شهید ثانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''شیخ زینالدین علی عاملی'''، معروف به | '''شیخ زینالدین علی عاملی'''، معروف به شهید ثانی از جمله نوابغ نامی و مجتهدین شیعی که در قرن دهم [[سال قمری|هجری]] میزیسته است. وی یکی از اعیان و مفاخر فقهای نامدار [[مذهب شیعه|شیعه]] و یکی از اکابر متبحرین در [[علوم اسلامی]] و یکی از استوانههای فقهی و اجتهادی در طول ادوار [[فقه]] اسلامی است که از نظر آثار و برکات وجودی کمنظیر میباشد. از آثار ماندگار شهید ثانی میتوان به [[الروضة البهیه (کتاب)|الروضه البهیه]] در شرح [[لمعة دمشقیه (کتاب)|لمعه دمشقیه]] اشاره کرد. | ||
== خاندان شهید ثانی == | == خاندان شهید ثانی == | ||
خط ۷۹: | خط ۷۷: | ||
سید مصطفی تفرشی از او بدین گونه یاد میکند: چهرهای درخشان از چهرههای درخشنده طائفه شیعه و علمای موثق آنهاست، محفوظاتش زیاد و نوشتههایش پاکیزه است. او راست شاگردانی بزرگ، و کتابهای نفیس و نیکو، به جرم [[مذهب شیعه|تشیع]] در سال 966 در قسطنطنیه به شهادت رسید<ref>نقد الرجال، ص145</ref>. | سید مصطفی تفرشی از او بدین گونه یاد میکند: چهرهای درخشان از چهرههای درخشنده طائفه شیعه و علمای موثق آنهاست، محفوظاتش زیاد و نوشتههایش پاکیزه است. او راست شاگردانی بزرگ، و کتابهای نفیس و نیکو، به جرم [[مذهب شیعه|تشیع]] در سال 966 در قسطنطنیه به شهادت رسید<ref>نقد الرجال، ص145</ref>. | ||
آنگاه مؤلف امل الآمل مینویسد: او فقیهی [[محدث]]، [[نحوی]]، [[مُقْری]]، [[متکلم]]، حکیم، جامع فنون علم بود، و نخستین دانشمند شیعه است که در علم [[درایة الحدیث]] کتاب نوشته است. | آنگاه مؤلف امل الآمل مینویسد: او فقیهی [[محدّث|محدث]]، [[نحوی]]، [[مُقْری]]، [[متکلم]]، حکیم، جامع فنون علم بود، و نخستین دانشمند شیعه است که در علم [[درایة الحدیث]] کتاب نوشته است. | ||
== خصوصیات اخلاقی شهید ثانی == | == خصوصیات اخلاقی شهید ثانی == | ||
خط ۹۲: | خط ۹۰: | ||
=== اساتید شیعه === | === اساتید شیعه === | ||
# پدر او علی بن احمد عاملی جبعی، درگذشته ۹۲۵ ق | # پدر او علی بن احمد عاملی جبعی، درگذشته ۹۲۵ ق. | ||
# محقق کرکی درگذشته ۹۳۸ ق | # محقق کرکی درگذشته ۹۳۸ ق. | ||
# شیخ محمد بن مکی حکیم و فیلسوف در دمشق | # شیخ محمد بن مکی حکیم و فیلسوف در دمشق. | ||
# سید حسن بن جعفر کرکی در کرک نوح | # سید حسن بن جعفر کرکی در کرک نوح. | ||
# شمسالدین محمد بن مکی دمشقی | # شمسالدین محمد بن مکی دمشقی. | ||
# شیخ احمد بن جابر | # شیخ احمد بن جابر. | ||
# شیخ جمالالدین احمد بن شیخ شمسالدین محمد بن خاتون عاملی | # شیخ جمالالدین احمد بن شیخ شمسالدین محمد بن خاتون عاملی. | ||
=== اساتید سنی === | === اساتید سنی === | ||
# شمسالدین بن طولون دمشقی حنفی در دمشق | # شمسالدین بن طولون دمشقی حنفی در دمشق. | ||
# شیخ محییالدین عبدالقادر بن ابی الخیر غزی | # شیخ محییالدین عبدالقادر بن ابی الخیر غزی. | ||
# شیخ شمسالدین بن ابی اللطف مقدسی در [[بیتالمقدس]] | # شیخ شمسالدین بن ابی اللطف مقدسی در [[بیتالمقدس]]. | ||
# شیخ شهابالدین احمد رملی | # شیخ شهابالدین احمد رملی. | ||
# ملا حسین جرجانی | # ملا حسین جرجانی. | ||
# ملا محمد استرآبادی | # ملا محمد استرآبادی. | ||
# ملا محمدعلی جیلانی (سید محسن امین مینویسد: ممکن است این سه ([[جرجانی]]، [[استرآبادی]]، [[جیلانی]])، شیعه بوده باشند.) | # ملا محمدعلی جیلانی (سید محسن امین مینویسد: ممکن است این سه ([[جرجانی]]، [[استرآبادی]]، [[جیلانی]])، شیعه بوده باشند.) | ||
# شهابالدین بن نجار حنبلی | # شهابالدین بن نجار حنبلی. | ||
# شیخ ابوالحسن بکری | # شیخ ابوالحسن بکری. | ||
# زینالدین جرمی مالکی | # زینالدین جرمی مالکی. | ||
# شیخ ناصرالدین ملقانی مالکی | # شیخ ناصرالدین ملقانی مالکی. | ||
# شیخ ناصرالدین طبلاوی شافعی | # شیخ ناصرالدین طبلاوی شافعی. | ||
# شیخ شمسالدین محمد نحاس | # شیخ شمسالدین محمد نحاس. | ||
# شیخ عبدالحمید سمنهودی | # شیخ عبدالحمید سمنهودی. | ||
# شیخ شمسالدین محمد بن عبدالقادر فرضی شافعی | # شیخ شمسالدین محمد بن عبدالقادر فرضی شافعی. | ||
# شیخ عمیره | # شیخ عمیره. | ||
# شیخ شهابالدین بن عبدالحق | # شیخ شهابالدین بن عبدالحق. | ||
# شیخ شهابالدین بلقینی | # شیخ شهابالدین بلقینی. | ||
# شیخ شمسالدین دیروطی<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۳، ۱۵۴</ref>. | # شیخ شمسالدین دیروطی<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۳، ۱۵۴</ref>. | ||
== شاگردان شهید ثانی == | == شاگردان شهید ثانی == | ||
# نورالدین علی بن حسین موسوی عاملی، داماد شهید | # نورالدین علی بن حسین موسوی عاملی، داماد شهید ثانی؛ | ||
# سید علی حسینی جزینی عاملی، مشهور به | # سید علی حسینی جزینی عاملی، مشهور به صائغ؛ | ||
# حسین بن عبدالصمد عاملی پدر شیخ | # حسین بن عبدالصمد عاملی پدر شیخ بهایی؛ | ||
# علی بن زهره | # علی بن زهره جبعی؛ | ||
# سید نورالدین کرکی | # سید نورالدین کرکی عاملی؛ | ||
# بهاءالدین محمد بن علی عودی جزینی، معروف به ابن | # بهاءالدین محمد بن علی عودی جزینی، معروف به ابن العودی؛ | ||
# شیخ محیالدین بن احمد میسی | # شیخ محیالدین بن احمد میسی عاملی؛ | ||
# سید عزالدین حسین بن ابی الحسن | # سید عزالدین حسین بن ابی الحسن عاملی؛ | ||
# شیخ تاجالدین بن هلال جزائری<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۴</ref>. | # شیخ تاجالدین بن هلال جزائری<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۴</ref>. | ||
== | == آثار == | ||
آثار علمی این دانشمند پاک نهاد به | آثار علمی این دانشمند پاک نهاد به دهها کتاب و رساله علمی میرسد و علیرغم اشتغالات دیگر تدریسی، حدود هفتاد اثر علمی از خود به جای گذاشت که ما به برخی از آنها دست یافته و یا با نام پارهای از آنها ضمن ترجمه احوال او در مراجع مختلف آگاهی یافته ایم. | ||
تالیفات شهید ثانی که از [[روض الجنان (کتاب)|روض الجنان]] آغاز میشود و به الروضه البهیه از لحاظ تاریخ تالیف پایان نمیگیرد، واقعا همچون روضه و بوستانی است که هر پژوهشگر دانشهای دینی را با مناظر دلانگیز خود بر سر نشاط آورده تا گم شده خود را در میان آنها بیابد و قلب او با مشاهده هر زاویهای از این بوستان و آبشخورهای آن سیراب گردد و نسیم ایمان و عقیده را در سطور این تالیفات استنشاق نماید. | تالیفات شهید ثانی که از [[روض الجنان (کتاب)|روض الجنان]] آغاز میشود و به الروضه البهیه از لحاظ تاریخ تالیف پایان نمیگیرد، واقعا همچون روضه و بوستانی است که هر پژوهشگر دانشهای دینی را با مناظر دلانگیز خود بر سر نشاط آورده تا گم شده خود را در میان آنها بیابد و قلب او با مشاهده هر زاویهای از این بوستان و آبشخورهای آن سیراب گردد و نسیم ایمان و عقیده را در سطور این تالیفات استنشاق نماید. | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۰: | ||
=== کتب و رسالات فقهی === | === کتب و رسالات فقهی === | ||
# روض الجنان فی شرح ارشاد | # روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان؛ | ||
# که ظاهراً نخستین اثر علمی این بزرگوار است که به تاریخ جمعه 25 [[ذی القعده]] 949 تالیف کرده است. | # که ظاهراً نخستین اثر علمی این بزرگوار است که به تاریخ جمعه 25 [[ذی القعده]] 949 تالیف کرده است. | ||
# مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام | # مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام | ||
خط ۲۱۹: | خط ۲۱۷: | ||
اینها برخی از آثار و تالیفات مرحوم شهید ثانی بوده که بر آن اطلاع یافته شد<ref>این مقاله ارزنده از پیشگفتار ترجمه شرح منیه المرید شهید ثانی که به قلم استاد متتبع و توانا، برادر گرامی جناب آقای دکتر سید محمدباقر حجتی تنظیم یافته بود با کسب اجازه از معظمله ، نقل گردید. خداوند متعال به او جزای خیر عنایت فرماید قابل ذکر است که ترجمه استاد، کاملترین و صحیحترین ترجمه منیه المرید میباشد که به نام آداب تعلیم و تعلم در اسلام از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ و انتشار یافته است</ref>. | اینها برخی از آثار و تالیفات مرحوم شهید ثانی بوده که بر آن اطلاع یافته شد<ref>این مقاله ارزنده از پیشگفتار ترجمه شرح منیه المرید شهید ثانی که به قلم استاد متتبع و توانا، برادر گرامی جناب آقای دکتر سید محمدباقر حجتی تنظیم یافته بود با کسب اجازه از معظمله ، نقل گردید. خداوند متعال به او جزای خیر عنایت فرماید قابل ذکر است که ترجمه استاد، کاملترین و صحیحترین ترجمه منیه المرید میباشد که به نام آداب تعلیم و تعلم در اسلام از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ و انتشار یافته است</ref>. | ||
== | == درگذشت == | ||
در میان دانشمندان شیعه که در هزار سال گذشته همیشه پاسدار آئین پاک تشیع بودهاند، بسیاری به درجه عالیه شهادت رسیدهاند. [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] در کتاب <sub>شهداء الفضیله</sub> یکصد و سی تن از آنان را نام برده و با اجمال و تفصیل علل و چگونگی شهادت آنها را شرح داده است که همه به جرم [[تشیع]] یا | در میان دانشمندان شیعه که در هزار سال گذشته همیشه پاسدار آئین پاک تشیع بودهاند، بسیاری به درجه عالیه شهادت رسیدهاند. [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] در کتاب <sub>شهداء الفضیله</sub> یکصد و سی تن از آنان را نام برده و با اجمال و تفصیل علل و چگونگی شهادت آنها را شرح داده است که همه به جرم [[مذهب شیعه|تشیع]] یا بهعنوان ریاست جامعه [[مذهب شیعه|شیعه]] و دفاع از حق و عدالت شربت [[شهید|شهادت]] نوشیدند. | ||
معروفترین و بزرگترین آنها، [[شهید اول]] و شهید ثانی هستند که هر دو از علمای طراز اول شیعه و هر دو نیز از مردم جبل عامل بودهاند و تقریباً به فاصله یکصد و پنجاه سال میزیستهاند و اینک علت و کیفیت شهادت شهید ثانی: | معروفترین و بزرگترین آنها، [[شهید اول]] و شهید ثانی هستند که هر دو از علمای طراز اول شیعه و هر دو نیز از مردم جبل عامل بودهاند و تقریباً به فاصله یکصد و پنجاه سال میزیستهاند و اینک علت و کیفیت شهادت شهید ثانی: | ||
خط ۲۲۶: | خط ۲۲۴: | ||
طبق نوشته [[علامه نوری]] در <sup>خاتمه مستدرک</sup> سید علی صائغ شاگرد دانشمند شهید در آخر جلد سوم شرح شرایع به خط خود نوشته است: شهید هنگام [[طواف]] [[خانه خدا]] در [[مسجدالحرام]] ([[مکه معظمه]]) اسیر شد، آنگاه او را به اسلامبول بردند و روز [[جمعه]] در [[ماه رجب]] سال 966 در حالی که [[قرآن]] تلاوت مینمود به جرم تشیع شهید شد، با این که وی در آن موقع مهاجر الی الله و غریب بود<ref>مستدرک وسائل، جلد 3، ص428</ref>. | طبق نوشته [[علامه نوری]] در <sup>خاتمه مستدرک</sup> سید علی صائغ شاگرد دانشمند شهید در آخر جلد سوم شرح شرایع به خط خود نوشته است: شهید هنگام [[طواف]] [[خانه خدا]] در [[مسجدالحرام]] ([[مکه معظمه]]) اسیر شد، آنگاه او را به اسلامبول بردند و روز [[جمعه]] در [[ماه رجب]] سال 966 در حالی که [[قرآن]] تلاوت مینمود به جرم تشیع شهید شد، با این که وی در آن موقع مهاجر الی الله و غریب بود<ref>مستدرک وسائل، جلد 3، ص428</ref>. | ||
محدث عالیقدر شیخ [[شیخ حر عاملی|حر عاملی]] در <sup>امل الآمل</sup> به تفصیل درباره علت و چگونگی شهادت شهید به نقل از استادش سخن گفته است که اجمال آن و سایر شواهد دیگر بدین قرار است: شهید به واسطه دانش بسیار و اعتقاد و تشیع، مورد رشک دانشمندان متعصب اهلتسنن قرار گرفته بود. | محدث عالیقدر شیخ [[شیخ حر عاملی|حر عاملی]] در <sup>امل الآمل</sup> به تفصیل درباره علت و چگونگی شهادت شهید به نقل از استادش سخن گفته است که اجمال آن و سایر شواهد دیگر بدین قرار است: شهید به واسطه دانش بسیار و اعتقاد و تشیع، مورد رشک دانشمندان متعصب [[اهل سنت و جماعت|اهلتسنن]] قرار گرفته بود. | ||
پیوسته آزارش میدادند و او هم غالباً در بیم و هراس به سر میبرد، در عین حال سرگرم کار خود بود. تا این که روزی دو نفر را برای قضاوت نزد او آوردند و شهید یکی از آنها را محکوم کرد. محکوم از شهید نزد قاضی صیدا به نام معروف که مردی متعصب بود شاکی شد، قاضی هم از فرصت استفاده نموده و به سلطان سلیمان | پیوسته آزارش میدادند و او هم غالباً در بیم و هراس به سر میبرد، در عین حال سرگرم کار خود بود. تا این که روزی دو نفر را برای قضاوت نزد او آوردند و شهید یکی از آنها را محکوم کرد. محکوم از شهید نزد قاضی صیدا به نام معروف که مردی متعصب بود شاکی شد، قاضی هم از فرصت استفاده نموده و به سلطان سلیمان عثمانی پادشاه [[روم]] (عثمانی) که در آن موقع [[لبنان]] و [[سوریه]] هم جزو قلمرو او بود، نوشت که مردی شیعی در دیار ما مردم را به تشیع و گمراهی! میکشاند و از مذاهب چهارگانه [[اهل سنت و جماعت]] خارج است و در دین خدا بدعت میگذارد! سلطان سلیمان هم مأموری برای دستگیری شهید به جبل عامل فرستاد. شهید برای فرار از اسارت به دست دشمن آهنگ [[حج]] کرد و برای چندمین بار به زیارت خانه خدا رفت. مأمور پس از ورود به جبل عامل و اطلاع از مسافرت شهید به [[مکه]] او را دنبال کرد تا این که در میان راه بر وی دست یافت. | ||
شهید به مأمور گفت: با من باش تا حج کنیم سپس مأموریت خود را انجام بده. پس از انجام مراسم حج با مأمور به روم ([[ترکیه]]) رفت. در میان راه مردی به مأمور برخورد نمود و از وی پرسید این کیست؟ گفت: مردی از علمای شیعه امامیه است که سلطان او را احضار کرده است. مرد مزبور گفت: نمی ترسی که سلطان به واسطه قصوری که در فرمان او نمودهای تو را به قتل رساند. بهتر است او را به قتل رسانی و سر بریدهاش را برای سلطان ببری. | شهید به مأمور گفت: با من باش تا حج کنیم سپس مأموریت خود را انجام بده. پس از انجام مراسم حج با مأمور به روم ([[ترکیه]]) رفت. در میان راه مردی به مأمور برخورد نمود و از وی پرسید این کیست؟ گفت: مردی از علمای شیعه امامیه است که سلطان او را احضار کرده است. مرد مزبور گفت: نمی ترسی که سلطان به واسطه قصوری که در فرمان او نمودهای تو را به قتل رساند. بهتر است او را به قتل رسانی و سر بریدهاش را برای سلطان ببری. | ||
خط ۲۴۱: | خط ۲۳۹: | ||
و نیز علامه نوری در <sub>مستدرک</sub> از کتاب الدر المنثور شیخ علی عاملی نوه شهید ثانی نقل میکند که نوشته است: جواب زیر را به خط شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی (پدر شیخ بهائی) دیده ام که سید بدرالدین حسین بن شدقم حسینی مدنی در مکه معظمه راجع به شهادت شهید و اینکه شهید چند سال قبل از مرگش محل شهادت خود را به وی نشان داده بود. سؤال کرده و آن دانشمند بزرگوار هم جواب داده است. | و نیز علامه نوری در <sub>مستدرک</sub> از کتاب الدر المنثور شیخ علی عاملی نوه شهید ثانی نقل میکند که نوشته است: جواب زیر را به خط شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی (پدر شیخ بهائی) دیده ام که سید بدرالدین حسین بن شدقم حسینی مدنی در مکه معظمه راجع به شهادت شهید و اینکه شهید چند سال قبل از مرگش محل شهادت خود را به وی نشان داده بود. سؤال کرده و آن دانشمند بزرگوار هم جواب داده است. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[حسن بن یوسف حلی|علامه حلی]] | |||
* [[علوم اسلامی]] | |||
* [[جبل عامل]] | |||
* [[لبنان]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{علمای اسلام}} | |||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۶
شهید ثانی | |
---|---|
نام کامل | زین الدین بن نورالدین علی بن احمد عاملی جُبَعی |
نامهای دیگر | شهید ثانی |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | ۹۱۱ ق، ۸۸۴ ش، ۱۵۰۶ م |
محل تولد | |
روز درگذشت | ۹۶۵ ق |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
آثار |
|
شیخ زینالدین علی عاملی، معروف به شهید ثانی از جمله نوابغ نامی و مجتهدین شیعی که در قرن دهم هجری میزیسته است. وی یکی از اعیان و مفاخر فقهای نامدار شیعه و یکی از اکابر متبحرین در علوم اسلامی و یکی از استوانههای فقهی و اجتهادی در طول ادوار فقه اسلامی است که از نظر آثار و برکات وجودی کمنظیر میباشد. از آثار ماندگار شهید ثانی میتوان به الروضه البهیه در شرح لمعه دمشقیه اشاره کرد.
خاندان شهید ثانی
شیخ زینالدین علی بن احمد معروف به شهید ثانی، از اعاظم فقهای شیعه است مردی جامع بوده و در علوم مختلف دست داشته است اهل جبل عامل است. جد ششم او صالح نامی است که شاگرد علامه حلی بوده است ظاهرا اصلا اهل طوس بوده است، از این رو شهید ثانی، گاهی الطوسی الشامی امضاء میکرده است[۱].
شهید ثانی در سال 911 متولد شده و در 966 شهید شده است مسافرت متعددی کرده و اساتید فراوانی دیده است به مصر و دمشق و حجاز و بیتالمقدس و عراق و استانبول مسافرت کرده و از هر خرمنی خوشههایی چیده است. تنها اساتید سنی او را دوازده تن نوشتهاند به همین جهت مردی جامع بوده است.
نام و محل تولد شهید ثانی
زینالدین فرزند نورالدین علی شامی عاملی، معروف به شهید ثانی[۲]، در سیزدهم شوال سال ۹۱۱هـ. ق. در روستای جبع از روستاهای جبل عامل لبنان در خانهای که سرشار از علم و تقوا بود متولد شد.
تحصیلات شهید ثانی
وی همزمان با حیات پدر بزرگوارش، نورالدین علی بن احمد، تحصیلات مقدماتی را نزد او گذراند سپس به قریه میس رفت و نزد شیخ علی بن عبدالعالی میسی (م 938 ه. ق) تحصیلات خود را ادامه داد و کتابهای شرائع الاسلام محقق حلی و ارشاد الاذهان علامه حلی و کتاب قواعد علامه را نزد او خواند. علاوه بر فقه و اصول، از فلسفه و عرفان و طب و نجوم هم آگاهی داشته است فوقالعاده زاهد و متقی بوده است. شاگردانش در احوالش نوشتهاند که در ایام تدریس شبها به هیزمکشی برای اعاشه خاندانش میرفت و صبح به تدریس مینشست مدتی در بعلبک به پنج مذهب (جعفری، حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی) تدریس میکرده است.
شهید تالیفات متعددی دارد معروفترین تالیف او در فقه، شرح لمعه شهید اول و دیگر مسالک الافهام است که شرح شرایع محقق حلی است. شهید ثانی نزد محقق کرکی (قبل از آن که به ایران بیاید) تحصیل کرده است، شهید ثانی به ایران نیامد صاحب معالم که از معاریف علما پایان کتاب النفلیه با آنها شهید ثانی که مورد تایید محدث قمی نیز قرار گرفته است. شیعه است، فرزند شهید ثانی است[۳].
او یکی از اعیان و مفاخر فقهای نامدار شیعه، و یکی از اکابر متبحرین در علوم اسلامی و یکی از استوانههای فقهی و اجتهادی در طول ادوار فقه اسلامی میباشد که از نظر آثار و برکات وجودی کمنظیر میباشد. او در قرن دهم هجری میزیسته و باتلاش و کوشش خستگی ناپذیر فقه آل محمد (صل الله عليه وسلم) را به نقاط مختلف جهان بسط و انتشار داده است.
سفرهای علمی و زیارتی شهید ثانی
شهید در سال 933 میس را به قصد روستای کرک نوح ترک کرد. وی در آنجا به محضر دانشمند و محقق عالیقدرش بدرالدین حسن اعرجی شتافت و حدود یک سال نزد وی به شاگردی وبهره وری علمی پرداخت اما دیری نگذشت که استاد وی دیده از جهان فرو بست و شهید ثانی را در غم هجران و فراق خویش نشاند و از ادامه تحصیل در خدمت او محروم ساخت.
شهید پس از درگذشت استادش (سال 934 ق .) ناگزیر به زادگاه خود جبع بازگشت ولی در آنجا هم از کوشش باز ننشست و پیوسته به مطالعه و مذاکره و تحقیق و بررسی کارهای علمی اشتغال داشت. همچنین به مسئولیتهای اجتماعی و دنی و موعظه و ارشاد مردم زادگاهش میپرداخت و آنچه را از قرآن و معارف اسلامی آموخته بود، با کمال تواضع نثار هموطنان خویش مینمود و آنان نیز متقابلا سخنان وی را با گوش جان خریده، از محضر پر فیضش بهره میبردند.
عطش سیراب ناپذیری شهید ثانی نسبت به دانش فلسفه و حکمت و کسب معارف والای اسلامی وی را در سال 937 ق به شهر بزرگ و تاریخی دمشق کشانید. دمشق در روزگارشهید ثانی از نظر مرکزیت علمی موقعیت بسیار خوب و ممتازی داشت. شهید در آن شهر از محضر محقق و فیلسوف شمسالدین محمد بن مکی علوم طب و هیئت و فلسفه و... را آموخت و برخی دانشهای دیگررا از استادان دیگر دمشق فراگرفت. او پس از تحصیل در دمشق به زادگاه خود بازگشت وچند سالی را در آنجا به سر برد و بار دیگر در سال 942 ق برای ادامه تحصیلات به دمشق رفت و مدت یک سال دیگر در این شهر به فراگیری دانش و تحقیق و کنکاش علمی پرداخت.
آنگاه از دمشق رهسپار کشور مصر گشت و به قاهره رفت تا با شخصیتهای علمی قاهره نیز دیدار کند و با مجامع علمی و روش تدریس و رشتههای دانش سرزمین اهرام آشنا شده، بهرههایی نیز در خدمت دانشمندان برجسته مصر ببرد. گفتنی است که در این سفر دو تن از شاگردان شهید ثانی به نام شیخ حسین عبدالصمد (پدر شیخ بهایی) و پسر عموی او علیبن زهره جبعی نیز همراه او بودند.
نام تنی چند از اساتید مصری که شهید ثانی ازآنها بهره برده است به قرار ذیل است:
- شهابالدین احمد رملی: شهید کتابهای منهاج نووی در فقه، مختصر الاصول ابن حاجب، شرح عقائد عضدی، شرح تلخیص در معانی وبیان ،شرح تصریف عربی، شرح جمع الجوامع در اصول فقه و توضیح ابن هشام در نحو را نزد این استاد مصری آموخته است.
- ملاحسین جرجانی: شرح تجرید قوشچی، شرح اشکال در هندسه و شرح چغمینی قاضی زاده رومی را شهید نزد این استاد فراگرفته است.
- شهابالدین ابن نجار حنبلی.
- ناصرالدین طبلاوی.
- ناصرالدین مقانی.
- محمد بن ابی نحاس.
- عبدالحمید سنهوری.
- محمد بنعبدالقادر شافعی.
شهید در تاریخ 17 شوال 943 ق. مصر راهمراه با دو شاگردش به قصد مکه و زیارت خانه خدا ترک گفت. او روزها به عشق کعبه دلها، خانه خدا، در بیابانهای داغ و سوزان مصر و حجاز راه پیمود و از میان سنگها وخارها گذشت تا به سرزمین وحی رسید و در آن سال توفیق یافت در مراسم حج و عمره شرکت کند و خانه خدا را که سخت در اشتیاق آن بود برای نخستین بار زیارت نماید.
شهید پس از انجام مراسم حج و زیارت خانه خدا سر از پای نشناخته، رهسپار کوی دوست و حرم محبوبش پیامبر اکرم (صل الله عليه وسلم) در مدینه منوره گردید و پس از زیارت قبر پیامبر (صل الله عليه وسلم) به زیارت ائمه بقیع(علیه السلام) رفت و آنگاه خرسند و شاکر از آن همه توفیق علمی و معنوی که نصیب وی گشته بود به وطن بازگشت.
بازگشت
شهید ثانی پس از سفرهای علمی وزیارتی خود به شهرهای دمشق، قاهره و مکه و مدینه که دو سال به طول انجامید، سرانجام در سال 944 ق به زادگاه خود جبع بازگشت.
بازگشتی که کوله باری از دانش و تجربه ومعلومات و خرمنی از نور را به همراه داشت و شهید این همه را به مدد توفیقات الهی وتلاشهای خستگی ناپذیر خویش کسب کرده و برای هموطنان خود به ارمغان آورده بود. دراین تاریخ آوازه دانش و مقام بلند شهید ثانی در بیشتر سرزمینهای اسلامی پیچیده بود و مردم جبل عامل مشتاق دیدار با او بودند، بویژه مردم جبع که برای ورود او لحظهشماری کرده، بیصبرانه در انتظار مقدم فقیه و پیشوای بزرگ و هموطن خود بودند و درآن روز استقبال باشکوهی از وی به عمل آوردند.
بن عودی شاگرد دانشمند شهید مینویسد: بازگشت شهید ثانی به وطن مانند باران رحمتی بود که از آسمان نازل شده باشد. او با آمدن خود دلهای مرده از جهل را با دانش وسیعی که اندوخته بود، زنده کرد. صاحبان علم و فضل دور او را گرفته، دانشمندان آن دیار همچون تشنگانی که بر سرچشمه پاک و زلالی رسیده باشند به سوی او هجوم آوردند تا جان و روح خویش را ازسرچشمه پاک و زلال دانش گوارای وی سیراب سازند. گویی درهای دانش پیش از آمدن شهید بسته بود و با آمدن او این درها گشوده گشت و بازار کساد دانش از نو رونق گرفت وفعالیت و جنب و جوش خویش را باز یافت. فروغ دانش و معنویت او همه جا را روشن ساخت و زنگار جهل و نادانی و بی خبری را از دلها زدود[۴].
شخصیت علمی و مقام معنوی شهید ثانی
در نظر علما و بزرگان شهید ثانی مانند شهید اول که هر دو از مردم جبل عامل واقع در جنوب لبنان بودهاند، از نوابغ نامی و مفاخر فقهاء و مجتهدین شیعه، و هر دو به جامعیت در علوم و فنون اسلامی مشهور هستند، و هر دو نیز به جرم تشیع در راه دین به شهادت رسیدند، با این فرق که دانشمندان ما، شهید ثانی را با در نظر گرفتن جهات مختلف زندگانی و آثار وجودیش بیش از شهید اول ستوده و دربارهاش سخن گفتهاند. سخن کوتاه و جامع دانشمند معروف سید محمد باقر خوانساری مؤلف بزرگوار "روضات الجنات" که در آغاز شرح حال شهید آورده و دانشمندان بعد از او عیناً از وی نقل کردهاند، زبان گویای این موضوع است.
مؤلف روضات مینویسد: تا این زمان که سال 1263 قمری است هیچکس از علمای بزرگ را به یاد ندارم که در بزرگواری، وسعت فکر، مقام بلند، خوش فهمی، تصمیم و اراده، حسن سلیقه، شیوه معتدل، برنامه منظم تحصیلی، استادان بسیار، ظرافت طبع، کارهای بدیع، معنویت کلام و تصنیفات جامع و کامل به پایه شهید ثانی رسیده باشد، بلکه میتوان گفت: شهید از لحاظ اخلاق و ملکات فاضله در حدود مقام معصوم بوده است!
وی از لحاظ مقام علمی همچون نقطهای بود که دائره معارف وعلوم را در برگرفته، و مرکزی بود که کره فضایل ارباب فضیلت آن را احاطه کرده بود. ...[۵].
شیخ حُر عاملی دانشمند نامی و هموطن او در کتاب امل الآمل که قسمت اول آن راجع به زندگانی علمای جبل عامل است، مینویسد: شیخ اجل زینالدین بن علی بن احمد عاملی جبعی، شهید ثانی، شخصیت وی از لحاظ وثوق و علم و فضل و زهد و عبادت و ورع و تحقیق و تبحر و جلالت قدر و عظمت شأن و جمیع فضایل و کمالات مشهورتر از آنست که ذکر شود و خوبیها و اوصاف حمیدهاش بیشتر از آنست که به شمارش آید، مصنفاتش نیز مشهور میباشد. از جماعت بسیاری از علماء خاصه و عامه در شام و مصر و بغداد و قسطنطنیه و غیره روایت کرده است[۶].
سید مصطفی تفرشی از او بدین گونه یاد میکند: چهرهای درخشان از چهرههای درخشنده طائفه شیعه و علمای موثق آنهاست، محفوظاتش زیاد و نوشتههایش پاکیزه است. او راست شاگردانی بزرگ، و کتابهای نفیس و نیکو، به جرم تشیع در سال 966 در قسطنطنیه به شهادت رسید[۷].
آنگاه مؤلف امل الآمل مینویسد: او فقیهی محدث، نحوی، مُقْری، متکلم، حکیم، جامع فنون علم بود، و نخستین دانشمند شیعه است که در علم درایة الحدیث کتاب نوشته است.
خصوصیات اخلاقی شهید ثانی
وی با داشتن چنین مقام و شخصیت برجسته علمی و فقهی، در تامین پارهای از ضروریات مـعـاش شـخـصا تلاش میکرد، نوشتهاند: وقتی هوا تاریک میشد و شب فرا میرسید الاغی را که مـرکب سواری او بود از خانه بیرون میآورد و به خارج شهر رفته هیزم جمع کرده و بر آن بار مینمود و بدین وسیله سوخت منزل را برای خانوادهاش فراهم میساخت.
در سایه این فضائل روحی و معنوی فرزند برومندی همچون عـلامه بزرگوار و دانشمند پارسا و ژرف نگر، ابو منصور جمالالدین حسن (صاحب کتاب معالم) و دیگری صاحب کتاب مدارک به ثمر رسید که آثار گرانبهایی در اصول فقه و سایر علوم اسلامی به دنیای شیعه ارمغان آورد. شـهـیـد ثـانـی در پذیرایی از میهمانان و تامین حوائج متقاضیان در حد ایثار و فداکاری میکوشید[۸].
اساتید شهید ثانی
اساتید شیعه
- پدر او علی بن احمد عاملی جبعی، درگذشته ۹۲۵ ق.
- محقق کرکی درگذشته ۹۳۸ ق.
- شیخ محمد بن مکی حکیم و فیلسوف در دمشق.
- سید حسن بن جعفر کرکی در کرک نوح.
- شمسالدین محمد بن مکی دمشقی.
- شیخ احمد بن جابر.
- شیخ جمالالدین احمد بن شیخ شمسالدین محمد بن خاتون عاملی.
اساتید سنی
- شمسالدین بن طولون دمشقی حنفی در دمشق.
- شیخ محییالدین عبدالقادر بن ابی الخیر غزی.
- شیخ شمسالدین بن ابی اللطف مقدسی در بیتالمقدس.
- شیخ شهابالدین احمد رملی.
- ملا حسین جرجانی.
- ملا محمد استرآبادی.
- ملا محمدعلی جیلانی (سید محسن امین مینویسد: ممکن است این سه (جرجانی، استرآبادی، جیلانی)، شیعه بوده باشند.)
- شهابالدین بن نجار حنبلی.
- شیخ ابوالحسن بکری.
- زینالدین جرمی مالکی.
- شیخ ناصرالدین ملقانی مالکی.
- شیخ ناصرالدین طبلاوی شافعی.
- شیخ شمسالدین محمد نحاس.
- شیخ عبدالحمید سمنهودی.
- شیخ شمسالدین محمد بن عبدالقادر فرضی شافعی.
- شیخ عمیره.
- شیخ شهابالدین بن عبدالحق.
- شیخ شهابالدین بلقینی.
- شیخ شمسالدین دیروطی[۹].
شاگردان شهید ثانی
- نورالدین علی بن حسین موسوی عاملی، داماد شهید ثانی؛
- سید علی حسینی جزینی عاملی، مشهور به صائغ؛
- حسین بن عبدالصمد عاملی پدر شیخ بهایی؛
- علی بن زهره جبعی؛
- سید نورالدین کرکی عاملی؛
- بهاءالدین محمد بن علی عودی جزینی، معروف به ابن العودی؛
- شیخ محیالدین بن احمد میسی عاملی؛
- سید عزالدین حسین بن ابی الحسن عاملی؛
- شیخ تاجالدین بن هلال جزائری[۱۰].
آثار
آثار علمی این دانشمند پاک نهاد به دهها کتاب و رساله علمی میرسد و علیرغم اشتغالات دیگر تدریسی، حدود هفتاد اثر علمی از خود به جای گذاشت که ما به برخی از آنها دست یافته و یا با نام پارهای از آنها ضمن ترجمه احوال او در مراجع مختلف آگاهی یافته ایم.
تالیفات شهید ثانی که از روض الجنان آغاز میشود و به الروضه البهیه از لحاظ تاریخ تالیف پایان نمیگیرد، واقعا همچون روضه و بوستانی است که هر پژوهشگر دانشهای دینی را با مناظر دلانگیز خود بر سر نشاط آورده تا گم شده خود را در میان آنها بیابد و قلب او با مشاهده هر زاویهای از این بوستان و آبشخورهای آن سیراب گردد و نسیم ایمان و عقیده را در سطور این تالیفات استنشاق نماید.
آثار شناخته شده این عالم بزرگوار و فقیه عالیقدر را بر حسب ترتیب موضوعی در زیر یاد میکنیم:
کتب و رسالات فقهی
- روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان؛
- که ظاهراً نخستین اثر علمی این بزرگوار است که به تاریخ جمعه 25 ذی القعده 949 تالیف کرده است.
- مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام
- که تاریخ پایان کتاب دیات آن 2 ربیع الاول 964 است[۱۱].
- الفوائد العملیه فی شرح النفلیه.
- المقاصد العلیه فی شرح الالفیه، در 19 ربیع الاول 950.
- نتایج الافکار فی حکم المقیمین فی الاسفار، در دوشنبه 27 رمضان 950.
- رساله فی ارث الزوجه من العقار، در 956.
- رساله فی احکام الحیوه، در سه شنبه 25 ذی الحجه 956.
- رساله فی وجوب صلوه الجمعه.
- رساله فی الحث علی صلوه الجمعه، این رساله، به جز رساله قبلی میباشد.
- رساله فی تحریم طلاق الحائض الحامل المدخول بها، الحاضر زوجها.
- رساله فی حکم طلاق الحائض الغائب عنها زوجها.
- رساله فی تحقیق النیه.
- مناسک الحج الکبیر.
- مناسک الحج الصغیر.
- رساله فی عدم جواز تقلید المیت.
- الفتاوی المختصره، غالبا در مسائل مربوط به عبادات است.
- رساله فی انفعال ما البئر.
- رساله فیما اذا احدث المجنب حدثا صغیرا فی اثنا الغسل.
- رساله فیما اذا تیقن الحدث والطهاره و شک فی السابق منهما.
- المسائل النجفیه (که هنگام بازگشت از استانبول (قسطنطنیه) به نجف، به آنها پاسخ نوشته است).
- مسائل جبل عامل، که پس از مراجعت از مکه در جبل عامل پاسخ آنها را نگاشته است.
- رساله فی عدم قبول الصلوه الا بالولایه.
- الرساله الاسطنبولیه فی الواجبات العینیه که هم در فقه و واجبات علمی و هم در مسائل اعتقادی است، در 12 صفر 952 ه. ق.
- الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، که آن را در مدت 6 ماه و 6 روز، یا 15 ماه تالیف کرده است.
- حاشیه المختصر النافع.
- حاشیه ارشاد الاذهان.
- حاشیه قواعد الاحکام.
- حاشیه شرایع الاسلام.
کتب درایه
- البدایه فی علم الدرایه
- شهید ثانی در این علم شاید نخستین دانشمند شیعی باشد که دست اندر کار تالیف مهم در این رشته باشد.
- شرح البدایه فی علم الدرایه.
کتب اصول فقه
تمهید القواعد الاصولیه لتفریع الاحکام الشرعیه: این کتاب دارای 100 قاعده اصولی و 100 قاعده ادبی است که در اول محرم 958 ه. ق تالیف کرده است.
کتب مربوط به حدیث
- غنیه القاصدین فی اصطلاحات المحدثین.
- شرح حدیث الدنیا مزرعه الاخره.
- کتاب فی الاحادیث مرحوم شیخ حر عاملی گوید: حدود هزار حدیث به خط شهید ثانی دیدم که از مشیخه حسن بن محبوب انتخاب کرده بود.
کتب ادعیه
رساله فی الادعیه.
رساله فی آداب الجمعه.
کلام
حقائق الایمان یا تحقیق الاسلام والایمان در شب دوشنبه، هشتم ذی القعده 954 ه. ق.
تفسیر
رساله فی شرح بسمله.
نحو
منظومه فی النحو.
شرح المنظومه فی النحو.
اخلاق و عرفان دینی
منار القاصدین فی اسرار معالم الدین، در تعلیم و تربیت و اخلاق و عرفان.
منیه المرید فی آداب المفید والمستفید، در آداب تعلیم و تعلم که کتابی فوقالعاده مفید در امر آموزش و تربیت میباشد که صحیحترین و کاملترین ترجمه آن توسط دانشمند محترم، جناب آقای دکتر سید محمدباقر حجتی انجام پذیرفته است.
مسکن الفؤاد عند فقد الاحبه والاولاد (آرام بخش دل به هنگام از دست دادن دوستان و فرزندان) که این کتاب را پس از حادثه از دست دادن چند فرزند، پیش از شیخ حسن صاحب کتاب معالم الاصول در تسلی خاطر خویش و دیگران، در روز جمعه اول رجب 954 ه. ق نگاشته است.
تلخیص مسکن الفؤاد.
کشف الریبه عن احکام الغیبه.
التنبیهات العلیه علی وظائف الصلوه الغیبیه، یا اسرار الصلوه که در اسرار عرفانی و نکات و آداب درونی و باطنی نماز میباشد و با استمداد از احادیث در 9 ذی الحجه 951 تحریر شده است.
اینها برخی از آثار و تالیفات مرحوم شهید ثانی بوده که بر آن اطلاع یافته شد[۱۲].
درگذشت
در میان دانشمندان شیعه که در هزار سال گذشته همیشه پاسدار آئین پاک تشیع بودهاند، بسیاری به درجه عالیه شهادت رسیدهاند. علامه امینی در کتاب شهداء الفضیله یکصد و سی تن از آنان را نام برده و با اجمال و تفصیل علل و چگونگی شهادت آنها را شرح داده است که همه به جرم تشیع یا بهعنوان ریاست جامعه شیعه و دفاع از حق و عدالت شربت شهادت نوشیدند.
معروفترین و بزرگترین آنها، شهید اول و شهید ثانی هستند که هر دو از علمای طراز اول شیعه و هر دو نیز از مردم جبل عامل بودهاند و تقریباً به فاصله یکصد و پنجاه سال میزیستهاند و اینک علت و کیفیت شهادت شهید ثانی:
طبق نوشته علامه نوری در خاتمه مستدرک سید علی صائغ شاگرد دانشمند شهید در آخر جلد سوم شرح شرایع به خط خود نوشته است: شهید هنگام طواف خانه خدا در مسجدالحرام (مکه معظمه) اسیر شد، آنگاه او را به اسلامبول بردند و روز جمعه در ماه رجب سال 966 در حالی که قرآن تلاوت مینمود به جرم تشیع شهید شد، با این که وی در آن موقع مهاجر الی الله و غریب بود[۱۳].
محدث عالیقدر شیخ حر عاملی در امل الآمل به تفصیل درباره علت و چگونگی شهادت شهید به نقل از استادش سخن گفته است که اجمال آن و سایر شواهد دیگر بدین قرار است: شهید به واسطه دانش بسیار و اعتقاد و تشیع، مورد رشک دانشمندان متعصب اهلتسنن قرار گرفته بود.
پیوسته آزارش میدادند و او هم غالباً در بیم و هراس به سر میبرد، در عین حال سرگرم کار خود بود. تا این که روزی دو نفر را برای قضاوت نزد او آوردند و شهید یکی از آنها را محکوم کرد. محکوم از شهید نزد قاضی صیدا به نام معروف که مردی متعصب بود شاکی شد، قاضی هم از فرصت استفاده نموده و به سلطان سلیمان عثمانی پادشاه روم (عثمانی) که در آن موقع لبنان و سوریه هم جزو قلمرو او بود، نوشت که مردی شیعی در دیار ما مردم را به تشیع و گمراهی! میکشاند و از مذاهب چهارگانه اهل سنت و جماعت خارج است و در دین خدا بدعت میگذارد! سلطان سلیمان هم مأموری برای دستگیری شهید به جبل عامل فرستاد. شهید برای فرار از اسارت به دست دشمن آهنگ حج کرد و برای چندمین بار به زیارت خانه خدا رفت. مأمور پس از ورود به جبل عامل و اطلاع از مسافرت شهید به مکه او را دنبال کرد تا این که در میان راه بر وی دست یافت.
شهید به مأمور گفت: با من باش تا حج کنیم سپس مأموریت خود را انجام بده. پس از انجام مراسم حج با مأمور به روم (ترکیه) رفت. در میان راه مردی به مأمور برخورد نمود و از وی پرسید این کیست؟ گفت: مردی از علمای شیعه امامیه است که سلطان او را احضار کرده است. مرد مزبور گفت: نمی ترسی که سلطان به واسطه قصوری که در فرمان او نمودهای تو را به قتل رساند. بهتر است او را به قتل رسانی و سر بریدهاش را برای سلطان ببری.
مأمور هم آن فقیه پاک سرشت را همانجا در کنار دریا به قتل رسانید و سرش را برای سلطان برد. جمعی از ترکمانان که در آن نواحی بودند در آن شب دیدند انواری از آسمان پایین میآید و بالا میرود و چون جستجو کردند و بدن بی سر شهید را یافتند بدون این که او را بشناسند در همانجا دفن کردند و قبلهای بر مرقدش بنا نمودند.
وقتی مأمور سربریده شهید را به سلطان نشان داد سلطان خشمگین شد و گفت: من گفتم او را زنده بیاور، تو او را کشتی؟ سپس سید عبدالرحیم عباسی که در سفر شهید به قسطنطنیه در سال 951 با وی ملاقات نموده بود اصرار ورزید و سلطان مأمور مزبور را به قتل رسانید.
در کتاب لؤلؤه البحرین مینویسد: در یکی از کتب معتبر دیدم نوشته بود: شهید را در ربیع الاول سال 965 در مکه مشرفه به امر سلطان سلیم (سلیمان) پادشاه روم (عثمانی) گرفتند و به یکی از خانههای مکه بردند و یک ماه و ده روز زندانی کردند سپس او را از راه دریا به قسطنطنیه (اسلامبول) پایتخت روم بردند. آنگاه در کنار دریا سرش را از تن جدا ساختند و بدنش را سه روز روی زمین انداختند و بعد به دریا افکندند[۱۴]!
به نقل علامه نوری شیخ بهایی میگوید: پدرم نقل کرد که: بامداد روزی به خدمت شهید رسیدم دیدم آن عالم جلیلالقدر به فکر فرو رفته است. وقتی سبب پرسیدم، گفت: ای برادر! گمان میکنم من شهید دوم باشم! زیرا دیشب در خواب دیدم که سید مرتضی (دانشمند بزرگ شیعه) مهمانی مفصلی داده و تمامی علمای شیعه را دعوت کرده است. وقتی من وارد شدم، سید برخاست و به من خوش آمد گفت و فرمود: فلانی بنشین پهلوی شیخ شهید! من هم پهلوی شهید اول نشستم از این رو تصور میکنم من شهید دوم باشم!
و نیز علامه نوری در مستدرک از کتاب الدر المنثور شیخ علی عاملی نوه شهید ثانی نقل میکند که نوشته است: جواب زیر را به خط شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی (پدر شیخ بهائی) دیده ام که سید بدرالدین حسین بن شدقم حسینی مدنی در مکه معظمه راجع به شهادت شهید و اینکه شهید چند سال قبل از مرگش محل شهادت خود را به وی نشان داده بود. سؤال کرده و آن دانشمند بزرگوار هم جواب داده است.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ برخی در مورد کلام استاد شهید مطهری، جایی که میفرماید: ظاهراً اهل طوس بوده است، از این رو گاهی الطوسی الشامی امضاء میکرده است. گفتهاند که اصل آن الطلوسی الشامی بوده است، طلوسه روستایی از جبل عامل میباشد، گویا در اعیان الشیعه، ج 7، ص 143 و ریحانه الادب، ج 3، ص 28 آمده است با مراجعه ای که به آدرس اخیر داشتیم، چنین مطلبی نبود جهت حفظ امانت مطلب استاد به همان صورت اصلی نقل گردید مشاهیر دانشمندان اسلام، قمی، ج 3، صفحات 370 تا 380
- ↑ حسینی جلالی، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج۱، ص۷۹۹، انتشارات دلیل ما، ۱۴۲۲ق.
- ↑ آشنایی با علوم اسلامی، ص 303
- ↑ اعیان الشیعه، سید محسن امین عاملی، ج 7، ص 149
- ↑ روضات الجنات، ص286
- ↑ امل الآمل، جلد 1، ص85
- ↑ نقد الرجال، ص145
- ↑ :شهید ثانی - دانشنامه رشد http://daneshnameh.roshd.ir › mavara
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۳، ۱۵۴
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۴
- ↑ در حق این کتاب گفتهاند: لولا کتاب مسالک الافهام × مااتضحت طریق شرائع الاسلام. × کلا ولا کشف الحجاب مؤلف × عن مشکلات غوامض الاحکام
- ↑ این مقاله ارزنده از پیشگفتار ترجمه شرح منیه المرید شهید ثانی که به قلم استاد متتبع و توانا، برادر گرامی جناب آقای دکتر سید محمدباقر حجتی تنظیم یافته بود با کسب اجازه از معظمله ، نقل گردید. خداوند متعال به او جزای خیر عنایت فرماید قابل ذکر است که ترجمه استاد، کاملترین و صحیحترین ترجمه منیه المرید میباشد که به نام آداب تعلیم و تعلم در اسلام از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ و انتشار یافته است
- ↑ مستدرک وسائل، جلد 3، ص428
- ↑ لؤلؤة البحرین، ص34