلام، سقوط استبداد شاهنشاهی و مشارکت ملت در اداره امور خود از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس نهادهای قانون اساسی خود بر اساس انتخابات، مشورت و مشارکت در تصمیم‌گیری، به آزادی سیاسی دست یافت، توانست در برابر همه فشارهای خارجی و داخلی ایستادگی و پایداری کند تا اینکه خداوند متعال پیروزی، ثبات و امنیت را به آن عطا فرمود. پیشرفت ایران روز به روز ادامه یافت و کانون توجه جهان اسلام، مرکز قلب‌های آنها و الگویی برای الگوبرداری آنها شد. ارزش‌های والای الهی، بسیج معنوی، روی آوردن به خدا در عمل، استمداد از غیب، پایبندی به اسلام و این آزادی و مشارکت، نقش اساسی در دستیابی به این امر داشت.

اندیشمند اهل سوریه

عمر احمد عمر، پژوهشگر اسلامی از سوریه در دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی در خصوص بیداری اسلامی در قرن بیست گفت: این قرن که به پایان خود نزدیک می‌شود، شاهد رویدادهای مهمی با اپپایان این قرن در جهان هستیم. همچون:

وی در ادامه افزود: مسلمانان با بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی، خطری را که در این قرن به دلیل ضعف، عقب‌ماندگی، تفرقه و سلطه قدرت‌های اروپایی بر آنها سایه افکنده بود، احساس کردند. آنها دریافتند که تنها راه نجات آنها بازگشت به نظام اسلامی اعتقاد، عبادت، قانون و اخلاق و دستیابی به وحدت بر این پایه محکم است. آنها تلاش‌های زیادی انجام دادند و بسیاری از آنها جان و مال خود را فدا کردند تا خود را از استعمارگر ستمگر آزاد کنند، در برابر بی‌عدالتی و استبداد مقاومت کنند و قوانین اسلام را اجرا کنند. این هدف به دلیل سلطه قدرت‌های استعماری و تلاش‌های صلیبیون جهانی و صهیونیست‌های جهانی برای خاموش کردن نور خدا همچنان دست‌نیافتنی است. تنها کاری که مسلمانان باید انجام دهند این است که تلاش‌های خود را دو چندان کنند، به جهاد خود علیه دشمنانشان ادامه دهند و پس از دیدن اینکه اروپا که متحمل جنگ‌های ویرانگری بین خود شده است، یک بازار اقتصادی ایجاد می‌کند، یک پول واحد صادر می‌کند، یک پارلمان واحد تأسیس می‌کند و برای وحدت کامل در برابر هژمونی آمریکا تلاش می‌کند، تصمیم به دستیابی به وحدت خود بگیرند. پس چگونه ممکن است مسلمانانی که مدت‌ها زیر یک پرچم واحد زندگی کرده‌اند، برای دستیابی به وحدت تلاش نکنند؟ آنها باید از انقلاب اسلامی ایران درس و اخلاق بیاموزند، انقلابی که بزرگترین مستبدان این دوران را سرنگون کرد، از نفوذ آمریکا و نفوذ اسرائیل رهایی بخشید و با صدای بلند مسلمانان را به وحدت و بازگشت به اصول دینشان فراخواند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ [اانفال–24]

عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی

آیت‌الله شیخ محمد علی تسخیری، عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی در خصوص نقش تمدنی آینده امت اسلامی و جایگاه سازمان همکاری اسلامی گفت: نگاهی اجمالی به وضعیت فعلی امت و شاید حتی بازنگری این واقعیت در طول تاریخ طولانی و باشکوه ما را مجبور می‌کند که خود را به تاریخ اخیر، به ویژه قرن چهاردهم هجری و بخشی از قرن حاضر که تقریباً با قرن بیستم میلادی مطابقت دارد، محدود کنیم. در طول این دوره امت اسلام از سه مرحله اصلی عبور کرده است: مرحله اول: مرحله استعمار و اشغال: در این مرحله، تقریباً تمام سرزمین‌های مسلمانان اشغال شدند، یا به طور مستقیم، مانند عراق، سوریه، لبنان، اردن، شمال آفریقا و سایر کشورها، یا به طور غیرمستقیم، مانند ترکیه و ایران، که در آن قدرت‌های استعماری موفق شدند اراده خود را از طریق نمایندگان رسمی خود تحمیل کنند. این دوره تقریباً از جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم امتداد دارد. مرحله دوم: مرحله استعمار، اما با بُعد ملی‌گرایانه. پس از سقوط آلمان نازی، سرعت آنچه استقلال دولت‌ها و حکومت‌ها در جهان اسلام و رهایی از چنگال استعمار نامیده می‌شود، آغاز شد. با این حال، این با یک روند ملی‌گرایانه قدرتمند همراه بود که به طور قوی‌تر در جنبش ملی‌گرایان عرب ناصری، جنبش سوکارنو و دیگران تجلی یافت، زیرا مردم آزاد شده معتقد بودند که روند ملی‌گرایانه بهترین جایگزین برای وضعیت استعماری است. مرحله سوم: مرحله روند جامع اسلامی، این مرحله تقریباً در اواخر دهه 1960 م، آغاز شد، زمانی که حس آرمان اسلام و وحدت اسلامی رشد کرد و آغاز یک بیداری اسلامی جامع با مظاهر و آثار آن پدیدار شد. از جمله مهمترین این مظاهر، احساس وحدت مبدأ، مسیر و هدف بود که منجر به احساس وحدت هویت برای این ملت شد. شاید بتوان گفت که این وضعیت، فرزند جدیدی پس از یک مرحله جنینی نسبتاً طولانی از تمام کارهایی است که توسط جنبش‌های سیاسی و اجتماعی اسلامی، چه محافظه‌کار و چه لیبرال، چه آنهایی که بر اساس آگاهی کامل از مسیر شروع کردند و چه آنهایی که بر اساس احساس بی‌عدالتی و ستم شروع کردند، انجام شد. علیرغم تفاوت‌هایشان در درک، روش و هدف، همه آنها این جنین را در رحم این ملت بارور پرورش دادند و این بیداری مبارک را به وجود آوردند. بی‌عدالتی استعماری، پوچی جنبش‌های ملی‌گرا، ظلم رژیم‌های دیکتاتوری و تأسیس رژیم صهیونیستی از عوامل مؤثر قدرتمند در ظهور این بیداری بودند. تشکیل سازمان همکاری اسلامی در پی جنایت صهیونیست‌ها در آتش زدن مسجدالاقصی، شاید تجلی برای رشد این احساس جامع اسلامی بود. بدون شک، پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ م، و فروپاشی بلوک کمونیستی الحادی از عوامل اصلی توسعه و گسترش آن بود. نباید پیشرفت‌های علمی، فرهنگی و اقتصادی این ملت را فراموش کنیم، زیرا هر یک از این جنبه‌ها نقش حیاتی در درک جایگاه ملت دارند. با این حال، آنچه ذکر کردیم، نمای کلی این پیشرفت را نشان می‌دهد.

رئیس شورای عالی اسلامی مصر

دکتر احمد کمال ابو المجد، رئیس شورای عالی اسلامی مصر در دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی در خصوص تقریب: روش‌شناسی و موضوع آن گفت: دعوت به تقریب بین مسلمانان، عالمان، نخبگان و عموم مردم، چیز جدیدی نیست. آگاهان این ملت از سپیده دم تاریخ خود تا به امروز به آن دعوت کرده‌اند. با این حال، اکنون این دعوت شکل جدیدی به خود گرفته است، شکلی که شرکت‌کنندگان در این گردهمایی نمی‌توانند از آن چشم‌پوشی کنند، مبادا بخش زیادی از تلاش آنها هدر رود. ما، آقایان عالمان، از هر نظر در دوران جدیدی زندگی می‌کنیم. این درست نیست که مردم هر دوره‌ای آن را جدید و خط فاصل بین دو مرحله مختلف بدانند. این دوره ما که در شرف وداع با آن هستیم و با آن به استقبال طلوع قرنی جدید می‌رویم، شاهد انقلاب‌های علمی عظیم و پی در پی در زمینه‌های حمل و نقل، ارتباطات و اطلاعات و بسیاری از زمینه‌های دیگر علم و صنعت بوده است. در نتیجه، موانع بین مردم و ملت‌ها فرو ریخته است. تمدن‌ها به شکلی از پیش تعیین شده به هم رسیده‌اند. انزوا دیگر ممکن نیست، دیگر قابل قبول نیست. تمدن‌ها اکنون بدون مانع یا واسطه با یکدیگر روبرو می‌شوند. مردم با نگرانی می‌پرسند: آیا این ملاقات، ملاقاتی از درگیری‌های وحشیانه و تلاش‌های شدید برای انحصار منابع و میوه‌های جهان و به بردگی گرفتن دیگران خواهد بود؟ یا ملاقاتی برای همکاری برای درستی، نیکی و آنچه به نفع بشریت است؟ ما مسلمانان آنچه برخی از غربی‌ها در مورد برخورد تمدن‌ها نوشته‌اند را امری بدخواهانه می‌دانیم که حاکی از شر است، زیرا از توصیف به تجویز رسیده است. و به ویژه به این دلیل که فرض کرده است تمدن اسلامی ما تمدنی مهاجم و ستیزه‌جو است که دیگری را نمی‌بیند، وجود او را به رسمیت نمی‌شناسد و با او همزیستی نمی‌کند. این دیدگاهی از تمدن اسلام است که هیچ مدرکی در تاریخ مسلمانان ندارد. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: و اگر خدا می‌خواست، شما را یک امت قرار می‌داد، اما شما را در آنچه به شما داده است، می‌آزماید؛ پس به سوی نیکی‌ها بشتابید. با درک روشنی از این موضوع، دانشمندان و متفکران مسلمان معاصر، تمدن اسلام را به تمام جهان ارائه داده‌اند. وی افزود: تفرقه‌ بر چند محور استوار است: تفرقه‌ بین کشورهای اسلامی، اختلاف بین جنبش‌ها و احزاب اسلامی، و تفرقه بین مردم کشور بر اساس خطوط اعتقادی، فرقه‌ای، فقهی و سیاسی. اما راه حل‌ها: لزوم پایبندی به آداب گفتگو که در مورد اسلام و مسائل آن، شایسته حفظ پاکی قلم و زبان، حفظ کرامت افراد درگیر در گفتگو و فرض حسن نیت در نیت‌ها و انگیزه‌ها است. تغییر مواضع طرف‌های مختلف یا وادار کردن مذاهب به ترک باورهایشان یا از بین بردن ریشه‌های اختلافات تاریخی که برخی از آنها قرن‌ها ادامه داشته امری دشوار است. کثرت دیدگاه، سنت خداوند و قانون خلقت اوست و وحدت حقیقت، کثرت زوایای آن و اختلاف نظر در تفسیر آن را نفی نمی‌کند. هنگام مدیریت گفتگو بین فرقه‌های مسلمان و مکاتب فکری و فقهی آنها، ضروری است که مرزهای روشنی بین آنچه دینی است یعنی آنچه از طریق وحی الهی نازل شده است و پس از آن هیچ مؤمنی، چه زن و چه مرد، اختیاری ندارد و آنچه مربوط به امور دنیوی، آداب و رسوم و سنت‌ها است، تعیین شود.

رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی

عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی در دوازدهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی در خصوص وحدت اسلامى گامى فراتر از تقریب از دیدگاه امام خمینى گفت: امام خمینی یكی از مهمترین و موفقترین منادیان وحدت و اتحاد بودند كه از آغاز دعوت خود در سال 1363 ق تا آخرین روزهای عمر پر بركتشان مسئله وحدت، محور و اساس پیامشان بود، كه نه تنها از نظر سیاست الهی كه برپایه توحید و همبستگی است بلكه از نظر عرفانی و فلسفی، اعتقادی و اخلاقی، فقهی و عملی، صمیمانه به آن ایمان داشتند. آنچه اغلب مصلحان جهان اسلام مانند سید جمال الدین اسد آبادی، و شیخ حسن البنا و رجال تقریب و مجمع جهانی تقریب به آن می‌اندیشند، تقریب یعنی نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی پیرامون مشتركات با حفظ مفترقات و كیان طرفین است، اما امام خمینی در سطح بالاتری می‌اندیشیدند و همواره مسلمانان جهان را به وحدت و اسلام ناب محمدی فرا می‌خواندند و هرگز كلمه تقریب رابكار نبردند. وی درباره عوامل و موانع وحدت از نظر امام خمینی افزود: اتكال به خدا، اسلام، ایمان ، رحمانی بودن، توجه به معنویت، ضیافت‌الله، اراده الهی، لطف و تایید الهی، نماز جمعه، فریضه حج، امامت و تشكیل حكومت، اجتماعات مذهبی عاشورا را از عوامل وحدت از دیدگاه امام خمینی، و سب و لعن، برافروختن اختلافات تاریخی، تعصبات جاهلانه، ملی‌گرایی، فرقه‌گرایی را از موانع وحدت از دیدگاه ایشان برشمردند.

بیانیۀ پایانی کنفرانس

در بیانیۀ پایانی دهمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی در تهران آمده است که این کنفرانس به مدت سه روز چند موضوع کنفرانس را بررسی کرده و در پایان نشست‌های خود تصمیمات و توصیه‌های زیر را صادر نمود:

  1. شرکت‌کنندگان در کنفرانس از تغییر کیفی جلسات که بر آینده امت اسلامی متمرکز شده بود، تقدیر نموده و آن موضوعی دانستند که دغدغه‌مندان به تقریب باید آن را به عنوان سنگ بنای کار علمی، مطالعات و کنفرانس‌های خود در نظر بگیرند. این رویکرد با هدف پرداختن به گذشته با نگاهی آینده‌، با هدف بازیابی جایگاه امت در صحنه جهانی، با امید مؤمنان، و ایجاد آینده‌ای روشن، به خواست خدا، انجام می‌شود.
  2. این کنفرانس معتقد است که کل جهان اسلام با تهاجمی روبروست که موجودیت، هویت، فرهنگ و اقتصاد آن را هدف قرار می‌دهد. گاهی به نام سکولاریسم و ​​جهانی شدن، و گاهی به نام خاورمیانه‌گرایی و نظم نوین جهانی.
  3. کنفرانس معتقد است که تنها گزینه برای جهان اسلام، همبستگی، وحدت و همکاری اسلامی در همه سطوح است تا یک نظم جهانی عادلانه اسلامی را به عنوان جایگزینی برای مرکزگرایی غربی که مبتنی بر هژمونی، سلطه، تحمیل ارزش‌های غربی و نابودی ویژگی‌های منحصر به فرد ملت‌ها است، ارائه دهد.
  4. کنفرانس از همه کشورهای جهان اسلام می‌خواهد که برای رفع اختلافات خود، شکاف‌هایی را که زمینه دخالت قدرت‌های خارجی را فراهم می‌کند، پر کنند و از تحلیل رفتن منابع مادی و انسانی اسلامی در بحبوحه درگیری‌های منطقه‌ای جلوگیری نمایند.
  5. کنفرانس تأکید می‌کند که صهیونیسم و ​​در پشت آن رژیم آمریکا، بزرگترین چالش برای امت اسلامی و در واقع برای نظام اسلامی و ارزش‌های معنوی، تمدنی، اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی آن است. اتخاذ موضعی واحد اسلامی و انسانی در برابر این دستکاری بین‌المللی در سرنوشت، منابع، کرامت و استقلال ملت‌ها ضروری است.
  6. کنفرانس مسائل بیداری اسلامی در جهان را بررسی کرد و آن را امید ملت برای وحدت دانست. از تلاش‌های همه کسانی که برای ارتقای این امت تلاش می‌کنند، قدردانی کرد، فداکاری‌های آنها را ارج نهاد و همه شیوه‌های نادرستی را که به این بیداری آسیب می‌رساند، محکوم می‌کند. همچنین همه اقدامات سرکوبگرانه و تروریستی که علیه نسل بیداری و رهبران آن انجام می‌شود را محکوم کرد.
  7. کنفرانس تأکید دارد که قرن پیش‌رو ایجاب می‌کند که جهان اسلام تمام انرژی فکری و علمی خود را برای تدوین برنامه‌هایی که از حرکت توسعه اجتماعی، فناوری و علمی محافظت می‌کند، بسیج کند. این امر مستلزم همکاری و تبادل اقتصادی و فرهنگی بین کشورهای اسلامی برای حمایت از این حرکت و سوق دادن آن به سمت خودکفایی است.
  8. این کنفرانس چشم‌انداز رسانه‌ای در جهان اسلام را مورد بحث قرار داد و به این نتیجه رسید که جامعه مسلمانان به شدت نیاز به ایجاد یک حضور رسانه‌ای جهانی جامع صوتی، چاپی و آنلاین دارد که بتواند نسل‌های در حال رشد مسلمانان را پرورش دهد و آنها را از هجوم رسانه‌های گمراه‌کننده به رهبری صهیونیسم جهانی که هدفشان فرو بردن بشریت در منجلاب فساد و از بین بردن کرامت انسانی است، نجات دهد. این رسانه جایگزین باید توسط عالمان خردمند و متخصصی مدیریت شود که قادر به برقراری ارتباط مؤثر با جامعه مسلمانان، به ویژه جوانان، باشند.
  9. این کنفرانس از مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی می‌خواهد تا شعباتی را در سراسر جهان اسلام تأسیس کند تا دامنه فعالیت‌های تقریب خود را گسترش داده و به آنها جنبه جهانی ببخشد و به همه کسانی که آرزوی آینده‌ای بهتر برای جامعه مسلمانان را دارند، اجازه مشارکت دهد. همچنین از کشورهای اسلامی می‌خواهد تا شرایط مناسبی را برای احیای جنبش تقریب و وحدت در داخل مرزهای خود ایجاد کنند و از دولت‌های اسلامی می‌خواهد تا الگوهای مثبتی از همکاری بین مذاهب اسلامی به طور کلی ارائه دهند.
  10. این کنفرانس امیدوار است که مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، دامنه انتشارات علمی خود را برای دسترسی علاقه‌مندان، به ویژه علاقه‌مندان به حوزه علوم اسلامی و پیام تقریب، گسترش دهد. همچنین امیدوار است که نسخه‌ای به جهان عرب اختصاص داده شود تا توزیع آن به اعراب علاقه‌مند تسهیل شود. علاوه بر این، امیدوار است که فرهنگ تقریب، اصول وحدت و آداب گفتگو، همه اقشار جامعه اسلامی را در بر گیرد تا به یک روحیه مشترک در بین همه مسلمانان تبدیل شود.
  11. شرکت‌کنندگان در کنفرانس از اعلام امسال توسط امام خامنه‌ای، به عنوان سال امام خمینی، تقدیر کرده و از همه محققان می‌خواهد تا جنبه‌هایی از شخصیت و اندیشه‌های امام راحل، به ویژه جنبه‌های مربوط به وحدت مسلمانان و پروژه ایشان برای احیای شکوه اسلامی را بررسی کنند. اسلام برتر است و هیچ چیز برتر از آن نیست.
  12. این کنفرانس از پیشنهاد امام خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی، برای تبدیل اتحادیه مجالس اسلامی به یک مجلس شورای اسلامی واحد، تقدیر می‌کند.
  13. این کنفرانس تأکید می‌کند که فراخوان جمهوری اسلامی ایران برای گفتگوی تمدن‌ها و اعلام سازمان ملل متحد در اولین سال پس از سال ۲۰۰۰ م، به عنوان گفتگوی جهانی میان تمدن‌ها، ظرفیت گفتمان اسلامی برای حضور در صحنه فکری جهانی و ماهیت اسلام در برخورد با عقاید مختلف را نشان می‌دهد. از همه متفکران در سراسر جهان دعوت می‌کند تا از این فرصت استفاده کرده و گفتگویی عادلانه و محترمانه برقرار کنند که به نفع همه بشریت باشد، امنیت و صلح را در سراسر جهان تقویت کند و در برابر جریان درگیری و تجاوز در جهان بایستد.
  14. این کنفرانس مشکلات و موانعی را که مانع پیشرفت امت اسلامی به سوی اهداف مطلوب خود می‌شود، بررسی کرد. با این حال، نشانه‌های امیدوارکننده بسیاری را در افق برای آینده‌ای روشن برای این ملت، به ویژه با توجه به فعالیت مجدد سازمان همکاری اسلامی، نزدیکی ایران و اعراب، افشای نیات صهیونیستی و خطرات فزاینده‌ای که مسلمانان با آن مواجه هستند، مشاهده کرد. با ظهور احیای اسلامی و اعتقاد مردم مسلمان به راه حل اسلامی، و گسترش وسایل ارتباط و پیوند بین مردم توجه دارد.
  15. کنفرانس تحولات مثبت در روابط اسلامی را ارج نهاد و بر تقویت تفاهم و برادری بین مسلمانان تأکید کرد و صداهای مشکوکی را که سعی در ایجاد اختلاف و درگیری بین مسلمانان دارند، محکوم نمود.
  16. کنفرانس توصیه می‌کند که یک رصدخانه فرهنگی ایجاد شود که فرآیند نظارت و بررسی دقیق همه مسائل موجود در میراث مشترک و خصوصی اسلامی را که در خدمت روندهای تفرقه و اختلاف بین گروه‌های مختلف مسلمان هستند، بر عهده بگیرد و آنها را در دایره‌المعارف‌هایی مشابه دایره‌المعارف احادیث جعلی گردآوری کند و مقدمه‌های توضیحی برای آنها بنویسد که آنها را به شرایط تاریخی‌شان پیوند دهد. دلایل گنجاندن آن توضیح داده شده است تا به نسل‌های آینده در توسعه خوانش‌های شناختی که جامع همه علوم و دانش‌های اسلامی است، کمک کند.
  17. این کنفرانس خواستار بازخوانی رویدادهای مهم تاریخ اسلام، از صدر اسلام تا عصر حاضر، بر اساس رویکرد شناختی انتقادی سازنده و ارائه آنها به نسل‌های معاصر به گونه‌ای است که امکان درک مشترک از آنها را فراهم کند.
  18. این کنفرانس خواستار گسترش و تشدید آداب اختلاف نظر و گفتگو و توضیح و برجسته کردن دلایل عینی آن به منظور گنجاندن آن در چارچوب تنوع و تکثرگرایی است که منجر به درک متقابل و سپس همکاری می‌شود.
  19. این کنفرانس خواستار تلاش برای تقویت درس‌های تمدن و فرهنگ اسلامی در تمام برنامه‌ها و مراحل آموزشی است، مشروط بر اینکه مشترکات بین همه مسلمانان را در بر بگیرد و عناصر همگرایی بین آنها را برجسته و تقویت کند.
  20. این کنفرانس بر ضرورت تقویت همکاری بین مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و مؤسسات، مراکز تحقیقاتی و دانشگاه‌های مشابه در جهان عرب و اسلام برای هماهنگی و همکاری در دستیابی به اهداف فوق‌الذکر و تدوین یک طرح مشترک برای فرهنگ جامع تقریب و وحدت تأکید می‌کند.
  21. این کنفرانس خواستار فعال‌سازی سازوکارهای سازمان همکاری اسلامی و تبدیل قطعنامه‌های آن به تصمیمات الزام‌آور و تکمیل نهادهای آن، به‌ویژه در زمینه وحدت مسلمانان و حل اختلافات، است.
  22. این کنفرانس گرم‌ترین درودها و احساسات قلبی خود را به گروه‌های مقاومت اسلامی در فلسطین اشغالی به خاطر پایداری مردم فلسطین تقدیم می‌کند و تأکید می‌کند که مبارزه مشترک آنها، مقابله با پروژه‌های تسلیم، شکست و چشم‌پوشی از حقوق فلسطینی، عربی و اسلامی است.
  23. این کنفرانس بر ضرورت تلاش با تمام قوا برای آزادسازی تمام فلسطین و قدس از شرارت‌های کنترل صهیونیستی در جنوب لبنان و دره بقاع غربی و دفاع از عزت و کرامت ملت تأکید می‌کند.
  24. این کنفرانس تمام شیوه‌های آزار و اذیت، ظلم و پاکسازی قومی و مذهبی را که مسلمانان در فلسطین، بالکان، کشمیر و مکان‌های مشابه در معرض آن قرار دارند، محکوم می‌کند.
  25. این کنفرانس همچنین تمام توطئه‌هایی را که وحدت سودان، عراق و سایر کشورهای اسلامی را هدف قرار می‌دهد، محکوم می‌نماید[۱]

جستارهای وابسته

پانویس

منابع