محمد سعید رمضان البوطی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
(۱۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| تصویر = سعید رمضان.jpg | | تصویر = سعید رمضان.jpg | ||
| نام = محمدسعید رمضان البوطی | | نام = محمدسعید رمضان البوطی | ||
| نامهای دیگر = {{فهرست جعبه عمودی | | | نامهای دیگر = {{فهرست جعبه عمودی |شیخ رمضان البوطی |رمضان |محمد سعید |محمد سعید رمضان البوطی }} | ||
| سال تولد = 1929 م | | سال تولد = 1929 م | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''محمد سعید رمضان البوطی'''، از علمای [[اشعری]] و [[شافعیه|شافعی مذهب]] معاصر، در کنار تدریس، همچنین موفق شد در سال ۱۹۶۵ میلادی، مدرک دکترایش را از [[الأزهر|دانشگاه الازهر]] [[جمهوری عربی مصر|مصر]] دریافت کند. از همین رو تدریس دروسی | '''محمد سعید رمضان البوطی'''، از علمای [[اشعری]] و [[شافعیه|شافعی مذهب]] معاصر، در کنار تدریس، همچنین موفق شد در سال ۱۹۶۵ میلادی، مدرک دکترایش را از [[الأزهر|دانشگاه الازهر]] [[جمهوری عربی مصر|مصر]] دریافت کند. از همین رو تدریس دروسی همچون [[فقه مقایسه ای]]، [[مطالعات اسلامی]]، [[اصول فقه]]، [[عقاید اسلامی]]، [[سیره نبوی]] را در دانشگاه آغاز کرد. وی تا جایی پیشرفت کرد که توانست پس از مدتی، به ریاست [[دانشگاه دمشق]] برسد. تدریس و انجام فعالیتهای اجرایی و رسانهای موجب نشد که وی از تالیف آثار علمی باز ماند، از وی حدود ۶۰ عنوان کتاب به یادگار مانده است. | ||
== زندگانی محمد سعید رمضان البوطی == | == زندگانی محمد سعید رمضان البوطی == | ||
محمد سعید رمضان البوطی از علمای اشعری و شافعی مذهب معاصر، در سال ۱۳۴۸ [[سال قمری|هجری قمری]] (۱۹۲۹ میلادی) در دهکده «جلیکا» واقع در غرب آناتولی [[ترکیه]] متولد شد. پدرش ملارمضان البوطی از علمای کرد آن منطقه بود بدین جهت هنگامی که در حکومت [[آتاتورک]] بر ترکیه، سیاستهای [[سکولاریسم|سکولاری]] رواج پیدا کرد، محمد سعید بههمراه خانوادهاش در سال ۱۹۳۴ میلادی به [[دمشق]] مهاجرت کرد. | محمد سعید رمضان البوطی از علمای [[اشعری]] و [[شافعیه|شافعی]] مذهب معاصر، در سال ۱۳۴۸ [[سال قمری|هجری قمری]] (۱۹۲۹ میلادی) در دهکده «جلیکا» واقع در غرب آناتولی [[ترکیه]] متولد شد. پدرش ملارمضان البوطی از علمای کرد آن منطقه بود بدین جهت هنگامی که در حکومت [[آتاتورک]] بر ترکیه، سیاستهای [[سکولاریسم|سکولاری]] رواج پیدا کرد، محمد سعید بههمراه خانوادهاش در سال ۱۹۳۴ میلادی به [[دمشق]] مهاجرت کرد. | ||
در دمشق، تحصیلات مقدماتی را فراگرفت و سپس به یادگیری علوم ریاضیات، [[تفسیر]]، [[منطق]]، [[کلام]]، [[اصول]] و [[فقه]] مشغول شد. درجات علمی البوطی تا جایی پیش رفت که در سال ۱۹۵۶ میلادی، موفق شد به دانشگاه الازهر مصر وارد شود. | در دمشق، تحصیلات مقدماتی را فراگرفت و سپس به یادگیری علوم ریاضیات، [[تفسیر]]، [[منطق]]، [[کلام]]، [[اصول]] و [[فقه]] مشغول شد. درجات علمی البوطی تا جایی پیش رفت که در سال ۱۹۵۶ میلادی، موفق شد به دانشگاه الازهر [[جمهوری عربی مصر|مصر]] وارد شود. | ||
پدرش در ابتدا معتقد بود هرگونه فعالیت مذهبی برای کسب پول جایز نیست از همین رو محمد سعید، در کنکور آموزش و پرورش شرکت نمیکرد تا اینکه نظر پدر تغییر کرد و وی به عنوان آموزگار شریعت، به استخدام آموزش و پرورش در آمد. | پدرش در ابتدا معتقد بود هرگونه فعالیت مذهبی برای کسب پول جایز نیست از همین رو محمد سعید، در کنکور آموزش و پرورش شرکت نمیکرد تا اینکه نظر پدر تغییر کرد و وی به عنوان آموزگار شریعت، به استخدام آموزش و پرورش در آمد. | ||
محمد سعید در سال ۱۹۶۵ میلادی، مدرک دکترایش را از دانشگاه الازهر مصر دریافت کرد و تدریس دروسی همچون فقه | محمد سعید در سال ۱۹۶۵ میلادی، مدرک دکترایش را از دانشگاه الازهر مصر دریافت کرد و تدریس دروسی همچون [[فقه تطبیقی]]، مطالعات اسلامی، [[اصول فقه]]، عقاید اسلامی، [[سیره نبوی]] را در دانشگاه آغاز کرد. وی پس از مدتی، به ریاست دانشگاه دمشق رسید<ref>افتخاری، اصغر، مبانی نظری و عملی اندیشه سیاسی محمد سعید رمضان البوطی، چاپ شده در پژوهش علوم سیاسی شماره ۴، بهار و تابستان ۸۶، صفحه ۱۰۵ تا ۱۳۷.</ref>. وی علاوه بر تدریس و انجام فعالیتهای اجرایی و رسانهای به تالیف آثار علمی همت گذاشت و حدود ۶۰ عنوان کتاب از خود به یادگار گذاشت. | ||
== آثار == | == آثار == | ||
از محمد سعید رمضان البوطی، حدود ۶۰ عنوان کتاب | از محمد سعید رمضان البوطی، حدود ۶۰ عنوان کتاب برجای مانده است که برخی از این آثار عبارتند از: | ||
# الحکم العطائیه؛ | # الحکم العطائیه؛ | ||
# الاسلام و العصر؛ | # الاسلام و العصر؛ | ||
خط ۵۱: | خط ۵۰: | ||
== خروج بر علیه حاکم مسلمان == | == خروج بر علیه حاکم مسلمان == | ||
یکی از | یکی از مهمترین اعتقادات البوطی که در آثارش به وضوح قابل مشاهده است، ممنوعیت خروج بر علیه حاکم [[مسلمان]] است. بدین سان که به عقیده وی، تا زمانی که حاکم جامعه اسلامی که از راه مشروع به حکومت رسیده است<ref> از نگاه اهلسنت و البته البوطی، حکومت حاکمی مشروعیت دارد که از یکی از این ۳ راه به حکومت برسد: | ||
«۱: بیعت اهل حل و عقد با وی؛ ۲: انتخاب توسط حاکم قبلی؛ ۳: استیلاء و غلبه؛» البوطی، محمد سعید، الجهاد فی الاسلام، ص۱۴۸، دارالفکر المعاصر بیروت- دارالفکر دمشق، چاپ اول، ۱۴۱۴هق. </ref>، دچار [[کفر]] بواح و آشکار نشده باشد، نمیتوان بر علیه او خروج کرد<ref> البوطی، محمد سعید، الجهاد فی الاسلام، ص۱۴۷، دارالفکر المعاصر بیروت- دارالفکر دمشق، چاپ اول، ۱۴۱۴هق.</ref>. چرا که [[حدیث|روایات]] متعددی خروج بر علیه حکام مسلمان را ممنوع دانستهاند. به عنوان نمونه از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)]] چنین نقل شده است: «مَن کره من امیره، شیئا فلیصبر، فانه من خرج علی السلطان شبرا فمات، مات میته جاهلیه<ref>همان، ص۱۵۱.</ref>». | «۱: بیعت اهل حل و عقد با وی؛ ۲: انتخاب توسط حاکم قبلی؛ ۳: استیلاء و غلبه؛» البوطی، محمد سعید، الجهاد فی الاسلام، ص۱۴۸، دارالفکر المعاصر بیروت- دارالفکر دمشق، چاپ اول، ۱۴۱۴هق. </ref>، دچار [[کفر]] بواح و آشکار نشده باشد، نمیتوان بر علیه او خروج کرد<ref> البوطی، محمد سعید، الجهاد فی الاسلام، ص۱۴۷، دارالفکر المعاصر بیروت- دارالفکر دمشق، چاپ اول، ۱۴۱۴هق.</ref>. چرا که [[حدیث|روایات]] متعددی خروج بر علیه حکام مسلمان را ممنوع دانستهاند. به عنوان نمونه از [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)]] چنین نقل شده است: «مَن کره من امیره، شیئا فلیصبر، فانه من خرج علی السلطان شبرا فمات، مات میته جاهلیه<ref>همان، ص۱۵۱.</ref>». | ||
خط ۵۸: | خط ۵۷: | ||
== تکفیر و کشتار اعوان و انصار حاکمان جوامع اسلامی == | == تکفیر و کشتار اعوان و انصار حاکمان جوامع اسلامی == | ||
البوطی در عبارت دیگری چنین تصریح کرده است: وقتی خروج بر حکام جوامع اسلامی تا هنگامی که کفر بواح از آنان سر نزند، ممنوع است از همین رو باید گفت: به طریق اولی، [[تکفیر]] و کشتار اعوان و انصار چنین حاکمانی نیز ممنوع میباشد. چنانکه ادله فراوانی بر این ادعا دلالت میکنند به عنوان مثال: از برخورد [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)]] با حاطب بن ابی بلعه (که از معروفترین [[انصار]] مشرکین [[قریش]] بود)، مشخص میشود به مجرد اینکه شخص، حتی از اعوان و انصار [[مشرکین]] بوده است نمیتوان وی را تکفیر کرده و سپس به قتل رسانید<ref>همان، ص۱۵۹ و ۱۶۰.</ref>. | البوطی در عبارت دیگری چنین تصریح کرده است: وقتی خروج بر حکام جوامع اسلامی تا هنگامی که [[کفر]] بواح از آنان سر نزند، ممنوع است از همین رو باید گفت: به طریق اولی، [[تکفیر]] و کشتار اعوان و انصار چنین حاکمانی نیز ممنوع میباشد. چنانکه ادله فراوانی بر این ادعا دلالت میکنند به عنوان مثال: از برخورد [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)]] با [[حاطب بن ابی بلعه]] (که از معروفترین [[انصار]] مشرکین [[قریش]] بود)، مشخص میشود به مجرد اینکه شخص، حتی از اعوان و انصار [[مشرکین]] بوده است نمیتوان وی را تکفیر کرده و سپس به قتل رسانید<ref>همان، ص۱۵۹ و ۱۶۰.</ref>. | ||
== آمریکا و غرب و تجزیه مناطق مسلمانان == | == آمریکا و غرب و تجزیه مناطق مسلمانان == | ||
محمد سعید البوطی با بیان اینکه از تصریحات برخی از مقامات بلندپایه [[ایالات متحده آمریکا|آمریکایی]] معلوم میشود که آنان راه چاره تسلط بر [[مسلمانان]] را در تجزیه [[کشورهای اسلامی]] دیدهاند، میافزاید: از همین رو بروز اختلافات بین حاکمان | محمد سعید البوطی با بیان اینکه از تصریحات برخی از مقامات بلندپایه [[ایالات متحده آمریکا|آمریکایی]] معلوم میشود که آنان راه چاره تسلط بر [[مسلمان|مسلمانان]] را در تجزیه [[جهان اسلام|کشورهای اسلامی]] دیدهاند، میافزاید: از همین رو بروز اختلافات بین حاکمان کشورهای اسلامی و مسلمانان ساکن در این کشورها، بیش از همه، به نفع [[استعمار]] و غرب است<ref>همان، ص۱۷۸.</ref>. | ||
== نقد وهابیون در خصوص زیارت قبور اهلبیت == | == نقد وهابیون در خصوص زیارت قبور اهلبیت == | ||
خط ۶۷: | خط ۶۶: | ||
== وهابیت و تخریب قبور اهلبیت == | == وهابیت و تخریب قبور اهلبیت == | ||
البوطی در عبارت دیگری مینویسد: متاسفانه [[وهابیت|وهابیون]]، برخلاف آنچه در سیره سلف امت شاهد آن هستیم، بسیاری از آثار برجای مانده از [[اولیاء الهی]] را تخریب کردهاند تخریب منزلی که پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) در آنجا متولد شدند و همچنین تخریب منزل [[ | البوطی در عبارت دیگری مینویسد: متاسفانه [[وهابیت|وهابیون]]، برخلاف آنچه در سیره سلف امت شاهد آن هستیم، بسیاری از آثار برجای مانده از [[اولیاء الهی]] را تخریب کردهاند تخریب منزلی که پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) در آنجا متولد شدند و همچنین تخریب منزل [[خدیجه بنت خویلد|حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها)]] از جمله این تخریب ها به حساب میآیند. حال آنکه این آثار، در نزد [[مسلمان|مسلمین]](ادوار مختلف) دارای شرافت و ارزش بوده است<ref>همان، ص۱۱ و۱۲.</ref>. | ||
== وهابیون و انشقاق جهان اسلام == | == وهابیون و انشقاق جهان اسلام == | ||
خط ۷۳: | خط ۷۲: | ||
== مخالفین و بدعتگذاری == | == مخالفین و بدعتگذاری == | ||
البوطی با بیان اینکه اختلاف نظر علمی، مسئله ای رایج حتی در[[صدر اسلام]] بوده است، تاکید میکند وقتی در | البوطی با بیان اینکه اختلاف نظر علمی، مسئله ای رایج حتی در[[صدر اسلام]] بوده است، تاکید میکند وقتی در مسئلهای علمی، اختلاف آراء پیش آمد، حق نداریم هیچ [[مجتهد|مجتهدی]] را گمراه، خارج از [[دین]]، [[بدعت|بدعتگذار]]، منحرف از طریق سلف صالح بخوانیم<ref> البوطی، محمد سعید، السلفیه مرحله زمنیه مبارکه لا مذهب اسلامی، ص۲۰ و ۲۱، دارالفکر المعاصر بیروت – دارالفکر دمشق، چاپ چهاردهم، ۱۴۳۱هق.</ref>. حال آنکه وهابیون چنین بوده و مدعی آنند که تنها [[وهابیت|وهابی]] مسلکان بر حقند و تنها آنان هستند که بر عقیده سلف بوده و شیوه سلف را در فهم و اجرای [[اسلام]] بیان میکنند<ref> همان، ص۲۳۶.</ref>. | ||
== تکفیر مسلمانان == | == تکفیر مسلمانان == | ||
خط ۸۲: | خط ۸۱: | ||
== نامیده شدن وهابیت به سلفیه == | == نامیده شدن وهابیت به سلفیه == | ||
البوطی مدعی شده است که واژه [[سلفیت|سلفیه]] در ابتدا توسط افرادی همچون: [[محمد عبده]]، [[سید جمال الدین اسدآبادی|جمالالدین اسدآبادی]]، [[رشید رضا|رشیدرضا]] و [[عبدالرحمن کواکبی]]، آن هم در [[جمهوری عربی مصر|مصر]] استفاده شده است. البته برخلاف امروزه، شاهد آن هستیم که این شعار در آن زمان یک [[مذهب]] نبود. بلکه تنها یک دعوت بود<ref>همان، ص۲۳۴.</ref>. تا اینکه وهابیون از آن جهت که نامیدن مذهبشان به [[وهابیت]] را نمیپسندیدند، مذهب خود را | البوطی مدعی شده است که واژه [[سلفیت|سلفیه]] در ابتدا توسط افرادی همچون: [[محمد عبده]]، [[سید جمال الدین اسدآبادی|جمالالدین اسدآبادی]]، [[رشید رضا|رشیدرضا]] و [[عبدالرحمن کواکبی]]، آن هم در [[جمهوری عربی مصر|مصر]] استفاده شده است. البته برخلاف امروزه، شاهد آن هستیم که این شعار در آن زمان یک [[مذهب]] نبود. بلکه تنها یک دعوت بود<ref>همان، ص۲۳۴.</ref>. تا اینکه وهابیون از آن جهت که نامیدن مذهبشان به [[وهابیت]] را نمیپسندیدند، مذهب خود را «[[سلفیت|سلفیه]]» نام نهادند<ref>همان، ص۲۳۶</ref>. | ||
== مبارزه البوطی با پدیده شوم لا مذهبیت == | == مبارزه البوطی با پدیده شوم لا مذهبیت == | ||
خط ۸۸: | خط ۸۷: | ||
== فوت محمد سعید رمضان البوطی == | == فوت محمد سعید رمضان البوطی == | ||
سرانجام شیخ محمد سعید رمضان البوطی عصر روز پنجشنبه ۹ [[جمادی الثانی|جمادی]] ۱۴۳۴هجری قمری، در حال تدریس در [[مسجد]] الایمان در شهرک المزرعه | سرانجام شیخ محمد سعید رمضان البوطی عصر روز پنجشنبه ۹ [[جمادی الثانی|جمادی]] ۱۴۳۴هجری قمری، در حال تدریس در [[مسجد]] الایمان در شهرک المزرعه [[دمشق]]، بر اثر انفجار بمب به [[شهید|شهادت]] رسید<ref>مجله سراج منیر، شماره۲۱.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[اصول فقه]] | |||
* [[دمشق]] | |||
* [[تقلید]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۹۴: | خط ۹۸: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
[https://www.alwahabiyah.com/fa/Mostabserview/36540/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B3%D8%B9%D9%8A%D8%AF-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%88%D8%B7%D9%8A برگرفته از سایت الوهابیه] | * [https://www.alwahabiyah.com/fa/Mostabserview/36540/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B3%D8%B9%D9%8A%D8%AF-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%88%D8%B7%D9%8A برگرفته از سایت الوهابیه ]alwahabiyah.com. | ||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده: | [[رده:شخصیتها ]] | ||
[[رده:عالمان اهل سنت]] | [[رده:عالمان اهل سنت]] | ||
[[رده:عالمان وحدتگرا]] | [[رده:عالمان وحدتگرا]] | ||
[[رده:ترکیه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۷
سعید رمضان | |
---|---|
نام کامل | محمدسعید رمضان البوطی |
نامهای دیگر |
|
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1929 م، ۱۳۰۷ ش، ۱۳۴۷ ق |
محل تولد |
|
سال درگذشت | 2013 م، ۱۳۹۱ ش، ۱۴۳۳ ق |
محل درگذشت | |
دین | اسلام، اهلسنت |
استادان | شیخ حسن حبنکه |
آثار |
|
فعالیتها | رئیس و مدرس دانشگاه دمشق |
محمد سعید رمضان البوطی، از علمای اشعری و شافعی مذهب معاصر، در کنار تدریس، همچنین موفق شد در سال ۱۹۶۵ میلادی، مدرک دکترایش را از دانشگاه الازهر مصر دریافت کند. از همین رو تدریس دروسی همچون فقه مقایسه ای، مطالعات اسلامی، اصول فقه، عقاید اسلامی، سیره نبوی را در دانشگاه آغاز کرد. وی تا جایی پیشرفت کرد که توانست پس از مدتی، به ریاست دانشگاه دمشق برسد. تدریس و انجام فعالیتهای اجرایی و رسانهای موجب نشد که وی از تالیف آثار علمی باز ماند، از وی حدود ۶۰ عنوان کتاب به یادگار مانده است.
زندگانی محمد سعید رمضان البوطی
محمد سعید رمضان البوطی از علمای اشعری و شافعی مذهب معاصر، در سال ۱۳۴۸ هجری قمری (۱۹۲۹ میلادی) در دهکده «جلیکا» واقع در غرب آناتولی ترکیه متولد شد. پدرش ملارمضان البوطی از علمای کرد آن منطقه بود بدین جهت هنگامی که در حکومت آتاتورک بر ترکیه، سیاستهای سکولاری رواج پیدا کرد، محمد سعید بههمراه خانوادهاش در سال ۱۹۳۴ میلادی به دمشق مهاجرت کرد.
در دمشق، تحصیلات مقدماتی را فراگرفت و سپس به یادگیری علوم ریاضیات، تفسیر، منطق، کلام، اصول و فقه مشغول شد. درجات علمی البوطی تا جایی پیش رفت که در سال ۱۹۵۶ میلادی، موفق شد به دانشگاه الازهر مصر وارد شود.
پدرش در ابتدا معتقد بود هرگونه فعالیت مذهبی برای کسب پول جایز نیست از همین رو محمد سعید، در کنکور آموزش و پرورش شرکت نمیکرد تا اینکه نظر پدر تغییر کرد و وی به عنوان آموزگار شریعت، به استخدام آموزش و پرورش در آمد.
محمد سعید در سال ۱۹۶۵ میلادی، مدرک دکترایش را از دانشگاه الازهر مصر دریافت کرد و تدریس دروسی همچون فقه تطبیقی، مطالعات اسلامی، اصول فقه، عقاید اسلامی، سیره نبوی را در دانشگاه آغاز کرد. وی پس از مدتی، به ریاست دانشگاه دمشق رسید[۱]. وی علاوه بر تدریس و انجام فعالیتهای اجرایی و رسانهای به تالیف آثار علمی همت گذاشت و حدود ۶۰ عنوان کتاب از خود به یادگار گذاشت.
آثار
از محمد سعید رمضان البوطی، حدود ۶۰ عنوان کتاب برجای مانده است که برخی از این آثار عبارتند از:
- الحکم العطائیه؛
- الاسلام و العصر؛
- اوربه من التقنیه الی الروحانیه؛
- کبری الیقینیات الکونیه؛
- الله ام الانسان؛
- مع روائع القرآن؛
- تجزیه التربیه الاسلامیه؛
- هذه مشکلاتهم؛
- هذه مشکلاتنا؛
- من الفکر و القلب؛
- علی طریق العوده الی الاسلام؛
- دفاع عن الاسلام و التاریخ؛
- فی سبیل الله و الحق؛
- الجهاد فی الاسلام؛
- السلفیه مرحله زمنیه مبارکه لا مذهب اسلامی؛
- اللامذهبیه اخطر بدعه تهدد الشریعه الاسلامیه؛
- مقدمهای بر کتاب «نصیحه لاخواتنا علماء نجد».
خروج بر علیه حاکم مسلمان
یکی از مهمترین اعتقادات البوطی که در آثارش به وضوح قابل مشاهده است، ممنوعیت خروج بر علیه حاکم مسلمان است. بدین سان که به عقیده وی، تا زمانی که حاکم جامعه اسلامی که از راه مشروع به حکومت رسیده است[۲]، دچار کفر بواح و آشکار نشده باشد، نمیتوان بر علیه او خروج کرد[۳]. چرا که روایات متعددی خروج بر علیه حکام مسلمان را ممنوع دانستهاند. به عنوان نمونه از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) چنین نقل شده است: «مَن کره من امیره، شیئا فلیصبر، فانه من خرج علی السلطان شبرا فمات، مات میته جاهلیه[۴]».
روی سخن البوطی، طبیعتا با تکفیریهایی است که به اندک بهانهای، حکام مسلمان منطقه را کافر دانسته و لذا تصمیم میگیرند که بر علیه آنان خروج کنند.
تکفیر و کشتار اعوان و انصار حاکمان جوامع اسلامی
البوطی در عبارت دیگری چنین تصریح کرده است: وقتی خروج بر حکام جوامع اسلامی تا هنگامی که کفر بواح از آنان سر نزند، ممنوع است از همین رو باید گفت: به طریق اولی، تکفیر و کشتار اعوان و انصار چنین حاکمانی نیز ممنوع میباشد. چنانکه ادله فراوانی بر این ادعا دلالت میکنند به عنوان مثال: از برخورد پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) با حاطب بن ابی بلعه (که از معروفترین انصار مشرکین قریش بود)، مشخص میشود به مجرد اینکه شخص، حتی از اعوان و انصار مشرکین بوده است نمیتوان وی را تکفیر کرده و سپس به قتل رسانید[۵].
آمریکا و غرب و تجزیه مناطق مسلمانان
محمد سعید البوطی با بیان اینکه از تصریحات برخی از مقامات بلندپایه آمریکایی معلوم میشود که آنان راه چاره تسلط بر مسلمانان را در تجزیه کشورهای اسلامی دیدهاند، میافزاید: از همین رو بروز اختلافات بین حاکمان کشورهای اسلامی و مسلمانان ساکن در این کشورها، بیش از همه، به نفع استعمار و غرب است[۶].
نقد وهابیون در خصوص زیارت قبور اهلبیت
محمد سعید البوطی در تقریظی که در ابتدای کتاب «نصیحه لاخواننا علماء نجد[۷]» نگاشته است، به ممنوعیتهایی که وهابیون برای زیارت قبور بقیع و تبرک جویی به آثار برجای مانده از اولیاء الهی ایجاد کردهاند، شدیدا معترض شده و مینویسد: در عصر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و سلف امت، به آثار رسول الله (صلی الله علیه وآله) تبرک جویی میشده است[۸].
وهابیت و تخریب قبور اهلبیت
البوطی در عبارت دیگری مینویسد: متاسفانه وهابیون، برخلاف آنچه در سیره سلف امت شاهد آن هستیم، بسیاری از آثار برجای مانده از اولیاء الهی را تخریب کردهاند تخریب منزلی که پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) در آنجا متولد شدند و همچنین تخریب منزل حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها) از جمله این تخریب ها به حساب میآیند. حال آنکه این آثار، در نزد مسلمین(ادوار مختلف) دارای شرافت و ارزش بوده است[۹].
وهابیون و انشقاق جهان اسلام
به عقیده البوطی، روشی که وهابیون آن را پی گرفتهاند ختم به ایجاد شکاف و انشقاق در جهان اسلام خواهد شد. البته راه حل مقابله با وهابیون از نگاه محمد سعید رمضان البوطی این است که علمای وهابیت را در مجمعی علمی جمع کنیم و با آنان طبق موازین دقیق، مباحثات علمی برگزار کنیم[۱۰].
مخالفین و بدعتگذاری
البوطی با بیان اینکه اختلاف نظر علمی، مسئله ای رایج حتی درصدر اسلام بوده است، تاکید میکند وقتی در مسئلهای علمی، اختلاف آراء پیش آمد، حق نداریم هیچ مجتهدی را گمراه، خارج از دین، بدعتگذار، منحرف از طریق سلف صالح بخوانیم[۱۱]. حال آنکه وهابیون چنین بوده و مدعی آنند که تنها وهابی مسلکان بر حقند و تنها آنان هستند که بر عقیده سلف بوده و شیوه سلف را در فهم و اجرای اسلام بیان میکنند[۱۲].
تکفیر مسلمانان
به عقیده محمد سعید البوطی، جایز نیست مسلمانی را که اهل قبله است و ارکان ایمان در اندیشه و دل او شکل گرفته را به خاطر ارتکاب گناهی کبیره یا صغیره، تکفیر کرد[۱۳]. همچنین وی در جای دیگری نیز تصریح میکند: از آنجایی که حقیقت ایمان، امری پنهانی است که دیگران از آن اطلاعی نمییابند بنابراین واجب است بر هر مسلمانی بر حسب ظاهری که دارد یعنی همان اسلام، برخورد شود[۱۴].
اهمیت وحدت جامعه اسلامی
البوطی معتقد است که وحدت بخشیدن به امور مسلمین، و گرد آوردن همه آنان بر محور هدایت و رشد، از مهمترین اهداف و مبانی دین است[۱۵].
نامیده شدن وهابیت به سلفیه
البوطی مدعی شده است که واژه سلفیه در ابتدا توسط افرادی همچون: محمد عبده، جمالالدین اسدآبادی، رشیدرضا و عبدالرحمن کواکبی، آن هم در مصر استفاده شده است. البته برخلاف امروزه، شاهد آن هستیم که این شعار در آن زمان یک مذهب نبود. بلکه تنها یک دعوت بود[۱۶]. تا اینکه وهابیون از آن جهت که نامیدن مذهبشان به وهابیت را نمیپسندیدند، مذهب خود را «سلفیه» نام نهادند[۱۷].
مبارزه البوطی با پدیده شوم لا مذهبیت
در ایامی که عدهای به هر روشی مدعی آنند که نباید از مذاهب اربعه تقلید کرد، محمد سعید رمضان البوطی، که بشدت با چنین طرز فکری مخالف بود، کتابی با عنوان«اللامذهبیه اخطر بدعه تهدد الشریعه الاسلامیه» تالیف کرد و در آن با استناد به ادله فراوانی، درصدد اثبات مشروعیت تقلید از مذاهب اربعه برآمد.
فوت محمد سعید رمضان البوطی
سرانجام شیخ محمد سعید رمضان البوطی عصر روز پنجشنبه ۹ جمادی ۱۴۳۴هجری قمری، در حال تدریس در مسجد الایمان در شهرک المزرعه دمشق، بر اثر انفجار بمب به شهادت رسید[۱۸].
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ افتخاری، اصغر، مبانی نظری و عملی اندیشه سیاسی محمد سعید رمضان البوطی، چاپ شده در پژوهش علوم سیاسی شماره ۴، بهار و تابستان ۸۶، صفحه ۱۰۵ تا ۱۳۷.
- ↑ از نگاه اهلسنت و البته البوطی، حکومت حاکمی مشروعیت دارد که از یکی از این ۳ راه به حکومت برسد: «۱: بیعت اهل حل و عقد با وی؛ ۲: انتخاب توسط حاکم قبلی؛ ۳: استیلاء و غلبه؛» البوطی، محمد سعید، الجهاد فی الاسلام، ص۱۴۸، دارالفکر المعاصر بیروت- دارالفکر دمشق، چاپ اول، ۱۴۱۴هق.
- ↑ البوطی، محمد سعید، الجهاد فی الاسلام، ص۱۴۷، دارالفکر المعاصر بیروت- دارالفکر دمشق، چاپ اول، ۱۴۱۴هق.
- ↑ همان، ص۱۵۱.
- ↑ همان، ص۱۵۹ و ۱۶۰.
- ↑ همان، ص۱۷۸.
- ↑ نوشته یوسف بن السید هاشم الزفاعی
- ↑ مقدمه نصیحه لاخواننا علماء نجد، ص۸ و ۱۱.
- ↑ همان، ص۱۱ و۱۲.
- ↑ همان، ص۱۴.
- ↑ البوطی، محمد سعید، السلفیه مرحله زمنیه مبارکه لا مذهب اسلامی، ص۲۰ و ۲۱، دارالفکر المعاصر بیروت – دارالفکر دمشق، چاپ چهاردهم، ۱۴۳۱هق.
- ↑ همان، ص۲۳۶.
- ↑ همان، ص۱۰۰.
- ↑ همان، ص۱۰۵.
- ↑ همان، ص۱۰۲.
- ↑ همان، ص۲۳۴.
- ↑ همان، ص۲۳۶
- ↑ مجله سراج منیر، شماره۲۱.
منابع
- برگرفته از سایت الوهابیه alwahabiyah.com.