سیدهاشم بحرانی
سید هاشم بحرانی (متولد 1019 شمسی و متوفای سال ۱۰۷۴ یا ۱۰۷۶ شمسی)، از فقها و مفسرین بزرگ شیعه در دوران صفویه و اهل بحرین میباشد. کتاب تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن از آثار برجستۀ به جای مانده از ایشان است.
زندگینامه
ولادت و خاندان
سید هاشم در خانوادهای روحانی و اهل علم در نیمۀ اول قرن یازدهم هجری در قریۀ «کتکتان» (قریهای از توابع «توبلی»، محلی است فوقالعاده خرم و سرسبز، دارای آبهای فراوان و محصولات زیاد، فاصله آن تا شهر توبلی حدود چهار کیلومتر است) که پایتخت و قطب علمی و سیاسی آن زمان بحرین بود، چشم به جهان گشود. تاریخ تولد سید به طور دقیق در دست نیست. میتوان با مقایسه سن او با معاصرانش، تاریخ تقریبی تولد وی را به دست آورد. بنا به قرائن موجود میتوان ولادت ایشان را بین سالهای ١٠٣٠ تا ١٠٤٠ دانست، چنان که تاریخ تولّد معاصران ایشان، مانند علامه مجلسی ١٠٣٧ و شیخ حر عاملی ١٠٣٣ نیز بین سالهای ١٠٣٠ تا ١٠٤٠ واقع شده است. این ابهام شاید به موجب شدت پارسایی سید به وجود آمده باشد که از نوشتن شرح حال خود بسیار پرهیز میکرد و دیگران را نیز از نوشتن دراینباره باز میداشت.
علامه بحرانی از خانوادۀ علم، شرافت، بزرگی و از فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها است. نامش سیّد هاشم، فرزند سید سلیمان حسینی بحرانی و معروف به علامه است. سیّد بحرانی از نوادگان سید مرتضی علم الهدی است که نسب سید مرتضی با پنج واسطه به موسی بن جعفر (کاظم) علیهالسلام میرسد. همسرش، دختر شیخ علی فرزند شیخ عبدالله بن شیخ حسین بن علی کنیار بود.
تحصیلات
او عشق به علم و معرفت را از اجداد طاهرینش به ارث برده بود. زادگاهش اگرچه یکی از پایگاههای مهم علمی تشیع محسوب میشد، اما عطش او را برای فراگرفتن معارف الهی فرو نمینشاند، از این رو پس از مدتی تحصیل و تدریس در بحرین، برای کسب مدارج علمی و استفاده از فیض قدسی بارگاه ملکوتی جد بزرگوارش، راهی نجف اشرف شد، و سالها در محضر استادان بزرگوار آن دیار مقدس، همچون فقیه محدث و لغوی معروف «طُریحی» و دیگر رادمردان آن سامان کسب فیض نمود و به رتبۀ عالی اجتهاد نایل گردید و خود زعیم و مرجع دینی و گشایش گر مشکلات و معضلات مردم گردید، اما قلب مشتاق و بی قرارش وی را از فراگیری علم در کتابها به گردشهای علمی روانه میساخت و رنج سفرهای تحقیقی را بر وی هموار میکرد.
او به دنبال گمشدۀ خود زمانی در مشهد رضوی یافت شده و گاهی در شیراز و دورانی را در سرزمین مقدس نجف گذرانده است. سال ورود سید بحرانی به نجف اشرف و همچنین مدت اقامت او در آن جا به طور مشخص معلوم نیست، اما به یقین در سال ١٠٦٣ در نجف اشرف به محضر شیخ طُریحی وارد گشته و از او کسب علم و اخذ اجازه نموده است. همچنین سال خروج وی از نجف و این که آیا در مراکز علمی دیگر تشیع نیز به تحصیل اشتغال داشته، معلوم نیست، اگرچه به مشهد رضوی و شیراز و احتمالاً بعضی از شهرهای دیگر سفرها کردهاست، ولی به هر دلیل سید پس از نیل به مراتب عالی اجتهاد و تبحر کامل در علوم زمان خویش به زادگاهش بحرین بازگشته و به تبلیغ و ارشاد و ترویج علوم اهل بیت پرداخته است و سپس در مقام مرجعیت تمامی نواحی بحرین، ریاست دینی آن جا را به عهده داشته و از نظر علم و عمل به مرتبهای میرسد که وقتی کسی در آن زمان میگفت: علاّمه یا علاّمه بحرین، شخصی غیر از سیّد هاشم بحرانی به ذهن نمیآمد.
استادان
سیدهاشم بحرانی، از محضر استادان گرانقدری کسب فیض نمود که مهمترین آنها عبارتند از:
شیخ فخرالدین طریحی نجفی؛
سید عبدالعظیم بن عباس استر آبادی.
شاگردان
ایشان شاگردان بسیاری داشتند، برخی از شاگردان ایشان عبارتند از:
شیخ حر عاملی؛
محمود بن عبدالسلام مَعنی بحرانی؛
علی بن عبدالله بن راشد مَقابی بحرانی؛
سلیمان بن عبدالله ستراوی ماحوزی؛
محمدعطار بغدادی؛
هیکل بن عبدعلی اسدی جزایری؛
شیخ حسن بحرانی را نام بردهاند.
آثار
از تألیفات سیدهاشم بحرانی، آنچه از سوی علما ثبت گردیده، حدود ٧٥ عنوان است که بسیاری از آنها خود بیش از چند مجلّد است. البته تعدادی از آثار نیز در زمان خود ایشان از بین رفته است. برخی از تألیفات با برکت علّامه بزرگوار سیّد هاشم بحرانی از قرار زیر است:
١- البرهان فی تفسیر القرآن؛
٢- اللوامع النورانیة فی اسماء علی و اهل بیته القرآنیة؛
٣- الحجة فیما نزل فی القائم الحجة؛
٤- نورالانوار فی تفسیر قرآن؛
٥- الهادی و مصباح النادی؛
٦- الهدایة القرآنیة الی الولایة و الامامیة؛
٧- اصول و اعتقادات؛
٨- حقیقة الایمان المبثوت علی الجوارح و احادیث التوحید و النبوة و الامامة؛
٩- نهایة الاکمال فیما یتم به تقبل الاعمال؛
١٠- مصباح الانوار و انوار الابصار فی بیان معجزات نبی المختار؛
١١- اثبات الوصیة؛
١٢- احتجاج المخالفین علی امامة علی بن ابیطالب امیر المومنین علیهالسلام؛
١٣- الانصاف فی النص علی الائمة الاثنی عشر من آل محمد الاشرف؛
١٤- ایضاح المسترشدین و ... .
وفات
او دد روزهای واپسین حیات به درخواست تنی چند از عالمان بحرین و شاگردانش تألیف کتابی در فضایل امیرمؤمنان (علیهالسلام) را آغاز کرد. وی کتاب «تفضیل علی (علیهالسلام) علی الأنبیاء اولی العزم» را همان گونه که در بستر مریضی آرمیده بود و به علّت ضعف، قدرت حرکت و نوشتن نداشت، با حافظه قوی، فزونی اندوختهها و تسلّط بر اخبار و احادیث، مطالب را املا میکرد و شاگردان مینوشتند. چهارده روز بدین صورت گذشت و او املا میفرمود و طلاب و شاگردان مینوشتند، تا این که کتاب به پایان رسید و یکی دو روز بعد از اتمام کتاب بیشتر حیات نداشت. سرانجام این عالم برجستۀ تاریخ تشیع و مجاهد خستگی ناپذیر دفاع از حریم قرآن و عترت، در سال ١١٠٧ در بحرین، در قریه نعیم، چشم از جهان فروبست. جسد مبارکش را با تجلیل تمام به قریۀ توبلی منتقل و در مقبره ماتینی در مجاور مسجد معروف محل دفن کردند. آرامگاه او در آنجا به یک زیارتگاه مشهور بدل شدهاست.