قطب راوندی: تفاوت میان نسخهها
(←وفات) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
# «شرح آیات المشکله فی التنزیه». | # «شرح آیات المشکله فی التنزیه». | ||
# «اللباب فی فضل آیه الکرسی». | # «اللباب فی فضل آیه الکرسی». | ||
# «الناسخ و المنسوخ من القرآن»<ref> | # «الناسخ و المنسوخ من القرآن»<ref> الذریعة، آقا بزرگ تهراني، ج 2، ص 303؛ ج 4، ص 301؛ ج 7، ص 220؛ ج 13، ص 56؛ ج 18، ص 280؛ ج 24، ص 14.</ref>. | ||
# «الخرایج و الجرایح». این کتاب که معروفترین آثار قطب به شمار میآید در بیان مسائل کلامی و عقاید بوده و در برگیرنده هفت کتاب پیرامون مسأله معجزه و شیوه زندگی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] است. | # «الخرایج و الجرایح». این کتاب که معروفترین آثار قطب به شمار میآید در بیان مسائل کلامی و عقاید بوده و در برگیرنده هفت کتاب پیرامون مسأله معجزه و شیوه زندگی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] است. | ||
# «ام المعجزات». نام کتابی است که راوندی پس از چندی به عنوان «تتمه الخرایج» به نگارش درآورد. | # «ام المعجزات». نام کتابی است که راوندی پس از چندی به عنوان «تتمه الخرایج» به نگارش درآورد. | ||
# «الاختلافات». این کتاب در برگیرنده اختلافهای کلامی بین [[محمد بن محمد بن نعمان|شیخ مفید]] و [[سید مرتضی علمالهدی|سید مرتضی]] (علم الهدی) بوده و 95 مسأله اختلافی در آن بررسی شده است. | # «الاختلافات». این کتاب در برگیرنده اختلافهای کلامی بین [[محمد بن محمد بن نعمان|شیخ مفید]] و [[سید مرتضی علمالهدی|سید مرتضی]] (علم الهدی) بوده و 95 مسأله اختلافی در آن بررسی شده است. | ||
# «تهافت الفلاسفه». این کتاب که نشاندهنده دانش فلسفی قطب است در موضوع حکمت و فلسفه نگارش شده و به تناقض گویی فلاسفه پرداخته است. | # «تهافت الفلاسفه». این کتاب که نشاندهنده دانش فلسفی قطب است در موضوع حکمت و فلسفه نگارش شده و به تناقض گویی فلاسفه پرداخته است. | ||
# «جواهر الکلام فی شرح مقدمه الکلام». شرحی بر کتاب «مقدمه الکلام» [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] در علم کلام است<ref>رياض العلماء، ج 2، ص 424 و 425؛ | # «جواهر الکلام فی شرح مقدمه الکلام». شرحی بر کتاب «مقدمه الکلام» [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] در علم کلام است<ref>رياض العلماء، ج 2، ص 424 و 425؛ الذریعة، ج 4، ص 502؛ ج 5، ص 277.</ref>. | ||
# «آیات الاحکام». این کتاب آیاتی از [[قرآن كریم|قرآن کریم]] را که مربوط به مسائل فقهی واحکام دینی است مورد بحث و بررسی قرار داده است. | # «آیات الاحکام». این کتاب آیاتی از [[قرآن كریم|قرآن کریم]] را که مربوط به مسائل فقهی واحکام دینی است مورد بحث و بررسی قرار داده است. | ||
# «احکام الاحکام». | # «احکام الاحکام». | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
# «جنی الجنتین». در تاریخ اولاد [[علی بن محمد (هادی)|امام هادی علیهالسلام]] و [[حسن بن علی (عسکری)|امام عسکری (علیهالسلام)]]. | # «جنی الجنتین». در تاریخ اولاد [[علی بن محمد (هادی)|امام هادی علیهالسلام]] و [[حسن بن علی (عسکری)|امام عسکری (علیهالسلام)]]. | ||
# «قصص الانبیاء». در این کتاب تاریخ و شرح زندگی [[پیامبران]] از زبان روایات بیان شده است<ref> معالم العلماء، ص 55.</ref>. | # «قصص الانبیاء». در این کتاب تاریخ و شرح زندگی [[پیامبران]] از زبان روایات بیان شده است<ref> معالم العلماء، ص 55.</ref>. | ||
# «المستقصی». نام کتابی از راوندی در علم [[اصول فقه]] است. این کتاب شرحی بر «الذریعه» سید مرتضی در [[اصول فقه|علم اصول]] میباشد<ref> | # «المستقصی». نام کتابی از راوندی در علم [[اصول فقه]] است. این کتاب شرحی بر «الذریعه» سید مرتضی در [[اصول فقه|علم اصول]] میباشد<ref>الذریعة، ج 21، ص 13.</ref>. | ||
# «التغریب فی التعریب». | # «التغریب فی التعریب». | ||
# «الاغراب فی الاعراب». | # «الاغراب فی الاعراب». | ||
# «شرح العوامل المأئه». شامل صد عامل در علم نحو. | # «شرح العوامل المأئه». شامل صد عامل در علم نحو. | ||
# «غریب النهایه». در شرح لغتهای مشکل فقهی کتاب نهایه شیخ طوسی. | # «غریب النهایه». در شرح لغتهای مشکل فقهی کتاب نهایه شیخ طوسی. | ||
# «نفثه المصدور». این کتاب دیوان اشعار قطب راوندی است<ref> | # «نفثه المصدور». این کتاب دیوان اشعار قطب راوندی است<ref> الذریعة، ج 4، ص 228، ج 13، ص 372، ج 16، ص 50.</ref>. | ||
== وفات == | == وفات == | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* [https://rasekhoon.net/article/show/134095/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DB%8C-%D9%82%D8%B7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86-%D8%B1%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%8A-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87 برگرفته از سایت زندگینامه | * [https://rasekhoon.net/article/show/134095/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DB%8C-%D9%82%D8%B7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86-%D8%B1%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%8A-%D8%B1%D8%AD%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87 برگرفته از سایت زندگینامه قطبالدین راوندی (رحمت الله علیه) - راسخونhttps://rasekhoon.net] | ||
{{علمای اسلام}} | {{علمای اسلام}} |
نسخهٔ ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۱۷
قطب راوندی | |
---|---|
نام کامل | قطبالدین سعید بن عبدالله بن حسین بن هبهالله راوندی کاشانی |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | کاشان |
سال درگذشت | ۵۷۳ ق، ۵۵۶ ش، ۱۱۷۸ م |
محل درگذشت | قم |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان | ابن شهرآشوب |
آثار |
|
فعالیتها | |
قطبالدین سعید بن عبدالله بن حسین بن هبه الله راوندی کاشانی معروف به قطب راوندی (متوفای ۵۷۳ق) محدث، مفسر، متکلم، فقیه، فیلسوف و مورخ شیعه در قرن ششم هجری و از شاگردان شیخ طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان است. وی دارای تألیفات بسیاری است که معروفترین اثر وی کتاب الخرائج و الجرائح است.
زادگاه و نیاکان
«راوند» که در آن زمان روستایی در نزدیکی کاشان بود زادگاه عالمان بسیاری شناخته میشد به گونهای که آقابزرگ تهرانی بیش از ده نفر از بزرگان راوند را منحصر قرن ششم یاد میکند[۱]. «سعید» گلی از بوستان مکتب محمدی بود که از آن دیار برخاست و قلبالدین لقب یافت او فرزند «هبةالله بن حسین بن هبةالله بن حسن راوندی» بود. گرچه اطلاعات کافی از همه نیاکان او به دست نیامده، همین اندازه معلوم است که پدر و جد قطبالدین، از عالمان و برجستگان آن دیار بودهاند[۲]. با تأسف تاریخچه و شرح حالی از تولد و دوران کودکی او نیز به دست نیامده است.
تحصیل
فرزانه برومند راوند، علاوه بر پدر، از محضر بزرگان دیگری استفاده کرده است. قطبالدین خوشهچین خرمن عالمانی است که ثمره اندیشهشان قرنهای متمادی مشام انسانها را معطر ساخته است. افکار بزرگ شخصیتهایی چون شیخ صدوق، سید مرتضی، سید رضی و شیخ طوسی، در اندیشه و تفکر او جای پیدا کرده و با نقل حدیث از شاگردان آنان، جوهره علمی و عملی او نضج یافته است. بنابر آنچه در ریاض العلماء آمده است، قطبالدین روایاتی از بزرگان حدیث در شهرهای اصفهان، خراسان و همدان شنیده و نقل کرده است[۳] و از این روزنه میتوان به مسافرتهای علمی او به شهرهای مختلف پی برد. چنانکه قرار داشتن قبر شریف او در شهر قم، دلیلی بر استفاده او از محضر استادان آن دیار است.
استادان
- ابو جعفر محمد بن علی بن محسن حلبی. او موفق به درک محضر شیخ طوسی شده و قطبالدین راوندی از وی روایت نقل کرده است.
- ابوالحسن محمد بن علی بن عبدالصمد تمیمی نیشابوری. او از شاگردان فرزند شیخ طوسی بوده است.
- سید ابوالبرکات محمد بن اسماعیل مشهدی. وی از شاگردان شیخ طوسی بوده است و علاوه بر قطبالدین منتجبالدین (صاحب کتاب الفهرست) و امام ضیاءالدین از جمله شاگردانش بودهاند.
- صفیالدین مرتضی بن داعی بن قاسم. او از شاگردان شیخ طوسی و مؤلف کتاب تبصره العوام است.
- شیخ الساده مجتبی بن داعی بن قاسم. ایشان نیز همچون برادرش از محدثان بزرگ بوده و قطبالدین از این دو برادر روایت نقل کرده است.
- ابوالفضل عبدالرحیم بن احمد شیبانی.
- ابو جعفر محمد بن مرزبان. از شاگردان شیخ مفید است که قطبالدین در کتاب قصص الانبیاء از او روایت نقل کرده است.
- هبه الله بن دعویدار. از شاگردان شیخ صدوق به شمار آمده است.
- ابوجعفر بن کمیح.
- ابونصر الغاری.
- ابوصمصام احمد بن سعید طوسی.
- ابوالحسین احمد بن محمد بن علی مرشکی.
- ابوسعید حسن بن علی لارآبادی.
- ابوالقاسم حسن بن محمد حدیقی.
- ابو صمصام ذوالفقار بن محمد بن معبد حسینی.
علاوه بر آنها، نام هفت نفر از بزرگان و اندیشهوران آن عصر در شمار استادان قطبالدین قرار دارد[۴].
استاد بزرگ
ابوعلی فضل بن حسن بن فضل طبرسی، معروف به «امینالدین» از بزرگترین دانشمندان و مفسران شیعی در قرن ششم هجری است. شیخ طبرسی با خلق تفسیر بینظیر از قرآن کریم به نام مجمع البیان جاودانگی نام و یاد خویش را موجب گشت. گرچه او بیش از دهها اثر مفید همچون «اعلام الوری» از خود به جا گذاشت، تفسیر قرآن (مجمع البیان) برای شناساندن شخصیت علمیاش از همه ممتازتر است[۵]. قطب راوندی شاگر ممتاز شیخ طبرسی بوده است و این امتیاز و شایستگی شاگرد، به حدی رسیده که قطب را با او و او را با قطب میشناسند. قطب راوندی خود به قرآن عشق میورزید و در راه نشر معارف آن پرتلاش بود اما تأثیر نفس قدسی استادش طبرسی بزرگ، در اندیشه و آثار گران سنگ او نقش بسزایی داشت و از این رو، آثار و تألیفات قطب راوندی، رنگ خدایی و بوی وحی به خود گرفت[۶].
شاگردان
راوندی دانشمند بزرگ و وارسته قرن ششم از چهرههای درخشانی است که فرزانگان بسیاری از محضر نورانیاش به فیض رسیده و دانش اندوخته و خود نیز شمع فروزان محافل علمی گردیدهاند. از میان انبوه جویندگان علم که از خرمن فضل راوندی خوشهچینی کردهاند نام فرزندان وی درخششی ویژه دارد. او نه تنها در مسجد و منزل و مکتب بلکه در سفر و حضر، به نورافشانی پرداخته و شاگردان بسیاری را به جامعه اسلامی آن روز ارائه داده است. شاگردان قطبالدین چهرههای برجستهای هستند که از وی به نقل روایت پرداختهاند. برخی از آنان عبارتاند از:
- احمد بن علی بن عبدالجبار طبرسی. او علاوه بر قضاوت به نقل حدیث نیز میپرداخت.
- حسین بن سعید بن هبه الله. وی فرزند دانشور قطبالدین بوده و از او به عنوان شهید یاد شده است.
- علی بن عبدالجبار بن محمد. از دانشمندان و فقهای بنام.
- علی بن محمدالمدائنی.
- محمد بن الحسن البغدادی.
- محمد بن سعید بن هبه الله. او فرزند دیگر قطب راوندی است که به ظهیرالدین معروف بود[۷].
محمد بن علی معروف به ابن شهر آشوب از ستارگان درخشان تشیع و برجستهترین شاگردان قطب بود. «ابن شهر آشوب» در کتاب خویش «معالم العلماء» با یادی از قطبالدین به عنوان استاد خویش نام چند کتاب وی را ثبت کرده است[۸].
دانش و آثار
مردان خدا الگوهای روشنی هستند که به رغم مشکلات و کمبودهای عصر خویش، همه تلاش و همتشان خدمت به اسلام عزیز و احیای مجد و عظمت آن بوده است. آنان با عشق به قرآن مجید و اهلبیت (علیهالسلام) به نشر و پخش آثار ایشان پرداخته، همواره از سرچشمه زلال ابدیت سیراب میشوند. قطبالدین راوندی در زمره مردان بزرگی است که با دانش فراوان خود پس از بهرهمندی از علوم مختلف و تبحر در آنها، حلقه زرینی در سلسله حافظان و راویان معارف اسلامی گردید و در بیشتر رشتههای علوم اسلامی تبحر و تخصص خود را به نمایش گذارد که میتوان به آثار زیر اشاره نمود:
- «ام القرآن».
- «تفسیر القرآن» در دو جلد.
- «خلاصه التفاسیر» در ده جلد.
- «شرح آیات المشکله فی التنزیه».
- «اللباب فی فضل آیه الکرسی».
- «الناسخ و المنسوخ من القرآن»[۹].
- «الخرایج و الجرایح». این کتاب که معروفترین آثار قطب به شمار میآید در بیان مسائل کلامی و عقاید بوده و در برگیرنده هفت کتاب پیرامون مسأله معجزه و شیوه زندگی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
- «ام المعجزات». نام کتابی است که راوندی پس از چندی به عنوان «تتمه الخرایج» به نگارش درآورد.
- «الاختلافات». این کتاب در برگیرنده اختلافهای کلامی بین شیخ مفید و سید مرتضی (علم الهدی) بوده و 95 مسأله اختلافی در آن بررسی شده است.
- «تهافت الفلاسفه». این کتاب که نشاندهنده دانش فلسفی قطب است در موضوع حکمت و فلسفه نگارش شده و به تناقض گویی فلاسفه پرداخته است.
- «جواهر الکلام فی شرح مقدمه الکلام». شرحی بر کتاب «مقدمه الکلام» شیخ طوسی در علم کلام است[۱۰].
- «آیات الاحکام». این کتاب آیاتی از قرآن کریم را که مربوط به مسائل فقهی واحکام دینی است مورد بحث و بررسی قرار داده است.
- «احکام الاحکام».
- «الانجاز». شرحی است بر کتاب «الایجاز فی الفرائض» شیخ طوسی.
- «حل المعقود فی الجمل و العقود».
- «الشافیه فی الغسله الثانیه».
- «الخمس».
- «من حضره الاداء و علیه القضاء».
- «رساله الفقهاء».
- «مشکلات النهایه».
- «المنتهی فی شرح النهایه». این کتاب به شرح نهایه شیخ طوسی پرداخته و در ده جلد به چاپ رسیده است.
- «الرائع فی الشرایع».
- «النیات فی جمیع العبادات».
- «نهیه النهایه».
- «فقه القرآن». این کتاب گرانسنگ با تلاش و کوششی ستودنی به دست توانمند قطب راوندی نوشته شده است. او در کتاب فوق تمام آیات قرآنی را که به احکام فقهی مربوط بوده است به ترتیب ابواب فقه دستهبندی کرده و در دو جلد به یادگار نهاده است.
- «تحفه العلیل». در موضوع دعا و آداب آن و احادیث مربوط به امراض و بلاها.
- «رساله فی صحه احادیث اصحابنا». موضوع آن بیان صحت احادیثی است که علمای شیعه نقل کردهاند.
- «شرح الکلمات المائه». شامل شرح صد کلمه از سخنان حضرت علی (علیهالسلام).
- «ضیاء الشهاب». شرحی بر کتاب شهاب الاخبار قاضی سلامه مصری.
- «لباب الاخبار».
- «لب اللباب». اخبار و احادیثی در موضوع اخلاق.
- «مزار». کتابی بزرگ در موضوع زیارتنامهها.
- «المجالس فی الحدیث».
- «دعوات» معروف به سلوه الحزین. موضوع این کتاب ارزشمند مربوط به آداب دعاها و تأثیر آنها است که در چهار باب تدوین گشته است.
- «جنی الجنتین». در تاریخ اولاد امام هادی علیهالسلام و امام عسکری (علیهالسلام).
- «قصص الانبیاء». در این کتاب تاریخ و شرح زندگی پیامبران از زبان روایات بیان شده است[۱۱].
- «المستقصی». نام کتابی از راوندی در علم اصول فقه است. این کتاب شرحی بر «الذریعه» سید مرتضی در علم اصول میباشد[۱۲].
- «التغریب فی التعریب».
- «الاغراب فی الاعراب».
- «شرح العوامل المأئه». شامل صد عامل در علم نحو.
- «غریب النهایه». در شرح لغتهای مشکل فقهی کتاب نهایه شیخ طوسی.
- «نفثه المصدور». این کتاب دیوان اشعار قطب راوندی است[۱۳].
وفات
چهاردهم شوال 573 ق. آسمان شهر قم رنگی دیگر به خود گرفته بود و عالمان و اندیشمندان و دوستداران اهلبیت (علیهالسلام) در خانه قطب راوندی، بر بالین یکی از بزرگمردان گرد آمده بودند نزدیکیهای اذان ظهر بود که نسیم عطرآگین بهشت مشام راوندی را نوازش داد و شبنم اشک از دیدگان زنان و کودکان سرازیر گشت و جهان اسلام در عزای یکی از فرهیختگان مکتب اهلبیت به سوگ نشست. پس از مراسم تشییع پیکر پاک آن فرزانه در جوار مرقد مطهر فاطمه بنت موسی بن جعفر به خاک سپرده شد و روح «سعید» محدثان با زمزمه «عاش سعیدا و مات سعیدا» به ملکوت اعلی پر کشید. از آن پس جسم مطهرش با کتابها و نوشتههایش جاودانه شد و روزی که پس از هشت قرن تعمیرگران صحن مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیه) با پیکر سالم و سیمای نورانیش رو به رو شدند چیزی جز این منزلت را برای او تصور نکردند که باید جسم مطهرش چون روح شاهد و ناظرش بر حوزه فقاهت اهلبیت(علیهالسلام) تا قیام قیامت سالم بماند. سید شهابالدین مرعشی نجفی ـ رحمه الله ـ به پاس خدمات او، سنگ قبری بلند و به یاد ماندنی را بر فرازش به یادگار نهاد تا زائران حرم فاطمه معصومه (سلام الله علیه) در ابتدای ورود وخروج از صحن مبارکش چشمانشان به قبر این فرزانه بزرگ روشن شود.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ الثقات العیون فی سادس القرون، آقا بزرگ تهرانی، ص 103.
- ↑ همان، ص 124، امل الآمل، و عامل، ج 2، ص 125؛ اعیان الشیعه، سید محسن امین عاملی، ج 7، ص 260.
- ↑ ریاض العلماء، میرزا عبدالله افندی، ج 2، ص 435.
- ↑ الثقات العیون فی سادس القرون، ص 15، 62، 66، 82، 99، 135، 158، 178، 196، 240، 242، 250، 274، 276، 288، 297، 299، 302، 332، 333؛ ریاض العلماء، ج 5، ص 62؛ الغدیر، علامه امینی، ج 5، ص 381.
- ↑ شرح زندگانی این مفسر بزرگ را در كتاب شیخ طبرسی (از مجموعه دیدار با ابرار) نوشته محمد باقر پورامینی مطالعه كنید.
- ↑ الغدیر، ج 5، ص 380، روضات الجنات، میرزا محمد باقر خوانساری، ج 4، ص 7.
- ↑ الثقات العیون فی سادس القرون، ص 13، 75، 192، 206، 254.
- ↑ معالم العلماء، ابن شهر آشوب، ص 55.
- ↑ الذریعة، آقا بزرگ تهراني، ج 2، ص 303؛ ج 4، ص 301؛ ج 7، ص 220؛ ج 13، ص 56؛ ج 18، ص 280؛ ج 24، ص 14.
- ↑ رياض العلماء، ج 2، ص 424 و 425؛ الذریعة، ج 4، ص 502؛ ج 5، ص 277.
- ↑ معالم العلماء، ص 55.
- ↑ الذریعة، ج 21، ص 13.
- ↑ الذریعة، ج 4، ص 228، ج 13، ص 372، ج 16، ص 50.