انقلاب اسلامی ایران و تاثیر در الجزایر

از ویکی‌وحدت
ایران الجزایر.jpg

انقلاب اسلامی ایران و تاثیر در الجزایر یکی از موضوعاتی است که در کشورهای عربی به خصوص در الجزایر به خاطر اهداف مشترکی که با جریان‌های اسلامی‌داشته، تاثیر بسزایی داشته است.

انقلاب اسلامی ایران و تاثیر در الجزایر

انقلاب اسلامی ایران به سبب اهداف مشترکی که با بسیاری از جنبش‌های اسلامی‌دارد همواره الگویی عمل پیش روی این جنبش‌ها مطرح بوده است. این تجانس توانسته است بر تفاوت‌های مذهبی نیز چیره گردد. [۱]

اولین هدف برچیده شدن ظلم و فساد

تلاش برای برچیده شدن ظلم و فساد و اجرای قوانین اسلام و استقرار حکومت اسلامی در جامعه مسلمین و به اهتراز درآمدن پرچم لااله‌الا‌الله در سراسر جهان از طریق نفی قدرت‌ها و تکیه بر قدرت الهی مهمترین نقطه اشتراک میان انقلاب اسلامی ایران با حرکت‌ها و جنبش‌های اسلامی در کشورهای مختلف اسلامی بوده است.

دومین هدف نفی استکبار

نماد این عمل، یعنی تلاش برای نفی سلطه استبکار، را می‌توان در ترویج شعارهایی دانست که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران وارد ادبیات سیاسی ملت‌های مسلمان شده و به نوعی نهادینه شده است؛ به عنوان مثال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یک باره شعار «مرگ بر آمریکا» در جهان طنین افکند.» [۲]
یکی از اشکال تأثیرپذیری جنبش اسلامی الجزایر از انقلاب اسلامی، پیروی نمادین است، آنجا که رهبر انقلاب اسلامی ایران فریاد "الله اکبر" مردم الجزایر بر پشت‌بام‌ها را درس گرفتن از ملت انقلابی ایران برمی‌شمارند. [۳]
و یا استفاده از حجاب و گسترش آن در میان زنان و دختران الجزایری به سبک چادر ایرانی. [۴]
اما در واقع انقلاب اسلامی ایران، با زمینه‌ها و استعدادهایی که در متن جامعه الجزایر موجود بود، نقش مؤثری در توسعه و تحکیم جنبش‌های اسلامی معاصر الجزایر داشته است.

خوشحالی جوانان الجزایر بعد پیروزی انقلاب در ایران

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، استقبال و خوشحالی مردم الجزایر به خصوص طبقه جوان به حدی بود که هر روز در برابر سفارت ایران برای دریافت نشریات و خبرهای واصله از ایران صف می‌کشیدند، علاقه جوانان مذهبی به حدی رسیده بود که به جای هلال بر بالای گنبد و مناره مسجد دانشگاه‌ها، آرم جمهوری اسلامی را نصب کردند. [۵]

قطع رابطه با ایران

اثراتی که انقلاب اسلامی در دهه اول پس از پیروزی (1979 – 1989) به طرق مختلف در الجزایر بر جای گذاشت، در دهه دوم به صورت جبهه نجات اسلامی و جنبش‌های الجزایر بروز و ظهور کرد.
دولت الجزایر در مقابل این اثرگذاری انقلاب ایران و رشد و فشار جنبش‌های اسلامی عکس‌العمل تندی نشان داد تا جایی که در 1372 به طور یکجانبه روابطش با جمهوری اسلامی ایران را قطع کرد. [۶]
از حیث تأثیر ساختاری و الگوی نهادی نیز، جبهه نجات اسلامی الجزایر – به عنوان گروهی بسیار بانفوذ در بین مرد که کاملاً حامی جمهوری اسلامی ایران است شناخته می‌شود – بارها بر اینکه به دنبال تحقق مدلی چون حکومت جمهوری اسلامی در الجزایر است تأکید کرده است.

الگو پذیری جنبش‌ها اسلامی از ایران

«جبهه نجات اسلامی» در سال 1991، اجازه شرکت در انتخابات پارلمان را پیدا کرد که با پیروزی قاطع، نزدیک 70 درصد کرسی‌های مجلس را به دست آورد.
در پی این پیروزی عباس مدنی، رهبر این حزب، تصریح کرد که می‌خواهیم حکومتی اسلامی شبیه به حکومت خمینی در ایران را تشکیل دهیم
بعد از این اظهارات، که بیشتر شبیه یک عملیات انتحاری بود، بلافاصله ارتش الجزایر با جماعت همه‌جانبه آمریکا و اروپا کودتا کرد و عباس مدنی و دیگر اعضای این حزب را زندانی کردند. [۷]
در همین راستا، برخی از دیگر جریان‌های اسلامی در الجزایر، پا را از این فراتر گذاشته و خواهان برپایی یک نظام اسلامی برپایه امت واحد مسلمان از خلیج فارس تا اقیانوس اطلس شده‌اند. (مانند رابط الدعوه الاسلامیه در الجزایر). [۸]
«حزب‌الله الجزایر» تشکیلات سیاسی دیگری است که به شدت متأثر از انقلاب اسلامی ایران است. این تشکیلات هر چند گروهی مخفی شامل شیعیان الجزایر که افرادی کم، ولی بسیار فعال را شامل می‌شود با توجه به آنکه در اقلیت قرار دارد اما همواره با حفظ ارتباطش با ایران تلاش دارد که به توسعه بسترهای فرهنگی برای تقویت ارتباط میان ایران و الجزایر کمک کند.[۹]

پس از استقلال

پس از استقلال الجزایر در پنجم ژوئیه 1962، در میان گروه‌های انقلابی پیرامون شکل و ماهیت دولت پس از استقلال اختلافاتی پدید آمد که بهترین فرزندان امت را بر علیه یکدیگر تحریک کرد (مخالفانی که دارای خط‌مشی کمونیستی بودند یا در زندانها به سر می‌بردند و یا در تبعید).
با خروج فرانسه از الجزایر و دستیابی به استقلال، ملی‌گراهایی که در رأس نهضت استقلال‌طلبانه قرار داشتند به قدرت رسیدند.
ابتدا فرحت عباس به عنوان رییس‌جمهور برگزیده شد و احمدبن بلّا هم نخست‌وزیر شد. وی اعضای کابینه خود را از میان افسران سابق نهضت مقاومت برگزید.
از همین نقطه بود که پروژه اسلام‌زدایی و حذف اسلام‌گرایان از عرصه قدرت سیاسی الجزایر پس از انقلابی خونینی کلید خورد.
پس از اندکی احمدبن بلّا به مقام ریاست‌جمهوری رسید. اینان درصدد بودند تا جامعه نوین الجزایر را براساس اصول و مبانی سوسیالیسم بنا کنند.
احمدبن بلّا از سوسیالیسم مارکسیستی طرفداری می‌کرداما جامعه آرمانی سرهنگ هواری بومدین که در این زمان نخست‌وزیر بود، براساس برداشتی دوگانه از سوسیالیسم و اسلام بود.
این اختلاف عقیده باعث شد که بومدین در سال 1965 با یک کودتای ناگهانی احمدبن بلّا را از قدرت برکنار و خود در مسند قدرت قرار گیرد.
بومدین تا زمانی که بر سر کار بود با قدرت و اقتدار کامل، یکه‌تاز میدان سیاست و حاکمیت آن کشور بود. [۱۰]

انحراف از اهداف پس از پیروزی

واقعیت آن است که، جنبش اسلامی در الجزایر بعد از پیروزی، از مسیر اصلی خود منحرف شد و جبهه آزادی‌بخش ملی – که به عنوان حزب پیروز در جنگ با فرانسوی‌ها قدرت را به دست گرفت – در مدت چهاردهه حکومت، آرمان‌های اسلامی خود را فراموش کرد و الجزایر را به سوی برقراری یک حکومت مستبد غیردینی سوق داد.
هنگامی که هواری بومدین به مقام ریاست‌جمهوری رسید (1965 – 1978) دولتی مرکب از نخبگان نظامی، حزبی و تکنوکرات‌ها تشکیل داد.
ایدئولوژی بومدین ترکیبی از سوسیالیسم، ناسیونالیسم و اسلام بود. «بومدین» می‌خواست برای الجزایر هویتی جدید بسازد تا براساس آن، هم فرانسه دوستان، هم عرب دوستان و هم اسلام‌گرایان را خشنود سازد و آن ایجاد الجزایری با اصول عربی و اسلامی و محتوای غیرمذهبی بود. [۱۱]
زمامداران جدید الجزایر که تحت تأثیر افکار غربی و غیردینی بودند، برای برآورده شدن خواسته‌هایشان از یک‌سو از نام اسلام سوء‌استفاده کردند و از سوی دیگر از فعالیت اصول‌گرایان، گروه‌های اسلامی سیاسی و حتی گروه‌های مذهبی مانند «القیام» و «اهل الدعوه» که فقط فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغاتی داشته کاری به سیاست نداشتند جلوگیری کردند.
این وضعیت برای ملت الجزایر قابل تحمل نبود و مخالفت با سیاست‌های دولت روز به روز افزایش یافت. وضعیت سیاسی و اجتماعی الجزایر در دهه 80 که همزمان با ریاست‌جمهوری «شاذلی بن جدید» بود وارد مرحله تازه‌ای شد و اسلام‌گرایان با تشکیل «جبهه نجات اسلامی الجزایر» در سال 1989، مبارزات خود را برای تشکیل حکومت اسلامی در الجزایر آغاز نمودند.

منابع

  1. جان. ال اسپوزیتو،؛ انقلاب اسلامی و بازتاب جهانی آن، دکتر محسن مدیر شانه چی، تهران، انتشارات بارز، سال 1382، چاپ اول، ص 325
  2. فاطمه، رجبی؛ آمریکا شیطان بزرگ، انتشارات کتاب صبح، تهران، سال 1376، چاپ اول، ص 186 – 181
  3. محمد حسین جمشیدی، ارتباط متقابل انقلاب اسلامی ایران و جنبش شیعیان عراق، مجموعه مقالات انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن، نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها، قم، 1374، ج 2، ص 299
  4. دستاوردهای عظیم انقلاب شکوهمنداسلامی ایران در گستره جهان، سازمان ارتباطات فرهنگی، تهران، ج 2، صص 483
  5. Mathieu Guidère, Historical Dictionary of Islamic Fundamentalism, Scarecrow Press, Jul 20, 2012, p 161-163
  6. فاطمه امیرخانی فراهانی، "الجزایر"، انتشارات امیرکبیر، 1389
  7. Ami Ayalon, Middle East Contemporary Survey, Volume 16 of MECS Series, The Moshe Dayan Center, 1995, p 194
  8. حمید احمدی، انقلاب اسلامی ایران و جنبش‌های اسلامی در خاورمیانه عربی، مجموعه مقالات پیرامون جهان سوم، سفیر، تهران، 1369، صص 157 – 117
  9. تأثیر انقلاب ایران در بیداری اسلامی، باشگاه اندیشه، به آدرس اینترنتی: http://www.bashgah.net/fa/content/show/14866
  10. اوضاع معاصر کشورهای اسلامی، جاسم مرغی، ص 43 – 44
  11. هرایر دکمجیان، جنبش‌های اسلامی معاصر در جهان عرب، مترجم: حمید احمدی، چاپ سوم، انتشارات کیهان، تهران، 1377، ص 369