سید حسین بروجردی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''سید حسین طباطبایی بروجردی''' معروف به '''آیت‌الله بروجردی''' (زاده ۳ فروردین ۱۲۵۴ در [[بروجرد]] – درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ در [[قم]]) از [[مراجع تقليد تشيع|مراجع شیعه]] اهل ایران بود. وی به مدت هفده سال مدیر [[حوزه علمیه قم]] بود و پس از درگذشت [[سید حسین طباطبایی قمی]] [[مرجعیت]] عامه شیعیان را به مدت نزدیک به ۱۵ سال بر عهده داشت.
{{جعبه اطلاعات شخصیت
== تولد ==
| عنوان =
سید حسین بروجردی در ماه [[صفر (ماه)|صفر]] ۱۲۹۲ [[گاه‌شماری هجری قمری|هجری قمری]] در شهر [[بروجرد]] به دنیا آمد.<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.broujerdi.ir/index.php/2016-03-22-07-51-29/2016-03-22-07-58-49 |title=نسخه آرشیو شده |accessdate=۷ ژوئیه ۲۰۱۷ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20170802051155/http://www.broujerdi.ir/index.php/2016-03-22-07-51-29/2016-03-22-07-58-49 |archivedate=۲ اوت ۲۰۱۷ |dead-url=yes }}</ref> پدر وی '''سیدعلی طباطبایی''' و مادرش '''سیده آغابیگم''' هر دو از سادات طباطبایی بودند. نسب وی با ۳۲ واسطه، به [[حسن بن علی (مجتبی)]] می‌رسد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده= |نشانی=http://www.broujerdi.ir/index.php/2016-03-22-07-51-29/2016-03-22-07-58-49 |عنوان=زندگینامه آیت الله بروجردی |ناشر=سایت آیت الله بروجردی |تاریخ= |تاریخ بازبینی=۸ آبان 1397 |archiveurl=https://web.archive.org/web/20170802051155/http://www.broujerdi.ir/index.php/2016-03-22-07-51-29/2016-03-22-07-58-49 |archivedate=۲ اوت ۲۰۱۷ |dead-url=yes }}</ref>
| تصویر = سید حسین بروجردی.jpg
| نام = سید محمد حسین طباطبایی بروجردی
| نام‌های دیگر = آیت‌الله بروجردی
| سال تولد = 1254 ش
| تاریخ تولد = 3 فروردین
| محل تولد = بروجرد، [[ایران]]
| سال درگذشت = 1340 ش
| تاریخ درگذشت = 10 فروردین
| محل درگذشت = [[قم]]، ایران
| استادان =
| شاگردان =
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[شیعه]]
| آثار =
| فعالیت‌ها = [[مرجع تقلید]] شیعیان
| وبگاه =
}}
 
'''آیت‌الله‌العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی''' (زاده ۳ فروردین ۱۲۵۴ در بروجرد – درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ در قم) از مراجع شیعه اهل [[ایران]] بود. وی به مدت هفده سال مدیر [[حوزه علمیه قم|حوزهٔ علمیه قم]] بود و مرجعیت عامه [[شیعیان]] را به مدت نزدیک به ۱۵ سال بر عهده داشت.
 
== ولادت ==
در آخرین روزهای ماه صفر سال 1292هـ. ق در خانه‌ای از خاندان طباطبایی در شهر تاریخی بروجرد کودکی چشم به جهان گشود که او را حسین نامیدند. او از همان ایام کودکی، مورد مهر و علاقه سرشار پدرش، سید علی قرار گرفت و در سایه توجهات او تعلیم، تربیت و رشد یافت.  
 
پدر بزرگوار ایشان، مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین حاج سید علی طباطبایی، عالمی جلیل‌القدر، موصوف به علم و تقوا، مرجع حوائج مردم، ساعی در اعلای کلمه دین و عارف به نسب بیت شریف خویش بود.
 
مادرش سیده آغابیگم، دخت ارجمند مرحوم سید محمدعلی طباطبائی (ره) است که بانویی متدینه، زاهده، عابده، متحفظ بر انجام مستحبات و ترک مکروهات و عالمه و پاکدامن بود.


== تحصیلات ==
== تحصیلات ==
پس از گذراندن مقدمات علوم در هجده سالگی، وارد [[دارالعلم]] اصفهان شد و از [[ابو المعالی]]، [[سید مدرس]]، [[سید محمدباقر درچه‌ای]] سطوح فقه و اصول و ادبیات عرب را آموخت. همچنین چندین سال از [[حکیم قشقائی]] و [[حکیم کاشانی]] حکمت و فلسفه و کلام و منطق آموخت و پس از هشت سال اقامت در [[اصفهان]] به نجف و پس از آن بیش از ۳۰ سال در شهر خود بروجرد به تحقیق و تدریس پرداخت.
ایشان در هفت سالگی وارد مکتب‌خانه شد و کتاب «جامع المقدمات» را به خوبی آموخت و در میان شاگردان از امتیاز مخصوصی بر خورد دار شدند، به طوری که ذکاوت و تیزهوشی و متانت وی زبانزد خاص و عام گردید.
پدرش چون پیشرفتش را دید، او را به حوزه علمیه نوربخش بروجرد برد و از معلم خواست تا بقیه علوم مقدماتی را به پسرش بیاموزد. بدین گونه صرف و نحو، معانی بیان، بدیع و منطق، فقه و اصول را در بروجرد آموخت.
 
== هجرت به اصفهان ==
از آن جا که حوزه‏ علمیه‏ بروجرد، نیاز علمی او را پاسخ‏گو نبود، به توصیه بزرگان و صلاحدید پدر، در سال هزار و سیصد و ده قمری به اصفهان مهاجرت کرد. ایشان، پس از ورود به اصفهان، در درس مرحوم حاج سیدمحمدباقر درچه‌‏ای شرکت کرد.
آن استاد گران‏مایه، به حضرت آیت ‏‌الله‏‌العظمی بروجردی، بسیار اظهار مهر و علاقه می‌‏کرد؛ حضرت آیت‌الله‌العظمی بروجردی (ره) تا آخرین لحظات حیات، این استاد ارزش‏مند را فراموش نکرد. <br />
ایشان هم چنین در درس‏ جناب میرزاابوالمعالی کلباسی و جناب سیدمحمدتقی مدرس شرکت می‌کردند. علاوه بر فقه و اصول و رجال، در درس فلسفه‏ دو فحل این فن، یعنی آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی، حاضر شد.
 
ایشان بعد از چهار سال تحصیل در اصفهان، در ربیع الاول سال 1319هـ. ق، نامه‌ای از طرف پدر در یافت نمود که از او خواسته بود که به بروجرد بر گردد. ایشان گمان می‌کرد پدرش می‌خواهد او را برای ادامه تحصیل به [[نجف|نجف اشرف]] بفرستد، ولی بر خلاف تصورشان، پس از دیدار پدر و بستگان، مشاهده می‌کند که مقدمات ازدواج او را فراهم کرده‌اند.
 
== هجرت به نجف ==
زمانی که آیت‌الله بروجردی در اصفهان مشغول به تحصیل بود، بار دیگر نامه‌ای ازطرف پدر به دستش رسید که از وی خواسته بود به نجف عزیمت کند، لذا در بیست و هفت سالگی به همراه برادر کوچکش سید اسماعیل، روانه نجف شدند.
آیت‌الله بروجردی پس از ورود به نجف اشرف، به حوزه درس مرحوم [[آخوند خراسانی|آیت‌الله‌العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی]] وارد شده و 9 سال از محضر پر فیض آن فقیه بزرگ و علمای دیگری چون: آیت‌الله‌العظمی آقا سید کاظم یزدی، و آیت‌الله شریعت اصفهانی (شیخ الشریعة) در فقه و اصول و رجال کسب فیض کردند.
ایشان در ایام تحصیل در نجف اشرف، بعد از اتمام درس مرحوم آخوند، بحث همان روز را برای جمع کثیری تقریر می‌فرمودند.
 
== اجازات آیت‌الله بروجردی ==
الف) اجازه نامهٔ مرحوم آخوند خراسانی
 
ب) اجازه نامه آیت‌الله شیخ الشریعه اصفهانی
 
ج) اجازه‌نامه سید ابوالقاسم دهکردی
 
== بازگشت از نجف به بروجرد ==
ایشان در اواخر سال 1328 ق، به اصرار و تأکید پدر از نجف اشرف به وطن خویش مراجعت و در میان استقبال پر شور علما و عموم اهالی بروجرد وارد این شهر شدند. شش ماه بعد از ورود ایشان، پدرش از دنیا رفت. چند ماه بعد، (سال 1329) آیت‌الله آخوند خراسانی هم دار فانی را وداع گفت.
 
آیت‌الله بروجردی حدود سی و سه سال در بروجرد اقامت داشتند. و در تمام این مدت به طور مستمر مشغول به تحصیل، تالیف، تدریس فقه واصول بودند. اکثر آثار مکتوب و ابتکارات علمی ایشان در فقه مانند حاشیه بر عروةالوثقی، اصول، حدیث و رجال، حاصل تلاش این دوره اقامت در بروجرد است.
 
== هجرت به قم ==
آیت‌الله‌العظمی بروجردی در سال 1364 هـ .ق برای معالجه از بروجرد به تهران آمدند و در بیمارستان فیروزآبادی مورد عمل جراحی قرار گرفت. علمای اعلام از قم، تهران و ... به عیادت ایشان شتافتند. در این هنگام چند نفر از فقهای سرشناس حوزه علمیه قم خصوصا [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی (ره)]] فرصت را مغتنم شمرده از آیت‌الله بروجردی جهت اقامت در قم و قبول مرجعیت جهان تشیع و رهبری و مدیریت حوزه علمیه قم دعوت کردند. این موضوع با اصرار آقایان و استخاره به قرآن مجید، مورد قبول واقع شد. آیت‌الله بروجردی پس از تشرف به مشهد مقدس، عصر پنج‌شنبه 26 صفر 1364 ق. در میان استقبال بی‌نظیر مراجع، علما و مردم قم، وارد این شهر مقدس شد.
 
اغلب فضلا و مدرسین سرشناس از جمله امام خمینی(ره) و آیت‌الله [[سید محمد محقق داماد]] و [[مرتضی حائری|حاج آقا مرتضی حائری]] برای نشان دادن اهمیت دروس ایشان و تشویق فضلا به حضور درآن دروس، همراه با شاگردان خود در مجالس درس ایشان حضور می‌یافتند.
[[سید صدرالدین صدر|آیت‌الله سید صدرالدین صدر]] از مراجع تقلید که در صحن بزرگ [[فاطمه بنت موسی بن جعفر|حضرت معصومه (علیهاالسّلام)]] اقامه جماعت می‌کرد، جایگاه نماز خود را به آیت‌الله بروجردی واگذار کرد.
 
مرحوم آیت‌الله سید محمد حجت یکی دیگر از مراجع وقت، جایگاه تدریس خود را در اختیار ایشان قرار داد.
مرحوم آیت‌الله [[سید محمد تقی خوانساری|سید محمدتقی خوانساری]] با رغبت و نشاط به عنوان احترام در درس ایشان شرکت می‌کرد.
 
== ویژگی‌های اخلاقی ==
شناخت ویژگی‌های اخلاقی آیت‌الله‌العظمی بروجردی، چراغی پر نور فراروی کسانی است که سلوک در مسیر أولیاءالله را تنها راه هدایت و سعادت خود می‌دانند:
 
1. اخلاص:
آیت‌الله‌العظمی بروجردی خدا را با تمام وجود باور کرده بود، هر وقت سخن از خدمات ایشان به میان می‌آمد می‌فرمودند: اخلص العمل فان الناقد بصیر عمل خود را خالص کن؛ زیرا بازرس عمل بسیار بیناست.
 
2.اشتیاق به دانش و معرفت:
ایشان تا آخر عمر لحظه‌ای دست از کسب علم و معرفت برنداشت. در سال‌های پایانی عمر، چون دوران جوانی، شب‌های بسیاری تا صبح غرق در مطالعه بود. ایشان فرموده بود که: «من از مطالعات علمی خسته نمی‌شوم، بلکه هرگاه از کارهای دیگر خسته می‌شوم، با مطالعات علمی خستگی خود را رفع می‌کنم.»
 
3.روح سماحت و بزرگواری:
حضرت علی (علیه‌السّلام) درحدیث شریفی می‌فرماید: «آلة الریاسة سعة الصدر؛ ابزار ریاست ومدیریت سعهٔ صدر [ودوری از تنگ نظری] است.
از مطالبی که در زندگی ایشان بسیار قابل توجه است، روح سماحت و بزرگواری آن زعیم بزرگوار است. او در عین قدرت و توانایی، تملک نفس نشان داده، بی مهری‌های مخالفان خود را با شرح صدر شگفت‌انگیزی نادیده می‌گرفت و از لغزش‌های آنان صرف نظر می‌کرد و این خود یکی از عوامل بسیار مهم و شدید التأثیر در سازمان یافتن ریاست کامل و و بلامنازع برای او بود.
 
4. عزت نفس:
آیت‌ الله بروجردی خود را وقف عزَت اسلام و مسلمین کرده بود و در این راه از هیچ امری دریغ نکرد. او در تمام عمر عزت نفس خود را حفظ کرد و هیچ گاه دست کمک و یاری به سوی کسی دراز نکرد و تنها پناهگاهش خدا بود.
 
5.اهتمام به شوکت اسلام:
در آخرین روزهای عمرشان وقتی خبر دادند پرفسور موریس متخصص قلب، از پاریس برای معالجه ایشان به قم آمده است. ابتدا از همراهان خواستند اتاق را مرتب کنند و شانه‌ای به ایشان بدهند تا محاسن خود را مرتب کند و وقتی به ایشان عرض کردند، اشکالی ندارد، چون حال شما خیلی خوب نیست !! فرمود: «من امروز پیشوای مسلمین هستم، نباید در مقابل یک بیگانه به این حال باشم.»
 
6. مبارزه با عوام زدگی:
در مسائل مربوط به عزاداری امام حسین (علیه‌السّلام) که گاه آلوده با کارهای خلاف می‌شد و بعضی حاضر نیستند تذکر لازم را به این افراد بدهند، آن مرد بزرگ، وظیفه خود را انجام می‌داد، و از هیچ چیز باک نداشت.
 
.7ایمان قوی به رابطه دین و سیاست:
آیت‌ الله بروجردی گر‌چه به خاطر حوادث دردناک مشروطیت که سیاست بازان عامل دست اجانب، سر رشته کار را از دست روحانیت خارج ساختند و بر کیان مسلمین ایران ضربه زدند، نسبت به بسیاری از حرکت‌های سیاسی بدبین بود، ولی این امر در نگرش کلی او نسبت به مسائل سیاسی و حکومت اسلامی تأثیری نداشت به همین جهت با استفاده از مقام ولایت فقیه، کارهایی انجام می‌داد که گاه در نظرافراد عادی عجیب به نظر می‌رسید!
 
7. کظم غیظ:
آیت‌الله بروجردی وقتی مصلحت اسلام و دین به میان می‌آمد، اگر خطایی می‌دید به شدت عصبانی می‌شد. اما در امور دنیایی با خود عهد کرده بود، اگر عصبانی شود یک سال تمام روزه بگیرد و یک بار که عصبانی شد، یک سال تمام ـ به غیر از روزهای حرام ـ روزه گرفت.
 
8. آرزوی شهادت:
آن آیت الهی تا دقایق پایانی عمر در اشتیاق شهادت بود. مرحوم آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی (ره) می‌فرمودند:
«مرحوم آیت‌الله بروجردی بسیار اظهار تأسف می‌کردند، به سبب این که با فراهم شدن زمینه شهادت این فیض بزرگ را درک نکردند و به مقام شهادت نایل نشدند.»
 
9.اتصال به غیب:
مرحوم آیت‌الله بروجردی در عرفان وعمل و سلوک الی الله و تهذیب نفس و... سابقه درخشانی داشته‌اند.
 
10. توسل وسیع و عمیق:
از حالات ایشان، شدت توجه به خاندان پیامبر اکرم (صلّی‌الله علیه وآله) است. منزل ایشان در بروجرد مرکز اقامه عزا و سوگواری حضرت سید الشهدا (علیه‌السّلام) بود و دسته‌های سینه‌زن و زنجیرزن در آن بیت شریف به عزاداری پر شور می‌پرداختند.
 
11.در اوج معرفت:
روزی جمعی به دیدار ایشان آمده بودند؛ یکی با صدای بلند گفت: برای سلامتی امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشّریف) و آیت‌‌الله بروجردی صلوات. ایشان ناراحت شدند وگفتند: «این شخص را از اینجا بیرون کنید! چرا اسم مرا در کنار نام مبارک امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشّریف) قرار می‌دهد؟<br />
سالی که پادشاه عربستان به تهران آمده بود، ضمن ارسال هدایایی از ایشان درخواست ملاقات کرده بود. آیت‌الله بروجردی این پیشنهاد را نپذیرفتند و در جواب اطرافیان گفته بودند: «این شخص اگر به قم بیاید و به زیارت حضرت معصومه (سلام‌الله علیها) نرود، توهین به آن حضرت خواهد شد و من چنین امری را به هیچ وجه تـحمل نمی‌کنم.
 
== ویژگی‌های علمی ==
درس ایشان، ویژگی‌های منحصر به فردی داشت که حتی بسیاری از علمای بزرگوار با اشتیاق در درس‌های خارج فقه واصول ایشان حاضر می‌شدند و هرگز فرصت بهره‌گیری از نعمت وجود او را از دست نمی‌دادند.
 
مواردی از ویژگی‌های منحصر به فرد دروس ایشان:
 
1.اهمیت به درس:
[[شهید مطهری]] می‌نویسد:
«مرحوم آیت‌الله بروجردی به درس خیلی اهمیت می‌داد، حتی تا یک هفته پیش از رحلت، درس ایشان ادامه داشت.»
 
آیت‌الله سید جواد علوی بروجردی به نقل از برخی شاگردان ایشان می‌نویسد: «بعضی از فضلا که به منظور شرکت در درس ایشان از قم به بروجرد رفته‌اند، نقل می‌کردند: که مرحوم آیت‌‌الله بروجردی، هیچ گاه به خاطر بی‌توجهی شاگرد و یا عدم دقت کافی و یا قلت تعداد آنان، سطح درس را تنزل نمی‌دادند. به نحوی درس می‌گفتند که گویی شرکت‌کنندگان درس ایشان، همه سید مرتضی، شیخ مفید و شیخ طوسی هستند.»
 
2. برخورداری از الطاف الهی
شهید مطهری می‌گوید: «روزی بعد از طرح درس فرمود: من توجهی به روایات این مسئله نداشتم، اما همین امروز صبح قبل از شروع درس یادداشت‌ها را مطالعه می‌کردم که ناخواسته یادداشت‌های این بحث آمد جلوی دستم و روایات را خواندم و چه قدر روایات جالبی بود؛ من این را از الطاف الهی می‌دانم، چرا که آیت‌الله‌العظمی بروجردی از اول قصد نشر فقاهت برای خدای متعال را داشت.»
 
3. سبک ابتکاری: حاج شیخ مجتبی عراقی (ره) می‌گوید: «افزون بر بعد معنوی و حالات ملکوتی آن مرحوم، سبک ابتکاری در تدریس و استنباط را داشت که طلاب را جذب می‌کرد، ایشان هر فرعی را به مبدأ آن بر می‌گرداند.»
 
== مکتب فقهی ==
ایشان همچون علمای سلف مثل شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ طبرسی وعلامه بحرالعلوم، در علوم اسلامی دارای جامعیت بود. در فقه شیوه‌ای استنباطی را به کار برد. علاوه بر این، به تتبع و جستجو در اقوال پیشینیان و نظریات قدما در فقه (چه شیعه و چه سنی) می‌پرداختند.
 
به طور کلی شیوه مرحوم بروجردی در فقه، بر چند نکته اساسی استوار است:
 
الف) اهمیت آگاهی از فتاوای قدما
ایشان در تدریس فقه، دارای ابتکارات فراوانی بود. به آرای قدمای شیعه و شهرت فتوایی آنان اهمیتی فوق‌العاده می‌داد. ایشان در مسائل مورد بحث، ابتدا به اقوال علمای اهل سنت توجه می‌کرد، سپس اقوال علمای شیعه را از کتب آنان بدون واسطه نقل کرده و مورد بحث قرار می‌دادند. <br />
ایشان مسائل فقهی را به دو دسته تقسیم می‌کرد: یک دسته، مسائل متلقات. دستـه دیگر، مسائل مشروحه. یعنی، آنچه را بعداً فقها شرح و تفصیل داده‌اند. این تقسیم‌بندی، غیر از تقسیم فقه به فقه منصوص و فقه تفریعی است.
 
ب) اهمیت آگاهی از فتاوای اهل سنّت برای فقهای امامیه
ایشان معتقد بود: با مراجعه به روایات وفتاوای رایج علمای اهل سنتِ معاصر با ائمه (علیهم‌السّلام)، بهتر می‌توان روایات و اقوال ائمه (علیهم‌السّلام) را فهمید ومی‌فرمود: «فقه شیعه حاشیه بر فقه اهل‌سنت است»؛ زیرا در آن عصر، بنا به دلایل سیاسی فتاوای مورد عمل مسلمانان همان فتوای اهل سنت بود، راویان واصحاب ائمه با توجه به فتاوی آنان از ائمه سؤال می‌کردند و ائمه هم با توجه به آنها پاسخ می‌گفتند.
 
ج) تکیه بر روایات و روش بیان آنها در درس
آیت‌‌الله بروجردی به اصول عملیه کمتر تمسک می‌جست، اما نسبت به کنجکاوی در روایات واستفاده از آنها، دقت و حوصله بسیاری را به خرج می‌داد.
ایشان در فن درایه الحدیث وشناخت راویان ورجال حدیث، تحقیقات و تسلط عجیب داشت.
 
د) ریشه‌یابی مسائل مورد اختلاف
ایشان مسائل مهم اختلافی بین شیعه و سنی را بررسی، وتاریخچه آن را دنبال می‌فرمود و ریشه اختلاف را به طور معقول ودور از هر گونه تعصب مذهبی، بیان می‌کرد.
 
== تألیفات حضرت آیت‌الله‌العظمی بروجردی ==
مرجع روشن‌بین شیعه در کنار تدریس و کارهای روزانه، به تحقیق می‎پرداخت و نتایج پژوهش‌های خویش را ثبت می‌کرد. آن بزرگوار در پاسخ علاقه‎مندانی که در پی بهره‌گیری از نوشته‌های ایشان بودند فرمود: زیاد چیز نوشته‎ام ... بعضی از آنها بر اثر نقل و انتقال از بروجرد به قم مفقود شده است. آثار علمی آن مرجع وارسته نشانه تلاش فراوان وی در‌این‌باره است.
 
نمونه‌ای از این آثار:
 
=== الف: کتب عربی: ===
1– ترتیب اسانید من لایحضره الفقیه. 2 – ترتیب رجال اسانید من لایحضره الفقیه. 3 – ترتیب اسانید امالی الصدوق. 4 – ترتیب اسانید الخصال. 5 – ترتیب اسانید علل الشرایع. 6 – ترتیب اسانید تهذیب الاحکام. 7 – ترتیب رجال اسانید التهذیب. 8 – ترتیب اسانید ثواب الاعمال و عقاب الاعمال. 9 – ترتیب اسانید عدة کتب. 10 – ترتیب رجال الطوسی. 11 – ترتیب اسانید رجال الکشی. 12 – ترتیب اسانید رجال النجاشی. 13 – ترتیب رجال الفهرستین. 14 – بیوت الشیعة. 15 – حاشیة علی رجال النجاشی. 16 – حاشیة علی عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب (از ابن عنبه).17 – حاشیة علی منهج المقال. 18 – ترتیب فهرست منتجب الدین. 19 – رسالة فی ترجمة بعض اعاظم اسرته و اجداده. 20 – طبقات الرواة. 21 – حاشیة علی رجال الشیخ طوسی. 22 – رسالة حول سند الصحیفة السجادیة. 23 – حاشیة علی فرائد الاصول للشیخ انصاری. 24 – حاشیة علی کفایة الاصول. 25 – الاحادیث المقلوبة و جواباتها. 26 – حاشیة علی وسائل الشیعة. 27 – جامع احادیث الشیعة (31جلد) 28 – حاشیة علی مبسوط الشیخ الطوسی. 29 – حاشیة علی خلاف الشیخ الطوسی. 30 – حاشیة علی عروة الوثقی. 31 – الفقه الاستدلالی. 32 – رسالة فی المواسعة و المضایقة. 33– رسالة فی منجرات المریض. 34 – رسالة فی المهور. 35 – حاشیة علی نهایة الشیخ الطوسی. 36 – رسالة فی المنطق. 37 – تعلیقة علی الاسفار لملاصدرا الشیرازی. 38 – حاشیة علی منهج الرشاد. 39 – المهدی، علیه‌السلام، فی کتب اهل السنة. 40 – الاثار المنظومة. 41 – حاشیة علی مجمع المسائل. 42 – حاشیة علی وسیلة النجاة. 43 – الاعتقادات. 44 – حاشیة علی منتخب الرسائل. 45 – صراط النجاة. 46 – مجمع الفروع. 47 – حاشیة علی تبصرة المتعلمین. 48 – انیس المقلدین.
 
=== ب: کتب فارسی: ===
1 – توضیح المناسک. 2 – توضیح المسائل. 3 – مناسک حج.
آن بزرگوار در سال‌های اقامت در بروجرد، همواره در اندیشه نگارش مجموعه‎ای بود که فقیهان را در استنباط احکام یاری دهد و آنها را از مراجعه به کتاب‌های روایی متعدد بی‎نیاز سازد. وقتی به قم آمدند. و شاگردان خبره‌ای تربیت کرد، این اندیشه را با آنها در میان گذاشت و به یاری گروهی از آنان در مدت هشت سال، اثر 31جلدی «جامع احادیث الشیعه» را آماده چاپ کرد.
 
== ایجاد روابط حسنه بین مذاهب اسلامی ==
در زمانی که استعمار‌گران به چپاول ملل اسلامی چشم داشتند و اختلاف بین فرق مختلف اسلامی، گسترش می‌یافت، وحدت میان مذاهب مختلف اسلامی آرزوی دیرین تمام مصلحان مسلمان بود. تلاش‌های مختلفی نیز برای رسیدن به این هدف بزرگ، صورت می‌گرفت. تأسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه، از مهم‌ترین و پایدارترین این اقدامات بود.
آیت‌الله بروجردی به عنوان پناهگاه مسلمانان جهان، به خصوص شیعیان به همراه بزرگانی چون شهید محمد باقر صدر، شیخ [[محمود شلتوت]]، شیخ [[عبدالمجید سلیم]] و [[محمد عبده]] از ایجاد تفرقه جلوگیری می‌کردند. ایشان معتقد بودند که در قرآن، سنت پیامبر اکرم، سیره اهل‌بیت و مشی علمای سلف می‌توان موارد بسیار زیادی را یافت که در آنها به نقش تقریب مذاهب وجلوگیری از تفرقه تاکید شده است.
راه‌های دستیابی به وحدت از دیدگاه ایشان پیوند علمای اسلام، احیای شخصیت اسلامی مسلمانان، وجود دشمن مشترک برای مسلمانان و احترام متقابل فرقه‌های اسلامی به یکدیگر بود.
علاوه بر اینها آیت‌الله بروجردی تقریب مذاهب اسلامی را فرصتی برای معرفی شیعه و ارائه معارف شیعه به جهان تسنن می‌دانست.
 
== ایجاد مراکز بزرگ مذهبی ==
مهم‌ترین آنها عبارتنداز:
1. مسجد اعظم قم. 2. مدرسه نجف. 3. مدرسه کربلا. 4. مسجد بغداد. 5. بیمارستان نجف. 6. حسینیه و حمام سامرا. 7. مدرسه بقعه کربلا. 8. مدرسه کرمانشاه. 9. مسجد بزرگ ایرانشهر. 10. مسجد بزرگ و زیبای طرابلس لبنان. 11. مدرسه و مسجد درود. 12. مسجد صحنه کرمانشاه. 13. مسجد شاهرود. 14. چهار مسجد بزرگ در آفریقا. 15. ساختمان مسجد نور آباد لرستان. 16. مسجد سید بروجرد. 17. قبرستان وادی السلام قم. 18. مدرسه آیت‌الله بروجردی در قم. 19. بیمارستان نکویی قم. 20. مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ آلمان. 21. کتابخانه شخصی آیت‌الله فقید. 22. کتابخانه مسجد اعظم. 23. کتابخانه مدرسه نجف. 24. کتابخانه مدرسه کرمانشاه. 25. کتابخانه مدرسه جدید الاحداث قم.
 
== اندیشه سیاسی آیت‌الله بروجردی ==
حضرت آیت‌الله بروجردی (ره) سیاست را از اسلام جدا نمی‌دانست و مسائل سیاسی را با فکری باز و پویا دنبال می‌نمود. ملاقات‌ها و حمایت‌های ایشان از آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی که در آن عصر، رادمرد بزرگ سیاسی دینی و سمبل سیاست اسلامی بود، نیز دلیل روشنی بر مشروعیت و لزوم کارهای سیاسی و دخالت در سیاست برای دفاع از دین است.
 
ایام مرجعیت آیت‌الله‌العظمی بروجردی مصادف با هجمه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به ساحت دین مقدس اسلام بود.
این هجمه‌ها به دو بخش تقسیم می‌شد:
1ـ مواردی که حاکمیت سیاسی کشور به صورت آشکار و پنهان در آن دست داشت همانند:
ایجاد محدودیت برای بزرگان و علمای دینی.
نفوذ فرقه گمراه بهائیت در ارکان سیاسی و اقتصادی کشور.
تلاش برای محو و قطع ارتباط با فرهنگ اسلامی.
نفی و انکار دین و آموزه‌های آن، خصوصاً حمله به مذهب حقه جعفری.
ترویج و گسترش منکراتی نظیر: شرب خمر، زنا و ... برای نشان دادن بی‌اعتنایی مردم به دین و... .
2- مواردی که فراتر از مرزهای داخلی کشور بود مانند: مسأله فلسطین.
موضع آیت‌الله‌العظمی بروجردی درقبال اشغال قدس شریف و سرزمین فلسطین، توسط متجاوزان صهیونیست، موضعی غیرتمندانه بود. ایشان در سال 1327 ش. بیانیه پر محتوایی را در محکومیت صهیونیسم بین‌الملل و غاصبان فلسطین صادر فرمود و در آن از مجاهدان فلسطینی با احترام یاد کرده و برای پیروزی آنها دعا می‌کرد.


وی همچنین، در جریان [[قیام قم در زمان رضاشاه]] علی‌رغم حساسیت نیروهای امنیتی، در فرصتی مناسب از [[بروجرد]] خارج شده و برای همراه کردن مراجع نجف با قیام، به طرف عتبات رفته و سپس با پیام حمایت مراجع آنجا به ایران آمده‌است. تجربه قیام [[نورالله نجفی اصفهانی]] به عنوان مهمترین حادثه سیاسی زندگی بروجردی قبل از مرجعیت عامه تلقی می‌شود.<ref name=ToolAutoGenRef1>{{یادکرد |کتاب = اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی|نویسنده = موسی نجفی |فصل = |صفحه = ۴۰۴ | ناشر = مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران| سال = ۱۳۸۴ |شابک  = 9789646357716}}</ref>
=== دفاع آیت‌ الله‌العظمی بروجردی از ساحت دین ===
ایشان با تمام امکانات و توان، از ساحت دین دفاع می‌کرد و به هیچ عنوان در مسائل مربوط به دین، اهل مماشات و مسامحه نبود.منابع موجود نشان می‎دهد که آن پیر فرزانه در کمک به انقلابیون مؤمن، سیاستی بسیار دقیق داشت، و زمان را برای رویارویی مستقیم با دربار مناسب نمی‎دید. از سوی دیگر رها کردن شاه و راندنِ کامل وی موجب فرو غلتیدن فزونتر او در دامان بیگانگان می‎شد، پس گاه با وی مدارا می‌کرد تا آن جوان مغرور جای پای خود را سست نبیند و برای حفظ خویش به بیگانگان پناه نبرد. مرحوم آیت‌الله فاضل لنکرانی در‌این‌باره می‌گوید:
«به نظر من آیت‌الله بروجردی و تلاش‌های آن بزرگوار، زمینه‌سازانقلاب اسلامی بود، زیرا آیت‌الله بروجردی به حوزه قم رشد و شخصیت داد. مبارزات حضرت امام در پرتو این شخصیت حوزه بود که به ثمر نشست. اگر این هویت و عظمت حوزه که آیت‌الله بروجردی بدان بخشیده بود، وجود نداشت، مسلماً انقلاب و حرکتی سازنده پا نمی‌گرفت.»


بروجردی، سال‌ها در نجف از [[آخوند خراسانی]]، [[سید محمد کاظم یزدی]]، [[مرتضی طالقانی]]، [[آقا شریعت اصفهانی]] در رشتهٔ خارج فقه و اصول تحصیل کرد، و خود در علوم عقلی و نقلی به مرتبه اجتهاد و استادی ارتقاء یافت و در سن سی‌سالگی در ردیف استادان حوزه نجف به تدریس علما اشتغال داشت. بروجردی بعد از ده سال اقامت در [[عتبات]] در سال ۱۳۲۸ از عراق وارد بروجرد شد و مدت چند سال در زادگاه خود به ترویج، تدریس و تألیف مشغول گشت و چند سفر به حوزه قم آمدوشد نمود که در برهه زمان در جمله مدرسین حوزه قم قرار گرفت و دیری نگذشت که پس از فوت [[حائری]] تدریجاً در رأس استادان بزرگ حوزهٔ قم قرار گرفت.
=== مبارزه با فرقه‌های ضاله ===
رهبران بهائی در دوره نخستین ایجاد آیین دروغین خویش با جعل شریعتی ساده که در عین حال دارای مشکلات اساسی حقوقی و متضاد با تعالیم ادعایی آنان است، به ارائه احکامی‌مانند: نماز، روزه، حج و... سایر آداب اسلامی پرداخته تا با این شبیه‌سازی کودکانه کارهای خود را دین معرفی کند. ایشان با آگاهی کامل از تعالیم تحمیق کننده بهائیت و انگیزه‌های شیطانی بیگانگان در حمایت از این نحله ساختگی، خطر بهائیت را بسیار جدی ‌دانسته و اهمال و کوتاهی در جلوگیری از خطر آنان را جایز نمی‌دانستند.


== ورود به قم ==
== وفات ==
بعد از درگذشت مؤسس حوزه علمیه قم، [[عبدالکریم حائری یزدی]] و [[محمدحسین نائینی]] (ساکن نجف) در سال ۱۳۵۵ قمری و نیز، درگذشت [[آقا ضیاءالدین عراقی]] در سال ۱۳۶۱ قمری، مرجعیت عامه شیعه تا سال ۱۳۶۵ قمری بر عهده [[سید ابوالحسن اصفهانی]] قرار گرفت. سید ابوالحسن اصفهانی در نجف اشرف ساکن بود و مرجعیت عامه شیعه را بر عهده داشت. همچنین در آن سالها [[سید حسین طباطبایی قمی]] در کربلا ساکن بود و مشغول تدریس برای طلاب حوزه کربلا بود.
سرانجام در سیزدهم شوال 1380 هـ. ق برابر با دهم فروردین 1340 هـ. ش، برای همیشه چشم از جهان فرو بست. حاضرانی که در کنار بالین آن حضرت نشسته بودند می‌گویند: آن مرد بزرگ خطاب به پزشکان و اطرافیان که مشغول تلاش بودند، چنین فرمودند:
«مرگ است، مرگ ... رها کنید ... یا الله، لااله الا الله ...» و پس از سه مرتبه تکرار، این جمله، دیدگان پر فروغ و حق‌بینش آهسته به روی هم قرار گرفت، لب‌ها بسته شد، قلب آرام گرفت، پیکر عزیز و شریفش بی‌حرکت گردید، دفتر حیات عاریت بسته شد و خورشید درخشان عمر، غروب کرد، روح پاک او، با فراغت بال و سرشار از عظمت قدم به دنیای جاوید گذاشت تا در جوار قرب کردگار و ائمه معصومین آرام گیرد ... .


در سال ۱۳۶۵ قمری [[سید ابوالحسن اصفهانی]] در نجف درگذشت و کمتر از ۴ ماه پس از آن [[سید حسین طباطبایی قمی]] نیز از دنیا رفت. پس از درگذشت سید ابوالحسن اصفهانی و سید حسین طباطبایی قمی، عملاً سید حسین طباطبایی بروجردی عهده‌دار مرجعیت شیعیان گشت و این موضوع به مدت نزدیک به ۱۵ سال ادامه یافت.<ref name=ToolAutoGenRef1/><ref>[http://www.ahl-ul-bait.org/fa.php/page,24386A46294.html آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی قمی]</ref><ref>{{یادکرد |کتاب = عنصر فضیلت و تقوی حضرت آیت‌الله العظمی قمی (قدس‌سره)|نویسنده = عباس حاجیانی دشتی |فصل = |صفحه = ۳۵ | ناشر = مفید (محلاتی) | سال = ۱۳۷۲}}</ref>
== آیت‌الله‌العظمی بروجردی در انظار بزرگان ==
=== الف) از دیدگاه علمای شیعه ===
'''آیت‌الله بروجردی از منظر امام خمینی'''


== دیدگاه‌ها ==
علاقه زاید الوصف امام به آیت‌‌الله بروجردی، بسیار کم‌نظیر و شاید منحصر به فرد بود. آیت‌الله مسعودی خمینی می‌گوید: امام خمینی می‌فرمودند: به جدم قسم، هنوز سراغ ندارم کسی مثل من آقای بروجردی را دوست داشته باشد.
=== اندیشه تقریب مذاهب اسلامی ===
سید حسین بروجردی از دارالتقریب که در سال ۱۳۲۷ در [[قاهره]] با دبیر کلی شیخ محمد تقی قمی شکل گرفت، حمایت می‌کرد. [[محمد واعظ‌زاده خراسانی]] از شاگردانش که با دارالتقریب مصر ارتباط داشت، می‌گوید توجه بروجردی به تقریب مذاهب اسلامی نشانگر اهتمام وی به وحدت و انسجام مسلمانان است.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://broujerdi.org/content/view/275/68/| عنوان = وحدت و انسجام اسلامی از نگاه آیت‌الله بروجردی| نویسنده = محمد واعظ زاده خراسانی| تاریخ بازدید = | تاریخ = اسفند ۱۳۸۶| ناشر = پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی| صفحه = | زبان = فارسی| archiveurl = https://web.archive.org/web/20111119023109/http://broujerdi.org/content/view/275/68| archivedate = ۱۹ نوامبر ۲۰۱۱| dead-url = yes}}</ref>
بروجردی معتقد بود که شیعه در عصر حاضر باید بر مقام علمی [[اهل بیت]] تأکید ورزد و اگر شیعه به استناد حدیث ثقلین به مرجعیت علمی اهل بیت اکتفا کند قادر خواهد بود همه مسلمانان را پیرامون اهل بیت جمع کند.<ref>{{یادکرد کتاب| عنوان = ندای وحدت| نویسنده = علامه واعظ زاده خراسانی| ناشر = مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی| صفحه = ۲۷۵| زبان =}}</ref>


=== سیاست ===
شهید آیت‌الله مطهری نیز می‌نویسد:
موضع بروجردی در مورد سیاست کاملاً محافظه کارانه بود و او نگران بود که دخالت مرجعیت در سیاست و کارکرد اشتباه آن به نام دین نوشته شود.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=https://www.mashreghnews.ir/news/400875/نظر-آیت-الله-بروجردی-در-مورد-ولایت-فقیه-و-انقلاب-مشروطه|عنوان=نظر آیت الله بروجردی در مورد ولایت فقیه و انقلاب مشروطه}}</ref> به عنوان مثال در مورد [[جنبش ملی شدن صنعت نفت]] می‌گوید که «من در قضایایی که وارد نباشم و آغاز و پایان را ندانم و نتوانم پیش بینی کنم، وارد نمی‌شوم. قضیه ملی شدن صنعت نفت را نمی‌دانم چیست، چه خواهد شد و در آینده در دست چه کسانی خواهد بود. البته روحانیت نباید به هیچ وجه با این حرکت مخالفت کند، که اگر با این حرکت مردمی مخالفت کند و این حرکت ناکام بماند، در تاریخ ایران ضبط خواهد شد که روحانیت شد؛ لذا به آقای بهبهانی و علمای تهران نوشتم که مخالفت نکنند.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=چشم و چراغ مرجعیت، به نقل از آیت الله سلطانی طباطبائی، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ص 42}}</ref> او همچنین مخالف شرکت طلاب در انتخابات مجلس بود. رابطه بروجردی با اسلام گرایان تندرو نیز تیره بود و در بهار ۱۳۳۱ دیدار با [[نواب صفوی]] و یارانش را نپذیرفته بود.
«امام خمینی می‌فرمود: من در حال مطالعهٔ آقای بروجردی هستم و جز حقیقت چیز دیگری در این آقا نمی‌بینم»


[[صادق طباطبایی]] به نقل از پدرش می‌گوید که: "چند روز بعد که اصحاب آیت‌الله بروجردی، از جمله پدرم در محضر ایشان بودند، یکی از بزرگان و از مدرسین حوزه که ظاهراً پدر همین آیت‌الله فاضل لنکرانی، مرجع معاصر، علت این رفتار را از آقای بروجردی سوال کرده و می‌پرسد چرا این افراد را که خواهان حکومت اسلامی هستند، نپذیرفتید؟ ایشان در جواب می‌گویند: این آقایان می‌خواهند شاه را بردارند ولی امثال شما را به جای او بگذارند. شخصی دیگری که ظاهراً مرحوم آیت الله کبیر، از علمای بزرگ و فقهای برجسته بوده‌است می‌پرسد، مگر چه اشکالی دارد؟ آیت الله بروجردی در جواب می‌گویند، اشکال بزرگ این امر در این جا است که شاه با اسلحه توپ و تفنگ به جان مردم می‌افتد، با این اسلحه می‌شود مقابله کرد ولی اگر شما به جای او نشستید، اسلحه شما ایمان و عقاید مردم است که به جان مردم می‌اندازید. با این اسلحه نمی‌توان به راحتی مقابله کرد و لذا دین و ایمان مردم به بازی گرفته می‌شود. "<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_61762/خاطرات_سیاسی-_اجتماعی_دکتر_صادق_طباطبایی/ج_1/آیت_الله_بروجردی_و_حکومت_اسلامی|عنوان=آیت الله بروجردی و حکومت اسلامی}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صادق طباطبایی – خاطرات سیاسی، اجتماعی (۱) – نشر عروج (وابسته به مؤسسه نشر و تنظیم آثار امام) – تهران – ۱۳۸۷- صفحه ۲۷}}</ref> [[حسینعلی منتظری|منتظری]] نیز می‌گوید که «کسانی همچون مرحوم ربانی شیرازی، آشیخ علی لر و آقای شیخ اسمعیل ملایری مبعوث شدند که به این قائله ([[فدائیان اسلام]]) خاتمه دهند. کار به جایی رسید که یک شب بعد از نماز مغرب و عشا طرفداران مرحوم نواب آمدند در مدرسه فیضیه شعار بدهند، آقایان تعقیبشان کردند و آنها رفتند تهران.»<ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان=خاطرات آیت الله منتظری، 1379، ص 143}}</ref>
'''آیت‌الله‌العظمی بروجردی در نگاه رهبر معظم انقلاب'''
جای خوش‌وقتی بسیار است که همت و پشتکار مؤسسین این مجمع و شما حضار محترم آن، مصروف تجدید یاد و اعلاء ذکر فقیه عظیم‌القدر و کم‌نظیری شده است که برکات و آثار حیات پربار او به زمان خود او و به عرصه فقاهت، منحصر نماند و او چون خورشیدی درخشان بر تعدادی از علوم اسلامی بلکه بر روش‌ها و شیوه‌های تحقیق در آنها و نیز بر فضای عام حیات مسلمین در زمان خود و پس از آن پرتو‌افشانی کرد و هنوز علمای اسلام و جهان اسلام از تأثیرات مبارک آن عمر پرثمر و ریاست و مرجعیت تامه پانزده ساله او متمتع‌اند.
این شخصیت عالی‌قدر و کم‌نظیر مرجع عام شیعه در زمان خود و استاد فقیهان و مراجع معاصر، حضرت آیت‌الله‌العظمی مرحوم حاج آقا حسین بروجردی است.
علم و تقوی و اخلاص و روشن بینی و بزرگ منشی و کیاست و نو آوری و جامع نگری و خستگی ناپذیری و بسی خصلت‌های کمیاب و نفیس دیگر از این مرد بزرگ و ذخیره الهی، چنان شخصیت ذو ابعاد و عظیمی فراهم آورده بود که نظیر آن را در فقهای صاحب نام و برخوردار از زعامت به ندرت می‌توان یافت.
او در فقاهت، مبتکر شیوه‌ای جدید و در رجال و حدیث، صاحب سبک بود و در تدریس و تربیت شاگرد و تعلیم کار دسته جمعی بر زمان خود سبقت داشت. بینش وسیع او از مرزهای حوزه قم و حوزه‌های علمیه و چارچوب کشور جمهوری اسلامی ایران و جهان تشیع فراتر می‌رفت و بر جهان اسلام و همه مذاهب مسلمین پرتو می‌افکند. زعامت او نه تنها به اداره امور درسی و معیشتی حوزه‌ها که به مسائل سیاسی و اخلاقی آن، و نه تنها به امور حوزه، که به امور دینی و شعائر اسلامی در سراسر کشور و در سطح بین‌المللی شمول می‌یافت.
حوزه علمیه تحت زعامت او پرورشگاه و خاستگاه افکار نو و گوهرهای درخشانی شد که به برکت آن در سال‌های بعد نهضت روحانیت پی ریخته شد و حرکتی که در اوج آن انقلاب عظیم و شکوهمند اسلامی به رهبری مجدد بزرگ اسلام حضرت امام خمینی (ره)، بود، سر برآورد.
با این همه، در مجموع شخصیت آن بزرگ مرد آن چه بیش از همه درخشنده و چشم‌گیر بود، اخلاص و تقوایی بود که وی در همه امور خود از آن بهره می‌گرفت.
اکنون که پس از گذشت سی سال از رحلت مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی (ره)، به برکت نظام جمهوری اسلامی یاد و تجلیل می‌شود، شایسته است که حوزه‌های علمیه و زعمای علمی آن به این تکریم اکتفا نکرده، روش‌های علمی و تحقیقی آن بزرگوار را نیز که همچنان از تازگی برخوردار است، تعقیب و تکمیل کنند و گردونه فقاهت اسلام را به پیش برند.
از خداوند متعال علو درجات آن عالم جلیل‌القدر و توفیقات آقایان محترم را ظل توجهات حضرت بقیة الله- روحی فداه - مسألت می‌نمایم.
والسلام علیکم و رحمة الله
سیدعلی خامنه‌ای
8 /2 /1370


بنا به گفته‌های [[صادق خلخالی]]، [[سید روح‌الله خمینی]] موضع سیاسی بروجردی را نمی‌پسندید و اعدام فدائیان خلق، نقطه جدایی آنها شد: «همین کارها نیز باعث شد که امام از بیت آقای بروجردی فاصله گرفت و دیگر رفت و آمد خود را عملا قطع کرد.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خاطرات آیت الله خلخالی، نشر سایه، 1380، ص 48}}</ref> از سوی دیگر بروجردی نیز این حمایت روح‌الله خمینی از فدائیان را نمی‌پسندید و می‌گوید که «من نمی‌دانم چرا بعضی از عقلای قم از اینها حمایت می‌کردند.»<ref name=":1"/> [[مرتضی مطهری]] نیز به همین دلیل با نوشتن نامه ای از قم به تهران رفت. منتظری نقل می‌کند که "من رفتم خدمت ایشان و گفتم آقای مطهری این نامه را دادند خدمت شما و خداحافظی هم کردند. آقای بروجردی نامه را نگرفت، گفتم بالاخره ایشان گفته… با ناراحتی نامه را کنار زد.<ref name=":1"/>
'''مرحوم آیت‌الله سید جمال‌الدین گلپایگانی'''


=== اصلاحات ارضی ===
آیت‌الله سید مصطفی خوانساری می‌گوید:
بروجردی یکی از مخالفان سرسخت [[اصلاحات ارضی]] بود. این مخالفت در حدی بود که [[محمدرضاشاه پهلوی]] طرح اصلاحات ارضی را تا زمان فوت وی عملیاتی نکرد. البته وی شاه را تهدید کرده بود که اگر اصلاحات ارضی را عملیاتی کند زمین بدست آمده از اصلاحات اراضی را حرام یا نجس اعلام خواهد کرد. در همان دوران بروجردی فتوای حرام بودن رادیو و تلویزیون و پپسی کولا را نیز اعلام کرد.<ref name="هرانا ۱">[https://hra-news.org/fa/interviews/a-40 هرانا: ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ''حسن یوسفی اشکوری: روحانیت، مدافع نظام ارباب و رعیتی بود''، گفت‌وگو از سیمین روزگرد، نوشته‌شده در ۲۱ امرداد ۱۳۹۵؛] بازدید در ۲۸ مرداد ۱۳۹۵.</ref>
«آیت‌‌الله حاج سید جمال‌الدین گلپایگانی برای معالجه به تهران آمده بود و در بیمارستان بازرگانان (نجمیه) بستری بود. وقتی به ملاقات ایشان رفتیم فرمود: به حاج آقا حسین سلام مرا برسانید و بگویید: اگر بنا بود سید جمال مقلد باشد از شما تقلید می‌کرد.
'''آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی'''


«آیت‌الله کریمی جهرمی می‌نویسد:
آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی از آغاز ورود آن بزرگوار به قم تا پایان زندگی او، در اعزاز و اجلال آن بزرگ مرد کوشش داشتند و در مراعات احترام ایشان چنان بودند که حتی از این که لفظ «آیت‌الله» روی رساله عملیه‌شان در زمان آن زعیم بزرگ نوشته شود ابا و امتناع ورزیدند. <br />
'''آیت‌الله‌العظمی حاج سید احمد خوانساری'''
ایشان با وجود این که شخصیت علمی و عملی‌اش محرز بود و مقبول خواص و توده‌های مردم بود، ولی در برابر مرحوم آیت‌‌الله‌العظمی بروجردی متواضع بود، به گونه‌ای که وقتی معظّم له از ایشان(سید احمد خوانساری) درخواست کردند که به تهران برود و امامت مسجد سید عزیز‌الله را بپذیرد، پذیرفت.


== درگذشت ==
=== ب) از دیدگاه علمـای سنی ===
وی در ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ (شوال ۱۳۸۰ قمری) در سن ۸۶ سالگی بر اثر بیماری قلبی درگذشت و در [[حرم فاطمه معصومه]] در [[قم]] به خاک سپرده شد. با این حال که او مقامی سیاسی و حزبی نداشت و به جز عراق و حجاز جای دیگری نرفته بود، خبر فوت او بازتابی وسیعی داشت، به گونه ای که دولت تعطیل و راهی قم شد و سه روز عزای عمومی اعلام شد. شهربانی کافه‌ها را بست. در عراق و پاکستان سه روز عزای عمومی، و در سوریه، لبنان و کویت عزاداری شد. بازار تهران تعطیل شد. سفیر شوروی پیام تسلیت فرستاد و بیشتر سفارتخانه‌های خارجی در تهران، در آن روز با پرچم‌های نیمه افراشته تعطیل شدند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=https://www.farsnews.com/news/13910609000735/جزئیات-رحلت-آیت‌الله-بروجردی-از-زبان-رسانه‌های-نیم-قرن-پیش--عکس|عنوان=جزئیات رحلت آیت‌الله بروجردی از زبان رسانه‌های نیم قرن پیش + عکس}}</ref>
'''شیخ [[عبدالمجید سلیم]]'''


== روش اجتهادی ==
علامه [[محمد تقی قمی]] می‌گوید:
او همچون علمای سلف خود مثل [[شیخ مفید]]، [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[شیخ طبرسی]] و [[سید محمدمهدی بحرالعلوم]] دارای جامعیتی در علوم اسلامی است در فقه شیوه‌ای استنباطی را به کار برد.
«هرگاه نامه آیت‌الله بروجردی را برای شیخ عبدالمجید سلیم، ـ رئیس جامع الازهرـ می‌بردم، ایشان بلند می‌شدند و نامه را می‌گرفتند و می‌بوسیدند، آنگاه می‌نشستند.»


شیوه او در فقه بر چند محور استوار است:
'''شیخ [[محمود شلتوت]]'''
# اهمیت به آراء قدماء
# اهمیت به روایات و فتاوای
# تکیه بر ادله و روایات اولیه
# ریشه یابی مسائل


== تألیفات ==
... دعا می‌کنم که آن بزرگوار همیشه مصدر و منبع برکات برای مسلمانان و وحدت کلمه آنان باشد. خداوند عمر شما را طولانی و پیروزی و موفقیت را نصیب شما گرداند... .  
سید حسین طباطبایی بروجردی بر کتابهای [[فقیه]] [[شیخ صدوق]]، [[تهذیب الاحکام]] و [[استبصار]] [[شیخ طوسی]]، خصال و رجال و [[آمالی]] و علل الشرایع اسانیدی ضمیمه نمود. وی حاشیه بر [[کفایه]] [[آخوند خراسانی]] و [[نهایه]] طوسی نگاشت.


چند مورد از کتابهای او عبارت است از:
'''شیخ حسین باقوری'''
* حاشیه علی کفایه الاصول
* [[المهدی فی کتب اهل السنه]]
* الآثار المنظومه، [[انیس المقلدین]]
* مجمع الفروع، [[مناسک الحج]]
* [[جامع احادیث الشیعه]]
* مستدرک فهرست منتخب الدین
* تجرید اسانید الامانی
* تجرید اسانید الاستبصار.


نخستین بار از روی رساله عملیه او کتاب [[توضیح المسائل]] نوشته شد که در زمان حیات او و به تأیید ایشان به چاپ رسید.<ref>{{یادکرد وب|عنوان=broujerdi.ir & org {{!}}{{!}} پورتال حضرت آیت الله العظمی سید حسین بروجردی قدس سره - تدوین رسالهٔ توضیح المسائل|نشانی=http://www.broujerdi.ir/index.php/2016-03-22-09-01-51/2016-03-22-09-05-02/212-2016-03-26-03-59-15|وبگاه=www.broujerdi.ir|بازبینی=2019-04-14|archiveurl=https://web.archive.org/web/20190414094549/http://www.broujerdi.ir/index.php/2016-03-22-09-01-51/2016-03-22-09-05-02/212-2016-03-26-03-59-15|archivedate=۱۴ آوریل ۲۰۱۹|dead-url=yes}}</ref>
ایشان در قم با آیت‌الله‌العظمی بروجردی دیدار کرد و در بازگشت به مصر آیت‌الله بروجردی را چنین توصیف کرد:
«اعظم شخصیة رأیته فی عمری؛ او بزرگ‌ترین شخصیتی است که در طول عمرم دیده‌ام».


سال 1381 تله تئاتر از سبز تا فیروزه در [[صدا و سیمای مرکز اصفهان]] تولید شد که در این اثر [[حسن علیرضایی]] نقش جوانی آیت الله بروجردی را بازی کرد.
=== ج) از دیدگاه غیر مسلمانان ===


== شاگردان ==
'''دکتر آرشه تونک'''
[[پرونده:Boroujerdi dargozasht.jpg|thumb|صفحه اول روزنامه اطلاعات، پنجشنبه دهم فروردین ۱۳۴۰ شمسی، شماره ۱۰۴۶۶]]
دکتر آرشه تونک، رئیس انجمن بین‌المللی مبارزه با مشروبات الکلی با وجود آن که به نقاط مختلف جهان سفر کرده و با رهبران بزرگ سیاسی و مذهبی بسیاری ملاقات کرده بود، بعد از ملاقات با ایشان گفته بود:
* [[سید محمدرضا گلپایگانی]]<ref name=":0"/>
«من تا به امروز هیچگاه این چنین تحت تأثیر روحانیت کسی قرار نگرفته بودم».
* [[ناصر مکارم شیرازی]]<ref name=":0"/>
* [[حسین مظاهری]]<ref name=":0"/>
* [[جعفر سبحانی]]<ref name=":0"/>
* [[میرزا جواد تبریزی]]<ref name=":0"/>
* [[موسوی اردبیلی]]<ref name=":0"/>
* [[حسین نوری همدانی]]<ref name=":0"/>
* [[مسلم ملکوتی]]<ref name=":0"/>
* [[اسماعیل صالحی مازندرانی]]<ref name=":0"/>
* [[سید موسی شبیری زنجانی]]<ref name=":0"/>
* [[محمد فاضل لنکرانی]]<ref name=":0"/>
* [[لطف‌الله صافی گلپایگانی]]<ref name=":0"/>
* [[عبدالله جوادی آملی]]<ref name=":0"/>
* [[علی صافی گلپایگانی]]<ref name=":0"/>
* [[محمدتقی بهجت]]<ref name=":0"/>
* [[سید علی سیستانی]]<ref name=":0"/>
* [[سید علی خامنه‌ای]]<ref name=":0"/>
* [[سید روح‌الله خمینی]]<ref name=":0">{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=fa|تاریخ=|وبگاه=پورتال حضرت آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی|نشانی=http://www.broujerdi.ir/index.php/2016-03-22-09-01-51/2016-03-22-09-07-31?limitstart=0|عنوان=شاگردان}}{{پیوند مرده|date=دسامبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }}</ref>
* [[محمد صادقی تهرانی]].<ref>{{گفتاورد|صادقی تهرانی: «... در دروس ایشان [بروجردی]، شرکتی فعال داشتم.»|}}؛ فقه گویا، زندگی‌نامه مؤلف، ص ۱۱۳</ref>


== منابع ==
آیت‌الله سید محمد حسین علوی می‌نویسد:
{{پانویس|۲}}
«هنگامی که وی به حضور آیت‌الله فقید رسید، آنچنان قیافه جذاب و روحانیت و معنویت آیت‌الله فقید او را به خود متوجه ساخت که حدود یک ساعتی را که در محضر این مرد بود و در اطراف موضوع تحریم الکل از آیت‌‌الله فقید سئوالاتی می‌نمود علاوه بر این که طرز نشستن به همان نحوه بود که در برابر مجسمه حضرت مسیح و در کلیساها و هنگام عبادت به آن کیفیت جلوس می‌کنند، در همه این مدت چشم از صورت ایشان برنمی‌داشت و کوچک‌ترین توجهی به اطرافش نداشت».
* [https://web.archive.org/web/20180626235641/http://www.shaaer.com/nikan/gharn14/nikan114.htm سرگذشت نیکان]، بازبینی ۸ فروردین ۱۳۸۶.
* [http://www.irib.ir/occasions/ayatollah%20boroujerdi\Ayatollah%20Boroujerdi.htm وب‌سایت صدا و سیما]، بازبینی ۱۲ فروردین ۳۸۶.


== پیوند به بیرون ==
'''پروفسور موریس'''
* [https://web.archive.org/web/20130325070456/http://books.masoumeh.com/html/7/26/33.php شاگردان مکتب بروجردی و حائری]
پروفسور موریس در اولین ملاقات، چنان تحت تأثیر روحانیت و عظمت آیت‌‌الله فقید قرار گرفت که خودش به این مطلب در همان جلسه اول اعتراف کرد. وی هنگام ترک ایران خطاب به خبر نگاران گفت:
«جاذبه روحانیت حضرت آیت‌الله مرا تحت تأثیر قرار داد و خیلی مایل بودم به من اجازه می‌فرمودند چند دقیقه‌ای در یکی از مساجد برای سلامت و بهبود کامل ایشان دعا کنم».


{{مراجع تقلید عامه شیعه}}
'''جرج جرداق'''
{{مراجع تقلید شیعه}}
جرج جرداق نویسنده و دانشمند مسیحی لبنانی، مولف کتاب ارزشمند و خواندنی الامام علی صوت العدالة الانسانیه، این کتاب را به مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی اهدا کرد و در نامه‌ای برای آن بزرگوار نوشته:
«... من شما را شایسته‌ترین شخصیتی یافتم که این کتاب را به او هدیه نمایم، لذا آن را به شما اهدا می‌کنم».


{{ترتیب‌پیش‌فرض:طباطبایی، سید حسین}}
{{علمای اسلام}}
[[رده:اهالی بروجرد]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:تقریب‌گرایان مذاهب اسلامی]]
[[رده:خاندان طباطبائی]]
[[رده:افراد ایرانی عراقی‌تبار]]
[[رده:درگذشتگان ۱۹۶۱ (میلادی)]]
[[رده:روحانیان شیعه اهل بروجرد]]
[[رده:رهبران مذهبی اهل ایران]]
[[رده:زادگان ۱۸۷۵ (میلادی)]]
[[رده:مراجع تقلید (درگذشته)|بروجردی]]
[[رده:روحانیان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:شاگردان آخوند خراسانی]]
[[رده:مراجع تقلید]]
[[رده:مدفونان در حرم فاطمه معصومه]]
[[رده:عالمان وحدت‌گرا]]
[[رده:ایران]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۰

سید حسین بروجردی
سید حسین بروجردی.jpg
نام کاملسید محمد حسین طباطبایی بروجردی
نام‌های دیگرآیت‌الله بروجردی
اطلاعات شخصی
سال تولد1254 ش، ۱۸۷۶ م، ۱۲۹۳ ق
روز تولد3 فروردین
محل تولدبروجرد، ایران
سال درگذشت1340 ش، ۱۹۶۲ م، ۱۳۸۱ ق
روز درگذشت10 فروردین
محل درگذشتقم، ایران
دیناسلام، شیعه
فعالیت‌هامرجع تقلید شیعیان

آیت‌الله‌العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی (زاده ۳ فروردین ۱۲۵۴ در بروجرد – درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ در قم) از مراجع شیعه اهل ایران بود. وی به مدت هفده سال مدیر حوزهٔ علمیه قم بود و مرجعیت عامه شیعیان را به مدت نزدیک به ۱۵ سال بر عهده داشت.

ولادت

در آخرین روزهای ماه صفر سال 1292هـ. ق در خانه‌ای از خاندان طباطبایی در شهر تاریخی بروجرد کودکی چشم به جهان گشود که او را حسین نامیدند. او از همان ایام کودکی، مورد مهر و علاقه سرشار پدرش، سید علی قرار گرفت و در سایه توجهات او تعلیم، تربیت و رشد یافت.

پدر بزرگوار ایشان، مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین حاج سید علی طباطبایی، عالمی جلیل‌القدر، موصوف به علم و تقوا، مرجع حوائج مردم، ساعی در اعلای کلمه دین و عارف به نسب بیت شریف خویش بود.

مادرش سیده آغابیگم، دخت ارجمند مرحوم سید محمدعلی طباطبائی (ره) است که بانویی متدینه، زاهده، عابده، متحفظ بر انجام مستحبات و ترک مکروهات و عالمه و پاکدامن بود.

تحصیلات

ایشان در هفت سالگی وارد مکتب‌خانه شد و کتاب «جامع المقدمات» را به خوبی آموخت و در میان شاگردان از امتیاز مخصوصی بر خورد دار شدند، به طوری که ذکاوت و تیزهوشی و متانت وی زبانزد خاص و عام گردید. پدرش چون پیشرفتش را دید، او را به حوزه علمیه نوربخش بروجرد برد و از معلم خواست تا بقیه علوم مقدماتی را به پسرش بیاموزد. بدین گونه صرف و نحو، معانی بیان، بدیع و منطق، فقه و اصول را در بروجرد آموخت.

هجرت به اصفهان

از آن جا که حوزه‏ علمیه‏ بروجرد، نیاز علمی او را پاسخ‏گو نبود، به توصیه بزرگان و صلاحدید پدر، در سال هزار و سیصد و ده قمری به اصفهان مهاجرت کرد. ایشان، پس از ورود به اصفهان، در درس مرحوم حاج سیدمحمدباقر درچه‌‏ای شرکت کرد. آن استاد گران‏مایه، به حضرت آیت ‏‌الله‏‌العظمی بروجردی، بسیار اظهار مهر و علاقه می‌‏کرد؛ حضرت آیت‌الله‌العظمی بروجردی (ره) تا آخرین لحظات حیات، این استاد ارزش‏مند را فراموش نکرد.
ایشان هم چنین در درس‏ جناب میرزاابوالمعالی کلباسی و جناب سیدمحمدتقی مدرس شرکت می‌کردند. علاوه بر فقه و اصول و رجال، در درس فلسفه‏ دو فحل این فن، یعنی آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی، حاضر شد.

ایشان بعد از چهار سال تحصیل در اصفهان، در ربیع الاول سال 1319هـ. ق، نامه‌ای از طرف پدر در یافت نمود که از او خواسته بود که به بروجرد بر گردد. ایشان گمان می‌کرد پدرش می‌خواهد او را برای ادامه تحصیل به نجف اشرف بفرستد، ولی بر خلاف تصورشان، پس از دیدار پدر و بستگان، مشاهده می‌کند که مقدمات ازدواج او را فراهم کرده‌اند.

هجرت به نجف

زمانی که آیت‌الله بروجردی در اصفهان مشغول به تحصیل بود، بار دیگر نامه‌ای ازطرف پدر به دستش رسید که از وی خواسته بود به نجف عزیمت کند، لذا در بیست و هفت سالگی به همراه برادر کوچکش سید اسماعیل، روانه نجف شدند. آیت‌الله بروجردی پس از ورود به نجف اشرف، به حوزه درس مرحوم آیت‌الله‌العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی وارد شده و 9 سال از محضر پر فیض آن فقیه بزرگ و علمای دیگری چون: آیت‌الله‌العظمی آقا سید کاظم یزدی، و آیت‌الله شریعت اصفهانی (شیخ الشریعة) در فقه و اصول و رجال کسب فیض کردند. ایشان در ایام تحصیل در نجف اشرف، بعد از اتمام درس مرحوم آخوند، بحث همان روز را برای جمع کثیری تقریر می‌فرمودند.

اجازات آیت‌الله بروجردی

الف) اجازه نامهٔ مرحوم آخوند خراسانی

ب) اجازه نامه آیت‌الله شیخ الشریعه اصفهانی

ج) اجازه‌نامه سید ابوالقاسم دهکردی

بازگشت از نجف به بروجرد

ایشان در اواخر سال 1328 ق، به اصرار و تأکید پدر از نجف اشرف به وطن خویش مراجعت و در میان استقبال پر شور علما و عموم اهالی بروجرد وارد این شهر شدند. شش ماه بعد از ورود ایشان، پدرش از دنیا رفت. چند ماه بعد، (سال 1329) آیت‌الله آخوند خراسانی هم دار فانی را وداع گفت.

آیت‌الله بروجردی حدود سی و سه سال در بروجرد اقامت داشتند. و در تمام این مدت به طور مستمر مشغول به تحصیل، تالیف، تدریس فقه واصول بودند. اکثر آثار مکتوب و ابتکارات علمی ایشان در فقه مانند حاشیه بر عروةالوثقی، اصول، حدیث و رجال، حاصل تلاش این دوره اقامت در بروجرد است.

هجرت به قم

آیت‌الله‌العظمی بروجردی در سال 1364 هـ .ق برای معالجه از بروجرد به تهران آمدند و در بیمارستان فیروزآبادی مورد عمل جراحی قرار گرفت. علمای اعلام از قم، تهران و ... به عیادت ایشان شتافتند. در این هنگام چند نفر از فقهای سرشناس حوزه علمیه قم خصوصا امام خمینی (ره) فرصت را مغتنم شمرده از آیت‌الله بروجردی جهت اقامت در قم و قبول مرجعیت جهان تشیع و رهبری و مدیریت حوزه علمیه قم دعوت کردند. این موضوع با اصرار آقایان و استخاره به قرآن مجید، مورد قبول واقع شد. آیت‌الله بروجردی پس از تشرف به مشهد مقدس، عصر پنج‌شنبه 26 صفر 1364 ق. در میان استقبال بی‌نظیر مراجع، علما و مردم قم، وارد این شهر مقدس شد.

اغلب فضلا و مدرسین سرشناس از جمله امام خمینی(ره) و آیت‌الله سید محمد محقق داماد و حاج آقا مرتضی حائری برای نشان دادن اهمیت دروس ایشان و تشویق فضلا به حضور درآن دروس، همراه با شاگردان خود در مجالس درس ایشان حضور می‌یافتند. آیت‌الله سید صدرالدین صدر از مراجع تقلید که در صحن بزرگ حضرت معصومه (علیهاالسّلام) اقامه جماعت می‌کرد، جایگاه نماز خود را به آیت‌الله بروجردی واگذار کرد.

مرحوم آیت‌الله سید محمد حجت یکی دیگر از مراجع وقت، جایگاه تدریس خود را در اختیار ایشان قرار داد. مرحوم آیت‌الله سید محمدتقی خوانساری با رغبت و نشاط به عنوان احترام در درس ایشان شرکت می‌کرد.

ویژگی‌های اخلاقی

شناخت ویژگی‌های اخلاقی آیت‌الله‌العظمی بروجردی، چراغی پر نور فراروی کسانی است که سلوک در مسیر أولیاءالله را تنها راه هدایت و سعادت خود می‌دانند:

1. اخلاص: آیت‌الله‌العظمی بروجردی خدا را با تمام وجود باور کرده بود، هر وقت سخن از خدمات ایشان به میان می‌آمد می‌فرمودند: اخلص العمل فان الناقد بصیر عمل خود را خالص کن؛ زیرا بازرس عمل بسیار بیناست.

2.اشتیاق به دانش و معرفت: ایشان تا آخر عمر لحظه‌ای دست از کسب علم و معرفت برنداشت. در سال‌های پایانی عمر، چون دوران جوانی، شب‌های بسیاری تا صبح غرق در مطالعه بود. ایشان فرموده بود که: «من از مطالعات علمی خسته نمی‌شوم، بلکه هرگاه از کارهای دیگر خسته می‌شوم، با مطالعات علمی خستگی خود را رفع می‌کنم.»

3.روح سماحت و بزرگواری: حضرت علی (علیه‌السّلام) درحدیث شریفی می‌فرماید: «آلة الریاسة سعة الصدر؛ ابزار ریاست ومدیریت سعهٔ صدر [ودوری از تنگ نظری] است. از مطالبی که در زندگی ایشان بسیار قابل توجه است، روح سماحت و بزرگواری آن زعیم بزرگوار است. او در عین قدرت و توانایی، تملک نفس نشان داده، بی مهری‌های مخالفان خود را با شرح صدر شگفت‌انگیزی نادیده می‌گرفت و از لغزش‌های آنان صرف نظر می‌کرد و این خود یکی از عوامل بسیار مهم و شدید التأثیر در سازمان یافتن ریاست کامل و و بلامنازع برای او بود.

4. عزت نفس: آیت‌ الله بروجردی خود را وقف عزَت اسلام و مسلمین کرده بود و در این راه از هیچ امری دریغ نکرد. او در تمام عمر عزت نفس خود را حفظ کرد و هیچ گاه دست کمک و یاری به سوی کسی دراز نکرد و تنها پناهگاهش خدا بود.

5.اهتمام به شوکت اسلام: در آخرین روزهای عمرشان وقتی خبر دادند پرفسور موریس متخصص قلب، از پاریس برای معالجه ایشان به قم آمده است. ابتدا از همراهان خواستند اتاق را مرتب کنند و شانه‌ای به ایشان بدهند تا محاسن خود را مرتب کند و وقتی به ایشان عرض کردند، اشکالی ندارد، چون حال شما خیلی خوب نیست !! فرمود: «من امروز پیشوای مسلمین هستم، نباید در مقابل یک بیگانه به این حال باشم.»

6. مبارزه با عوام زدگی: در مسائل مربوط به عزاداری امام حسین (علیه‌السّلام) که گاه آلوده با کارهای خلاف می‌شد و بعضی حاضر نیستند تذکر لازم را به این افراد بدهند، آن مرد بزرگ، وظیفه خود را انجام می‌داد، و از هیچ چیز باک نداشت.

.7ایمان قوی به رابطه دین و سیاست: آیت‌ الله بروجردی گر‌چه به خاطر حوادث دردناک مشروطیت که سیاست بازان عامل دست اجانب، سر رشته کار را از دست روحانیت خارج ساختند و بر کیان مسلمین ایران ضربه زدند، نسبت به بسیاری از حرکت‌های سیاسی بدبین بود، ولی این امر در نگرش کلی او نسبت به مسائل سیاسی و حکومت اسلامی تأثیری نداشت به همین جهت با استفاده از مقام ولایت فقیه، کارهایی انجام می‌داد که گاه در نظرافراد عادی عجیب به نظر می‌رسید!

7. کظم غیظ: آیت‌الله بروجردی وقتی مصلحت اسلام و دین به میان می‌آمد، اگر خطایی می‌دید به شدت عصبانی می‌شد. اما در امور دنیایی با خود عهد کرده بود، اگر عصبانی شود یک سال تمام روزه بگیرد و یک بار که عصبانی شد، یک سال تمام ـ به غیر از روزهای حرام ـ روزه گرفت.

8. آرزوی شهادت: آن آیت الهی تا دقایق پایانی عمر در اشتیاق شهادت بود. مرحوم آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی (ره) می‌فرمودند: «مرحوم آیت‌الله بروجردی بسیار اظهار تأسف می‌کردند، به سبب این که با فراهم شدن زمینه شهادت این فیض بزرگ را درک نکردند و به مقام شهادت نایل نشدند.»

9.اتصال به غیب: مرحوم آیت‌الله بروجردی در عرفان وعمل و سلوک الی الله و تهذیب نفس و... سابقه درخشانی داشته‌اند.

10. توسل وسیع و عمیق: از حالات ایشان، شدت توجه به خاندان پیامبر اکرم (صلّی‌الله علیه وآله) است. منزل ایشان در بروجرد مرکز اقامه عزا و سوگواری حضرت سید الشهدا (علیه‌السّلام) بود و دسته‌های سینه‌زن و زنجیرزن در آن بیت شریف به عزاداری پر شور می‌پرداختند.

11.در اوج معرفت: روزی جمعی به دیدار ایشان آمده بودند؛ یکی با صدای بلند گفت: برای سلامتی امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشّریف) و آیت‌‌الله بروجردی صلوات. ایشان ناراحت شدند وگفتند: «این شخص را از اینجا بیرون کنید! چرا اسم مرا در کنار نام مبارک امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشّریف) قرار می‌دهد؟
سالی که پادشاه عربستان به تهران آمده بود، ضمن ارسال هدایایی از ایشان درخواست ملاقات کرده بود. آیت‌الله بروجردی این پیشنهاد را نپذیرفتند و در جواب اطرافیان گفته بودند: «این شخص اگر به قم بیاید و به زیارت حضرت معصومه (سلام‌الله علیها) نرود، توهین به آن حضرت خواهد شد و من چنین امری را به هیچ وجه تـحمل نمی‌کنم.

ویژگی‌های علمی

درس ایشان، ویژگی‌های منحصر به فردی داشت که حتی بسیاری از علمای بزرگوار با اشتیاق در درس‌های خارج فقه واصول ایشان حاضر می‌شدند و هرگز فرصت بهره‌گیری از نعمت وجود او را از دست نمی‌دادند.

مواردی از ویژگی‌های منحصر به فرد دروس ایشان:

1.اهمیت به درس: شهید مطهری می‌نویسد: «مرحوم آیت‌الله بروجردی به درس خیلی اهمیت می‌داد، حتی تا یک هفته پیش از رحلت، درس ایشان ادامه داشت.»

آیت‌الله سید جواد علوی بروجردی به نقل از برخی شاگردان ایشان می‌نویسد: «بعضی از فضلا که به منظور شرکت در درس ایشان از قم به بروجرد رفته‌اند، نقل می‌کردند: که مرحوم آیت‌‌الله بروجردی، هیچ گاه به خاطر بی‌توجهی شاگرد و یا عدم دقت کافی و یا قلت تعداد آنان، سطح درس را تنزل نمی‌دادند. به نحوی درس می‌گفتند که گویی شرکت‌کنندگان درس ایشان، همه سید مرتضی، شیخ مفید و شیخ طوسی هستند.»

2. برخورداری از الطاف الهی شهید مطهری می‌گوید: «روزی بعد از طرح درس فرمود: من توجهی به روایات این مسئله نداشتم، اما همین امروز صبح قبل از شروع درس یادداشت‌ها را مطالعه می‌کردم که ناخواسته یادداشت‌های این بحث آمد جلوی دستم و روایات را خواندم و چه قدر روایات جالبی بود؛ من این را از الطاف الهی می‌دانم، چرا که آیت‌الله‌العظمی بروجردی از اول قصد نشر فقاهت برای خدای متعال را داشت.»

3. سبک ابتکاری: حاج شیخ مجتبی عراقی (ره) می‌گوید: «افزون بر بعد معنوی و حالات ملکوتی آن مرحوم، سبک ابتکاری در تدریس و استنباط را داشت که طلاب را جذب می‌کرد، ایشان هر فرعی را به مبدأ آن بر می‌گرداند.»

مکتب فقهی

ایشان همچون علمای سلف مثل شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ طبرسی وعلامه بحرالعلوم، در علوم اسلامی دارای جامعیت بود. در فقه شیوه‌ای استنباطی را به کار برد. علاوه بر این، به تتبع و جستجو در اقوال پیشینیان و نظریات قدما در فقه (چه شیعه و چه سنی) می‌پرداختند.

به طور کلی شیوه مرحوم بروجردی در فقه، بر چند نکته اساسی استوار است:

الف) اهمیت آگاهی از فتاوای قدما ایشان در تدریس فقه، دارای ابتکارات فراوانی بود. به آرای قدمای شیعه و شهرت فتوایی آنان اهمیتی فوق‌العاده می‌داد. ایشان در مسائل مورد بحث، ابتدا به اقوال علمای اهل سنت توجه می‌کرد، سپس اقوال علمای شیعه را از کتب آنان بدون واسطه نقل کرده و مورد بحث قرار می‌دادند.
ایشان مسائل فقهی را به دو دسته تقسیم می‌کرد: یک دسته، مسائل متلقات. دستـه دیگر، مسائل مشروحه. یعنی، آنچه را بعداً فقها شرح و تفصیل داده‌اند. این تقسیم‌بندی، غیر از تقسیم فقه به فقه منصوص و فقه تفریعی است.

ب) اهمیت آگاهی از فتاوای اهل سنّت برای فقهای امامیه ایشان معتقد بود: با مراجعه به روایات وفتاوای رایج علمای اهل سنتِ معاصر با ائمه (علیهم‌السّلام)، بهتر می‌توان روایات و اقوال ائمه (علیهم‌السّلام) را فهمید ومی‌فرمود: «فقه شیعه حاشیه بر فقه اهل‌سنت است»؛ زیرا در آن عصر، بنا به دلایل سیاسی فتاوای مورد عمل مسلمانان همان فتوای اهل سنت بود، راویان واصحاب ائمه با توجه به فتاوی آنان از ائمه سؤال می‌کردند و ائمه هم با توجه به آنها پاسخ می‌گفتند.

ج) تکیه بر روایات و روش بیان آنها در درس آیت‌‌الله بروجردی به اصول عملیه کمتر تمسک می‌جست، اما نسبت به کنجکاوی در روایات واستفاده از آنها، دقت و حوصله بسیاری را به خرج می‌داد. ایشان در فن درایه الحدیث وشناخت راویان ورجال حدیث، تحقیقات و تسلط عجیب داشت.

د) ریشه‌یابی مسائل مورد اختلاف ایشان مسائل مهم اختلافی بین شیعه و سنی را بررسی، وتاریخچه آن را دنبال می‌فرمود و ریشه اختلاف را به طور معقول ودور از هر گونه تعصب مذهبی، بیان می‌کرد.

تألیفات حضرت آیت‌الله‌العظمی بروجردی

مرجع روشن‌بین شیعه در کنار تدریس و کارهای روزانه، به تحقیق می‎پرداخت و نتایج پژوهش‌های خویش را ثبت می‌کرد. آن بزرگوار در پاسخ علاقه‎مندانی که در پی بهره‌گیری از نوشته‌های ایشان بودند فرمود: زیاد چیز نوشته‎ام ... بعضی از آنها بر اثر نقل و انتقال از بروجرد به قم مفقود شده است. آثار علمی آن مرجع وارسته نشانه تلاش فراوان وی در‌این‌باره است.

نمونه‌ای از این آثار:

الف: کتب عربی:

1– ترتیب اسانید من لایحضره الفقیه. 2 – ترتیب رجال اسانید من لایحضره الفقیه. 3 – ترتیب اسانید امالی الصدوق. 4 – ترتیب اسانید الخصال. 5 – ترتیب اسانید علل الشرایع. 6 – ترتیب اسانید تهذیب الاحکام. 7 – ترتیب رجال اسانید التهذیب. 8 – ترتیب اسانید ثواب الاعمال و عقاب الاعمال. 9 – ترتیب اسانید عدة کتب. 10 – ترتیب رجال الطوسی. 11 – ترتیب اسانید رجال الکشی. 12 – ترتیب اسانید رجال النجاشی. 13 – ترتیب رجال الفهرستین. 14 – بیوت الشیعة. 15 – حاشیة علی رجال النجاشی. 16 – حاشیة علی عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب (از ابن عنبه).17 – حاشیة علی منهج المقال. 18 – ترتیب فهرست منتجب الدین. 19 – رسالة فی ترجمة بعض اعاظم اسرته و اجداده. 20 – طبقات الرواة. 21 – حاشیة علی رجال الشیخ طوسی. 22 – رسالة حول سند الصحیفة السجادیة. 23 – حاشیة علی فرائد الاصول للشیخ انصاری. 24 – حاشیة علی کفایة الاصول. 25 – الاحادیث المقلوبة و جواباتها. 26 – حاشیة علی وسائل الشیعة. 27 – جامع احادیث الشیعة (31جلد) 28 – حاشیة علی مبسوط الشیخ الطوسی. 29 – حاشیة علی خلاف الشیخ الطوسی. 30 – حاشیة علی عروة الوثقی. 31 – الفقه الاستدلالی. 32 – رسالة فی المواسعة و المضایقة. 33– رسالة فی منجرات المریض. 34 – رسالة فی المهور. 35 – حاشیة علی نهایة الشیخ الطوسی. 36 – رسالة فی المنطق. 37 – تعلیقة علی الاسفار لملاصدرا الشیرازی. 38 – حاشیة علی منهج الرشاد. 39 – المهدی، علیه‌السلام، فی کتب اهل السنة. 40 – الاثار المنظومة. 41 – حاشیة علی مجمع المسائل. 42 – حاشیة علی وسیلة النجاة. 43 – الاعتقادات. 44 – حاشیة علی منتخب الرسائل. 45 – صراط النجاة. 46 – مجمع الفروع. 47 – حاشیة علی تبصرة المتعلمین. 48 – انیس المقلدین.

ب: کتب فارسی:

1 – توضیح المناسک. 2 – توضیح المسائل. 3 – مناسک حج. آن بزرگوار در سال‌های اقامت در بروجرد، همواره در اندیشه نگارش مجموعه‎ای بود که فقیهان را در استنباط احکام یاری دهد و آنها را از مراجعه به کتاب‌های روایی متعدد بی‎نیاز سازد. وقتی به قم آمدند. و شاگردان خبره‌ای تربیت کرد، این اندیشه را با آنها در میان گذاشت و به یاری گروهی از آنان در مدت هشت سال، اثر 31جلدی «جامع احادیث الشیعه» را آماده چاپ کرد.

ایجاد روابط حسنه بین مذاهب اسلامی

در زمانی که استعمار‌گران به چپاول ملل اسلامی چشم داشتند و اختلاف بین فرق مختلف اسلامی، گسترش می‌یافت، وحدت میان مذاهب مختلف اسلامی آرزوی دیرین تمام مصلحان مسلمان بود. تلاش‌های مختلفی نیز برای رسیدن به این هدف بزرگ، صورت می‌گرفت. تأسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه، از مهم‌ترین و پایدارترین این اقدامات بود. آیت‌الله بروجردی به عنوان پناهگاه مسلمانان جهان، به خصوص شیعیان به همراه بزرگانی چون شهید محمد باقر صدر، شیخ محمود شلتوت، شیخ عبدالمجید سلیم و محمد عبده از ایجاد تفرقه جلوگیری می‌کردند. ایشان معتقد بودند که در قرآن، سنت پیامبر اکرم، سیره اهل‌بیت و مشی علمای سلف می‌توان موارد بسیار زیادی را یافت که در آنها به نقش تقریب مذاهب وجلوگیری از تفرقه تاکید شده است. راه‌های دستیابی به وحدت از دیدگاه ایشان پیوند علمای اسلام، احیای شخصیت اسلامی مسلمانان، وجود دشمن مشترک برای مسلمانان و احترام متقابل فرقه‌های اسلامی به یکدیگر بود. علاوه بر اینها آیت‌الله بروجردی تقریب مذاهب اسلامی را فرصتی برای معرفی شیعه و ارائه معارف شیعه به جهان تسنن می‌دانست.

ایجاد مراکز بزرگ مذهبی

مهم‌ترین آنها عبارتنداز: 1. مسجد اعظم قم. 2. مدرسه نجف. 3. مدرسه کربلا. 4. مسجد بغداد. 5. بیمارستان نجف. 6. حسینیه و حمام سامرا. 7. مدرسه بقعه کربلا. 8. مدرسه کرمانشاه. 9. مسجد بزرگ ایرانشهر. 10. مسجد بزرگ و زیبای طرابلس لبنان. 11. مدرسه و مسجد درود. 12. مسجد صحنه کرمانشاه. 13. مسجد شاهرود. 14. چهار مسجد بزرگ در آفریقا. 15. ساختمان مسجد نور آباد لرستان. 16. مسجد سید بروجرد. 17. قبرستان وادی السلام قم. 18. مدرسه آیت‌الله بروجردی در قم. 19. بیمارستان نکویی قم. 20. مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ آلمان. 21. کتابخانه شخصی آیت‌الله فقید. 22. کتابخانه مسجد اعظم. 23. کتابخانه مدرسه نجف. 24. کتابخانه مدرسه کرمانشاه. 25. کتابخانه مدرسه جدید الاحداث قم.

اندیشه سیاسی آیت‌الله بروجردی

حضرت آیت‌الله بروجردی (ره) سیاست را از اسلام جدا نمی‌دانست و مسائل سیاسی را با فکری باز و پویا دنبال می‌نمود. ملاقات‌ها و حمایت‌های ایشان از آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی که در آن عصر، رادمرد بزرگ سیاسی دینی و سمبل سیاست اسلامی بود، نیز دلیل روشنی بر مشروعیت و لزوم کارهای سیاسی و دخالت در سیاست برای دفاع از دین است.

ایام مرجعیت آیت‌الله‌العظمی بروجردی مصادف با هجمه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به ساحت دین مقدس اسلام بود. این هجمه‌ها به دو بخش تقسیم می‌شد: 1ـ مواردی که حاکمیت سیاسی کشور به صورت آشکار و پنهان در آن دست داشت همانند: ایجاد محدودیت برای بزرگان و علمای دینی. نفوذ فرقه گمراه بهائیت در ارکان سیاسی و اقتصادی کشور. تلاش برای محو و قطع ارتباط با فرهنگ اسلامی. نفی و انکار دین و آموزه‌های آن، خصوصاً حمله به مذهب حقه جعفری. ترویج و گسترش منکراتی نظیر: شرب خمر، زنا و ... برای نشان دادن بی‌اعتنایی مردم به دین و... . 2- مواردی که فراتر از مرزهای داخلی کشور بود مانند: مسأله فلسطین. موضع آیت‌الله‌العظمی بروجردی درقبال اشغال قدس شریف و سرزمین فلسطین، توسط متجاوزان صهیونیست، موضعی غیرتمندانه بود. ایشان در سال 1327 ش. بیانیه پر محتوایی را در محکومیت صهیونیسم بین‌الملل و غاصبان فلسطین صادر فرمود و در آن از مجاهدان فلسطینی با احترام یاد کرده و برای پیروزی آنها دعا می‌کرد.

دفاع آیت‌ الله‌العظمی بروجردی از ساحت دین

ایشان با تمام امکانات و توان، از ساحت دین دفاع می‌کرد و به هیچ عنوان در مسائل مربوط به دین، اهل مماشات و مسامحه نبود.منابع موجود نشان می‎دهد که آن پیر فرزانه در کمک به انقلابیون مؤمن، سیاستی بسیار دقیق داشت، و زمان را برای رویارویی مستقیم با دربار مناسب نمی‎دید. از سوی دیگر رها کردن شاه و راندنِ کامل وی موجب فرو غلتیدن فزونتر او در دامان بیگانگان می‎شد، پس گاه با وی مدارا می‌کرد تا آن جوان مغرور جای پای خود را سست نبیند و برای حفظ خویش به بیگانگان پناه نبرد. مرحوم آیت‌الله فاضل لنکرانی در‌این‌باره می‌گوید: «به نظر من آیت‌الله بروجردی و تلاش‌های آن بزرگوار، زمینه‌سازانقلاب اسلامی بود، زیرا آیت‌الله بروجردی به حوزه قم رشد و شخصیت داد. مبارزات حضرت امام در پرتو این شخصیت حوزه بود که به ثمر نشست. اگر این هویت و عظمت حوزه که آیت‌الله بروجردی بدان بخشیده بود، وجود نداشت، مسلماً انقلاب و حرکتی سازنده پا نمی‌گرفت.»

مبارزه با فرقه‌های ضاله

رهبران بهائی در دوره نخستین ایجاد آیین دروغین خویش با جعل شریعتی ساده که در عین حال دارای مشکلات اساسی حقوقی و متضاد با تعالیم ادعایی آنان است، به ارائه احکامی‌مانند: نماز، روزه، حج و... سایر آداب اسلامی پرداخته تا با این شبیه‌سازی کودکانه کارهای خود را دین معرفی کند. ایشان با آگاهی کامل از تعالیم تحمیق کننده بهائیت و انگیزه‌های شیطانی بیگانگان در حمایت از این نحله ساختگی، خطر بهائیت را بسیار جدی ‌دانسته و اهمال و کوتاهی در جلوگیری از خطر آنان را جایز نمی‌دانستند.

وفات

سرانجام در سیزدهم شوال 1380 هـ. ق برابر با دهم فروردین 1340 هـ. ش، برای همیشه چشم از جهان فرو بست. حاضرانی که در کنار بالین آن حضرت نشسته بودند می‌گویند: آن مرد بزرگ خطاب به پزشکان و اطرافیان که مشغول تلاش بودند، چنین فرمودند: «مرگ است، مرگ ... رها کنید ... یا الله، لااله الا الله ...» و پس از سه مرتبه تکرار، این جمله، دیدگان پر فروغ و حق‌بینش آهسته به روی هم قرار گرفت، لب‌ها بسته شد، قلب آرام گرفت، پیکر عزیز و شریفش بی‌حرکت گردید، دفتر حیات عاریت بسته شد و خورشید درخشان عمر، غروب کرد، روح پاک او، با فراغت بال و سرشار از عظمت قدم به دنیای جاوید گذاشت تا در جوار قرب کردگار و ائمه معصومین آرام گیرد ... .

آیت‌الله‌العظمی بروجردی در انظار بزرگان

الف) از دیدگاه علمای شیعه

آیت‌الله بروجردی از منظر امام خمینی

علاقه زاید الوصف امام به آیت‌‌الله بروجردی، بسیار کم‌نظیر و شاید منحصر به فرد بود. آیت‌الله مسعودی خمینی می‌گوید: امام خمینی می‌فرمودند: به جدم قسم، هنوز سراغ ندارم کسی مثل من آقای بروجردی را دوست داشته باشد.

شهید آیت‌الله مطهری نیز می‌نویسد: «امام خمینی می‌فرمود: من در حال مطالعهٔ آقای بروجردی هستم و جز حقیقت چیز دیگری در این آقا نمی‌بینم»

آیت‌الله‌العظمی بروجردی در نگاه رهبر معظم انقلاب جای خوش‌وقتی بسیار است که همت و پشتکار مؤسسین این مجمع و شما حضار محترم آن، مصروف تجدید یاد و اعلاء ذکر فقیه عظیم‌القدر و کم‌نظیری شده است که برکات و آثار حیات پربار او به زمان خود او و به عرصه فقاهت، منحصر نماند و او چون خورشیدی درخشان بر تعدادی از علوم اسلامی بلکه بر روش‌ها و شیوه‌های تحقیق در آنها و نیز بر فضای عام حیات مسلمین در زمان خود و پس از آن پرتو‌افشانی کرد و هنوز علمای اسلام و جهان اسلام از تأثیرات مبارک آن عمر پرثمر و ریاست و مرجعیت تامه پانزده ساله او متمتع‌اند. این شخصیت عالی‌قدر و کم‌نظیر مرجع عام شیعه در زمان خود و استاد فقیهان و مراجع معاصر، حضرت آیت‌الله‌العظمی مرحوم حاج آقا حسین بروجردی است. علم و تقوی و اخلاص و روشن بینی و بزرگ منشی و کیاست و نو آوری و جامع نگری و خستگی ناپذیری و بسی خصلت‌های کمیاب و نفیس دیگر از این مرد بزرگ و ذخیره الهی، چنان شخصیت ذو ابعاد و عظیمی فراهم آورده بود که نظیر آن را در فقهای صاحب نام و برخوردار از زعامت به ندرت می‌توان یافت. او در فقاهت، مبتکر شیوه‌ای جدید و در رجال و حدیث، صاحب سبک بود و در تدریس و تربیت شاگرد و تعلیم کار دسته جمعی بر زمان خود سبقت داشت. بینش وسیع او از مرزهای حوزه قم و حوزه‌های علمیه و چارچوب کشور جمهوری اسلامی ایران و جهان تشیع فراتر می‌رفت و بر جهان اسلام و همه مذاهب مسلمین پرتو می‌افکند. زعامت او نه تنها به اداره امور درسی و معیشتی حوزه‌ها که به مسائل سیاسی و اخلاقی آن، و نه تنها به امور حوزه، که به امور دینی و شعائر اسلامی در سراسر کشور و در سطح بین‌المللی شمول می‌یافت. حوزه علمیه تحت زعامت او پرورشگاه و خاستگاه افکار نو و گوهرهای درخشانی شد که به برکت آن در سال‌های بعد نهضت روحانیت پی ریخته شد و حرکتی که در اوج آن انقلاب عظیم و شکوهمند اسلامی به رهبری مجدد بزرگ اسلام حضرت امام خمینی (ره)، بود، سر برآورد. با این همه، در مجموع شخصیت آن بزرگ مرد آن چه بیش از همه درخشنده و چشم‌گیر بود، اخلاص و تقوایی بود که وی در همه امور خود از آن بهره می‌گرفت. اکنون که پس از گذشت سی سال از رحلت مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی (ره)، به برکت نظام جمهوری اسلامی یاد و تجلیل می‌شود، شایسته است که حوزه‌های علمیه و زعمای علمی آن به این تکریم اکتفا نکرده، روش‌های علمی و تحقیقی آن بزرگوار را نیز که همچنان از تازگی برخوردار است، تعقیب و تکمیل کنند و گردونه فقاهت اسلام را به پیش برند. از خداوند متعال علو درجات آن عالم جلیل‌القدر و توفیقات آقایان محترم را ظل توجهات حضرت بقیة الله- روحی فداه - مسألت می‌نمایم. والسلام علیکم و رحمة الله سیدعلی خامنه‌ای 8 /2 /1370

مرحوم آیت‌الله سید جمال‌الدین گلپایگانی

آیت‌الله سید مصطفی خوانساری می‌گوید: «آیت‌‌الله حاج سید جمال‌الدین گلپایگانی برای معالجه به تهران آمده بود و در بیمارستان بازرگانان (نجمیه) بستری بود. وقتی به ملاقات ایشان رفتیم فرمود: به حاج آقا حسین سلام مرا برسانید و بگویید: اگر بنا بود سید جمال مقلد باشد از شما تقلید می‌کرد. آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی

«آیت‌الله کریمی جهرمی می‌نویسد: آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی از آغاز ورود آن بزرگوار به قم تا پایان زندگی او، در اعزاز و اجلال آن بزرگ مرد کوشش داشتند و در مراعات احترام ایشان چنان بودند که حتی از این که لفظ «آیت‌الله» روی رساله عملیه‌شان در زمان آن زعیم بزرگ نوشته شود ابا و امتناع ورزیدند.
آیت‌الله‌العظمی حاج سید احمد خوانساری ایشان با وجود این که شخصیت علمی و عملی‌اش محرز بود و مقبول خواص و توده‌های مردم بود، ولی در برابر مرحوم آیت‌‌الله‌العظمی بروجردی متواضع بود، به گونه‌ای که وقتی معظّم له از ایشان(سید احمد خوانساری) درخواست کردند که به تهران برود و امامت مسجد سید عزیز‌الله را بپذیرد، پذیرفت.

ب) از دیدگاه علمـای سنی

شیخ عبدالمجید سلیم

علامه محمد تقی قمی می‌گوید: «هرگاه نامه آیت‌الله بروجردی را برای شیخ عبدالمجید سلیم، ـ رئیس جامع الازهرـ می‌بردم، ایشان بلند می‌شدند و نامه را می‌گرفتند و می‌بوسیدند، آنگاه می‌نشستند.»

شیخ محمود شلتوت

... دعا می‌کنم که آن بزرگوار همیشه مصدر و منبع برکات برای مسلمانان و وحدت کلمه آنان باشد. خداوند عمر شما را طولانی و پیروزی و موفقیت را نصیب شما گرداند... .

شیخ حسین باقوری

ایشان در قم با آیت‌الله‌العظمی بروجردی دیدار کرد و در بازگشت به مصر آیت‌الله بروجردی را چنین توصیف کرد: «اعظم شخصیة رأیته فی عمری؛ او بزرگ‌ترین شخصیتی است که در طول عمرم دیده‌ام».

ج) از دیدگاه غیر مسلمانان

دکتر آرشه تونک دکتر آرشه تونک، رئیس انجمن بین‌المللی مبارزه با مشروبات الکلی با وجود آن که به نقاط مختلف جهان سفر کرده و با رهبران بزرگ سیاسی و مذهبی بسیاری ملاقات کرده بود، بعد از ملاقات با ایشان گفته بود: «من تا به امروز هیچگاه این چنین تحت تأثیر روحانیت کسی قرار نگرفته بودم».

آیت‌الله سید محمد حسین علوی می‌نویسد: «هنگامی که وی به حضور آیت‌الله فقید رسید، آنچنان قیافه جذاب و روحانیت و معنویت آیت‌الله فقید او را به خود متوجه ساخت که حدود یک ساعتی را که در محضر این مرد بود و در اطراف موضوع تحریم الکل از آیت‌‌الله فقید سئوالاتی می‌نمود علاوه بر این که طرز نشستن به همان نحوه بود که در برابر مجسمه حضرت مسیح و در کلیساها و هنگام عبادت به آن کیفیت جلوس می‌کنند، در همه این مدت چشم از صورت ایشان برنمی‌داشت و کوچک‌ترین توجهی به اطرافش نداشت».

پروفسور موریس پروفسور موریس در اولین ملاقات، چنان تحت تأثیر روحانیت و عظمت آیت‌‌الله فقید قرار گرفت که خودش به این مطلب در همان جلسه اول اعتراف کرد. وی هنگام ترک ایران خطاب به خبر نگاران گفت: «جاذبه روحانیت حضرت آیت‌الله مرا تحت تأثیر قرار داد و خیلی مایل بودم به من اجازه می‌فرمودند چند دقیقه‌ای در یکی از مساجد برای سلامت و بهبود کامل ایشان دعا کنم».

جرج جرداق جرج جرداق نویسنده و دانشمند مسیحی لبنانی، مولف کتاب ارزشمند و خواندنی الامام علی صوت العدالة الانسانیه، این کتاب را به مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی اهدا کرد و در نامه‌ای برای آن بزرگوار نوشته: «... من شما را شایسته‌ترین شخصیتی یافتم که این کتاب را به او هدیه نمایم، لذا آن را به شما اهدا می‌کنم».