حسن بن علی بن فضال
حسن بن على بن فضّال | |
---|---|
نام | حسن بن على بن فضّال |
تاریخ تولد | 149 ق، ۱۴۵ ش، ۷۶۶ م |
محل تولد | کوفه |
تاریخ درگذشت | 224 ق، ۲۱۸ ش، ۸۳۹ م |
هم عصر امام | امام کاظم(علیهالسلام) و امام رضا(علیهالسلام) و امام جواد(علیهالسلام) |
اساتید |
|
شاگردان |
|
حسن بن علی بن فضّال از فقیهان بزرگ شیعه و محدّثان عظیمالشأن و جلیلالقدر است. وی معاصر امام کاظم (علیهالسلام) و امام رضا (علیهالسلام) و امام جواد(علیهالسلام) بوده و از اصحاب اجماع شمرده میشود.
زندگی نامه
حسن بن علی بن فضّال از محدّثان مشهور و راویان و خواص امام رضا (علیهالسلام) بوده و به عبادت، زهد و دانش شهره بوده است[۱]. حسن بن علی بن فضّال کوفی و کنیه او أبا محمد است[۲]. کشّی، از بعضی نقل میکند که به جای «حسن بن محبوب»، «حسن بن علی بن فضّال» را از اصحاب اجماع برشمردهاند[۳].
نسب و خاندان
در مورد انتساب خاندن بنی فضال دو قول وجود دارد برخی گفتهاند که خاندان بنیفَضال، شماری از راویان شیعه که منتسب به فضال بن عمر بن ایمن مامقانی،[۴] از موالی تیمالله میدانند[۵]. و برخی این خاندان را منسوب به فضال تَیملی بن ربیعة بن بکر، بنده آزاد شده تیمالله بن ثعلبه میدانند[۶]. تیملی لقب بنیفضال است[۷].
روایات خاندان بنی فضّال
خاندان بنی فضّال از خاندانهای علمی شیعه است که محدّثان فراوانی را به جامعه ارزانی داشتند؛ منتها اینان پس از امام جعفر صادق (علیهالسلام) به امامت عبداللّه افطح، فرزند آن حضرت، اعتقاد پیدا کردند؛ ولی افرادی ثقه بودند؛ لذا جمعی به امام عرض کردند که انبوهی از کتابهایی که توسط رجال خاندان بنوفضّال نوشته شده، در منازل ما، وجود دارد. تکلیف ما نسبت به آنها چیست؟ فرمود: خذوا ما رووا و ذروا ما رأوا .
معنای « ذروا ما رأوا »
مرحوم شیخ عبارت « خذوا ما رووه و ذروا ما رأوا » را که درباره کتب بنی فضال وارد شده را شاهد دانستهاند بر این که در مقام جمع روایات میتوانیم روایات ناهی از اخذ از غیر شیعه را بر اخذ فتوی حمل کنیم که بر طبق این جمع، در اخذ حدیث تنها وثاقت و اما در اخذ فتوی علاوه بر وثاقت، تشیع نیز شرط است. عبارت « ذروا ما رأوا » ناظر به اخذ فتوی نبوده و استظهار شیخ درست نیست زیرا غیر از حسن بن علی بن فضال، بنی فضال عموما محدث بوده نه ارباب فتوی و معروف به این کار نبودند و اگر هم از ایشان به شکل تصادفی فتوایی باشد، بسیار نادر است. در روایات گاهی از افرادی مانند زراره، محمد بن مسلم، یونس بن عبدالرحمن و غیره فتوا نقل شده است اما از بنی فضال فتوایی نقل نشده است. به نظر آیتالله شبیری زنجانی این عبارت ناظر به عقیده فطحیت اینها بوده و دو احتمال در آن وجود دارد:
- احتمال اول: حدیثشان را بپذیرید اما عقیدهشان را کنار بگذارید.
- احتمال دوم: این عقیدهشان مانع از اخذ حدیثشان نشود. احتمال دوم به نظر درستتر میباشد زیرا کسانی که از امام علیهالسلام درباره کتب بنی فضال سوال کردند شکی در بطلان عقیده ایشان نداشتند و به همین دلیل به امام علیهالسلام عرض کردند خانههای ما از کتب اینها پر است، با این کتب چه کنیم؟ و حضرت نیز در جواب فرمودهاند: این فساد عقیده مانع از اخذ روایات ایشان نیست زیرا افراد ثقه و صدوقی هستند[۸].
در نگاه رجالیون
شیخ طوسی درباره وی میگوید: او نخست فطحی مذهب بود؛ اما در زمان فوتش، به امامت حضرت ابوالحسن موسی (علیهالسلام) رجوع کرد و مردی جلیلالقدر، عظیمالمنزله و در حدیث و روایاتش ثقه بوده است [۹]. ابن علیّ بن فضّال، مولی لتیمالرباب، كوفی، ثقة [۱۰]. شیخ طوسی و کشّی این خاندان را مدح و تایید کرده و معتقدند بنیفضال، امام موسی کاظم (علیهالسلام)، امام رضا(علیهالسلام)، امام هادی(علیهالسلام) و امام حسن عسکری(علیهالسلام) را درک کرده و از اصحاب آنان بودهاند[۱۱]. با این حال، ابن ادریس حلی خاندان بنیفضال را «کافر ملعون» خوانده و گمراه میداند [۱۲]. مامقانی با اتکا به مدح و تایید بنیفضال توسط شیخ طوسی، کشی، سید ابن طاووس و نجاشی، کافر و گمراه خواندنِ بنیفضال را اشتباه دانسته است [۱۳]. به عقیده شیخ طوسی، مشاهیر خاندان بنیفضال که حسن و فرزندانش احمد، علی و محمد هستند [۱۴]. فطحیمذهب بودهاند، ولی سپس به امامت امام رضا (علیهالسلام)، امام هادی (علیهالسلام) و امام حسن عسکری (علیهالسلام) معتقد و از اصحاب خاص آنان شدهاند. [۱۵].
روایت فضل بن شاذان از علم و عبادت حسن بن علی بن فضال
کشّی در رجال خود از فضل بن شاذان روایت میکند که گفت: من در کوی ربیع بغداد در مسجد زیتونه نزدیک معلم و مقرئی درس میخواندم و نام او اسماعیل بن عباد بود، یکی از روزها مشاهده کردم چند نفر با هم آهسته صحبت میکنند، یکی از آنها گفت: شخصی در منطقه جبل هست که او را ابن فضال میگویند، او عابدترین فردی است که من دیده و یا شنیدهام. او به طرف بیابان میرود و در آنجا به سجده مشغول میشود، پرندگان میآیند و روی او قرار میگیرند، شما اگر از آنجا عبور کنید خیال مینمایید که او یک جامه و یا پارچهای است که آنجا افتاده است حیوانات وحشی آنجا جمع میگردند و از آنجا فرار نمیکنند و با او انس دارند، راهزنان از آنجا عبور میکنند و برای غارت و کشتن مردمان مورد نظر خود از آن محل میگذرند. اما آنها هرگز او را مشاهده نمیکنند و او هم آنان را نمیبیند، او میگوید: من خیال میکردم این شخص در گذشته زندگی میکرده است، من بعد از سالها بار دیگر گذرم به همان مسجد در قطیعةالربیع افتاد. و با پدرم در آنجا نشسته بودیم، در این هنگام پیرمردی زیباروی که پیراهنی در برداشت و کفشی پوشیده در آنجا حاضر شد و به پدرم سلام کرد، پدرم برخاست و به او خوش آمد گفت. پدرم بعد از این برای ملاقات ابن ابیعمیر بیرون شد، و من از استادم سؤال کردم این شخص با این شمائل کیست؟ گفت: او حسن بن علی بن فضال میباشد، گفتم: این همان عابد فاضل است که وصفش را شنیده بودم، گفت: آری همان است، گفتم: همان که او در ناحیه جبل زندگی میکند، گفت: همان است که گاهی هم در آنجا میباشد، گفتم: فکر نمیکنم او باشد. فضل بن شاذان گوید: شیخ من گفت: تو جوانی و عقلت به این مسائل نمیرسد، من هم آنچه را از آن جماعت شنیده بودم به او گفتم، شیخ من گفت: آری این همان است، او بعد از این نزد پدرم میآمد، پس از این من به طرف کوفه رفتم و کتاب ابنبکیر را نزد او خواندم و احادیث دیگری را هم از وی فرا گرفتم، او کتاب خود را بر میداشت و به حجرهام میآمد و برای من قراءت میکرد. هنگامی که ابنفضال برای حج رفت در آنجا با داماد طاهر بن حسین اختلافی پیدا کرد، مردم از جریان مطلع شدند و قدر و مقام او را در نزد حکومت دانستند، قبلاً در نزد داماد طاهر از شخصیت او سخن گفته بودند و او میل داشت حسن بن فضال نزد او برود ولی او امتناع کرد، دوستان او گفتند: شما به گفتههای او توجه کنید، ولی ابنفضال گفت: مرا با طاهر و آل او چکار است من هرگز نزد آنها نخواهم رفت. فضل بن شاذان گفت: من از این جا فهمیدم که آمدن او نزد من که جوانی بیش نبودم و او پیرمرد بود، برای تعلیم و تربیت من بوده و او با نیت پاکی کتابهای خود را برای من میخوانده است، او در مسجد کوفه در نزد ستون هفتم نماز میگذارد که آن ستون را استوانه ابراهیم میگفتند او با عبدالله حجال و علی بن اسباط در آنجا اجتماع میکردند، حجال در علم کلام بسیار ماهر بود و ابنفضال مرا با او به مباحثه مشغول میکرد، و مرا بسیار دوست میداشت[۱۶].
نسبت فطحیبودن
برخی گفتهاند «علی ابن حسن بن فضّال» فطحی مذهب شده[۱۷] و در نتیجه نمیتوان او را توثیق نمود. این موضوع در زمان خود ائمه (علیهالسلام) مطرح شده و شیعیان با این مشکل روبرو شدند که کتابهایشان پر بود از روایات بنیفضّال و در عین حال ایشان فطحی مذهب شدند. ممکن است بگوییم روایات ایشان درست است و این روایات مربوط به زمان استقامت ایشان است. و اساسا وقتی فساد در عقیده ایشان مشاهده شد، دیگر شیعیان از آنها اخذ روایت نکردند. علاوه بر این، روایت صحیحه یا روایت حسنهای وارد شده است که امام حسن عسکری (علیهالسلام) توثیق عام درباره روایات بنی فضّال نمودهاند ولی به این نکته تأکید نمودند که روایات ایشان را اخذ نمایید و آراء و نظراتشان را رها نمایید: و قد ورد رواية حسنة كالصحيحة في شأن عليّ بن فضّال و أبيه و أخويه و كتبهم عن العسكري عليهالسلام قال: «خذوا ما رووا و ذروا ما رأوا»[۱۸].
اعتبار روایات بنی فضال از دیدگاه آیتالله العظمی خامنهای(مدظلهالعالی)
یکی از توثیقات عام در علم رجال قرار گرفتن بنی فضال در سند یک روایت است که خاندان بنیفضال مشهور به فطحی بودن هستند - فطحیها گروهی از شیعیان بودند که پس از امام صادق علیهالسلام، به امامت عبدالله افطح، فرزند بزرگ ایشان معتقد شدند - ولی آیتاللهالعظمی خامنهای عقیده مشهور را درباره فطحی بودن بنی فضال نمیپذیرند. از دیدگاه ایشان حسن بن علی بن فضال و فرزندش علی بن حسن، فطحی نیستند، بلکه چون در طایفه فطحیها بودهاند، به اشتباه فطحی محسوب شدهاند. علاوهبر این، بسیاری از کسانیکه به امامت عبدالله افطح معتقد شدند، بعد از مرگ او به حضرت موسی بن جعفرعلیهماالسلام برگشته و امامت ایشان و امامان بعد از ایشان را پذیرفتند، ازاینرو روایات آنها نهتنها قابلاعتماد، بلکه صحیحه میباشد[۱۹].
در محضر معصوم
از امام رضا روایت شده که حسن بن علی بن فضال از خواص ایشان بوده و انسانی جلیلالقدر، عظیمالمنزلة، زاهد، با ورع و در روایاتش ثقه است[۲۰] کشی وی را از اصحاب امام کاظم و امام رضا دانسته است[۲۱]. سید تفرشی در نقدالرجال وی را از أصحاب امام جواد علیهالسلام شمرده است[۲۲].
مشایخ و راویان
مشایخ
برخی مشایخ او عبارتاند از:
- عبداللّٰه بن بُکَیر؛
- اَبان بن عثمان؛
- ابراهیم بن عیسی؛
- صفوان جمّال؛
- ابان بن عثمان؛
- ابراهيم بن عثمان بن زياد؛
- ابراهيم بن محمد الاشعري؛
- ابن ابي عمير؛
- ابن مسكان؛
- ابواسحاق؛
- ابوايوبالخزاز؛
- ابوجميلة؛
- ابوحفصالجرجاني؛
- ابوكهمس؛
- احمد بن عائذ؛
- احمد بن عمرالحلبي؛
- ثعلبة بن ميمون؛
- جميل بن دراج؛
- الحسن بنالجهم؛
- الحسن بن عطية؛
- الحسن بن علي بن رباط؛
- حماد بن واقداللحام؛
- حميد بنالمثني ابيالمغراء؛
- حنان بن سدير؛
- داودالرقي؛
- داود بن ابي يزيد؛
- داود بن سرحان؛
- داود بن فرقد؛
- ذبيان بن حكيم الاودي؛
- سعدان بن مسلم؛
- سوادة القطان؛
- شعيب العقرقوفي؛
- صفوان جمال؛
- ظريف بن ناصح؛
- العباس بن عامر؛
- عبدالله بنالصلت ابوطالب؛
- عبدالله بن ايوب؛
- عبدالله بن بكير؛
- عبدالله بن سنان؛
- عبدالله بن ميمون القداح؛
- عبيد بن زرارة؛
- عبيس؛
- عطية بن رستم؛
- العلاء بن رزين؛
- علي بن اسباط؛
- علي بن عقبة؛
- علي بن يعقوب؛
- عمار الساباطي؛
- عمران؛
- عمرو بن ابراهيم؛
- عيسي الفراء؛
- غالب بن عثمان؛
- محمد بن ابي حمزة؛
- مروان بن مسلم؛
- معاوية بن عمار؛
- المفضل بن صالح؛
- منصور؛
- ميسر؛
- هارون بن مسلم؛
- يونس بن يعقوب.[۲۳]
راویان
از شاگردان وی یادشده اند.
- [ ابنه ] احمد؛
- ابراهيم بن هاشم؛
- ابوطالب عبدالله بن الصلت؛
- احمد، ابنه؛
- احمد بن ابي عبدالله البرقي؛
- احمد بن داود؛
- احمد بن عبدوس؛
- احمد بن محمد بن خالد؛
- احمد بن محمد بن عيسي؛
- ايوب بن نوح؛
- الحسن بن الحسين اللؤلؤي؛
- الحسن بن علي الكوفي؛
- الحسن بن علي الوشاء؛
- الحسن بن علي بن عبدالله؛
- الحسين بن سعيد؛
- سعد بن عبدالله؛
- سهل بن زياد؛
- العباس بن معروف؛
- عبدالله بن الصلت ابوطالب؛
- علي [ ابنه ]؛
- علي بن اسباط؛
- علي بن اسماعيل الميثمي؛
- علي بن محمد بن يحيي الخزاز؛
- علي بن مهزيار؛
- محمد بن ابي الصهبان؛
- محمد بن الجبار؛
- محمد بن الحسن؛
- محمد بن الحسين؛
- محمد بن الحسين بن ابي الخطاب؛
- محمد بن خالد الاشعري؛
- محمد بن خالد البرقي؛
- محمد بن عبد الجبار؛
- محمد بن علي بن معمر؛
- محمد بن عيسي؛
- محمد بن يحيي؛
- معاوية بن حكيم؛
- معلي بن محمد؛
- منصور بن العباس؛
- يعقوب بن يزيد.[۲۴]
روایات و آثار
این راوی، دارای مکانت والایی نزد دانشمندان حدیث و رجال است و مجموعاً ۳۲۱ روایت از ایشان به دست ما رسیده است. تألیفات او عبارتاند از:
- التفسیر؛
- الابتداء والمبتدأ (توحید و نبوت)؛
- البشارات؛
- اصفیاء أمیرالمؤمنین(علیهالسلام)؛
- الطب؛
- الصلاة؛
- الرجال (که گویا در عصر نجاشی، معروف و شاید در اختیار او بوده است)؛
- الزهد؛
- الملاحم؛
- الدیات؛
- الرد علی الغالیة؛
- النوادر؛
- شواهد من کتاباللّه؛
- الزیارات؛
- الناسخ والمنسوخ؛
- المتعة [۲۵].
درگذشت
حسن بن علی بن فضّال در 224 ق در گذشت [۲۶] .
پانویس
- ↑ ر.ک به: أعیان الشیعة، ج5،ص206؛ رجال بحرالعلوم، ج2،ص246؛ رجال الکشى، ص345، ش639؛ قاموس الرجال، ج3، ص211؛ معجم رجال الحدیث.
- ↑ رجال النجاشي؛ ص34؛ ترتيب خلاصة الأقوال في معرفة الرجال؛ ص148.
- ↑ رجال الکشى، ص556، ش1050.
- ↑ تنقیح المقال، ۱۳۸۱ش، ج۲۰، ص۲۱۶.
- ↑ رجال النجاشي؛ ص34.
- ↑ ابن ندیم، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴۰۸؛ شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲۸؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۶، ص۲۴۴؛ ترتيب خلاصة الأقوال في معرفة الرجال؛ ص148؛ منهج المقال فى تحقيق احوال الرجال؛ ج4؛ ص109.
- ↑ کلباسی، الرسائل الرجالیة، ۱۳۸۰ش، ج۳، ص۹۵.
- ↑ خارج اصول/خبر واحد/جلسه 41 – 17/11/95. https://zanjani.ir/
- ↑ الفهرست، ص97، ش164.
- ↑ رجال الشيخ، ج2، ص354.
- ↑ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۴۳۷؛ شیخ طوسی، الفهرست، نشر المکتبة الرضویه، ص۴۷؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۸۳۶.
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۱۳۶
- ↑ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۱۳۶.
- ↑ شوشتری، قاموس الرجال، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲۸؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۶، ص۲۴۴.
- ↑ شیخ طوسی، الفهرست، نشر المکتبة الرضویه، ص۴۷.
- ↑ اختيار معرفة الرجال المعروف برجال الكشى (مع تعليقات مير داماد الأسترآبادى)؛ ج2؛ ص801؛ رجال النجاشي، ص: 35؛ رجال العلامة الحلي، ص: 38.
- ↑ رجال العلامة الحلي، ص: 38
- ↑ وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج18، ص103، ب11، ابواب وجوب الرجوع في القضاء والفتوى إلى رواة الحديث، ح13، ط اسلامیه.
- ↑ اعتبار روایات بنی فضال از دیدگاه آیتالله العظمی خامنهای(مدظلهالعالی)، موسوی زنجانی، سید ناصر؛ پژوه نامه فقه و علوم اسلامی » پاییز 1401 - شماره 2 (16 از صفحه - 91 تا 106
- ↑ ترتيب خلاصة الأقوال في معرفة الرجال؛ ص148؛ منهج المقال فى تحقيق احوال الرجال؛ ج4؛ ص109.
- ↑ كشی : ۵۵۶ ر ۱۰۵۰
- ↑ نقد الرجال ۹۵ ر ۱۱۱
- ↑ نرمافزار جهاز راویان، مؤسسة ولي العصر عليهالسلام للدراسات الإسلامية قم،https://hoveyat.valiasr-aj.com/
- ↑ نرمافزار جهاز راویان، مؤسسة ولي العصر عليهالسلام للدراسات الإسلامية قم،https://hoveyat.valiasr-aj.com/
- ↑ الفهرست، ص97، ش164؛ الذریعة، ج10، ص89.
- ↑ رجال النجاشي، ص: 36.
منابع
- علامه حلی، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، 1جلد، الشريف الرضي - ايران - قم، چاپ: 2، 1402 ه.ق.
- كشی، محمد بن عمر، اختيار معرفة الرجال، 2جلد، موسسة آل البيت (علیهالسلام) لإحياء التراث - ايران - قم، چاپ: 1، 1404 ه.ق.
- نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشي، 1جلد، جماعة المدرسين في الحوزة العلمية، مؤسسة النشر الإسلامي، قم، 1365ش.
- طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسي(جامعه مدرسين)، 1جلد، جماعةالمدرسين في الحوزة العلمية بقم، مؤسسة النشر الإسلامي، قم، چاپ: 3، 1373 ه.ش.
- طوسی، محمد بن حسن، فهرست كتب الشيعة و أصولهم و أسماء المصنفين و أصحاب الأصول، 1جلد، مكتبة المحقق الطباطبائي - ايران - قم، چاپ: 1، 1420 ه.ق.
- علامه حلی، حسن بن يوسف، ترتيب خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، 1جلد، آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامی، مشهد مقدس، چاپ: 1، 1381 ه.ش.
- استرآبادی، محمد بن علی، منهج المقال في تحقيق أحوال الرجال، 7جلد، موسسة آل البيت (عليهم السلام) لإحياء التراث،قم، چاپ: 1، 1422 ه.ق.
- قهپايی، عنايةالله، مجمع الرجال، 7جلد، اسماعيليان - ايران - قم، چاپ: 2، 1364 ه.ش.
- ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، محمدرضا تجدد، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۶ش.
- حلی (علامه)، حسن بن یوسف، خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال، نشرالفقاهه، ۱۴۱۷ق.
- خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، مرکز نشر الثقافة الاسلامیة فی العالم، ۱۳۷۲ش.
- حسنزاده آملی، حسن، اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال، پدیدآوران محمودی، محمدکاظم، مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر قم، 1376.
- امین، سید محسن، أعيان الشيعة (53 جلدی) مکان نشر بیروت - لبنان.
- شبستری، عبدالحسین، أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسی الکاظم (علیهالسلام) المؤتمر العالمی للإمام الرضا (علیهالسلام)، مشهد،1369 .
- ابان بن عثمان احمر، المبعث و المغازی و الوفاه و السقیفه و الرده، گردآورنده: رسول جعفریان، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375.
- زرکلی، خیرالدین، الأعلام، قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، دار العلم للملايين، بیروت، 1989 م.
- شيخ صدوق ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی، أمالی شیخ صدوق، کمرهای، محمدباقر (مترجم)، کتابچی، تهران،1376 ش.
- عتکی بزاز، احمد بن عمرو، البحر الزخار (مسند البزار)، دار الکتب العلمية مکتبة العلوم و الحکم، مدينه و لبنان1430ق
- مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل، منتهی المقال في أحوال الرجال مؤسسة آل البيت عليهمالسلام لاحياء التراث، قم،1416 ق
- صدر، سید حسن تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام، اعلمی، 1375 ش.
- مرعشی، محمود، التحرير الطاووسي المستخرج من کتاب حل الاشکال للسید احمد بن طاوس الحسینی،، کشی، محمد بن عمر
- (ابن طاووس، احمد بن موسی نویسنده) ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین (تلخيص) کتابخانه عمومی آیتاللهمرعشی نجفی(ره) قم - ایران1411 ق
- قمی، علی بن ابراهیم تفسير القمي موسوی جزایری، سید طیب، دار الکتاب، قم، 1404 ق.
- مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، تحقیق محی الدین و محمدرضا مامقانی، قم، موسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۳۸۱ش.
- علامه حلی، حسن بن یوسف إیضاح الإشتباه (ایضاح الاشتباه فی ضبط تراجم الرجال) حسون، محمد (محقق)،جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی، قم،1411 ق
- اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة، منشورات مکتبه آیه الله مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۳ق.
- طریحی، فخرالدین بن محمدعلی، جامع المقال فیما یتعلق بأحوال الحدیث و الرجال، طریحی، محمدکاظم کتابفروشی جعفری تبريزی (بوذرجمهری)، تهران.
- ابن ابیطی، یحیی بن حمید، الحاوي في رجال الشيعة الإمامية، جعفریان، رسول، 1379 ش.
- کلباسی، ابوالهدی، سماء المقال في علم الرجال، حسينی قزوينی، محمد، مؤسسة ولي العصر (علیهالسلام) للدراسات الإسلامية، قم،1419 ق.
- عباسی زنجانی، موسی الجامع في الرجال، حسینی قزوینی، سید محمد، مؤسسة ولي العصر عليهالسلام للدراسات الإسلامية قم،1436ق.
- ابن قولویه قمی، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، انتشارات مؤسسه دارالحجة للثقافة قم،۱۳۷۵ ش
- ابن داود، رجال ابن داوود، انتشارات حیدریه، نجف، ۱۳۹۲ق
- شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
- عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، انتشارات مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، لبنان،۱۳۹۰ ق.
- تجلیل تبریزی ابوطالب معجم الثقات و ترتیب الطبقات انتشارات مؤسسة النشر الاسلامی قم، ایران۱۳۸۲ ش
- نوریهمدانی حسین، معجم الرواه الثقات و ترتیب الطبقات فیضیه1391
- خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة [بی نا] [بی جا] 1413ق
- طوسی، محمد بن حسن، معراج أهل الکمال إلی معرفة الرجال بحرانی، سلیمان بن عبدالله (نویسنده) رجایی، سید مهدی (محقق) عبدالزهراء العويناتي1412 ق
- حر عاملی، محمد بن حسن وسائل الشيعة و مستدركها، نوری، حسین بن محمدتقی، مؤسسة النشر الإسلامي قم - 1424 ق
- مقدس کاظمی، محمدامین بن محمدعلی هداية المحدثين إلی طريقة المحمدين المعروف ب مشتركات الكاظمي مرعشی، محمود، رجایی، سید مهدی (محقق) کتابخانه عمومی آیتاللهمرعشی نجفی(ره) قم، 1405 ق.
- قلعجي، عبدالمعطي امين، الضعفاء الكبير، عقیلی، محمد بن عمرو، دار الکتب العلمية، بيروت،1404ق.
- شیخ بهایی، محمد بن حسین، الوجیزة في علم الدرایة، بصيرتی، قم، 1398 ق.
- تفرشی، مصطفی بن حسین، نقد الرجال، مؤسسة آل البیت علیهمالسلام لإحیاء التراث، قم،1377 ش.
- مازندرانی حائری، محمد بن اسماعیل، منتهی المقال في أحوال الرجال، مؤسسة آل البيت عليهمالسلام لاحياء التراث، قم،1416 ق.
- کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفين (تراجم مصنفي الكتب العربية)، دار إحياء التراث العربي، بیروت،1376 ق
- ابن شهرآشوب، محمد بن علی معالم العلماء في فهرست كتب الشيعة و أسماء المصنفين منهم قديماً و حديثاً (تتمة كتاب الفهرست للشيخ أبيجعفر الطوسي ) المطبعة الحيدرية نجف اشرف 1380
- شیخ بهایی، محمد بن حسین مشرق الشمسین و إكسير السعادتین خواجویی، اسماعیل بن محمدحسین (معلق) رجایی، سید مهدی (محقق)،آستانة الرضوية المقدسة، مجمع البحوث الإسلامية، مشهد،1429 ق.
- جاپلقی بروجردی، علیاصغر بن محمد شفیع طرائف المقال في معرفة طبقات الرجال زير نظرمرعشی، محمود، مکتبة آیتالله المرعشي النجفي(ره)، قم، 1410 ق.
- اصحاب اجماع، ناصر باقری بیدهندی، علوم حدیث 1376 شماره 6.
- نرمافزار جهاز راویان، مؤسسة ولي العصر عليهالسلام للدراسات الإسلامية قم،https://hoveyat.valiasr-aj.com/
- حسن بن محبوب کوفی، محمدباقر بهبودی،فقه 1376 شماره 11 و 12.
- خامنهای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ايران، چهار كتاب اصلی علم رجال،دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چاپ: 3، 1377 ه.ش.
- مهريزی، مهدی، ميراث حديث شيعه، 21جلد، موسسه علمی فرهنگی دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، قم، چاپ: 1، 1380 ه.ش.
- ربانی، محمد حسن، سبکشناسی دانش رجال الحديث، 1جلد، مركز فقهی ائمه اطهار (عليهم السلام)، قم، 1385 ش.
- جستجویی در ترجمه حسن بن محبوب فصلنامه علوم حدیث> شماره 6، محمد زارعی کریانی
- طوسی، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
- مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
- قمی، عباس، سفينة البحار - قم، چاپ: اول، 1414 ق.