حماد بن عثمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات اصحاب اجماع
| عنوان = حمّاد بن عثمان  
| عنوان = حماد بن عثمان
| تصویر =  
| تصویر =  
| نام = حمّاد بن عثمان
| نام = حمّاد بن عثمان
| نام‌های دیگر =
| نام کامل = حَمّاد بن عُثمان
| سال تولد =  
| تاریخ تولد = 128 ق
| تاریخ تولد = حدود 128
| محل تولد = کوفه
| محل تولد = کوفه
| سال درگذشت = 208 ه.ق
| تاریخ درگذشت = 190 ق
| تاریخ درگذشت =
| هم عصر امام = از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام)، امام کاظم (علیه‌السلام) و  امام رضا(علیه‌السلام)
| محل درگذشت = مدینه
| شاگردان = {{فهرست جعبه افقی |حسن بن علی وشّاء|احمد بن محمد بَزَنطی|فضالة بن ایوب|جعفر بن بشیر|محمد بن یحیی| صفوان بن یحیی| ابن ابی عمیر|یونس بن عبدالرحمان. }}
| استادان =
| آثار = ...
| شاگردان =
| دین =
| مذهب =
| آثار =
| فعالیت‌ها = از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام)، امام کاظم (علیه‌السلام) و  امام رضا(علیه‌السلام) از اصحاب اجماع و از اولین فقهای شیعه
| وبگاه =  
}}
}}
''' حمّاد بن عثمان '''  
 
از محدثان و فقهای بزرگ شیعه در قرن دوم هجری است. او را در شمار یاران سه امام شیعه (امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم‌السلام) ذکر کرده‌اند. حمّاد از راویانى است که عالمان رجال، بر وثاقتش اتفاق‌نظر دارند و کشی او را در زمره «اصحاب اجماع» نام برده است.  
'''حمّاد بن عثمان '''از محدثان و فقهای بزرگ شیعه در قرن دوم هجری است. او را در شمار یاران سه امام شیعه (امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم‌السلام) ذکر کرده‌اند. حمّاد از راویانى است که عالمان رجال، بر وثاقتش اتفاق‌نظر دارند و کشی او را در زمره «[[اصحاب اجماع]]» نام برده است.
 
== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
حمّاد بن عثمان، محدّث و فقيه شيعه در قرن دوم است. او را در شمار اصحاب سه امام شيعه، [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق]]، [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام کاظم]] و [[علی بن موسی (رضا)|امام رضا]] ذکر کرده‌اند <ref>(رجوع کنید به برقى، ص 21، 48، 53؛ كشى، ص 375؛ طوسى، 1415، ص 186، 334، 354).</ref> بنابراين، تولد او حداقل حدود دو دهه قبل از شهادت امام صادق (148) بوده است.
حماد ملقب به ناب و ذوالناب <ref>(كشّى، ص 372؛ طوسى، 1415، ص 334، قس ص 186؛ همو، 1420، ص :306)</ref> و اهل کوفه <ref>(طوسى، 1415، ص 186، 334)</ref> بود. ظاهرا قبيله او با يکى از قبايل کوفى، به نام غنى <ref>(رجوع کنید به جوهرى، ذيل «غنى»؛ سمعانى، ج 4، ص 302)</ref>، پيوند ولاء داشتند و به همين سبب او را«مولى غنى» خوانده‌اند<ref>(رجوع کنید به كشّى، همانجا؛ طوسى، 1415، ص 186).</ref>.
پدر او عثمان به رُواسى مشهور بود <ref>(رجوع کنید به كشّى، همانجا)</ref> که بنى‌رواس خاندانى سرشناس در کوفه بودند<ref>(رجوع کنید به سمعانى، ج 3، ص 97؛ مامقانى، ج 11، ص 171، ج 24، ص 75).</ref> و این امر هم مؤيد کوفی بودن ایشان است. کشّى حماد را در زمره شش راوى فقيه از اصحاب امام صادق عليه‌السلام شمرده و وی اصحاب اجماع است<ref>کشی ، ص 375</ref>.


حمّاد بن عثمان، محدّث و فقيه شيعه در قرن دوم است. او را در شمار اصحاب سه امام شيعه، امام صادق، امام كاظم و امام رضا ذكر كرده‌اند <ref>(رجوع کنید به برقى، ص 21، 48، 53؛ كشى، ص 375؛ طوسى، 1415، ص 186، 334، 354).</ref> بنابراين، تولد او حداقل حدود دو دهه قبل از شهادت امام صادق (148) بوده است.
حماد ملقب به ناب و ذوالناب <ref>(كشّى، ص 372؛ طوسى، 1415، ص 334، قس ص 186؛ همو، 1420، ص :306)</ref> و اهل كوفه <ref>(طوسى، 1415، ص 186، 334)</ref> بود. ظاهرا قبيله او با يكى از قبايل كوفى، به نام غنى <ref>(رجوع کنید به جوهرى، ذيل «غنى»؛ سمعانى، ج 4، ص 302)</ref>، پيوند ولاء داشتند و به همين سبب او را«مولى غنى» خوانده‌اند (رجوع کنید به كشّى، <ref>همانجا؛ طوسى، 1415، ص 186).</ref> شهرت پدرش، عثمان، به رُواسى <ref>(رجوع کنید به كشّى، همانجا)</ref> نيز مؤيد اين رأى است، زيرا بنى‌رواس خاندانى سرشناس در كوفه بودند <ref>(رجوع کنید به سمعانى، ج 3، ص 97؛ مامقانى، ج 11، ص 171، ج 24، ص 75).</ref>  برادران حماد بن عثمان، (جعفر و حسین) نیز فاضل و ثقه‌اند <ref>التحریر الطاووسی، ص۸۳.</ref>
كشّى حماد را در زمره شش راوى فقيه از اصحاب امام صادق عليه‌السلام شمرده و وی اصحاب اجماع است <ref>کشی ، ص 375</ref>
== اختلاف تاریخی در مورد حماد بن عثمان ==
== اختلاف تاریخی در مورد حماد بن عثمان ==
برخى، حماد را «مولى أَزْد» خوانده‌اند <ref>(رجوع کنید به برقى، ص 21؛ طوسى، 1415، ص 334)</ref>، كه از پيوند ولاء قبيله او در يمن با قبيله ازد <ref>(رجوع کنید به جوهرى، ذيل «ازد»</ref>؛ <ref>خويى، ج 6، ص 215)</ref> حكايت دارد <ref>(قس شوشترى، ج 3، ص 651</ref>، كه غنوى و ازدى را غیر قابل جمع مى‌داند.
برخى، حماد را «مولى أَزْد» خوانده‌اند <ref>(رجوع کنید به برقى، ص 21؛ طوسى، 1415، ص 334)</ref>، که از پيوند ولاء قبيله او در يمن با قبيله ازد <ref>(رجوع کنید به جوهرى، ذيل «ازد»</ref>؛ <ref>خويى، ج 6، ص 215)</ref> حکايت دارد <ref>(قس شوشترى، ج 3، ص 651</ref>، که غنوى و ازدى را غیر قابل جمع مى‌داند.
كشّى <ref>(ص 375)</ref>، لقب حماد بن عثمان را ناب <ref>(نيز رجوع کنید به برقى، همانجا؛ طوسى، 1420، ص 156)</ref> و نام جدّش را زياد آورده است، حال آنكه نجاشى <ref>(ص 143)</ref> از حماد بن عثمان‌بن عمرو سخن گفته است. در عين حال، وفات هر دو، سال 190 در كوفه ذكر شده است <ref>(كشّى، نجاشى؛ طوسى، همانجاها).</ref>  
[[محمد بن عمر کشی|کشّى]] <ref>(ص 375)</ref>، لقب حماد بن عثمان را ناب <ref>(نيز رجوع کنید به برقى، همانجا؛ طوسى، 1420، ص 156)</ref> و نام جدّش را زياد آورده است، حال آنکه [[نجاشی|نجاشى]] <ref>(ص 143)</ref> از حماد بن عثمان‌بن عمرو سخن گفته است. در عين حال، وفات هر دو، سال 190 در کوفه ذکر شده است <ref>(كشّى، نجاشى؛ طوسى، همانجاها).</ref>  
 
همچنين نجاشى <ref>(همانجا)</ref> نام برادر حماد بن عثمان را عبداللّه نوشته و کشّى <ref>(همانجا)</ref> از جعفر و حسين به‌عنوان برادران حماد ياد کرده است.
 
ظاهر عبارات علامه حلّى <ref>(ص 125)</ref> و ابن‌داوود حلّى <ref>(ستون 131ـ132)</ref> نيز تغاير آن دو را مى‌رساند، چه اين دو نام را مستقلا آورده و به يکى بودن آن اشاره‌اى نکرده‌اند.
 
طُرَيحى<ref>(ص 107)</ref> و کاظمى<ref>(ص 197)</ref>، نيز حماد بن عثمان را نام مشترک ميان دو نفر به‌شمار آورده و وجه تمايز آن دو را در راويان از آن دو دانسته‌اند.
 
همچنين بهبهانى<ref>(ص 157)</ref> با استناد به اختلاف در لقب، نسبت، نام جد و نام برادران اين دو، تصريح به مغايرت و تعدد کرده است.
 
در مقابل، محمدتقى مجلسى<ref>(ج 14، ص 48)</ref>، کلباسى<ref>(ج 3، ص 239ـ240)</ref>، مامقانى<ref>(ج 24، ص 80)</ref>، خويى<ref>(ج 6، ص 213)</ref> و شوشترى<ref>(ج 3، ص 648)</ref> اين دو نام را از آنِ يک فرد دانسته‌اند.


همچنين نجاشى <ref>(همانجا)</ref> نام برادر حماد بن عثمان را عبداللّه نوشته و كشّى <ref>(همانجا)</ref> از جعفر و حسين به‌عنوان برادران حماد ياد كرده است.  
با توجه به اينکه حماد بن عثمان ناب از راويان مشهور بوده و در زمره اصحاب اجماع شمرده شده و نجاشى رجال خود را پس از کتابهاى کشّى و شيخ‌طوسى نگاشته و از کتابهاى پيشين بهره‌مند بوده، بسيار بعيد است که نجاشى نام چنين شخصى را از قلم انداخته باشد و در عين حال شخص ديگرى را با نام مشابه ــکه در کتب رجالى پيشين نامى از او برده نشده، اما تصادفا نام پدر، طبقه رجالى، سال و محل وفاتش با او همسان است ــ در رجال خود آورده باشد<ref>(رجوع کنید به كلباسى، ج 3، ص 235ـ 240؛ شوشترى، ج 3، ص 648ـ651؛ خويى، ج 6، ص 213ـ 215).</ref> ازاين‌رو، در مجموع مى‌توان اطمينان يافت که حماد بن عثمان فزارى در رجال نجاشى، همان حماد ناب است.  


ظاهر عبارات علامه حلّى <ref>(ص 125)</ref> و ابن‌داوود حلّى <ref>(ستون 131ـ132)</ref> نيز تغاير آن دو را مى‌رساند، چه اين دو نام را مستقلا آورده و به يكى بودن آن اشاره‌اى نكرده‌اند.
به گفته نجاشى <ref>(همانجا)</ref> وى ساکن «عرزَم» بوده است. ظاهرا شهرت وى به فزارى <ref>(رجوع کنید به همانجا)</ref> به سبب انتساب وى به قبيله عرزم ــ شاخه‌اى از فزاره ساکن در کوفه ــ بوده است <ref>(رجوع کنید به سمعانى، ج 4، ص 178؛ مامقانى، ج 9، ص 212)</ref> و از آنجا که غنى و فزاره دو تيره از قبيله عطفان‌اند، احتمال اتحاد حماد ناب و حماد بن عثمان تقويت مى‌شود<ref>(رجوع کنید به خويى، ج 6، ص 214؛ قس كلباسى، ج 3، ص 229 كه عرزم را تصحيف عرازه دانسته و فزارى را به عرازى تصحيح كرده است).</ref> اما بر فرض تعدد، بر صحت روايات منقول از حماد بن عثمان خدشه‌اى وارد نمى‌شود، زيرا هر دو ثقه‌اند<ref>(رجوع کنید به شوشترى، ج 3، ص 651؛ خويى، ج 6، ص 215؛ براى بحث مبسوط درباره ثمره بحث از اتحاد و تعدد رجوع کنید به كلباسى، ج 3، ص 241ـ242).</ref>.
طُرَيحى<ref>(ص 107)</ref> و كاظمى<ref>(ص 197)</ref>، نيز حماد بن عثمان را نام مشترك ميان دو نفر به‌شمار آورده و وجه تمايز آن دو را در راويان از آن دو دانسته‌اند.
همچنين بهبهانى<ref>(ص 157)</ref> با استناد به اختلاف در لقب، نسبت، نام جد و نام برادران اين دو، تصريح به مغايرت و تعدد كرده است.
در مقابل، محمدتقى مجلسى<ref>(ج 14، ص 48)</ref>، كلباسى<ref>(ج 3، ص 239ـ240)</ref>، مامقانى<ref>(ج 24، ص 80)</ref>، خويى<ref>(ج 6، ص 213)</ref> و شوشترى<ref>(ج 3، ص 648)</ref> اين دو نام را از آنِ يك فرد دانسته‌اند.
با توجه به اينكه حماد بن عثمان ناب از راويان مشهور بوده و در زمره اصحاب اجماع شمرده شده و نجاشى رجال خود را پس از كتابهاى كشّى و شيخ‌طوسى نگاشته و از كتابهاى پيشين بهره‌مند بوده، بسيار بعيد است كه نجاشى نام چنين شخصى را از قلم انداخته باشد و در عين حال شخص ديگرى را با نام مشابه ــكه در كتب رجالى پيشين نامى از او برده نشده، اما تصادفا نام پدر، طبقه رجالى، سال و محل وفاتش با او همسان است ــ در رجال خود آورده باشد<ref>(رجوع کنید به كلباسى، ج 3، ص 235ـ 240؛ شوشترى، ج 3، ص 648ـ651؛ خويى، ج 6، ص 213ـ 215).</ref> ازاين‌رو، در مجموع مى‌توان اطمينان يافت كه حماد بن عثمان فزارى در رجال نجاشى، همان حماد ناب است. به گفته نجاشى <ref>(همانجا)</ref> وى ساكن «عرزَم» بوده است. ظاهرا شهرت وى به فزارى <ref>(رجوع کنید به همانجا)</ref> به سبب انتساب وى به قبيله عرزم ــ شاخه‌اى از فزاره ساكن در كوفه ــ بوده است <ref>(رجوع کنید به سمعانى، ج 4، ص 178؛ مامقانى، ج 9، ص 212)</ref> و از آنجا كه غنى و فزاره دو تيره از قبيله عطفان‌اند، احتمال اتحاد حماد ناب و حماد بن عثمان تقويت مى‌شود<ref>(رجوع کنید به خويى، ج 6، ص 214؛ قس كلباسى، ج 3، ص 229 كه عرزم را تصحيف عرازه دانسته و فزارى را به عرازى تصحيح كرده است).</ref> اما بر فرض تعدد، بر صحت روايات منقول از حماد بن عثمان خدشه‌اى وارد نمى‌شود، زيرا هر دو ثقه‌اند<ref>(رجوع کنید به شوشترى، ج 3، ص 651؛ خويى، ج 6، ص 215؛ براى بحث مبسوط درباره ثمره بحث از اتحاد و تعدد رجوع کنید به كلباسى، ج 3، ص 241ـ242).</ref>.


== حماد بن عثمان در دیدگاه رجالیون ==
== حماد بن عثمان در دیدگاه رجالیون ==
خط ۴۲: خط ۴۳:


صاحب «التحریر الطاووسی» درباره حمّاد و برادرش حسین گوید: فاضلان، خیران، ثقتان <ref>التحریر الطاووسی، ص۸۳.</ref>.
صاحب «التحریر الطاووسی» درباره حمّاد و برادرش حسین گوید: فاضلان، خیران، ثقتان <ref>التحریر الطاووسی، ص۸۳.</ref>.
== مشایخ و راویان ==
== مشایخ و راویان ==
حماد بن عثمان روايات بسيارى، بى‌واسطه از امام صادق عليه‌السلام، نقل كرده است. همچنين از قريب به نود راوى و بيش از همه از عبيداللّه ‌بن على حلبى حديث شنيده است كه غالب ايشان از اصحاب امام صادق عليه‌السلام هستند. حمّاد بن عثمان، از ۹۲ استاد،حدیث شنیده است،<ref>معجم رجال الحدیث: ج۶ ص۲۱۶ ش۳۹۵۷.</ref> که معروفترین آنان عبارتند از:
حماد بن عثمان روايات بسيارى، بى‌واسطه از امام صادق عليه‌السلام، نقل کرده است. همچنين از قريب به نود راوى و بيش از همه از عبيداللّه ‌بن على حلبى حديث شنيده است که غالب ايشان از اصحاب امام صادق عليه‌السلام هستند. حمّاد بن عثمان، از ۹۲ استاد،حدیث شنیده است،<ref>معجم رجال الحدیث: ج۶ ص۲۱۶ ش۳۹۵۷.</ref> که معروفترین آنان عبارتند از:


* عبیداللّه‌ بن علی حلبی؛  
* عبیداللّه‌ بن علی حلبی؛  
خط ۶۵: خط ۶۷:


== آثار و روایات ==
== آثار و روایات ==
حماد بن عثمان کتابی داشته که منبع نقل روایات از اوست <ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۱۴۳.</ref> سید ابن‌طاووس از این اثر با عنوان «اصل» یاد کرده است <ref>ابن‌طاووس، الملاحم و الفتن، ج۱، ص۱۱۹.</ref>ولى احتمال دارد کتاب وى اصل به معناى مصطلح نباشد <ref>(رجوع کنید به كولبرگ، 1987، ص 148).</ref>
به نظر مى‌رسد اين کتاب تا عهد ابن‌طاووس موجود بوده، زيرا ابن‌طاووس در دو کتاب خود <ref>(براى نمونه رجوع کنید به الملاحم و الفتن، ص 119ـ120؛ همو، قبس من كتاب غياث سلطان الورى، ص 6، 9)</ref> از آن نقل کرده است <ref>(نيز رجوع کنید به كولبرگ، 1992، ص 223).</ref> .


حماد بن عثمان کتابی داشته که منبع نقل روایات از اوست <ref>رجال النجاشی، ج۱، ص۱۴۳.</ref> سید ابن‌طاووس از این اثر با عنوان «اصل» یاد کرده است <ref>ابن‌طاووس، الملاحم و الفتن، ج۱، ص۱۱۹.</ref>ولى احتمال دارد كتاب وى اصل به معناى مصطلح نباشد <ref>(رجوع کنید به كولبرگ، 1987، ص 148).</ref>
به نظر مى‌رسد اين كتاب تا عهد ابن‌طاووس موجود بوده، زيرا ابن‌طاووس در دو كتاب خود <ref>(براى نمونه رجوع کنید به الملاحم و الفتن، ص 119ـ120؛ همو، قبس من كتاب غياث سلطان الورى، ص 6، 9)</ref> از آن نقل كرده است <ref>(نيز رجوع کنید به كولبرگ، 1992، ص 223).</ref> .
== تعداد و محتوای روایات حماد بن عثمان ==
== تعداد و محتوای روایات حماد بن عثمان ==
حماد بن عثمان روایات بسیاری را بی‌واسطه از امام صادق علیه‌السلام، نقل کرده است. شمار احادیث نقل شده از حماد بن عثمان در منابع حدیثى شیعه حدود دو هزار حدیث است. بررسى محتواى روايات حماد بن عثمان نشان مى‌دهد كه وى بيشتر به ثبت و نقل احاديث احكام اهتمام داشته است و در اين زمينه از راويان پر حديث به ‌شمار مى‌آيد و البته روايات متعددى نيز در صفات امام و احوال امامان دارد <ref>(رجوع کنید به اردبيلى، ج 1، ص 271ـ273).</ref>
حماد بن عثمان روایات بسیاری را بی‌واسطه از امام صادق علیه‌السلام، نقل کرده است. شمار احادیث نقل شده از حماد بن عثمان در منابع حدیثى شیعه حدود دو هزار حدیث است. بررسى محتواى روايات حماد بن عثمان نشان مى‌دهد که وى بيشتر به ثبت و نقل احاديث احکام اهتمام داشته است و در اين زمينه از راويان پر حديث به ‌شمار مى‌آيد و البته روايات متعددى نيز در صفات امام و احوال امامان دارد <ref>(رجوع کنید به اردبيلى، ج 1، ص 271ـ273).</ref>
== احادیث نقل شده از حماد بن عثمان ==
== احادیث نقل شده از حماد بن عثمان ==
شمار احاديث نقل شده از حماد بن عثمان در منابع حديثى شيعه حدود دو هزار حديث است خويى <ref>(ج 6، ص 216)</ref>، ذيل عنوان حماد بن عثمان، تعداد روايات او در كتب اربعه را 734 مورد شمرده كه ظاهراً بايد بخشى از روايات منقول از حماد را، كه ميان وى و حماد بن عيسى مشترك است <ref>(قس طريحى، ص63ـ64؛ كاظمى، ص48ـ 51</ref>_ حماد را نام مشترك ميان چند نفر دانسته‌اند_بدان افزود <ref>(رجوع کنید به خويى، ج 6، ص 189ـ198).</ref> به نظر شوشترى <ref>(ج 3، ص 652)</ref> وجه تمايز اين دو حماد، مروىٌ عنه آنهاست، زيرا حماد بن عثمان از حلبى  و حماد بن عيسى از حريز نقل روايت كرده است.  
شمار احاديث نقل شده از حماد بن عثمان در منابع حديثى شيعه حدود دو هزار حديث است خويى <ref>(ج 6، ص 216)</ref>، ذيل عنوان حماد بن عثمان، تعداد روايات او در کتب اربعه را 734 مورد شمرده که ظاهراً بايد بخشى از روايات منقول از حماد را، که ميان وى و حماد بن عيسى مشترک است <ref>(قس طريحى، ص63ـ64؛ كاظمى، ص48ـ 51</ref>_ حماد را نام مشترک ميان چند نفر دانسته‌اند_بدان افزود <ref>(رجوع کنید به خويى، ج 6، ص 189ـ198).</ref> به نظر شوشترى <ref>(ج 3، ص 652)</ref> وجه تمايز اين دو حماد، مروىٌ عنه آنهاست، زيرا حماد بن عثمان از حلبى  و حماد بن عيسى از حريز نقل روايت کرده است.
 
== درگذشت ==
== درگذشت ==
وی در سال ۱۹۰ قمری درگذشت. <ref>رجال النجاشی: ج۱ ص۳۳۹ ش۳۶۹.</ref>
وی در سال ۱۹۰ قمری درگذشت. <ref>رجال النجاشی: ج۱ ص۳۳۹ ش۳۶۹.</ref>


پانویس{{پانویس}}
== پانویس ==
{{پانویس}}


== منابع ==
== منابع ==
{{فهرست ستونی |3}}
* دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6496 از مجتبى الهى‌خراسانى.
* ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۹.
* شناخت نامه حدیث، محمد محمدی ری شهری، ج ۳ ص ۶۳-۶۴.
* ابن‌داوود حلّى، کتاب‌الرجال، تهران 1383ش؛
* ابن‌طاووس، قبس من کتاب غياث سلطان‌الورى، قم: مدرسة الامام المهدى (ع)، (بى‌تا.)؛
* همو، الملاحم و الفتن فى ظهور الغائب المنتظر عجل‌اللّه فرجه، قم 1398/ 1978؛
* محمدبن على اردبيلى، جامع‌الرواة و ازاحة الاشتباهات عن‌الطرق و الاسناد، بيروت 1403/1983؛
* الاصول الستة عشر من الاصول الاولية: مجموعة من کتب الرواية الاولية فى عصر الائمة المعصومين عليه‌السلام، چاپ ضياءالدين محمودى، قم 1381ش؛
* احمدبن محمد برقى، کتاب‌الرجال، در ابن‌داوود حلّى، همان منبع؛
* محمدباقربن محمداکمل بهبهانى، تعليقة وحيدالبهبهانى على منهج‌المقال، (بى‌جا: بى‌نا، بى‌تا.)؛
* اسماعيل‌بن حماد جوهرى، الصحاح : تاج‌اللغة و صحاح‌العربية، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بيروت (بى‌تا.)، چاپ افست تهران 1368ش؛
* محسن خاتمى، فهارس بحارالانوار، بيروت 1412/1992؛
* فخرالدين‌بن محمد طريحى، جامع‌المقال فيما يتعلق باحوال الحديث و الرجال، چاپ محمدکاظم طريحى، تهران ?( 1374)؛
* محمدبن حسن طوسى، رجال‌الطوسى، چاپ جواد قيومى اصفهانى، قم 1415؛
* همو، فهرست کتب‌الشيعة و اصولهم و اسماء المصنفين و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزيز طباطبائى، قم 1420؛
* حسن‌بن يوسف علامه حلّى، خلاصة الاقوال فى معرفة الرجال، چاپ جواد قيومى اصفهانى، (قم) 1417؛
* محمدامين‌بن محمدعلى کاظمى، هداية المحدثين الى طريقة المحمدين، چاپ مهدى رجايى، قم 1405؛
* محمدبن عمر کشّى، اختيار معرفة‌الرجال، (تلخيص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد 1348ش؛
* محمدبن محمدابراهيم کلباسى، الرسائل‌الرجالية، چاپ محمدحسين درايتى، قم 1380ـ1381ش؛
* عبداللّه مامقانى، تنقيح المقال فى علم الرجال، چاپ محيى‌الدين مامقانى، قم 1423ـ؛
* محمدتقى‌بن مقصودعلى مجلسى، روضة‌المتقين فى شرح مَن لايَحضُرُه الفقيه، چاپ حسين موسوى کرمانى و على‌پناه اشتهاردى، قم 1406ـ1413؛
* احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفى الشيعة المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407؛
* Etan Kohlberg, A medieval Muslim scholar at work: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992;
* idem, "Al-usul al-arbaumia", Jerusalem studies in Arabic and Islam, no.10 (1987);
* Hossein Modarressi Tabatabai, Tradition and survival: a bibliographical Survey of early Shiite literature, vol.1, Oxford 2003.
{{پایان}}


# دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6496 از مجتبى الهى‌خراسانى.
{{علمای اسلام}}
# ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۹.
{{اصحاب اجماع}}
# شناخت نامه حدیث، محمد محمدی ری شهری، ج ۳ ص ۶۳-۶۴.
#  ابن‌داوود حلّى، كتاب‌الرجال، تهران 1383ش؛
# ابن‌طاووس، قبس من كتاب غياث سلطان‌الورى، قم: مدرسة الامام المهدى (ع)، (بى‌تا.)؛
# همو، الملاحم و الفتن فى ظهور الغائب المنتظر عجل‌اللّه فرجه، قم 1398/ 1978؛
# محمدبن على اردبيلى، جامع‌الرواة و ازاحة الاشتباهات عن‌الطرق و الاسناد، بيروت 1403/1983؛
# الاصول الستة عشر من الاصول الاولية: مجموعة من كتب الرواية الاولية فى عصر الائمة المعصومين عليه‌السلام، چاپ ضياءالدين محمودى، قم 1381ش؛
# احمدبن محمد برقى، كتاب‌الرجال، در ابن‌داوود حلّى، همان منبع؛
# محمدباقربن محمداكمل بهبهانى، تعليقة وحيدالبهبهانى على منهج‌المقال، (بى‌جا: بى‌نا، بى‌تا.)؛
# اسماعيل‌بن حماد جوهرى، الصحاح : تاج‌اللغة و صحاح‌العربية، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بيروت (بى‌تا.)، چاپ افست تهران 1368ش؛
# محسن خاتمى، فهارس بحارالانوار، بيروت 1412/1992؛
# خويى؛
# سمعانى؛
# شوشترى؛
# فخرالدين‌بن محمد طريحى، جامع‌المقال فيما يتعلق باحوال الحديث و الرجال، چاپ محمدكاظم طريحى، تهران ?( 1374)؛
# محمدبن حسن طوسى، رجال‌الطوسى، چاپ جواد قيومى اصفهانى، قم 1415؛
# همو، فهرست كتب‌الشيعة و اصولهم و اسماء المصنفين و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزيز طباطبائى، قم 1420؛
# حسن‌بن يوسف علامه حلّى، خلاصة الاقوال فى معرفة الرجال، چاپ جواد قيومى اصفهانى، (قم) 1417؛
# محمدامين‌بن محمدعلى كاظمى، هداية المحدثين الى طريقة المحمدين، چاپ مهدى رجايى، قم 1405؛
# محمدبن عمر كشّى، اختيار معرفة‌الرجال، (تلخيص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد 1348ش؛
# محمدبن محمدابراهيم كلباسى، الرسائل‌الرجالية، چاپ محمدحسين درايتى، قم 1380ـ1381ش؛
# عبداللّه مامقانى، تنقيح المقال فى علم الرجال، چاپ محيى‌الدين مامقانى، قم 1423ـ؛
# محمدتقى‌بن مقصودعلى مجلسى، روضة‌المتقين فى شرح مَن لايَحضُرُه الفقيه، چاپ حسين موسوى كرمانى و على‌پناه اشتهاردى، قم 1406ـ1413؛
# احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفى الشيعة المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407؛
# Etan Kohlberg, A medieval Muslim scholar at work: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992;
# idem, "Al-usul al-arbaumia", Jerusalem studies in Arabic and Islam, no.10 (1987);
# Hossein Modarressi Tabatabai, Tradition and survival: a bibliographical Survey of early Shiite literature, vol.1, Oxford 2003.
 
 
 


[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:اصحاب اجماع]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۱

حماد بن عثمان
نامحمّاد بن عثمان
نام کاملحَمّاد بن عُثمان
تاریخ تولد128 ق، ۱۲۵ ش‌، ۷۴۶ م
محل تولدکوفه
تاریخ درگذشت190 ق، ۱۸۵ ش‌، ۸۰۶ م
هم عصر اماماز اصحاب امام صادق (علیه‌السلام)، امام کاظم (علیه‌السلام) و امام رضا(علیه‌السلام)
شاگردان
  • حسن بن علی وشّاء
  • احمد بن محمد بَزَنطی
  • فضالة بن ایوب
  • جعفر بن بشیر
  • محمد بن یحیی
  • صفوان بن یحیی
  • ابن ابی عمیر
  • یونس بن عبدالرحمان.
آثار...

حمّاد بن عثمان از محدثان و فقهای بزرگ شیعه در قرن دوم هجری است. او را در شمار یاران سه امام شیعه (امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم‌السلام) ذکر کرده‌اند. حمّاد از راویانى است که عالمان رجال، بر وثاقتش اتفاق‌نظر دارند و کشی او را در زمره «اصحاب اجماع» نام برده است.

زندگی‌نامه

حمّاد بن عثمان، محدّث و فقيه شيعه در قرن دوم است. او را در شمار اصحاب سه امام شيعه، امام صادق، امام کاظم و امام رضا ذکر کرده‌اند [۱] بنابراين، تولد او حداقل حدود دو دهه قبل از شهادت امام صادق (148) بوده است. حماد ملقب به ناب و ذوالناب [۲] و اهل کوفه [۳] بود. ظاهرا قبيله او با يکى از قبايل کوفى، به نام غنى [۴]، پيوند ولاء داشتند و به همين سبب او را«مولى غنى» خوانده‌اند[۵].

پدر او عثمان به رُواسى مشهور بود [۶] که بنى‌رواس خاندانى سرشناس در کوفه بودند[۷] و این امر هم مؤيد کوفی بودن ایشان است. کشّى حماد را در زمره شش راوى فقيه از اصحاب امام صادق عليه‌السلام شمرده و وی اصحاب اجماع است[۸].

اختلاف تاریخی در مورد حماد بن عثمان

برخى، حماد را «مولى أَزْد» خوانده‌اند [۹]، که از پيوند ولاء قبيله او در يمن با قبيله ازد [۱۰]؛ [۱۱] حکايت دارد [۱۲]، که غنوى و ازدى را غیر قابل جمع مى‌داند. کشّى [۱۳]، لقب حماد بن عثمان را ناب [۱۴] و نام جدّش را زياد آورده است، حال آنکه نجاشى [۱۵] از حماد بن عثمان‌بن عمرو سخن گفته است. در عين حال، وفات هر دو، سال 190 در کوفه ذکر شده است [۱۶]

همچنين نجاشى [۱۷] نام برادر حماد بن عثمان را عبداللّه نوشته و کشّى [۱۸] از جعفر و حسين به‌عنوان برادران حماد ياد کرده است.

ظاهر عبارات علامه حلّى [۱۹] و ابن‌داوود حلّى [۲۰] نيز تغاير آن دو را مى‌رساند، چه اين دو نام را مستقلا آورده و به يکى بودن آن اشاره‌اى نکرده‌اند.

طُرَيحى[۲۱] و کاظمى[۲۲]، نيز حماد بن عثمان را نام مشترک ميان دو نفر به‌شمار آورده و وجه تمايز آن دو را در راويان از آن دو دانسته‌اند.

همچنين بهبهانى[۲۳] با استناد به اختلاف در لقب، نسبت، نام جد و نام برادران اين دو، تصريح به مغايرت و تعدد کرده است.

در مقابل، محمدتقى مجلسى[۲۴]، کلباسى[۲۵]، مامقانى[۲۶]، خويى[۲۷] و شوشترى[۲۸] اين دو نام را از آنِ يک فرد دانسته‌اند.

با توجه به اينکه حماد بن عثمان ناب از راويان مشهور بوده و در زمره اصحاب اجماع شمرده شده و نجاشى رجال خود را پس از کتابهاى کشّى و شيخ‌طوسى نگاشته و از کتابهاى پيشين بهره‌مند بوده، بسيار بعيد است که نجاشى نام چنين شخصى را از قلم انداخته باشد و در عين حال شخص ديگرى را با نام مشابه ــکه در کتب رجالى پيشين نامى از او برده نشده، اما تصادفا نام پدر، طبقه رجالى، سال و محل وفاتش با او همسان است ــ در رجال خود آورده باشد[۲۹] ازاين‌رو، در مجموع مى‌توان اطمينان يافت که حماد بن عثمان فزارى در رجال نجاشى، همان حماد ناب است.

به گفته نجاشى [۳۰] وى ساکن «عرزَم» بوده است. ظاهرا شهرت وى به فزارى [۳۱] به سبب انتساب وى به قبيله عرزم ــ شاخه‌اى از فزاره ساکن در کوفه ــ بوده است [۳۲] و از آنجا که غنى و فزاره دو تيره از قبيله عطفان‌اند، احتمال اتحاد حماد ناب و حماد بن عثمان تقويت مى‌شود[۳۳] اما بر فرض تعدد، بر صحت روايات منقول از حماد بن عثمان خدشه‌اى وارد نمى‌شود، زيرا هر دو ثقه‌اند[۳۴].

حماد بن عثمان در دیدگاه رجالیون

حماد بن عثمان از راویانى است که بر وثاقتش اتفاق‌نظر هست. [۳۵] ابو عمرو کشّى حماد را در زمره شش راوى فقیه از اصحاب امام صادق علیه‌السلام شمرده است که شیعه بر صحت روایات، تصدیق منقولات و اعتراف به فقاهت آنها اجماع و اتفاق‌نظر دارند و به‌عنوان اصحاب اجماع شناخته مى‌شوند. [۳۶]

صاحب «التحریر الطاووسی» درباره حمّاد و برادرش حسین گوید: فاضلان، خیران، ثقتان [۳۷].

مشایخ و راویان

حماد بن عثمان روايات بسيارى، بى‌واسطه از امام صادق عليه‌السلام، نقل کرده است. همچنين از قريب به نود راوى و بيش از همه از عبيداللّه ‌بن على حلبى حديث شنيده است که غالب ايشان از اصحاب امام صادق عليه‌السلام هستند. حمّاد بن عثمان، از ۹۲ استاد،حدیث شنیده است،[۳۸] که معروفترین آنان عبارتند از:

  • عبیداللّه‌ بن علی حلبی؛
  • ابو بصیر؛
  • ابن ابی یعفور؛
  • اسحاق بن عمّار؛
  • جمیل بن درّاج؛
  • زُراره بن اَعین؛
  • محمد بن مسلم.

همچنین، بیش از ۴۵ محدث بزرگ، از او حدیث نقل کرده‌اند[۳۹] از جمله:

  • حسن بن علی وشّاء؛
  • احمد بن محمد بَزَنطی؛
  • فضالة بن ایوب؛
  • جعفر بن بشیر؛
  • محمد بن یحیی؛
  • صفوان بن یحیی؛
  • ابن ابی عمیر؛
  • یونس بن عبدالرحمان.

آثار و روایات

حماد بن عثمان کتابی داشته که منبع نقل روایات از اوست [۴۰] سید ابن‌طاووس از این اثر با عنوان «اصل» یاد کرده است [۴۱]ولى احتمال دارد کتاب وى اصل به معناى مصطلح نباشد [۴۲] به نظر مى‌رسد اين کتاب تا عهد ابن‌طاووس موجود بوده، زيرا ابن‌طاووس در دو کتاب خود [۴۳] از آن نقل کرده است [۴۴] .

تعداد و محتوای روایات حماد بن عثمان

حماد بن عثمان روایات بسیاری را بی‌واسطه از امام صادق علیه‌السلام، نقل کرده است. شمار احادیث نقل شده از حماد بن عثمان در منابع حدیثى شیعه حدود دو هزار حدیث است. بررسى محتواى روايات حماد بن عثمان نشان مى‌دهد که وى بيشتر به ثبت و نقل احاديث احکام اهتمام داشته است و در اين زمينه از راويان پر حديث به ‌شمار مى‌آيد و البته روايات متعددى نيز در صفات امام و احوال امامان دارد [۴۵]

احادیث نقل شده از حماد بن عثمان

شمار احاديث نقل شده از حماد بن عثمان در منابع حديثى شيعه حدود دو هزار حديث است خويى [۴۶]، ذيل عنوان حماد بن عثمان، تعداد روايات او در کتب اربعه را 734 مورد شمرده که ظاهراً بايد بخشى از روايات منقول از حماد را، که ميان وى و حماد بن عيسى مشترک است [۴۷]_ حماد را نام مشترک ميان چند نفر دانسته‌اند_بدان افزود [۴۸] به نظر شوشترى [۴۹] وجه تمايز اين دو حماد، مروىٌ عنه آنهاست، زيرا حماد بن عثمان از حلبى و حماد بن عيسى از حريز نقل روايت کرده است.

درگذشت

وی در سال ۱۹۰ قمری درگذشت. [۵۰]

پانویس

  1. (رجوع کنید به برقى، ص 21، 48، 53؛ كشى، ص 375؛ طوسى، 1415، ص 186، 334، 354).
  2. (كشّى، ص 372؛ طوسى، 1415، ص 334، قس ص 186؛ همو، 1420، ص :306)
  3. (طوسى، 1415، ص 186، 334)
  4. (رجوع کنید به جوهرى، ذيل «غنى»؛ سمعانى، ج 4، ص 302)
  5. (رجوع کنید به كشّى، همانجا؛ طوسى، 1415، ص 186).
  6. (رجوع کنید به كشّى، همانجا)
  7. (رجوع کنید به سمعانى، ج 3، ص 97؛ مامقانى، ج 11، ص 171، ج 24، ص 75).
  8. کشی ، ص 375
  9. (رجوع کنید به برقى، ص 21؛ طوسى، 1415، ص 334)
  10. (رجوع کنید به جوهرى، ذيل «ازد»
  11. خويى، ج 6، ص 215)
  12. (قس شوشترى، ج 3، ص 651
  13. (ص 375)
  14. (نيز رجوع کنید به برقى، همانجا؛ طوسى، 1420، ص 156)
  15. (ص 143)
  16. (كشّى، نجاشى؛ طوسى، همانجاها).
  17. (همانجا)
  18. (همانجا)
  19. (ص 125)
  20. (ستون 131ـ132)
  21. (ص 107)
  22. (ص 197)
  23. (ص 157)
  24. (ج 14، ص 48)
  25. (ج 3، ص 239ـ240)
  26. (ج 24، ص 80)
  27. (ج 6، ص 213)
  28. (ج 3، ص 648)
  29. (رجوع کنید به كلباسى، ج 3، ص 235ـ 240؛ شوشترى، ج 3، ص 648ـ651؛ خويى، ج 6، ص 213ـ 215).
  30. (همانجا)
  31. (رجوع کنید به همانجا)
  32. (رجوع کنید به سمعانى، ج 4، ص 178؛ مامقانى، ج 9، ص 212)
  33. (رجوع کنید به خويى، ج 6، ص 214؛ قس كلباسى، ج 3، ص 229 كه عرزم را تصحيف عرازه دانسته و فزارى را به عرازى تصحيح كرده است).
  34. (رجوع کنید به شوشترى، ج 3، ص 651؛ خويى، ج 6، ص 215؛ براى بحث مبسوط درباره ثمره بحث از اتحاد و تعدد رجوع کنید به كلباسى، ج 3، ص 241ـ242).
  35. ر.ک: رجال الکشّی: ج۲ ص۶۷۰ ش۶۹۴؛ الفهرست، طوسی: ص۱۱۵ ش۲۴۰ و رجال ابن داوود: ص۸۴ ش۵۲۱؛ خلاصة الأقوال: ص۵۶؛ معجم رجال الحدیث: ج۶ ص۲۱۵ ش۳۹۵۷.
  36. دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حماد بن عیسی" از مجتبى الهى‌ خراسانى، بازیابی: ۴ دی‌ماه ۱۳۹۱.
  37. التحریر الطاووسی، ص۸۳.
  38. معجم رجال الحدیث: ج۶ ص۲۱۶ ش۳۹۵۷.
  39. معجم رجال الحدیث: ج۶، ص۲۱۷، ش۳۹۵۷.
  40. رجال النجاشی، ج۱، ص۱۴۳.
  41. ابن‌طاووس، الملاحم و الفتن، ج۱، ص۱۱۹.
  42. (رجوع کنید به كولبرگ، 1987، ص 148).
  43. (براى نمونه رجوع کنید به الملاحم و الفتن، ص 119ـ120؛ همو، قبس من كتاب غياث سلطان الورى، ص 6، 9)
  44. (نيز رجوع کنید به كولبرگ، 1992، ص 223).
  45. (رجوع کنید به اردبيلى، ج 1، ص 271ـ273).
  46. (ج 6، ص 216)
  47. (قس طريحى، ص63ـ64؛ كاظمى، ص48ـ 51
  48. (رجوع کنید به خويى، ج 6، ص 189ـ198).
  49. (ج 3، ص 652)
  50. رجال النجاشی: ج۱ ص۳۳۹ ش۳۶۹.

منابع

  • دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی جلد : 1 صفحه : 6496 از مجتبى الهى‌خراسانى.
  • ناصر باقری بیدهندی، اصحاب اجماع، فصلنامه علوم حدیث، شماره ۹.
  • شناخت نامه حدیث، محمد محمدی ری شهری، ج ۳ ص ۶۳-۶۴.
  • ابن‌داوود حلّى، کتاب‌الرجال، تهران 1383ش؛
  • ابن‌طاووس، قبس من کتاب غياث سلطان‌الورى، قم: مدرسة الامام المهدى (ع)، (بى‌تا.)؛
  • همو، الملاحم و الفتن فى ظهور الغائب المنتظر عجل‌اللّه فرجه، قم 1398/ 1978؛
  • محمدبن على اردبيلى، جامع‌الرواة و ازاحة الاشتباهات عن‌الطرق و الاسناد، بيروت 1403/1983؛
  • الاصول الستة عشر من الاصول الاولية: مجموعة من کتب الرواية الاولية فى عصر الائمة المعصومين عليه‌السلام، چاپ ضياءالدين محمودى، قم 1381ش؛
  • احمدبن محمد برقى، کتاب‌الرجال، در ابن‌داوود حلّى، همان منبع؛
  • محمدباقربن محمداکمل بهبهانى، تعليقة وحيدالبهبهانى على منهج‌المقال، (بى‌جا: بى‌نا، بى‌تا.)؛
  • اسماعيل‌بن حماد جوهرى، الصحاح : تاج‌اللغة و صحاح‌العربية، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بيروت (بى‌تا.)، چاپ افست تهران 1368ش؛
  • محسن خاتمى، فهارس بحارالانوار، بيروت 1412/1992؛
  • فخرالدين‌بن محمد طريحى، جامع‌المقال فيما يتعلق باحوال الحديث و الرجال، چاپ محمدکاظم طريحى، تهران ?( 1374)؛
  • محمدبن حسن طوسى، رجال‌الطوسى، چاپ جواد قيومى اصفهانى، قم 1415؛
  • همو، فهرست کتب‌الشيعة و اصولهم و اسماء المصنفين و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزيز طباطبائى، قم 1420؛
  • حسن‌بن يوسف علامه حلّى، خلاصة الاقوال فى معرفة الرجال، چاپ جواد قيومى اصفهانى، (قم) 1417؛
  • محمدامين‌بن محمدعلى کاظمى، هداية المحدثين الى طريقة المحمدين، چاپ مهدى رجايى، قم 1405؛
  • محمدبن عمر کشّى، اختيار معرفة‌الرجال، (تلخيص) محمدبن حسن طوسى، چاپ حسن مصطفوى، مشهد 1348ش؛
  • محمدبن محمدابراهيم کلباسى، الرسائل‌الرجالية، چاپ محمدحسين درايتى، قم 1380ـ1381ش؛
  • عبداللّه مامقانى، تنقيح المقال فى علم الرجال، چاپ محيى‌الدين مامقانى، قم 1423ـ؛
  • محمدتقى‌بن مقصودعلى مجلسى، روضة‌المتقين فى شرح مَن لايَحضُرُه الفقيه، چاپ حسين موسوى کرمانى و على‌پناه اشتهاردى، قم 1406ـ1413؛
  • احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفى الشيعة المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407؛
  • Etan Kohlberg, A medieval Muslim scholar at work: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992;
  • idem, "Al-usul al-arbaumia", Jerusalem studies in Arabic and Islam, no.10 (1987);
  • Hossein Modarressi Tabatabai, Tradition and survival: a bibliographical Survey of early Shiite literature, vol.1, Oxford 2003.