ابن قتیبه دینوری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
این کتاب در واقع یک دائرة المعارف تاریخی در عصر خود محسوب میشود و در آن از سرگذشت [[رجال]] قرن اول تا نیمه اول قرن سوم [[سال قمری|هجری]]، که هر کدام به نحوی در حیات سیاسی و علمی آن ایام مؤثّر بودهاند، سخن رفته است. در این کتاب از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[صحابه|اصحابش]] و از خلفا، اشراف، فرماندهان بزرگ، رهبران قیامها، [[تابعین|تابعان]]، [[محدّث|محدثان]]، [[فقیه|فقها]]، راویان اشعار و... یاد شده است. | این کتاب در واقع یک دائرة المعارف تاریخی در عصر خود محسوب میشود و در آن از سرگذشت [[رجال]] قرن اول تا نیمه اول قرن سوم [[سال قمری|هجری]]، که هر کدام به نحوی در حیات سیاسی و علمی آن ایام مؤثّر بودهاند، سخن رفته است. در این کتاب از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[صحابه|اصحابش]] و از خلفا، اشراف، فرماندهان بزرگ، رهبران قیامها، [[تابعین|تابعان]]، [[محدّث|محدثان]]، [[فقیه|فقها]]، راویان اشعار و... یاد شده است. | ||
ابن قتیبه در مقدمه کتاب، انگیزه تألیف | ابن قتیبه در مقدمه کتاب، انگیزه تألیف آنرا این گونه بیان میکند: | ||
«دیدم بسیاری از اشراف از نسبشان بیاطلاعاند و گذشتگان خود را نمیشناسند؛ از [[قریش]] کسانی بودند که نمیدانستند چه نسبتی با [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] دارند، یا از فرزندان پادشاهان عجم که حال پدران و زمانشان را نمیشناختند؛ و دیدم افرادی که خود را به اشخاصی که نسلشان منقرض شده بود، منتسب میکردند، مانند مردی که خود را از نسل [[ابوذر]] میدانست، درحالیکه نسل او منقرض شده بود<ref>المعارف، ص 2.</ref>». | «دیدم بسیاری از اشراف از نسبشان بیاطلاعاند و گذشتگان خود را نمیشناسند؛ از [[قریش]] کسانی بودند که نمیدانستند چه نسبتی با [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] دارند، یا از فرزندان پادشاهان عجم که حال پدران و زمانشان را نمیشناختند؛ و دیدم افرادی که خود را به اشخاصی که نسلشان منقرض شده بود، منتسب میکردند، مانند مردی که خود را از نسل [[ابوذر]] میدانست، درحالیکه نسل او منقرض شده بود<ref>المعارف، ص 2.</ref>». | ||
بدینگونه او بهسان سایر مؤلفین أخبار، به بحث در مورد ابتدای خلقت پرداخته و طبعاً برای ورود به بحث از [[تورات]] استفاده نموده و از داستان [[آدم]] و فرزندان او آغاز و از پیامبرانی؛ مانند [[حضرت ادریس|ادریس]]، [[حضرت نوح|نوح]] و [[حضرت عیسی|عیسی (علیهالسلام)]] یاد کرده است. | بدینگونه او بهسان سایر مؤلفین أخبار، به بحث در مورد ابتدای خلقت پرداخته و طبعاً برای ورود به بحث از [[تورات]] استفاده نموده و از داستان [[آدم]] و فرزندان او آغاز و از پیامبرانی؛ مانند [[حضرت ادریس|ادریس]]، [[حضرت نوح|نوح]] و [[حضرت عیسی|عیسی (علیهالسلام)]] یاد کرده است. |
نسخهٔ ۲۸ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۰
ابن قتیبه دینوری | |
---|---|
نام کامل | عبداﷲ بن مسلم دینِوَری مروزی |
نامهای دیگر |
|
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 213 ق، ۲۰۷ ش، ۸۲۸ م |
محل تولد | بغداد یا کوفه |
سال درگذشت | 276 ق، ۲۶۸ ش، ۸۸۹ م |
دین | اسلام، اهل سنت |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
فعالیتها |
|
عبداﷲ بن مسلم دینِوَری مروزی یا ابومحمد جبلی معروف به ابن قُتیبهٔ دینِوَری از نویسندگان، تاریخنگار و دانشمندان بزرگ عصر عباسی است که کتابهای متعددی تألیف کرده است. وی در سال ۲۷۰ یا ۲۷۶ قمری از دنیا رفت. اگرچه وی معاصر با محدثان بزرگی از اهلسنت بود، ولی شهرتش مدیون روایتگری و حدیثنگاری نیست؛ بلکه بیشتر شهرت او به خاطر کتابهای فراوانی است که در علوم مختلف نوشته است.
زندگینامه
ابومحمد عبدﷲ بن مسلم دینِوَری مروزی یا ابیمحمد جبلی مشهور به ابن قُتیبه دینوری، نویسنده و دانشمند بزرگ عصر عباسی است. از زندگی وی، به رغم شهرت عظیمی که از زمان حیات کسب کرده بود، اطلاعات بسیار اندکی در دست است و منابع در این باب به گفتاری مختصر و گاه ضدونقیض بسنده کردهاند. برخی از نویسندگان، محل ولادتش را شهر کوفه و برخی نیز وی را متولد بغداد دانستهاند.
اساتید
ابن قتیبه در بغداد از اسحاق بن راهویه سماع حدیث داشت و علوم لغت و زبان را از ابو حاتم سجستانی فرا گرفت[۱].
شاگردان
از شاگردان وی میتوان به فرزندش قاضی أحمد بن عبدالله، عبیدالله سکّری، عبیدالله بن أحمد بن بکر و عبدالله بن جعفر بن رستویه نحوی، اشاره کرد[۲].
آثار
اگرچه وی معاصر با محدّثان بزرگی از اهل سنت بود، ولی شهرتش مدیون روایتگری و حدیثنگاری نیست، بلکه بیشتر شهرت او به خاطر کتابهای فراوانی است که در علوم مختلف نگاشته که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
- کتاب الوزراء؛
- کتاب صناعة الکتابة؛
- کتاب الوحش؛
- کتاب الصیام؛
- کتاب غریب الحدیث؛
- کتاب معانی القرآن؛
- کتاب القراءات؛
- کتاب المعارف؛
- کتاب عیون الأخبار؛
- کتاب دلائل النبوة؛
- کتاب جامع الفقه؛
- کتاب الفقیه؛
- کتاب تقویم اللسان؛
- کتاب التسویة بین العرب و العجم؛
- کتاب القلم؛
- تاریخ ابن قتیبة؛
- کتاب معانی القرآن؛
- الإمامة و السیاسة[۳].
در این بین چند مورد از مهمترین کتابهای وی به طور اجمالی معرفی میشود.
المعارف
این کتاب در واقع یک دائرة المعارف تاریخی در عصر خود محسوب میشود و در آن از سرگذشت رجال قرن اول تا نیمه اول قرن سوم هجری، که هر کدام به نحوی در حیات سیاسی و علمی آن ایام مؤثّر بودهاند، سخن رفته است. در این کتاب از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اصحابش و از خلفا، اشراف، فرماندهان بزرگ، رهبران قیامها، تابعان، محدثان، فقها، راویان اشعار و... یاد شده است.
ابن قتیبه در مقدمه کتاب، انگیزه تألیف آنرا این گونه بیان میکند: «دیدم بسیاری از اشراف از نسبشان بیاطلاعاند و گذشتگان خود را نمیشناسند؛ از قریش کسانی بودند که نمیدانستند چه نسبتی با پیامبر دارند، یا از فرزندان پادشاهان عجم که حال پدران و زمانشان را نمیشناختند؛ و دیدم افرادی که خود را به اشخاصی که نسلشان منقرض شده بود، منتسب میکردند، مانند مردی که خود را از نسل ابوذر میدانست، درحالیکه نسل او منقرض شده بود[۴]». بدینگونه او بهسان سایر مؤلفین أخبار، به بحث در مورد ابتدای خلقت پرداخته و طبعاً برای ورود به بحث از تورات استفاده نموده و از داستان آدم و فرزندان او آغاز و از پیامبرانی؛ مانند ادریس، نوح و عیسی (علیهالسلام) یاد کرده است. آنگاه از انساب عرب و از تیره عدنان، قبیله قریش و سپس از قبایل یمنی (حمیر و کهلان) یاد کرده، به دنبال آن به بحث درباره حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) پرداخته است و سپس از اصحاب و تابعین و پادشاهان و موارد زیادی دیگری درباره اعراب جاهلی و دین و آئین آنها. تمام موارد فوق هر چند به اختصار آمده، اما با توجه به شخصیت نویسنده و قدمت اثر، این تألیف، کتابی ارزشمند به شمار میآید.
عیون الاخبار
کتاب «عیون الاخبار» در ده فصل(کتاب) جداگانه به ترتیب زیر تقسیم شده است:
- «کتاب السلطان»: در آن روایاتی در مورد موقعیت پادشاهان و حالات مختلفشان و نیز آنچه مورد احتیاج درباریان است، نقل شده است.
- «کتاب الحرب»: در آن أخباری از آداب جنگ و حیلههای آن و توصیههایی به سپاهیان؛ مانند تعداد نفرات، سلاح، چهارپایان و آنچه در سفر و مسیر لازم میآید و نیز گزارشهایی از ترسوها، شجاعان، شهرها و... آمده است.
- «کتاب السودد»: حاوی اخباری از راههای رسیدن به بزرگی و بزرگواری در جوانی و وسایل آن، همت نیک، اختلاف اراده، کبر، عجب، غضب، فقر، تجارت، خرید و فروش، کردار اشراف و بزرگان و... نقل شده است.
- «کتاب الطبائع و الاخلاق»: در آن روایاتی درباره همانندیهای مردم در طبایع و اخلاقهای زشت؛ مانند حسد، و... و از طبایع حیوانات، مردم، جن، گیاهان و... آمده است.
- «کتاب العلم»: در بردارنده اخباری از دانش، دانشمندان، شاگردان، کتابها، حفظیات، قرآن و... وصیتهایی به ادب آموزان است.
- «کتاب الزهد»: در آن مطالبی از زاهدان و کلام آنها در زهد و دعا و مناجات و از مقام زاهدان نزد خلفا و ملوک و موعظههای آنها و... نقل شده است.
- «کتاب الاخوان»: در آن از برگزیدگان دوستان و اخباری از مهربانی و دوستی و آنچه بر دوستان واجب است؛ مانند زیارت همدیگر، خداحافظی، عیادت، و... سخن رفته است.
- «کتاب الحوائج»: در آن از برآوردن حاجات، صبر، هدیه، رشوه، احوال گدایان در هنگام سؤال، قناعت و حرص یاد شده است.
- «کتاب الطعام»: در آن اخباری از غذاهای پاک، شیرینیجات، شیر، خرما، گرسنگی، روزه، مهمانی، اخبار بخیلان، خوردن دارو، ضررها و فواید غذاها و... آمده است.
- «کتاب النساء»: در آن اخباری از اختلافات اخلاقی زنان، حسن و جمال و سیاستهای زنان و خطبههای معروف نکاح، اخبار عاشقان عرب و... آمده است.
بدین ترتیب در عیون الاخبار، غالب موضوعات روزمره مربوط به تمام طبقات به چشم میخورد و مطالب آن از تنوع شایانی برخوردار است.
الامامة و السیاسة منسوب به ابن قتیبه
در میان آثار منسوب به ابن قتیبه از کتابی به نام «الامامة و السیاسة» یاد شده است. این کتاب که به «تاریخ الخلفاء» نیز شهرت دارد، درباره تاریخ خلفای بعد از پیامبر اسلام(صلی الله علیه) تا عهد امین و مأمون صحبت به میان آورده و از شروط خلافت و مباحث مرتبط به آن بحث کرده است. این کتاب از دیدگاه تاریخی ارزشمند بوده و به مباحث مهمی چون واقعه حره در زمان یزید پرداخته، ولی برخی به دلایلی نسبت این کتاب به ابن قتیبه را مورد تردید قرار دادهاند؛ مانند اینکه کسانی که آثار او را نقل کردهاند از این اثر نام نبردهاند و نیز کتاب فاقد مقدمه است، در حالیکه معمولاً ابن قتیبه در آغاز کتابهایش مقدمهای میآورد[۵]. البته برخی از نویسندگان با بیان قرائن و شواهد دیگری در صدد اثبات این کتاب برای ابن قتیبه بوده و این نسبت را ثابت دانستهاند[۶].
درگذشت
در سال وفات وی نیز اختلافاتی به چشم میخورد؛ برخی سال و ماه وفات او را ماه رجب سال 276 دانسته و برخی دیگر، ماه ذی القعده سال 270. ولی با توجه به برخی نشانهها، سال 276 صحیحتر به نظر میآید[۷].
پانویس
- ↑ ابن کثیر، اسماعیل بن عمرو بن کثیر، البدایه و النهایه، ج 11، ص 48، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
- ↑ عکری حنبلی، ابن عماد شهاب الدین، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، تحقیق، الأرناؤوط، ج 1، ص 25، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق.
- ↑ دینوری، عبدالله بن مسلم ابن قتیبه، الامامه و السیاسة، تحقیق، شیری، علی، ج 1، ص 13، بیروت، دار الاضواء، 1410ق.
- ↑ المعارف، ص 2.
- ↑ الإمامة و السیاسة، ج 1، مقدمه محقق، ص 8.
- ↑ میلانی، سید علی، نفحات الازهار، ج 18، ص 254، قم، انتشارات مهر، 1414ق.
- ↑ دینوری، ابن قتیبه، المعارف، مقدمه، تحقیق، ثروت عکاشة، ص 56، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، 1992م.