ابن قیم جوزیه
ابن قیم جوزیه | |
---|---|
نام کامل | شمسالدین، ابوعبدالله محمد بن ابیبکر بن ایوب |
نامهای دیگر | ابنقیم الجوزیه، ابنقیم امام الجوزیه |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 691 ق، ۶۷۱ ش، ۱۲۹۲ م |
روز تولد | 7 رجب |
محل تولد | زُرع، دمشق، سوریه |
سال درگذشت | 751 ق، ۷۲۹ ش، ۱۳۵۰ م |
روز درگذشت | 13 رجب |
محل درگذشت | دمشق |
دین | اسلام، اهل سنت، حنبلی |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
شمسالدین محمد بن أبیبکر بن أیوب زُرعی معروف به ابن قیم جوزیه، روز هفتم رجب سال 691 هـ.ق منطقه زُرع در فاصله 96 کیلومتری دمشق به دنیا آمد. علت اصلی شهرت او به خاطر پدرش بود. چون پدرش سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود.
زندگینامه
ابن قیم در اواخر قرن هفتم و نیمۀ اول قرن هشتم هجری در شام میزیست. قرن هفتم، قرن هجوم ویرانگر لشکریان مغول به جهان اسلام بود. درست سی و پنج سال پیش از تولد ابن قیم، یعنی در 656 ق، بغداد به دست هلاکوخان سقوط کرد، المستعصم بالله آخرین خلیفۀ عباسی کشته شد و بدین ترتیب سلسله عباسی خاتمه یافت. شاگرد و مدافع ابن تیمیه بیشک ابن قیم جوزی است که در همه اقوال و عقاید تابع و حامی بیچون و چرای او بود و نشر و بسط عقاید ابن تیمیه را در زمان حیات او و پس از مرگ او بر عهده داشت و به همین سبب او را تازیانه زدند و سوار بر شتر در شهر گرداندند و با ابن تیمیه در قلعه دمشق زندانی کردند.
نام و شهرت
نام ابن قیم جوزی محمد بن أبیبکر بن أیوب بن سعد بن حَریز و متولد منطقه «زُرع» در فاصله ۹۶ کیلومتری دمشق است. او به ابن قَیِّم جوزیه شهرت دارد[۱].
علت شهرت به ابن قیم
علت اینکه به این نام مشهور گردیده این است که پدر او سرپرست و قیّم مدرسه جوزیه بود؛ ازاینرو به «فرزند قیّم مدرسه جوزیه» ملقب شد[۲].
ابن قیم جوزی کیست
او محمدبن ابیبکر زرعی حنبلی است. او معروف به ابن قیم[۳]. و از شاگردان ابن تیمیه بود که با افکار شاذ استادش؛ چه در زمان حیات و چه بعد از فوت او، تقلید کورکورانه داشت. او گرچه مناظراتی شبیه به استدلال دارد، لیکن استدلالهای او، در واقع از آن دست تردیدهایی بود که اظهار میداشت و به عبارت دیگر، او تکرار کننده همان سخنان جنجالی و منتشر کننده اقوال شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلالهای خود، به دنبال تلطیف سخنان بیپرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی را که افکار ضعیفی داشتند، بفریبد. به طور خلاصه، او عمرش را فنای سخنان بیهوده ابن تیمیه کرد وگفتار غیر واقعی وغیر منطقی استاد خویش را، حیلهگرانه، امری دینی و واقعی ارائه میکرد.
به این نظریات توجه کنید: ذهبی میگوید: ابن قیم در علم حدیث و نیز در بعضی از رجال حدیث، بسی رنج برد و به تحصیل علم فقه هم پرداخت... مدتی هم به خاطر این که بار سفر بستن برای زیارت قبر ابراهیم خلیل را ناروا شمرد، محبوس گردید[۴].
ابن حجر در کتاب الدرر الکامنه مینویسد: او چنان حبّ ابن تیمیّه را در سینه داشت که چشم بسته، تمام سخنانش را پذیرفت و حتّی به تأیید آن پرداخت. از نمونه تأییدهای وی، تهذیب کتب استادش و نشر افکار او بود... ابن قیم به همراه استاد خود دستگیر شد و خوار و خفیف گردید و با شلاّق، هر دو را کتک زدند و سپس بر روی شتر، در شهر گردانیدند. وقتی ابن تیمیّه درگذشت، بارها به سبب فتاوای ابن تیمیه مورد امتحان قرار گرفت. لذا همواره از طرف علمای عصرش نکوهش میشد و آسیب میدید. همچنان که علما هم از دست او بدون آسیب نمیماندند[۵].
ابن کثیر میگوید: وی در صدد برآمد تا در مسأله طلاق فتوی دهد که در همین جریان ماجراهایی میان او و سبکی و دیگران رُخ داد. نقل آن وقایع موجب تفصیل میشود.
از ویژگیهای ابن قیّم این بود که وی علاقه زیادی به جمعآوری کتب گوناگون داشت. او آن قدر کتاب جمعآوری کرد که وقتی از دنیا رفت، فرزندانش تا مدتهای مدید، مشغول فروش کتابهای پدر بودند. این غیر از آن کتبی است که ورثه برای خود کنار گذاشته بودند. گفتنی است بیشتر این کتابها از سخنان استاد محبوبش بود[۶]. ادعاهای انحرافی ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم در آثار آنان فراوان است مثل شرک دانستن هر طلب و حرمت زیارت قبور و...
اساتید و شاگردان
او پای درس اساتید متعددی بود که در بین آنها افرادی مانند ذهبی، مزی و ابن تیمیه قرار دارند. البته استاد اصلی او همان ابن تیمیه است[۷]. تا جایی که او را اصلیترین شاگرد ابن تیمیه و بلکه رئیس شاگردانش نامیدهاند. به گونهای که از ابن تیمیه نامی برده نمیشود مگر اینکه ابن جوزی هم با او یاد میشود[۸].
در بین شاگردانش نیز میتوان به افرادی مانند ابن کثیر و سبکی از علمای معروف اهل سنت اشاره کرد[۹]. او تألیفات زیادی دارد. برخی برای او نزدیک به هشتاد کتاب ذکر کردهاند[۱۰].
نظر علمای اهل سنت درباره ابن قیم جوزی
ابن قیم نیز مانند استادش به خاطر همان اعتقادات مشترک، مورد انتقاد و طعن دیگر علمای اهل سنت قرار گرفته است. ابن حجر هیثمی درباره او و استادش میگوید: «مبادا به چیزهایی که در کتابهای ابنتیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و دیگرانی که پیرو هوای نفس خود هستند و خداوند آنها را گمراه ساخته و قلبشان را مهر زده و چشمشان را پوشانده، گوش کنی». سپس آنها را ملحدی مینامد که از دین خارج شدهاند[۱۱].
نظر شیعه درباره ابن قیم جوزی
ادعاهای انحرافی ابن قیّم، در آثار او فراوان دیده میشود؛ مانند شرک دانستن هر طلب و حرمت زیارت قبور و.... ابن قیم به شدت مخالف زیارت قبور بود. که این عقیده او در نزد شیعه باطل است[۱۲]. او طی سفری که به قدس شریف داشت، بر بالای منبر مشغول موعظه مردم شد و گفت: من الآن به وطن خود برمیگردم و به زیارت قبر حضرت ابراهیم نمیروم. همچنین در نابلس همین موضوع را مطرح کرد و گفت: من به زیارت پیامبر نخواهم رفت[۱۳].
او در همین راستا با ساخت بنا بر روی قبور مخالفت کرده و میگوید: مشاهدی که بر روی قبرها بنا شده، از موارد شرک است و باید تخریب شود و جایز نیست حتی یک روز آنها را باقی گذاشت[۱۴].
ابن قیم تحت تأثیر افکار شاذ استادش، ابن تیمیه قرار گرفت و از او تقلید کورکورانه داشت. او گرچه مناظراتی شبیه به استدلال دارد، اما استدلالهای او در واقع از آن دست تردیدهایی بود که اظهار میداشت و به عبارت دیگر، او تکرار کننده همان سخنان جنجالی و منتشر کننده گفتههای شاذّ استاد خویش بود. او در این شبه استدلالهای خود، به دنبال تلطیف سخنان بیپرده و خشن ابن تیمیه بوده تا با ظاهری دلنشین، کسانی را که افکار ضعیفی داشتند بفریبد. به طور خلاصه؛ ابن قیم جوزی عمرش را فنای سخنان بیهوده ابن تیمیه کرد و گفتار غیر واقعی و غیر منطقی استاد خویش را، امری دینی و واقعی ارائه میکرد. که نه مورد قبول علمای اهل سنت بود و نه علمای شیعه.
پانویس
- ↑ السید، جمال بن محمد، ابن قیم الجوزیه و جهوده فی خدمه السنه النبویه و علومها، ج ۱، ص ۸۱، عماده البحث العلمی بالجامعه الإسلامیه، مدینه منوره، چاپ اول، ۱۴۲۴ق
- ↑ السید، جمال بن محمد، ابن قیم الجوزیه و جهوده فی خدمه السنه النبویه و علومها، ج ۱، ص ۸۴، عماده البحث العلمی بالجامعه الإسلامیه، مدینه منوره، چاپ اول، ۱۴۲۴ق
- ↑ الوافی بالوفیات، ج2، ص270
- ↑ الدرر الکامنه، ج3، ص400؛ معجم المؤمنین، ج9، ص106
- ↑ الکنی و الالقاب، ص393
- ↑ البدایه و النهایه، ج14، ص2
- ↑ «شخصیت ابن تیمیه و دیدگاه شیعه و اهل سنت درباره او»، سؤال 29164
- ↑ ابن قیم الجوزیه و جهوده فی خدمه السنه النبویه و علومها، ج 1، ص 163
- ↑ ابن قیم الجوزیه و جهوده فی خدمه السنه النبویه و علومها، ج 1،ص 193 و 196
- ↑ ابن قیم الجوزیه و جهوده فی خدمه السنه النبویه و علومها، ج 1، ص 227
- ↑ ابن حجر هیتمی، أحمد بن محمد، الفتاوی الحدیثیه، ص 144 – 145، دار الفکر، بیجا، بیتا
- ↑ «زیارت قبور»، سؤال 8146؛ «زیارت و شفاعت»، سؤال 8605؛ «فلسفه زیارت ائمه (ع)»، سؤال 3045
- ↑ سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 4، ص 54، لجنه اداره الحوزه العلمیه، قم، 1411ق
- ↑ ابن قیم جوزی، محمد بن أبیبکر، زاد المعاد فی هدی خیر العباد، ج 3، ص 443، مؤسسه الرساله، مکتبه المنار الإسلامیه، بیروت، کویت، چاپ بیست و هفتم، 1415ق