قاضی حسین احمد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۵۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = قاضی حسین احمد | |||
| تصویر = قاضی حسین احمد.jpg | |||
| نام = قاضی حسین احمد | |||
| نامهای دیگر = | |||
| سال تولد = 1938 م | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = پیشاور، [[پاکستان]] | |||
| سال درگذشت = 2013 م | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = | |||
| استادان = | |||
| شاگردان = | |||
| دین = [[اسلام]] | |||
| مذهب = [[اهل سنت]] | |||
| آثار = | |||
| فعالیتها = {{فهرست جعبه افقی |رهبر [[جماعت اسلامی پاکستان]] از سال 1987 م تا 2009 م | نماینده مجلس از سال 1985 م تا 2007 م}} | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
'''قاضی حسین احمد''' عالم و سیاستمدار برجسته [[پاکستان|پاکستانی]] است. او سومین رهبر [[جماعت اسلامی پاکستان]] از سال 1989م تا 2009م، بود. وی نقش اساسی در وحدت بین مسلمانان ایفا کرد. در زمان رهبری او پیشرفت سیاسی بسیار زیادی برای حزب جماعت اسلامی ایجاد شد. <ref>[https://ur.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D8%B6%DB%8C_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF برگرفته از ویکی پدیای اردو]</ref>. | |||
== زندگینامه == | |||
'''قاضی حسین احمد''' سال 1938م در روستای '''کاکا صاحب''' از توابع منطقه '''زیارت''' در شهرستان '''نوشهره''' نزدیک '''پیشاور''' به دنیا آمد. پدرش '''قاضی محمد عبدالرب'''، یکی از علما و سیاستمداران برجسته شبه قاره [[هند]] بود که به عنوان نماینده [[مسلمانان]] در ایالت سرحد سابق، '''خیبر پختونخواه''' فعلی، انتخاب شد.<br> | |||
[[ | او ده برادر و خواهر داشت و کوچکترین فرزند خانواده بود. تحصیلات دوران ابتدایی خود را در خانه نزد پدرش گذراند و سپس در دانشگاه علوم اسلامی پیشاور ادامه تحصیل داد و با نمرات عالی فارغالتحصیل شد.<br> | ||
وی بعد از اخذ مدرک کارشناسی در رشته علوم اسلامی، رشته جغرافیا را برای ادامه تحصیلاتش در پیشاور انتخاب کرد و در این رشته مدرک فوق لیسانس را از دانشگاه پیشاور دریافت نمود. | |||
''''' | و در مقام «دانشیار» به مدت 3 سال در آنجا تدریس کرد<ref>[https://www.dawnnews.tv/news/1049982 برگرفته از سایت اردو زبان دان نیور]</ref>. | ||
== فعالیتهای سیاسی == | |||
=== عضویت در جماعت اسلامی پاکستان === | |||
برادران او عتیقالرحمن و عطا الرحمن از اعضای جماعت اسلامی پاکستان بودند. او نخست عضو [[جمعیت طالبان پاکستان]] شده بود و در سال 1970م به عضویت رسمی جماعت اسلامی پاکستان درآمد. | |||
==== رهبری حزب جماعت اسلامی ==== | |||
او به سبب تواناییهای فوقالعادهای که داشت، ابتدا به عنوان معاون جماعت اسلامی انتخاب گردید و سرانجام در سال 1987م به رهبری حزب برگزیده شد و به عنوان سومین '''امیر جماعت اسلامی''' به فعالیت خود ادامه داد. | |||
وی برای کمک به جماعت اسلامی و امرار معاش، همزمان به بعضی امور بازرگانی پرداخت؛ ولی این کار وی را از اداره امور جماعت اسلامی باز نداشت، تا اینکه در سال 2009م، به علت مشکلات جسمانی از رهبری جماعت کنارهگیری کرد و به عنوان عضو شورای مرکزی حزب در زمینه های مختلفی به کار خود در استمرار و تحقق اهداف جماعت ادامه داد. | |||
=== نماینده حزب و مردم در مجلس پاکستان === | |||
او در سال 1985 به مدت شش سال به عضویت مجلس سنا انتخاب شد و در سال 1992م مجددا انتخاب شد، اما بعدا در اعتراض به سیاستهای دولت از سنا استعفا داد. | |||
در انتخابات عمومی سال 2002م، وی از دو حوزه انتخابیه به عضویت مجلس شورای ملی انتخاب شد. | |||
پس از درگذشت [[احمد نورانی]]، وی به عنوان '''رئیس مجلس جامع الامل''' (MMA) که اتحاد همه احزاب مذهبی است، انتخاب شد. او همچنین پس از تصویب لایحه حقوق زنان پیشنهاد استعفا از مجالس را داده بود، اما فضلالرحمن که رئیس [[جمعیت علمای اسلام پاکستان]] بود با پیشنهاد او موافقت نکرد. پس از حادثه [[مسجد لعل]] در جولای 2007م در اعتراض به سیاستهای دولت وقت [[بی=نظیر بوتو|بینظیر بوتو]] '''قاضی حسین احمد''' استعفای خود را از مجلس شورای ملی اعلام کرد <ref>همان</ref>. | |||
=== کنارهگیری از رهبری جماعت اسلامی === | |||
<br> | او بعد از کنارهگیری از مجلس تمام وقت خود را معطوف به جماعت اسلامی کرده بود. زیرا به اعتقاد او جماعت اسلامی پاکستان بیش از دوهزار مؤسسه فرهنگی و علمی از مدارس ابتدایی تا دانشکده داشت که چهلهزار دانشآموز و دانشجو در آنها تحصیل میکردند و رسیدگی به امور آنها به فردی فعال و تمام وقت نیاز داشت.<br> | ||
او به خاطر بیماری در سال 2009م از سمت امیری جماعت اسلامی استعفا داد و انتخابات تعیین رهبری در داخل جماعت، طبق آییننامه مصوبه شورای جماعت، برگزار گردید و [[سیدمنور حسن|سید منور حسن]] به عنوان امیر جدید جماعت اسلامی، انتخاب گردید. در واقع او، پس از [[سید ابوالاعلی مودودی]] و [[میان طفیل محمد]]، سومین امیر منتخب جماعت اسلامی پاکستان بود و پس از استعفا نیز همچنان مشاور عالی سازمان باقی ماند و او به مدت ۴۲ سال در شورای مرکزی جماعت اسلامی مشغول به فعالیت بود <ref>[https://rahyafteha.ir/13117/%D9%82%D8%A7%D8%B6%D9%8A-%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%9B-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%AF%D9%8A-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%8C-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D9%88-%D8%AA%D9%82%D8%B1%D9%8A%D8%A8/ برگرفته از سایت رها یافتگان]</ref>. | |||
< | == نقش او در وحدت مسلمین جهان و جنگ ایران و عراق == | ||
</ | [[پرونده:سید هادی خسرو شاهی و قاضی حسین احمد.jpg|250px|بندانگشتی|سید هادی خسرو شاهی و قاضی حسین احمد]] | ||
[[سید هادی خسروشاهی|سید هادی خسرو شاهی]] درباره نقش '''قاضی حسین احمد''' در وحدت مسلمین چنین میگوید: در سال 1366 ه. ش به هنگام اقامت در [[ایتالیا]] (واتیکان)، برادر اخوانی قدیمی دکتر [[ابراهیم صلاح]] از برن [[سوئیس]] تلفن کرد که فرزند ارشد مرحوم [[عبدالوهاب عزام]]، شخصیت معروف مصری و عضو مؤسس [[دارالتقریب قاهره]] مقیم لندن و دبیر المجلس الاسلامی از شما دعوت کرده که سفری به لندن داشته باشید تا درباره امر مهمی به مشورت بپردازد.<br> | |||
طبق قرار با دکتر صلاح یک هفته بعد، به لندن رفتم و در دیدار و مذاکره مشروحی با [[سالم عزام]] در منزل وی در منطقه (Grosvenor Crescent) و با حضور دکتر ابراهیم صلاح تصمیم گرفته شد که برای متوقف ساختن آتش جنگ تجاوزکارانه [[عراق]] بر ضد [[ایران]] کنفرانسی در سطح رهبران حرکتهای اسلامی همه بلاد اسلامی بدون دخالت دولتها تشکیل گردد و را حل پایان دادن به جنگ و ریخته شدن خون مردم مسلمان از سوی نمایندگان ملتها مطرح گردد. | |||
نظر آنها این بود که کنفرانس در '''ژنو''' تشکیل گردد اما بنده پیشنهاد کردم که بهتر است در یک کشور اسلامی منعقد شود تا از نفوذ احتمالی غربیها دور باشد و از سوی دیگر اخذ ویزا هم برای همگان آسان باشد. | |||
مدتی گذشت و برادران تاریخ و محل اجلاس را که '''اسلام آباد''' پاکستان بود اطلاع دادند و اینجانب که پیشنهاد کرده بودم [[آیت الله جنتی|آیتالله جنتی]] و [[محمدعلی تسخیری|آیت الله تسخیری]] هم حتماً در آن اجلاس حضور یابند همراه آن دو بزرگوار در اجلاس حضور یافتم. در آن اجلاس اکثریت قریب به اتفاق رهبران حرکتهای اسلامی حضور یافته بودند که از جمله آنان افراد زیر بود: مرحوم [[نجم الدین اربکان|نجم الدین اربکان]] (رئیس حزب رفاه)، شیخ [[عمر عبدالرحمن]] (مفتی جهادیون مصر)، شیخ [[حامد ابوالنصر]] (مرشد اخوان المسلمین)، [[عدنان سعدالدین]] (از رهبری اخوان سوریه)، شیخ [[سعید شعبان]] (حرکت اسلامی توحید [[لبنان]])، [[برهان الدین ربانی|برهان الدین ربانی]] (رئیس جمعیت اسلامی [[افغانستان]]) به همراه تقریباً همه رهبران جهادی افغان، و دهها شخصیت برجسته دیگر از همه بلاد بودند. | |||
نتیجه نهایی این کنفرانس آن بود که برای اولین بار برادران اسلامی رسما در قطعنامه پایانی اعلام داشتند که آغازگر جنگ عراق بوده و باید خسارتهای وارده بر ایران را پس از توقف فوری تجاوز جبران شود. آنچه در این اجلاس قابل توجه بود نقش اساسی مرحوم '''قاضی حسین احمد''' در جمع کلمه رهبران حرکتها و ایجاد عملی وحدت بین مسلمین بود. | |||
گردآوری همه رهبران حرکتهای اسلامی از سراسر جهان امر آسانی نبود. | |||
گرچه طراح اصلی برگزاری اجلاس برادران [[مصر|مصری]] با همکاری برادران ایرانی بودند ولی کارگردان صحنه '''مرحوم قاضی حسین''' بود و البته برای حفظ احترام ژنرال [[ضیاءالحق]] رئیسجمهوری وقت پاکستان هم در جلسه حضور یافت و با همه علما و رهبران اسلامی ملاقات نمود. ولی همین دیدارها هم توسط مرحوم '''قاضی حسین''' برنامه ریزی شده بود تا از بروز هرگونه مشکلی از سوی دولت متمایل به غرب جلوگیری کند. | |||
بیتردید '''قاضی حسین''' با مدیریت ویژه خود و به عنوان نماینده جماعت اسلامی پاکستان در موفقیت این اجلاس نقش ارزندهای به عهده داشت و در واقع خیلی تاثیرگذار بود و بیشک پاداش او عندالله محفوظ است. | |||
نکته جالبی که در حاشیه این اجلاس اتفاق افتاد این بود که هیات ایرانی به ریاست آیتالله جنتی وقتی وارد اسلام آباد شد استقبال کننده اصلی مرحوم '''قاضی حسین''' بود. ایشان در میان اعضای هیات نخست به سراغ من آمد و معانقه و مصافحه انجام شد که من گفتم: رئیس هیات آیتالله جنتی هستند و او با احترام به سراغ ایشان رفت. آیت الله جنتی از نامبرده پرسید: شما از کی با آقای خسروشاهی آشنا هستید؟ گفت: حدود بیست سال قبل از طرف جماعت اسلامی به ایران آمدم و برای آشنایی با [[حوزه علمیه قم]] و کتابخانهها و منشورات آن به [[قم]] رفتم.<br> | |||
نامه ای از مدیر دایره عربی جماعت به ایشان داشتم که آن را ایصال کردم و بعد از ایشان خواستم یک میهمانخانه ارزان قیمت معرفی کنند و ایشان در دفتر مجله مکتب اسلام مشغول بود گفت اجازه بدهید کارم تمام شود تا میهمانخانه ارزانی را به شما نشان دهم و پس از صرف چای، همراهشان سوار درشکه شدیم و ایشان مرا به منزل خودشان برد و گفت: میهمانخانه ارزان و طلبهای ورود شما را خیر مقدم میگوید! همین صفا و صمیمیت مرا جذب کرد و مرید ایشان شدم. سپس به شوخی گفت: من از همان تاریخ با ایشان بیعت کردهام! البته این بیانات در حضور آیت الله جنتی و آیت الله تسخیری، نشان دهنده صدق و صفا و صمیمیت خود قاضی حسین بود<ref>[http://www.khosroshahi.org برگرفته از سایت سیدهادی خسرو شاهی]</ref>. | |||
== ایجاد وحدت == | |||
او در دوران حکومت '''داوودخان''' در افغانستان، گروه بسیاری از اعضای سازمانهای اسلامی و جوانان مسلمان افغانستان را که به پاکستان فرار کرده بودند مورد حمایت قرار داد و در اداره امور آنان نقش کلیدی ایفا کرد و در مبارزات مسلحانه گروههای اسلامی در افغانستان به یاری همه آنان شتافت و البته برخی او را متهم ساختند که او گروه [[گلبدین حکمتیار]] را کمک میکند.<br> | |||
ولی او میگفت: برای ما جهاد بر ضد دشمن اشغالگر اصل بود و در این راه به همه برادران به ویژه احزابی چون حزب اسلامی جمعیت اسلامی و اتحاد اسلامی کمک و یاری میرساندیم و سپس برای جلوگیری از جنگ داخلی بین مجاهدان تلاش بی وقفهای انجام دادیم. او در این مورد در بحرانیترین شرایط علیرغم همه خطرات چندین بار به ایالات مختلف افغانستان سفر کرد و برای آشتی برادران جهادی اقدام نمود.<br> | |||
او به علت نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران و یا همکاری با حکومت ژنرال ضیاءالحق به خیانت متهم گردید و گروه افراطی طالبان پاکستان همواره او را شخصی غیرمطلوب نامیدند که میبایست از بین برده میشد و یک بار هم برای ترورش اقدام کردند که ناموفق بود؛ ولی '''حکیم الله محسود'''، از فرماندهان طالبان پاکستان همچنان به شدت از او انتقاد میکرد.<br> | |||
شاید یکی از علل اصلی مخالفت گروههای تندرو پاکستان با وی علاوه بر نزدیکی مواضع او به دیدگاههای نظام اسلامی ایران مخالفت جدی وی با تعصبات قومی و مذهبی بود. او در واقع دشمن سرسخت خشونتهای مذهبی و ایجاد فتنه بین [[شیعه]] و [[سنی]] بود و از اختلاف افکنان بین پیروان مذاهب اسلامی سخت انتقاد میکرد.<br> | |||
بدین ترتیب قاضی حسین چه در دوران رهبری و چه در دوران پس از استعفا همچنان و همواره در استمرار راه مبارزه منطقی سیدابوالاعلی مودودی فردی کوشا و فعال بود و در واقع به عنوان نماینده اسلام معتدل نه تنها در پاکستان بلکه در کشورهای همجوار نیز تأثیرگذار بود و در سطح فراملی به عنوان نماینده مردم پاکستان پیشتاز حمایت از حرکتهای اسلامی و مبارزات مسلحانه برضد اشغالگران در هند و افغانستان و فلسطین شناخته میشد<ref>همان</ref>. | |||
== نظر اندیشمندان درباره او == | |||
'''علی الدین ترابی''' در روزنامه دیلی پاکستان درباره شخصیت او چنین میگوید: شخصیت '''قاضی حسین احمد''' یک شخصیت همهجانبه بود و منظور ما از شخصیت همهجانبه این است که در هر جنبه از شخصیت او یک شخصیت کامل وجود داشت. قاضی حسین احمد به مدت 22 سال امیر جماعت اسلامی پاکستان بود. در این دورهای که به جماعت اسلامی پیوست تصور عمومی این بود که جماعت اسلامی فقط گروهی از طبقه متوسط و تحصیلکرده بودند. ولی جنبشی را ایجاد کردند که دعوت آن برای مردم عادی به همان اندازه که برای طبقه تحصیل کرده، مؤثر بود. | |||
او شکاف را با احزاب دیگر به ویژه احزاب مذهبی پر کرد و اتحاد '''الامت علی الکتاب و السنه''' را شعار خود قرار داد. تا اینکه نماد وحدت امت شدند. نقش تاریخی او به عنوان حامی جهاد در افغانستان و حامی جهاد در کشمیر حتی از سوی بدترین مخالفان غیر قابل کتمان است. او در زندگی دعوتی و جهادی خود، همراه با [[قرآن]] و [[سنت]] از فقه اقبال راهنمایی کامل میکرد. وی در میان رهبران جنبشهای جهانی اسلامی نیز جایگاه برجستهای داشت<ref>[https://dailypakistan.com.pk/21-Jan-2013/33139 برگرفته از سایت اردو زبان روزنامه دیلی پاکستان]</ref>. | |||
< | '''سید هادی خسرو شاهی''' درباره شخصیت او چنین میگوید: قاضی حسین احمد که فعالیتش را از یک تشکل سیاسی مذهبی ریشهدار و بینالمللی اسلامی آغاز کرد و تا چند دهه ادامه داد به درستی در سالهای پایانی عمر خود دغدغه اصلیاش یکپارچگی و همگرایی [[مسلمانان]] بود. در واقع او تمامی مساعی خویش را صرف [[وحدت امت اسلامی]] نمود و با تندروی، افراطیگری و تحجر که عامل اصلی انشقاق مسلمین است مخالف بود.<br> | ||
[[ | وی علاوه بر آرا و نظریات سیاسی منطقهای، ایدههای سیاسی و روابط بینالمللی سازندهای نیز داشت. همواره به حمایت از آرمان [[فلسطین]] تأکید میکرد و نسبت به اهداف مخرب [[آمریکا]] در منطقه نگران بود. لذا در یکی از مواضع خود تصریح میکند: پیش از آنکه آمریکا کشورهای پاکستان، [[چین]] و ایران را قربانی منافع اقتصادی و سیاسی خود سازد، باید این کشورها به صورت یک بلوک قدرت منطقهای در مقابل سیاستهای آمریکا ایستادگی کنند.<br> | ||
به باور او آمریکا در افغانستان نیز اهداف شوم اقتصادی، نظامی و سیاسی را پیگیری میکند. لذا حاضر نخواهد شد افغانستان را رها کند. او در موضوع رفتارهای اعتقادی و سیاسی مسلمانان بر نکات و محورهای حساس و تعیین کننده تاکید میکرد. به باور وی مسلمانان به جای اینکه روحیه شهادتطلبی را علیه یکدیگر استفاده کنند، باید علیه دشمنان استفاده کنند. ازاین منظر او اصرار داشت که تبلیغ مذهب و فرقه بر هیچ مسلمانی جایز نیست، بلکه تبلیغ بندگی خداوند و توحید لازم و واجب است و میگفت: مشترکات ما بسیار بیشتر از تفاوتهاست و دشمن نیز منتظر است تا از کوچکترین اختلاف برای ضربه زدن به مسلمانان بهره گیرد. در واقع او به شدت از گروههای تندرو و تکفیری انتقاد میکرد و روش آنان را مخالف مبانی اسلامی میدانست.<br> | |||
با اعلام رسمی این مواضع روشنگرانه بود که قاضی حسین احمد، در آخر آبان 1391 ه. ش در مناطق شمال غربی پاکستان مورد حمله انتحاری قرار گرفت اما جان سالم به در برد. از منظر سیاسی این گونه ترورها غالباً با اهداف چندجانبه انجام میشود و در آن عمدتاً افرادی مورد حمله قرار میگیرند که در بسیج مردمی و ایجاد جریانهای عمومی نقش مؤثری دارند. | |||
ماهیت فراگیر عملکرد قاضی حسین در تأکید و ترویج ارزشها و اصول مشترک اسلامی، وی را به به یک شخصیت مذهبی و سیاسی فراگروهی و فراملی تبدیل کرداز این رو او به عنوان یک فرد بانفوذ و مقبول خواص و عوام در اغلب کشورهای اسلامی شناخته میشد<ref>[https://rahyafteha.ir/13117/%D9%82%D8%A7%D8%B6%D9%8A-%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%9B-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%AF%D9%8A-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%8C-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D9%88-%D8%AA%D9%82%D8%B1%D9%8A%D8%A8/ برگرفته از سایت رها یافتگان]</ref>. | |||
== همکاری با مجمع جهانی تقریب در بیداری اسلامی == | |||
او به عنوان یکی از صاحبنظران برجسته اسلامی علاوه بر عضویت در [[مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی|مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی]]، درباره پدیدههای اسلام سیاسی معاصر یعنی بیداری اسلامی، آرا و نظرات قابل تأملی ارائه کرده است. از نظر وی بیداری اسلامی، استمرار داشته و نتایج مطلوبی در این راستا به دست خواهد آمد؛ لذا میتوان آن را یک فرایند تدریجی و پرثمر تلقی کرد.<br> | |||
در مورد ساختارسازی و نظامسازی برآمده از بیداری اسلامی، نیز ایدههای او میتواند راهگشا باشد. وی با رد اندیشههای سکولار، ایجاد حکومت اسلامی را سنت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)]](صلی الله علیه وآله) میدانست و موفقیت مسلمانان را مستلزم پیمودن راه آن حضرت در ایجاد نظام حکومتی میدانست و در همین جهت در کنفرانس بزرگ بیداری اسلامی در ایران شرکت نمود و سخنرانی کرد و به عضویت مجمع بیداری اسلامی درآمد و در برخی اظهارات خود بیداری امت اسلامی را تنها راه حل مشکلات جهان اسلام نامید و معتقد بود بیداری اسلامی امروز اشتراکات فرقههای گوناگون اسلامی را به هم نزدیک کرده که این خود فرصتی تاریخی برای حل مشکلات میان مسلمانان است.<br> | |||
او به منظور تثبیت و نهادینه کردن دستاوردهای بیداری اسلامی، بر نهادسازی مردمی اهتمام وافری داشت. در این راستا پیشنهاد کرد یک شورای راهبردی مستقل بدون تکیه بر دولتها ایجاد شود. و پس از تاسیس دبیرخانه دائمی بیداری اسلامی در تهران، به عضویت آن درآمد و به عنوان عضو اصلی و برجسته شورای مرکزی مجمع جهانی بیداری اسلامی محسوب گردید.<br> | |||
وی به منظور تحکیم و عینیت بخشیدن به آرای برجسته خود، آنها را در قالب نهادها و تشکلهای مردمی و فراگیر سازماندهی نمود و در این مسیر در پاکستان تشکیلاتی را پی ریخت که بر اساسش مذاهب اسلامی در آن گردهم میآیند و نظرات خود را بیان میکنند زیرا وی این امر را برای ایجاد وحدت حداکثری میان مسلمانان و پرهیز از تفرقه و فرقهگرایی مهم میدانست. برای تحقق این مهم طی سالها تلاش در سال ۲۰۰۲م نسبت به تشکیل [[مجلس وحدت متحده عمل]] متشکل از احزاب مذهبی مختلف [[شیعه]] و سنی اهتمام ورزید و در آخرین سال عمرش، بیش از ۳۰ حزب و گروه مذهی میانهرو پاکستان را در دوم خرداد 1391 ه. ش در جلسهای که در اسلامآباد میان علمای شیعه و سنی برگزار شد گرد هم آورد و آنها موافقت خود را برای ایجاد '''شورای همبستگی ملی''' اعلام کردند و قاضی حسین احمد را به عنوان رئیس این شورا انتخاب کردند.<br> | |||
شورای همبستگی ملی با اساسنامه ۲۲ بندی کار خود را شروع کرد که برقراری نظام اسلامی در کشور نیز از اهداف ذکر شده در این اساسنامه میباشد. اهداف این شورا پایان دادن به خشونتهای فرقهای و کاهش دشمنی و عداوت در میان اجتماعات گوناگون در این کشور عنوان شده است <ref>همان</ref>. | |||
</ | |||
== درگذشت == | |||
دو پسر و دو دختر و همسر او وابسته به جماعت اسلامی هستند. وی در زمان امیر جماعت اسلامی در یک آپارتمان دو اتاقه در منصوره زندگی میکرد. او علاوه بر زبان مادری خود پشتو به زبانهای اردو، انگلیسی، [[عربی]] و [[فارسی]] تسلط کامل داشت. وی از علاقهمندان به [[اقبال لاهوری]] بود و بیشتر سخنان شاعر مشرقزمین را به زبانهای [[فارسی]] و [[اردو]] حفظ بود.<br> | |||
'''قاضی حسین احمد''' در 15 دی ماه1392ه. ش (2013م)، بر اثر سکته قلبی در اسلامآباد درگذشت و در زادگاهش به خاک سپرده شد <ref>[https://urdu.geo.tv/latest/239718 برگرفته از سایت اردو زبان جیو نیوز]</ref>. | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
= | == پیوند به بیرون == | ||
# [http://zahidrashdi.org/257 در مدح قاضی احمد حسین] | |||
# [https://www.minhaj.org/urdu/tid/3910/%D9%82%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-(%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86)-%DA%A9%D8%A7-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%DA%88%D8%A7%DA%A9%D9%B9%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B7%D8%A7%DB%81%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DB%92-%D8%AA%D8%A8%D8%B5%D8%B1%DB%81.html قاضی حسین از منهاج القرآن دیدار کرد.] | |||
# [https://jang.com.pk/news/867207 قاضی حسین احمد در نگاه فضل الرحمن] | |||
# [https://dailypakistan.com.pk/04-Jan-2022/1385990 مجاهد ملت قاضی احمد حسین] | |||
# [https://www.farsnews.ir/news/13911017000079/-%D9%82%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C قاضی احمد حسین درگذشت] | |||
{{علمای پاکستان}} | |||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده:عالمان]] | |||
[[رده:عالمان اهل سنت]] | |||
[[رده:شخصیتها]] | |||
[[رده:پاکستان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۵۴
قاضی حسین احمد | |
---|---|
نام کامل | قاضی حسین احمد |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1938 م، ۱۳۱۶ ش، ۱۳۵۶ ق |
محل تولد | پیشاور، پاکستان |
سال درگذشت | 2013 م، ۱۳۹۱ ش، ۱۴۳۳ ق |
دین | اسلام، اهل سنت |
فعالیتها |
|
قاضی حسین احمد عالم و سیاستمدار برجسته پاکستانی است. او سومین رهبر جماعت اسلامی پاکستان از سال 1989م تا 2009م، بود. وی نقش اساسی در وحدت بین مسلمانان ایفا کرد. در زمان رهبری او پیشرفت سیاسی بسیار زیادی برای حزب جماعت اسلامی ایجاد شد. [۱].
زندگینامه
قاضی حسین احمد سال 1938م در روستای کاکا صاحب از توابع منطقه زیارت در شهرستان نوشهره نزدیک پیشاور به دنیا آمد. پدرش قاضی محمد عبدالرب، یکی از علما و سیاستمداران برجسته شبه قاره هند بود که به عنوان نماینده مسلمانان در ایالت سرحد سابق، خیبر پختونخواه فعلی، انتخاب شد.
او ده برادر و خواهر داشت و کوچکترین فرزند خانواده بود. تحصیلات دوران ابتدایی خود را در خانه نزد پدرش گذراند و سپس در دانشگاه علوم اسلامی پیشاور ادامه تحصیل داد و با نمرات عالی فارغالتحصیل شد.
وی بعد از اخذ مدرک کارشناسی در رشته علوم اسلامی، رشته جغرافیا را برای ادامه تحصیلاتش در پیشاور انتخاب کرد و در این رشته مدرک فوق لیسانس را از دانشگاه پیشاور دریافت نمود.
و در مقام «دانشیار» به مدت 3 سال در آنجا تدریس کرد[۲].
فعالیتهای سیاسی
عضویت در جماعت اسلامی پاکستان
برادران او عتیقالرحمن و عطا الرحمن از اعضای جماعت اسلامی پاکستان بودند. او نخست عضو جمعیت طالبان پاکستان شده بود و در سال 1970م به عضویت رسمی جماعت اسلامی پاکستان درآمد.
رهبری حزب جماعت اسلامی
او به سبب تواناییهای فوقالعادهای که داشت، ابتدا به عنوان معاون جماعت اسلامی انتخاب گردید و سرانجام در سال 1987م به رهبری حزب برگزیده شد و به عنوان سومین امیر جماعت اسلامی به فعالیت خود ادامه داد. وی برای کمک به جماعت اسلامی و امرار معاش، همزمان به بعضی امور بازرگانی پرداخت؛ ولی این کار وی را از اداره امور جماعت اسلامی باز نداشت، تا اینکه در سال 2009م، به علت مشکلات جسمانی از رهبری جماعت کنارهگیری کرد و به عنوان عضو شورای مرکزی حزب در زمینه های مختلفی به کار خود در استمرار و تحقق اهداف جماعت ادامه داد.
نماینده حزب و مردم در مجلس پاکستان
او در سال 1985 به مدت شش سال به عضویت مجلس سنا انتخاب شد و در سال 1992م مجددا انتخاب شد، اما بعدا در اعتراض به سیاستهای دولت از سنا استعفا داد. در انتخابات عمومی سال 2002م، وی از دو حوزه انتخابیه به عضویت مجلس شورای ملی انتخاب شد. پس از درگذشت احمد نورانی، وی به عنوان رئیس مجلس جامع الامل (MMA) که اتحاد همه احزاب مذهبی است، انتخاب شد. او همچنین پس از تصویب لایحه حقوق زنان پیشنهاد استعفا از مجالس را داده بود، اما فضلالرحمن که رئیس جمعیت علمای اسلام پاکستان بود با پیشنهاد او موافقت نکرد. پس از حادثه مسجد لعل در جولای 2007م در اعتراض به سیاستهای دولت وقت بینظیر بوتو قاضی حسین احمد استعفای خود را از مجلس شورای ملی اعلام کرد [۳].
کنارهگیری از رهبری جماعت اسلامی
او بعد از کنارهگیری از مجلس تمام وقت خود را معطوف به جماعت اسلامی کرده بود. زیرا به اعتقاد او جماعت اسلامی پاکستان بیش از دوهزار مؤسسه فرهنگی و علمی از مدارس ابتدایی تا دانشکده داشت که چهلهزار دانشآموز و دانشجو در آنها تحصیل میکردند و رسیدگی به امور آنها به فردی فعال و تمام وقت نیاز داشت.
او به خاطر بیماری در سال 2009م از سمت امیری جماعت اسلامی استعفا داد و انتخابات تعیین رهبری در داخل جماعت، طبق آییننامه مصوبه شورای جماعت، برگزار گردید و سید منور حسن به عنوان امیر جدید جماعت اسلامی، انتخاب گردید. در واقع او، پس از سید ابوالاعلی مودودی و میان طفیل محمد، سومین امیر منتخب جماعت اسلامی پاکستان بود و پس از استعفا نیز همچنان مشاور عالی سازمان باقی ماند و او به مدت ۴۲ سال در شورای مرکزی جماعت اسلامی مشغول به فعالیت بود [۴].
نقش او در وحدت مسلمین جهان و جنگ ایران و عراق
سید هادی خسرو شاهی درباره نقش قاضی حسین احمد در وحدت مسلمین چنین میگوید: در سال 1366 ه. ش به هنگام اقامت در ایتالیا (واتیکان)، برادر اخوانی قدیمی دکتر ابراهیم صلاح از برن سوئیس تلفن کرد که فرزند ارشد مرحوم عبدالوهاب عزام، شخصیت معروف مصری و عضو مؤسس دارالتقریب قاهره مقیم لندن و دبیر المجلس الاسلامی از شما دعوت کرده که سفری به لندن داشته باشید تا درباره امر مهمی به مشورت بپردازد.
طبق قرار با دکتر صلاح یک هفته بعد، به لندن رفتم و در دیدار و مذاکره مشروحی با سالم عزام در منزل وی در منطقه (Grosvenor Crescent) و با حضور دکتر ابراهیم صلاح تصمیم گرفته شد که برای متوقف ساختن آتش جنگ تجاوزکارانه عراق بر ضد ایران کنفرانسی در سطح رهبران حرکتهای اسلامی همه بلاد اسلامی بدون دخالت دولتها تشکیل گردد و را حل پایان دادن به جنگ و ریخته شدن خون مردم مسلمان از سوی نمایندگان ملتها مطرح گردد.
نظر آنها این بود که کنفرانس در ژنو تشکیل گردد اما بنده پیشنهاد کردم که بهتر است در یک کشور اسلامی منعقد شود تا از نفوذ احتمالی غربیها دور باشد و از سوی دیگر اخذ ویزا هم برای همگان آسان باشد.
مدتی گذشت و برادران تاریخ و محل اجلاس را که اسلام آباد پاکستان بود اطلاع دادند و اینجانب که پیشنهاد کرده بودم آیتالله جنتی و آیت الله تسخیری هم حتماً در آن اجلاس حضور یابند همراه آن دو بزرگوار در اجلاس حضور یافتم. در آن اجلاس اکثریت قریب به اتفاق رهبران حرکتهای اسلامی حضور یافته بودند که از جمله آنان افراد زیر بود: مرحوم نجم الدین اربکان (رئیس حزب رفاه)، شیخ عمر عبدالرحمن (مفتی جهادیون مصر)، شیخ حامد ابوالنصر (مرشد اخوان المسلمین)، عدنان سعدالدین (از رهبری اخوان سوریه)، شیخ سعید شعبان (حرکت اسلامی توحید لبنان)، برهان الدین ربانی (رئیس جمعیت اسلامی افغانستان) به همراه تقریباً همه رهبران جهادی افغان، و دهها شخصیت برجسته دیگر از همه بلاد بودند.
نتیجه نهایی این کنفرانس آن بود که برای اولین بار برادران اسلامی رسما در قطعنامه پایانی اعلام داشتند که آغازگر جنگ عراق بوده و باید خسارتهای وارده بر ایران را پس از توقف فوری تجاوز جبران شود. آنچه در این اجلاس قابل توجه بود نقش اساسی مرحوم قاضی حسین احمد در جمع کلمه رهبران حرکتها و ایجاد عملی وحدت بین مسلمین بود.
گردآوری همه رهبران حرکتهای اسلامی از سراسر جهان امر آسانی نبود.
گرچه طراح اصلی برگزاری اجلاس برادران مصری با همکاری برادران ایرانی بودند ولی کارگردان صحنه مرحوم قاضی حسین بود و البته برای حفظ احترام ژنرال ضیاءالحق رئیسجمهوری وقت پاکستان هم در جلسه حضور یافت و با همه علما و رهبران اسلامی ملاقات نمود. ولی همین دیدارها هم توسط مرحوم قاضی حسین برنامه ریزی شده بود تا از بروز هرگونه مشکلی از سوی دولت متمایل به غرب جلوگیری کند.
بیتردید قاضی حسین با مدیریت ویژه خود و به عنوان نماینده جماعت اسلامی پاکستان در موفقیت این اجلاس نقش ارزندهای به عهده داشت و در واقع خیلی تاثیرگذار بود و بیشک پاداش او عندالله محفوظ است.
نکته جالبی که در حاشیه این اجلاس اتفاق افتاد این بود که هیات ایرانی به ریاست آیتالله جنتی وقتی وارد اسلام آباد شد استقبال کننده اصلی مرحوم قاضی حسین بود. ایشان در میان اعضای هیات نخست به سراغ من آمد و معانقه و مصافحه انجام شد که من گفتم: رئیس هیات آیتالله جنتی هستند و او با احترام به سراغ ایشان رفت. آیت الله جنتی از نامبرده پرسید: شما از کی با آقای خسروشاهی آشنا هستید؟ گفت: حدود بیست سال قبل از طرف جماعت اسلامی به ایران آمدم و برای آشنایی با حوزه علمیه قم و کتابخانهها و منشورات آن به قم رفتم.
نامه ای از مدیر دایره عربی جماعت به ایشان داشتم که آن را ایصال کردم و بعد از ایشان خواستم یک میهمانخانه ارزان قیمت معرفی کنند و ایشان در دفتر مجله مکتب اسلام مشغول بود گفت اجازه بدهید کارم تمام شود تا میهمانخانه ارزانی را به شما نشان دهم و پس از صرف چای، همراهشان سوار درشکه شدیم و ایشان مرا به منزل خودشان برد و گفت: میهمانخانه ارزان و طلبهای ورود شما را خیر مقدم میگوید! همین صفا و صمیمیت مرا جذب کرد و مرید ایشان شدم. سپس به شوخی گفت: من از همان تاریخ با ایشان بیعت کردهام! البته این بیانات در حضور آیت الله جنتی و آیت الله تسخیری، نشان دهنده صدق و صفا و صمیمیت خود قاضی حسین بود[۵].
ایجاد وحدت
او در دوران حکومت داوودخان در افغانستان، گروه بسیاری از اعضای سازمانهای اسلامی و جوانان مسلمان افغانستان را که به پاکستان فرار کرده بودند مورد حمایت قرار داد و در اداره امور آنان نقش کلیدی ایفا کرد و در مبارزات مسلحانه گروههای اسلامی در افغانستان به یاری همه آنان شتافت و البته برخی او را متهم ساختند که او گروه گلبدین حکمتیار را کمک میکند.
ولی او میگفت: برای ما جهاد بر ضد دشمن اشغالگر اصل بود و در این راه به همه برادران به ویژه احزابی چون حزب اسلامی جمعیت اسلامی و اتحاد اسلامی کمک و یاری میرساندیم و سپس برای جلوگیری از جنگ داخلی بین مجاهدان تلاش بی وقفهای انجام دادیم. او در این مورد در بحرانیترین شرایط علیرغم همه خطرات چندین بار به ایالات مختلف افغانستان سفر کرد و برای آشتی برادران جهادی اقدام نمود.
او به علت نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران و یا همکاری با حکومت ژنرال ضیاءالحق به خیانت متهم گردید و گروه افراطی طالبان پاکستان همواره او را شخصی غیرمطلوب نامیدند که میبایست از بین برده میشد و یک بار هم برای ترورش اقدام کردند که ناموفق بود؛ ولی حکیم الله محسود، از فرماندهان طالبان پاکستان همچنان به شدت از او انتقاد میکرد.
شاید یکی از علل اصلی مخالفت گروههای تندرو پاکستان با وی علاوه بر نزدیکی مواضع او به دیدگاههای نظام اسلامی ایران مخالفت جدی وی با تعصبات قومی و مذهبی بود. او در واقع دشمن سرسخت خشونتهای مذهبی و ایجاد فتنه بین شیعه و سنی بود و از اختلاف افکنان بین پیروان مذاهب اسلامی سخت انتقاد میکرد.
بدین ترتیب قاضی حسین چه در دوران رهبری و چه در دوران پس از استعفا همچنان و همواره در استمرار راه مبارزه منطقی سیدابوالاعلی مودودی فردی کوشا و فعال بود و در واقع به عنوان نماینده اسلام معتدل نه تنها در پاکستان بلکه در کشورهای همجوار نیز تأثیرگذار بود و در سطح فراملی به عنوان نماینده مردم پاکستان پیشتاز حمایت از حرکتهای اسلامی و مبارزات مسلحانه برضد اشغالگران در هند و افغانستان و فلسطین شناخته میشد[۶].
نظر اندیشمندان درباره او
علی الدین ترابی در روزنامه دیلی پاکستان درباره شخصیت او چنین میگوید: شخصیت قاضی حسین احمد یک شخصیت همهجانبه بود و منظور ما از شخصیت همهجانبه این است که در هر جنبه از شخصیت او یک شخصیت کامل وجود داشت. قاضی حسین احمد به مدت 22 سال امیر جماعت اسلامی پاکستان بود. در این دورهای که به جماعت اسلامی پیوست تصور عمومی این بود که جماعت اسلامی فقط گروهی از طبقه متوسط و تحصیلکرده بودند. ولی جنبشی را ایجاد کردند که دعوت آن برای مردم عادی به همان اندازه که برای طبقه تحصیل کرده، مؤثر بود. او شکاف را با احزاب دیگر به ویژه احزاب مذهبی پر کرد و اتحاد الامت علی الکتاب و السنه را شعار خود قرار داد. تا اینکه نماد وحدت امت شدند. نقش تاریخی او به عنوان حامی جهاد در افغانستان و حامی جهاد در کشمیر حتی از سوی بدترین مخالفان غیر قابل کتمان است. او در زندگی دعوتی و جهادی خود، همراه با قرآن و سنت از فقه اقبال راهنمایی کامل میکرد. وی در میان رهبران جنبشهای جهانی اسلامی نیز جایگاه برجستهای داشت[۷].
سید هادی خسرو شاهی درباره شخصیت او چنین میگوید: قاضی حسین احمد که فعالیتش را از یک تشکل سیاسی مذهبی ریشهدار و بینالمللی اسلامی آغاز کرد و تا چند دهه ادامه داد به درستی در سالهای پایانی عمر خود دغدغه اصلیاش یکپارچگی و همگرایی مسلمانان بود. در واقع او تمامی مساعی خویش را صرف وحدت امت اسلامی نمود و با تندروی، افراطیگری و تحجر که عامل اصلی انشقاق مسلمین است مخالف بود.
وی علاوه بر آرا و نظریات سیاسی منطقهای، ایدههای سیاسی و روابط بینالمللی سازندهای نیز داشت. همواره به حمایت از آرمان فلسطین تأکید میکرد و نسبت به اهداف مخرب آمریکا در منطقه نگران بود. لذا در یکی از مواضع خود تصریح میکند: پیش از آنکه آمریکا کشورهای پاکستان، چین و ایران را قربانی منافع اقتصادی و سیاسی خود سازد، باید این کشورها به صورت یک بلوک قدرت منطقهای در مقابل سیاستهای آمریکا ایستادگی کنند.
به باور او آمریکا در افغانستان نیز اهداف شوم اقتصادی، نظامی و سیاسی را پیگیری میکند. لذا حاضر نخواهد شد افغانستان را رها کند. او در موضوع رفتارهای اعتقادی و سیاسی مسلمانان بر نکات و محورهای حساس و تعیین کننده تاکید میکرد. به باور وی مسلمانان به جای اینکه روحیه شهادتطلبی را علیه یکدیگر استفاده کنند، باید علیه دشمنان استفاده کنند. ازاین منظر او اصرار داشت که تبلیغ مذهب و فرقه بر هیچ مسلمانی جایز نیست، بلکه تبلیغ بندگی خداوند و توحید لازم و واجب است و میگفت: مشترکات ما بسیار بیشتر از تفاوتهاست و دشمن نیز منتظر است تا از کوچکترین اختلاف برای ضربه زدن به مسلمانان بهره گیرد. در واقع او به شدت از گروههای تندرو و تکفیری انتقاد میکرد و روش آنان را مخالف مبانی اسلامی میدانست.
با اعلام رسمی این مواضع روشنگرانه بود که قاضی حسین احمد، در آخر آبان 1391 ه. ش در مناطق شمال غربی پاکستان مورد حمله انتحاری قرار گرفت اما جان سالم به در برد. از منظر سیاسی این گونه ترورها غالباً با اهداف چندجانبه انجام میشود و در آن عمدتاً افرادی مورد حمله قرار میگیرند که در بسیج مردمی و ایجاد جریانهای عمومی نقش مؤثری دارند.
ماهیت فراگیر عملکرد قاضی حسین در تأکید و ترویج ارزشها و اصول مشترک اسلامی، وی را به به یک شخصیت مذهبی و سیاسی فراگروهی و فراملی تبدیل کرداز این رو او به عنوان یک فرد بانفوذ و مقبول خواص و عوام در اغلب کشورهای اسلامی شناخته میشد[۸].
همکاری با مجمع جهانی تقریب در بیداری اسلامی
او به عنوان یکی از صاحبنظران برجسته اسلامی علاوه بر عضویت در مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، درباره پدیدههای اسلام سیاسی معاصر یعنی بیداری اسلامی، آرا و نظرات قابل تأملی ارائه کرده است. از نظر وی بیداری اسلامی، استمرار داشته و نتایج مطلوبی در این راستا به دست خواهد آمد؛ لذا میتوان آن را یک فرایند تدریجی و پرثمر تلقی کرد.
در مورد ساختارسازی و نظامسازی برآمده از بیداری اسلامی، نیز ایدههای او میتواند راهگشا باشد. وی با رد اندیشههای سکولار، ایجاد حکومت اسلامی را سنت محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)(صلی الله علیه وآله) میدانست و موفقیت مسلمانان را مستلزم پیمودن راه آن حضرت در ایجاد نظام حکومتی میدانست و در همین جهت در کنفرانس بزرگ بیداری اسلامی در ایران شرکت نمود و سخنرانی کرد و به عضویت مجمع بیداری اسلامی درآمد و در برخی اظهارات خود بیداری امت اسلامی را تنها راه حل مشکلات جهان اسلام نامید و معتقد بود بیداری اسلامی امروز اشتراکات فرقههای گوناگون اسلامی را به هم نزدیک کرده که این خود فرصتی تاریخی برای حل مشکلات میان مسلمانان است.
او به منظور تثبیت و نهادینه کردن دستاوردهای بیداری اسلامی، بر نهادسازی مردمی اهتمام وافری داشت. در این راستا پیشنهاد کرد یک شورای راهبردی مستقل بدون تکیه بر دولتها ایجاد شود. و پس از تاسیس دبیرخانه دائمی بیداری اسلامی در تهران، به عضویت آن درآمد و به عنوان عضو اصلی و برجسته شورای مرکزی مجمع جهانی بیداری اسلامی محسوب گردید.
وی به منظور تحکیم و عینیت بخشیدن به آرای برجسته خود، آنها را در قالب نهادها و تشکلهای مردمی و فراگیر سازماندهی نمود و در این مسیر در پاکستان تشکیلاتی را پی ریخت که بر اساسش مذاهب اسلامی در آن گردهم میآیند و نظرات خود را بیان میکنند زیرا وی این امر را برای ایجاد وحدت حداکثری میان مسلمانان و پرهیز از تفرقه و فرقهگرایی مهم میدانست. برای تحقق این مهم طی سالها تلاش در سال ۲۰۰۲م نسبت به تشکیل مجلس وحدت متحده عمل متشکل از احزاب مذهبی مختلف شیعه و سنی اهتمام ورزید و در آخرین سال عمرش، بیش از ۳۰ حزب و گروه مذهی میانهرو پاکستان را در دوم خرداد 1391 ه. ش در جلسهای که در اسلامآباد میان علمای شیعه و سنی برگزار شد گرد هم آورد و آنها موافقت خود را برای ایجاد شورای همبستگی ملی اعلام کردند و قاضی حسین احمد را به عنوان رئیس این شورا انتخاب کردند.
شورای همبستگی ملی با اساسنامه ۲۲ بندی کار خود را شروع کرد که برقراری نظام اسلامی در کشور نیز از اهداف ذکر شده در این اساسنامه میباشد. اهداف این شورا پایان دادن به خشونتهای فرقهای و کاهش دشمنی و عداوت در میان اجتماعات گوناگون در این کشور عنوان شده است [۹].
درگذشت
دو پسر و دو دختر و همسر او وابسته به جماعت اسلامی هستند. وی در زمان امیر جماعت اسلامی در یک آپارتمان دو اتاقه در منصوره زندگی میکرد. او علاوه بر زبان مادری خود پشتو به زبانهای اردو، انگلیسی، عربی و فارسی تسلط کامل داشت. وی از علاقهمندان به اقبال لاهوری بود و بیشتر سخنان شاعر مشرقزمین را به زبانهای فارسی و اردو حفظ بود.
قاضی حسین احمد در 15 دی ماه1392ه. ش (2013م)، بر اثر سکته قلبی در اسلامآباد درگذشت و در زادگاهش به خاک سپرده شد [۱۰].