سعدالدین تفتازانی

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۳۶ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سعدالدین تفتازانی
عالمان اهل سنت.jpg
نام کاملسعدالدین مسعود بن عمر بن عبداللّه هروی خراسانی تفتازانی
اطلاعات شخصی
سال تولد722 ق، ۷۰۱ ش‌، ۱۳۲۲ م
محل تولدایران
سال درگذشت792 ق، ۷۶۹ ش‌، ۱۳۹۰ م

سعدالدین مسعود بن عمر بن عبداللّه هروی خراسانی تفتازانی فقیه، متکلم، منطق دان و ادیب ایرانی در قرن هشتم هجری قمری میزیست. وی در تفتازان (تفتازان امروزه جز شهرستان شیروان است) به دنیا آمد و در سرخس، سمرقند، هرات، خوارزم و دیگر نواحی ایران به تحصیل و پژوهش و تدریس و تألیف پرداخت. در تاریخ تولد و وفات او اختلاف بسیار است، اما بنا به قول صحیح‌تر او متولد سال ۷۲۲ هجری قمری و متوفی ۷۹۲ قمری می‌باشد.

معرفی اجمالی

نام او در بیش‌تر تراجم «مسعودبن عمربن عبداللّه تفتازانی» آمده است[۱]، اما ابن حجر نام او را محمود نوشته است.

در پایان نسخه‌ای از المطول، به نقل از خود تفتازانی آمده است که وی در ۷۲۸ق و در ۱۶ سالگی، کتاب شرح التصریف را تألیف کرده است که بر طبق آن، سال ولادت او می‌بایست ۷۱۲ق باشد. ابن حجر و به تبع او سیوطی و ابن عماد نیز تاریخ تولد او را همین سال دانسته‌اند، اما مولانا فتح‌الله شروانی، از شاگردان تفتازانی، در اوایل شرح خود بر کتاب الارشاد فی النحو وی سال ولادت او را ۷۲۲ق دانسته است. از سوی دیگر، به گزارش دیگر منابع تألیف شرح التصریف در ۷۳۸ق صورت گرفته است.[۲]

ابن حجر به نقل از ابن جزری ولادت او را در سال ۷۱۲ دانسته است. شاید بتوان گفت که با توجه به شواهد مذکور و فاصله معقول میان نخستین تألیف تفتازانی و تاریخ اثر بعدی او، یعنی شرح تلخیص المفتاح (۷۴۸ق)، در مجموع قول دوم در باب تاریخ تولد او اعتبار بیشتری دارد.

حفظ میراث علمی بعد از مغول

اهمیت وی در گسترش و اعتلای معارف و فرهنگ اسلامی در دوره پس از ویران‌گری‌های مغول به اندازه‌ای است که مورخان، وی را حد فاصلِ متقدمان و متأخران دانسته‌اند.

اهمیت تفتازانـی به‌ جز تألیف آثار متعدد در حوزه‌های منطق، کلام، فقه، اصول، بدیع، معانی و بیان، به جهت نقش درخور توجه او در حفظ میراث علمی گذشته است. ابن خلدون، دانشمند معاصر تفتازانی، پس از مشاهده آثار او در مصر، در مقدمه تاریخ خود از تفتازانی به عنوان یکی از بزرگان شهر هرات نام می‌برد که آثار او در شاخه‌های مختلف، نشان از احاطه او بر این علوم دارد. پس از حمله مغول، زمانی که شمار بسیاری از کتاب‌های ارزشمند در خطر از میان رفتن بود، شرح ‌نویسانی چون تفتازانی و دیگران سهم بسزایی در نگهداری این آثار داشتند. افزون بر این، حُسن تدوین و بیان فصیح او در آثارش سبب شده است تا امروزه نیز برخی از آنها همچون گذشته از متون آموزشی به شمار آیند.


عقاید تفتازانی

معروف است که وی در کلام، مشرب اشعری و در فقه، مذهب شافعی داشته است. عده‌ای او را حنفی دانسته‌اند. برخی به گرایش‌های کلامی وی به مشرب ماتریدی اشاره کرده‌اند. تفتازانی در شانزده سالگی اولین تألیفش را که شرح تصریف زنجانی بود، به انجام رساند. از آن پس وی آثار متنوعی در صرف و نحو، بیان و بدیع، لغت، فقه و اصول، منطق، کلام، حدیث و تفسیر نوشت.

اساتید

تراجم نویسان اشخاص مختلفی را به عنوان استاد تفتازانی نام برده‌اند که از آن جمله‌اند: قطب الدین رازی تحتانی بویهی (متوفی ۷۶۷)، قاضی عضدالدین ایجی (متوفی ۷۵۶)، ضیاءالدین بن عثمان قزوینی (متوفی ۷۸۰) فقیه شافعی، و نسیم الدین محمد نیشابوری کازرونی (متوفی ۸۰۱). از میان اینها قاضی عضدالدین ایجی و قطب الدین رازی تحتانی شهرت دارند. کهن‌ترین منبعی که منابع دیگر این مطلب را از قول او آورده‌اند، انباء الغمر بابناء العمر از ابن حجر عسقلانی است؛ در حالی که در نسخه‌های چاپی موجود از این کتاب نامی از عضدالدین ایجی، به عنوان استاد تفتازانی یاد نشده، و عبارت «أخذ عن القطب و غیره» آمده که در منابعی که در آنها به این کتاب استناد شده، به عبارت «أخذ عن القطب و العضد» مبدل شده است.[۳]

افزون بر این، از یک سو چنان‌که منابع نشان می‌دهند، عضدالدین ایجی تنها یک بار به دعوت ابوسعید بهادرخان، آخرین فرمانروای ایلخانی از حوزه شیراز خارج شده، به سلطانیه سفر کرده، و پس از بازگشت به زادگاهش در همان‌جا وفات یافته است.

ابن حجر قاضی را به عنوان استاد تفتازانی نام برده و دیگران نیز از او پیروی کرده‌اند. اما چه بسا این اطلاع نادرست باشد، چرا که قاضی در ایج (ایگ) در نواحی شیراز متولد شده و بیش‌تر عمر را در سلطانیه (نزدیک زنجان) گذرانده است، از سوی دیگر نشانه‌ای دالّ بر خروج تفتازانی از خراسان وجود ندارد. احتمالاً سخنی که تفتازانی در تجلیل از قاضی عضدالدین گفته ــ و چه بسا صرفاً ناظر به آثار او باشد ــ سبب شده که تفتازانی را شاگرد وی به شمار آورند.

برخی از منابع با توجه به گزارشی که در آن میرسیدشریف جرجانی با ملازمت سعدالدین تفتازانی به دربار شاه شجاع مظفری (حاکم شیراز) معرفی شده است، شاگردی او نزد عضدالدین ایجی را پذیرفته‌اند، حال آن‌که این معارفه را، سعدالدین انسی که از رجال و مصاحبان دربار شاه شجاع بود، ترتیب داده، و گویا منشأ این اشتباه نوعی تشابه اسمی بوده است.

شاگردان

از میان شاگردان تفتازانی می‌توان به حسام‌الدین بن علی بن محمد ابیوردی، صاحب کتاب ربیع الجنان، برهان‌الدین حیدر هروی شیرازی، علاءالدین علی رومی، علاءالدین محمد بخاری و فتح‌الله شروانی اشاره کرد.

به گزارش ملافتح اللّه شروانی ــ شاگرد و شارح کتاب ارشاد الهادی فی النحو تفتازانی ــ که قبر تفتازانی را در سرخس دیده است، بر صندوق مقبره او نوشته‌ای بوده که‌ به‌طور فشرده، تاریخ تألیفات و سفر‌های وی را نوشته بوده است.[۴]

آثار

بیشتر تألیفات تفتازانی در قالب حواشی و شروحی است که به لحاظ اهمیت خاص تاریخی، ارزشی کمتر از اثر مستقل نداشته‌اند و می‌توان آثار او را بر سه قسم تقسیم کرد:[۵]

  1. درسنامه، مانند تهذیب المنطق و الکلام.
  2. شرح درسنامههای رایج، مانند شرح عقاید نسفی.
  3. تعلیقه بر دیگر آثار و شرح آنها، مانند حاشیه بر کشّاف.

برخی از دیگر آثار وی از این قرارند: تهذیب المنطق و الکلام ـ الارشاد یا ارشاد الهادی در علم نحو ـ الشرح المطوَّل و الشرح المختصر و شرح قسم سوم مفتاح العلوم در فنون بلاغی ـ شرح رساله شمسیه کاتبی قزوینی و تهذیب المنطق و حواشی بر شرح قطب رازی بر رساله شمسیه قزوینی و شرح ایساغوجی ابهری در منطق ـ شرح العقائد النسفیة و مقاصد الطالبین فی علم اصول الدین و رسالة الرد علی زندقةابن‌عربی فی مؤلَّفِه فصوص الحکم در کلام ـ التلویح الی کشف حقائق التنقیح و شرح بر شرح ایجی بر المختصر فی الاصول ابن حاجب در علم اصول ـ مفتاح الفقه و اختصار شرح تلخیص الجامع الکبیر در فقه.

وفات

درباره تاریخ وفات تفتازانی نیز همانند سال تولدش اختلاف است. ابن حجر در انباء الغمر، نام تفتازانی را ذیل وفیات سال ۷۹۱ق آورده، و در الدرر الکامنة تاریخ ۷۹۲ق را ذکر کرده است. به همین ترتیب در دیگر منابع نیز هر یک از این دو قول مورد استناد قرار گرفته است.

خواندمیر نیز سال ۷۹۷ق را تاریخ وفات او دانسته است که با توجه به تاریخ مباحثه میان تفتازانی و میرسیدشریف جرجانی در ۷۹۱ق و فاصله اندک آن با درگذشت وی، پذیرفتنی نیست.

طاش کوپری‌زاده و شوکانی تاریخ دقیق ۲۲ محرم ۷۹۲ را ذکر کرده‌اند، و این قول با نظر به سروده‌ای در ماده تاریخ تفتازانی قابل تأیید است.

پیکر او در ۲۹ جمادی الاول، طبق وصیتش در سرخس به خاک سپرده شد که امروزه هیچ اثری از آرامگاه او به چشم نمی‌خورد.[۶]

پانویس