ضیاءالدین علی بن ملا محمد عراقی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| تصویر = آقا ضیاءالدین عراقی.jpg | | تصویر = آقا ضیاءالدین عراقی.jpg | ||
| نام = ضیاءالدین علی بن ملا محمد عراقی | | نام = ضیاءالدین علی بن ملا محمد عراقی | ||
| نامهای دیگر = آقاضیاءِ عِراقی آیتالله | | نامهای دیگر = {{فهرست جعبه افقی |آقاضیاءِ عِراقی |آیتالله عراقی |ضیاءالدین عراقی |ضیاءالدین |علی محمد علی }} | ||
| سال تولد = ۱۲۷۸ | | سال تولد = ۱۲۷۸ ق | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
| محل تولد = | | محل تولد = {{فهرست جعبه عمودی |[[ایران]] |اراک |محله حصار }} | ||
| سال درگذشت = | | سال درگذشت = ۱۳۶۱ ق | ||
| تاریخ درگذشت = | | تاریخ درگذشت = | ||
| محل درگذشت = | | محل درگذشت = [[عراق]]، [[نجف]] | ||
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |آقاسید محمد فشارکی |جهانگیر خان قشقایی |[[آخوند خراسانی]] |[[میرزا حبیب الله رشتی]] |سید محمدکاظم یزدی }} | | استادان = {{فهرست جعبه عمودی |آقاسید محمد فشارکی |جهانگیر خان قشقایی |[[آخوند خراسانی]] |[[میرزا حبیب الله رشتی]] |[[سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، وحدت گرای استعمار ستیز (مقاله)|سید محمدکاظم یزدی]] }} | ||
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |[[سید محمد تقی خوانساری|سید محمدتقی خوانساری]] |حسین حلی |سید اسد الله نبوی دزفولی |سید احمد شهرستانی |سید احمد خوانساری |[[سید ابوالقاسم خوئی]] |مرتضی امامی ساروی تلارمی |شیخ غلامحسین جعفری همدانی |سید حسین علوی خوانساری |سید ابوالقاسم خوانساری (ریاضی) |سید محمود حسینی شاهرودی |محمد کاظم مهدوی دامغانی |سید عبدالله شیرازی |محمدحسن شریعت سنگلجی |[[محمد تقی بهجت|محمدتقی بهجت فومنی]] |میرزا رحیم سامت |سید هدآیتالله طباطبایی (فاضل عقدایی) |سید حسن بجنوردی }} | | شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |[[سید محمد تقی خوانساری|سید محمدتقی خوانساری]] |حسین حلی |سید اسد الله نبوی دزفولی |سید احمد شهرستانی |سید احمد خوانساری |[[سید ابوالقاسم خوئی]] |مرتضی امامی ساروی تلارمی |شیخ غلامحسین جعفری همدانی |سید حسین علوی خوانساری |سید ابوالقاسم خوانساری (ریاضی) |سید محمود حسینی شاهرودی |محمد کاظم مهدوی دامغانی |سید عبدالله شیرازی |محمدحسن شریعت سنگلجی |[[محمد تقی بهجت|محمدتقی بهجت فومنی]] |میرزا رحیم سامت |سید هدآیتالله طباطبایی (فاضل عقدایی) |سید حسن بجنوردی }} | ||
| دین = [[اسلام]] | | دین = [[اسلام]] | ||
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | | مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | ||
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |استصحاب العدم الازلی |احکام الرضاع |البیع |تعاقب الایدی |تعلیقات علی رسائل الشیخ الانصاری |تعلیقات «فوائد الاصول» و الفوائد مقالات الاصول |حاشیه بر جواهرالکلام |حاشیه بر کفایه الاصول |احکام الرضاع }} | | آثار = {{فهرست جعبه افقی |استصحاب العدم الازلی |احکام الرضاع |البیع |تعاقب الایدی |تعلیقات علی رسائل الشیخ الانصاری |تعلیقات «فوائد الاصول» و الفوائد مقالات الاصول |حاشیه بر جواهرالکلام |حاشیه بر کفایه الاصول |احکام الرضاع }} | ||
| فعالیتها = | | فعالیتها = {{فهرست جعبه افقی |[[فقیه]] |[[اصولیون|اصولی]] |[[مجتهد]] }} | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
''' | '''ضیاءالدین علی بن ملا محمد عراقی''' معروف به '''«آقاضیاء عراقی»'''، [[فقیه]]، [[اصولیون|اصولی]] و [[مجتهد]] [[مذهب شیعه|شیعی]] پس از وفات استادش [[آخوند خراسانی]]، حوزه تدریس پر رونقی تشکیل داد و عالمان بزرگی چون [[سید محسن حکیم]] و [[سید محمد تقی خوانساری|سید محمدتقی خوانساری]] تربیت نمود. آقا ضیاءالدین عراقی از جمله عالمانی است که [[علم اصول]] را به حد کمال رساند، چنانکه کتاب «مقالات الاصول» او از مهمترین مصادر اصولی معاصر به شمار میآید. | ||
== آقا ضیاءالدین عراقی کیست == | == آقا ضیاءالدین عراقی کیست == | ||
علی، معروف به ضیاءالدین، فرزند آخوند ملّامحمّد کبیر سلطان آبادی (عراقی) در سال 1278 هـ. ق. در محلّه حصار قدم سلطان آباد (اراک) قدم به عرصه وجود نهاد. ملّا محمّد، پدر آقا ضیاء (1210 ـ 1290 هـ. ق) در عصر خود عالمی بزرگوار و فقیهی وارسته بود و در میان شاگردان [[آیتالله آقا محسن عراقی]] علاء المحدثین (1247 ـ 1325 هـ. ق) منشی خاص آخوند خراسانی و [[آیتالله سید محمّد شفیع الدین جاپلقی]] (متوفا: 1280 هـ. ق.) مقام و مرتبهای بلند در علم بود و به [[تقوا]] و پرهیزکاری شهرت داشت. در اجازهای که آقا شفیع به وی داده، او را به عنوان «عالم فاضل و محقق مدقق و از رؤسا و قضات مورد وثوق و اطمینان» یاد کرده است | علی، معروف به ضیاءالدین، فرزند آخوند ملّامحمّد کبیر سلطان آبادی (عراقی) در سال 1278 هـ. ق. در محلّه حصار قدم سلطان آباد (اراک) قدم به عرصه وجود نهاد. ملّا محمّد، پدر آقا ضیاء (1210 ـ 1290 هـ. ق) در عصر خود عالمی بزرگوار و فقیهی وارسته بود و در میان شاگردان [[محسن عراقی|آیتالله آقا محسن عراقی]] علاء المحدثین (1247 ـ 1325 هـ. ق) منشی خاص [[آخوند خراسانی]] و [[سید محمد شفیع الدین جاپلقی|آیتالله سید محمّد شفیع الدین جاپلقی]] (متوفا: 1280 هـ. ق.) مقام و مرتبهای بلند در علم بود و به [[تقوا]] و پرهیزکاری شهرت داشت. در اجازهای که آقا شفیع به وی داده، او را به عنوان «عالم فاضل و محقق مدقق و از رؤسا و قضات مورد وثوق و اطمینان» یاد کرده است<ref>احسن الودیعه، ج 1، ص 132، و ریحانه الادب، ج 1، ص 240</ref>. | ||
آیتالله اراکی (1312 ـ 1412 هـ. ق.) از قول پدر خویش نقل میکند: | آیتالله اراکی (1312 ـ 1412 هـ. ق.) از قول پدر خویش نقل میکند: | ||
«آخوند کبیر ارتزاقش از یک قطعه زمینی در اطراف سلطان آباد (اراک) بود که زراعت میکرد و نان سال خود و اهل عیالش از همان قطعه زمین بود. یک وقت که حاصل آن زمین را در خرمنگاه جمع کرده بودند، در اطرافش هم خرمنهایی بوده است، کسی عمداً یا سهواً آتش روشن میکند، باد هم بود و آتش افتاده بود توی خرمنها، خرمنگاه است و خشک، به محض افتادن آتش خرمنها آتش میگیرد. این خرمن، آن خرمن، تا آتش همه خرمنها را میگیرد. کسی به آخوند میگوید: چه نشستهای! نزدیک است خرمن شما آتش بگیرد. | «آخوند کبیر ارتزاقش از یک قطعه زمینی در اطراف سلطان آباد (اراک) بود که زراعت میکرد و نان سال خود و اهل عیالش از همان قطعه زمین بود. یک وقت که حاصل آن زمین را در خرمنگاه جمع کرده بودند، در اطرافش هم خرمنهایی بوده است، کسی عمداً یا سهواً آتش روشن میکند، باد هم بود و آتش افتاده بود توی خرمنها، خرمنگاه است و خشک، به محض افتادن آتش خرمنها آتش میگیرد. این خرمن، آن خرمن، تا آتش همه خرمنها را میگیرد. کسی به آخوند میگوید: چه نشستهای! نزدیک است خرمن شما آتش بگیرد. | ||
آخوند ملّا محمّد تا این را میشنود عبا و عمامه را برمیدارد و [[قرآن]] را و به بیابان رو به آتش و در دستش هم قرآن؛ میگوید: ای آتش! این نان خانواده و اهل عیال من است تو را به این قرآن [[قسم]]! به این خرمن متعرض نشو. پدرم گفت: تمام آن قبهها که اطراف بود، خاکستر شد و این یکی ماند. هر کس که میآمد، انگشت به دهان میگرفت و متحیر میشد که این چه جور مانده؟! خبر نداشتند، من خبر داشتم، پدر مرحوم آقا ضیاء | آخوند ملّا محمّد تا این را میشنود عبا و عمامه را برمیدارد و [[قرآن]] را و به بیابان رو به آتش و در دستش هم قرآن؛ میگوید: ای آتش! این نان خانواده و اهل عیال من است تو را به این قرآن [[قسم]]! به این خرمن متعرض نشو. پدرم گفت: تمام آن قبهها که اطراف بود، خاکستر شد و این یکی ماند. هر کس که میآمد، انگشت به دهان میگرفت و متحیر میشد که این چه جور مانده؟! خبر نداشتند، من خبر داشتم، پدر مرحوم آقا ضیاء همچو شخصی بوده است<ref>شمس الفقهاء، داوود نعیمی، ص 18</ref>.» | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
خط ۳۶: | خط ۳۴: | ||
مرحوم آقا شیخ فرمودند: در [[کربلا|کربلا]] که بودم در مدرسه حسن خان کربلا درس میگفتم. صمصام الملک برای [[زیارت]] آمده بود، یک هفته آمد در درس من نشست، و در آن هفته از استصحاب بحث میکردیم و کلمه «لاتنقض الیقین بالشّک» را میگفتیم. آخر هفته که شد، گفت: قربان آن لب و دهنی شوم که یک کلمه به این کوتاهی از آن بیرون آمده و ما یک هفته است بحث میکنیم، یک همچو آدمی بوده، بیاطلاع از عملیات نبوده، منتها ارباب ملک و املاک بود. | مرحوم آقا شیخ فرمودند: در [[کربلا|کربلا]] که بودم در مدرسه حسن خان کربلا درس میگفتم. صمصام الملک برای [[زیارت]] آمده بود، یک هفته آمد در درس من نشست، و در آن هفته از استصحاب بحث میکردیم و کلمه «لاتنقض الیقین بالشّک» را میگفتیم. آخر هفته که شد، گفت: قربان آن لب و دهنی شوم که یک کلمه به این کوتاهی از آن بیرون آمده و ما یک هفته است بحث میکنیم، یک همچو آدمی بوده، بیاطلاع از عملیات نبوده، منتها ارباب ملک و املاک بود. | ||
به همان طرز سابق که میآمد خانه آخوند ملّا محمّد کبیر، پدر مرحوم آقا ضیاء عراقی و با او صحبتهای علمیداشت، بعد از فوت آخوند هم میآید، به خیالش که فرزند آخوند به جای پدرش نشسته، در آن وقت، آقا ضیاء 24 ساله بود. صمصام الملک فرعی عنوان میکند. آقا ضیاء نمیتواند از عهده برآید. حاج صمصامالملک میگوید: آه! در خانه آخوند بسته شد! پدرم نقل میکرد که آقا ضیاء فرمود: این مثل یک کاسه آب گرمی بود که به سرم ریخته شد. از همان مجلس که حرکت میکند، میرود به [[اصفهان]] و بعدش هم به [[نجف]]، و میماند تا آقا ضیاء میشود و همین یک کلمه «آه درِ خانه آخوند بسته شد.» باعث شد تا او به طور جدّی و مصمم به درس و بحث پرداخت و به کمالات علمی و معنوی دست یافت. آقا ضیاءالدین شش سال در | به همان طرز سابق که میآمد خانه آخوند ملّا محمّد کبیر، پدر مرحوم آقا ضیاء عراقی و با او صحبتهای علمیداشت، بعد از فوت آخوند هم میآید، به خیالش که فرزند آخوند به جای پدرش نشسته، در آن وقت، آقا ضیاء 24 ساله بود. صمصام الملک فرعی عنوان میکند. آقا ضیاء نمیتواند از عهده برآید. حاج صمصامالملک میگوید: آه! در خانه آخوند بسته شد! پدرم نقل میکرد که آقا ضیاء فرمود: این مثل یک کاسه آب گرمی بود که به سرم ریخته شد. از همان مجلس که حرکت میکند، میرود به [[اصفهان]] و بعدش هم به [[نجف]]، و میماند تا آقا ضیاء میشود و همین یک کلمه «آه درِ خانه آخوند بسته شد.» باعث شد تا او به طور جدّی و مصمم به درس و بحث پرداخت و به کمالات علمی و معنوی دست یافت. آقا ضیاءالدین شش سال در حوزه علمیه اصفهان، از محضر استادان بزرگواری، همچون آیات عظام: | ||
# آقا سید محمد هاشم چهارسوقی (1235 ـ 1318 هـ. ق.) | # آقا سید محمد هاشم چهارسوقی (1235 ـ 1318 هـ. ق.) | ||
خط ۴۳: | خط ۴۱: | ||
# آخوند ملّا محمّد کاشی (1249 ـ 1333 هـ. ق.). | # آخوند ملّا محمّد کاشی (1249 ـ 1333 هـ. ق.). | ||
دروس سطح عالی [[فقه]]، [[اصول]]، [[کلام]] و [[فلسفه]] را آموخت و در اواسط سال 1307 هـ. ق. به [[عراق]] مهاجرت نمود و ابتدا، به شهر [[سامرا]] که از مراکز اجتماع طلاب مهاجر و دار العلم آن زمان بود، رفت. مدتی را به خیال و عنوان این که در مسند قضا نشسته، به رتق و فتق (حل و فصل) امور مردم گذراند. پس از چند ماه، ناگهان از این خیال و علاقه به مسند منصرف شد و با شنیدن آوازه و شهرت [[میرزا حبیب الله رشتی]]، | دروس سطح عالی [[فقه]]، [[اصول]]، [[کلام]] و [[فلسفه]] را آموخت و در اواسط سال 1307 هـ. ق. به [[عراق]] مهاجرت نمود و ابتدا، به شهر [[سامرا]] که از مراکز اجتماع طلاب مهاجر و دار العلم آن زمان بود، رفت. مدتی را به خیال و عنوان این که در مسند قضا نشسته، به رتق و فتق (حل و فصل) امور مردم گذراند. پس از چند ماه، ناگهان از این خیال و علاقه به مسند منصرف شد و با شنیدن آوازه و شهرت [[میرزا حبیب الله رشتی]]، سامرا را ترک و به سوی [[نجف]] حرکت کرد و تا آخرعمر در آن حوزه کهن و مهم و پایگاه و مرکز علم، ماندگار شد. | ||
== اساتید == | == اساتید == | ||
# میرزا حبیب الله رشتی (1234 ـ 1312 هـ. ق) مدفون در نجف: و از شاگردان بزرگ و پرآوازه [[شیخ انصاری]] بود. کتاب «بدایع الافکار» وی در علم اصول معروف است. شیخ انصاری دربارهاش فرمود: «من درس را برای سه نفر میگویم: میرزا محمّد حسن شیرازی، میرزا حبیبالله رشتی و آقا حسن تهرانی.» آقا ضیاء حدود 4 سال در درس میرزا حبیب الله رشتی شرکت کرد<ref>گلشن ابرار، ج 17، ص 378.</ref>. | # میرزا حبیب الله رشتی (1234 ـ 1312 هـ. ق) مدفون در نجف: و از شاگردان بزرگ و پرآوازه [[شیخ انصاری]] بود. کتاب «بدایع الافکار» وی در علم اصول معروف است. شیخ انصاری دربارهاش فرمود: «من درس را برای سه نفر میگویم: میرزا محمّد حسن شیرازی، میرزا حبیبالله رشتی و آقا حسن تهرانی.» آقا ضیاء حدود 4 سال در درس میرزا حبیب الله رشتی شرکت کرد<ref>گلشن ابرار، ج 17، ص 378.</ref>. | ||
# آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی (1255 ـ 1329 هـ. ق.) مدفون در نجف: او از شاگردان برجسته شیخ انصاری و [[میرزای شیرازی]] بود. «کفایه الاصول» مهمترین کتاب اوست. که بیش از صد نفر تاکنون بر آن حاشیه زدهاند و یا به آن شرح نوشتهاند. آخوند خراسانی از رهبران بزرگ [[مشروطیت]] بود<ref>همان، ج 17، ص 431.</ref>. | # آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی (1255 ـ 1329 هـ. ق.) مدفون در نجف: او از شاگردان برجسته شیخ انصاری و [[میرزای شیرازی]] بود. «کفایه الاصول» مهمترین کتاب اوست. که بیش از صد نفر تاکنون بر آن حاشیه زدهاند و یا به آن شرح نوشتهاند. آخوند خراسانی از رهبران بزرگ [[مشروطیت]] بود<ref>همان، ج 17، ص 431.</ref>. | ||
# [[سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، وحدت گرای استعمار ستیز (مقاله)|سید محمد کاظم طباطبایی یزدی]] (1247 ـ 1337 هـ. ق.) مدفون در نجف: او از مراجع بزرگ تقلید شیعه در قرن 14 بود. وی از شاگردان [[محمد حسن شیرازی|میرزای شیرازی]] و اثر مهم او [[عروة الوثقی (کتاب)|عروة الوثقی]] میباشد که مراجع تقلید بعد از ایشان، بر این کتاب فقهی حاشیه زدهاند<ref>همان، ج 1، ص 445.</ref>. | |||
# [[سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، وحدت گرای استعمار ستیز (مقاله)|سید محمد کاظم طباطبایی یزدی]] (1247 ـ 1337 هـ. ق.) مدفون در نجف: او از مراجع بزرگ تقلید شیعه در قرن 14 بود. وی از شاگردان [[محمد حسن شیرازی|میرزای شیرازی]] و اثر مهم او [[ | |||
# میرزا حسین خلیلی (1230 ـ 1326 هـ. ق) فرزند میرزا خلیل تهرانی مدفون در نجف: او از شاگردان [[شیخ انصاری]] و صاحب جواهر و از یاران آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی در رهبری نهضت مشروطه بود. | # میرزا حسین خلیلی (1230 ـ 1326 هـ. ق) فرزند میرزا خلیل تهرانی مدفون در نجف: او از شاگردان [[شیخ انصاری]] و صاحب جواهر و از یاران آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی در رهبری نهضت مشروطه بود. | ||
# ملا فتح الله شریعت اصفهانی، معروف به شیخ الشریعه (1266 1339 هـ. ق) او از فقها و مراجع بزرگ شیعه بود. | # ملا فتح الله شریعت اصفهانی، معروف به شیخ الشریعه (1266 1339 هـ. ق) او از فقها و مراجع بزرگ شیعه بود. | ||
# سید محمد طباطبایی فشارکی. | # سید محمد طباطبایی فشارکی. | ||
خط ۶۳: | خط ۵۷: | ||
آقا ضیاءالدین در تمام دوران تحصیل به تدریس نیز اشتغال داشت و از برترین مدرسین و سرآمد استادان هم عصر خود بود. او پس از وفات استادش، آخوند خراسانی، حوزه تدریس مستقلی تشکیل داد و به عنوان مدرسی بزرگ، محققی مدقق، متفکری صاحبنظرو مسلط بر آراء و اندیشههای فقهی و اصولی گذشته، شهرت یافت. فضلا و محققان فراوانی گرد او آمده و از سرچشمه علوم و کمالاتش جرعهها نوشیدند و سیراب شدند. دقت نظر و احاطه علمی او به ویژه در تدریس [[علم اصول]] که با نقد و بررسی آراء و نظریات دیگران انجام میگرفت، فوقالعاده بود. این امر باعث شهرت و برتری او بر دیگران شد و وی را در شمار مجددّان علم اصول قرار داد. | آقا ضیاءالدین در تمام دوران تحصیل به تدریس نیز اشتغال داشت و از برترین مدرسین و سرآمد استادان هم عصر خود بود. او پس از وفات استادش، آخوند خراسانی، حوزه تدریس مستقلی تشکیل داد و به عنوان مدرسی بزرگ، محققی مدقق، متفکری صاحبنظرو مسلط بر آراء و اندیشههای فقهی و اصولی گذشته، شهرت یافت. فضلا و محققان فراوانی گرد او آمده و از سرچشمه علوم و کمالاتش جرعهها نوشیدند و سیراب شدند. دقت نظر و احاطه علمی او به ویژه در تدریس [[علم اصول]] که با نقد و بررسی آراء و نظریات دیگران انجام میگرفت، فوقالعاده بود. این امر باعث شهرت و برتری او بر دیگران شد و وی را در شمار مجددّان علم اصول قرار داد. | ||
وی در 30 سال تدریس خود که تا پایان عمر او به طول انجامید، چند دوره [[اصول فقه]] و یک دوره فقه کامل که اکثرآن بر اساس بحثهای فقاهتی و تألیفات [[حاج آقا رضا همدانی]] (1250 ـ 1322 هـ. ق) بود، را تدریس کرد و حاصل آن پرورش صدها [[مجتهد]] بود که هریک از آنها در شهرهای مختلف، منشأ آثار خیر و برکات فراوانی گردیدند. | وی در 30 سال تدریس خود که تا پایان عمر او به طول انجامید، چند دوره [[اصول فقه]] و یک دوره فقه کامل که اکثرآن بر اساس بحثهای فقاهتی و تألیفات [[رضا همدانی|حاج آقا رضا همدانی]] (1250 ـ 1322 هـ. ق) بود، را تدریس کرد و حاصل آن پرورش صدها [[مجتهد]] بود که هریک از آنها در شهرهای مختلف، منشأ آثار خیر و برکات فراوانی گردیدند. | ||
وسعت اطلاع و احاطه و تسلط بر خود در ابحاث و مناقشات علمی، حسن بیان و القاء مطالب و نکات، عنایت به آراء و اندیشههای گذشته و شاگردان، صاحبنظر و مشکل گشا در مشکلات علمی و کثرت شاگردان و برخوردار بودن آنان از حرّیت فوقالعاده در طرح مسائل، از ویژگیهای تدریس اوست. او آنچه را تدریس میکرد، مینوشت، با آنکه بعضی درسها را بارها گفته و نوشته بود. | وسعت اطلاع و احاطه و تسلط بر خود در ابحاث و مناقشات علمی، حسن بیان و القاء مطالب و نکات، عنایت به آراء و اندیشههای گذشته و شاگردان، صاحبنظر و مشکل گشا در مشکلات علمی و کثرت شاگردان و برخوردار بودن آنان از حرّیت فوقالعاده در طرح مسائل، از ویژگیهای تدریس اوست. او آنچه را تدریس میکرد، مینوشت، با آنکه بعضی درسها را بارها گفته و نوشته بود. | ||
از هم بحثهای آقا ضیاء، میتوان از [[شیخ عبدالله گلپایگانی]] (1328 ـ 1370 هـ. ق.) که فقیهی فاضل و مجتهدی دقیق بود، نام برد. از ویژگیهای دوره تدریس آقا ضیاء درنجف این بود که در این برهه در [[حوزه علمیه نجف]] شخصیتها و [[رجال]] برجستهای مشغول تدریس و تربیت طلاب بودند. بهترین طلاب در این زمان که به طور مستقیم و غیرمستقیم از استادان اثر میپذیرفتند، شاگردان آقا ضیاء بودند. از چهرههای سرشناس و معاصر آقا ضیاء میتوان به [[سید ابوالحسن اصفهانی|آیهالله سید ابوالحسن اصفهانی]] (1277 ـ 1365 هـ. ق) [[شیخ محمّد حسین اصفهانی]]، معروف به کمپانی (1296 ـ 1361 هـ. ق.) و میرزای نائینی (1355 ق) اشاره کرد. | از هم بحثهای آقا ضیاء، میتوان از [[عبدالله گلپایگانی|شیخ عبدالله گلپایگانی]] (1328 ـ 1370 هـ. ق.) که فقیهی فاضل و مجتهدی دقیق بود، نام برد. از ویژگیهای دوره تدریس آقا ضیاء درنجف این بود که در این برهه در [[حوزه علمیه نجف]] شخصیتها و [[رجال]] برجستهای مشغول تدریس و تربیت طلاب بودند. بهترین طلاب در این زمان که به طور مستقیم و غیرمستقیم از استادان اثر میپذیرفتند، شاگردان آقا ضیاء بودند. از چهرههای سرشناس و معاصر آقا ضیاء میتوان به [[سید ابوالحسن اصفهانی|آیهالله سید ابوالحسن اصفهانی]] (1277 ـ 1365 هـ. ق) [[محمد حسین غروی اصفهانی|شیخ محمّد حسین اصفهانی]]، معروف به کمپانی (1296 ـ 1361 هـ. ق.) و [[محمد حسین نائینی|میرزای نائینی]] (1355 ق) اشاره کرد. | ||
== فقه و اصول در عصرآقا ضیاء == | == فقه و اصول در عصرآقا ضیاء == | ||
آقا ضیاءالدین و معاصرانش در دورهای جدید از علم و اصول قرار داشتند که مؤسس آن [[وحید بهبهانی]] (1117 ـ 1205 هـ. ق.) بود. | آقا ضیاءالدین و معاصرانش در دورهای جدید از علم و اصول قرار داشتند که مؤسس آن [[وحید بهبهانی]] (1117 ـ 1205 هـ. ق.) بود. | ||
تحقیقات اصولی انجام شده در این دوره با پژوهشهایی که در حدود یازده قرن قبل انجام گرفته بود، در مقایسه از لحاظ کم و کیف، ترجیح داشت و تألیف کتابهایی نظیر «فرائد الاصول» شیخ انصاری و «کفایه الاصول» آخوند خراسانی گویای این مدعاست. | تحقیقات اصولی انجام شده در این دوره با پژوهشهایی که در حدود یازده قرن قبل انجام گرفته بود، در مقایسه از لحاظ کم و کیف، ترجیح داشت و تألیف کتابهایی نظیر «فرائد الاصول» [[مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و «کفایه الاصول» آخوند خراسانی گویای این مدعاست. | ||
آقا ضیاء، محمّد حسین اصفهانی و دیگران تحولی را که شیخ انصاری پس از وحید بهبهانی به وجود آورده بود، تداوم بخشیدند و علم اصول فقه را به حد کمال رساندند. | آقا ضیاء، محمّد حسین اصفهانی و دیگران تحولی را که شیخ انصاری پس از وحید بهبهانی به وجود آورده بود، تداوم بخشیدند و علم اصول فقه را به حد کمال رساندند. | ||
در فقه نیز این دوره از عالیترین دورههای اجتهاد به میآید. این دوره فقه با شیخ انصاری (1214 ـ 1281 هـ. ق.) آغاز میشود. او و شاگردان مستقیم و غیرمستقیمش در راه تکمیل فعالیت فقهای دورههای قبل، سعی و کوشش وافر نمودند و اجتهاد را به اوج کمال و ترقی رسانیدند. شیخ انصاری با دقت نظر و تحقیقات خویش، راه استنباط صحیح را نشان داد. کتابهای به جا مانده از او، به ویژه دو اثر مهم و گرانسنگ [[مکاسب|مکاسب]] و [[رسائل]] از کتابهای سطح عالی حوزههاست که هنوز تدریس میشود. | در [[فقه]] نیز این دوره از عالیترین دورههای [[اجتهاد]] به میآید. این دوره فقه با شیخ انصاری (1214 ـ 1281 هـ. ق.) آغاز میشود. او و شاگردان مستقیم و غیرمستقیمش در راه تکمیل فعالیت فقهای دورههای قبل، سعی و کوشش وافر نمودند و اجتهاد را به اوج کمال و ترقی رسانیدند. شیخ انصاری با دقت نظر و تحقیقات خویش، راه استنباط صحیح را نشان داد. کتابهای به جا مانده از او، به ویژه دو اثر مهم و گرانسنگ [[مکاسب|مکاسب]] و [[رسائل]] از کتابهای سطح عالی حوزههاست که هنوز تدریس میشود. | ||
شیوه آقا ضیاءالدین در تدریس نیز همان شیوه شیخ انصاری بود. او در بحثهایش از عناصر مشترک اجتهادی و قواعد اصولی استفاده میکرد هر جا نام بزرگمردان و احیاگران در کتابها و بحث در بین دانشمندان شیعی در احیای علم اصول و نقش آنان در تحول این علم ذکر میگردد، نام آقا ضیاءالدین عراقی در کنار آنان جلب توجه میکند. هر جا بحث از علم اصول است، صحبت از آقا ضیاء نیز هست. | شیوه آقا ضیاءالدین در تدریس نیز همان شیوه شیخ انصاری بود. او در بحثهایش از عناصر مشترک اجتهادی و قواعد اصولی استفاده میکرد هر جا نام بزرگمردان و احیاگران در کتابها و بحث در بین دانشمندان شیعی در احیای علم اصول و نقش آنان در تحول این علم ذکر میگردد، نام آقا ضیاءالدین عراقی در کنار آنان جلب توجه میکند. هر جا بحث از علم اصول است، صحبت از آقا ضیاء نیز هست. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۳: | ||
از برکات وجودی آقا ضیاءالدین در طول سالهای متمادی تدریس، تعلیم و تربیت صدها عالم، فقیه و دانشمندان نام آوری است که از مجالس درس و بحث سراسر فضل و دانش او بهرهها بردند. مجتهدان ایران و عراق با واسطه یا بیواسطه، از شاگردان او هستند. در میان شاگردان او به چهرههایی برخورد میکنیم که از نظر علم و تقوا، نسبت به دیگران در افق بالاتری قرار دارند. اینک به معرفی شماری از آنها میپردازیم: | از برکات وجودی آقا ضیاءالدین در طول سالهای متمادی تدریس، تعلیم و تربیت صدها عالم، فقیه و دانشمندان نام آوری است که از مجالس درس و بحث سراسر فضل و دانش او بهرهها بردند. مجتهدان ایران و عراق با واسطه یا بیواسطه، از شاگردان او هستند. در میان شاگردان او به چهرههایی برخورد میکنیم که از نظر علم و تقوا، نسبت به دیگران در افق بالاتری قرار دارند. اینک به معرفی شماری از آنها میپردازیم: | ||
# [[ | # [[سید محسن حکیم|آیتالله سید محسن حکیم]] (1206 ـ 1390 هـ. ق.) مدفون در [[نجف]]: او از مراجع بزرگ شیعه بود که دو دوره دردرس اصول آقا ضیاء شرکت کرد. وی آثار فراوان فرهنگی و دینی در عراق و... از خود به یادگار گذاشته و تألیفات او بالغ بر50 عنوان است. | ||
# [[سید محمد تقی خوانساری|آیتالله سید محمّد تقی خوانساری]] (1305 ـ 1371 هـ. ق) مدفون در [[قم]]: آقا ضیاء بارها مقام این شاگردش را ارج نهاده و گفته بود: «... مقام و نگهداری شئونات آقای خوانساری را مانند علمای متأخر برخود فرض میدانم.» | |||
# [[ | |||
# [[نماز باران]] او در قم معروف است [[نماز جمعه]] را در قم احیا کرد. فتواهای او در [[ملی شدن صنعت نفت]] و کمک مسلمانان جهان به مردم [[فلسطین]] و شرکت در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورا مشهور است. | # [[نماز باران]] او در قم معروف است [[نماز جمعه]] را در قم احیا کرد. فتواهای او در [[ملی شدن صنعت نفت]] و کمک مسلمانان جهان به مردم [[فلسطین]] و شرکت در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورا مشهور است. | ||
# [[سید احمد خوانساری|آیتالله سید احمد خوانساری]] (1309 ـ 1405 هـ. ق.) مدفون در قم: وی بیشترین استفادههای علمی را از آقا ضیاء نمود. کتاب «جامع المدارک» از مهمترین آثار فقهی اوست. | # [[سید احمد خوانساری|آیتالله سید احمد خوانساری]] (1309 ـ 1405 هـ. ق.) مدفون در قم: وی بیشترین استفادههای علمی را از آقا ضیاء نمود. کتاب «جامع المدارک» از مهمترین آثار فقهی اوست. | ||
# [[سید ابوالقاسم خوئی|آیتالله سید ابوالقاسم خوئی]] (1317 ـ 1413 هـ. ق) مدفون در نجف: او از مراجع بزرگ عالم [[تشیع]] و دارای تألیفات فراوانی در فقه، اصول، تفسیر و رجال بود و مراکز بزرگ علمی ـ فرهنگی در نقاط مختلف جهان تأسیس کرد. وی به تربیت شاگردان بسیاری که هم اکنون در سراسر جهان پراکندهاند، همت گماشت. | |||
# [[سید ابوالقاسم | |||
# آیتالله سید محمود شاهرودی (1301 ـ 1394 هـ. ق) مدفون در نجف: آقا سید ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی او را «ذوالشهادتین» میخواندند. وی رسالههایی در موضوعات گوناگون فقهی، اصولی، ادبی و رجالی نوشته و درسهای اصول و فقه آقا ضیاء و نائینی را تقریر نموده است. | # آیتالله سید محمود شاهرودی (1301 ـ 1394 هـ. ق) مدفون در نجف: آقا سید ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی او را «ذوالشهادتین» میخواندند. وی رسالههایی در موضوعات گوناگون فقهی، اصولی، ادبی و رجالی نوشته و درسهای اصول و فقه آقا ضیاء و نائینی را تقریر نموده است. | ||
# [[سید عبدالله شیرازی|آیتالله سید عبدالله شیرازی]] (1309 ـ 1405 هـ. ق) مدفون در [[مشهد|مشهد مقدس]]: وی 13 سال در درس آقا ضیاء شرکت نمود. آقا ضیاء دربارهاش فرمود: | |||
# [[ | |||
# «من ایشان را برای آینده نجف اشرف ذخیره نمودهام و ایشان امید علمی آینده من است.» | # «من ایشان را برای آینده نجف اشرف ذخیره نمودهام و ایشان امید علمی آینده من است.» | ||
# [[آیهالله سید عبدالهادی شیرازی|آیتالله سید عبدالهادی شیرازی]] (1305 ـ 1383 هـ. ق) مدفون در نجف: وی از مراجع شیعه بود که تحت تربیت پسرعموی پدرش میرزای بزرگ شیرازی رشد علمینمود و کتاب «دار السلام» از آثار فقهی اوست. | # [[آیهالله سید عبدالهادی شیرازی|آیتالله سید عبدالهادی شیرازی]] (1305 ـ 1383 هـ. ق) مدفون در نجف: وی از مراجع شیعه بود که تحت تربیت پسرعموی پدرش میرزای بزرگ شیرازی رشد علمینمود و کتاب «دار السلام» از آثار فقهی اوست. | ||
# [[سید محمد رضا گلپایگانی|آیتالله سید محمد رضا گلپایگانی]] (1316 ـ 1414 هـ. ق.) مدفون در قم: وی دارای تقریرات و تألیفات فراوان در فقه و اصول بود. ایشان مؤسسات و مدارس علمیه فراوانی را به یادگار گذاشت و شاگردان بسیاری را که هم اکنون برخی از آنها در مسئولیتهای بزرگی به نظام [[جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی]] خدمت میکنند، تربیت نمود. | |||
# [[سید محمد رضا گلپایگانی|آیتالله سید محمد رضا گلپایگانی]] (1316 ـ 1414 هـ. ق.) مدفون در قم: وی دارای تقریرات و تألیفات فراوان در فقه و اصول بود. ایشان مؤسسات و مدارس علمیه فراوانی را به یادگار گذاشت و شاگردان بسیاری را که هم اکنون برخی از آنها در مسئولیتهای بزرگی به نظام [[جمهوری اسلامی]] خدمت میکنند، تربیت نمود. | # [[سید محمد هادی میلانی|آیتالله سید محمد هادی میلانی]] (1313 ـ 1395 هـ. ق): فرزند سید جعفر مدفون در مشهد مقدس از مراجع عظام تقلید شیعه که دارای تألیفات فقهی و اصولی بود و حوزه علمیه مشهد را احیا و شاگردان فاضل و دانشمندی را تربیت نمود. | ||
# [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|آیتالله سید شهابالدین مرعشی]] (1315 ـ 1411 هـ. ق.) مدفون در قم: وی از مراجع تقلید تشیع بود که حدود 148 اثر علمی به صورت کتاب، رساله و مقاله، در علوم مختلف از خود به جای گذاشت. او کتابخانهای عظیم و منحصر به فرد از لحاظ داشتن نسخههای خطی، تأسیس کرد که مورد استفاده دانش پژوهان است. وی از آقا ضیاء چهار اجازه اجتهاد و چند فقره نامه خصوصی دارد. | |||
# [[ | # [[آیهالله آقا میر سید علی یثربی کاشانی|آیتالله آقا میر سید علی یثربی کاشانی]] (1311 ـ 1379 هـ. ق) مدفون در کاشان: وی از مراجع تقلید شیعه و از شاگردان ممتاز آقا ضیاء و از استادان [[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی (ره)]] بود. | ||
# [[ | |||
# [[آیهالله آقا میر سید علی یثربی کاشانی|آیتالله آقا میر سید علی یثربی کاشانی]] (1311 ـ 1379 هـ. ق) مدفون در | |||
# آقا ضیاء به او فرمود: «تو برای من به منزله مالک اشتر برای علی ـ علیهالسلام ـ هستی.» | # آقا ضیاء به او فرمود: «تو برای من به منزله مالک اشتر برای علی ـ علیهالسلام ـ هستی.» | ||
# و نیز فرمود: «در میان تلامذه سید فشارکی، میرزا سید علی یزدی لب خندقی بود که استاد موقع حرکتش وی را با اشک بدرقه کرد و از جدایی او هنگام بازگشت به ایران سوخت. در میان شاگردان من نیز شما موقعیت خاصی داری و مرا به جدایی و فراق خود مبتلا به حسرت مینمایی.» <ref>سیمای کاشان، ص 172 و آینه دانشوران، ص 11</ref> | # و نیز فرمود: «در میان تلامذه سید فشارکی، میرزا سید علی یزدی لب خندقی بود که استاد موقع حرکتش وی را با اشک بدرقه کرد و از جدایی او هنگام بازگشت به ایران سوخت. در میان شاگردان من نیز شما موقعیت خاصی داری و مرا به جدایی و فراق خود مبتلا به حسرت مینمایی.» <ref>سیمای کاشان، ص 172 و آینه دانشوران، ص 11</ref> | ||
# [[ محمد تقی بهجت|آیتالله شیخ محمد تقی بهجت]]، وی از مراجع تقلید شیعه و ساکن قم و از شاگردان آیهالله محمد حسین اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی است و دارای تألیفات و تقریرات در فقه و اصول میباشد. حاشیه وی بر «ذخیره العباد» آیهالله غروی اصفهانی یک دوره فقه استدلالی است. | # [[ محمد تقی بهجت|آیتالله شیخ محمد تقی بهجت]]، وی از مراجع تقلید شیعه و ساکن قم و از شاگردان آیهالله محمد حسین اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی است و دارای تألیفات و تقریرات در فقه و اصول میباشد. حاشیه وی بر «ذخیره العباد» آیهالله غروی اصفهانی یک دوره فقه استدلالی است. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۹۳: | ||
# [[میرزا هاشم آملی|آیت الله میرزا هاشم آملی]] (1323 ـ 1413 هـ. ق.) مدفون در قم: وی از شاگردان آقا ضیاء بود که مدت 30 سال از محضر او بهره برد. وی تقریرات مباحث اصول استاد را در کتاب «بدایع الافکار» گرد آورده است. | # [[میرزا هاشم آملی|آیت الله میرزا هاشم آملی]] (1323 ـ 1413 هـ. ق.) مدفون در قم: وی از شاگردان آقا ضیاء بود که مدت 30 سال از محضر او بهره برد. وی تقریرات مباحث اصول استاد را در کتاب «بدایع الافکار» گرد آورده است. | ||
# [[محمد تقی بروجردی|آیت الله آقا شیخ محمد تقی بروجردی]] (متوفا: 1391 هـ. ق.): وی هم از شاگردان خصوصی آقا ضیاء بود و تقریرات اصول استاد را به نام «نهایه الافکار» نوشت. | # [[محمد تقی بروجردی|آیت الله آقا شیخ محمد تقی بروجردی]] (متوفا: 1391 هـ. ق.): وی هم از شاگردان خصوصی آقا ضیاء بود و تقریرات اصول استاد را به نام «نهایه الافکار» نوشت. | ||
# [[علی مشکاه|آیتالله آقا شیخ علی مشکاه]] (1319 ـ 1410 هـ. ق.) مدفون [[خمینی شهر]] اصفهان: از چهرههای پارسا و برجسته [[حوزه علمیه اصفهان]] است که از اصول آقا ضیاء، مباحث الفاظ و در فقه، مبحث [[ولایت فقیه]] را تحریر کرده است. | # [[علی مشکاه|آیتالله آقا شیخ علی مشکاه]] (1319 ـ 1410 هـ. ق.) مدفون [[خمینی شهر]] اصفهان: از چهرههای پارسا و برجسته [[حوزه علمیه اصفهان]] است که از اصول آقا ضیاء، مباحث الفاظ و در فقه، مبحث [[ولایت فقیه]] را تحریر کرده است. | ||
# [[آیهالله آقا میرزا علی غروی علیاری|آیتالله آقا میرزا علی غروی علیاری]] (1319 ـ 1416 هـ. ق.): وی در اصول، مبحث [[استصحاب]] و در فقه، کتاب الزکوه آقا ضیاءالدین را تقریر نموده است. | # [[آیهالله آقا میرزا علی غروی علیاری|آیتالله آقا میرزا علی غروی علیاری]] (1319 ـ 1416 هـ. ق.): وی در اصول، مبحث [[استصحاب]] و در فقه، کتاب الزکوه آقا ضیاءالدین را تقریر نموده است. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۰۹: | ||
عدهای از شاگردان او در مسائل اجتماعی و مبارزات سیاسی پیشگام بودند و علیه دشمنان اسلام و مسلمین، با قلم و قدم مبارزه کردند که از آن جملهاند: | عدهای از شاگردان او در مسائل اجتماعی و مبارزات سیاسی پیشگام بودند و علیه دشمنان اسلام و مسلمین، با قلم و قدم مبارزه کردند که از آن جملهاند: | ||
# [[آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی|آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی]] (1304 ـ 1381 هـ. ق.) مدفون در [[شهر ری]]: در اجازه روایی که آقا ضیاء به وی داده، او را به عنوان «حمایت کننده حوزه مسلمین و [[جهاد]] کننده در حفظ احکام دین، ترویج کننده [[شریعت]] جدّش...» خطاب نموده است. | # [[آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی|آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی]] (1304 ـ 1381 هـ. ق.) مدفون در [[ری|شهر ری]]: در اجازه روایی که آقا ضیاء به وی داده، او را به عنوان «حمایت کننده حوزه مسلمین و [[جهاد]] کننده در حفظ احکام دین، ترویج کننده [[شریعت]] جدّش...» خطاب نموده است. | ||
# آیتالله شیخ محمّد غروی کاشانی (1313 ـ 1398 هـ. ق.) مدفون درکاشان. | # آیتالله شیخ محمّد غروی کاشانی (1313 ـ 1398 هـ. ق.) مدفون درکاشان. | ||
# آیتالله میرزا محمد باقر آشتیانی (1323 ـ 1404 هـ. ق.) | # آیتالله میرزا محمد باقر آشتیانی (1323 ـ 1404 هـ. ق.)؛ | ||
# آیتالله شیخ محمد حسن سه چاری اصفهانی (1325 هـ. ق.) | # آیتالله شیخ محمد حسن سه چاری اصفهانی (1325 هـ. ق.)؛ | ||
# آیتالله شیخ محمد رضا مظفر (1322 ـ 1383 هـ. ق.) | # آیتالله شیخ محمد رضا مظفر (1322 ـ 1383 هـ. ق.)؛ | ||
# آیتالله شیخ بهاء الدین محلاتی (1314 ـ 1401 هـ. ق.) | # آیتالله شیخ بهاء الدین محلاتی (1314 ـ 1401 هـ. ق.)؛ | ||
# آیتالله شیخ محمد حسین نجفی (1321 ـ 1409 هـ. ق.) | # آیتالله شیخ محمد حسین نجفی (1321 ـ 1409 هـ. ق.)؛ | ||
# آیتالله شیخ ابوالحسن شیرازی (1330 هـ. ق.) امام جمعه سابق [[مشهد]] | # آیتالله شیخ ابوالحسن شیرازی (1330 هـ. ق.) امام جمعه سابق [[مشهد]]؛ | ||
# آیتالله سید حسام الدین فال اسیری شیرازی (1316 هـ. ق.) | # آیتالله سید حسام الدین فال اسیری شیرازی (1316 هـ. ق.). | ||
== وفات == | == وفات == | ||
سرانجام این مشعل فروزان علم در شب دوشنبه 29 ذیقعده سال 1361 هـ. ق. در نجف اشرف دعوت حق را اجابت نمود. در عزای او، سه روز درسهای حوزه تعطیل و شاگردان به سوگ او نشستند جنازه او با شکوه تمام تشییع و در حجره نزدیک (باب العماره) صحن مطهر [[امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] به خاک سپرده شد. مجالس ترحیم فراوانی در [[عراق]] و [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] برای او برگزار کردند. | سرانجام این مشعل فروزان علم در شب دوشنبه 29 [[ذی القعده|ذیقعده]] سال 1361 هـ. ق. در [[نجف اشرف]] دعوت حق را اجابت نمود. در عزای او، سه روز درسهای حوزه تعطیل و شاگردان به سوگ او نشستند جنازه او با شکوه تمام تشییع و در حجره نزدیک (باب العماره) صحن مطهر [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] به خاک سپرده شد. مجالس ترحیم فراوانی در [[عراق]] و [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] برای او برگزار کردند. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۲۸: | ||
[https://www.pasokh.org/fa/Article/View/9661/%D8%A2%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%82%D8%A7-%D8%B6%D9%8A%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%D9%8A برگرفته از سایت آیتالله آقا ضیاءالدین عراقی - مرکز مطالعات و پاسخگویی به...https://www.pasokh.org] | [https://www.pasokh.org/fa/Article/View/9661/%D8%A2%D9%8A%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%82%D8%A7-%D8%B6%D9%8A%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%8A%D9%86-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%D9%8A برگرفته از سایت آیتالله آقا ضیاءالدین عراقی - مرکز مطالعات و پاسخگویی به...https://www.pasokh.org] | ||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده: | [[رده:محدثان شیعه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۶
آقا ضیاءالدین عراقی | |
---|---|
نام کامل | ضیاءالدین علی بن ملا محمد عراقی |
نامهای دیگر |
|
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | ۱۲۷۸ ق، ۱۲۴۰ ش، ۱۸۶۲ م |
محل تولد |
|
سال درگذشت | ۱۳۶۱ ق، ۱۳۲۰ ش، ۱۹۴۲ م |
محل درگذشت | عراق، نجف |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
فعالیتها | |
ضیاءالدین علی بن ملا محمد عراقی معروف به «آقاضیاء عراقی»، فقیه، اصولی و مجتهد شیعی پس از وفات استادش آخوند خراسانی، حوزه تدریس پر رونقی تشکیل داد و عالمان بزرگی چون سید محسن حکیم و سید محمدتقی خوانساری تربیت نمود. آقا ضیاءالدین عراقی از جمله عالمانی است که علم اصول را به حد کمال رساند، چنانکه کتاب «مقالات الاصول» او از مهمترین مصادر اصولی معاصر به شمار میآید.
آقا ضیاءالدین عراقی کیست
علی، معروف به ضیاءالدین، فرزند آخوند ملّامحمّد کبیر سلطان آبادی (عراقی) در سال 1278 هـ. ق. در محلّه حصار قدم سلطان آباد (اراک) قدم به عرصه وجود نهاد. ملّا محمّد، پدر آقا ضیاء (1210 ـ 1290 هـ. ق) در عصر خود عالمی بزرگوار و فقیهی وارسته بود و در میان شاگردان آیتالله آقا محسن عراقی علاء المحدثین (1247 ـ 1325 هـ. ق) منشی خاص آخوند خراسانی و آیتالله سید محمّد شفیع الدین جاپلقی (متوفا: 1280 هـ. ق.) مقام و مرتبهای بلند در علم بود و به تقوا و پرهیزکاری شهرت داشت. در اجازهای که آقا شفیع به وی داده، او را به عنوان «عالم فاضل و محقق مدقق و از رؤسا و قضات مورد وثوق و اطمینان» یاد کرده است[۱].
آیتالله اراکی (1312 ـ 1412 هـ. ق.) از قول پدر خویش نقل میکند: «آخوند کبیر ارتزاقش از یک قطعه زمینی در اطراف سلطان آباد (اراک) بود که زراعت میکرد و نان سال خود و اهل عیالش از همان قطعه زمین بود. یک وقت که حاصل آن زمین را در خرمنگاه جمع کرده بودند، در اطرافش هم خرمنهایی بوده است، کسی عمداً یا سهواً آتش روشن میکند، باد هم بود و آتش افتاده بود توی خرمنها، خرمنگاه است و خشک، به محض افتادن آتش خرمنها آتش میگیرد. این خرمن، آن خرمن، تا آتش همه خرمنها را میگیرد. کسی به آخوند میگوید: چه نشستهای! نزدیک است خرمن شما آتش بگیرد.
آخوند ملّا محمّد تا این را میشنود عبا و عمامه را برمیدارد و قرآن را و به بیابان رو به آتش و در دستش هم قرآن؛ میگوید: ای آتش! این نان خانواده و اهل عیال من است تو را به این قرآن قسم! به این خرمن متعرض نشو. پدرم گفت: تمام آن قبهها که اطراف بود، خاکستر شد و این یکی ماند. هر کس که میآمد، انگشت به دهان میگرفت و متحیر میشد که این چه جور مانده؟! خبر نداشتند، من خبر داشتم، پدر مرحوم آقا ضیاء همچو شخصی بوده است[۲].»
تحصیلات
آقا ضیاءالدین که دارای هوشی سرشار و استعدادی فوقالعاده بود، مقدمات علوم اسلامی را نزد پدر و سایر علما، در زادگاهش فراگرفت و در سال 1302 هـ. ق. برای ادامه تحصیل، راهی اصفهان گردید و در مدرسه صدر اقامت گزید. آیتاللهالعظمی اراکی (ره) درباره انگیزه سفر آقا ضیاء به اصفهان میگوید:
پدر مرحوم آقا ضیاء در هشتاد سالگی فوت کرد؛ در حالی که فرزندش، آقا ضیاء 12 سالش بوده و غیر از ایشان دو دختر هم داشتند. حاج صمصام الملکی بود متمول و ارباب ملک و املاک و لکن از علوم هم بیاطلاع نبوده است. مرحوم آقا شیخ فرمودند: در کربلا که بودم در مدرسه حسن خان کربلا درس میگفتم. صمصام الملک برای زیارت آمده بود، یک هفته آمد در درس من نشست، و در آن هفته از استصحاب بحث میکردیم و کلمه «لاتنقض الیقین بالشّک» را میگفتیم. آخر هفته که شد، گفت: قربان آن لب و دهنی شوم که یک کلمه به این کوتاهی از آن بیرون آمده و ما یک هفته است بحث میکنیم، یک همچو آدمی بوده، بیاطلاع از عملیات نبوده، منتها ارباب ملک و املاک بود.
به همان طرز سابق که میآمد خانه آخوند ملّا محمّد کبیر، پدر مرحوم آقا ضیاء عراقی و با او صحبتهای علمیداشت، بعد از فوت آخوند هم میآید، به خیالش که فرزند آخوند به جای پدرش نشسته، در آن وقت، آقا ضیاء 24 ساله بود. صمصام الملک فرعی عنوان میکند. آقا ضیاء نمیتواند از عهده برآید. حاج صمصامالملک میگوید: آه! در خانه آخوند بسته شد! پدرم نقل میکرد که آقا ضیاء فرمود: این مثل یک کاسه آب گرمی بود که به سرم ریخته شد. از همان مجلس که حرکت میکند، میرود به اصفهان و بعدش هم به نجف، و میماند تا آقا ضیاء میشود و همین یک کلمه «آه درِ خانه آخوند بسته شد.» باعث شد تا او به طور جدّی و مصمم به درس و بحث پرداخت و به کمالات علمی و معنوی دست یافت. آقا ضیاءالدین شش سال در حوزه علمیه اصفهان، از محضر استادان بزرگواری، همچون آیات عظام:
- آقا سید محمد هاشم چهارسوقی (1235 ـ 1318 هـ. ق.)
- میرزا جهانگیر خان قشقایی (1243 ـ 1328 هـ. ق.)
- میرزا ابوالمعالی کلباسی (1247 ـ 1315 هـ. ق.)
- آخوند ملّا محمّد کاشی (1249 ـ 1333 هـ. ق.).
دروس سطح عالی فقه، اصول، کلام و فلسفه را آموخت و در اواسط سال 1307 هـ. ق. به عراق مهاجرت نمود و ابتدا، به شهر سامرا که از مراکز اجتماع طلاب مهاجر و دار العلم آن زمان بود، رفت. مدتی را به خیال و عنوان این که در مسند قضا نشسته، به رتق و فتق (حل و فصل) امور مردم گذراند. پس از چند ماه، ناگهان از این خیال و علاقه به مسند منصرف شد و با شنیدن آوازه و شهرت میرزا حبیب الله رشتی، سامرا را ترک و به سوی نجف حرکت کرد و تا آخرعمر در آن حوزه کهن و مهم و پایگاه و مرکز علم، ماندگار شد.
اساتید
- میرزا حبیب الله رشتی (1234 ـ 1312 هـ. ق) مدفون در نجف: و از شاگردان بزرگ و پرآوازه شیخ انصاری بود. کتاب «بدایع الافکار» وی در علم اصول معروف است. شیخ انصاری دربارهاش فرمود: «من درس را برای سه نفر میگویم: میرزا محمّد حسن شیرازی، میرزا حبیبالله رشتی و آقا حسن تهرانی.» آقا ضیاء حدود 4 سال در درس میرزا حبیب الله رشتی شرکت کرد[۳].
- آخوند ملّا محمّد کاظم خراسانی (1255 ـ 1329 هـ. ق.) مدفون در نجف: او از شاگردان برجسته شیخ انصاری و میرزای شیرازی بود. «کفایه الاصول» مهمترین کتاب اوست. که بیش از صد نفر تاکنون بر آن حاشیه زدهاند و یا به آن شرح نوشتهاند. آخوند خراسانی از رهبران بزرگ مشروطیت بود[۴].
- سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (1247 ـ 1337 هـ. ق.) مدفون در نجف: او از مراجع بزرگ تقلید شیعه در قرن 14 بود. وی از شاگردان میرزای شیرازی و اثر مهم او عروة الوثقی میباشد که مراجع تقلید بعد از ایشان، بر این کتاب فقهی حاشیه زدهاند[۵].
- میرزا حسین خلیلی (1230 ـ 1326 هـ. ق) فرزند میرزا خلیل تهرانی مدفون در نجف: او از شاگردان شیخ انصاری و صاحب جواهر و از یاران آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی در رهبری نهضت مشروطه بود.
- ملا فتح الله شریعت اصفهانی، معروف به شیخ الشریعه (1266 1339 هـ. ق) او از فقها و مراجع بزرگ شیعه بود.
- سید محمد طباطبایی فشارکی.
- میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی.
آقا ضیاءالدین پس از سالها تحصیل، به درجه اجتهاد نائل آمد و در این دوره پیوسته مورد احترام استادانش بود و به کسی که دریایی از علم و دانش و معارف دینی در سینهاش نهفته است، شهرت دارد.
تدریس
آقا ضیاءالدین در تمام دوران تحصیل به تدریس نیز اشتغال داشت و از برترین مدرسین و سرآمد استادان هم عصر خود بود. او پس از وفات استادش، آخوند خراسانی، حوزه تدریس مستقلی تشکیل داد و به عنوان مدرسی بزرگ، محققی مدقق، متفکری صاحبنظرو مسلط بر آراء و اندیشههای فقهی و اصولی گذشته، شهرت یافت. فضلا و محققان فراوانی گرد او آمده و از سرچشمه علوم و کمالاتش جرعهها نوشیدند و سیراب شدند. دقت نظر و احاطه علمی او به ویژه در تدریس علم اصول که با نقد و بررسی آراء و نظریات دیگران انجام میگرفت، فوقالعاده بود. این امر باعث شهرت و برتری او بر دیگران شد و وی را در شمار مجددّان علم اصول قرار داد.
وی در 30 سال تدریس خود که تا پایان عمر او به طول انجامید، چند دوره اصول فقه و یک دوره فقه کامل که اکثرآن بر اساس بحثهای فقاهتی و تألیفات حاج آقا رضا همدانی (1250 ـ 1322 هـ. ق) بود، را تدریس کرد و حاصل آن پرورش صدها مجتهد بود که هریک از آنها در شهرهای مختلف، منشأ آثار خیر و برکات فراوانی گردیدند. وسعت اطلاع و احاطه و تسلط بر خود در ابحاث و مناقشات علمی، حسن بیان و القاء مطالب و نکات، عنایت به آراء و اندیشههای گذشته و شاگردان، صاحبنظر و مشکل گشا در مشکلات علمی و کثرت شاگردان و برخوردار بودن آنان از حرّیت فوقالعاده در طرح مسائل، از ویژگیهای تدریس اوست. او آنچه را تدریس میکرد، مینوشت، با آنکه بعضی درسها را بارها گفته و نوشته بود.
از هم بحثهای آقا ضیاء، میتوان از شیخ عبدالله گلپایگانی (1328 ـ 1370 هـ. ق.) که فقیهی فاضل و مجتهدی دقیق بود، نام برد. از ویژگیهای دوره تدریس آقا ضیاء درنجف این بود که در این برهه در حوزه علمیه نجف شخصیتها و رجال برجستهای مشغول تدریس و تربیت طلاب بودند. بهترین طلاب در این زمان که به طور مستقیم و غیرمستقیم از استادان اثر میپذیرفتند، شاگردان آقا ضیاء بودند. از چهرههای سرشناس و معاصر آقا ضیاء میتوان به آیهالله سید ابوالحسن اصفهانی (1277 ـ 1365 هـ. ق) شیخ محمّد حسین اصفهانی، معروف به کمپانی (1296 ـ 1361 هـ. ق.) و میرزای نائینی (1355 ق) اشاره کرد.
فقه و اصول در عصرآقا ضیاء
آقا ضیاءالدین و معاصرانش در دورهای جدید از علم و اصول قرار داشتند که مؤسس آن وحید بهبهانی (1117 ـ 1205 هـ. ق.) بود. تحقیقات اصولی انجام شده در این دوره با پژوهشهایی که در حدود یازده قرن قبل انجام گرفته بود، در مقایسه از لحاظ کم و کیف، ترجیح داشت و تألیف کتابهایی نظیر «فرائد الاصول» شیخ انصاری و «کفایه الاصول» آخوند خراسانی گویای این مدعاست. آقا ضیاء، محمّد حسین اصفهانی و دیگران تحولی را که شیخ انصاری پس از وحید بهبهانی به وجود آورده بود، تداوم بخشیدند و علم اصول فقه را به حد کمال رساندند.
در فقه نیز این دوره از عالیترین دورههای اجتهاد به میآید. این دوره فقه با شیخ انصاری (1214 ـ 1281 هـ. ق.) آغاز میشود. او و شاگردان مستقیم و غیرمستقیمش در راه تکمیل فعالیت فقهای دورههای قبل، سعی و کوشش وافر نمودند و اجتهاد را به اوج کمال و ترقی رسانیدند. شیخ انصاری با دقت نظر و تحقیقات خویش، راه استنباط صحیح را نشان داد. کتابهای به جا مانده از او، به ویژه دو اثر مهم و گرانسنگ مکاسب و رسائل از کتابهای سطح عالی حوزههاست که هنوز تدریس میشود. شیوه آقا ضیاءالدین در تدریس نیز همان شیوه شیخ انصاری بود. او در بحثهایش از عناصر مشترک اجتهادی و قواعد اصولی استفاده میکرد هر جا نام بزرگمردان و احیاگران در کتابها و بحث در بین دانشمندان شیعی در احیای علم اصول و نقش آنان در تحول این علم ذکر میگردد، نام آقا ضیاءالدین عراقی در کنار آنان جلب توجه میکند. هر جا بحث از علم اصول است، صحبت از آقا ضیاء نیز هست.
شاگردان
از برکات وجودی آقا ضیاءالدین در طول سالهای متمادی تدریس، تعلیم و تربیت صدها عالم، فقیه و دانشمندان نام آوری است که از مجالس درس و بحث سراسر فضل و دانش او بهرهها بردند. مجتهدان ایران و عراق با واسطه یا بیواسطه، از شاگردان او هستند. در میان شاگردان او به چهرههایی برخورد میکنیم که از نظر علم و تقوا، نسبت به دیگران در افق بالاتری قرار دارند. اینک به معرفی شماری از آنها میپردازیم:
- آیتالله سید محسن حکیم (1206 ـ 1390 هـ. ق.) مدفون در نجف: او از مراجع بزرگ شیعه بود که دو دوره دردرس اصول آقا ضیاء شرکت کرد. وی آثار فراوان فرهنگی و دینی در عراق و... از خود به یادگار گذاشته و تألیفات او بالغ بر50 عنوان است.
- آیتالله سید محمّد تقی خوانساری (1305 ـ 1371 هـ. ق) مدفون در قم: آقا ضیاء بارها مقام این شاگردش را ارج نهاده و گفته بود: «... مقام و نگهداری شئونات آقای خوانساری را مانند علمای متأخر برخود فرض میدانم.»
- نماز باران او در قم معروف است نماز جمعه را در قم احیا کرد. فتواهای او در ملی شدن صنعت نفت و کمک مسلمانان جهان به مردم فلسطین و شرکت در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورا مشهور است.
- آیتالله سید احمد خوانساری (1309 ـ 1405 هـ. ق.) مدفون در قم: وی بیشترین استفادههای علمی را از آقا ضیاء نمود. کتاب «جامع المدارک» از مهمترین آثار فقهی اوست.
- آیتالله سید ابوالقاسم خوئی (1317 ـ 1413 هـ. ق) مدفون در نجف: او از مراجع بزرگ عالم تشیع و دارای تألیفات فراوانی در فقه، اصول، تفسیر و رجال بود و مراکز بزرگ علمی ـ فرهنگی در نقاط مختلف جهان تأسیس کرد. وی به تربیت شاگردان بسیاری که هم اکنون در سراسر جهان پراکندهاند، همت گماشت.
- آیتالله سید محمود شاهرودی (1301 ـ 1394 هـ. ق) مدفون در نجف: آقا سید ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی او را «ذوالشهادتین» میخواندند. وی رسالههایی در موضوعات گوناگون فقهی، اصولی، ادبی و رجالی نوشته و درسهای اصول و فقه آقا ضیاء و نائینی را تقریر نموده است.
- آیتالله سید عبدالله شیرازی (1309 ـ 1405 هـ. ق) مدفون در مشهد مقدس: وی 13 سال در درس آقا ضیاء شرکت نمود. آقا ضیاء دربارهاش فرمود:
- «من ایشان را برای آینده نجف اشرف ذخیره نمودهام و ایشان امید علمی آینده من است.»
- آیتالله سید عبدالهادی شیرازی (1305 ـ 1383 هـ. ق) مدفون در نجف: وی از مراجع شیعه بود که تحت تربیت پسرعموی پدرش میرزای بزرگ شیرازی رشد علمینمود و کتاب «دار السلام» از آثار فقهی اوست.
- آیتالله سید محمد رضا گلپایگانی (1316 ـ 1414 هـ. ق.) مدفون در قم: وی دارای تقریرات و تألیفات فراوان در فقه و اصول بود. ایشان مؤسسات و مدارس علمیه فراوانی را به یادگار گذاشت و شاگردان بسیاری را که هم اکنون برخی از آنها در مسئولیتهای بزرگی به نظام جمهوری اسلامی خدمت میکنند، تربیت نمود.
- آیتالله سید محمد هادی میلانی (1313 ـ 1395 هـ. ق): فرزند سید جعفر مدفون در مشهد مقدس از مراجع عظام تقلید شیعه که دارای تألیفات فقهی و اصولی بود و حوزه علمیه مشهد را احیا و شاگردان فاضل و دانشمندی را تربیت نمود.
- آیتالله سید شهابالدین مرعشی (1315 ـ 1411 هـ. ق.) مدفون در قم: وی از مراجع تقلید تشیع بود که حدود 148 اثر علمی به صورت کتاب، رساله و مقاله، در علوم مختلف از خود به جای گذاشت. او کتابخانهای عظیم و منحصر به فرد از لحاظ داشتن نسخههای خطی، تأسیس کرد که مورد استفاده دانش پژوهان است. وی از آقا ضیاء چهار اجازه اجتهاد و چند فقره نامه خصوصی دارد.
- آیتالله آقا میر سید علی یثربی کاشانی (1311 ـ 1379 هـ. ق) مدفون در کاشان: وی از مراجع تقلید شیعه و از شاگردان ممتاز آقا ضیاء و از استادان امام خمینی (ره) بود.
- آقا ضیاء به او فرمود: «تو برای من به منزله مالک اشتر برای علی ـ علیهالسلام ـ هستی.»
- و نیز فرمود: «در میان تلامذه سید فشارکی، میرزا سید علی یزدی لب خندقی بود که استاد موقع حرکتش وی را با اشک بدرقه کرد و از جدایی او هنگام بازگشت به ایران سوخت. در میان شاگردان من نیز شما موقعیت خاصی داری و مرا به جدایی و فراق خود مبتلا به حسرت مینمایی.» [۶]
- آیتالله شیخ محمد تقی بهجت، وی از مراجع تقلید شیعه و ساکن قم و از شاگردان آیهالله محمد حسین اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی است و دارای تألیفات و تقریرات در فقه و اصول میباشد. حاشیه وی بر «ذخیره العباد» آیهالله غروی اصفهانی یک دوره فقه استدلالی است.
برخی از شاگردان آقا ضیاء عراقی پس از وفات وی به شهرهای مختلف کوچ کردند و در عرصه تدریس و تحقیق، یافتههای علمی خود را با قلمی پرمایه به رشته تحریر و تقریر در آوردند و طلایهدار حوزههای علمیه در محل سکونت خود بودند، که از آن جملهاند:
- آیت الله میرزا هاشم آملی (1323 ـ 1413 هـ. ق.) مدفون در قم: وی از شاگردان آقا ضیاء بود که مدت 30 سال از محضر او بهره برد. وی تقریرات مباحث اصول استاد را در کتاب «بدایع الافکار» گرد آورده است.
- آیت الله آقا شیخ محمد تقی بروجردی (متوفا: 1391 هـ. ق.): وی هم از شاگردان خصوصی آقا ضیاء بود و تقریرات اصول استاد را به نام «نهایه الافکار» نوشت.
- آیتالله آقا شیخ علی مشکاه (1319 ـ 1410 هـ. ق.) مدفون خمینی شهر اصفهان: از چهرههای پارسا و برجسته حوزه علمیه اصفهان است که از اصول آقا ضیاء، مباحث الفاظ و در فقه، مبحث ولایت فقیه را تحریر کرده است.
- آیتالله آقا میرزا علی غروی علیاری (1319 ـ 1416 هـ. ق.): وی در اصول، مبحث استصحاب و در فقه، کتاب الزکوه آقا ضیاءالدین را تقریر نموده است.
نیز آیات عظام:
- سید آقا موسوی خلخالی (متوفا: 1324 هـ. ق.)؛
- سید ابوالحسن شمس آبادی (1326 ـ 1396 هـ. ق.)؛
- سید یحیی مدرسی یزدی (1321 ـ 1383 هـ. ق.)؛
- شیخ محمد حسین خیابانی سبحانی (1299 ـ 1393 هـ. ق.)؛
- شیخ محمد علی قدسی محلاتی؛
- شیخ محمد علی اشرفی شاهرودی (1307 ـ 1394 هـ. ق.)؛
- سید صدرالدین صدر (1299 ـ 1373 هـ. ق.)؛
- سید عبدالحسین طیب (1312 ـ 1412 هـ. ق.) تقریرات اصول و فقه آقا ضیاء را به رشته تحریردرآوردهاند.
عدهای از شاگردان او در مسائل اجتماعی و مبارزات سیاسی پیشگام بودند و علیه دشمنان اسلام و مسلمین، با قلم و قدم مبارزه کردند که از آن جملهاند:
- آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی (1304 ـ 1381 هـ. ق.) مدفون در شهر ری: در اجازه روایی که آقا ضیاء به وی داده، او را به عنوان «حمایت کننده حوزه مسلمین و جهاد کننده در حفظ احکام دین، ترویج کننده شریعت جدّش...» خطاب نموده است.
- آیتالله شیخ محمّد غروی کاشانی (1313 ـ 1398 هـ. ق.) مدفون درکاشان.
- آیتالله میرزا محمد باقر آشتیانی (1323 ـ 1404 هـ. ق.)؛
- آیتالله شیخ محمد حسن سه چاری اصفهانی (1325 هـ. ق.)؛
- آیتالله شیخ محمد رضا مظفر (1322 ـ 1383 هـ. ق.)؛
- آیتالله شیخ بهاء الدین محلاتی (1314 ـ 1401 هـ. ق.)؛
- آیتالله شیخ محمد حسین نجفی (1321 ـ 1409 هـ. ق.)؛
- آیتالله شیخ ابوالحسن شیرازی (1330 هـ. ق.) امام جمعه سابق مشهد؛
- آیتالله سید حسام الدین فال اسیری شیرازی (1316 هـ. ق.).
وفات
سرانجام این مشعل فروزان علم در شب دوشنبه 29 ذیقعده سال 1361 هـ. ق. در نجف اشرف دعوت حق را اجابت نمود. در عزای او، سه روز درسهای حوزه تعطیل و شاگردان به سوگ او نشستند جنازه او با شکوه تمام تشییع و در حجره نزدیک (باب العماره) صحن مطهر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به خاک سپرده شد. مجالس ترحیم فراوانی در عراق و ایران برای او برگزار کردند.
پانویس
منابع
برگرفته از سایت آیتالله آقا ضیاءالدین عراقی - مرکز مطالعات و پاسخگویی به...https://www.pasokh.org