سپاه قدس
| سپاه قدس | |
|---|---|
| نام | نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی |
| مؤسس | امام خامنهای |
| مدیر فعلی | اسماعیل قاآنی |
| مدیران سابق |
|
| میزان تأثیرگذاری |
|
| اهداف |
|
سپاه قدس، که به آن نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیز گفته میشود؛ از نیروهای پنجگانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در سال ۱۳۶۹ ش، به فرمان امام خامنهای به منظور ارتباط گرفتن با گروههای نهضتی و مبارز در کشورهای دیگر و با هدف حمایت از مستضعفان عالم با انجام عملیاتهای برونمرزی شکل گرفت. فرماندۀ این نیرو، از ابتدای تأسیس تا سال 176 ش، سردار احمد وحیدی بود و از سال 1376 ش، سپهبد قاسم سلیمانی تا سال ۱۳۹۸ ش، زمان شهادتش، فرماندهی آن را برعهده گرفت. سردار اسماعیل قاآنی فرماندۀ فعلی نیروی قدس که از ابتدای تشکیل این نیرو در سطوح مختلف فرماندهی حضور داشته و سالهای متمادی جانشین شهید سلیمانی در نیروی قدس بوده و بلافاصله در همان روز شهادت شهید سلیمانی، از سوی فرمانده معظم کل قوا بهعنوان فرماندۀ نیروی قدس سپاه منصوب شد. حمایت از مسلمانان بوسنی، آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ م، وارد کردن فشار بر اشغالگران در عراق و افغانستان برای ترک منطقه، شکست رژیم صهیونیستی در برابر حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه، شکست این رژیم در جنگهای ۲۲ روزه و ۸ روزه غزه و اثرگذاری در دیگر محورهای مقاومت از جمله یمن را میتوان دستاوردهای برجسته این نیرو برشمرد.
ضرورت و اهمیت
پیش از فرمان امام خمینی به شورای انقلاب در دوم اردیبهشتماه سال ۱۳۵۸ش، مبنی بر شکلگیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شورای فرماندهی در اطلاعیه شانزدهم اردیبهشت همان سال، وظایف کلی سپاه را اعلام کرد که بر اساس بند هفتم این اطلاعیه، حمایت از نهضتهای رهاییبخش و حقطلبانه مستضعفان جهانی با نظارت رهبری انقلاب یکی از وظایف سپاه پاسداران است. در سال ۱۳۶۴ ش، با درک ضرورت توسعۀ سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در ۲۶ شهریور این سال، امام خمینی بهعنوان فرماندهی معظم کل قوا فرمان تاریخی تشکیل نیروهای سهگانه زمینی، هوایی و دریایی را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ابلاغ کرد. اما این ضرورت توسعۀ سازمان با توجه به ظرفیتهای موجود در سپاه به اینجا نیز ختم نشد و در سال ۱۳۶۹ ش، به فرمان امام خامنهای، نیروی مقاومت بسیج و نیروی قدس نیز بهعنوان دو نیروی دیگر به ساختار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اضافه شد تا این سازمان دربرگیرنده پنج نیرو باشد.
تاریخچه
تشکیل نیروی قدس در ابتدای دهۀ 70، نخستین تجربه ایجاد سازمان برون مرزی در سپاه پاسداران محسوب نمیشد و در همان زمان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران، واحدی با عنوان نهضتهای آزادیبخش در سپاه ایجاد شد که مسئولیت آن ارتباط گرفتن با گروههای نهضتی و مبارز در کشورهای دیگر با هدف حمایت از مستضعفان عالم بود. کمی بعد و با آغاز جنگ تحمیلی نیز در کنار فعالیتهای مربوط به اطلاعات و عملیات که بهطور طبیعی نیاز به برخی فعالیتهای برونمرزی داشت، از سال ۱۳۶۲ ش، قرارگاه رمضان به عنوان متولی جنگهای نامنظم سپاه برای عملیاتهای برونمرزی به فرماندهی سردار مرتضی رضایی در منطقۀ غرب و شمالغرب تشکیل شد که وظیفۀ آن ایجاد ساز وکار تیپهای رزمی از نیروهای مبارز عراقی و انجام فعالیتهای اطلاعاتی و عملیاتی در مناطق کردنشین عراق تعریف میشد. در جبهۀ جنوب نیز یک تیپ به فرماندهی شهید اسماعیل دقایقی با نام «بدر» تشکیل شد که عناصر اصلی و رزمندگان آن همگی مجاهدان عراقی بودند. شکلگیری و سازماندهی نیروی قدس سپاه در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ شمسی، مصادف با لشکرکشی ایالات متحده آمریکا به منطقه پس از جنگ دوم خلیجفارس بود. تشدید مداخلات آمریکا در منطقه و نفوذ نظامی آنها در خاورمیانه یکی از چالشهای جدی جمهوری اسلامی ایران به حساب میآمد که باعث ایجاد نگرانیهای در داخل و در نتیجه گسیل چندین لشگر از ارتش و سپاه به سمت مرزهای جنوب غربی بود که این روند نزدیک به یک سال ادامه داشت. در چنین شرایطی حضرت آیتالله خامنهای با برآورد دقیق و درست از وضعیت منطقه و همچنین دامنه و عمق تهدیدی که حضور آمریکاییها در منطقه میتواند متوجه ایران و دیگر کشورها کند، دستور تسریع در تشکیل و سازماندهی دو نیروی مقاومت و قدس را صادر کردند که در حقیقت نیروی مقاومت، نیرویی با جهت داخلی و نیروی قدس، نیرویی با جهت خارجی بودند که در نوع خود ابتکار عمل خاصی برای مواجهه با شرایط نبرد نامتقارن محسوب میشدند.
فرماندهان
احمد وحیدی
شکلگیری نیروی قدس در چنین شرایطی مستلزم آن بود که خبرهترین فرماندهان سپاه پاسداران، فرماندهی این نیروی حساس و حیاتی برای کشور، منطقه و جهان را برعهده گیرند؛ لذا در بدو تأسیس، فرماندهی نیروی قدس سپاه به سردار احمد وحیدی که در آن برهه یکی از باتجربهترین فرماندهان سپاه در حوزۀ اطلاعات بود سپرده شد. فرماندهی سردار وحیدی بر نیروی قدس تا سال ۱۳۷۶ ش، ادامه یافت که در این مدت، مهمترین رویدادی که نیروی قدس سپاه در آن حضور پیدا کرد، نقشآفرینی موثر در جنگ بوسنی است.
قاسم سلیمانی
دفاع مقدس عرصۀ نمایش توانمندی و مدیریت سردار سلیمانی در فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله بود و به واسطه همین فرماندهی موفق، مفتخر به دریافت ۳ نشان فتح از رهبر معظم انقلاب پس از پایان جنگ شد. در سالهای ابتدایی دهه ۷۰ شمسی که مرزهای شرق و جنوب شرق کشور عرصه جولان اشرار و گروهکهای معاند مسلح میشود، مسئولیت قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه به قاسم سلیمانی واگذار میشود و او در مدت کوتاهی با برنامهریزی دقیق موفق به برچیدن بساط ناامنی در شرق و جنوبشرق کشور میشد. دوران فرماندهی حاج قاسم سلیمانی در نیروی قدس سپاه یکی از طولانیترین دورانهای فرماندهی در نیروهای مسلح است که از سال ۱۳۷۶ ش، تا سال ۱۳۹۸ ش، که این فرمانده سلحشور و دلاور به دستور دونالد ترامپ رئیسجمهوری وقت ایالات متحده در فرودگاه بغداد ترور و به شهادت میرسد، ادامه پیدا کرد. از این نظر، زمان طولانی فرماندهی شهید سلیمانی بر نیروی قدس دورانی است که این نیرو در عرصههای مهمی چون عملیات آزادسازی جنوب لبنان، جنگهای ۳۳ روزه، ۲۲ روزه، ۸ روزه و ۵۱ روزه، مبارزه با داعش و تأثیرگذاری در یمن، بحرین و ... حضور پیدا کرد.
اسماعیل قاآنی
سردار اسماعیل قاآنی فرماندۀ فعلی نیروی قدس از ابتدای تشکیل این نیرو در سطوح مختلف فرماندهی حضور داشته و سالهای متمادی جانشین شهید سلیمانی در نیروی قدس بوده و بلافاصله در همان روز شهادت شهید سلیمانی، از سوی فرمانده معظم کل قوا بهعنوان فرماندۀ نیروی قدس سپاه منصوب شد.
ساختار و تشکیلات
نیروی قدس، همانند سایر نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از معاونتها و فرماندهیهای مختلفی تشکیل شده است که هرکدام از آنها وظایف و مسئولیتهای خاص خود را بر عهده دارند. با اینحال به دلیل حساسیت حوزۀ فعالیتی و ماموریتی این نیرو که دامنۀ اثرگذاری آن را منطقه و جهان قرار داده، همواره خبرهترین فرماندهان و نیروهای تشکیلات در این نیرو سازماندهی شدهاند.
استراتژی سازمان نیروی قدس
استراتژی سازمان نیروی قدس، غلبه کیفیت نیروها در یک حوزه مأموریتی بر کمیت آنهاست که باعث شده سازمان به جای در اختیار داشتن تشکیلات گسترده نیروی انسانی، با تعدادی محدود اما خبره، کارآمد و ماهر ماموریت محوله را انجام دهند. این چابکی ساختار، قابلیتهایی را برای نیروی قدس به وجود آورده که رژیم صهیونیستی اذعان دارد در حالیکه ائتلاف بیش از ۴۰ کشور با وجود برخورداری از منابع و امکانات عظیم نتوانست حرکت داعش را مهار کند، مبارزات نیروی قدس و فرماندهی آن نه تنها منجر به تحمیل شکستهای گوناگون بر داعش شده بلکه منطقه و جهان نیز به نقش برتر و موثر جمهوری اسلامی ایران پی برده است. این نیرو برای ارتباط با حوزههای ماموریتی برون مرزی، دارای بدنه کارشناسی کارکشته و ماهری است که به طور عمده بهدلیل تمرکز و ارتباط مستمر با حوزه ماموریتی خود، تسلط مثالزدنی بر آن منطقه داشته و در جریان کامل جزئیات مناطق تحت تسلط خود قرار دارند که خروجی بررسیها و کار کارشناسی این افراد به طرحهای عملیاتی تبدیل شده و ردههای مربوطه زیر نظر مستقیم فرماندهی وارد عمل شوند[۱].
حمایت مستشاری از نیروهای مردمی کشورهای منطقه
حضور فعال و عملکرد برجستۀ نیروی قدس سپاه در جنگهای منطقه و دفاع از حقوق مظلومان و مسلمانان جهان، سابقهای دیرینه و همزمان با تشکیل این نیرو دارد. نیروی قدس که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «رزمندگان بدون مرز» هستند؛ از بدو تأسیس تاکنون بهویژه طی دو دهۀ گذشته همواره وزنهای تاثیرگذار و بازیگری کلیدی در راستای حمایت از مسلمانان جهان و بهویژه منطقۀ غرب آسیا بوده است. مقابله با تهدیدات خارجی که منشأ فرامنطقهای ناشی از اشغالگری در دو کشور عراق و افغانستان دارند، عمده وظیفه نیروی قدس در طول سالهای گذشته بود؛ از سوی دیگر اشغالگری نیروهای فرامنطقهای زمینه لازم را برای توسعه تروریسم در منطقه فراهم کرد که در هر دو محور یعنی مقابله با اشغالگری و مبارزه با تروریسم، نیروی قدس سپاه عملکردی فعال و برجسته داشته است.
بوسنی؛ نخستین میدان جدی نیروی قدس
در جریان جنگ بوسنی در سالهای آغازین دهه ۹۰ میلادی و در شرایطی که ایران به تازگی از جنگ هشت ساله رها شده و با تحریمهای سنگین آمریکا و تهدیدات صدام رو به رو بود کمکهای نظامی شایان توجهی به ارتش مضمحل شدۀ مسلمانان بوسنی در برابر صربها ارائه کرد. در جریان جنگ بوسنی بیش از یکصد هزار تن از مسلمانان قتل عام شدند. جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۹۹۲ م، برای کمک به بوسنی و پیوستن به بوسنیاییها در جنگ با صربها اعلام آمادگی کرد. «علی عزت بگوویچ» به همراه حزب متبوعش یعنی حزب «اقدام دموکراتیک» از اولین کسانی بود که تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران قرار گرفت و در سال ۱۹۹۲ م، به تهران سفر کرد او پیش از این نیز در سال ۱۹۸۲ م، فرستادگانی را برای شرکت در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به ایران فرستاد. به این ترتیب سپاه پاسداران با محوریت نیروی قدس و حزب الله لبنان وارد بوسنی شدند تا به مسلمانان بوسنیایی که ضعیفترین حلقه در مثلث قومی این کشور بودند کمک کنند. مسلمانان بوسنی با وجود تعداد نیروهای کمشان که شامل ۶۰ هزار عضو بود، فاقد تجهیزات و تسلیحات کافی بودند و آمادگی ورود به جنگ را نداشتند. در این ایام افرادی چون آیتالله احمد جنتی بهعنوان نمایندۀ رهبر معظم انقلاب در بوسنی و فرماندهانی چون سردار محمدرضا نقدی و سردار مصطفی ربیعی بهعنوان فرماندهان میدانی نیروی قدس در این کشور، نقش مؤثری را در توانمندسازی نیروهای مردمی مسلمان بوسنی ایفا کردند. حضور نیروی قدس در بوسنی معادلات نظامی را دچار تغییراتی کرد و این تغییرات بهگونهای بود که نیروهای مسلمان بوسنیایی از مرحلۀ عقبنشینی در سرزمینهای خود به مرحلۀ پیشروی و آزادسازی برخی سرزمینهای از دست رفته رسیدند.
جنگ افغانستان
ماموریت نیروی قدس در افغانستان همزمان با تغییر فرماندهی در این نیرو آغاز شد و سردار احمد وحیدی مسئولیت فرماندهی را به سردار حاج قاسم سلیمانی فرماندۀ وقت لشکر ۴۱ ثارالله استان کرمان واگذار کرد. ورود نیروی قدس به افغانستان در ابتدا کمک به مجاهدین افغانستانی در مقابلۀ با اشغالگران شوروی سابق در دهه ۸۰ میلادی و سپس اشغالگران آمریکایی در سالهای اول قرن ۲۱ بود در این فاصله ارتباط با مجاهدین بهویژه در دوران به اوج رسیدن جنبش طالبان ادامه یافت؛ نیروی قدس ضمن حمایت از احمدشاه مسعود در دوران حاکمیت طالبان بر افغانستان، کمکهای شایانی را بدون عضویت در ائتلاف آمریکایی برای نجات افغانستان از اشغال طالبان ارائه کرد؛ اما پس از آزادسازی افغانستان، البته جورج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا کمکهای ایران را با ایراد اتهام «محور شرارت» پاسخ داد. مأموریتهای نیروی قدس در افغانستان جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در این کشور مستحکم کرد تا جایی که وزارت دفاع آمریکا در گزارشی دربارۀ وضعیت افغانستان سیاستهای ایران در افغانستان را موفق خوانده است.
جنگ عراق
پس از حملۀ آمریکا و نیروهای متحدش به عراق در سال ۲۰۰۳ م، نیروی قدس با هدف کمک به ثبات و امنیت عراق و حمایت از مردم این کشور در برابر اشغالگری آمریکا و متحدانش وارد صحنه عراق شد. این کمکها عمدتا حالت مستشاری داشت و با توجه به مناسبات دیرینهای که میان ایران و گروههای معارض عراقی بهویژه گروههای شیعی از جمله حزب الدعوه و مجلس اعلا وجود داشت، نیروی قدس و فرماندۀ آن که مسئولیت پروندۀ عراق رسما به او سپرده شده بود، جای خود را در عراق باز کردند. در کنار روند سیاسی، پروندۀ امنیتی عراق، از دغدغههای مهم ایران بود، به همین علت در زمانی که نوری مالکی نخستوزیر وقت عراق در سال ۲۰۰۸ م، مشغول چانهزنی با آمریکا دربارۀ توافقنامه امنیتی میان عراق و آمریکا بود، کمکهای مستشاری سردار سلیمانی موجب شد هزینههای این توافقنامه برای عراق و ایران به حداقل برسد از جمله موارد تعدیل شده حق مصونیت قضایی نیروهای آمریکایی و موضوع ایجاد پایگاههای نظامی دائمی در عراق بود. رشد شاخه القاعده در عراق به رهبری «ابومصعب زرقاوی» از دیگر مواردی بود که نگرانی عراق و نیز جمهوری اسلامی را برانگیخت و به همین دلیل همکاریهای امنیتی نیروی قدس با دستگاههای ذیربط عراقی در مقابلۀ با تروریسم در این کشور شکل گرفت. در شرایط بعد از ظهور و نفوذ داعش نیز این نقش به موازات حضور نیروی قدس در مبارزه با داعش در سوریه، در عراق ادامه یافت بهنحوی که عملکرد این نیرو در تشکیل نیروی مردمی حشد الشعبی و در راستای آن آزادسازی مناطق استراتژیک عراق ازجمله «آمرلی»، «بیجی»، «الرمادی»، «موصل» و «جرف الصخر» کاملاً نمایان بود. در عین حال حمایت و پشتیبانی از حکومت اقلیم کردستان عراق برای بازپس گیری مناطق اشغالی نیز با جدیت پیگیری شد و در حقیقت سیاستهای مستشاری نیروی قدس در عراق فارغ از رنگ و بوهای قومی و مذهبی به خوبی نشان داد که حمایت این نیرو مختص به شیعیان نبوده و در آزادسازی تمامی مناطق منتسب به شیعیان و یا اهلسنت و کردها حضور یکسانی داشته است.
جنگ ۳۳ روزه لبنان
جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان که در اسرائیل به جنگ دوم لبنان و در لبنان به جنگ جولای یا جنگ تموز معروف است، نبرد ۳۳ یا ۳۴ روزه بین ارتش اسرائیل و حزب الله لبنان بود که در ۱۲ جولای ۲۰۰۶ م، آغاز شد و دامنۀ آن شمال اسرائیل و سراسر لبنان را در بر گرفت. این جنگ با قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ ۱۴ اوت ۲۰۰۶ م، پایان یافت. سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در اولین و تنها مصاحبه مطبوعاتی خود در این خصوص گفت: در تمام دورهای که رژیم صهیونیستی در آغاز جنگ ۳۳ روزه اجرای عملیات کرد خصوصاً در ساعات و روز اول و روزهای اول، او اهداف موجود در بانک اطلاعاتی از قبل آمادۀ خود را هدف قرار داد. رژیم، همۀ آن بانک اطلاعاتی که از قبل آماده کرده بود را به نیروی هوایی خود واگذار کرد و نیروی هوایی بر مبنای آن بانک که مختصات دقیق مکانهای متعلق به حزبالله در آن وجود داشت، وارد عمل شد. اما بهدلیل تدابیری که حزبالله انجام داده بود، هم در بُعد نیروی انسانی و هم در بُعد امکانات، حزبالله حداقل آسیب را دید و یا میتوان گفت در لحظات اولیه هیچ آسیبی ندید. در مقابل نیروهای حزب الله با کنترل دامنۀ جنگ و به کارگیری مرحلهای موشکهای دوربرد خود موفق شدن صدمات زیادی را در بعد سیاسی و نظامی به اسرائیل وارد کند که غرق کردن ناو اسرائیلی ساعر در سواحل لبنان را میتوان از جمله نقاط عطف این جنگ برای حزب الله لبنان برشمرد. در بحبوحه این جنگ سردار قاسم سلیمانی، پیامی از رهبر انقلاب به دبیرکل حزب الله لبنان ارسال کرد که حاکی از حمایتهای مادی و معنوی کامل جمهوری اسلامی ایران از حزب الله لبنان بود. سردار سلیمانی این پیام شفاهی و فوری را روز دهم جنگ به مقامات حزب الله منتقل کرد. نقش نیروی قدس و شخص سردار سلیمانی در این جنگ نقش موثر و تاثیرگذاری بود و همانطور که خود گفته است در آن ایام بیشتر در لبنان و در کنار دوستان حزب الله بوده و برای فرماندهی جنگ در اتاق ویژه عملیات حضور داشته است.
جنگ ۲۲ روزه غزه
جنگ ۲۲ روزه در ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸ م، با تهاجم گستردۀ هوایی رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه آغاز شد و در خلال این جنگ بیش از ۷ هزار فلسطینی زخمی و یا به شهادت رسیدند. در اسرائیل از این جنگ بهعنوان عملیات «سرب گداخته» و در میان اعراب با نام «کشتار غزه» یاد میشود. در این جنگ حماس با موشکهایی که در اختیار داشت به حملات رژیم صهیونیستی پاسخ داد؛ اما سوال ناظران نظامی آن بود که این موشکها از کجا و چگونه بدست حماس رسیده است؟ نیروی قدس در راستای حمایت از آرمان فلسطین ارتباط خود را با گروههای مقاومت از جمله حماس و جهاد اسلامی افزایش داد و با توجه به پیشبینی تجاوزات رژیم صهیونیستی به تقویت بنیۀ نظامی و تسلیحاتی این گروهها پرداخت که از جمله این کمکها ارسال قطعات مختلف موشک به داخل نوار غزه بود. نیروی قدس این کار را از طریق سودان و خاک مصر انجام داد و نهایتاً به شکل پنهانی از تونلهای زیرزمینی حفر شده در صحرای سینا به داخل غزه منتقل میشد و به دست فلسطینیان میرسید. این روند در مراحل بعدی ادامه یافت و در جنگ ۸ روزه رشد قابل توجهی یافت.
جنگ ۸ روزه غزه
جنگ ۸ روزه غزه چهارشنبه چهاردهم نوامبر ۲۰۱۲ م، با ترور «احمد الجعبری» معاون فرمانده گردانهای عزالدین قسام شاخه نظامی حماس مصرف اشغالگران صهیونیست با عنوان عملیات «ستون ابرها» آغاز شد و پس از ۸ روز در چهارشنبه ۲۱ نوامبر با برقراری آتشبس میان طرفین به پایان رسید. در جنگ ۸ روزه غزه حمایتهای ایران از مقاومت فلسطین از حمایتهای تبلیغی و سیاسی فراتر رفت و برای نخستین بار و بهطور رسمی اعلام شد که ایران موشکهای پیشرفته «فجر ۵» و یا دست کم فناوری ساخت آن را در اختیار فلسطینیان قرار داده است، متولی اصلی این حمایتها نیروی قدس بود. سردار محمدعلی جعفری فرماندۀ وقت کل سپاه این موضوع را اینگونه تشریح میکند که ایران برای کمک به مسلمین و مظلومان جهان برای مقابله با زورگویان و نظام استکباری کمک تکنولوژیکی و فناوری دارد و کاری هم که در روز انجام دادیم بر همین منوال است موشکهای «فجر ۵» را مستقیماً به غزه نفرستادیم بلکه فناوری آن از ایران به مقاومت منتقل شده و مقدار بیشماری از این موشکها در حال تولید است.
جنگ سوریه
بحران سوریه در اوایل سال ۲۰۱۱ م، آغاز شد و در سال ۲۰۱۲ م، شاهد خطرناکترین مرحلۀ بحران خود بود چرا که پس از آغاز اغتشاشات در شهرهای حمص و حماه و آغاز حملۀ نظامی به مراکز دولتی و امنیتی، گروههای تروریستی به تدریج به شهرهای بزرگ مانند دمشق و حلب رسیدند و اقدامات خطرناکی را علیه نظام سوریه سازماندهی کردند. در شرایطی که سوریه دشوارترین مرحله بحران را سپری میکرد، بر اساس تصمیم عالیترین مقامات نظام، نیروی قدس مامور شد تا با جدیت بیشتری وارد صحنه سوریه شود و ضمن مقابله جدی با تروریستها مانع سقوط نظام این کشور شود. نخستین حضور و اقدام نیروی قدس در سوریه حالت توجیهی، مستشاری و آموزشی داشت. با هماهنگی مسئولان نیروی قدس، کارشناسانی از نیروی انتظامی به توجیه و آموزش پلیس سوریه در برخورد با شورشهای خیابانی پرداختند. کمبود تجهیزات پلیس سوریه از جمله مشکلاتی بود که کار آنان را در مدیریت بحران دشوار ساخته بود و به همین دلیل در مقاطع اولیه برخی تجهیزات به آنان ارائه شد. هر چند ورود سریع بحران به فاز مسلحانه و جنگ، مجال چندانی برای اقدام انتظامی باقی نگذاشت، اما این کمکها در مقاطع بعدی کم و بیش تداوم یافت. اعزام تعدادی از افسران امنیتی سوریه به ایران به منظور آموزش مدیریت بحران و کار اطلاعاتی امنیتی در شرایط بحران از دیگر اقدامات مستشاری نیروی قدس در آن برهه به سوریها بود. با ادامه درگیریها در سوریه و ورود قدرتهای فرامنطقهای به این کشور و حمایت آنها از جریانات تکفیری برای شورش علیه دولت سوریه و عراق، همزمان گروهک تروریستی تکفیری داعش نیز در این دو کشور اعلام موجودیت کرد و فصل جدیدی از مبارزه با تروریسم در این دو کشور با محوریت نیروی قدس سپاه شکل گرفت. در همین حال ادامه نبرد نیروهای مقاومت و مدافعان حرم با تروریستهای تکفیری داعش که برای خود سرزمینی برای خلافت ساخته بودند، با نابودی کامل این خلافت خودخوانده در سوریه و عراق همراه بود. این پیروزی با هدایت و فرماندهی میدانی نیروی قدس سپاه و در رأس آن سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در سوریه و عراق به دست آمد[۲].
جستارهای وابسته
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
- سید علی حسینی خامنهای
- جمهوری اسلامی ایران
- قاسم سلیمانی
- اسماعیل قاآنی
- داعش
- غزه
پانویس
منابع
- سپاه قدس از شکلگیری تا به امروز، وبسایت خبرگزاری ایرنا، تاریخ درج مطلب: 18 بهمنماه 1400 ش، تاریخ مشاهدۀ مطلب: 25 فرودینماه 1404 ش.
- از بوسنی تا عراق و سوریه؛ میدانهای جدی نیروی قدس، وب سایت اطلاع رسانی جوانآنلاین، تاریخ درج مطلب: 7 بهمنماه 1399 ش، تاریخ مشاهدۀ مطلب: 25 فرودینماه 1404 ش.