ابوعلی سینا: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'عهده دار ' به 'عهدهدار ') |
(←منابع) |
||
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = ابوعلی سینا | |||
| تصویر = ابوعلی سینا.jpg | |||
| نام = حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا | |||
| نامهای دیگر = {{فهرست جعبه عمودی |ابنسینا |پورسینا |شیخالرئیس |همهچیز دان }} | |||
| سال تولد = 370 ش | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = بخارا | |||
| | | سال درگذشت = | ||
| | | تاریخ درگذشت = ۴۱۶ ش | ||
| | | محل درگذشت = {{فهرست جعبه افقی |همدان |[[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] }} | ||
| | | استادان = | ||
| | | شاگردان = | ||
| | | دین = [[اسلام]] | ||
| | | مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | ||
| | | آثار = {{فهرست جعبه افقی | کتاب شفا | قانون | دانشنامهٔ علایی}} | ||
| فعالیتها = {{فهرست جعبه عمودی |حکیم |فیلسوف |پزشک }} | |||
| | | وبگاه = | ||
| | }} | ||
'''ابوعلی سینا''' یا ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] و البته جهان است. ابنسینا، پورسینا، شیخالرئیس و همهچیز دان، از القاب این دانشمند بزرگ به شمار میرود. ابوعلی سینا یک پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان و فیلسوف بزرگ بود و در دوران جوانی بهطرز شگفتآوری توانست به همه این علوم تسلط پیدا کند و در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است. | |||
| | |||
| | |||
|ایران | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
'''ابوعلی سینا''' یا ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان [[ایران]] و البته جهان است. | |||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
ابوعلی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است، در ماه صفر از سال 370 هجری قمری در شهر بخارا به دنیا آمد. | ابوعلی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است، در [[صفر المظفر|ماه صفر]] از سال 370 [[سال قمری|هجری قمری]] در شهر بخارا به دنیا آمد. | ||
این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه [[جهان اسلام|جهان اسلامی]] شد و القابی مانند شیخالرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فراگرفتن علوم مختلف داشت. | این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه [[جهان اسلام|جهان اسلامی]] شد و القابی مانند شیخالرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فراگرفتن علوم مختلف داشت. | ||
و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او میکوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، | و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او میکوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، ابنسینا تا ده سالگی تمام [[قرآن]] و صرف و نحو را آموخت و آنگاه به فراگرفتن منطق و ریاضیات پرداخت. استاد وی در علم ریاضیات "ابو عبدالله ناتلی" بود. | ||
پس از آن نزد "ابو سهیل مسیحی" به یادگیری طبیعیات و مابعدالطبیعه و علم طب مشغول شد. | پس از آن نزد "ابو سهیل مسیحی" به یادگیری طبیعیات و مابعدالطبیعه و علم طب مشغول شد. | ||
در شانزده سالگی در همه علوم زمان خود استاد بود؛ جز در مابعدالطبیعه؛ آن هم به صورتی که در [[متافیزیک]] ارسطو آمده بود و با آنکه چهل بار تمام این کتاب را مطالعه کرده بود، نمیتوانست آن را بفهمد. | در شانزده سالگی در همه علوم زمان خود استاد بود؛ جز در مابعدالطبیعه؛ آن هم به صورتی که در [[متافیزیک]] [[ارسطو]] آمده بود و با آنکه چهل بار تمام این کتاب را مطالعه کرده بود، نمیتوانست آن را بفهمد. | ||
تا این که به شرح فارابی بر این کتاب دست یافت و توانست مسائل دشوار آن را درک کند. | تا این که به شرح فارابی بر این کتاب دست یافت و توانست مسائل دشوار آن را درک کند. | ||
خط ۵۸: | خط ۳۵: | ||
هنگامی که ابنسینا به هجده سالگی رسید، دیگر احتیاج به خواندن و فراگیری هیچ علمی نداشت؛ چرا که همه علوم را فراگرفته بود و تنها لازم بود تا فهم خود را لحاظ عمق افزایش دهد تا آموختههای خود را بهتر درک کند. | هنگامی که ابنسینا به هجده سالگی رسید، دیگر احتیاج به خواندن و فراگیری هیچ علمی نداشت؛ چرا که همه علوم را فراگرفته بود و تنها لازم بود تا فهم خود را لحاظ عمق افزایش دهد تا آموختههای خود را بهتر درک کند. | ||
در اواخر عمر خود | در اواخر عمر خود یکبار به شاگرد مورد توجه خویش، [[جوزانی]] گفت که در تمام مدت عمر، چیزی بیش از آنچه که در هجده سالگی میدانسته، نیاموخته است. | ||
مهارت | مهارت ابنسینا در علم پزشکی و توانایی وی در معالجه حاکم آن زمان، موجب شد تا مورد محبت حاکم واقع شده و در دربار، موقعیت بسیار خوبی داشته باشد. | ||
ولی به سبب آشفتگی اوضاع سیاسی در | ولی به سبب آشفتگی اوضاع سیاسی در [[ماوراء النهر|ماوراءالنهر]]، زندگی بر ابنسینا در زادگاهش دشوار شد و او ناچار بخارا را به مقصد جرجانیه و سپس [[گرگان]] ترک گفت. | ||
در سال 403 هجری قمری، پس از پشت سر گذاشتن سختیها و مشکلات بزرگی که در این سفر با آنها مواجه شد و حتی چند تن از دوستانش را در میان راه از دست داد، از کویر شمال خراسان عبور کرد. | در سال 403 هجری قمری، پس از پشت سر گذاشتن سختیها و مشکلات بزرگی که در این سفر با آنها مواجه شد و حتی چند تن از دوستانش را در میان راه از دست داد، از کویر شمال [[خراسان]] عبور کرد. | ||
بنا به گفته منابع معتبر، | بنا به گفته منابع معتبر، ابنسینا در این سفر با عارف و شاعر مشهور "[[ابو سعید ابوالخیر]]" ملاقات کرد. | ||
وی آرزو داشت که "[[قابوس بن وشمگیر]]" را که حامی نامدار علم و ادب بود، در جرجان ببیند؛ ولی هنگامی که به جرجان رسید، قابوس بن وشمگیر از دنیا رفته بود. | وی آرزو داشت که "[[قابوس بن وشمگیر]]" را که حامی نامدار علم و ادب بود، در جرجان ببیند؛ ولی هنگامی که به جرجان رسید، قابوس بن وشمگیر از دنیا رفته بود. | ||
چون از این حادثه دلشکسته شد مدت چندین سال در دهکدهای عزلت گزید. سپس در فاصله سال 405 و 406 هجری قمری به ری رفت. | چون از این حادثه دلشکسته شد مدت چندین سال در دهکدهای عزلت گزید. سپس در فاصله سال 405 و 406 هجری قمری به [[ری]] رفت. | ||
در این هنگام [[آلبویه]] بر ایران فرمانروایی داشتند و افرادی از این خاندان در ایالات مختلف حکومت میکردند. ابنسینا مدتی در دربار فخرالدوله در ری درنگ کرد و سپس از آنجا برای دیدار یکی دیگر از فرمانروایان این خاندان، شمسالدوله به جانب [[همدان]] به راه اقتاد. | |||
در این هنگام | |||
این سفر برای | این سفر برای ابنسینا بخت بلندی داشت؛ چرا که پس از رسیدن وی به همدان او را برای درمان امیر شمسالدوله که بیمار شده بود و تمامی پزشکان از معالجه وی ناتوان بودند دعوت کردند. | ||
بوعلی توانست شمسالدوله را معالجه کند و به همین دلیل چنان تقربی نزد وی پیدا کرد که عهدهدار منصب وزارت گردید و مدت چند سال؛ تا هنگام مرگ امیر، عهدهدار این وظیفه سنگین بود. | بوعلی توانست شمسالدوله را معالجه کند و به همین دلیل چنان تقربی نزد وی پیدا کرد که عهدهدار منصب وزارت گردید و مدت چند سال؛ تا هنگام مرگ امیر، عهدهدار این وظیفه سنگین بود. | ||
خط ۸۱: | خط ۵۷: | ||
پس از مدتی توانست از زندان فرار کند و با لباس درویشی از همدان گریخت. | پس از مدتی توانست از زندان فرار کند و با لباس درویشی از همدان گریخت. | ||
ابنسینا از همدان به [[اصفهان]] رفت که مرکز بزرگی از علم به شمار میرفت و سالها بود که آرزوی دیدار آنجا را داشت. در این شهر مورد توجه علاءالدوله قرار گرفت و مدت پانزده سال با آسایش خاطر در آن شهر زندگی کرد. | |||
او در این مدت چندین کتاب مهم نیز نوشت و حتی به ساختن رصدخانه پرداخت. اما این آسایش یرای وی دائمی نبود؛ چرا که یک بار اصفهان در معرض حمله مسعود غزنوی یعنی فرزند [[سلطان محمود غزنوی]] قرار گرفت و در این حمله بعضی از آثار مهم این حکیم بزرگ از میان رفت. | او در این مدت چندین کتاب مهم نیز نوشت و حتی به ساختن [[رصدخانه]] پرداخت. اما این آسایش یرای وی دائمی نبود؛ چرا که یک بار اصفهان در معرض حمله مسعود غزنوی یعنی فرزند [[سلطان محمود غزنوی]] قرار گرفت و در این حمله بعضی از آثار مهم این حکیم بزرگ از میان رفت. | ||
این امر ضربه بزرگی برای وی بود و علاوه بر آن بیماری قولنج نیز آزارش میداد. به همین دلیل دوباره به همدان بازگشت و سرانجام در دوم تیر سال ۴۱۶ هجری شمسی در سن ۵۷ سالگی در ماه رمضان قمری از دنیا رفت و در همدان به خاک سپرده شد. | این امر ضربه بزرگی برای وی بود و علاوه بر آن بیماری قولنج نیز آزارش میداد. به همین دلیل دوباره به همدان بازگشت و سرانجام در دوم تیر سال ۴۱۶ هجری شمسی در سن ۵۷ سالگی در [[رمضان|ماه رمضان]] قمری از دنیا رفت و در همدان به خاک سپرده شد. | ||
دوستان | دوستان ابنسینا او را به آرامش و کار کمتر دعوت میکردند اما او اعتقاد داشت «زندگی کوتاه و وسیع بهتر از زندگی طولانی و محدود است». در نهایت پشیمانی در بستر [[مرگ]] به سراغ شیخالرئیس آمد. او در روزهای آخر تمامی مال و اموال خود را بخشید، غلامانش را آزاد کرد و در سه روز آخر تا پایان عمر در خانه مانده و به خواندن [[قرآن]] مشغول شد. | ||
== شخصیت علمی == | == شخصیت علمی == | ||
با وجود این که زندگی | با وجود این که زندگی ابنسینا پر از فراز و نشیب بود و در عین حال عمری طولانی نیز نداشت، اما زندگی عقلانی و حکیمانه بسیار پرباری داشت. گواه بر این مطلب، تعداد و نوع آثاری است که او تالیف کرده است و نیز خصوصیات شاگردانی که در نزد او درس خواندهاند؛ مانند [[بهمنیار]] و جوزانی. | ||
نیروی تمرکز فکری او عالی بود؛ تا جایی که گاهی در آن حین که سوار بر اسب در رکاب پادشاه عازم جنگ بود، بعضی از آثار خود را املا میکرد تا نویسندهای که در خدمت داشت، آنها را بنویسد. | نیروی تمرکز فکری او عالی بود؛ تا جایی که گاهی در آن حین که سوار بر اسب در رکاب پادشاه عازم [[جنگ]] بود، بعضی از آثار خود را املا میکرد تا نویسندهای که در خدمت داشت، آنها را بنویسد. | ||
او با مهارت عجیبی که در تمامی شاخههای دانش آن زمان داشت، توانست در زمینه فلسفه، اساس مکتب مشاء در سنت فکری اسلامی و نیز اساس فلسفه قرون وسطی را بریزد. | او با مهارت عجیبی که در تمامی شاخههای دانش آن زمان داشت، توانست در زمینه فلسفه، اساس [[مکتب مشاء]] در سنت فکری اسلامی و نیز اساس فلسفه قرون وسطی را بریزد. | ||
در بستر طب و پزشکی نیز میراث بقراطی و جالینوسی را ترکیب کند و در علم و ادب اسلامی چنان تاثیر نماید که هیج کس پیش یا پس از وی نتوانسته باشد آنگونه تاثیر کند. | در بستر طب و پزشکی نیز میراث بقراطی و جالینوسی را ترکیب کند و در علم و ادب اسلامی چنان تاثیر نماید که هیج کس پیش یا پس از وی نتوانسته باشد آنگونه تاثیر کند. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۷۶: | ||
تاثیر وی در این زمینهها تا به امروز، در شرق و غرب جهان باقی است و بسیاری از پیشرفتها در شاخههای عمده دانش، بر پایه نظرات و آراء وی صورت گرفته است. | تاثیر وی در این زمینهها تا به امروز، در شرق و غرب جهان باقی است و بسیاری از پیشرفتها در شاخههای عمده دانش، بر پایه نظرات و آراء وی صورت گرفته است. | ||
== آثار | == آثار ابنسینا == | ||
به دلیل آنکه در آن عصر، عربی زبان رایج آثار علمی بود، | به دلیل آنکه در آن عصر، عربی زبان رایج آثار علمی بود، ابنسینا و سایر دانشمندان ایرانی که در آن روزگار میزیستند کتابهای خود را به زبان عربی نوشتند. بعدها بعضی از این آثار به زبانهای دیگر از جمله فارسی ترجمه شد. | ||
افزون بر این، | افزون بر این، ابنسینا در ادبیات فارسی نیز دستی قوی داشتهاست. بیش از ۲۰ اثر فارسی به او منسوب است که از میان آنها انتساب دانشنامه علائی و رساله نبض بدو مسلم است. آثار فارسی ابنسینا، مانند سایر نثرهای علمی زمان وی، با رعایت ایجاز و اختصار کامل نوشته شده است. | ||
آثار فراوانی از | آثار فراوانی از ابنسینا به جا مانده و یا به او نسبت داده شده که فهرست جامعی از آنها در فهرست نسخههای مصنفات ابنسینا آورده شده است. این فهرست شامل شامل ۱۳۱ نوشته اصیل از ابنسینا و ۱۱۱ اثر منسوب به او است. | ||
== از مصنفات او == | == از مصنفات او == | ||
کتاب المجموع در یک جلد، کتاب الحاصل و المحصول در بیست جلد، کتاب البرّ و الاثم، در دو جلد، کتاب الشفاء، در هجده جلد، کتاب القانون فی الطب، در هجده جلد، کتاب الارصاد الکلیه، در یک جلد، کتاب الانصاف، در بیست جلد، کتاب النجاه، در سه جلد، کتاب الهدایه، در یک جلد، کتاب الاشارات، در یک جلد، کتاب المختصر الاوسط، در یک جلد، کتاب العلائی، در یک جلد، کتاب القولنج، در یک جلد، کتاب لسان العرب فی اللغه، در ده جلد، کتاب الادویه القلبیه، در یک جلد، کتاب الموجز، در یک جلد، کتاب بعض الحکمه المشرقیه، در یک جلد، کتاب بیان ذوات الجهه، در یک جلد، کتاب المعاد، در یک جلد، کتاب المبدأ و المعاد، در یک جلد. | کتاب المجموع در یک جلد، کتاب الحاصل و المحصول در بیست جلد، کتاب البرّ و الاثم، در دو جلد، کتاب الشفاء، در هجده جلد، کتاب القانون فی الطب، در هجده جلد، کتاب الارصاد الکلیه، در یک جلد، کتاب الانصاف، در بیست جلد، کتاب النجاه، در سه جلد، کتاب الهدایه، در یک جلد، کتاب الاشارات، در یک جلد، کتاب المختصر الاوسط، در یک جلد، کتاب العلائی، در یک جلد، کتاب القولنج، در یک جلد، کتاب لسان العرب فی اللغه، در ده جلد، کتاب الادویه القلبیه، در یک جلد، کتاب الموجز، در یک جلد، کتاب بعض الحکمه المشرقیه، در یک جلد، کتاب بیان ذوات الجهه، در یک جلد، کتاب المعاد، در یک جلد، کتاب المبدأ و المعاد، در یک جلد. | ||
=رسالههای او == | |||
== رسالههای او == | |||
رساله القضاء و القدر، رساله فی الآله الرصدیه، رساله عرض قاطیغوریاس، رساله المنطق بالشعر، قصائد فی العظه و الحکمه، رساله فی نعوت المواضع الجدلیه، رساله فی اختصار اقلیدس، رساله فی مختصر النبض به زبان فارسی، رساله فی الحدود، رساله فی الاجرام السماویه، کتاب الاشاره فی علم المنطق، کتاب اقسام الحکمه، کتاب النهایه، کتاب عهد کتبه لنفسه، کتاب حیّ بن یقطان، کتاب فی انّ ابعاد الجسم ذاتیه له، کتاب خطب، کتاب عیون الحکمه، کتاب فی انّه لا یجوز ان یکون شیء واحد جوهریا و عرضیا، کتاب انّ علم زید غیر علم عمرو، رسائل اخوانیه و سلطانیه و مسائل جرت بینه و بین بعض العلماء. | رساله القضاء و القدر، رساله فی الآله الرصدیه، رساله عرض قاطیغوریاس، رساله المنطق بالشعر، قصائد فی العظه و الحکمه، رساله فی نعوت المواضع الجدلیه، رساله فی اختصار اقلیدس، رساله فی مختصر النبض به زبان فارسی، رساله فی الحدود، رساله فی الاجرام السماویه، کتاب الاشاره فی علم المنطق، کتاب اقسام الحکمه، کتاب النهایه، کتاب عهد کتبه لنفسه، کتاب حیّ بن یقطان، کتاب فی انّ ابعاد الجسم ذاتیه له، کتاب خطب، کتاب عیون الحکمه، کتاب فی انّه لا یجوز ان یکون شیء واحد جوهریا و عرضیا، کتاب انّ علم زید غیر علم عمرو، رسائل اخوانیه و سلطانیه و مسائل جرت بینه و بین بعض العلماء. | ||
=== کتاب قانون === | === کتاب قانون === | ||
قانون (Canon) مشهورترین اثر مکتوب | قانون (Canon) مشهورترین اثر مکتوب ابنسینا در مورد علم پزشکی، ساختار و تاریخچه، کیهان شناسی، علم مزاج، خلقوخو، داروها، آسیبشناسی، بیماریهای خاص و ترکیبهای دارویی و بسیاری مفاهیم اساسی دیگر در این علم است. این کتاب، مجموعهای از پنج کتاب است که هر کدام به بخشی خاص از این علم میپردازند. | ||
کتاب قانون شیخالرئیس | کتاب قانون شیخالرئیس ابنسینا در سال ۴۰۴ هجری شمسی (۱۰۲۵ میلادی) به زبان عربی چاپ شد. مطالب این کتاب، پایههای بسیاری از مفاهیم امروزی علم پزشکی را شامل میشود. اکثر مطالب علمی کتاب قانون تحت تاثیر نظریات و تعلیمات جالینوس، از پزشکان یونان باستان بوده است. این کتاب برای قرنها به عنوان منبعی ارزشمند در علم پزشکی شناخته میشد و استانداردی از این علم را در زمان قرون وسطی در اروپا ایجاد کرده و تا قرن ۱۸ میلادی به عنوان کتاب آموزش پزشکی شناخته میشد. | ||
==== صفحه اول نسخه خطی کتاب قانون چاپ سال ۱۵۹۶ میلادی ==== | ==== صفحه اول نسخه خطی کتاب قانون چاپ سال ۱۵۹۶ میلادی ==== | ||
کتاب قانون ترکیبی از علم جلینوسی با فلسفه ارسطویی را در خود دارد. | کتاب قانون ترکیبی از علم جلینوسی با فلسفه ارسطویی را در خود دارد. | ||
ابنسینا در نوشتن کتاب قانون تلاش میکرد تا آموزههای جالینوس را با فلسفههای ارسطو در علم طبیعی ترکیب کرده و اصول پزشکی را از آنها استخراج کند. او نگارش این کتاب را از گرگان شروع کرده، در ری ادامه داد و در نهایت در همدان به پایان رساند. در نهایت این کتاب عصارهای از تمام علوم پزشکی موجود در زمان ابنسینا شد و بهنوعی یک خلاصه معتبر از مجموعه ۲۰ جلدی نوشتههای جالینوس بود. | |||
کتاب اول قانون به توضیح کلی علم پزشکی، عناصر سازنده کیهان، مزاجشناسی، آناتومی بدن و فیزیولوژی میپردازد. این کتاب دلایل سلامت و بیماریها را بررسی میکند. او در این کتاب، پزشکی (طب) را اینگونه معرفی میکند: | کتاب اول قانون به توضیح کلی علم پزشکی، عناصر سازنده کیهان، مزاجشناسی، آناتومی بدن و فیزیولوژی میپردازد. این کتاب دلایل سلامت و بیماریها را بررسی میکند. او در این کتاب، پزشکی (طب) را اینگونه معرفی میکند: | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۲۲: | ||
سر ویلیام آسلر از پزشکان بزرگ تاریخ و یکی از موسسان بیمارستان جانزهاپکینز کتاب قانون را مشهورترین کتاب پزشکی تاریخ میداند و معتقد است این کتاب مانند انجیل پزشکی بوده و بیش از هر اثر نوشتاری دیگر، ماندگار بوده است. | سر ویلیام آسلر از پزشکان بزرگ تاریخ و یکی از موسسان بیمارستان جانزهاپکینز کتاب قانون را مشهورترین کتاب پزشکی تاریخ میداند و معتقد است این کتاب مانند انجیل پزشکی بوده و بیش از هر اثر نوشتاری دیگر، ماندگار بوده است. | ||
جرج | جرج سارتن دانشمند مورخ در مورد این کتاب مینویسد: | ||
قانون، دایرةالمعارف عظیم پزشکی است. این کتاب شامل تعدادی از روشنگرترین مباحث پزشکی است که این علم را منحصر به فرد میکند. مباحثی همچون التهابات بدن (مدیاستینیت)، منبع بیماری سل، جداسازی بیماریها بر اساس عوامل آبی و خاکی، توصیح دقیق مشکلات پوستی، بیماریهای جنسی و راههای پیشگیری از آنها و | قانون، دایرةالمعارف عظیم پزشکی است. این کتاب شامل تعدادی از روشنگرترین مباحث پزشکی است که این علم را منحصر به فرد میکند. مباحثی همچون التهابات بدن (مدیاستینیت)، منبع بیماری سل، جداسازی بیماریها بر اساس عوامل آبی و خاکی، توصیح دقیق مشکلات پوستی، بیماریهای جنسی و راههای پیشگیری از آنها و همچنین بیماریهای عصبی، به خوبی در این کتاب بررسی شدهاند. | ||
== کتاب شفا == | == کتاب شفا == | ||
ابوعلی سینا در کنار نگارش کتاب قانون، بخشی از وقت خود را نیز به کتابی جامع در مورد کلیت علم اختصاص داد. مورخان سالهای ۱۰۱۴ تا ۱۰۲۰ میلادی را زمان نگارش این کتاب میدانند و اولین نمونه از آن در سال ۱۰۲۷ به چاپ رسید. این کتاب بر خلاف اسمش ارتباطی با علم پزشکی ندارد و بیشتر برای درمان جهل روح نوشته شده است. | ابوعلی سینا در کنار نگارش کتاب قانون، بخشی از وقت خود را نیز به کتابی جامع در مورد کلیت علم اختصاص داد. مورخان سالهای ۱۰۱۴ تا ۱۰۲۰ میلادی را زمان نگارش این کتاب میدانند و اولین نمونه از آن در سال ۱۰۲۷ به چاپ رسید. این کتاب بر خلاف اسمش ارتباطی با علم پزشکی ندارد و بیشتر برای درمان جهل روح نوشته شده است. | ||
کتاب شفا شامل چهار بخش اصلی است. منطق، علوم طبیعی، ریاضیات (که شامل علوم اربعه یعنی ریاضیات، هندسه، نجوم و موسیقی است) و ماوراءالطبیعه جزء مباحث اصلی این کتاب هستند. در این کتاب از مباحث نظری فیلسوفهای یونان باستان همچون ارسطو، متفکران عصر هلنیستی همچون بطلمیوس و دانشمندان مسلمان و ایرانی | کتاب شفا شامل چهار بخش اصلی است. منطق، علوم طبیعی، ریاضیات (که شامل علوم اربعه یعنی ریاضیات، هندسه، نجوم و موسیقی است) و ماوراءالطبیعه جزء مباحث اصلی این کتاب هستند. در این کتاب از مباحث نظری فیلسوفهای یونان باستان همچون ارسطو، متفکران عصر هلنیستی همچون بطلمیوس و دانشمندان مسلمان و ایرانی همچون ابویوسف کندی، فارابی و [[ابوریحان بیرونی]] استفاده شده است. | ||
کتاب شفا در بررسی عمومی علوم مختلف و درمان جهل روح نوشته شد. | [[کتاب شفا]] در بررسی عمومی علوم مختلف و درمان جهل روح نوشته شد. | ||
از نظریههای جالب توجه در این کتاب میتوان به نظریه نزدیکتر بودن سیاره زهره به زمین نسبت به خورشید اشاره کرد که در بخش نجوم به آن پرداخته شده است. در بخش شیمی، نظریه | از نظریههای جالب توجه در این کتاب میتوان به نظریه نزدیکتر بودن سیاره زهره به زمین نسبت به خورشید اشاره کرد که در بخش نجوم به آن پرداخته شده است. در بخش شیمی، نظریه ابنسینا در مورد شکلگیری فلزات، با ترکیب نظریه [[جابربن حیان]] و ارسطو و تئوفراسطوس شکل گرفته است. او ترکیبی از ایدهها را با توجه به ماهیت فازهای معدنی و فلزی ایجاد کرد. | ||
دانشمندان اروپایی نظریات | دانشمندان اروپایی نظریات ابنسینا در این کتاب و در بخش زمینشناسی را بسیار پیشگام میدانند. آنها معتقدند نظریات او در مورد کوهها و طبیعت آنها در دورهای بیان شد که تا ۸۰۰ سال بعد، در دنیای مسیحیت جایی نداشت. این دانشمند بزرگ در کتاب خود اشارهای نیز به علم دیرینهشناسی و شکلگیری حالت سنگی فسیلها داشته است. او در کتاب خود خارج شدن موادی با قابلیت سنگ کردن همه چیز در مسیر را دلیل ایجاد فسیلها میداند. البته شیخالرئیس در نهایت این پدیده را آنچنان خاص و عجیب ندانسته است. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[ارسطو]] | |||
* [[ماوراء النهر|ماوراءالنهر]] | |||
* [[ری]] | |||
* [[آلبویه]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
[https://www.beytoote.com/scientific/scientist/biography-avicenna.html برگرفته از سایت بیتوته] | * [https://www.beytoote.com/scientific/scientist/biography-avicenna.html برگرفته از سایت بیتوته]،beytoote.com. | ||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده: | [[رده:ایران]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۶
ابوعلی سینا | |
---|---|
نام کامل | حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا |
نامهای دیگر |
|
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 370 ش، ۹۹۲ م، ۳۸۱ ق |
محل تولد | بخارا |
روز درگذشت | ۴۱۶ ش |
محل درگذشت |
|
دین | اسلام، شیعه |
آثار |
|
فعالیتها |
|
ابوعلی سینا یا ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان ایران و البته جهان است. ابنسینا، پورسینا، شیخالرئیس و همهچیز دان، از القاب این دانشمند بزرگ به شمار میرود. ابوعلی سینا یک پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان و فیلسوف بزرگ بود و در دوران جوانی بهطرز شگفتآوری توانست به همه این علوم تسلط پیدا کند و در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است.
زندگینامه
ابوعلی سینا حکیم، فیلسوف، طبیب و دانشمند بزرگ ایرانی که در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب "امیر پزشکان" شناخته شده است، در ماه صفر از سال 370 هجری قمری در شهر بخارا به دنیا آمد.
این حکیم بزرگ که بعدها موثرترین چهره در علم و فلسفه جهان اسلامی شد و القابی مانند شیخالرئیس، حجة الحق و شرف الملک به او دادند، از آغاز کودکی استعداد و شایستگی عجیبی در فراگرفتن علوم مختلف داشت.
و از آنجا که پدرش عبدالله سخت در تعلیم و تربیت او میکوشید و خانه او محل ملاقات دانشمندان دور و نزدیک بود، ابنسینا تا ده سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت و آنگاه به فراگرفتن منطق و ریاضیات پرداخت. استاد وی در علم ریاضیات "ابو عبدالله ناتلی" بود.
پس از آن نزد "ابو سهیل مسیحی" به یادگیری طبیعیات و مابعدالطبیعه و علم طب مشغول شد.
در شانزده سالگی در همه علوم زمان خود استاد بود؛ جز در مابعدالطبیعه؛ آن هم به صورتی که در متافیزیک ارسطو آمده بود و با آنکه چهل بار تمام این کتاب را مطالعه کرده بود، نمیتوانست آن را بفهمد.
تا این که به شرح فارابی بر این کتاب دست یافت و توانست مسائل دشوار آن را درک کند.
هنگامی که ابنسینا به هجده سالگی رسید، دیگر احتیاج به خواندن و فراگیری هیچ علمی نداشت؛ چرا که همه علوم را فراگرفته بود و تنها لازم بود تا فهم خود را لحاظ عمق افزایش دهد تا آموختههای خود را بهتر درک کند.
در اواخر عمر خود یکبار به شاگرد مورد توجه خویش، جوزانی گفت که در تمام مدت عمر، چیزی بیش از آنچه که در هجده سالگی میدانسته، نیاموخته است.
مهارت ابنسینا در علم پزشکی و توانایی وی در معالجه حاکم آن زمان، موجب شد تا مورد محبت حاکم واقع شده و در دربار، موقعیت بسیار خوبی داشته باشد.
ولی به سبب آشفتگی اوضاع سیاسی در ماوراءالنهر، زندگی بر ابنسینا در زادگاهش دشوار شد و او ناچار بخارا را به مقصد جرجانیه و سپس گرگان ترک گفت.
در سال 403 هجری قمری، پس از پشت سر گذاشتن سختیها و مشکلات بزرگی که در این سفر با آنها مواجه شد و حتی چند تن از دوستانش را در میان راه از دست داد، از کویر شمال خراسان عبور کرد.
بنا به گفته منابع معتبر، ابنسینا در این سفر با عارف و شاعر مشهور "ابو سعید ابوالخیر" ملاقات کرد.
وی آرزو داشت که "قابوس بن وشمگیر" را که حامی نامدار علم و ادب بود، در جرجان ببیند؛ ولی هنگامی که به جرجان رسید، قابوس بن وشمگیر از دنیا رفته بود.
چون از این حادثه دلشکسته شد مدت چندین سال در دهکدهای عزلت گزید. سپس در فاصله سال 405 و 406 هجری قمری به ری رفت. در این هنگام آلبویه بر ایران فرمانروایی داشتند و افرادی از این خاندان در ایالات مختلف حکومت میکردند. ابنسینا مدتی در دربار فخرالدوله در ری درنگ کرد و سپس از آنجا برای دیدار یکی دیگر از فرمانروایان این خاندان، شمسالدوله به جانب همدان به راه اقتاد.
این سفر برای ابنسینا بخت بلندی داشت؛ چرا که پس از رسیدن وی به همدان او را برای درمان امیر شمسالدوله که بیمار شده بود و تمامی پزشکان از معالجه وی ناتوان بودند دعوت کردند.
بوعلی توانست شمسالدوله را معالجه کند و به همین دلیل چنان تقربی نزد وی پیدا کرد که عهدهدار منصب وزارت گردید و مدت چند سال؛ تا هنگام مرگ امیر، عهدهدار این وظیفه سنگین بود.
پس از مرگ شمسالدوله بخت از وی روی گردانید و چون از ادامه خدمت در منصب وزارت خودداری کرد او را به زندان افکندند. در زندان کتاب مشهورش "شفا" را به رشته تحریر درآورد. پس از مدتی توانست از زندان فرار کند و با لباس درویشی از همدان گریخت.
ابنسینا از همدان به اصفهان رفت که مرکز بزرگی از علم به شمار میرفت و سالها بود که آرزوی دیدار آنجا را داشت. در این شهر مورد توجه علاءالدوله قرار گرفت و مدت پانزده سال با آسایش خاطر در آن شهر زندگی کرد.
او در این مدت چندین کتاب مهم نیز نوشت و حتی به ساختن رصدخانه پرداخت. اما این آسایش یرای وی دائمی نبود؛ چرا که یک بار اصفهان در معرض حمله مسعود غزنوی یعنی فرزند سلطان محمود غزنوی قرار گرفت و در این حمله بعضی از آثار مهم این حکیم بزرگ از میان رفت.
این امر ضربه بزرگی برای وی بود و علاوه بر آن بیماری قولنج نیز آزارش میداد. به همین دلیل دوباره به همدان بازگشت و سرانجام در دوم تیر سال ۴۱۶ هجری شمسی در سن ۵۷ سالگی در ماه رمضان قمری از دنیا رفت و در همدان به خاک سپرده شد.
دوستان ابنسینا او را به آرامش و کار کمتر دعوت میکردند اما او اعتقاد داشت «زندگی کوتاه و وسیع بهتر از زندگی طولانی و محدود است». در نهایت پشیمانی در بستر مرگ به سراغ شیخالرئیس آمد. او در روزهای آخر تمامی مال و اموال خود را بخشید، غلامانش را آزاد کرد و در سه روز آخر تا پایان عمر در خانه مانده و به خواندن قرآن مشغول شد.
شخصیت علمی
با وجود این که زندگی ابنسینا پر از فراز و نشیب بود و در عین حال عمری طولانی نیز نداشت، اما زندگی عقلانی و حکیمانه بسیار پرباری داشت. گواه بر این مطلب، تعداد و نوع آثاری است که او تالیف کرده است و نیز خصوصیات شاگردانی که در نزد او درس خواندهاند؛ مانند بهمنیار و جوزانی.
نیروی تمرکز فکری او عالی بود؛ تا جایی که گاهی در آن حین که سوار بر اسب در رکاب پادشاه عازم جنگ بود، بعضی از آثار خود را املا میکرد تا نویسندهای که در خدمت داشت، آنها را بنویسد.
او با مهارت عجیبی که در تمامی شاخههای دانش آن زمان داشت، توانست در زمینه فلسفه، اساس مکتب مشاء در سنت فکری اسلامی و نیز اساس فلسفه قرون وسطی را بریزد.
در بستر طب و پزشکی نیز میراث بقراطی و جالینوسی را ترکیب کند و در علم و ادب اسلامی چنان تاثیر نماید که هیج کس پیش یا پس از وی نتوانسته باشد آنگونه تاثیر کند.
تاثیر وی در این زمینهها تا به امروز، در شرق و غرب جهان باقی است و بسیاری از پیشرفتها در شاخههای عمده دانش، بر پایه نظرات و آراء وی صورت گرفته است.
آثار ابنسینا
به دلیل آنکه در آن عصر، عربی زبان رایج آثار علمی بود، ابنسینا و سایر دانشمندان ایرانی که در آن روزگار میزیستند کتابهای خود را به زبان عربی نوشتند. بعدها بعضی از این آثار به زبانهای دیگر از جمله فارسی ترجمه شد.
افزون بر این، ابنسینا در ادبیات فارسی نیز دستی قوی داشتهاست. بیش از ۲۰ اثر فارسی به او منسوب است که از میان آنها انتساب دانشنامه علائی و رساله نبض بدو مسلم است. آثار فارسی ابنسینا، مانند سایر نثرهای علمی زمان وی، با رعایت ایجاز و اختصار کامل نوشته شده است.
آثار فراوانی از ابنسینا به جا مانده و یا به او نسبت داده شده که فهرست جامعی از آنها در فهرست نسخههای مصنفات ابنسینا آورده شده است. این فهرست شامل شامل ۱۳۱ نوشته اصیل از ابنسینا و ۱۱۱ اثر منسوب به او است.
از مصنفات او
کتاب المجموع در یک جلد، کتاب الحاصل و المحصول در بیست جلد، کتاب البرّ و الاثم، در دو جلد، کتاب الشفاء، در هجده جلد، کتاب القانون فی الطب، در هجده جلد، کتاب الارصاد الکلیه، در یک جلد، کتاب الانصاف، در بیست جلد، کتاب النجاه، در سه جلد، کتاب الهدایه، در یک جلد، کتاب الاشارات، در یک جلد، کتاب المختصر الاوسط، در یک جلد، کتاب العلائی، در یک جلد، کتاب القولنج، در یک جلد، کتاب لسان العرب فی اللغه، در ده جلد، کتاب الادویه القلبیه، در یک جلد، کتاب الموجز، در یک جلد، کتاب بعض الحکمه المشرقیه، در یک جلد، کتاب بیان ذوات الجهه، در یک جلد، کتاب المعاد، در یک جلد، کتاب المبدأ و المعاد، در یک جلد.
رسالههای او
رساله القضاء و القدر، رساله فی الآله الرصدیه، رساله عرض قاطیغوریاس، رساله المنطق بالشعر، قصائد فی العظه و الحکمه، رساله فی نعوت المواضع الجدلیه، رساله فی اختصار اقلیدس، رساله فی مختصر النبض به زبان فارسی، رساله فی الحدود، رساله فی الاجرام السماویه، کتاب الاشاره فی علم المنطق، کتاب اقسام الحکمه، کتاب النهایه، کتاب عهد کتبه لنفسه، کتاب حیّ بن یقطان، کتاب فی انّ ابعاد الجسم ذاتیه له، کتاب خطب، کتاب عیون الحکمه، کتاب فی انّه لا یجوز ان یکون شیء واحد جوهریا و عرضیا، کتاب انّ علم زید غیر علم عمرو، رسائل اخوانیه و سلطانیه و مسائل جرت بینه و بین بعض العلماء.
کتاب قانون
قانون (Canon) مشهورترین اثر مکتوب ابنسینا در مورد علم پزشکی، ساختار و تاریخچه، کیهان شناسی، علم مزاج، خلقوخو، داروها، آسیبشناسی، بیماریهای خاص و ترکیبهای دارویی و بسیاری مفاهیم اساسی دیگر در این علم است. این کتاب، مجموعهای از پنج کتاب است که هر کدام به بخشی خاص از این علم میپردازند.
کتاب قانون شیخالرئیس ابنسینا در سال ۴۰۴ هجری شمسی (۱۰۲۵ میلادی) به زبان عربی چاپ شد. مطالب این کتاب، پایههای بسیاری از مفاهیم امروزی علم پزشکی را شامل میشود. اکثر مطالب علمی کتاب قانون تحت تاثیر نظریات و تعلیمات جالینوس، از پزشکان یونان باستان بوده است. این کتاب برای قرنها به عنوان منبعی ارزشمند در علم پزشکی شناخته میشد و استانداردی از این علم را در زمان قرون وسطی در اروپا ایجاد کرده و تا قرن ۱۸ میلادی به عنوان کتاب آموزش پزشکی شناخته میشد.
صفحه اول نسخه خطی کتاب قانون چاپ سال ۱۵۹۶ میلادی
کتاب قانون ترکیبی از علم جلینوسی با فلسفه ارسطویی را در خود دارد.
ابنسینا در نوشتن کتاب قانون تلاش میکرد تا آموزههای جالینوس را با فلسفههای ارسطو در علم طبیعی ترکیب کرده و اصول پزشکی را از آنها استخراج کند. او نگارش این کتاب را از گرگان شروع کرده، در ری ادامه داد و در نهایت در همدان به پایان رساند. در نهایت این کتاب عصارهای از تمام علوم پزشکی موجود در زمان ابنسینا شد و بهنوعی یک خلاصه معتبر از مجموعه ۲۰ جلدی نوشتههای جالینوس بود.
کتاب اول قانون به توضیح کلی علم پزشکی، عناصر سازنده کیهان، مزاجشناسی، آناتومی بدن و فیزیولوژی میپردازد. این کتاب دلایل سلامت و بیماریها را بررسی میکند. او در این کتاب، پزشکی (طب) را اینگونه معرفی میکند:
پزشکی علمی است که از طریق آن، حالتهای مختلف بدن را مطالعه میکنیم. حالتهایی همچون سلامتی، بیماری، دلایل از بین رفتن سلامتی و ابزارهایی برای بازگرداندن آن مورد بررسی قرار میگیرند. به بیان دیگر این علم، هنر بررسی سلامت و هنر بازگرداندن آن است.
در کتاب دوم، فهرستی از ۸۰۰ ماده خالص دارویی خالص آورده شده است. این مواد بدون ترکیب با مواد و عناصر دیگر، در آن دروان بهعنوان دارو مورد استفاده قرار میگرفتند. اولین بخش این کتاب به بررسی قوانین کلی در مورد داروها و رسالهای با عنوان «علم نیروهای پزشکی» اختصاص دارد. بخش دوم فهرست داروها را بر اساس حروف الفبا دارد که انواع داروهای گیاهی، معدنی و حیوانی را شامل میشود.
کتاب قانون چاپ سال ۱۴۸۴ میلادی
در لیست داروهای این کتاب، نام دارو، منشأ آن و خصوصیات آن ذکر شده است. سپس یک یا دو اثر از مجموعه ۲۲ اثر دارویی به هر ماده اختصاص داده شده و در ادامه، ارتباط آن با ۱۱ نوع بیماری کشف شده بیان شده است. در نهایت فهرستی از مواد قابل ساخت با آن داروی طبیعی نیز آورده شده است.
در این کتاب ۷ قانون در مورد کشف و ساخت داروهای جدید نیز آورده شده که عموما از اصول جالینوسی در آن استفاده شده است. این قوانین تمام مراحل تهیه، آزمایش، نظارت و تایید اثرگذاری داروها را شامل میشوند. به عنوان مثال شرایط ساخت دارو در ابتدا بیان شده و سپس نحوه آزمایش آن روی نمونههای انسانی گفته شده است. در این قوانین، اشارهای نیز به دوز داروها و چگونگی اضافه کردن تدریجی آنها در بدن بیمار شده است. در قانون آخر این کتاب گفته شده که برای تاییر اثر یک دارو، باید آن را روی چند نمونه آزمایش کرد و تنها با آزمایش روی نمونه انسانی، میتوان دارو را تایید کرد.
کتاب سوم که به پاتولوژی یا آسیبشناسی میپردازد، کتابی جامع برای شناخت عملکرد و بیماریهای هر قسمت از بدن انسان است. در ادامه این کتاب، کتاب چهارم نگاشته شد که بیماریهای ترکیبی با اثرگذاری روی چند ارگان بدن در آن بررسی میشود.
برخی مورخان، قانون را انجیل پزشکی مینامند
ابوعلی سینا در کتاب آخر از مجموعه کتاب قانون به بحث ترکیب و ساخت داروها پرداخته است. او در این کتاب فهرستی شامل ۶۵۰ داروی ترکیبی را بیان کرده است. منابع او برای این ترکیبها نیز، علوم سنتی عربی، هندی و یونانی بودهاند. او نظرات خود را در مورد این ترکیبها بیان کرده و با بررسی انواع دستورهای ساخت دارو، در برخی موارد دستور مخصوص به خود را نیز پیشنهاد داده است.
این دانشمند بزرگ در ادامه کتاب پنجم به بررسی تاثیر یا عدم تاثیر برخی روشهای درمانی پرداخته است. بعلاوه او جزئیاتی نیز از ترکیبات دارویی و منشأ آنها بیان کرده است. او به روشهای اجرایی که در طول زمان آزمایش شدهاند علاقه نشان میداد و معتقد بود ترکیبات دارویی باید با احتیاط بالایی ساخته و مصرف شوند. بهعقیده شیخالرئیس، داروهای ترکیبی اثرات پیشبینی نشده و قوی تری نسبت به داروهای خالص داشتند.
کتاب قانون چاپ قرن ۱۲ میلادی
کتاب قانون در قرن ۱۳ میلادی توسط جرارد سرمونا به زبان لاتین ترجمه شد. محتوای دایرةالمعارفی، نظمدهی سیستماتیک و ترکیب علم جالینوس با فلسفه ارسطویی باعث شد که کتاب قانون بهسرعت به منبعی جامع در علم پزشکی اروپا تبدیل شود. محققان علم پزشکی از همان زمان استفاده از این کتاب را شروع کردند و دانشگاهها نیز از قرن ۱۴ آن را بهعنوان منبع رسمی خود پذیرفتند.
سر ویلیام آسلر از پزشکان بزرگ تاریخ و یکی از موسسان بیمارستان جانزهاپکینز کتاب قانون را مشهورترین کتاب پزشکی تاریخ میداند و معتقد است این کتاب مانند انجیل پزشکی بوده و بیش از هر اثر نوشتاری دیگر، ماندگار بوده است.
جرج سارتن دانشمند مورخ در مورد این کتاب مینویسد:
قانون، دایرةالمعارف عظیم پزشکی است. این کتاب شامل تعدادی از روشنگرترین مباحث پزشکی است که این علم را منحصر به فرد میکند. مباحثی همچون التهابات بدن (مدیاستینیت)، منبع بیماری سل، جداسازی بیماریها بر اساس عوامل آبی و خاکی، توصیح دقیق مشکلات پوستی، بیماریهای جنسی و راههای پیشگیری از آنها و همچنین بیماریهای عصبی، به خوبی در این کتاب بررسی شدهاند.
کتاب شفا
ابوعلی سینا در کنار نگارش کتاب قانون، بخشی از وقت خود را نیز به کتابی جامع در مورد کلیت علم اختصاص داد. مورخان سالهای ۱۰۱۴ تا ۱۰۲۰ میلادی را زمان نگارش این کتاب میدانند و اولین نمونه از آن در سال ۱۰۲۷ به چاپ رسید. این کتاب بر خلاف اسمش ارتباطی با علم پزشکی ندارد و بیشتر برای درمان جهل روح نوشته شده است.
کتاب شفا شامل چهار بخش اصلی است. منطق، علوم طبیعی، ریاضیات (که شامل علوم اربعه یعنی ریاضیات، هندسه، نجوم و موسیقی است) و ماوراءالطبیعه جزء مباحث اصلی این کتاب هستند. در این کتاب از مباحث نظری فیلسوفهای یونان باستان همچون ارسطو، متفکران عصر هلنیستی همچون بطلمیوس و دانشمندان مسلمان و ایرانی همچون ابویوسف کندی، فارابی و ابوریحان بیرونی استفاده شده است.
کتاب شفا در بررسی عمومی علوم مختلف و درمان جهل روح نوشته شد.
از نظریههای جالب توجه در این کتاب میتوان به نظریه نزدیکتر بودن سیاره زهره به زمین نسبت به خورشید اشاره کرد که در بخش نجوم به آن پرداخته شده است. در بخش شیمی، نظریه ابنسینا در مورد شکلگیری فلزات، با ترکیب نظریه جابربن حیان و ارسطو و تئوفراسطوس شکل گرفته است. او ترکیبی از ایدهها را با توجه به ماهیت فازهای معدنی و فلزی ایجاد کرد.
دانشمندان اروپایی نظریات ابنسینا در این کتاب و در بخش زمینشناسی را بسیار پیشگام میدانند. آنها معتقدند نظریات او در مورد کوهها و طبیعت آنها در دورهای بیان شد که تا ۸۰۰ سال بعد، در دنیای مسیحیت جایی نداشت. این دانشمند بزرگ در کتاب خود اشارهای نیز به علم دیرینهشناسی و شکلگیری حالت سنگی فسیلها داشته است. او در کتاب خود خارج شدن موادی با قابلیت سنگ کردن همه چیز در مسیر را دلیل ایجاد فسیلها میداند. البته شیخالرئیس در نهایت این پدیده را آنچنان خاص و عجیب ندانسته است.
جستارهای وابسته
منابع
- برگرفته از سایت بیتوته،beytoote.com.