زمخشری: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
* [[عراق]] | |||
* [[مکه]] | |||
* [[بغداد]] | |||
* [[ترکمنستان]] | |||
* [[ازبکستان]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۷۵: | خط ۸۰: | ||
{{علمای اسلام}} | {{علمای اسلام}} | ||
[[رده:عالمان اهل سنت]] | [[رده:عالمان اهل سنت]] | ||
[[رده:مفسران اهل سنت]] | [[رده:مفسران اهل سنت]] | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:ترکمنستان]] | [[رده:ترکمنستان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۲
زمخشری | |
---|---|
نام کامل | محمود بن عمر بن محمد خوارزمی زمخشری |
نامهای دیگر |
|
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 467 ق، ۴۵۳ ش، ۱۰۷۵ م |
روز تولد | ۲۷ رجب |
محل تولد |
|
سال درگذشت | 538 ق، ۵۲۲ ش، ۱۱۴۴ م |
روز درگذشت | ۹ ذیالحجه |
محل درگذشت |
|
دین | اسلام، اهلسنت |
آثار |
|
محمود بن عمر بن محمد خوارزمی زمخشری معروف به زمخشری ملقب به جارالله مفسر، محدث و ادیب برجسته قرن پنجم و ششم هجری قمری است.
زندگینامه
زمخشری در ۲۷ رجب ۴۶۷ ق، در خوارزم به دنیا آمد و چند بار در طول حیاتش به سفر مکه رفت. وی در بسیاری از شهرهای آن زمان از جمله خوارزم، بخارا، مرو، عراق و مکه از ادیبان و محدثان استفادههای علمیکرد. زمخشری در یکی از مسافرتهای علمی زمستانی خود در خوارزم یک پای خود را از دست داد و پس از این واقعه از پای چوبی کمک میگرفت با این حال باز هم مسافرتهای طولانی میکرد؛ درحالی که یک پای خود را از دست داده بود به مکه رفت و مدتی را در جوار حرم الهی ساکن گردید؛ به همین سبب به جارالله موسوم شد.
علی اکبر دهخدا مینویسد: وی در ابتدا به پیروی از استاد خویش ابونصر اصفهانی، به مذهب حنفی و طریقه معتزله گرایید؛ ولی در اواخر عمر شیعه گردید.
استادان و شاگردان
ادبیات و عقاید اعتزال را از ابومضر محمود بن جریر ضبی اصفهانی و ابوالحسن علی بن مظفر نیشابوری آموخت. از ابو منصور نصر حارثی و ابوسعید شقانی، حدیث شنید و در بغداد از نصر بن بطر، حدیث آموخت. ابوالمؤید موفق بن احمد، معروف به اخطب خوارزم و ابوطاهر سلفی از مشهورترین شاگردان او بودند[۱].
آثار
مهمترین اثرش تفسیر او بر قرآن کریم است. کتاب الکشاف فی تفسیر قرآن (الکشّاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل)[۲]». یکی از معروفترین و متقنترین تفاسیر است که از نظر نکات ادبی و بلاغتی در میان همه تفاسیر ممتاز است. المحاجات در نحو، الفائق در تفسیر حدیث، اساس البلاغه در لغت، مفصل در نحو و "رئوس المسائل" در فقه و ربیع الابرار در علوم مختلف(دانشنامه) از مهمترین آثار او هستند[۳].
تفسیر کشاف در ردهبندی تفاسیر در ردیف تفاسیری است که به تفسیر به رأی مشهور هستند.
شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران درباره این کتاب نوشته است، گستردگی اطلاعات زمخشری، دقت و موشکافی او در مسائل کلامی باعث شده که این کتاب در میان آثار تفسیری از جایگاه بلندی برخوردار باشد. به نوشته مطهری تفسیر کشّاف در دنیای اسلام به سبب موضعگیریهای اعتقادی، کلامی و بررسی جنبههای بلاغی قرآن کریم در فرهنگ قرآنی و نگارشهای تفسیری، رنسانسی ایجاد کرد و عده زیادی در آن حیطه به پژوهش پرداختند.
گفته میشود: محمود بن عمر بن محمد زمخشری این تفسیر را در مدت دو سال و سه ماه در کنار خانه خدا نوشته است. برخی از مورخان گفتهاند: زمخشری بیش از 150 اثر تألیف کرده که 120 اثر از آنها به جا مانده است.
بعد از نگارش الکشّاف فی تفسیر قرآن این اثر تأثیر غیر قابل انکاری در علم تفسیر بر جای گذاشت. علاوه بر این محمد قزوینی مصحح دیوان حافظ از تأثیر حافظ شیرازی از کتاب الکشّاف فی تفسیر قرآن سخن گفته است[۴]. به نوشته محمد قزوینی، کمتر کسی توانسته مانند حافظ، لطایف حکمی را با نکات قرآنی در هم آمیزد و تلمیحات و اشارات قرآنی را به کار برد.
حافظ شیرازی در بیتی گفته است «بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گیر ـ چه جای مدرسه و بحث کشف کشاف است». محمد قزوینی در تعلیقات خود بر دیوان حافظ نوشته است نام اصلی این کتاب الکشف عن مشکلات الکشّاف است که شرحی است بر تفسیر کشاف زمخشری.
دیگر آثار مهم
- اطواق الذهب (گردنبندهای زرین) در اخلاقیات؛
- المفرد والمرکب فی العربیه؛
- المفرد والمولف فی النحو؛
- امکنه و الجبال و المیاه در جغرافیا؛
- انموذج فی النحو؛
- دیوان التمثیل؛
- دیوان الشعر؛
- سواتر الامثال؛
- شافعی العی من کلام الشافعی؛
- شرح ابیات کتاب سیبویه؛
- شقایق النعمان فی حقایق النعمان؛
- صمیم العربیه؛
- ضالته الناشد فی علم الفرایض؛
- قسطاس فی العروض؛
- کتاب المنهاج فی الاصول؛
- متشابه اسامی الروات؛
- مستقصی فی امثال العرب؛
- مقدمه الادب[۵]؛
- نصایح الصغار (پندهایی به کودکان)؛
- نصایح الکبار.
در گذشت و مدفن
وی در منطقه جرجانیه که در آن زمان از توابع خوارزم به حساب میآمد و روز عرفه سال ۵۳۸ ق (۱۲ ژوئن ۱۱۴۴م) فوت کرد و در همان جا مدفون گردید. جرجانیه(گرگانج) نام شهری باستانی در کنار خرابههای یک قلعه قدیمی در 10 کیلومتری بخش تخته اوراوغلی، سی کیلومتری شهر داش آغوز[۶]. در شمال شرقی کشور کنونی ترکمنستان و در جنوب مرز ازبکستان است که به زبان محلی به آن «قبر بابای لنگ» میگویند[۷].
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ کشّاف، تفسیر خردگرا
- ↑ ترجمهٔ فارسی: تفسیر کشاف (در چهار جلد)، ترجمهٔ مسعود انصاری، انتشارات ققنوس، تهران، ۱۳۸۹.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی ج1 ص1150و نیز ن. ک: وفیات الاعیان ج3 ص86 شماره 711
- ↑ «تفسیر کشّاف» زمخشری بعد از 9 قرن به فارسی ترجمه شد
- ↑ این کتاب برای تعلیم زبان عربی به مردم مسلمان غیر عرب (ترک و فارس) نوشته شده و به سلطان آتسیز خوارزمشاه تقدیم گردیده است. (هیئت، جواد، سیری در تاریخ زبان و لهجههای ترکی)
- ↑ کشّاف، تفسیر خردگرا
- ↑ لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا / مقدمه تفسیر کشاف